تفسیر سوره حمد :جلسه ۸
۱۴۰۱-۰۱-۱۲ ۱۴۰۲-۰۶-۱۴ ۱۴:۴۱تفسیر سوره حمد :جلسه ۸

تفسیر سوره حمد :جلسه ۸
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
لَاحَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ ، الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم. وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِین، سِیَّمَا بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین فَااللَّعْنَهُ اللَّهِ ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِین،
قال الله تبارک و تعالی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ.
بحث ما در تفسیر قرآن کریم بود،سوره مبارکه حمد مورد بحث بود، رسیدیم به این آیه شریفه اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ،صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ، هفته گذشته عرض کردیم در سوره حمد از خدا می خواهیم ما را هدایت کند به راه مستقیم،اهدنا،خدایا مارا هدایت کن،الصراط المستقیم،به راهی که مستقیم است ،انحراف ندارد،منظور از راه مستقیم چیست؟بحث کردیم،گفتیم در سوره انعام آیه ۱۵۱-۱۵۲-۱۵۳،صراط مستقیم معرفی شده،صراط مستقیم یعنی راه توحید ،صراط مستقیم یعنی راه دین ابراهیمی،دین قَیِّم،صراط مستقیم راه الهی است،ما صراط غیر مستقیم نداریم،صراط در قرآن هرچه آمده مفرد است،برخلاف که سبیل که سبل جمعش هست،راه های فرعی ممکن است زیاد باشد ولی شاهراه همیشه یکی است،اتوبان یکی است،بین دونقطه یک خط بیشتر نیست،از خدا می خواهیم ما را به راه مستقیم هدایت کند.
خب دوتا نکته را من ابتدائن عرض کنم،قرآن کریم می فرماید:ما یک هدایتی را برای همه قرار دادیم إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً،سوره مبارکه انسان،می فرماید ماهمه افراد را هدایت کردیم ،إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ، راه را یاد دادیم،مثل معلم که به همه دانش آموز ها درس می دهد،هیچ فرقی هم برایش نمی کند،حالا یک دانش آموزی قبول می شود،یک دانش آموزی مردود،هیچ معلمی، هیچ استادی سر کلاس ترویج مردود بودن وانحراف نمی کند،بله آخر سال وقتی ۲۰نفر قبول می شوند ۱۰نفر رد می شوند،همه را به این معلم نسبت می دهند،می گویند این معلم ۲۰نفر را قبول کرد،۲۰نفر را رد کرد،اما آیا معلم رد کرده،اصلا معنا ندارد،او درس رد کردن نداده،او از ابتدا راه مردود شدن را نیاموخته،درست است وقتی پایان سال،مردودی ها هم می گویند معلم ما را مردود کرد،حرف درستی هم هست،حرف غلطی نیست.
قرآن می فرماید: یُضِلُّ مَن یَشَاء وَیَهْدِی مَن یَشَاء ،خدا هدایت می کند وخدا گمراه می کند،ولی گمراهی به خدا ،یعنی چی وقتی نسبت می دهیم،درست مثل مردودی که به معلم نسبت می دهیم،هیچ کسی نمی گوید معلم دانش آموز را مردود کرد،میگویند مردود شد،لذا یک نقطه دقیقی اینجاست ،عنایت کنید،ما هدایت ابتدایی داریم ولی اضلال ابتدایی نداریم،یعنی خداوند ابتدا به ساکن رونقطه صفر افراد را هدایت کرده ،چجوری؟همه را بلا استثنا،به فرعون هم این هدایت را داده،به قارون هم داده،چه است آن هدایت؟عقل،به همه داده،وحی،برای همه است،وجدان،برای همه است،انبیا برای همه است،اما هیچ گاه خدا وسیله گمراهی ،مستقیم بر کسی مسلط نکرده،اضلال نکرده،اضلال ابتدایی،لذا قرآن می فرماید: انَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ،ما راه را نشون دادیم،مثل معلم ها که درس را داد، إِمَّا شاکِراً بعضی ها مقبولند،وَ إِمَّا کَفُوراً،بعضی ها مردودند،قبولی ومردودی به اختیار بشر است،بله معلمی که دانش آموزش درس بخواند کمکمش می کند،قرآن هم می گوید:هرکه در مسیر هدایت باشد ما کمکمش می کنیم،این صریح قرآن است، وَالَّذینَ جاهَدو فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ،عزیزان ،برادران،خواهران،من چندتا از عوامل هدایت را از قرآن امشب برای شما بشمارم،وسیله برای هدایت چیست،انسان چگونه می شود که در مسیر هدایت است وچگونه متوجه می شود که در مسیر گمراهی است،این ها البته عواملش زیاد است ولی من از هرکدام ۵-۶تا را خدمت شما عرض می کنم،عوامل هدایت وعوامل گمراهی،نشانه های انسان هدایت شده ونشانه های انسان های گمراه شده،خوب عنایت کنید،
۱- قرآن می فرماید: مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ،یکی از راه های هدایت ایمان به خداست، مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ ،پس کافر اگه اخلاقش خوب باشد اگر انفاق هم کند،اگر خانه هم برای مستضعفان بخرد،اگر کمکی هم به فقرا کند،این چون ایمان ندارد ،مبنا ندارد،هدایت شده نیست،اولین شرط هدایت ایمان است،لذا رسول خدا وقتی بر کوه صفا ایستاد،از همان اول فریاد زد،قولوا لا اله الا الله تفلحوا،اول به خدا موحد بشویم،ما داشتیم افرادی که در صدر اسلام،امروز هم داریم،کارهای مثبت زیاد می کردند،اما ایمان به خدا نداشتند،باور به خدا نداشتند،یکی از این ها آمد خدمت پیغمبر گرامی اسلام ،یک وقتی به نام سع سعدبن ناجیه،گفت یا رسول الله من درزمان بت پرستیم ،خدمت های زیادی به مردم کردم،بت می پرستیدم،خدا را قبول نداشتم،حضرت فرمود :مثلا چه خدمتی می کردی؟گفت یا رسول الله من این بچه هایی که می خواستند زنده به گور کنند پدرهایشان،نمی گذاشتم،این ها را می خریدم ،سه تا شتر می دادم واین ها را بزرگ می کردم ،که این بچه زنده به گور نشود،خیلی کار بزرگی است ،یک دختری را ازمرگ نجات دادن،گفت یا رسول الله من ۳۶۰ دختر بچه را از مرگ نجات دادم،می رسیدم سر صحنه پدرش داشت خاکش می کرد،می گفتم این کار را نکن،تو که می خواهی دفنش کنی اورا بده به من،من سه تا شتر به جای آن به تو می دهم،خب اعراب صدر اسلام هم شتر برایشان خیلی مهم بود،اعراب جاهلیت،سه تا شتر می گرفتند،ما که می خواهیم بچه را خاک کنیم بدهیم به این سه تا شتر بگیریم،او هم می گرفت خب هزینه دارد،دایه می خواهد،وسایل می خواهد،گفت یا رسول الله ۳۶۰ تا بچه را من اینطوری از مرگ نجات دادم،کار خیلی با ارزشی است،خدا برای این بچه های مشرک مرثیه سروده در قرآن، «بِأَیِّ ذنبٍ قُتِلَت؟وَ إِذَا الْمَوْءُدَهُ سُئِلَتْ،بِأَیِّ ذنبٍ قُتِلَت؟این «بِأَیِّ ذنبٍ قُتِلَت؟ مال بچه های مشرکین است ،مال بچه های مسلمان نیست،مسلمان که بچه دفن نمی کرد،خدا دارد اظهار ناراحتی می کند برای بچه های مشرکین،می گوید روز قیامت سوال می شود، وَ إِذَا الْمَوْءُدَهُ سُئِلَتْ؟از این بچه ها، الْمَوْءُدَهُ یعنی بچه هایی که زنده به گور می کنند،گفت یا رسول الله ،من اجری دارم؟فرمود :نه چون تو برای خدا این کار را نکردی،معتقد به خدا نبودی،بله کار مثبت است،خدا هم جواب کارت را می دهد،ممکن است در این دنیا به تو ثروت بدهد،حالا این به تعبیر از من است،گشایش بدهد،بیماری از تو رفع شود،اما اگر یک معتقد به خدا ،به خاطر خدا این کار را می کرد ،چه نمره ای داشت؟آن نمره را تو نداری،چون تو برای خدا انجام ندادی،لذا قرآن می فرماید:انفاق هایی که برای ریا است،هیچ ارزشی ندارد، کَمَثَلِ صَفْوانٍ ،مثل سنگ سیاهی که باران بزند وخاک از رویش برود،نمی ماند.در فرهنگ دین و اسلام،نخستین نشانه هدایت ایمان است، وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ ،هرچه انسان اعتقادش را به خدا قوی تر کند،بیشتر هدایت شده.
۲- یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ،این ها آیات قرآن است که می خوانم،دومین نشانه انسان های هدایت شده،انابه است،انابه یعنی بازگشت،بلاخره ماها معصوم نیست،گاهی گناه ممکن است مرتکب بشویم،آدمی که هدایت شده نشانه اش این است،تا گناه کرد توبه می کند،مثل ماشینی که در جاده دارد می رود،تا احساس کرد که اشتباه رفت برمی گردد،دور می زند،مسیرش را عوض می کند،معنای انابه این است، یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ،پس یکی ایمان یکی انابه ،این ها نشانه های هدایت است.
۳-خدا می فرماید:هرکسی که به دنبال خشنودی خدا باشد،این آدم هدایت شده است،دارم شاخصه های آدم های هدایت شده را برایتان می گویم،به مناسبت اهدناالصراط المستقیم،هرکسی در زندگیش،هدفش خشنودی خدا باشد،خب خیلی مهم است کسی که هدفش خشنودی خدا باشد،به اصطلاح این بالاترین ارزش است،چون رضایت الهی بالاترین ارزش است،آیه اش را بخوانم برای شما،سوره مائده آیه شانزدهم، یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ ،کسانی که در زندگی دنبال رضوان وراضی کردن خدا هستند،یک کسی آمد پیش امام حسین علیه السلام،یعنی نامه نوشت برای امام حسین، کَتَبَ رَجُلٌ إلَى الحُسَینِ علیه السلام،یک کسی نامه نوشت به امام حسین،یابن رسول الله، عِظنی،آقا امام حسین علیه السلام یک خط برایش نوشت، فکَتَبَ الحُسَینِ علیه السلام،ابا عبدالله نوشت، وَمَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَهِ ،هرکسی مردم را از خودش خشنود کند،به قیمت اینکه خدا را از خودش ناراضی کند،بعضی ها این طور هستند،می گوید بچه ام ناراحت نشود،حالا خدا ناراحت می شود،چون تو در عروسی این بچه مرتکب حرام شدی،یا …،بعضی ها این طور هستند،برای اینکه فرزندش راضی شود حاضر است خدا را ناراضی کند،دروغ بگوید بخاطر بچه ،دروغ بگوید بخاطر همسر،اگر کسی مردم را از خودش راضی کرد،به قیمت اینکه خدا از او ناراضی باشد خدا اورا واگذار می کند به همان مردم، وَکلَهُ اللّهُ إِلَی النَّاسِ،اما
مَنْ طَلَبَ رِضَا ِاَللَّهِ بِسَخَطِ اَلنَّاسِ،اگر کسی همواره رضایت خدا مد نظرش بود،حالا ولو زنش ناراحت شود،چرا خمس می دهی؟خب خدا راضی است،حالا تو خانم ناراحتی ناراحت باش،چرا اجازه نمی دهی در عروسی من،موسیقی بیاید،مشروب بیاید؟چون خدا ناراحت می شود اجازه نمی دهم،چرا اجازه نمی دهی من بی حجاب بیرون بیایم؟چون خدا اجازه نداده،انسانی که راضی نیست خدا ناراحت شود به قیمت بچه و زن وهمسایه از او راضی بشوند،این آدم را خدا امورش را کفایت می کند، کَفاهُ اللّه ُ،در روایت داریم،خدا می گوید من اورا به خودش واگذار نمی کنم،من کمکش می کنم چون این رضایت مرا بر رضایت خلق ترجیح داد،خب این هم یک راه هدایت.چه کسانی هدایت شدند،ایمان ،انابه،رضایت الهی.
۴-تلاش،کسانی که کوشش می کنند،تلاش می کنند، وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ ،یعنی این طور نیست که فقط به زبان بگوید اهدنا،دنبال عوامل هدایت هم می رود،پای سخنرانی می رود،کتاب مطالعه می کند،قرآن می خواند،کتاب هدایت،به ائمه متوسل می شود، یَهدُونَ بِأمرِنَا،چهارمین راه هدایت تلاش است،این ها آدم های هدایت شده اند،آدم هایی که زندگیشان این جوری شکل می گیرد،با ایمان با توبه،با رضایت الهی،با تلاش.
۵-قرآن می فرماید:اگر می خواهی ببینی چه کسانی هدایت شدند، یک علامت مهمی دارند،یک نشانه مهمی،نشانه هدایت افراد است،وآن دریا دلی است ،شرح صدر است،آدمی که موعظه می پذیرد،آدمی که نصیحت می پذیرد،آدمی که مشورت می پذیرد،آدمی که حق می پذیرد،سینه اش تنگ نیست،دریا دل است،تحمل دارد،با مصیبت خودش را نمی بازد،این ها هدایت شده اند،من آیه اش را برای شما بخوانم، فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهدِیَهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلإِسلامِ ۖ ،سرح صدر علامت هدایت است، فَمَن یُرِدِ اللَّهُ أَن یَهدِیَهُ، کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، یَشرَح صَدرَهُ لِلإِسلامِ ۖ ، وَمَن یُرِد أَن یُضِلَّهُ یَجعَل صَدرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا،این ها پنج تا علامت ونشانه هدایت.
همیشه از خدا بخواهید، اللهُمَّ اهدِنِی مِن عِندِک،چون هدایت دست خداست،خدایا مارا از پیش خودت هدایت کن،و یک دعای مهم تر هم اینکه از خدا بخواهید وقتی هدایت شدید،چون ممکن است این پنج تا علامت که من گفتم،بعضی ها بگویند که ما همه را داریم،هم ایمان داریم ،هم اهل توبه ایم،هم دنبال رضایت الهی هستیم،هم تلاش می کنیم،هم دریا دل هستیم تحمل داریم،بسیار خوب ،الحمدلله،اما یک دعا اضافه کنیم،بگویید خدایا،اگر ما هدایت شدیم بعدش گمراه نشویم، رَبَّنَآ لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا،خدایا اگر مارا هدایت کردی،هدایت اولیه که کردی،همه را هدایت کردی،هدایت دومی،هدایت اولی عام است،اگر هدایت کردی مارا یک طوری باشد که، لَا تُزِغْ،انحراف پیدا نکنیم،زیغ پیدا نکنیم،بمانیم در مسیر هدایت،یکی از وکلای امام زمان ارواحنا فداه،که منحرف شد،به نام احمد بن هِلال و امام زمان لعنتش کرد،با اینکه ۵۰ سفر مکه رفته بود،عبادت زیادی داشت،با امام زمان در ارتباط بود،گاهی اینطور است،یک آدمی با این سابقه،حالا منظورم این جمله است،امام زمان ارواحنا فداه فرمودند:خدا لعنت کند احمدبن هلال را،یستبد بالرَّأْی،آدم مستبد وخود رای بود،ازما نیست،بعد امام فرمودند:احمد بن هلال این دعا را نمی کرد، رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا،اگر این دعا را کرده بود منحرف نمی شد،حالا تعبیر بنده این است،این عوامل هدایت.
از خدا بخواهیم جوان های ما را هدایت کند،در مسیر هدایت باشیم،در مسیر دین باشیم،ببینید ساده به شما بگویم،مفاد قرآن هدایت است،چون إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ،هرچه قرآن می گوید هدایت است،قرآن می گوید نماز،قرآن می گوید حجاب،قرآن می گوید عدم فحشا،عدم شراب،عدم زنا،عدم مال مردم خوری،عدم کم فروشی،این ها هدایت است.
ائمه ، وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ،علم های هدایت یکی قرآن است،یکی ائمه اطهار است،پیامبر گرامی اسلام است،خود کعبه ،که ان شالله با سقوط آل صعود ،همه عزیزان توفیق پیدا کنند مشرف شوند به زیارت خانه خدا،یکی از نشانه های هدایت کعبه است،قرآن می فرماید: إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِلْعَالَمِینَ ،خود ارتباط با خانه خدا وسیله هدایت است.
این بخش اول عرایض من راجع به اهدنا الصراط المستقیم،یک نکته دیگر هم بگویم واین سوره را جمع کنم بحثش را،نکته دوم این است که همان طور که هدایت شده ها علامت دارند،گمراه شده ها هم علامت دارند،هدایت شده دنبال خداست، إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ َآمَنوا ۗ،گمراه شده دنبال شیطان وطاغوت است،قرآن می گوید:شیطان گفت وَلَأُضِلَّنَّهُمْ،من به اضلال وگمراهی وا می دارم بشر را، لَأُغْوِیَنَّهُمْ .
حالا برادران عزیز،خواهران گرامی،حالا که عوامل هدایت را برای شما در پنج بخش برای شما شمردم،بگذارید چندتا از عوامل گمراهی را هم بگویم،یک عامل گمراهی شیطان است،چون خودش گفت لَأُغْوِیَنَّهُمْ ،یک عامل گمراهی هوای نفس است،اگر کسی به دنبال هوای نفس بود،یعنی امیال وخواهش ها،نفس یک وقت خواهش های مثبت دارد،عیب ندارد،یک غذایی می خواهد بخر برایش بخورد،یک مسافرتی انسان دلش می خواهد،دلش می خواهد ازدواج کند،این ها که عیب ندارد،این ها را نمی گویند هوای نفس،هوای نفس آنجایی است که انسان را به حرام دعوت کند،اصلا هوا ،السقطه،به معنای سقوط است،یعنی آنجایی که می خواهد انسان را زمین بزند،نفس می گوید به نامحرم نگاه کن،نفس می گوید مشروب بخور،نفس می گوید صبح بخواب نماز صبح نخوان.
قرآن می فرماید: أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ،دومین عامل گمراهی هوای نفس است.
۳-قرآن می فرماید:تقلید کور کورانه،کسانی که بی مطالعه یک سایتی را دیده که شبهه ای کرده فورا اطاعت می کند،نماز را می گذارد کنار،در اینترنت،در فضای مجازی یک شبهه ای می بیند،یک شبکه ماهواره ای یک حرفی می زند،بی دلیل اطاعت می کند،عالمانه نه ،جاهلانه،چون انسان نسبت به این جور چیزها نفس پذیراتر است تا مسائل مثبت،چون این ها رفع تکلیف می کند،نماز نخوان،روزه نگیر.قرآن می فرماید:مشرکین می گفتند رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا،ما از بزرگان خود اطاعت کردیم، فَأَضَلُّونَا السَّبیلاَ ،آن ها ما را گمراه کردند.
۴-چهارمین عامل گمراهی ،قرآن می فرماید:حب دنیاست،سامری چگونه مردم را جذب کر؟چقدر آدم را گوساله پرست کرد؟ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ،بخاطر حب دنیا،بخاطر جایگاهی که می خواست در مقابل حضرت موسی قرار بدهد.
قرآن کریم می فرماید:یک از عوامل گمراهی مایوس شدن از رحمت خداست،هرکه مایوس شد،ما دیگر بخشیده نمی شویم،ما دیگر درست نمی شویم،من دیگر نمی توانم عوض شوم،بدانید این نشانه گمراهی است، وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ،ضال وگمراه کسی است که قنوط،یعنی یاس در زندگیش باشد،بعضی ها این طور هستند،زود مایوس می شوند،این ها عوامل گمراهی است،تکبر،هوای نفس،اطاعت کور کورانه وموارد دیگری که اشاره شد.
خب اهدنا الصراط المستقیم،قرآن خودش،خودش را تفسیر می کند،صراط مستقیم چیست؟
صراط مستقیم دوتا علامت دارد،یک جنبه مثبت،یک جنبه سلبی،ماکه می گوییم اهدنا الصراط المستقیم ، صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم ،راه آن کسانی است که خدادبه آن ها نعمت داده،خدا دوستشان دارد،خدا دستشان را گرفته،خدا به این ها جایگاه برتر داده،راه آن ها راه مستقیم است،خب این خودش باز مبهم شد،صراط مستقیم یعنی صراطی که به آن ها نعمت دادی،این یک آدرسی شد که باز مبهم شد،به چه کسانی خدا نعمت داده؟قرآن خودش ،خودش را تفسیر می کند،در سوره نساء ،آیه ۶۹نگاه کنید،خدا می فرماید صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم ،چه صراطی است،کسانی که خدا به آن ها نعمت داده،چهار گروه هستند،انبیا،صدیقین،یعنی جانشینان انبیا،ائمه،شهدا،صالحین،اولیا،این ها صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم هستند،آیه اش را برایتان بخوانم،
مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم،کسانی که خدا به آنها نعمت داده،چه کسانی هستند،ْ مِنَ النَّبِیِّینَ، انبیا وَ الصِّدِّیقینَ ،جانشینان انبیا،وَ الشُّهَداءِ ،که این جا شهدا به معنای شهید اصطلاحی است نه به معنای گواه،وَ الصَّالِحین.
انبیا مثل پیامبر،صدیقین َامیرالمومنین،هو الصدیق الاکبر،شهدا مثل همزه سید الشهدا،صالحین مثل عمار یاسر،مثل سلمان،ابوذر.
صِراطَ الَّذینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم،یعنی راه این چهار گروه،راهی که این ها رفتند،البته سلسه مراتب دارد،انبیا،صدیقین،شهدا،صالحین، این یک معنای صراط مستقیم است،یک معنای سلبی هم دارد، غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَلَا الضّالّینَ،صراط مستقیم راه کسانی است که خدا نه به آن ها غضیب کرده ونه گمراه شدند.حالا تفاسیر دارد بعضی ها، مثلا غضب شده ها ،منظور مشرکان هستند،منظور منافقان هستند،منظور یهودیان هستند، ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَ الْمَسْکَنَهُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ من الله،مشرک، کافر،منافق،یهود،این ها غضب شده اند.ضالین هم برای شما شمردیم،گمراه،مثلا در بعضی نقل ها دارد منظور نصارا هستند،مسیحی ها،ولی معنایش عام است،همه کسانی که از مسیر خدا منحرف شدند،اگر خیلی منحرف شدند،خدا بهشون غضب می کند،فرق مغضوب علیهم وضالین این است،ضالین ابتدای راه هستند،گمراه شدند،ممکن است برگردند،مغضوب علیهم گمراه شدند،نفرین خداهم شامل آنها شده،لذا شدت مغضوب علیهم ،از ضالین بالاتر است،در واقع ما روزی ده بار حداقل در نماز به خدا عرض می کنیم،خدایا ما را در راه انبیا وصدیقین وشهدا وصالحین قرار بده،در راه مشرکین ،کفار ومنافقین ویهود ونصارا قرار نده،غیر المغضوب علیهم والضالین.
فکر می کنم حدود ۵-۶جلسه ،ما سوره حمد را بحث کردیم ،دیگر به همین مقدار اکتفا می کنیم،ان شالله از سوره بقره بعد از ماه رمضان، چون ماه رمضان این درس،شب های چهار شنبه تعطیل می شود،به جایش ظهر ها این یک ماهه ما تفسیر می گوییم،منتها تفسیر سوره نور را مطرح خواهیم کرد،ان شالله بعد ماه مبارک رمضان ،جلسه های شب پنجشنبه ادامه پیدا خواهد کرد.
ذکر مصیبت و روضه
سلامی هم عرض کنیم به آقا ومولایمان،حضرت اباعبدالله علیه السلام،که امام حسین هم مانوس با قرآن بود،شب عاشورا برای قرآن مهلت گرفت،سر بریده اش بالای نیزه قرآن خواند،روز عاشورا مکرر پشت سر اصحاب، بالای سر جنازه ها قرائت قرآن کرد،حسین قرآن ناطق است،ما هم از همین جا دل ها را روانه می کنیم کنار مضجع شریفش، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن.
السلام ای تشنه کام کربلا،السلام ای خامس آل عبا،ای لبانت بوسه گاه فاطمه،وی خجل از تو فرات وعلقمه،برلب دریا لبت خشکیده بود،از عطش کی اصغرت خوابیده بود.
اینقدر تشنگی ابا عبدالله شدید بود،۳۴سال بعد از کربلا هرچه امام سجاد آب دید اشک ریخت،فرمود: قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَطْشَاناً ،پدرم را با لب تشنه به شهادت رساندند.
در یک نقلی دیدم امام زمان وقتی ظهور می کند، تکیه به کعبه می دهد خودش را معرفی می کند،انا بَقِیَّتُ اللَّهِ، أَنَا حُجَّهُ اللّهِ ، انا مهدی هَذِهِ اَلْأُمَّهَ،خوب که مردم متوجه شدند ،یک وقت صدا می زند، أَلا یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین قتل عَطشاناً،مردم عالم من کسی هستم که جدم را با لب تشنه به شهادت رساندند،لذا عقیله بنی هاشم هم وقتی آمد قتلگاه همین مصیبت را اشاره کرد،صدا زد بِأَبِی الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى،نه خود امام حسین هم درمیان همه مصیبت ها گفت،شیعه ها وقتی آب خنک می نوشید به یاد لب های تشنه من باشید.
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یا مظلوم یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، بِاسْمِکَِ الاَْعْظَمِ یا الله، به آبروی امام حسین قسمت می دهم در ظهور امام زمان تعحیل بفرما،الهی آمین.
حضرتش را از ما راضی وخشنود قراربده،الهی آمین.
موانع ظهورش برطرف بگردان،الهی آمین.
برکت به مال و زندگی واولادمان ،به برکت امام زمان عنایت بفرما،الهی آمین.
بیماران ،بیماران منظور این جمع،بیماران بدحال ،بیماران روحی وجسمی،جانبازان عزیز شفا عنایت بفرما،الهی آمین.
روح ملکوتی معمار انقلاب ،مهمان سفره امام حسین قراربده،الهی آمین.
روح شهدا عالیست،متعالی بگردان،الهی آمین.
کشور ما،نظام ما،رهبر عظیم الشان انقلاب،محافظت بفرما،الهی آمین.
جوان های مارا مومن ومتدین قرار بده،الهی آمین.
اشتغالشان،ازدواجشان فراهم بفرما،الهی آمین.
شر دشمنان اسلام،اسلام ستیزان،شیعه ستیزان،بویژه این داعشی ها وتکفیری هارا به خودشان برگردان،الهی آمین.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی
موضوع: تفسیر سوره حمد | جلسه هشتم
مکان: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
تاریخ: ۱۲ مرداد ۱۳۹۵
.






