آشنایی با برخی نکات سوره حمد ؛ آیه ۵
۱۴۰۰-۱۲-۱۵ ۱۴۰۲-۰۷-۰۹ ۱۵:۱۹آشنایی با برخی نکات سوره حمد ؛ آیه ۵

آشنایی با برخی نکات سوره حمد ؛ آیه ۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بی تاب تر از جان پریشان در تب *** بی خوابتر از گردش هذیان بر لب
بی رؤیت روی او بلاتکلیفم *** همچون گل آفتابگردان در شب
شریعتی: «اللهم عجل لولیک الفرج» سلام میکنم به همه بینندههای خوب و نازنینمان، ایام را تسلیت میگویم. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمه الله.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت شما و بینندگان و شنوندگان عزیز سلام میکنم. عرض تسلیت دارم به خانوادههای داغدار شهیدان، «وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (بقره/۱۵۶- ۱۵۵) آنهایی که وقتی با مصیبت روبرو شدند، ما از خداییم و به سوی خدا پر میکشیم. «أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون» (بقره/۱۵۷) خانوادههای صابر مورد صلوات خدا قرار میگیرند و رحمت خدا و اینان راه یافتگان هستند. اظهار و ابراز همدردی میکنیم، حادثه تلخ و سختی است و از خدای مهربان برای همه آنها آرامش دل و صبر و اجر تمنا میکنیم.
شریعتی: انشاءالله این آرامش از جانب خدای متعال بر قلب همه ما نازل شود. بحث ما در ذیل بحث تربیت عبادی، به بحث نماز رسیدیم و نکات خوبی که فرازهای نماز شنیدیم. به بحث قرائت رسیدیم و قدم به قدم با سوره حمد پیش میرویم، امروز به آیهی «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» خواهیم رسید.
حاج آقای بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
«ایاک نعبد» نمازگزار با نام خدا آغاز کرد، خدای رحمان و رحیم، اوصاف خدا را به زبان جاری کرد، «الحمدلله رب العالمین، الرحمن الرحیم» خدایی که رحمت گسترده دارد و به مؤمنان رحمت خاص دارد. «مالک یوم الدین» با چنین خدایی که شناختیم میخواهیم راز و نیاز کنیم و از او درخواست کمک کنیم. «ایاک نعبد» تنها تو را میپرستیم «و ایاک نستعین» تنها از تو کمک میخواهیم. عبادت چیست؟ پایدارترین و قدیمیترین جلوه روح انسان عبادت است. ما به تاریخ گذشته نگاه میکنیم هرجا و هروقت نشانی از آدمیزاد پیدا کنید، نشانی از نیایش و پرستش پیدا میکنید. باستان شناسان وقتی به چند هزار سال قبل میروند، در چین یا هند یا مصر یا ایران باشد، حتماً نشانههایی از پرستش و نیایش پیدا میکنند.
این قدیمیترین جلوه از جلوههای روح آدمی است. یعنی انسان به قول شهید مطهری از همان آغاز یکتاپرست بود و بت پرستی و طاغوت پرستی بعدها آمد. آلیاژ انسان براساس یکتا پرستی سرشته شده است. «کلّ مُولُود یُولَد على الفِطرَه» فطرت انسان براساس خداگرایی و خداپرستی و یکتاپرستی آفریده شده است. حتی کسانی که خدا را قبول ندارند مثل کارل مارکس میگوید: من خواستم این کار را بکنم که انسانها به جای پرستش غیر انسان، انسان را بپرستند. یعنی مارکس هم میداند این پرستش در وجود انسان هست.
انبیاء نیامدند به انسانها بگویند: پرستش کنید، آمدند دو موضوع دیگر را بگویند، آداب پرستش چیست و چه کسی را باید بپرستید. معبود کیست؟ وگرنه به قول حاج آقای قرائتی میفرمایند: بچه برای آرامش به چیزی نیاز دارد یا پستان مادر یا پستانک که یکی صادق و یکی کاذب است. بشر همیشه به دنبال چیزی بود که تقدیس کند یا راز و نیاز کند. باید بالاترین قدرت و علم را داشته باشد و باید مهربانترینها باشد. انبیاء آمدند به بشر گفتند: آنچه دوست داری در نهاد خودت با او راز و نیاز کنی و عشق بورزی، الله است. غیر از الله اشتباه است، داریم که به خورشید سجده نکنید. ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد؟ «اسْجُدُوا لِلَّهِ» (فصلت/۳۷) به آفریدگار خورشید، آن کسی که شکر را ساخته و خورشید را آفریده است. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: انبیاء آمدند مسیر پرستش را تصحیح کنند. نیامدند به انسان بگویند: پرستش بکن، او به طور خودجوش پرستش میکند. یا به بت یا به چوب و سنگ، یا به فیل و شیر، این گرایش هست.
قدیم هندوستان رفته بودم، یک استان همه نشادهای شیر، یک استان همه نمادهای فیل و یکی گاو است. به قرآن که نگاه میکنیم روی یکتاپرستی تأکید دارد، «وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ» اسراء/۲۳) فرمانروای عالم فرمان داد که جز او را نپرستید. جز او همه محتاج و مخلوق هستند، او که از همه مهربانتر است، او که از همه داناتر و تواناتر است. به سمت او برویم.
نکته مهم دیگر در این آیه نمیگوییم: من میپرستم، میگوییم: ما. «ایام نعبد» اعبد نمیگوییم. از این به بعد «اهدنا» همینطور است. اسلام دینی اجتماعی است که عبادتش هم اجتماعی است و بیشتر به نماز جماعت سفارش کرده است. حتی وقتی در خانه نماز میخوانیم میگوییم: «ایام نعبد» یعنی من و همه بندگانت تنها تو را میپرستیم. این بعد اجتماعی است و بعضی گفتند: معنایش این است که پروردگارا این عبادت من قابل نیست. خودم را قاطی باقی بندگان میکنم و در هم بپذیر. اسم خدا را اول میگوییم و بعد خودمان را، این راز و رمز عشق بازی است. تنها تو را میپرستیم. چقدر آیات در قرآن آمده و بیش از صد آیه مضمونش همین است که انبیاء آمدند و پیام اصلیشان به بشر این بود که «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا» (نحل/۳۶) برای تمام ملتها پیامبری را مبعوث کردیم با این مأموریت، «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ» تنها خدا را بپرستید «وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» از طاغوت پرستی دوری کنید.
طاوغت امروز آمریکا و انگلیس است. استکبار است! این پرستش خدا با اجتناب از طاغوت کنار هم است وگرنه کسی به طاغوت دل ببندد و خدا را هم بپرستد، این نیمه مسلمان است. این نگاه خوش بینانه است. بدبینانه هم این است که غیر مسلمان است.
«ایاک نعبد و ایاک نستعین» کتابی است به نام طهارت روح، مجموعه فرمایشات شهید مطهری در مورد پرستش و عبادت و نماز است. از کتابهایی که به این موضوع زیاد پرداخته از این کتاب است. شهید مطهری میگوید: قهرمانهای افسانهای که از پهلوانها ساخته میشوند یا از دانشمندان ساخته میشوند معلول همین حس پرستش است. یک کسی را ما بیش از اندازه بزرگ میکنیم، اول آنقدر او را بزرگ درست میکنیم و بعد در مقابل او کرنش میکنیم. این برای همین حسی است که بشر دارد و دوست دارد موجودی که خیلی بزرگ است را پیدا کند و در مقابلش کرنش کند و از او کمک بخواهد. عبادت و پرستش نشانهی میل در انسان است که میخواهد از این امور مادی بیرون بیاید و وارد فضای معنوی شود. دوست دارد موجودی که غیر مادی است، این عظمت روح انسان است. انسان بی نهایت طلب است و بی نهایی را میخواهد که با او حرف بزند و از او کمک بگیرد.
پیام قرآن این است که ای انسان رب خود را، صاحب و پروردگار خود را بپرست و به او وابسته شو نه موجودی که او هم مثل خودت محتاج است. مطهری میگوید: شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات که منزه از هر گونه عیب و کاستی و فناست و شناخت رابطه او با جهان که این رابطههاست،
۱- آفرینندگی، کسی است که جهان را آفریده،
۲- نگهداری، این خورشید را آفریده و رها نکرده کنار برود. همچنان مراقب خورشید و ماه و ستاره است.
۳- فیض رسانی، فیض خدا قطع شود این خورشید سقوط میکند.
این گردشها و نظام و انضباطها همه به هم میخورد. مه موجودات ادامه حرکتشان و حیاتشان بخاطر فیض خداست و عطوفت و رحمت خدا که دائماً هست. این چهار ویژگی باعث میشود ما یک حسی به آن موجود پیدا کنیم و اسمش پرستش است. آفریدگاری جهان را آفریده و این نظم را نگه میدارد. موشکی که شلیک میشود تا جایی میرود که انرژی داشته باشد. این سوخت موجودات را خداوند همچنان به آنها میرساند و مخلوقات را دوست دارد. این چهار ویژگی باعث میشود انسان عاشق او شود.
کلمهی عشق و پرستش هم خانواده هستند. عشق با محبت فرق دارد. محبت همین دوست داشتن است. عشق یک محبت فوق العاده شدید است که ریشه عربیاش به یک گیاهی برمیگردد که به هرجا برسد دور آن میپیچد و بالا میرود. یعنی عشاق وقتی معشوق را پیدا کرد میخواهد تمام وجودش وقف او شود و جان و سلامتیاش را نثار او کند. لذا خیلیها عاشق را سرزنش میکنند که چخبر است؟ کجا داری میروی؟ مسخرهاش میکنند و او دنبال عشقش است. این عشقهای زمینی که گاهی توصیف میکنند مثل لیلی و مجنون برای تشریح کردن عشق والا هم هست که گاهی مجنون وارد شهری میشد که لیلی اهل آن شهر بود و از همان اول دیوارها را میبوسید. میگفتند: این دیوار سیمان است، کاهگل است، کجا را میبوسی؟
میگفت: این شهر با همه شهرها فرق دارد، این دیار لیلی است. من جای جای این دیار را میبوسم. شهید مطهری میگوید: من به شیراز میروم، چرا؟ چون ملاصدرا در شیرا تنفس کرده است. برای کسی مثل شهید مطهری، ملاصدرا یک اسطوره است. میگوید: من وارد شیراز میشوم، شیراز با بقیه شهرها برای من فرق میکند. عبادت کننده عاشق است. یعنی عشق و پرستش خیلی به هم مفاهیمشان نزدیک است. عابد جان و هستی و خود را برای معبود میدهد.
شریعتی: «طوبى لِمَن عَشِقَ العِبادَه وَ عَانقها» خوش به حال کسی که با عبادت عشق بازی میکنند و آن را در آغوش میگیرند.
حاج آقای بهشتی: امام حسین روز عاشورا، روز امتحان سخت به خدا میگوید: خدایا این سرم و این پیکرم! این علمدار رشید، این اکبرم، این رقیه، این سکینه، این رباب، عشق اینطور هست، هرچه دارد خودش را و همه کسانی که با او هستند، تشنه وصال میکند. اینکه خداوند روز عاشورا به فرشتگان فرمود: بیایید آن چیزی که روز اول میگفتید برای چه میآفرینی، امروز نمایشگاهی در کربلا برپا شد، برای تماشا بیایید. عشق و پرستش به هم گره خورده است. برای همین وقتی پیغمبر میدید کسی نماز بی روح میخواند، اعتراض به او میکرد. در عبادات ما باید عشق موج بزند. یکی از بینندهها پرسیده بود: آیا میشود در نماز گریه کرد؟ امام صادق فرمود: اگر در نماز به گریه افتادی خیلی قدر خودت را بدان! به من دعا کن. امام معصوم فرمود: در نماز به گریه افتادی مخصوصاً در قنوت نماز، معلوم میشود خیلی بالا رفتی.
پرستش یا قولی است یا عملی، پرستشی که انبیاء و اسلام به ما یاد دادند، بخشیاش قولی است. ما در نماز سوره حمد را میخوانیم، یا در رکوع و سجده و تشهد و قنوت، اذکاری را به ما تعلیم دادند. بخشی از پرستش قولی است و با اذکار همراه است. بخشی عملی است. ایستادن در پیشگاه خدا پرستش است. رکوع و سجده پرستش است. هرکدام رازی دارد. دوزانو نشستن و اعتقادات را به زبان جاری کردن، پرستشهای عملی است. «ایاک نعبد» اشاره به این دارد که مسلمانان همه در یک خط هستند. همه خدای واحد را میپرستیم. همبستگی در ما حاکم است. «و ایاک نستعین» همه ما نه به شرق و غرب، چشم طمع نداریم و از خدا کمک میخواهیم.
نمازی به نام نماز امام زمان داریم که از سراسر کشور گاهی به مسجد جمکران میآیند که در بیرون مسجد جمکران هم میشود خواند. صد بار در هر رکعت این آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را تکرار میکنیم. تنها تو را می پرستیم و تنها از تو کمک میخواهیم. بین این نماز و وجود امام زمان حتماً رابطه هست. هفته گذشته گفتیم که بعضی از امامان ما «مالک یوم الدین» را صد بار تکرار میکردند. اینها اذکاری هستند به ظاهر کوتاه اما محتواهای فوق العاده مهم گنجانده شده است. «امن یجیب المضطر» مضطر یکی از مصادیقش امام زمان است. از این آیه میفهمیم که در همه کارها باید از خدا کمک بخواهیم «ایاک نستعین» حتی عبادت کردن، همین عبادت هم که امام زین العابدین به خدا عرضه میدارد: پروردگارا همین که بلند میشوم و نماز میخوانم و با زبانم ذکری را تکرار میکنم تو به من قوه دادی و کمک کردی، همین عبادت را هم در همه کارهایم از تو میخواهم. ما انسانها قویترین مخلوق خدا هستیم و خدا اینطور قرار داده است.
همه جهان را برای انسان و در خدمت انسان قرار داده است. اما همین انسان آسیب پذیر هم هست. یک حادثه گاهی او را میشکند. خدا آغوش گرمش را باز میکند که بیا کمکت میکنم! ما به سمت خدا میرویم، خدایا مصیبت دیدم، گرفتارم، نمیتوانم تصمیم بگیرم. حاجت دارم، مریض دارم، تو به من کمک کن! کمک گرفتن از غیر خدا ایرادی ندارد و خدا فرمود: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» (مائده/۲) همدیگر را کمک کنید. کمک گرفتن از دیگران عیب ندارد. زندگی اجتماعی اقتضاء میکند که از دیگران کمک بگیریم. وقتی مریض میشویم به پزشک مراجعه میکنیم. پزشک برای ساخت خانه محتاج مهندس است. مهندس محتاج آرایشگر است. آرایشگر برای غذا به رستوران میرود ولی نگاه ما باید این باشد که همه کمکها از یک سرچشمه است و او خداست.
کسی در حضور امیرالمؤمنین اینطور دعا میکرد که خدایا مرا محتاج خلقت نکن! امیرالمؤمنین فرمود: اینطور نگو. بگو: خدایا مرا محتاج بندگان بدت نکن. سبک زندگی طوری است که همه به هم نیاز داریم. در یک مسابقه فوتبال سرنوشت مسابقه دست همه است. یک کسی در دروازه است، یک کسی در جلو تلاش میکند گل بزند، نیاز نسبت به هم وجود دارد. اما در جهان بینی همه کمکها از یک سرچشمه است و او الله است. من به خورشید محتاج هستم، خورشید آیهی خداست. قرآن میفرماید: از آیههای خدا ماه و خورشید است. «لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ» (فصلت/۳۷) اما معنایش این نیست که به خورشید سجده کنیم. خورشید یک وسیله است، او به من نور میرساند.
باران یک وسیله است ولی این باران را الله میفرستد. باد یک وسیله است. یعنی انسانها و غیر انسانها وسایلی هستند که به ما کمک میکنند ولی در جهان بینی اینطور فکر میکنیم که همه کمکها از یک سرچشمه میآید. این کسانی که به ما کمک میکنند، عمر و توانایی و علم محدود دارند. مهر محدود دارند، ماشین ما پنچر است، میگوید: یک مغازه دیگر بروید! ولی خداوند سرچشمه و آغاز همه این تواناییها و داناییهاست. اگر این را بدانیم رنجیده خاطر نمیشویم. این نشد یک جای دیگر، پروردگارا تنها از تو کمک میخواهم. از طریق باد، باران، خورشید، همسایه و فرزند، ولی من چشم امیدم به توست و این توحید است.
توحید چند نوع است، یکی توحید در صفات است که در آیات قبل خواندیم. الآن توحید عبادی و عملی را میگوییم. خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو کمک میخواهم. این توحید در عبادت و عمل است. نکته دیگر «ایاک نعبد» دو بعد دارد، یک بعد اثبات بندگی خدا و یک بعد نفی بندگی غیر خداست، تنها تو را میپرستم یعنی دیگران را نمیپرستم. بتها و سنگها و حیوانات و کرات و پدیدههای طبیعی را نمیپرستم. یک بعد اثباتی و یک بعد منفی دارد. فقط به کمک تو دل بستم نه دیگران. «ایاک نعبد» یعنی با مردم هستم ولی به خدا دل بستم. من با مردم قهر نیستم، رفت و آمد و دید و بازدید دارم ولی از لا به لای این خلق به سوی خالق سفر میکنم. با مردم هستم ولی مقصد من معراج به سمت پروردگار است. «ایاک نستعین» یعنی اسباب و وسایلی که در آفرینش قرار دادی از آن استفاده میکنم.
«ایاک نعبد» یعنی من اختیار دارم. در این آیه جبر هم نفی میشود و هم تفویض، الآن انسان اختیار دارد یا نه؟ «ایاک نعبد» معنیاش این است که من میتوانم عبادت نکنم، میتوانم عبادت بکنم و اختیار دارم. «ایاک نستعین» یعنی اینطور نیست که دایره اختیار من اینقدر فراخ باشد. خدایا از تو کمک میخواهم. مطالعه کردم، برنامه ریزی و مشورت کردم اما گیر افتادم، اسلام میگوید: در هرکاری فکر و مشورت کن، مطالعه کن ولی توکل به خدا کن. اینها مفاهیمی است که پشت «ایاک نعبد» هست. «ایاک نعبد» یک نکته دارد یعنی خدایا تو حاضری، این بار روبروی خدا ایستادیم، خدا را حاضر و ناظر میبینیم و با خدا حرف میزنیم. «ایاک نعبد» یعنی من تکبر ندارم. ادعا ندارم، در برابر تو چیزی نیستم، هرچه هست تویی و من تو را میپرستم. همه کاره تو هستی.
امیرالمؤمنین میفرمود: بالاترین افتخار من بندگی توست. من سراغ آیاتی رفتم که کلمه عبادت درونش هست، گاهی به جای خدا پرستی، گاهی شیطان پرستی آمده است. حضرت ابراهیم به ناپدریاش فرمود: «یا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ» (مریم/۴۴) عموجان، شیطان را نپرست! «إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِیًّا» شیطان نسبت به خدای مهربان نافرمان است. یک آیه دیگر درباره استقرار توحید در زمان امام (ع) است. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (نور/۵۵) خداوند به مؤمنان صالح وعده فرمود: «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ» زمان کره زمین به دست شما خواهد افتاد، «یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً» در حکومت امام زمان(ع) فقط یکتاپرستی است. شرک معنا ندارد.
شریعتی: این هفته قرار هست در مورد بلال حبشی در برنامه صحبت کنیم.
حاج آقای بهشتی: خداوند به پیغمبر میفرماید: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهِیم» (مریم/۴۱) «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى» (مریم/۵۱) قهرمانان را یاد کن، روحیه بخش و امید بخش و راهگشا هستند. نکته اول اینکه بعد از فتح مکه پیامبر همسر ابوسفیان، مادر معاویه کسی که جگر حضرت حمزه را درید، او را دید. پیغمبر از همسر ابوسفیان پرسید: اسلا را چگونه میبینی؟ گفت: اسلام خوب است ولی سه چیزش را نمیپسندم. یکی حجاب، یکی اذان بلال، چون وقتی مسلمانها وارد مسجدالحرام شدند، پیامبر بلال را فرستاد که هم تکریم کرد مستضعفان، هم تکریم کرد سیاه پوستان و هم شکنجه شدهها را تکریم کرد. بلال بالای کعبه رفت و اذان گفت. یکی هم رکوع و سجده را دوست ندارم! پیغمبر در پاسخ او فرمود: حجاب بهترین پوشش است و نماز بدون رکوع و سجود نماز نیست و بلال بهترین بندگان است. آنقدر صدای اذان بلال را که با اخلاصش پخش میشد پیامبر دوست داشت، بارها فرمود: «ارحنا یا بلال» ما را روح ببخش و معطر کن.
امام صادق فرمود: پیامبر وقتی مسجد مدینه را ساخت به بلال میفرمود: برو بالای دیوار صدایت را بلند کن و اذان بگو، که خداوند نسیمی را ایجاد میکند و مأموریت میدهد به آسمان برود و صدای اذان تا آسمانها برافراشته میشود و فرشتهها میگویند: این صدای امت محمد است. گفتند: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» در مکه وقتی بلال بالای کعبه رفت نازل شد که گرامیترین شما با تقوا ترین شماست. به قیافهها نگاه نکنید. مدتی محافظ شخص پیغمبر بود و جان پیغمبر را حراست میکرد. مدتی خازن بیت المال بود و امام صادق فرمود: او عبد صالح خدا بود.
شریعتی: برای حضرت زهرا ضریح میسازیم و دست فرشچیان طرح میزند آن را.
کارشناس برنامه : حجت الاسلام و المسلمین سید جواد بهشتی
تاریخ پخش: ۲۲-۱۰- ۱۳۹۸
.






