Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
حجت الاسلام ماندگاری (م29) متن گردآوری ولادت امام حسن

سیره امام حسن مجتبی علیه‌السّلام

v-emamhasan-mandegari

سیره امام حسن مجتبی علیه‌السّلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین

وزش‌های شگفتی است در این سمت، سحرها *** سبوح است برآرید از این پنجره سرها
که گسترده در این سو ورق مسحف شب بو *** در این باغ سحرخیز حدیث است و خبرها
در این سو تپش باغچه با ورد سحرگاه *** در آن سو، وزش نافله از کوه و کمرها
گل انداخته ماه رمضان بر همه شهر *** گشوده است شبانگاه بر این میکده درها
شب قدر خدا دست تکان داده، ببینید *** که روح القدس آنجا به زمین ریخته پرها
دلم هم نفس سید آیینه فروشی است *** که همسایه‌‌اش ابلیس، که همدوش شررها
مرا گفت چهل بار بگو: صل علی عشق! *** مرا گفت همین ذکر سلوک هست و سفرها
مردّف بسرایید به آهنگ حجازی *** غزل مهر نماز است در این سُکر سحرها

آقای شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی بیننده‌های خوبمان، خانم‌ها و آقایان، نماز و روزه‌هایتان قبول باشد. به سمت خدای امروز خوش آمدید. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم و رحمه الله.

حاج آقای ماندگاری: علیکم السلام و رحمه الله، بسم الله الرحمن الرحیم، و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. من هم عرض سلام و ادب خدمت بینندگان عزیز دارم و پیشاپیش میلاد با سعادت سبط النبی، کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی (س) تبریک می‌گوییم. تقاضای عاجزانه دارم از تمام کسانی که صدای حقیر را می‌شنوند که همه با هم دعای سلامت حضرت را تلاوت کنیم. [دعای فرج]

آقای شریعتی: در این ایام پر خیر و برکت که در آستانه میلاد امام حسن مجتبی هستیم، امروز رنگ و بوی برنامه ما رنگ و بوی امام حسن مجتبی را خواهد داشت و مزین و منور به نام و یاد ایشان خواهد بود.

حاج آقای ماندگاری: امروز به این امید از امام مجتبی می‌گویم که یقین دارم هم خدا، هم رسول خدا، هم فاطمه زهرا و هم امیرالمؤمنین و هم همه اهل‌بیت و امام زمان(ع) آن مجلسی که ذکر و نام امام حسن مجتبی در آن باشد را خیلی دوست دارند. مخصوصاً با روایاتی که از رسول الله و حضرت زهرا(س) نقل شده که هرکس نام حسن را ببرد، ذکر حسن را داشته باشد، حتی در مصیبت حسن هم گریه کند، خیلی پاداش‌های قشنگی را وجود اهل‌بیت(ع) ضمانت کردند، به دلیل اینکه وجود نازنین حضرت امام حسن مجتبی غریب هستند. در ماه مهمانی خدا و در این ایام که ولادت کریم اهل‌بیت هست، ما هم مأموم این امام هستیم، مأموم امام یعنی شبیه امام حرکت کردن. اقتدا به معنی شباهت است. در دنیا وجود نازنین امام مجتبی هست. در آخرت هم انشاءالله وجود نازنین امام مجتبی باشد، بعضی‌ها فکر نکنند اگر امامشان امام مجتبی باشد، دیگر روز قیامت با امام حسین نیستند. اینها همه با هم هستند! هرکس بخواهد با امام حسین باشد، حتماً باید امام حسن، امام جواد، امام رضا و با همه اهل‌بیت(ع) باشند. اگر می‌خواهیم بنا به آیه قرآن روز قیامت هم با این وجودهای نازنین باشیم، یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏ (اسراء/۷۱) روز قیامت دهان‌های ما را می‌بندند. الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِم‏ (یس/۶۵) با دهانمان نمی‌توانیم بگوییم: امام اول علی، امام دوم حسن، امام سوم حسین تا امام دوازدهم را بگوییم! و خوشحال باشیم از اینکه روز قیامت دوازده امام را بلد هستیم. نه! روز قیامت دهان‌های ما را می‌بندند. از اعمال ما و زندگی ما نگاه می‌کنند امام ما چه کسی بوده است؟! زندگی ما شبیه هرکس باشد، او امام ما است. برای همین در برنامه‌ها اینقدر تأکید داریم ببینیم خوراک ما شبیه کیست؟ پوشاک ما شبیه کیست؟ ازدواج‌های ما شبیه چه کسی است؟ ارتباط و اقتصاد و سیاست و فرهنگ ما شبیه چه کسی است؟ نمی‌شود که انسان ۹۰ درصد زندگی‌اش شبیه دیگران باشد ولی ادعا کند امام من امام مجتبی(ع) است.

من نمی‌خواهم راجع به امامت امام مجتبی صحبت کنم. می‌خواهم در مورد پنج شباهت صحبت کنم. هرکسی بیاید در این پنج شباهت به خودش نمره بدهد. کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً (اسراء/۱۴) من از این آیه خیلی نگران هستم. اگر روز قیامت خداوند نامه اعمال ما را دست خودمان بدهد و بگوید: نمره بدهید، چه کنیم؟ پنج ویژگی را اشاره می‌کنم که این ویژگی‌ها در امام ما نمره صد دارد. من به عنوان مأموم امام حسن مجتبی(ع) چه نمره‌ای دارم؟

۱- اولین ویژگی وجود نازنین امام حسن مجتبی(ع) کرم حضرت است. کریم اهل بیت است. بعضی‌ها به کسانی که ما را تحویل می‌گیرند لطف می‌کنیم. من پدر به بچه‌ام می‌گویم: به حرف من باش، تا عیدی به تو بدهم! آقا به خانم، اوستا به شاگرد، مدیر به کارمند، معمولاً به کسی که خوب گوش می‌کند، کسی که ضوابط را رعایت می‌کند، پاداش می‌دهند. خدا هم همینگونه است. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات/۱۳) کرم یک چیز دیگری است. کرم را از امام مجتبی یاد بگیریم. امام مجتبی عبد صالح خداست. کرم خدا خیلی بالاتر از عدلش است. لذا همیشه به خدا می‌گوییم: عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک خدا بخواهد با عدلش با ما رفتار کند، خیلی اوضاع ما خراب می‌شود.

امام حسن مجتبی به چه کسانی کرم می‌کرد؟ ۱- مرد شامی در کوچه‌های مدینه راه می رفت. وقتی به او گفتند: او حسن بن علی است. جلوی امام حسن(ع) آمد و شروع به جسارت کرد. به حضرت و پدر بزرگوارشان جسارت کرد. الآن کسی یک چیزی به ما بگوید، به ما بر بخورد، می‌خواهیم پدرش را درآوریم. شاید دور و اطرافیان حضرت خواستند این مرد را ادب کنند. حضرت جلویشان را گرفتند. با روی گشاده، نه با منت! کرم امام حسن(ع) نشأت گرفته از کرم خداست. در دعای ماه رجب خواندیم و رزقک مبسوطا لمن عصاک آن کسی که خراب می‌کند، تو به او لطف می‌کنی. آن کسی که بد است به لطف تو نیاز دارد.

در حرم امام رضا که معتکف بودند گفتم: امام رضا به کسی که مریض‌تر است بیشتر لطف دارد. حتماً لازم نیست مریضی جسم باشد، مریضی روح بدتر است. امام حسن مجتبی بیشتر دوست دارد به آن کسی که می‌خواهد اظهار دشمنی کند، کرم کند. می‌گوید: این بیشتر به کرم نیاز دارد که در خانه خدا نمک‌گیر شود.

هرچه آن مرد جسارت کرد، حضرت بنابر نقل فرمودند: ظاهراً در شهر غریب هستی؟ خانه نداری، خانه‌ی من در خدمت تو باشد. غذا نخوردی، سفره ما آماده پذیرایی از تو است. مرکب نداری، به تو مرکب می‌دهیم. پول نداری، پول می‌دهیم. باور کنید زمین از شرمندگی زیر پای این مرد دهان باز کرد! تمام وجود این فرد عرق شرم شد. به قدم‌های امام مجتبی افتاد. ببینید کرم چه می‌کند؟ دشمن خدا را به عبد خدا تبدیل کرد؟ کدام کرم ما اینگونه بوده است؟ من کجا به یک نفر محتاج اینگونه کمک کردم؟ آن کسی که ترکش خورده شیطان است و محتاج لطف است. اینطور زیبا کرم کردم که او عبد خدا شود. مرد بلند شد و گفت: یابن رسول الله! امروز بنا بر تبلیغات سویی که در شام کرده بودند، از شما و پدر شما متنفر بودم. ولی از این لحظه به بعد کسی محبوب‌تر از شما در ذهن من نیست. پدر و مادرم به قربانت! کرم امام محتبی را ببینم. اینکه به عزیزانم کرم کنم طبق قاعده است. آن کسی که به من لطف ندارد و می‌خواهد مرا اذیت کند، من به او کرم کنم نه از باب تشویق گناه، فقط به خاطر اینکه از سفره اهل بیت نمک گیرش کنم که برگردد.

سید مهدی قوام(ره) از منبری‌های معروف تهران در دهه ۳۰ بود. در محله لاله‌زار تهران که آن زمان محله‌ی آلوده‌ای بود، منبر می رفت. هدیه‌ای به او می‌دهند، پاکت را در جیبش می‌گذارد و به یکی از زنان بدکاره می‌دهد. همه تعجب می‌کنند. آ سید مهدی قوام، دنبال این آدم آلوده می رود. به آن زن می‌گوید: تو چقدر نیاز داری که هر شب خودت را در این وضعیت قرار می‌دهی و خود فروشی می‌کنی؟ پاکت را از جیبش درمی‌آورد، می‌گوید: این چهارصد تومان است. این پول برای ده شب تو است، بیا به احترام مادرم زهرا ده شب گناه نکن. این کرم چه می‌کند؟ زن بدکاره را که هیچکس امروز شاید به او نگاه هم نکند، این زن با گریه برمی‌گردد و می‌گوید: سید! پولت را در جیبت بگذار. نام حضرت زهرا را آوردی، گناه را کنار می‌گذارم. این زن با گریه می‌رود، نقل کردند که این زن خوب شد و توبه کرد و معلم قرآن شد. بیاییم در این مدل کرم‌ها مرید امام حسن شویم. اگر نمره کرم امام حسن صد است، نمره کرم ما چند است؟ که وقتی یک کمک می‌کنیم چقدر از آن طرف انتظار داریم. این یک ویژگی امام حسن مجتبی است.

ما به اقوامان کمک نمی‌کنیم، چه برسد به دشمنانمان. شهید رجایی بعد از انقلاب، با شخصی که او را شکنجه می‌کرده، مواجه شد. حتماً آن شخص شکنجه‌گر با خود گفته: دیگر تمام شد. الآن مرا می‌گیرند و می‌کشند! آقای رجایی بهتر از هر ارباب رجوع دیگری با او برخورد می‌کند و به روی او نمی‌آورد. این کرم شبیه کرم امام حسن است. ما فقط نباید از مالک اشتر بگوییم که وقتی سربازی به او جسارت کرد، مالک اشتر به مسجد رفت و نماز خواند و برای او دعا کرد. ما امروز در جامعه‌مان باید از این کرم‌ها داشته باشیم. تا پیرو واقعی امام حسن مجتبی شویم. در روز تولد امام حسن خیلی از نانوایی‌ها نان مجانی می‌دهند. این یکی از کرم‌های امام حسن است. اطعام می کنند، خیلی خوب است. ولی در دایره‌ی اطرافمان نگاه کنیم، ببینیم آنهایی که ما را تحویل نمی‌گیرند، شاید گرفتار باشند.

فقیری سراغ امام حسن آمد، عرض کرد آقا دشمنی به من حمله کرده، به صغیر و کبیر رحم نمی‌کند. حضرت فرمودند: دشمن چه کسی است؟ گفت: فقر است. حضرت به خادمشان فرمودند: برو هرچه در خانه داری بیاور. دست فقیر را گرفتند، فرمودند: دوباره این دشمن به تو حمله کرد، در خانه مرا رها نکنی. ولی ما به یکی دو زار کمک می‌کنیم، می‌گوییم: دفعه بعد اینجا پیدایت نشود. این کرم، کرم امام حسن است.

خدا بر درجات شهید حاج خلیل کریمی بیافزاید. کاردار سفارت ایران در عراق بود. خانمش نقل می‌کند هرکسی سراغ ایشان آمد، دستش را دراز کرد، دست ایشان را رد نکردند. به ایشان گفتند: احتمال نمی‌دهید، دروغ بگویند؟ گفت: مگر من و تو به خدا دروغ نمی‌گوییم. خدا آبروی ما را می‌برد؟

جوانی را در حرم امام رضا دیدم، جوانی برای کمک به سمت او آمده بود. شکل و ظاهرش مثل معتادها بود. هی دوستش به او تنه زد که کمکش نکن. این جوان هم کمک کرد. وقتی او رفت، گفت: مگر نفهمیدی معتاد بود؟ چرا کمکش کردی؟ گفت: مگر امام رضا من و تو را نمی‌شناسد؟ چرا ما را راه داد؟ وقتی کریم ما را راه داده، کمی کرم به خرج بده. کمی کرم‌مان را امام حسن مجتبایی کنیم.

ویژگی دوم وجود نازنین امام حسن خلق خوش ایشان است. پیغمبر اکرم در روایتی فرمودند: اگر همه زیبایی را در یک شخصیت خلاصه کنیم، نامش حسن است. اگر بخواهم از خلق خوش امام حسن بگویم، همین یک چشمه کافی است که جعده همسر و قاتل حضرت است. با سعایت‌هایی که انجام شد، آماده شد به حضرت زهر بدهد. با وجود اینکه حضرت به او جفایی نکرده بود. وقتی هم زهر را داد، خیلی پشیمان شد. حضرت فرمودند: تو کار خودت را کردی، اما از اینجا دور شو، که اگر برادران من بیایند، معلوم نیست تو را ببخشند و رهایت کنند. یعنی خلق خوش به قاتل خودش هم لطف می‌کند و او را در مسیری قرار می‌دهد که بتواند جان خودش را نجات بدهد. حتی بنا بر نقلی فرمودند: من چه بدی با تو کردم که تو اینگونه با من رفتار کردی؟ ما با زن و بچه‌ای که عاشق ما هستند، اینگونه برخورد می‌کنیم؟ خلق خوش امام حسن با خانواده، با بچه‌ها، با زیر دست‌ها، با همسایه‌ها، با ارباب رجوع و مشتری چطور بود؟ گاهی در خیابان‌های ما به اندک اشاره‌ای دعوا ایجاد می‌شود. این در شأن نظام جمهوری اسلامی و کشور امام زمان و کشور امام حسن مجتبی است. خلق خوش این است که اگر او حرفی زد، تو به یک تبسم جواب او را بده. به امام حسن جسارت کردند، امام حسن تبسم کرد.

ویژگی سوم یاد مرگ در وجود امام حسن و زندگی‌شان بود. اینکه وجود نازنین امام حسن به همه ما می‌گوید: شما مسافر هستید. مسافر همیشه حوایش به ساک سفرش هست. مسافر به مسافرخانه دل نمی‌بندد. کسی از امام حسن سؤال کرد: آقا جان! چرا ما از مرگ می‌ترسیم؟ حضرت فرمودند: معمولاً کسی بخواهد از خانه‌ی خراب به خانه آباد برود، خوشحال است. برعکس شود، ناراحت است. حضرت فرمودند: چون شما دنیایتان را خیلی آباد کردید، آخرتتان را خیلی خراب کردید، از انتقال از خانه آباد به خانه خراب ناراحت هستید. پدر بزرگوارشان فرمودند: دو چیز را فراموش نکن، خدا و مرگ را فراموش نکن. دو چیز را هم فراموش کن که در وجود امام حسن خیلی قشنگ است. یکی بدی که دیگران به تو کردند، را فراموش کن. یکی هم خوبی که تو به دیگران کردی. این را هم فراموش کن که منت نگذاری. بدی‌های دیگران را فراموش کن، به رویشان نیاوری، خوبی‌های خودت را فراموش کن، منت نگذاری. بارها گفتیم که خدا و پیغمبر و اهل‌بیت چیزی برای ما کم نگذاشتند. ولی نمی‌دانم چرا ما همت نداریم. گوش شنوا نداریم.

آقای شریعتی: ان‌شاءالله زندگی همه ما منور به نور قرآن باشد. اشاره‌ی قرآنی امروز را حاج آقای ماندگاری بفرمایند و در خدمت شما هستیم.

حاج آقای ماندگاری: ما گاهی وقت‌ها فکر می‌کنیم هرگاه سخن از کرم و وجود می‌شود، حتماً کرم مادی است. از مؤمنین عزیز می‌خواهم بنابر آیات نورانی که تلاوت شد، نوع محاجه حضرت ابراهیم (ع) با منکرین خدا را بگویم. اینها ماه پرست، ستاره پرست و خورشید پرست بودند. ما فکر می کنیم کرم این است که پولی به کسی بدهیم. اگر کسی جهل کسی را برطرف کند، بالاترین لطف است. بالاترین زکات و انفاق است. هرکس چیزی می‌داند طرف مقابلش را روشن کند.حضرت ابراهیم(ع) می‌دانست ماه پرستی خطاست، خورشید پرستی و ستاره پرستی خطا است. بالاترین انفاق حضرت ابراهیم این بود که اینها را از خطایشان بیرون آورد. چه کرد؟ با اینها راه آمد. بچه من می‌گوید: من حجاب و نماز را قبول ندارم. در گوش او نزنم بگویم: کافر و ملحد شدی! بگویم: فرض می‌کنیم حرف تو صحیح است. این یک نوع برهان است. حضرت ابراهیم نگفت: بروید گم شوید. فرمود: فرض می‌کنیم آنهایی که می‌گویند: ستاره خداست، حرفشان درست باشد. برویم ستاره پرست شویم؟ در روز ستاره‌ها دیده نشدند. حضرت ابراهیم فرمود: خدایی که روز دیده نمی‌شود، چگونه خدایی است؟ خدایی که غروب می کند، نمی‌شود پرستید. اینها قانع شدند. این کرم تربیتی و حلم خوش تربیتی است.

یک شب هم ماه پرستان گفتند: ماه خدای ماست. باز ماه ه غروب کرد. خدایی که غروب می‌کند، نمی‌خواهم! خدا باید همیشه با من باشد. از همه اینها خورشید بزرگتر بود و یک عده هم خورشید پرست بودند. خورشید هم غروب کرد. خدایی که غروب می‌کند، نمی‌خواهم. سه خدا را به زیبایی کنار گذاشت و بعد فرمود: إِنىّ‏ِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِْکِینَ

من بی‌نمازی فرزندم را ابطال کنم، گفتم: اگر قیامتی نباشد، تو که نماز نخواندی برد کردی. ما که نماز خواندیم، ضرر کردیم. اما تو چقدر برد کردی؟ پنجاه سال! ما چقدر ضرر کردیم؟ پنجاه سال. پنجاه سال روزی یکی دو ساعت وقتمان را برای نماز خواندن تلف کردیم. ولی اگر قیامتی باشد که هست، حالا چه کسی ضرر کرده است؟ تو دستت خالی است! من چقدر نفع کردم؟ همه قیامت منفعت من است. چون می‌گفت: من هروقت نماز برایم کاملاً واضح بشود می‌خوانم. گفتم: این مدتی که نخواندی چه؟ کی جبران می‌کنی اگر قیامتی باشد؟ اگر بفهمی واجب بوده است. این مدل استدلال حضرت ابراهیم(ع) است.

من خواهش می‌کنم بیاییم بنابر خلق حسنی امروز شبهه زیاد است. سؤال زیاد است. انکار لفظی زیاد است. عناد ظاهری زیاد است. ولی اگر یک نفر با استدلال و منطق و برهان با اینها برخورد کند، خیلی از اینها برمی‌گردند.

اولین ویژگی حضرت را گفتیم: کرم حضرت بود. کرم علمی، کرم فرهنگی، احسان فرهنگی.

ویژگی دوم خلق خوش حضرت مخصوصاً آنهایی که به ما بدی می‌کنند. گفتیم: جعده همسر حضرت به حضرت بدی کرد. ولی وجود نازنین امام حسن آنگونه به ایشان لطف کردند. حتی راه فرار را به او نشان دادند.

سومین ویژگی یاد مرگ بود. یاد مرگ باید برای انسان مانند گردنبند باشد. یاد مرگ باید زینت بشر باشد. یعنی دائماً به فکرش باشد.

ویژگی چهارم امام حسن مجتبی صبر و حلمشان بود. شاید وقتی از صبر می‌گوییم در کرم هم مثال زدیم. ولی اینها شاید هرکدام از یک بعدی خیلی خودنمایی می‌کند. وقتی من بر ناملایمات صبر می‌کنم چون بارها گفتیم: صبر بر سه وجه است. صبر بر طاعت، صبر بر معصیت، صبر بر مصیبت! برای طاعت باید صبر کنیم چون سخت است. تکلیف سخت است. معصیت شیرین است. از این شیرینی باید دست برداریم. مصیبت شکننده است باید دست برداریم. چطور صبر کنیم؟ این در وجود امام حسن خیلی موج میزد. ۱- کسانی صبر می کنند که بدانند نگاهشان می‌کنند. الآن ورزشکارها در میادین ورزشی اینطور در سختی‌ها می‌دوند، اگر در بیابان تنها باشند، اینگونه نمی‌دوند. وقتی بگویند: میلیون‌ها چشم شما را می‌بیند، این بلند می‌شود. پس اگر من بدانم آسمان و زمین مرا نگاه می‌کنند و تشویق می‌کنند، خدا دارد ما را نگاه می‌کند، پس ریشه صبر یکی ایمان به این است که خدا می‌بیند. آسمانی‌ها می‌بینند.

۲- تا صبر نکنم رشد نمی‌کنم. دانش‌آموز بر سختی تحصیل صبر نکند، رشد نمی‌کند. ورزشکار سختی‌های تمرین را تحمل نکند، رشد نمی‌کند. هرکس می‌خواهد مهارتی پیدا کند باید بر این فرآیند صبر کند. پس رشد منوط به صبر است.

۳- پاداش‌هایی است که می‌دهند. بارها خداوند در قرآن فرموده: ما اجر صابرین و محسنین را ضایع نمی‌کنیم. الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره/۱۵۶) ما باور کنیم خدا می‌بیند. من رشد می‌کنم و به من پاداش می‌دهند. وجود نازنین امام حسن اینقدر صبر کرد که همه بشریت می‌گویند: این دیگر چه کسی است؟

صبر بشر مات شد از صبر تو *** صبر پیدا بود از قبر تو

در شهر خودش باشد، در بهشت بقی دفن باشد و اینقدر غریب باشد. این نشان دهنده صبر حضرت است. هم بر انجام تکالیفش صبر کرد، تکلیف امام حسین جنگیدن و تکلیف امام حسین صلح بوده است. همه می‌گویند: صلح امام حسن از جنگ امام حسین و قیام امام حسین سخت‌تر بوده است. امام حسن بر تمام معصیت‌هایی که سر راهش بوده صبر کرده است. معصیت امام حسن، معصیت شهوت نیست. معصیت امام حسن این بوده که خیلی‌ها دوست داشتند امام حسن با معاویه کنار بیاید. حضرت کنار نیامد، صلحش از قیام بالاتر است.

امام حسن بر مصیبت‌ها صبر کرده است. در روایتی داریم، با چند نفر نماز جمعه می‌رفتند. خطیب نماز به امام علی(ع) جسارت می‌کرد. در خطبه‌ها حضرت به دوستانشان فرمودند: بایستید، گفتند: برای چه؟ فرمودند: خطیب به پدرم جسارت می‌کند. بگذارید تمام شود بعد وارد نماز شویم. باز هم نماز جمعه را ترک نکردند. این صبر برای این امام بزرگوار ما است. من که شیعه و مرید این امام هستم چقدر بر مشکلات صبر می‌کنم؟ چقدر بر طاعت خدا صبر می‌کنم؟ چقدر بر معصیت صبر می‌کنم؟ نمره‌ای به خودمان بدهیم. چون خیلی‌ها می‌گویند: سختی طاعت ما را از پا درآورده است. ماه رمضان است، تابستان است، سخت است. شیرینی معصیت به ما چشمک می‌زند. بزرگی مصیبت ما را از پا درآورده است. هیچوقت مصیبت‌های ما از اهل‌بیت بیشتر نبوده است. آنها صبر کردند، ما هم باید صبر کنیم.

آخرین ویژگی حضرت ادبشان و احترامشان نسبت به پدر و مادر بود. وجود امام حسن و امام حسین شش ماه فاصله داشتند. امام حسن(ع) یک ادب ویژه‌ای در کلام دارند. امام حسن در مسجد صحبت می‌کردند، امام علی(ع) وارد شدند. خودشان را پشت ستون پنهان کرده بودند که امام حسن ایشان را نبینند. تا امام حسن متوجه حضور پدرشان شدند، ساکت شدند. حضرت فرمودند: چرا سکوت کردی؟ فرمود: شما آمده‌اید. وقتی آب هست دیگر تیمم جایی ندارد! شما امام هستید، من دیگر نباید صحبت کنم. حضرت فرمودند: صحبت کن، من داشتم کیف می‌کردم. این ادب نسبت به پدر و مادر در جامعه ما هست؟ ادب در رفتار، ادب در نگاه، ادب در کلام، اینهاست که امام حسن را شاخص کرده است. بیاییم از این وجود نازنین مدد بگیریم و از خودشان بخواهیم برای ما دعا کنند و ما هم شبیه ایشان شویم. بگوییم: یا ابا محمد یا حسن بن علی، ایها المجتبی یابن رسول الله، یا حجت الله علی خلقه، یا سیدنا و مولانا، انا توجهنا، و استشفعنا و توسلنا بک الی الله، و قدمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله

اینکه ولادتشان در نیمه ماه است، مرکز ثقل این ماه است، از آن طرف هم شب قدر است. برداشت من اینگونه است. هرکس با امام حسن مجتبی خوب رابطه داشته باشد، انشاءالله به درک شب قدر هم می‌رسد. و قدر خودمان را هم می‌فهمیم.

آقای شریعتی: ان‌شاءالله زیارت بقیع و مدینه منوره و زیارت قبر امام حسن مجتبی نصیب همه شود. گاهی می‌ترسیم که با انفاق، فقر سراغ ما بیاید. اگر کسانی تا به الآن انفاق نکردند در این باقیمانده ماه انفاق کنند و به دیگران کمک و رسیدگی کنند. ان باور و ایمان قلبی به مدد خداوند، ما را در این راه ثابت قدم نگه می‌دارد. نکات خوبی را شنیدم.

حاج آقای ماندگاری: خدایا به آبروی امام حسن مجتبی ما را زینت امام مجتبی و اهل‌ّیت قرار بده. ما را مایه ننگ امام مجتبی و اهل‌بیت قرار نده. از جود و کرم امام حسن به ما حظی برسان.

آقای شریعتی: بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم.

گفت بنگر به مرتضی که در این ماه *** روزه را بر بوسه بر لب حسن افطار می‌کند.

والحمدلله رب العالمین، و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین

 

کارشناس برنامه : حجت الاسلام و المسلمین محمدمهدی ماندگاری
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۹۳/۰۴/۱۸

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *