دعای ورود به ماه رمضان ؛ جلسه ۱
۱۴۰۰-۱۲-۱۵ ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۹:۱۸دعای ورود به ماه رمضان ؛ جلسه ۱

دعای ورود به ماه رمضان ؛ جلسه ۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین. بارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی سَیِّدِ الأَنبیاء وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ، حَبیبِنَا وَ حَبِیبِ إِلَهِ الْعَالَمِینَ أَبِی القَاسمِ المُصطَفی مُحَمَّدٍ، صَلَّی اللهُ عَلَیه وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المعصومینو اللَّعْنُ الدَّائِم عَلِیِّ أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِین من الآنَ الی یومِ الدّین.
تبریک عرض می¬کنیم حلول ماه مبارک رمضان را خدمت همه شما بزرگوارانی که، روزه گرفتید و انشاء الله این روزه ها و عبادات و توسلات به کرم وجود مقدس امام زمان علیه السلام مقبول درگاه خداوند متعال واقع شود. انشاءالله بتوانیم از این ماه استفاده کنیم و بهرمند بشویم، ماهی که مهمان سفره امام زمان علیه السلام هستیم و انشاءالله در شب های آینده به خدمت شما عرض خواهم کرد که ماه رمضان میهمان اصلی خدا، وجود مقدس امام زمان علیه السلام است. ما هم ریزه خوار آن سفره هستیم، انشاءالله بتوانیم ادب این ضیافت و میهمانی را حفظ کنبم و استفاده ای از این ماه داشته باشیم به برکت صلواتی دیگر بر محمد و آل محمد.
از پیغمبر روایتی است که تبرکا شروع صحبت را از وجود مقدس پیغمبر اکرم شروع می کنم که می فرمایند: إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلاَ فَتَعَرَّضُوا لَهَا.
در طول عمر شما نسیم لطف و عنایت الهى مکرر میوزد شما فرصت را از دست ندهید و خود را در معرض این الطاف قرار دهید.
در ایام عمر شما یک نسیم های رحمتی گاهی میوزد. یک نسیم های رحمتی که همیشه این نسیم ها هم نیست، گاهی هست که میوزد. البته از طرف خداوند متعال دائما فیض پروردگار عالم ریزش دارد، دائما رحمتش میبارد، اما گیرندگی ما همیشگی نیست، استعداد گرفتن را همیشه نداریم. پیغمبر اکرم فرمود، گاهی هست که این رحمت های ویژه خداوند متعال نسیم هایش میوزد، مواظب باشید از دستتان نرود، مراقب باشید بتوانید آن ها را دریافت کنید.
گفت پیغامبر که نفحت های حق
اندرین ایام میآرد سبق
گوش و هش دارید این اوقات را
در ربایید این چنین نفحات را
نفحه آمد مر شما را دید و رفت
هر که را میخواست جان بخشید و رفت
نفحه دیگر رسید آگاه باش
تا ازین هم وانمانی خواجهتاش
مواظب باش از این یکی جا نمانی. باز یک در رحمت دیگر باز شد. ماه مبارک رمضان، درست است که ظاهرش یک ماه است، یک ظرف زمانی است، اما واقعیت این است که حقیقتی بالاتر از این دارد. در معارف ما اگر شما دقت کنید، می بینید لایه های باطنی برای این ماه هست که آنهایی که اهل هستند، باید سعی کنند به آن لایه های باطنی ماه مبارک رمضان برسند.
مرحوم سید ابن طاووس در کتاب اقبال روایت بسیار زیبایی نقل کرده اند از امیر المومنین علیه السلام که فرمودند: لَا تَقُولُوا رَمَضَانَ وَ لَکِنْ قُولُوا شَهْرُ رَمَضانَ فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ مَا رَمَضَان.
نگویید رمضان، رمضانآمد، رمضان رفت.یعنی حتی خود لفظ را به کار بردن ادب دارد، حرمت دارد. خود لفظ را به کاربردن حرمت دارد. به طوری که خود حضرت امیر فرمودند: فمن قاله یتصدق والیصم کفاره لقوله. اگر کسی گفت رمضان، این شخص باید کفاره بدهد. البته از جهت فقهی به این صورت نیست که وجوب کفاره داشته باشیم. در رابطه با این که اگر کسی لفظ را بی ادبانه به همین صورت رمضان به کار برد، واجب نیست، اما با این حال حضرت علی علیه السلام به عنوان یک ادب اخلاقی فرمودند این باید کفاره بدهد و کفاره اش هم صدقه و روزه هست که این لفظ را بی ادب به کاربرده است. بلکه بگویید همان طور که خداوند متعال در قرآن فرموده است: قولوا کما قال الله تعالی شهر رمضان، ماه رمضان، ماه مبارک رمضان. خود لفظ هم ادبی دارد. در این ماه، در باطن عالم در عالم بالا اتفاقات عجیبی رخ می دهد. شب قدر تحولاتی در این عالم رخ می دهد که انشاء در شب های اینده وقتی بحث شب در را مطرح کردیم، خواهید دید در روایات ما چه اتفاقات عظیمی است در این عالم در ملکوت و باطن عالم رخ می دهد. شب های ماه مبارک رمضان، آن قدر استعداد دارد که خدا تمام حقیقت قرآن را یک جا نازل کرد. بنا برا ین سعی ما باید بر این باشد که بتوانیم به یک حقایقی بالاتر از صرف این ظرف زمانی که همه این را درک می کنند، ما بیشتر از این برسیم، درک بالا تر از این ذاشته باشیم.
در ماه مبارک رمضان مرحوم ملکی تبریزی در کتاب المراقات خودشان که استاد حضرت امام هم یک مدتی بودند، ایشان فرمودند که بعضی یک سال مراقبت می کرد ماه مبارک رمضان را درک کند و یک حقایق و لذت هایی فرا تر از همه به دست می آورند، بتوانند آن ها به دست بیاورند. یک سال، یعنی ماه رمضان سال قبل که تمام میشد از عید فطر آن سال شروع می کردند به مراقبت تا سال بعد.حالا بعضی افراد از یک سال بعد خودشان را آماده نمی کنند، بلکه رجب و شعبان را هم از دست داده اند و خودشان را آماده نکردهاند، حداقل از اول ماه مبارک رمضان واقعا انسان کمر خودش را ببندد برای این که بتواند از این ماه درست استفاده کند. توشه تمام ابدیت خودش را از این ماه بردارد. میتواند از این ماه استفاده کند.
در یک روایت دیگری، -از این روایات شما عظمت ماه مبارک رمضان را بفهمید – از امام صادق علیه السلام البته چند روایت نقل شده است که فقط در این جا من یک روایت را فقط نقل می کنم. امام صادق علیه السلام فرمودند: ماه رمضان اول سال است. شهرُ رمضان اولُ سَنَه فاذا سَلُمَ شهر رمضان سَلُمَه السنه.اگر کسی ماه رمضانش سالم و زیبا و قشنگ باشد، سالش زیبا و قشنگ است. سالی که نکوست از بهارش پیداست. اگر کسی اول سالش زیبا باشد، تا آخر سالش درست است.
سوال. چطور شد در این روایت دارد ماه رمضان اول سال شد با این که همه ما می دانیم ماه محرم اول سال قمری است. اول سال قمری محرم میباشد. پس چطور در این روایات ائمه علیهم السلام فرمودند اول سال رمضان هست؟
مرحوم سید ابن طاووس در اقبال این مطلب را بسیار زیبا جواب داده اند. ایشون فرموده اند که به حسب افراد فرق می کند. ببینید اول سال یک محصل، دانش آموزیا یک دانشجو، مهر است. برای او اول سال تحصیلی اش مهراست. اول سال برای کشاورز، وقت درو کردن محصول است که بسیاری از معاملاتش را آن موقع انجام میدهد و دین ها خود را آن موقع پرداخت می کند و خمس ها و کارهای مالیش را آن موقع می تواند انجام دهد. اول سال برای حوادث و ایام تاریخی، محرم است. ولی اول سال برای یک سالک، که می خواهد بندگی کند. اول سال بندگی و عبودیت، ماه مبارک رمضان است. پس ببینید به حسب افراد، هر سال اولی دارد. اول سال برای یک عده یک چیز است و برای یک عده یک چیز دیگر. اول سال برای کسی که می خواهد برای بندگیش قدم های بلند بردارد، ماه مبارک رمضان هست. شهر رمضان اول سنه. که اگر شما اول سال را درست دریافت کردید و زیبا گذرانید، تمام سالتان سالم است به فروده امام صادق علیه الصلوه و السلام.
بهترین کار در این ماه می دانید چیست؟ این سوال را خیلی مواقع از خودمان پرسیدیم. برادران بزرگوار خواهران بزرگوار، باز هم ایم مطلب را عرض می کنم، طبق معارفی که از اهل بیت به ما رسیده و خدمتتان عرض خواهم کرد و این مطلب را خودتان هم می دانید، خیلی از مواقع وقتی سوال می کنند که چکار بکنیم، بار ها گفته ام که نگویید چه کار بکنیم، بگویید چه کار نکنیم. دنبال چه بکنیم نگردید. دنبال چه نکنیم بگردید. یعنی چه؟ ببینید ما کارهای خوب در زندگیمان خیلی انجام می دهیم، شک نیست. واقعا ما کارهای خوب در زندگیمان زاد انجام می دهیم. ببینید ده نفر در نماز جماعت اگر بیشتر باشند، جن و انس ثوابش را نمی توانند بنویسند. این در روایات ما آمده است و همه میدانیم. چند تا از این نماز جماعت ها خواندهایم؟ خیلی.
پیغمبر اکرم در ماه مبارک رمضان فرمودند: انفاسکم فیه تسبیح. همین نفس هایتان که بالا و پایین می روند، ذکر است. همین نفس هایتان ذکر است. و نومکم فیه عباده. خوابتان عبادت است. یک نمازتان در ماه مبارک رمضان، هفتاد برابر نماز دیگر در غیر ماه رمضان است. یک خط قرآن در ماه مبارک رمضان، به انداره یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان است. از این کار ها ما چقدر انجام دادیم؟ خیلی زیاد. بنابر این باید ثواب دان ما پر پر باشد که دیگر اصلا جا نداشته باشیم. وقتی انسان به خودش نگاه می کند، می گوید ما این همه کار های خوب انجام دادیم، اما چرا بالا نمی رویم؟ چرا در جا می زنیم؟ یا بعضی از اوقات عقب گرد می کنیم. نشانه اش را میدانید که چسیت که درجا میزنیم یا عقب گرد می کنیم؟ نشانه اش این است که در نماز پنج دقیقه نمی توانیم حضور قلب داشته باشیم. معلوم است که روح ضعیف است. اگر روح قوی بود تسلط بر خودش داشت. تسلط بر قوه خیالش داشت. می توانست خیالاتش را حفظ کند. ولی چرا نمی توانیم این کار را بکنیم؟مگر ما این همه کار خیر انجام ندادیم؟ پس چرا بالا نمی رویم؟ نعوذ بالله به ما خلاف گفته اند؟ جواب این است که، خیر هیچ دروغی به ما نگفته اند. همه ثواب هایی که به ما گفته اند راست است. منتها در کنار این همه کار خوبی که ما انجام دادیم، خراب کاری هم داریم. اون کارهایی را که نباید انجام دهیم را هم انجام می دهیم. می زنیم آن کارهای خوب را هم می سوزانیم و در آخر هم چیزی نمی ماند. طلب کار نیستیم که هیچ، بدهکار هم هستیم. نامه اعمال را در روز قیامت به دست ما میدهند، میبینیم که این نامه عمل خیلی خالی است. مثل این که اشتباه شده است.ما که خیلی کار خوب انجام داده بودیم. ما که کار خوب زیادی داشتیم. بله شما کار خوب زیاد داشتید اما یک دل شکستید و همه را سوزاندید و یا آبرو از کسی ریختید، هر چه بود تمام شد وتازه بدهکار هم هستید. طبکار که نیستید از خدا-البته هیچ موقع طلبکار نیستید- اما بدهکار هم هستید. چیزی آخرش نمانده.
خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مجتهدی رایک مزاحی می کرد. منتها این مزاح نکته زیبایی داشت. میگفتند: ما ثواب زباد جمع می کنیم اما ثواب دان ما سوراخ است. از آن قسمتش ثواب ها خارج می شود. آن سوراخ ثواب دان، همان خرابکاری هاست. همان کارهایی که نباید بکنیم است. مولوی یک شعری در مثنوی دارد که مرحوم نراقی در معراج السعاده از او گرفته است. میگوید شما فرض کنید چهل سال در انبار گندم جمع میکنید. دیگر به نظر خودتان یک سیلوی خیلی بزرگی دارید.بعد از چهل سال میروید در راه باز می کنید و میبینید که یک دانه هم در انبار نیست.خدایا ما که این جا خیلی جمع کردیم، پس کجاست؟ غافل از این که در همین انبار، بله تو جمع کردی اما یک موش دزدی در سوراخ بود که تو از این سمت جمع میکردی و آن موش هم از آن سمت با خود میبرد. دیگر چیزی نمی ماند.
گر نه موش دزد در انبان ماست
گندم اعمال چهل ساله کجاست؟
هر کدام ما از زمان بلوغ به این سمت چند سال گذشته است؟ در حال عمل جمع کردن هستیم. برای بعضی پنج سال از بلوغشان گذشته است، برای بعضی ده سال و برای بعضی بیست سال گذشته و بعضی چهل سال از بلوغشان گذشته است و بعضی ها هم بیشتر.
گر نه موش دزد در انبان ماست
گندم اعمال چهل ساله کجاست؟
ابتدا تو دفع شر موش کن
وانگهی در جمع گندم کوچ کن
اول موش را از زندگیت بیرون کن بعد یک عدد گندم، فقط یک عدد، یک عمل کوچک. یک سلام به کسی میکنید، این عملی که خیلی کوچک است اصلا به نظر ما هم اصلا حساب نمی شود، همین داخل کیسه می ماند و تو را بالا می برد. موش دزد، همان خرابکاری هاست. همان کارهایی است که نباید انجام دهیم. آن ها را باید مواظب باشیم. بنابر این در ماه مبارک رمضان تمام سعی خود را بر این بگذاریم، پروردگار عالم ما را درمان می کند، دارو می فرستد، با روزه، با قرآن. این ها همه اش دارو های خداست فقط خرابش نکنید و بگذارید خدا درمان کند و ناپرهیزی نکنید و الا دکتر فوق تخصص هم نسخه بنویسد و شما ناپرهیزی کنید، این داروها تاثیری ندارد، تاثیر چندانی نمی گذارد. بگذارید داروهای خداوند عمل کند. لذاست وقتی امیرالمومنین از پیغمبر پرسید افضل اعمال در این ماه چیست؟ پیغمبر که تمام این راه را رفته است، فرمودند که افضل اعمال این است که در این ماه خرابکاری نداشته باشید. (الورع عن محارم الله). حرام نداشته باشید. کاری کنید که این ملائکه ای که بر روی شانه چپ شما نشسته اند، ملائکه ای که کارهای بد را می نویسند، بیکار بمانند در این ماه گله کنند از خدا که ما در این ماه بیکار شده ایم و ملائکه سمت راست به خدا می گویند که ما سه شیفت در حال کار هستیم، باز هم کارهای خیر این شخص را نمی توانیم بنویسیم. انسان باید کاری کند که که به این نحو شود و این کار خیلی ارزشمند است.
در منزل، در محیط کار، در جامعه، انسان سعی کند خوار نباشد و بقیه را اذیت نکند، اخلاقش در این ماه عوض شود. پیغمبر فرمودند: کسی که خوش اخلاق باشد در این ماه، از روی پل صرا را خیلی زود میگرد. همان صراطی که برای رد شدن از آن، واویلای همه بلند است. خوش اخلاقی در این ماه اثرش در آن جا ظاهر می شود. انسان سعی کند در این ماه سعی کند بچه هایی که در خانه هستند، بگویند اصلا این شخص عوض شده، این ماه واقعا رمضان المبارک است. اصلا آن رحمت خدا که ریزش دارد در این عالم، در خانه ما هم آمده است. همه با هم یک طور دیگر هستند، همه به هم محبت دارند. از یکدیگر میگذرند و به یک دیگر گیر نمی دهند.. رمضان المبارک آن موقع مبارک می شود و الا رمضان الحرام می شود.
یک شخصی بود، می گفتند مسلمان نبود آمده بود در ایامی، ایام محرم بود. در یکی از شهرهای اسلامی، دید سینه زنی و عزاداری و گریه و اشک. ظهر ها خرج می دادند و شب ها هم اطعام می دادند. این بنده خدا هم غیر مسلمان بود، آمد دید و گفت مسلمان خیلی خوب هستند، هم ظهر به راه هست و هم شب برای ما غذا فراهم هست و حسابی به خودش رسید و گفت انشاءالله یک بار دیگر هم دوباره میاییم. اتفاقا دفعه بعد در یکی از شهر های اسلامی وارد شد و اتفاقا ماه رمضان بود حالا آن بنده خدا هم نمی دانست قضیه چی هست؟ دید اصلا نه غذایی در کار هست، نه چیزی می خورند، تازه اگر کسی چیزی هم در خیابان می خورند، مبع می کنند میگویندکه آب نخور این جا و حتی جلوی خوردنش را هم می گیرند. شب هم به جای این که سفره نظری و چیزهای دیگری که در حرم بود الان باشد، مناجات و ذکر و مجلس سخنرانی و… هست. خبری از غذا و پذیرایی و…نیست. از کسی پرسید که چرا من که دفعه اول آمدم آن طوری بود آلان به این صورت است؟ گفت دفعه قبل محرم الحرام بود، این رمضان المبارک هست و با هم فرق می کند. این شخص غیر مسلمان گفت: آن محرم المبارک بود و این رمضان الحرام است. آن یکی خیلی مبارک بود که ما شکمی از عزا در می آوردیم و این رمضان الحرام که ما هیچ چیزی نمی توانیم بخوریم.
حالا انسان در محیط خانه،در محیط کار کاری بکند که رمضان المبارک باشد که اطرافیان انسان، بفهمند که یک برکتی، یک رحمتی، یک عنایتی آمده و حال و هواها عوض شده است. اگر انسان این کار را بکند، پروردگار عالم تغییری در من ایجاد شد، خدا هم خیلی چیز ها را تغییر می دهد. به هر حال:
نفحه آمد مر شما را دید و رفت
هر که را میخواست جان بخشید و رفت
نفحه دیگر رسید آگاه باش
تا ازین هم وانمانی خواجهتاش
خدا را قسم می دهیم به حق اهل بیت، ما را مهمان این ماه و لیاقت میهمانی این ماه عطا بفرماید.
من اجازه می خوام امشب را خیلی کوتاه فقط عرض کنم خدمتتان که چه کار می خواهیم در شب های آینده بکنیم و بحث رو امشب، کوتاه تر جمع بکنم. اگر خداوند به ما توفیق بدهد، دو دعا دارد امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه. یکی دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه هست، دعای ورود به ماه مبارک رمضان که شاید برخی از شما بزگوارن که توفیق داشتید امروز که روز اول ماه مبارک رمضان بود، این دعای چهل و چهارم از صحیفه سجادیه رو خواندید.
دعای دیگری امام سجاد علیه السلام دارد، دعای چهل و پنجم، دعای وداع با ماه مبارک رمضان است. در دعای ورود، امام سجاد علیه السلام آداب استقبال از ماه مبارک رمضان را یاد می دهد که انسان چگونه استفاده بکند. اولا نعمت ها و هدیه های خداوند در این ماه چیست؟ تا بتواند از آن ها درست استفاده بکند. ما را متذکر آن نعمت ها و هدیه های الهی می کند. دعای چهل و پنجم که دعای وداع هست، آداب بدرقه این ماه است که اگر کسی استقبال خوبی نکرد از این ماه، حداقل بدرقه خوبی داشته باشد.
امام سجاد علیه السلام ما را متوجه نکاتی می کند در بدرقه این ماه. انصافا دعاهای اهل بیت مانند نسخه دکتر می ماند. ببینید وقتی شما نسخه را از دکتر می گیرید، ولو این که ندانید که این دارو مکانیزم تاثیر گذاریش در بدن چگونه است، چگونه عمل می کند و انسان را به سمت درمان می برد، ولی آن کار خودش را می کند. اگر کسی به نسخه عمل بکند ولو این که نداند دارو به کجای بدن موثر بوده و نتواند تحلیل کند، اما دارو کار خودش را می کند.
دعاهای اهلبیت هم واقعا هم همین طوری هستند، مثل دارو و نسخه طبیب هستند.مثل خدا رحمت کند حضرت آیت الله بهجت می فرمود: مفاتیح داروخانه است. اگر کسی عمل به دعاهای اهل بیت بکند و انس داشته باشد هرچند نداند که این دعا چگونه من را عوض می کند، آن دعا کار خودش را می کند. ولی اگر کسی یک رتبه برود بالاتر، بتواند تحلیل هم داشته باشد، مثل این که در همان نسخه دکتر اگر دانش پزشکی داشته باشد و بتواند تحلیل هم بکند که مثلا این دارو مثلا اون رفتار سلولی که در بدن من دارد چگونه هست، این کار خیلی بهتر است. دعا ها را هم اگر به فرض ندانیم چگونه ما را مداوا می کند، کار خودش را می کند اما اگر بدانیم خیلی بهتر است و این رتبه بالاتری است. سعی ما بر این است که این دو تا دعا را، دعای چهل و چهارم و چهل و پنجم، یک تحلیل مختصری به بهانه هر دو دعا، چند نکتهای در باره ماه مبارک رمضان، که امام سجاد علیه السلام فرمودند، خدمت شما عرض بکنم.
عرض کردم در دعای چهل و چهارم که دعای ورود است، امام سجاد ما را متذکر یک هدیه ها و نعمت هایی در ماه می کند. ما خیلی به آن تذکرات احتیاج داریم. برادران بزرگوار، خواهران بزرگوار، گاهی از اوقات یک تذکر، که گاهی از اوقات یا خود انسان متذکر آن نکته می شود یا یک فرد دیگر از بیرون تذکر می دهد. باعث می شود که انسان موقع یک بزنگاه، یک معصیت را ترک کند، یک شهوت و آلودگی را کنار بگذارد و تمام توشه آخرت را با همان کنار گذاشتن معصیت، بردارد و چشمی از او باز شود و گوشی از او باز شود. گاهی اوقات یک تذکر با انسان این کار را می کند. گاهی از اوقات یک تذکر وقتی یک عمل عبادی، وقتی یک طاعتی برایمان سخت و سنگین است و دچار تنبلی می شویم، یک تذکر باعث می شود انسان مانند فنر از جایش بلند شود و آن عمل را انجام دهد. مثلا شما ببینید، شما می شنوید که در روایات هست که خداند متعال فرموده است، در بین طاعات و عبادات من یک عملی است که اگر کسی آن عمل را انجام دهد، رضایت من خدا را جلب کرده است و دفتر سعادت خود را بسته است و سعادتمند شده است.
پس این باعث می شود وقتی انسان یادش می آید، هیچ طاعتی را کوچک نشمرد. در روایت امده است که اگر کسی دو رکعت نماز مقبول داشته باشد، اهل نجات است. دورکعت داشته باشد اهل نجات است پس کوچک نشمار.
یک سحری انسان از خواب بیدار می شود. از طرفی شنیده است که نماز شب، سحر، سحر را درک کردن چه فضائل عجیبی دارد که به قول حافظ:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
از یک طرف این رو شنیدیدم اما از طرفی هم تنبلی آدم، بی حالی آدم، خستگی آدم و وسوسه های شیطان باعث می شود که مثلا نتواند از خواب بیدار شود. البته در ماه رمضان توفیق اجباری است، اما در غیر ماه مبارک رمضان، این چیز ها باعث می شود آدم سنگین شود. یک مرتبه همان موقعکه سنگین هستیم، یک مرتبه یاد این بیفتیم که خدا در قرآن فرموده است: فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ.
نمیدانید و به خیالتان هم نمی رسد که خدا چه چشم روشنی هایی را برای اهل سحر آماده کرده است. تا انسان یاد این آیه می افتد مثل فنر از جایش می پرد. ببینید یک تذکر با آدم چار می کند. مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه می فرمود: من در جوانی هایم نجف رفته بودم، هنوز غریب بودم، افراد را نمی شناختم، نمیدانستم درس چه کسی بروم، نمی دانستم چکار باید بکنم. در صحن امیرالمومنین علیه السلام ایستاده بودم، یک مرتبه دیدم یک دستی خورد پشت شانه ام، برگشتم دیدم اقا سید علی آقای قاضی هستند. اولین برخورد من با ایشون بودند. ایشون به من با یک لحن پدرانه ای فرمودند: فرزندم دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی، نماز شب بخوان. علامه طباطبایی با این یک تذکر تا آخر عمرشان اهل سحر شدند.
یک آقایی می گفتند ما در همسایگی خودمان یکی از بزرگان، اهل معرفت بود. این آقا گاهی اوقات من را از خواب بیدار می کرد. می گفت فلانی بلند شو. این قدر من دیدم ملائکه اطراف منزل شما رفت و آمد می کنند، حیفم آمد تو را از خواب بیدار نکنم. ببینید یک تذکر چقدر آدم را تکان می دهد و موثر است.
یک استادی می گفت: من بچه که بودم، یادم هست از همان بچگی ها، پدرم وقتی میخواست برای نماز شب یا برای نماز صبح اول وقت، مادرم را صدا بزند، به این صورت صدا می زد، خانم جان بلند شو اگر بدانی چقدر وقت دارم که بخوابیم که کسی هم نیست که صدایمان بزند، چقدر وقت خواهد بود که میخوابیم هیچ کس هم نیست صدایمان بزند، الان بلند شو. ببینید یک تذکر می تواند خیلی برای آدم موثر باشد.
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط، ایشان می فرمودند: یک مرتبه من در یک خانه ای با یک دختر نامحرم تنها بودم و از من تقاضای فعل حرام هم شد. می گفت در چنین وضعیتی، شبیه داستان حضرت یوسف علیه السلام برایش پیش آمد. می گفتند همان جا، سن من هم در عنفوان جوانی بود، بیست وچهار، بیست و پنج سال، می گویند در همان جا در دلم به خودم گفتم که فلانی، رجبعلی خدا تو را در زندگی خیلی امتحان کرده است، بیا تو هم خدا را یک بار امتحان کن. هان جا گفتم خدایا من به خاطر تو از این لذت آماده ولی حرام میگذرم، تو هم به خاطر خودت من را تربیت کن و از آن خانه فرار کردم. از این فرار کردن بود که چشمش باز شد. یک هنری باید انسان از خودش نشان بدهد. ولی این تذکرات من هست. یک تذکر که خود آدم متذکر بشود، یا کس دیگری تذکر بدهد، چه می کند با آدم و چه تاثیراتی دارد؟
دعاهای اهل بیت، پر از این تذکرات هستند. خوش به حال کسانی که اهل دعا باشند. سعی بکنیم ماه مبارک رمضان را کمی بیشتر انس بگیریم با دعاها. لازم هم نیست اگر حال نداریدیک دعایی مانند ابو حمزه ثمالی که خیلی طولانی هست را تا آخر بخوانید که پشت سر هم ورق بزنید که چه موقع تمام می شود. معلوم است که خسته شده ای. نمی خواهد به این صورت. یک صفحه بخوان، اما با توجه. نیم صفحه بخوان، اما با توجه. سهمیه ات همان مقدار است. اما با توجه آدم بخواند هضم روحش می شود این صفحه. وقتی آدم به زور نمی خواند، مثل غذایی که به زور آدم می خورد که فایده ای ندارد. غذایی که با میل و رغبت و گرسنگی بخورد، جذب بدنش می شود. این غذاهای روحی هم به همین صورت هست، بی نشاط و با فشار اگر آنسان انجام بدهد، ارزش ندارد.
سعی بکنیم در این ماه مبارک رمضان، با دعا ها بیشتر مانوس شویم. دعاهای اهل بیت الحمدلله هیچ مکتب و مذهبی به اندازه مکتب شیعه دعا ندارد. شما بگردید هیچ مکتب و مذهبی این همه مناجات و نحوه حرف زدن زیبا با خدا را به ما یاد نداده اند. اهل بیت این کار را کرده اند و به ما یاد داده اند. شب جمعه، روز جمعه، ایام میلاد و اعیاد، وفیات و شهادات، ماه مبارک رمضان وفور دعاهاست. در این دعا ها تذکرات، از جمله همین دعای چهل و چهار، چهل و پنج که تذکرات و توجهاتی است که یک بنده خدا که میخواهد درست ماه رمضان را بگذراند، هم اول ماه باید بداند که چه چیزهایی را باید به آن توجه کند و هم آخر ماه. هم ورودی و هم خروجی اش. لذا امام سجاد علیه السلام هر دو را به ما یاد داد.
عرض کردم که در دعای چهل و چهار صحیفه سجادیه، دعای ورود وجود مقدس امام سجاد علیه السلام، نعمت هایی را به ما در این ماه متذکر می شود، لذا این دعا با الحمدلله، الحمدلله شروع می شود. الحمدلله به این نعمت. ما را متذکر می کند که حواست جمع باشد به این نعمت. در دعای چهل و پنج، عجیب است. دعای چهل و پنج که آخر ماه مبارک رمضان است، امام سجاد می دانید چه چیزی را به رخ ما می کشد؟ دیگر نعمت ها را به رخ ما نمی کشد. رحمت خدا و عفو خدا را به رخ ما می کشد. چون آخر ماه مبارک رمضان از دست ما رفته و چه بسا که فرصت سوزی کرده است و فرصت ها را از دست داده است.
رحمت بی انتهای پروردگار عالمرا در شب های قدر درست درک نکرده است، خب در آخر مایوس و ناراحت، امام سجاد در این جا عفو خدا را به رخ می کشد که ناراحت نباش، نا امید نباش، همان لحظات آخر ماه مبارک رو هم می توانید بگیرید. ببینید انسان رو توجه می دهد به عفو خدا. اللّهُمّ یَا مَنْ لَا یَرْغَبُ فِی الْجَزَاءِ وَ یَا مَنْ لَا یَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ. ای خدایی که پاداش نمی خواهی برای بخشیدن. ای خدایی که پشیمان نمی شوی برای عطا کردن عفو خدا را به رخ می کشد. اگر عفو خدا را به جای آخر ماه، امام سجاد اول ماه آن رحمت عجیب و غریب خداوند رو به رخ می کشد، تنبلی می آورد. چون انسان می گوید ما میرویم می خوابیم و خداوند هم همان طور هم کرور کرور بر ما می بارد، تنبلی می آورد. ولی آخر ماه برای این که آدم مایوس نشود، امام عفو خدا را به رخ می کشد. شبیه توجهی که انسان یه مومن باید قبل از گناه داشته باشد و توجهی که باید بعد از گناه داشته باشد. شما نگاه کنید یک آدم قبل از گناه، قبل از این که معصیتی را نجام دهد خدایی ناکرده در آستانه یک گناه و معصیتی قرار گرفت، باید توجهش به عقوبت خدا باشد. باید تجه بکنه که خدا نکنه همین یک گنا من انجام بدهم، یک مرتبه دیدی خدا همین جا آبریم را برد. در همین یک گناه، پروردگار عالم به من سخت گرفت. توجه انسان قبل از گناه باید به این چیزها باشد. به این باشد که در روایت دارد، معصیتی در بین معصیت هاست که اگر انسان آن را انجام دهد، من دیگر او را نمی بخشم. انسان می گوید همین معصیت شاید همان باشد. با یک چشم چرانی، با یک هوس رانی، با یک زخم زبان زدن، با یک اذیت کردن، با یک غیبت، با یک توهین، چه بسا به ولی خدا یک توهین کردی، از زندگی ساقط شدی.
قبل از گناه باید انسان این چیزهایی که ترس آور است را به یاد بیاورد که نکند من این شخصی را که به او توهینی که میکنم از اولیاء خدا باشد. چون خدا فرموده من چهار چیز را در چهار چیز دیگر پنهان کردم.
- اولیاء خودم را در بین مردم
- شب قدر را در بین شب ها
- معصیت را در بین معاصی، که اگر کسی آن را انجان دهد دیگر او را نمی بخشم.
- طاعتی را در بین عبادات که اگر کسی آ را انجام دهد تمام توشه آخرتش را برداشته است.
خب یکی از چهار چیزی که خدا پنهان کرده، ولی خودش در بین مردم. من اگر خدایی ناکرده توهین به فلان شخص کنم، از کجا معل.م شاید این شخص از ولی خدا باشد و از زندگی ساقط بشوم. پس نکن. ببینید قبل از گناه آدم حواسش باید به این چیز ها باشد.
می گویند در اصفهان،در حمام یک مرتبه ای مرحوم ایت الله شاه آبادی، استاد حضرت امام که رحمت خدا بر حضرت امام که هر موقع اسم ایشان را می آورد، می گفت روحی فداه و حضرت امام می گفت من ندیدم انسانی را لطیف تر از شاه آبادی. انسان بسیار با عظمتی بود مرحوم ایت الله شاه آبادی، خیلی انسان با عظمتی بود. آقای شاه آبادی یک مرتبه ای در حمام، حمام های خزینه قدیم که گاهی مواقع پله می خورد. مثلا از خزینه می خواستند بیایند پایین. آقای شاه آبادی داشت می آمد پایین از پله ها، هم پله ها باریک بود و لغزنده بود، شاید زمین بخورند و هم شاید ترشح به ایشان نشوند، خیلی آرام آرام می آمد. خیلی پیرمرد آرام آرام می آمد، یک آقایی ظاهرا نظامی بودند، از درباری های زمان شاه منتظر بود ایشان از پله ها پایین بیایند که بتواند در خزینه برود. دید این قدر ارام ارام می اید حوصله اش سر رفت و طبق معمول که فوری زبانش را باز می کرد و به ین و آن فحش می داد، شروع کرد دو یا سه فحش دادن به مرحوم شاه آبادی. نمی دانست این شخص کیست. فلان فلان شده بیا پایین. چقد رارام میایی. بیا پایین. قای شاه آبادی هیچچ چیزی نفرمودند. امدند پایین و رفتند. فردای آن روز آقای شاه آبادی شنیدند تشییع جنازه هست پرسیدند تشییع جنازه چه کسی؟ گفتند همان افسری که در حمام. دیروز به شما توهین کرد جلوی در حمام وقتی که خودش می خواست بیاید بیرون، زبانش تاول زد و بهمنزل نرسید که مرد. آقای شاه آبادی می گفتند تا آخر عمر، حالا اگرکسی مثل ما باشد شاید خیلی خوش به حالش شود و بگوید به دَرَک، می خواست آن فحش را به من ندهد. خب خدا هم او را زد. بیشتر بزند او را. ولی مرحوم شاه آبادی به این صورت نبود. می گویند تا آخر عمر هر بار که یادشان می افتاد، تاسف می خوردند و می گفت ای کاش من خودم وقتی به من فحش داد، من هم به او چیزی می گفتم تا خدا از من دفاع نکند و خدا به آن صورت او را زد. ولی اگر خودم گفته بودم، خدا می گفت تو خودت گفتی به او.
ولی خدا را خود پروردگار عالم از او دفاع می کند و در روایت دارد که اگر کسی به ولی من اهانت کند، با من مبارزه کرده است.
خب قبل از گناه انسان باید به یاد این چیز ها باشد. نکند این شخص ولی خدا باشد و من توهین به او می کنم. نکند این گناه همان گناه باشد که خدا فرمود دیگر بخشیده نمی شود. اما بعد از این که معصیت از دست انسان خارج شد وو انجام داد، بعد از آندیگر نباید به آن صورت فکر کند، باید به صورت دیگری توجهاتی داشته باشد. باید توجه به این داشته باشد که به رحمت خدا توجه داشته باشد و از این به بعد به رحمت خدا امید داشته باشد و الا یاس و ناامیدی او را فرا می گیرد. وقتی گناه خدایی ناکرده از دستت خارج شد، دیگر باید به رحمت خداوند توجه داشته باشد که خدایا خودت عنایت کن. عفو خدا بیشتر از جرم خداست. خدایا عفو تو بیشتر از جرم من است. جرم من به اندازه خد من است محدود. عفو تو به اندازه خدت است، نامحدود. من را ببخش.
همان طور که در گناهان قبل از گناه و بعد از گناه به دوصورت انسان باید توجه داشته باشد، در ماه مبارک رمضان هم امام سجاد به دو صورت به ما توجه می دهد. ورود آن به یک صورت و خروجش هم به یک صورت دیگر. ورود ماه مبارک رمضان باید توجه به نعمت ها داشته باشید، که حالا در شب های بعد عرض خواهیم کرد که آن نعمت ها چیست؟ که بتوانید استفاده کنید. خروج ماه رمضان، که امام سجاد ما را توجه به رحمت می دهد، به عفوخدا می دهد که مایوس نشو. حالا که از دستت خارج شد، اون لحظات آخر ماه رمضان را هم مایوس نشو. تا آخرین لحظه. اصلا یک چیزی پیغمبر اکرم فرموده، من روایت را عرض می کنم و بحث تمام. پیغمبر فرمود: خداوند متعال در ماه مبارک رمضان، در هر روزش در هنگام افطار، هزاران نفر را که در عقاب و عذاب مسلم هستند را عفو می کند وخدا از آن ها می گذرد بعد پیغمبر فرمودند در دنباله این حدیث، شب جمعه ماه مبارک رمضان که می رسد، به اندازه ای که طول هفته خداوند متعال بخشیده بود، شب جمعه و جمعه در هر ساعت، ساعتش خدا هزاران نفری که مستحق جهنم هستند، می بخشد. بعد پیغمبر فرمود: خرین روز ماه مبارک، رمضان شب آخر، پروردگار عالم به اندازه ای که در تمام ماه مبارک رمضان بخشیده بود، ان شب آخر کسانی را که مستحق عقاب هستند را می بخشد. این رحمت ای چنینی، انسان هرگز مایوس نمی شود.
خدا را قسم می دهیم به حق وجود مقدس امام سجاد که این دعا را برای ما به یادگار گذاشته است و همه ائمه معصومین، توفیق بهره برداری و استفاده درست از این ماه را به همه ما عنایت بفرما.
من عذر می خواهم به همین مقدار شب اول ماه، دیشب بود. می دانید از اعمال مهم دیشب، شب اول ماه، زیارت وجود مقدس حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام هست. چه خبر است؟ شب اول ماه زیارت، شب های قدر زیارت امام حسین، شب عید فطر، زیارت امام حسین، شب عید قربان زیارت امام حسین. شب عید غدیر زیارت امام حسین شب اعیاد، مبعث، میلادها، نیمه شعبان، نیمه رجب، اول رجب، غدیر، در همه این ها افضل اعمال زیارت امام حسین علیه السلام است. چه خبر است؟ این می دانید یعنی چه؟ یعنی یا ابا عبدالله اگر ما رمضانی داریم به برکت شماست. اگر ما غدیری داریم به برکت شماست. یا امام حسین اگر ما در ماه رمضان گناه ما بخشیده میشود، ابرو پیدا می کنیم در خانه خدا از برکت شماست. شما شهید شدی که این سفره ها برا یما باز شد. والا اگر شهادت شما نبود، وعلی الاسلام والسلام. چیزی نمی ماند. اصلا نوری باقی نمی ماند که ما در پرتویش بنشینیم و از خداوند متعال چیزی بگیریم برای همین هم من چیزی خدمت شما عرض می کنم کلامی را یک بزرگی می گفت که خیلی قابل استفتده هست. در روایت از امام صادق علیه السلام هست که اول نماز وقتی می خواهید وارد شوید، برای این که حضور قلب داشته باشید، این روایت است:
وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاهِ ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّهِ نُصْبَ عَیْنَیْک.
امام صادق علیه السلام فرمودند: قبل از نماز وقتی می خواهید شروع کنید، خدا و رسول را به یاد بیاور. استغفرالله یا همان ذکر هایی را که قبل از نماز می گوییم، خدا و رسول را به یاد بیاور. یکی از ائمه را توجه به او بکن. یک لحظه فقط در دلت، فقط یک لحظه توجه کن و به آن امام توسل کن که آقا کمکم کن در این نماز حضور قلب داشته باشم. این چیزی است که ائمه به ما یاد دادند و چیز خیلی زیبایی است از امام صادق. درست؟
یک بزرگواری قبل از نماز این کار را می کرد و این کار را توصیه می کرد. قبل از نماز وقتی اذان و اقامه تمام شد، دستت را بر روی سینه ات بگذار و بگو یا ابا عبدالله الحسین اشهد انک قد اقمت الصلوه و آتیت الزکوه. آقا شما نماز را بلند کردی که من الان نماز خوان شدم. توسل کن به امام حسین علیه السلام و بگو اشهد انک قد اقمت الصلوه و آتیت الزکوه. اقا جان اگر خون سرخ تو و سر بریده تو سر این نی نبود، من نماز خوان نبودم.
ذکر مصیبت و روضه
چه نمازی خواند خودش در روز عاشورا. وقتی ایستاد برای نماز خواندن، دو، سه نفر ایستادند جلو که جلوی تیرها را بگیرند. گفتند یا ابا عبدالله شما نمازت را بخوان ما می ایستیم. نماز خوف خواندند. سعید بن عبدالله حنفی ایستاد جلوی امام حسین علیه السلام. با صورت ایستاد که تیر ها را ببیند وقتر به سمتش می آید. که هیچ تیری را رد نکنه به امام حسین بخورد. تیر های متعدد شروع کرد به انداخته شدن به سمت لشکر ابا عبدالله الحسین و به سمت خود ابا عبدالله الحسین. الله اکبر. امام حسین در آن باران تیر ایستاد و نماز جماعت خواندند و ایستاد نماز اول وقتشان را خواندند. ما دیگر چه عذری داریم در این چیزها کوتاهی کنیم. تیر های متعددی خورد سعید. گفت یا ابا عبدالله، من دیگر جان در بدن ندارم اگر میشود نمازتان را سریعتر بخوانید. یعنی من ایستاده ام ولی رمق در تن ندارم. وقتی نماز امام حسین تمام شد، سلام را که داد، سعید ابن عبدالله حنفی افتاد. دیگر نتوانست خود را نگه دارد. این چند نفری که جلو ایستاده بودند جلوی امام حسین، هر سه نفر افتادند. سعید آخرین نفس هایش را می کشید. دید سرش بلند شد از روی زمین. چشم هایش را باز کرد دید سرش رفت در دامن امام حسین. شاید خجالت کشید گفت یا ابا عبدالله سر من را بگذار زمین، شما بزرگتر از آن هستی که سر من بیاید در دامن شما. سوال کرد که یا بن رسول الله اوفویت یابن رسول الله؟ من وفا کردم؟ یعنی آقا جان من وظیفه ام را انجان داده ام هیچ طلبکار از شما نیستم منتی سر شما ندارم. یک جان داشتم در راه شما دادم. منتی ندارم. فقط می خواهم بپرسم وظیفه ام را انجام داده ام. ابا عبدالله علیه السلام فرمودند: نعم و انت امامی فی الجنه. بله عزیز من، در بهشت جلوی منی. بین من و تو فاصله نیست. تو پیش من هستی. حجابی بین من و تو نیست.
هر سری که روز عاشورا روی زمین می افتاد، می رفت در دامن امام حسین علیه السلام. بعد از امام حسین هم هر کسی می افتاد می رفت در دامن زینب کبری. او بالای سرش می آمد هر سری می افتاد روی زمین، ابا عبدالله می امد بلندش می کرد. فقط یک سر بود وقتی روی زمین کربلا افتاد، دیگر بلند نشد. حتی ابالفضلش هم آن لحظه اخر، با این که دور بود از خیمه ها. و ابا عبدالله با این که خیلی سختش بود از خیمه ها دور شود، با این حال رفت. بر سر بالین برادرش هم رفت.آن بدن چاک چاک را بلند کردند. آن چشمان تیر خورده را. سرش را از زمین بلند کرد. اما فقط یک سر بود که وقتی افتاد زمین اما بلند نشد. آن سر هم سر مقدس حضرت سید الشهدا بود که وقتی روی زمین افتاد، دیگر کسی نبود سرش را از زمین بلند کند. یک وقت حضرت زینب کبری دید آن نانجیب نشسته کنارش که اون سر رو بلند کنه، اما اون نانجیبی که شروع کرد به ضربه زن به سر. فالشمر جالس علی صدرک، مولع سیفه بنهرک.
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
خدایا تو را قسمت می دهیم به سر مقدس سید الشهدا در فرج مولایمان امام زمان تعجیل بفرما.
خدایا قسمت می دهیم به حق ابا عبدالله ما را از یاران و سربازان ولی عصر در غیبت و ظهورش قرار بده.
خدایا تو را قسمت می دهیم به حق اهل بیت در این ماه مبارک رمضان همه ما را قابلیت و لیاقت بندگی و استفاده از نعمت های خودت قرار بده و ذخیره قبر و قیامتمان را از این ماه خدایا به همه ما عنایت بفرما.
به محمد و آل محمد امام راحلمان، شهدایمان را با اهل بیت محشور بگردان.
حاجات شرعیه این جمع، همه محبین و شیعیان امیرالمومنین را برآورده بخیر بفرما.
مرضای اسلام، منظورین، چند نفر سفارش کرده اند، خدایا همه آن ها را شفای عاجل کرم بفرما.
رهبر بزرگوارمان را، خادمان دین، بر توفیقات و طول عمرشان بیفزا.
عاقبت همه ما ختم به سعادت و خیر بگردان.
صلواتی عنایت بفرمایید.
منبع : کانال فیش منبر و مرثیه در ایتا ( @fishemenbar )
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی
.






