Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
مسئله جمعیت ۱۰ ؛ بررسی علل کاهش فرزندآوری مسئله جمعیت منبریار متن مساله جمعیت

مسئله جمعیت ۱۰ ؛ بررسی علل کاهش فرزندآوری

مسئله جمعیت

مسئله جمعیت ۱۰ ؛ بررسی علل کاهش فرزندآوری

رابطه پول و فرزندآوری

« استاد محسن عباس‌ولدی »
در علم جمعیت شناسی این مسئله مطرح است که نه تنها رابطه‌‌‌ی مستقیمی بین توان اقتصادی بالا و فرزندان بیشتر وجود ندارد بلکه در بسیاری از موارد این قاعده برعکس است، یعنی هر قدر توان اقتصادی بالاتر میرود انگیزه برای فرزندآوری کم می‌شود. شما اگر توان اقتصادی را بالا بردید ولی سبک زندگی را عوض نکردید، نتیجه عکس به دست‌ می‌آید.
سبک زندگی امروز سبک زندگی مصرف زده است. اگر ماشین لباسشویی تمام اتوماتیک نداشته باشم آدم فقیری محسوب‌ می‌شوم؛ در حالی که کدام یک از این‌ها جزو ضرورت‌های زندگی است؟‌ به عنوان مثال اگر خانمی یک ماشین لباسشویی سطلی معمولی داشته باشد که قیمتش با ماشین لباسشویی تمام اتوماتیک واقعا تفاوت بسیار زیادی دارد، چه اتفاقی‌ می‌افتد! فقط باید لباس را خودش آب بکشد.

بررسی عدم تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری

« استاد صالح قاسمی »
کاهش تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری در دو حوزه بررسی می‌شود؛
اول‌) سبک زندگی و فرهنگ عمومی
دوم) اقتصاد
باید دقت کنیم که آیا مانع اصلی فرزندآوری، اقتصاد‌ می‌باشد و فرهنگ آن را تشدید کرده است؟ یا مانع اصلی، فرهنگ و سبک زندگی‌ می‌باشد و اقتصاد آن را تشدید کرده است؟
استنباط ما این است که عامل اصلی، سبک زندگی و فرهنگ عمومی بوده و شرایط نامناسب اقتصادی باعث تشدید آن شده است. بنا بر این باید شاهد وقوع دو اتفاق باشیم که لازم است مسئولین در هر دو حوزه ورود جدی داشته باشند.
۱. پیگیری و حمایت جدی از فرهنگ سازی و ارزش گذاری برای فرزندآوری، که نقش رسانه در این زمینه بسیار حائز اهمیت است و‌ می‌توان این موضوع را از این طریق به یک الگوی قالب در رسانه تبدیل کرد.
۲. حمایت اقتصادی از تشکیل خانواده و فرزندآوری.

بررسی عدم تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری

« استاد محسن عباس‌ولدی »
اولین اصل زندگی مشترک چیست؟ و جایگاه فرزندآوری در نگاه اسلام کجاست؟

نکته اول

اصلی‌ترین پایه و بنای زندگی این است که مشخص کنیم در این عالم چه کاره‌ایم و هدفمان از زندگی چیست؟ که رسیدن به این دو اصل در تمام ابعاد زندگی به ما کمک خواهد کرد.
در موضوع کنترل جمعیت و فرزندآوری بحث را بیشتر در ردیف سبک زندگی مطرح‌ می‌کنیم که با توجه به تغییر نوع نگاه ما به زندگی و هدف زندگی، تغییر‌ می‌کند. بنابراین اگر نگاهمان به زندگی عوض نشود، سبک زندگیمان هم تغییر نخواهد کرد و همچنین اگر هدفمان از زندگی درست تعریف نشود، سبک زندگیمان را هم‌ نمی‌توانیم اصلاح کنیم.
هدف از زندگی را مطرح کردیم و گفتیم که هیچ کاری در این عالم غیر از بندگی نداریم،‌ می‌بینیم خدا از ما چه‌ می‌خواهد، ما نیز همان را انجام‌ می‌دهیم. و بندگی همان عنصری است که ما را در مسیر آفرینش به
آن هدف‌ می‌رساند.

نکته دوم

پیش از آنکه بخواهم جایگاه فرزندآوری را در اسلام مطرح کنم، مطلب عام تری بگویم که احساس نیاز به پدر و مادر شدن یک احساس غریزی است و هر انسانی به آن توجه دارد. به صورت طبیعی همه انسان‌ها وقتی به اندازه‌‌ای از رشد‌ می‌رسند، احساس نیاز به همسر‌ می‌کنند – که حکمت و آفرینش خدای متعال بر این رویّه است – و بعد از ازدواج احساس نیاز به فرزند‌ می‌کنند، به عبارتی در این موضوع فرقی بین مسلمان وغیر مسلمان وجود ندارد. هزینه‌های بسیار زیادی که در کشور‌های مختلف دنیا صرف درمان ناباروری می‌شود نشانگر این است که احساس نیاز به فرزند یک نیاز طبیعی است.
هر اندازه زندگی‌ها خلوت شوند – که در حال حاضر زندگی‌های ما این چنین است – احساس نیاز انسان به ضوابط اجتماعی دچار مشکل می‌شود. و بدان خاطر که انسان ذاتا اجتماعی آفریده شده است لذا برای اینکه بتواند پاسخگوی این نیاز باشد، دو راه در نظر‌ می‌گیرد؛ یا توسط رسانه این خلأ را پر‌ می‌کند – یکی از اصلی‌ترین دلایل رسانه‌‌ای شدن خانواده‌ها همین خلوت شدن خانواده‌هاست. آقای منوچهر دبیر در کتاب «در غرب چه‌ می‌گذرد» آورده است که در خانواده‌های سوئدی معمولا دو تلویزیون وجود دارد. یکی برای فرزند خانواده و یک تلویزیون هم برای والدین. افراد چنین خانواده‌‌ای نه تنها تفاهم ندارند، بلکه برایشان هم مهم نیست که اگر فرزندشان نخواهد تلویزیون تماشا کند، چه سرگرمی جایگزین آن خواهد بود. اگر این اتفاق نیافتد و هچنان حس خلوتی در خانواده برقرار باشد، راه دومی برای پرکردن وقت که از بی حوصلگی هم به ارمغان‌ می‌آید، یعنی گرایش به بیرون از خانه جایگزین می‌شود. اکنون در بعضی از شهر‌های ایران به خانه مثل یک خوابگاه و رستوران نگاه می‌شود نه به عنوان محلی امن و آرام برای پاسخگویی به نیاز‌های روحی. که یکی از دلایل آن‌ می‌تواند کم جمعیت بودن خانواده باشد چرا که خانواده خلوت غیر از آن مقطعی که فرزند کودک است و شیرینی دارد، به مرور زمان حوصله‌سربر می‌شود.

بررسی عدم تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری

« استاد محمد مسلم وافی »
۱. یکی از دلایلی که باعث شده خانواده‌ها از فرزند زیاد و حتی یک یا دو فرزند هم گریزان باشند کم حوصلگی آن‌ها است.

۲. دلیل دیگر حساسیت و استرس‌های بی مورد است.
– چرا فرزند‌ نمی‌خواهند؟ مثلا چون بچه بزرگ بچه کوچک‌‌تر را‌ می‌زند. در حالیکه این حالت بین فرزندان طبیعی است. گاهی موهای یکدیگر را‌ می‌کشند و ریخت و پاش‌ می‌کنند اما اتفاق عجیبی نیست که بخواهد حساسیت‌زا باشد. –

۳. رفاه زدگی و رفاه طلبی به عنوان یک اصل در زندگی ما تبدیل شده است.
ما هم معتقدیم که رفاه برای خانواده لازم است و امیدواریم روزی برسد که همه مردم ایران در رفاه زندگی کنند، ولی نه اینکه به یک اصل تبدیل شود.
در قرآن کریم ضمن ۳ آیه شریفه خدای متعال قسم‌ می‌خورد تا به بندگان خود بفهماند که زندگی انسان همراه با سختی است.
عامل اصلی طلاق نیز رفاه طلبی است و بر همین اساس ترجیح‌ می‌دهیم که فرزنددار نشویم تا راحتی‌مان خراب نشود. رفاه خوب است اما آیا هر سختی با رفاه منافات دارد؟!
برای دفاع از عقیده و وطن زیر تانک ۶۰ تنی‌ می‌رفتند یا روی مین چند هزار درجه‌ می‌پریدند و پودر‌ می‌شدند، آن وقت به خاطر یک فرزند و دو فرزند حاضر به تحمل بعضی سختی‌ها نیستیم؟
خانواده‌ها هرچه بیشتر به رفاه فرزند خود و البته بیش از حد توجه کنند، تربیت او ضعیف‌‌تر می‌شود.
فرزند باید به اندازه معقول و منطقی سختی بکشد – مثلا اگر همیشه یک دیس برنج سر سفره میگذارید، گاهی کمتر بگذارید – تا آبدیده و با تجربه بشود.

۴. عده‌‌ای فرزندآوری را در اولویت ندانسته و کارهای مهمتری برای خود تصور‌ می‌کنند.
یکی از کارهای اصلی شیطان و ابلیس تغییر اولویت‌هاست. همانطور که در زمان حضرت آدم اولویتی را که خدای متعال برای حضرت قرار داده بود یعنی نخوردن از آن درخت، تغییر داد.
برای تشخیص اولویت دو راه وجود دارد که باید برای فهم آن‌ها به روایات اهل بیت علیهم السلام مراجعه کرد.
در روایت شریفی آمده است: « لا دِینَ لِمَن لا صلاهَ له؛ کسی که نماز‌ نمی‌خواند دین ندارد » و اولویت داشتن نماز را‌ می‌فهماند. یا در روایت دیگری پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم‌ می‌فرماید: « النّکاحُ سُنَّتِی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتِی فَلَیسَ مِنِّی؛ ازدواج سیره و سنت من است و هرکس که از سنت من رویگردان شود از امت من محسوب نمی‌شود » که طبق این حدیث شریف حضرت برای ازدواج اولویت قائل شده است.
در روایتی دیگر پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین‌ می‌فرماید: « تَنَاکَحُوا وَتَکثُروا إنِّی أُبَاحِی بِکُم یَومَ القِیَامَــه وَلَو بِالسِّقطِ؛ ازدواج کنید و نسل خود را زیاد کنید که در روز قیامت حتی به فرزندان سقط شده شما مباحات‌ می‌کنم ».
آیا فقط وقتی که کاریکاتور پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم را‌ می‌کشند برافروخته‌ می‌شویم؟! یا اگر فرمایش پیامبر نیز زیر پا گذاشته شود تحت تاثیر قرار‌ می‌گیریم؟
راه دوم آینده ‌نگری هست که باید نسبت به خود داشته باشیم. اگر اولویت یک خانم شغل او باشد در مقابل حاضر است نشاط فرزندآوری و فوائدی را که فرزندآوری برای جسم دارد، از دست بدهد؟

۵. استدلال برخی زوج‌ها چنین است که هنوز به طور کامل آمادگی فرزندآوری را نداشته و فعلا خودمان بچه هستیم، ابتدا چند سال زندگی‌ می‌کنیم بعد بچه‌دار‌ می‌شویم.
در پاسخ به این سوال دو نکته شایان ذکر است:

نکته اول:

اینکه در فرزندآوری لذت و آسایشی وجود ندارد تصوری است کاملا اشتباه.
اگر این موضوع را با کسانی که فرزند دار شده‌اند در میان بگذاریم خواهیم دانست که بوسیدن و در آغوش گرفتن فرزند چه لذت وافری دارد. در حالی که به جوان‌ها بر اساس مشاوره‌های نادرست، خلاف این گفته می‌شود.
منظور ما انکار کردن سایر لذت‌ها و اسباب آسایش نیست بلکه فقط لذت واقعی را به آن‌ها یادآوری‌ می‌کنیم.

نکته دوم:

فقط زمانی‌ می‌توانید از فضای بچگی و مجردی خارج شوید که بچه دار شده و پدر و مادر شوید.
امروزه پژوهش‌ها نشان‌ می‌دهند که بخش زیادی از رشد و تکامل زوجین بعد از فرزند دار شدن اتفاق‌ می‌افت و کافی است دو زوج فرزند دار و بدون فرزند را مقایسه کنیم تا متوجه شویم که رشد عقلی، اجتماعی و فرهنگی زوج فرزند دار به طور محسوسی بالاتر است.

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *