مسئله جمعیت ۴ ؛ آثار تک فرزندی
۱۴۰۰-۱۲-۱۵ ۱۴۰۲-۱۰-۲۳ ۱۲:۱۵مسئله جمعیت ۴ ؛ آثار تک فرزندی

مسئله جمعیت ۴ ؛ آثار تک فرزندی
تبیین معایب تک فرزندی
« استاد صالح قاسمی »
تک فرزندی را اینطور معنا میکنیم که خانوادهای بخاطر گذارههای علمی غلط، مشاورههای اشتباه و باورهای نادرست به این نتیجه میرسد که باید یک فرزند داشته باشد و تمرکز خود را فقط روی همان بگذارد، درحالیکه بر اساس یافتههای علمی و همچنین از منظر تجربیات عینی موجود، الگوی تک فرزندی منجرّ به تربیت بهتر فرزندان نخواهد شد.
فرایند تربیت در خانوادههای تک فرزندی به درستی اتفاق نمیافتد و برخلاف باور عمومی، تراکم امکانات رفاهی برای فرزند به منزلهی تربیت بهتر نیست بلکه تربیت بهتر در تعامل بین فرزندان شکل میگیرد.
تربیت فرزند یعنی تعامل او با هم سن و سالهای خود، که در اینصورت حتی تنشها و مشاجرات بین فرزندان بخشی از این فرایند به حساب میآید و باعث میشود که فرزندان مهارتهای زیادی بیاموزند ولی فرزندی که در یک خانواده تک فرزندی رشد کرده و از نعمت خواهر و برادر بی بهره است هیچ کدام از این مهارتها را کسب نمیکند و گرچه با انبوهی از امکانات روبرو باشد اما فرایند تربیت به درستی اتفاق نمیافتد.
الگوی تک فرزندی، به هیچ وجه یک الگوی بومی ایرانی و اسلامی نیست و الگوی ایرانی اسلامی تشکیل یک خانوادهی گرم و گسترده است.
در مسیر فرزندآوری مشکلاتی وجود دارد اما اگر به آینده خود، فرزندانمان و در وهله بعد به آینده کشور توجه داشته باشیم، آسیبهای الگوی تک فرزندی را خواهیم پذیرفت.
تکفرزندی و مشکلات ارتباطی
« استاد صالح قاسمی »
این فرزندان در حوزه تربیتی به طور جدی با مشکل مواجه خواهند بود. فرزندی که تلاش برای احقاق حق خود در بین هم سن و سالانش را تجربه نکرده است، چگونه میتواند از حقوق خود در جامعه دفاع کند. یا فرزندی که نیاموخته است در تعامل با دیگران باید داد و ستدی داشته باشد و گاهی از منافع خود بگذرد، مهارت ارتباط با همسر و هچنین ارتباط با دیگران را نخواهد داشت.
آمار نشان میدهد که حدود ۴۷ درصد طلاقها در ۵ سال اول زندگی مشترک زوجین اتفاق میافتد و قریب به ۴۰ درصد افرادی که با الگوی تک فرزندی تربیت میشوند حتما در زندگی مشترک خود دچار مشکل شده و متأسفانه گرفتار طلاق خواهند شد.
تکفرزندی و فرزندسالاری
« استاد صالح قاسمی »
شاید مهمترین آسیب تک فرزندی فرزندسالاری باشد، که هم برای خانواده و هم برای فرزندان آسیبهای فراوانی دارد. فرزندان در خانوادههایی که از چند فرزند برخوردار هستند معمولا در تعامل و تنشهایی که پیش میآید، به بزرگترها و والدینشان مراجعه میکنند. لذا اصالت و محوریت در خانواده برای والدین حفظ میشود.
در خانوادههای تک فرزندی تمام امکانات و بایدها و نبایدهای خانواده رو فرزند تعریف میکند. این مسئله باعث میشود که همین فرد در آینده در حوزه تعامل با دیگران دچار مشکل شود، و لذا طبق آنچه آمار بیانگر آن است درصد قابل توجهی از طلاقهای زود هنگام مربوط به جوانهایی است که تک فرزند بوده و با الگوی فرزند سالاری تربیت شدهاند.
تکفرزندی و سندرم آشیانه خالی
« استاد صالح قاسمی »
یکی دیگر از مشکلات الگوی تک فرزندی سندرم آشیانه خالی است. این تعبیر بیانگر یک حالت روحی و روانی است که در والدین اتفاق میافتد. والدینی که تنها یک فرزند دارند در حدود سنین ۴۵ تا ۵۰ سالگی که نیازمند ارتباط عاطفی زیادی با فرزندان خود هستند به دلیل تحصیل، اشتغال یا ازدواج فرزندشان ناگهان با خانهای خالی از فرزند روبرو میشوند.
این موضوع به شدت باعث بروز مشکلات روحی و روانی و افسردگی در والدین میگردد که در یک یا دو دهه گذشته به عنوان سندرم آشیانه خالی در ایران در حال افزایش است.
تکفرزندی و از بین رفتن مفاهیم خانوادگی
« استاد صالح قاسمی »
از آسیبهای دیگر تک فرزندی کمرنگ شدن مفاهیمی همچون خواهر و برادر است.
با تقویت شدن این الگو، در نسلهای آینده مفاهیم اصیل اسلامی و ایرانی همچون خواهر، برادر، عمه، خاله، دایی و عمو از بین رفته و فرزندان جامعه از حمایت شبکهای به نام خویشاوندی و همینطور از حمایت اعضاء و ارکان خانوانده مثل خواهر و برادر که هر یک به صورت جداگانه بخشی از نیازهای عاطفی فرزندان را برطرف میکنند، محروم خواهند شد.
تک فرزندی و افزایش مهدکودکها
« استاد محمد مسلم وافی »
شکی در این نیست که فرزندان ما همبازی میخواهند اما خانوادهها این نیاز فرزند را با تبلت و فضای مجازی برطرف میکنند و همین باعث میشود که فرزندان در آینده با مشکلاتی مواجه باشند.
همبازی فرزندان بایستی همزبان آنها باشد و به همین دلیل بهتر است فاصله بین دو فرزند بیشتر از ۲ الی ۳ سال نباشد. چراکه اگر تفاوت سنیشان بیشتر باشد، همبازی و همزبان نخواهند بود و نمیتوانند به راحتی با هم آشتی کنند. بنابراین مهدکودک و حتی پدر و مادر جایگزین مناسبی به عنوان همبازی کودکان نیستند.
یکی از نقدهایی که متوجه مهدکودک میباشد این است که نمیدانیم دوستان فرزندمان چه کسانی هستند و در چه فضای فکری رشد کردهاند جدای از اینکه اگر مختلط هم باشد که این دغدغهها مضاعف میشوند.
و همانطور که در حال حاضر تعداد مهدکودکها زیاد در حال افزایش است، در آینده خانه نیز با افزایش خانههای سالمندان مواجه خواهیم شد.
علاوه بر این آینده خانوادههایی که تک فرزند هستند معمولا چنین است که فرزند از نگهداری والدین خود سر باز زده و آنها را به خانه سالمندان میسپارند با اینکه در خانوادههای پرجمعیت معمولا چنین مشکلی وجود نخواهد داشت.
.


