ده ویژگی جامعه مهدوی
۱۴۰۰-۱۲-۱۳ ۱۴۰۲-۰۷-۱۷ ۱۲:۵۷ده ویژگی جامعه مهدوی

ده ویژگی جامعه مهدوی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، نَحمَدهُ و نَستعینُه و نستَغفرهُ و نَشکُره و نتَوَسَّلُ علیه و نتوکلُ علیه و نُصلّی و نُسلِّمُ علی خیرته فی خلقِه حافظ سرّه و مبَلِّغ رسالاته سیدنا و نبییّنا ابالقاسم محمد و علی آله الطَّیبین الطاهرین سیَّما بقیه الله فی الارضین و لعنُ علی اعدائهم اعداء الله اجمعین.
اللّهمَّ کُن لِولیکَ الحُجَّت ابن الحَسن صلواتُک علیه و عَلی آبائِه فی هذه السّاعَه و فی کلِّ ساعَه وَلیاً و حافِظاً و قائِداً و ناصِراً و دَلیلاً و عَیناً حتّی تُسکنهُ عَرضَک طَوعاً و تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یکی از بحث هایی که مخصوصا تو این سال های اخیر نوشته های زیادی پیرامونش به رشته ی تحریر در آمده، ویژگی جامعهی مهدوی و خانوادهی مهدوی است. اگر یک جامعه ای گفت من جامعه ی امام زمانی ام، چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
البته همین بحث را می شود برد در یک عنوان دیگری گفت جامعه ی حسینی، جامعه فاطمی، جامعه ی علوی فرقی نمی کند، جامعه ی رضوی، چون اینها همه شان یک نور هستند. شاید بهتر باشد بگوییم جامعه ی اهل بیتی جامعه ی ولایی، من ده ویژگی خانواده و جامعه ی مهدوی را یادداشت کردم؛ البته نمی گویم این ده تا است شاید پنجاه تا هم شما بتوانید ردیف کنید، نمی گویم حالا اینها در یک روایت خاصی آمده، برداشت هایی است که از روایات می شود، که جامعه ی امام زمانی چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ آیا این تفکر که ما کمک به ظلم کنیم این تفکر که ما سکوت کنیم حتی تشکیل حکومت ندهیم، هیچ اقدامی نکنیم، تفکری که خب گاهی مطرح شد و این روزها هم کمابیش بعضی جاها مطرح می شود. آیا با روح قرآن و روایات و آیات جور در می آید؟ اگر ما معتقدیم خانواده مان امام زمانی است که فقط با چراغانیِ نیمه ی شعبان نمی شود فقط با اسم و نام امام زمان که نمی شود.
اسم را جُستی مُسمّا را بجوی
ماه در بالاست نِی در آب جوی
تا قیامت عارف ار می می کند
تا ننوشد باده مَستی کِی کند؟
این ده ویژگی را من همه اش را توضیح نمی دهم. بعضی ها را توضیح می دهم بقیه را هم می شمارم.
۱. اولین خصوصیت جامعه ی مهدوی از آیات و روایات استفاده می شود این است که؛ این جامعه جامعه ی معنوی است. جامعه معتقد دینی است. یعنی اهمیت می دهد به واجبات به محرمات به نماز. دلیلش هم این است: سوره ی مبارکه ی حج آیه ۴۱، که امام صادق فرمود: این آیه نازل شده است درباره ی امام زمان و اصحابش. البته می دانید نازل شده منظور این است که مصداقش، و الّا آیات که ۲۵۰ سال قبل از تولد امام زمان نزول قرآن تمام شده. ِیات قرآن یک ظاهری دارد یک باطنی دارد. تاویل این آیه باطن این آیه فرمودند: این آیه برای امام زمان للمَهدی و اصحابِه، این متن روایت است.
آیه این است: الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الأَرْضِ، اگر امام زمان علیه السلام قدرت زمین را بر عهده بگیرند حکومت واحد تشکیل بدهند چهار چیز برایشان اولویت دارد: أَقامُوا الصَّلاهَ وَآتَوُا الزَّکاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ، نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر. ببینید پس خانواده ای که می گوید من امام زمانی ام شما تو همین زیارت آل یاسین چجوری به امام زمان سلام می دهی؟ نمی گویید آقا سلام بر تو آنجایی که می خوابی، سلام بر تو آنجایی که غذا می خوری، سلام بر تو آنجایی که مسافرت می روی؛ نه السلام علیک حینَ ترکَع، تسجُد، تقوم، آقا سلام بر شما موقع رکوع موقع سجده موقع قیام موقع قنوت موقع قعود، این چی می خواهد بگوید؟ این سلام های زیارت آل یاسین که بسیار زیارت مهمی است این زیارت و سید ابن طاووس و دیگران نقل کردند، این برای چی است؟
ببینید مرحوم آقا شیخ عباس قمی تو همین مفاتیح یک زیارتی نقل می کند که روزهای جمعه خوانده بشود برای امام زمان. یک صفحه بیشتر نیست. خیلی زیارت قشنگی است. ۷تا سلام دارد آنجا برای امام زمان: السلام علیکَ یا حجه الله فی اَرضه، السلام علیک یا نور الله الَّذی یهتدی به المُهتدون، السلام علیک یا عینَ الله فی خلقه. بعد آنجا سید ابن طاووس می گوید: هر جمعه این زیارت را می خواندم و بعدش هم یک بیت شعری که آقا شیخ عباس توی مفاتیح هم آورده که آنجا نقل می کند.
خب در این زیارت می گوییم حجَّهُ الله فی خلقِه عینُ الله فی خلقه، همه ش میگوییم خدا، نور الله، عین الله، حجه الله، تو همین زیارت آل یاسین چی می گویید؟ می گویید: السلام علیک یا داعی الله، آقایی که شما مردم را به خدا دعوت می کنی، پس جامعه ی مهدوی باید به معنویت به دین به نماز به حلال به حرام اهمیت بدهد.
شما نگاه کنید ۴۹ تا توقیع مرحوم شیخ صدوق در کمالُ الدینشآورده. کمال الدین کتابی است که شیخ صدوق می گوید به دستور امام زمان نوشتم، خودش تو مقدمه اش می گوید: یک شب آقا را خواب دیدم تو کعبه، آقا به من فرمودند: کتابی در این موضوع بنویس، شیخ صدوق هم مرد بزرگی است ما هفته ی پیش کنار قبرش برای آقایان روحانیون تهران منبر رفتیم، جلسه گرفته بودند آنجا، و گفتمد امسال بنا است بزرگ داشتش خوب برگزار شود منتها من آنجا گفتم ایشان چون تو شهر ری واقع شده کنار حضرت عبدالعظیم دیگر خیلی دیده نشده، بعضی اوقات یک امامزاده هایی مثلا، کربلا هم اینطور است دیگر شما اینهایی که در کربلا دفن هستند، یکی شان توی شهر بود می شد یک حرم. قاسم ابن الحسن علی اکبر، اما دیگر وقتی خورشید امام حسین آنجاست بقیه می شوند قمر، می شوند نجم، یعنی در پرتو امام حسین دیگر بقیه کمتر دیده می شود. آنجا هم شهر ری معروف شده به حضرت عبدالعظیم که مرد بسیار بزرگی است و الّا مثل علی ابن مهزیار در اهواز ببینید مستقلا حرم دارد. یا بعضی شخصیت های دیگر.
شیخ صدوق خیلی مرد بزرگی بوده، خیلی شیعه مدیون این عالم است. ۴۹ تا توقیع تو این کمالُ الدین دارد.
مرحوم شیخ طوسی یک کتاب دارد الغیبه ۴۳ تا. توقیع هم می دانید که به چیزهایی می گویند که امام زمان در دوران غیبت نوشته، که تقریبا ۹۰ و چند درصد اینها مال غیبت صغری است. یعنی در غیبت کبری توقیع زیاد نداریم.
یکی دو مورد شیخ مفید دارد. یکی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی دارد که حالا منسوب به اینها است.ولی آنی که هست توقیعاتی که امام زمان دارد که یکی اش توقیع معروف آن شخصیت اسحاق ابن یعقوب است. شما تو فضاهای مجازی هم بزنید توقیع امام زمان به اسحاق ابن یعقوب چون کتاب های معتبری آورده، صدوق آورده شیخ طوسی آورده، طبرسی در احتجاج آورده، بحار مرحوم مجلسی دارد. البته مرحوم کلینی در کافی نیاورده چون کلینی بنایش این نبوده توقیعات را بیاورد.
در آن توقیع امام زمان ارواحنا فداه، مطالبی را بیان می کنند از جمله: اسحاق ابن یعقوب چند تا سوال داشته، اینها را می فرستد برای محمد ابن عثمان، آقایان می دانید امام زمان دوران غیبت صغری چهارتا وکیل داشته، ما برای اولین با امسال قبل از عید توفیق شد رفتیم سر قبر این وکلا در بغداد. من تا به حال نرفته بودم اولین بار رفتیم و برای هرکدام هم.. البته عثمان ابن سعید که قبرش معلوم نیست آنجا ولی محمد ابن عثمان که بیش از ۳۰ سال وکیل بوده یک حرم قشنگی دارد. اخیرا ایران بازسازی کرده، ضریح برایش گذاشته گنبد برایش گذاشته، مسجد ساخته موزه ی قشنگی بغلش ساخته. نزدیک قبر ابوحنیفه هست البته قبر او خیلی بزرگ است. قبر عبدالقادر گیلانی، آن که یک خیابان را اصلا گرفته، قبر این وسط واقع شده. حسین ابن روح تو بازار است، بغداد است، و همچنین علی ابن محمد سمری اینها شخصیت های بارزی اند. مرحوم آقای شیخ عباس تو مفاتیح گله می کند از زائران عتبات، می گوید اینهایی که می روند عراق چرا نمی روند زیارت این نُواب اربعه؟ چرا هزینه نمی کنند جداگانه بروند زیارت کنند؟
ایشان در آنجا یک جمله ی قشنگی دارد؛ می گوید: اینها هنوز هم سفیر هستند بین ما و امام زمان، اگر شما به اینها پیغامی بدهی به آقا می رسانند. اگر با اینها سفارشی کنی هنوز هم اینها باب امام زمان هستند. من این جمله ی آقا شیخ عباس را که امسال دیدم یک خورده بهم برخورد، گفتم این همه راه می رویم بگذار امسال دیگر خودمان ماشینی گرفتیم و رفتیم زیارت این آقایان.
عرض می کنم که اسحاق ابن یعقوب به محمد ابن عثمان یک نامه ای داد، گفت این را بده خدمت آقا، ۷ ۸ ۱۰ تا سوال بود، هست تو فضاهای مجازی بزنید پیدا می کنید. اگر کتابش را نمی خواهید پیدا کنید. در آن نامه یکیش این بود که آقا بعضی از خاندان شما منکر شما هستند، (به امام زمان) بعضی ها حرف می زنند.
آقا اینطور نوشتند: اسحاق ابن یعقوب أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ أَرْشَدَکَ اللَّهُ وَ ثَبَّتَکَ مِنْ أَمْرِ الْمُنْکِرِینَ لی مِن اَهلِ بَیتِنا و بَنی عَمِّنا، همین که نوشتی بعضی پسرعموهای ما من را قبول ندارند یعنی امام زمان را بعضی خاندان ما منکر من هستند فَاعلَم. ببینید این توقیع را دارم تبرکاً برای شما امشب می خوانم، فاعلَم انَّهُ لیسَ بینَ الله عزَّوجل و بینَ احدِِ قرابهَ، خدا با هیچ کسی فامیلی ندارد، تعارف با هیچ کس ندارد. پسر نوح هم باشد خدا می فرماید: لیسَ من اَهلِک، نیست بین خدا و بین احدی… بابا عموی پیغمبر است دیگر بالاتر که نیست. ما سرتاسر قرآن به این تندی نداریم.
بسم الله الرحمن الرحیم، تبَّت یدا ابی لهبِِ و تَب، عه آقا ملاحظه کنیم عموی پیغمبر است، نخیر.
بین خدا و کسی قرابت نیست. مَنْ أَنْکَرَنِی فَلَیْسَ مِنِّی وَ سَبِیلُهُ سَبِیلُ اِبْنِ نُوحٍ؛ هرکه من را انکار کرد یا به خاطر ارتباط با من خواست این حرف ها را بگوید شما قبول نکنید و خدا با کسی فامیلیت ندارد. نمی شود کسی بگوید من پیرو امام زمانم اهمیت به واجبات و مستجبات و محرمات و.
پس اصل اولی که در یاوران امام زمان و جامعه ی مهدوی هست ” اصل رعایت معنویت ” یعنی واجبات محرمات حلال حرام.
من یک آدرس دیگر هم خدمتتان می دهم: سوره ی مبارکه ی مائده آیه ی ۵۴ اگر اشتباه نکنم، نگاه کنید، قرآن کریم می فرماید پیغمبر یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ، پیغمبر اگر عده ای مُرتد شدند؛ اولا از این آیه استفاده می شود مومن در خطر ارتداد است. خیلی حواستان باشد. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم، این کُم به مومن ها بر می گردد. مومن همواره در خطر است. آقا خیلی دعا کنید اینی که امام کاظم به یونس ابن عبد الرحمن فرمود: خیلی این دعا را بخوان، اکثر مِن اَن تقول اللهم لا تجعلنی من المُعارین؛ خدایا دین از ما گرفته نشود.
اینی که می ترسیدند عبدالعظیم حسنی ها خدمت امام هادی زانو می زدند دینشان را عرضه می کردند خیلی است.
قرآن دارد می فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم، خطر ارتداد همه را تهدید می کند. تو طول تاریخ نگاه کنید، شاگرد اول های کلاس دینداری مرتد شدند گاهی اوقات، بله علی ابن ابی حمزه بطائنی، احمد ابن هلال، بله شاگرد اول های کلاس دینداری بودند.
تو روایات داریم این آیه از ویژگی های یاران امام زمان ارواحنا فداه است.
البته حدیث دیگری دارد پیغمبر دست رو شانه ی سلمان گذاشت فرمود: این آیه ویژگی های همشهری های توست، یکیش این است،
یُحبُّهم و یُحبُّونَ، یاران امام زمان خدا را دوست دارند و خدا هم دوستشان دارد. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَوم یُحبُّهم و یُحبُّونَ. حالا بقیه اش را دیگر نمی گویم أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فی سبیل الله و لا یَخافون لَومَهَ لائِمٍ. پس این یک ویژگی یاران مهدی.
چی شد؟ ده تا ویژگی است حالا همه اش را هم نرسیم بگوییم لااقل می شماریم:
۱. اولی اهمیت به معنویت.
۲. ویژگی دوم مهدی باوران، امید و رجا است. ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ، ۴۰ سال یوسف نبود یعقوب ناامید نشد. هی می گفت فَتَحَسَّسوا. می گفتند بابا دیوانه شدی، بس است چقدر می گویی؟ می گفت بروید بگردید. فَتَحَسَّسوا من یوسفَ و اَخی.
امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید: آنجاهایی که امید نداری امیدوار تر باش، حالا این شعر سعدی هم از همین حدیث گرفته؛ کُن لِما لا تَرجوا، آنجایی که همه ی روزنه ها بسته شده اَرجاء مِنک امیدوارتر باش در نومیدی بسی امید است.
حضرت موسی دنبال یک لقمه نان بود، گرسنه و تشنه تکیه بر دیوار غربت، ربِّ انّی لما اَنزَلتَ الیَّ من خَیرِِ فقیرُ.
امام صادق فرمود: وقتی حضرت موسی این جمله را گفت انقدر نان نداشت بخورد. انقدر سبزی از بیابان و سبزیجات خورده بود که روی شکمش اثر گذاشته بود رنگ گرفته بود. در این حالت تکیه داد به دیوار غربت، ربِّ خدا انّی لِما اَنزَلتَ الیَّ من خَیرِِ فقیرُ. چه کرد خدا برایش؟ یک حادثه پیش آمد کمک آب کند دختران شُعیب را برایشان آب ببرد حضرت شعیب دختر بهش داد، خانه بهش داد کار بهش داد، پیغمبر شد عصا می انداخت اژدها می شد، دریا می شکافت. رفت رفت رفت. اِستَنعتُکَ لِنَفسی أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّی، موسایی که می گفت فقیرُ آن چنان خدا سر قلم را برایش چرخاند که ببین به کجا رسید؟
امید، این دومین ویژگی یاران امام زمان است.
۳. مهدی باور، ببین آقا یاابن الحسن یا ابن الحسن خوب است اما هزینه دارد، یاران امام زمان سومین ویژگی شان هزینه کردن برای امام زمان است. همین طور که نمی گوید: بابی انتَ و امّی و نَفسی و مالی و اَهلی، خب بسمه تعالی ۵ تا چیز را شمردی، بیا ببینیم کدامش را برای امام زمان فدا می کنی؟ پدرم مادرم خودم جانم مالم؛ الان ما که اینجا نشستیم من خودم را عرض می کنم از این ۵ تا کدام هایش را اجرا کردیم؟
بابی انتَ و امّی، عمار هم پدرش را داد هم مادرش را. سمیه شهید شد پدرش یاسر هم شهید شد.بابی انت و اُمّی.
و نَفسی، مالک اشتر، میثم تمار، فدا کردند خودشان را.تو همین انقلاب شما نگاه کنید امثال شهید فهمیده ها شهید حججی ها شهید مطهری ها، خب این نَفسی.
و مالی، کو؟ خدیجه ی کبری سلام الله علیها همه ی ثروتش را داد. چقدر این هزینه کردند برای اهل بیت؟
و اَهلی، خانواده ام. مصداق کامل این جمله امُّ البنین است، بِاَبی انتَ و اُمّی و نفسی و مالی، همه چیز را. ۴ تا بچه هایش، زندگی اش. زهرای مرضیه هست.
پس یاوران امام زمان باید برای آقا هزینه کنند. ایثار و فداکاری یکی از ویژگی های یاران حضرت حجت و مهدی باوران است. که در طول تاریخ که البته این کارخیلی شده به فضل خدا، تا همین امروز این اندیشه باقی مانده، این کتاب ها این آثار این دانشنامه ها، این مرثیه های متعدد راجع به امام زمان. این هم نکته ی سوم
۴. چهارمین ویژگی یاران حضرت حجت اصلاح مالی است. امام زمان از مال حرام خوشش نمی آید، نه امام زمان بلکه خدا خوشش نمی آید.
۲۰۰ درهم یک کسی پول فرستاد برای امام کاظم به نام شعیب، چون خودش گرفتار بود داد به غلامش. گفت: این را خدمت آقا تقدیمکن. آقا از قدیم معمول و مرسوم بوده مردم نذر می کردند وجوهات می آوردند، هدیه خدمت ائمه می آوردند. از همین ایران، قم، چقدر احمد ابن اسحاق پول برای امام عسگری برد؟ از نیشابور علی ابن محمد نیشابوری، معمول بوده از اهواز علی ابن ابراهیم ابن مهزیار، خودِ علی ابن مهزیار. آقا برد غلامش پول را تقدیم آقا کرد. آقا گرفتند و گفتند چیه؟ گفت آقا شعیب ارباب من از شیعیان شماست این پول را فرستاد. آقا ۱۵۰ درهم را برداشت ۵۰ تا را فرمود بهش برگردان. نه اینکه به قول خودمان برگرداند برای اینکه بعضی وجوهات می برند پولی را بر می گردانند.
آقا فرمود: بهش بگو این را بگذارد سر جایش. نفهمید. می گوید آمدم خدمت شعیب و پول را دادم، آقا چی گفت؟ ۱۵۰ درهمش را گرفت ۵۰ تایش را برگرداند گفت بگذار سرجایش. گفت الله اکبر، آن ۱۵۰ تا برای خودم بود. ولی آن ۵۰ تایش را بی اجازه از مال خانومم برداشته بودم، از مال همسرم. اجازه نداشتم و بدون اجازه. برگرداند آقا. بله.
یک الَم حرام، می گوید اگر تو وسایل حُجاج باشد، کاروان دارد می رود یک پرچم حرام، وقتی می گویند لَبَّیک اللهم لبیک، خطاب می شود: لا لبیک و لا سَعدَیک؛ مهم است، کُلو حلالاً طیِّبا.
از همین قُم احمد ابن اسحاق وقتی پول ها را برد خدمت امام عسگری، نگاه کنید داستانش را، خدا رحمت کند آقای دوانی را، یک کتابی دارد خیلی کتاب خوبی است، به نام مفاخر اسلام. ساده و روان نوشته ایشان در تاریخ علما خیلی تبحر داشت. یک جلدش راجع به آقا شیخ عباس قمی است. یک بار بگیرید قربه الی الله بخوانید. زندگی نامه ی علما را. شروع کرد از صدر بعد از غیبت تا دوران خودمان، مفاخر اسلام را نوشته بسیار کتاب با ارزشی است فارسی و روان است. ایشان داستان احمد ابن اسحاق را مفصل آنجا آورده، وقتی پول ها را آورد خدمت امام عسگری، آقا امام زمان ۳، ۴ ساله ش بود، آقا به فرزندانشان فرمودند اینها را شما تحویل بگیر. آقا یکی یکی این اشکال دارد این اشکال دارد این حق الناس توش است برگرداند.
۵. ویژگی های پنجم، اصلاح روابط اجتماعی. ببینید این نامه ای که توقیعی که امام زمان به شیخ مفید نوشته، حالا من نمی خواهم اینجا بحث های سندی و حدیثی اینها کنم. منبر است دیگر در منبر یک خورده بنایش بر تسامح است. بله شاگردان شیخ مفید این را نیاوردند مثل سید مرتضی سید رضی، اما مرحوم طبرسی در احتجاج آورده. همین هم برای ما کافی است ممکن است یک کسی هم بگوید در زمان غیبت کبری ما قبول نمی کنیم کسی، فقط در غیبت صغری قبول می کنیم. به هرحال مضمون این حدیث جاهای دیگر هم هست.
یا آن نامه ای که برای مرحوم آقا سید حسن اصفهانی امام زمان علیه السلام داده، یک وقت شما می خواهید بحث فقهی کنید بتوانید متّه دست بگیرید می گویی نه من این را قبول نمی کنم به این دلیل به این دلیل. اما به عنوان پیام اخلاقی این قابل پذیرش است، توقیع در احتجاج طبرسی است.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، به شیخ مفید این تکه را دارند در آنجا: وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ. اگر شیعیان ما قلب هایشان با همباشد به عهد و پیمانشان عمل کنند لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا، انقدر دیدار ما به تاخیر نمی افتاد.
بله روابط اجتماعی، داود رقّی از اصحاب امام صادق است، پسر عمویی داشت باهاش قهر بود، آدم علیه السلامی هم نبود پسر عمویش. هم امام صادق را قبول نداشت هم بدطینت بود. ولی ایشان چون می خواست برود مکه رفت یک کادویی برایش برد و خداحافظی کرد و آمد دیدن امام صادق. می گوید: تا خدمت امام صادق رسیدم آقا فرمود: یا داود سَرَّنی صِلَتُک لابنِ عمِّک، خوشحالم کردی رفتی به فامیلت سر زدی.
امروز تو حرم یک آقایی به من کاغذ دادند که آقا سه سال است دختر و پسر من باهم قهرند. برادرو خواهر، سه سال است خودم هم جانباز، آدم متدینی بود نامه اش تو منزل است. تلفن داده به من که زنگ بزنم ببینم حریف می شوم بینشان ایجاد صلح کنم؟ خب به چه دلیلی؟
امیرالمومنین بر فراز منبر کوفه فرمود: مردم بعضی گناه ها عمر را کوتاه می کند، اللهمَّ اغفِر لیَ الذنوب الَّتی تُعَجِّلُ الفَناء.یکی گفت: آقا چه گناهانی؟ مثال می شود بزنید؟ فرمود: قطع رَحِم، قطیعتُ الرَحم.
خب من ۵ مورد از اینها را عرض کردم، چیشد آقا؟ معنویت، امید، فداکاری، اصلاح مالی و اصلاح روابطاجتماعی. اینها وظایف یاوران حضرت حجت در زمان غیبت است. آن ۵ تای دیگرش را می شمارم.
۶. انتظار واقعی. اَفضَلُ الاَعمال انتظارُ الفَرَج.
وجود مقدس امام سجاد به ابو خالد کابلی فرمود: اگر مردم در زمان غیبت منتظر واقعی باشند از تمام مردمان زمان گذشته بالاترند. خیلی عجیب است این روایت.یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ. این ششم.
۷. وظیفه هفتم احساس حضور. این خیلی مهم است. ما منتظر یک امام بایگانی نیستیم، امام راکد نیستیم، حضور دارد. مثل جاذبه ک در بین ما هست و ما نمی بینیمش. من این را بارها توی سخنرانی ها گفتم؛ ما متتظر ظهوریم نه منتظر حضور. امام می گوید من یاد شما می کنم تو خانه های شما می آیم. تو جوامع شما هستم. این احساس حضور. السلام علیک یا عین الله چشم خدا، السلام علیک یا عین الحیاه. اگر انسان بداند که کارهای ما، سه مرحله پیش امام می رود. دو شنبه و پنجشنبه ی هر هفته.شاید وجه مستحب بودن روزه ی دوشنبه و پنجشنبه هم همین باشد. اول هر ماه نیمه ی شعبان هرسال است. انَّما اعمالُکم تُعرَضوا علینا عشیَّته الاِثنَین و الخَمیس، شام دوشنبه و شام پنجشنبه اعمالتان پیش امام زمان می رود. وراسُ کلّ شهر اول هر ماه، و بعد هم دارد که شب نیمه ی شعبان. این وظیفه ی هفتم.
۸. وظیفه ی هشتم که خیلی تو روایات رویش تاکید شده، ثُبات قدم است. آقا بمانید استوار بمانید تا آخر. اینی که خیلی تاکید شده که در واقع خود ائمه هم من یک وقتی دنبال این می گشتم بعد دیدم حضرت به اصبغ ابن نباته فرموده؛؛ چون خدا رحمت کند آیت الله عظمای بهجت، هر وقت از منبر آمد پایین ایشان همیشه می فرمود: ثَبَّتَکَ الله بالقول الثّابِت فی الحیاه الدُّنیا و الآخره. خدا توی دنیا و آخرت ثابت نگهت دارد.
وقتی می گشتم من پیدا کنم این دعا از کجاست دیدم این دعا را امیرالمومنین به اصبغ ابن نباته کرد. یک وقتی خدمت آقا رسید آقا بهش فرمودند: ثَبَّتَکَ الله بالقول الثّابِت فی الحیاه الدُّنیا و الآخره. که اصلش هم از قرآن گرفته شده. این تعبیر قول ثابت، مستمر.
چرا گفتند دوران آخر الزمان بگویید یا اللهُ یا رحمن یا رحیم یا مقلبَ القُلوب ثَبِّت قلبی علی دینک، تو زیارت عاشورا هم دوبار می گویی، یکبار یُثَبِّتُ یکبار ثَبِّت. و ثَبِّت لی قدَمَ صِدقِِ، پس معلوم است قدم کذب هم داریم. بعضی قدم ها دروغی است، و ثَبِّت لی قدَمَ صِدقِِ عندکَ مع الحسین و اصحاب الحسین.
۹. وظیفه ی نهم برای یاوران امام زمان ارواحنا فداه، بذل است محبت، ابراز محبت به اولیای خدا به علما به بزرگان به شخصیت ها. توسل، صدقه، زیارت. چرا می گوید برای امام زمان صدقه بدهید؟ روزانه حتی بعضی بزرگان تاکید می کنند روزانه. این یادکرد از امام زمان خودش وظیفه ی دیگر است.
۱۰. و دهمین مورد که تو همان توقیع اسحاق ابن یعقوب همآمده تو روایات امام صادق و امام عسگری هم آمده، مسئله ی ارجاع به علما است. اندیشه ای که بعضی ها خواستند از اول تاریخ با مشابه سازی صوفی درست کنند درویش درست کنند خانقاه درست کنند، عرفان های کاذب درست کنند. نه ائمه دست مردم را در زمان غیبت در دست علما گذاشتند. چون این بدنه سالم است، بله ممکن است یکی مثل من هم درست نباشد ولی بدنه سالم است بدنه ی روحانیت بدنه ی دانشمندان.
لذا امام زمان تو همین نامه به اسحاق ابن یعقوب فرمودند: بروید سراغ رُوات احادیث ما کسانی که قال الصادق می گویند قال الباقر می گویند که حالا دیگر از اینجا بحث ولایت فقیه مطرح می شود که دیگر حالا فرصتش گذشت.
خدایا همه ی مارا با امام زمان و با وظایفمان نسبت با آن حضرت آشنا بگردان.
شامجمعه هست متعلق به وجود مقدس بقیه الله الاعظم ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء. سلام علی آل یاسین. السلام علیک یا داعِیَ الله و ربّانی آیاته، السلام علیک یا باب الله و دیّانَ دینه، السلام علیک یا خلیفه الله و ناصرَ حقّه. یابن الحسن کجا روزه گرفتی آقا؟ روزه ی واقعی روزه ی شماست. نماز واقعی نماز شماست. شاخص شمایی، میزان شمایی.
سلام بر تو که فرزند آل یاسینی
سلام بر تو که فرزند آل یاسینی
مثال خلق خدایی باطن دینی
سلام قاری قرآن مفسر حکمت آقایی که در ماه رمضان قرآن می خواند، قرآن خواندن ما را هم با قرآن خودت بپذیر.
سلام قاری قرآن مفسر حکمت
سلام بر تو که نوری و ما همه ظلمت
سلام ما به زمان قرائت و تدبیر
سلام ما به زمانی که میکنی تکبیر
وقتی به نماز می ایستی الله اکبر آن نماز نماز واقعی است. نمازهای ما چه نمازی است؟
سلام برتو به هنگامه ی رکوع وسجود
سلام ما به قیامت سلام ما به قعود
السلام علیک حینَ ترکعُ و تَسجُد
سلام مابه نمازت که چشمه ی نور است
سلام ما قنوتت که غرق در شور است
آقای من سلام بر تو سحرخیز شهر تنهایی،
آقا سحرها کجا بلند می شوی مناجات می کنی؟ تو کدام سرزمین أَ بِرَضْوَى أَوْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًى عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری. یَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِیرَهِ یَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِیئَهِ یَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَهِ، سلام بر تو سحرخیز شهر تنهایی، سلام بر تو که شب زنده دار تقوایی امام زمان، یابن الحسن، یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن.
آقاجانم تو صبح و شام عزادار خیمه ها هستی، لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً، تو صبح و شام عزادار خیمه ها هستی، تو طالب دَم مقتول کربلا هستی. نبودی جد غریبت هی صدا می زد هل مِن ناصر یَنصُرُنی؟ هل من ذابِِ یَذُبُّ عن حرم رسول الله؟ هرچه صدا زد هرچه اصرار کرد به جای اینکه پاسخش را بدهند یابن الحسن سنگ به پیشانی مقدسش زدند. به جای اینکه پاسخش را بدهند تیر به قلب نازنینش زدند. امام زمان حالی داشت جدتان اباعبدالله آنچنان تیر بر قلب او اثر کرد که دیگر نه ذوالجناح تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا طاقت داشت.
یابن الحسن
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد.
با اینکه دست در بدن داشت، حالا ابوالفضل العباس دست هایش از بدن قطع شده بوده با صورت رو زمین آمده. اما اباعبدالله با اینکه دست بر بدن داشت توی تاریخ دارد با صورت بر زمین کربلا آمد. چرا؟ چرا دست هایش را موازی قرار نداد؟
بعضی ارباب مقاتل می گویند: تیر سه شعبه قدرت را از دستانش گرفت. دیگر دست ها بالا نیامد. لذا با صورت رو زمین کربلا افتاد. بنفسی بنَفسی خدودُ فی التُّراب تَعفرَت.
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله.
باسمک الاعظم یا الله
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی
.






