آرامش در زندگی؛ حدیث۳۹؛ شر و شرالناس
۱۴۰۰-۱۱-۱۰ ۱۴۰۲-۰۸-۲۲ ۱۸:۳۲آرامش در زندگی؛ حدیث۳۹؛ شر و شرالناس

آرامش در زندگی؛ حدیث۳۹؛ شر و شرالناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به دست غیر مبادا امیدواری ما *** نیامده است به جز ما کسی به یاری ما
به رنج راه بیامیز تا بیاموزی *** به مشق آبله اسرار پایداری ما
به دوش نعش جوان بردهایم و در تشییع *** ندیده است کسی اشک سوگواری ما
به سربلندی سرویم و استواری کوه *** به رودهای جهان رفته بی قراری ما
نمانده جای شکایت که در پی هر زخم *** بلندتر شده طوفان بردباری ما
بهار آمده اما برای پیروزی *** خوشا که سرخ شود جامهی بهاری ما
شریعتی: سلام میکنم به همهی بینندههای عزیز و نازنینمان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. حاج آقای سعیدی سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای سعیدی: بسم الله الرحمن الرحیم، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم. انشاءالله خداوند در تمام موقعیتهایی که تکلیف بر گردن داریم ما را رو سفید بیرون بیاورد.
شریعتی: انشاءالله حماسه دیگر رقم خواهد خورد. حدیث سی و نهم از چهل حدیث حضرت امام، امروز به بحث شر خواهیم رسید.
شریعتی: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ» برای شما یک چیزی واجب شده است. اصلاً قرآن نمیگوید جنگیدن آسان است. «وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» خیلی چیزها هست شما بدتان میآید و برایتان سخت است اما برای شما خیر است. «وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ» خیلی چیزها را دوست دارید ولی برای شما بد است. سرخ کردنی را در گلودرد دوست دارم ولی برای من بد است. انشاءالله نگاه و قلب و خواست ما به جهت درست باشد، خوبها را بخواهیم. خوب گذشتن را بخواهیم نه خوش گذشتن، خوش گذشتن به معنی خوب گذشتن نیست. پادشاهی بود چند مروارید در دستش داشت و کنار آب ایستاده بود در آب میانداخت. گفتند: چرا مروارید را در رودخانه میاندازی؟ گفت: اگر بدانی چه صدای خوبی دارد وقتی در آب میافتد. خوش نمیگذره! داری سرمایهات را از دست میدهی.
روایت از وجود نازنین رسول خدا(ص) است. بدترین مردم کیست؟ در مورد شر و شرالناس، شیطان صحبت شده است. چرا ما در مورد شیطان صحبت کنیم؟ چون لازمه زندگی است. خطر راه چیست؟ چه شرهایی در کمین ما هستند؟ «مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ» آخرتش را به دنیا میفروشد. آخرت طولانی با دنیای کوتاه، تو به واسطه چیزی که گذرا و فناپذیر است، «وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ» از این بدتر چیست؟ «مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَا غَیْرِهِ» به واسطه دنیای غیرش آخرتش را بفروشد. بخاطر ورثه مال خودش را کثیف میکند و دنبال مال حرام است. قاتلین سیدالشهداء همینطور شدند. حتی پولی که خرج کرده بودند برای اینکه لوازم جنگی بگیرند، همین هم پس داده نشد. ده درهم خرج کردند ابزار جنگی خریدند، وقتی آمدند از بیت المال نفری سه درهم به آنها دادند. آخرتشان بدبخت شدند، دنیایشان هم بدبخت شدند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنَّ شَرَّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَنْ یُکْرَمُ اتِّقَاءَ شَرِّهِ» در روز قیامت یکی از بدترین مردم، کسانی که گرامی داشته میشوند، بخاطر ترس از آنها که شری به ما برسد، یک جایگاه ویژه برایشان قائل هستیم. میترسد فلانی در خانه، پدری در خانه، ولی از ترسش بچهها به او احترام میگذارند و جایگاه دارد. فلانی قلم تندی دارد. رسانهای دستش است، میترسند دیگران اگر انتقاد کنند فردا بیاید. این بدترین آدمها هستند. کسی که بدزبان است. پشت سرمان حرف میزند، شر میرساند. مهمانی را خراب میکند. چقدر پست و لئیم است و این کرامت بدترین کرامت است. اینکه از ترس شر تو، تو را تکریم کنند.
قانون الهی این است که معمولاً این خبرها از آدم گرفته میشود، هوا خالی میشود و طرف خوار میشود. بدترین ذلت را ذلت روز قیامت میگویند. در روایت داریم آدمهای متکبر مثل مورچه محشور میشوند. همه لگدشان میکنند و رد میشوند و آنوقت کسی نمیشنود. خدایا نمیخواهیم احترامی که به واسطه بی ادبی ما باشد. کرامت نفس، کرامت پیامبر اکرم است. در عین تواضع و اوج اخلاق بودن همه دوستش دارند. نامش میآید دل انسان شکفته میشود. «شَرُّ النَّاسِ مَنْ یَتَّقِیهِ النَّاسُ مَخَافَهَ شَرِّهِ» بدترین مردم کسی است که مردم از او بترسند، از خوف شرش از او دوری میکنند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «من یَغُش الناس» کسی که خرده شیشه دارد و کلاه سر مردم میگذارد، کسی که از اعتماد مردم سوء استفاده میکند. از لباس دین و تقوا استفاده میکند برای اینکه لئامت و پستی که دارد به خرد کسی بدهد. به گل مصنوعی عطر بزنی و بفروشی، خیانت کنی، امام سجاد میفرماید: پناه میبرم به تو خدایا که بخواهم سر کسی کلاه بگذارم. من معلم هستم، سر کلاس بگویم: بچهها امروز به کار خود برسید. همه خوشحال میشوند اما تو سرشان کلاه گذاشتی، امروز مطالعه نکردی و درست درس ندادی و این را بچهها شاد شدند اما روز قیامت پای تو گیر است. یک ساعت وقت همه بچهها را تلف کردی. «شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا یَقْبَلُ الْعُذْرَ وَ لَا یُقِیلُ الذَّنْبَ» کسی که عذر دیگران را قبول نمیکند و از خطای دیگران نمیگذرد. آدم سفتی است. از او معذرت میخواهند میگوید: نه، نمیبخشم! خیلی دل شکسته شدم. ولی کسی اگر میخواهد مورد رضای خدا قرار بگیرد باید ببخشد. کسی که دیر میبخشد و عذر را قبول نمیکند این به عنوان شر الناس گفته شده است. بدترین نوع مردم کسی است که پذیرش درست ندارد.
کسی که برایش مهم نباشد، کسی که برایش مهم نیست که مردم او را ببینند در حالی که معصیت میکنند، این را به صورتی در عرف گفته میشود که من همین هستم و اهل فلان گناه هستم، ریا نمیکنم. همین هستم که هستم این جزء بدترین آدمهاست. برای خودش توجیه میکند من ریا نمیکنم، اگر خطایی دارم رو است، همه نگاه میکنند. این جزء بدترین آدمهاست که گناهش را در ملأ انجام میدهد و برایش مهم نیست دیگران خطای او را میبینند. مثل آدمی که آلوده باشد و بگوید: من همین هستم. در مجلس عروسی باید با لباس تمیز بروی که آبروی صاحبخانه را نبری. میگوید: من همینطور هستم! ابایی ندارد و برایشان مهم نیست.
«مَنْ لَا یَشْکُرُ النِّعْمَهَ وَ لَا یَرْعَى الْحُرْمَهَ» کسی که شکر نعمت نمیکند، در باب شکر بود، شکر و تقسیم بندی از منعم یعنی خود خداوند، منعمهای دنیایی، آنهایی که واسطه نعمت به ما هستند، هرکدام از اینها شکر واجب دارند. بدترین مردم کسی است که این شکر را انجام نمیدهد. آنچه در ذهنش تصویر میشود این است که وظیفهاش بود. تشکر را باعث کوچکی و حقارت خود میبیند. این باید حقارت نفس داشته باشد، بزرگی نفس داریم، افرادی که بزرگوار هستند، نوعاً اهل تشکر و خضوع هستند اما کسانی که بزرگی ساختگی دارند، همیشه میترسند. یک سنگ از اینکه بترکد نمیترسد. کسی که شخصیت بادکنکی دارد از همه چیز میترسد. نکند تشکر کنم کوچک شوم، نکند این حرف را بزنم. تکبر دروغ است مثل حباب است. تکبر فقط برای خداست. آدم کریم و بزرگوار تشکر میکند و اتفاقی هم نمیافتد. یعنی دیگری حتی به او فحاشی بکند، بی ادبی بکند، چیزی از این آدم کم نمیشود، او بی مقدار میشود. مردم او را متهم میکنند. «مَنْ لَا یَشْکُرُ النِّعْمَهَ وَ لَا یَرْعَى الْحُرْمَهَ» بدترین مردم کسی است که احترام نگه نمیدارد. نسبت به آبروی دیگران لا ابالی است. یکجا غیبت میشود، اولین وظیفه ما دفاع از آبروی دیگران است. اینجا آبروی کسی میرود، اینجا حرفی میزنند نسبت به او خطایی رخ میدهد. کسی که بی حرمت نسبت به دیگران است، شر الناس شناخته شده است. اگر پرده دری در کسی شکل بگیرد، احترام دیگران را حفظ نکند، خدا هم حرمتش را حفظ نمیکند.
شریعتی: از روزی که حاج آقای سعیدی آمدند قرار شد در مورد آرامش در زندگی صحبت کنیم. تمام نکاتی که در طول این ۳۹ حدیث پشت سر گذاشتیم و نکاتی که زحمت کشیدید گفتید، دانه دانه رمز و راز آرامشی است که گمشده خیلی از ما هست.
حاج آقای سعیدی: دل خدایی میشود و وقتی دل خدایی شد، آرامش در آن شکل میگیرد. کسی که بدگویی بکند، پشت سر دیگران حرف بزند، بدترین مردم کسی است که وقتی جمع میشوند، یکی نباید شروع به حرف زدن میکند. به محض اینکه بعد از سلام علیک با شما میشود، از فلانی چه خبر؟ تمام اینها برای کمبود درونی است. با شکستن پای دیگران میخواهد راه رفتن سریعتری برای خود ایجاد کند. با ریختن آبروی دیگری میخواهد خودش را بالا ببرد. به هدفش در دنیا هم نمیرسد. نوعی کرامت انسانی برایش قائل نیستند. همین آدم وقتی رفت، بگو: فلانی اگر دختر داشتی به این آدم میدهی؟ میگوید: نه، کسی که نسیان احسان میکند و فراموش میکند خیری که در موردش شده است، فلانی دست شما درد نکند، چن سال پیش پول خواستم فلانی به من داد. پنجاه سال پیش اینقدر مادرم را اذیت کردم، خیر را هی تکرار کنی. خیر مالی، علمی را یاد کنیم. از گذشته یاد کنیم. فکر و ذکرت دنبال خوبیها باشد. امیرالمؤمنین میفرماید: کسی که دیگران از شر او ایمن نیستند، دائم میترسند. وقتی حضور داری در جایی دل همه میریزد. وای فلانی آمد! اگر دیدید پشت سرتان یا در حضورتان، اینطور است بدانید خیلی بد هستید. وای فلانی آمد! یکوقت نگرانی یک خیری دارد، یکوقت میگویند: وای فلانی آمد، الآن مجلس را تلخ میکند. باز از امیرالمؤمنین هست که فرمودند: کسی که عیب پوشی از دیگران نمیکند، خیلی آدم بدی است. باید عیبش را بپوشانی، حتی اگر دیدی و متوجه شدی و از شما سؤال کردند نباید عیبش را بگویی، یک موقعیتی هست در خواستگاری، در مورد پسری از شما مشورت میگیرند، اینجا بحث فرق میکند. مثلاً اعتیاد دارد و اگر نگویی خیانت کردی. اما نوعاً این اتفاق نمیافتد و وظیفه ما ستر عیب است. وقتی عیب را علنی بگویی طرف از داشتن این عیب ناراحت نمیشود. مثل بچهای که تغافل میکنی کار خطایی را انجام میدهد. یکوقت مچش را میگیری دستش رو میشود، میگوید: همین که هست، خوب کردم! دیگر نمیتوانی کاری بکنی.
امیرالمؤمنین فرمود: «مَنْ کَانَ مُتَتَبِّعاً لِعُیُوبِ النَّاسِ عَمِیّاً عَنْ مَعَایِبِهِ» (عیون الحکم/ص۲۹۵) کسی که دنبال میکند، عیبجو نسبت به دیگران است. سرک میکشد در کار دیگران، اینها حرام است. عمی کور است، حواسش به عیب خودش نیست. اینها یک صفت هستند و لازمه همدیگر هستند. وقتی عیب جو شدی از خودت غافل میشوی. کی که عیبجویی نسبت به دیگران کند، نمیمیرد تا وقتی به آن عیب گرفتار شود. «مَنْ یَخْشَى النَّاسَ فِی رَبِّهِ وَ لَا یَخْشَى رَبَّهُ فِی النَّاسِ» در مورد کسی که در کارهای مردم بخاطر خدا رعایت میکند، این آدم خوبی است. یعنی خدا را نگاه میکند کارهای مردم را درست انجام میدهد، در کار مردم یکوقت از خدا نترسید. خداترس نبود، در کار مردم وارد شد اما خدا را در نظر نگرفت، این هم به عنوان شر الناس گفته شده است. کسی که به هیچکس اعتماد ندارد و به همه سوء ظن دارد، این یک جور رفتار است، هیچ کس هم قبولش ندارد چون خودش آدم بدی است. وقتی به همه سوء ظن داری یعنی هرکسی از ظن خود شد یار من! یعنی خودت عمل بدی انجام میدهی و همین باعث شده همه را به حساب خود ببینی، همه را بد ببینی. لذا دیگران هم به تو اعتماد ندارند. لذا دیگران هم به تو اعتماد ندارند، عدم اعتماد تو به دیگران به علت این است که خودت بد عمل میکنی. بسیاری از فضایل اخلاقی ما یک فضیلت با دو جنبه هستند.
یکی از بدترین مردم کسی است که فکر کند بهترین مردم است. خودش را از همه بهتر بداند. خدایا من از او بهترم به این دلیل، یکی از روشهای تکبر اظهار تواضع است. روشهای تکبر، علمای اخلاق دارند اظهار تواضع، میخواهم متواضع شناخته شوم، طوری سلام میکند ادای تواضع درمیآورد. خودت میدانی جلوی رسانه هستی و جلوی دوربین داری یک کارهایی انجام میدهی، یکوقت یک نفر است، یکوقت دوربین و هزار چیز دیگر است. «طویل الأمل» کسی که آرزوهای طولانی دارد. دنیا را به اندازه دنیا نمیبیند، خودش را هزار ساله خواهد دید بلکه بیشتر، طویل الأمل میبیند. «سَیِّئَ الْعَمَل» در حالی که عملش بد است،آرزوهای طولانی یا آرزو نسبت به رحمت الهی دارد، آرزوهای بی خود، میگوید: انشاءالله خدا میبخشد. در حالی که کارهایی که میکند همه خلاف آن چیزی است که خدا خواسته است. این با انشاءالله درست نمیشود، بخشیدن و رحمت و رزق جای خود دارد ولی خدا یک تکلیفی هم گردن من انداخته است. باید این تکلیف را انجام بدهی و قابلیت جذب را پیدا کنی. تو یک جوری قابلیت جذب را از بین میبری و نمیگذاری سبقه و رنگ الهی نسبت به تو شکل بگیرد، بعد میگویی خدا رحمان و رحیم است. قرآن هم این را میگوید. چتر را روی سرت گرفتی و میگویی: باران خیلی وسیع است. در صد کیلومتر دارد باران میآید، میشود در یک متر در یک متر من نیاید؟ چتر بگیر به تو باران نمیرسد، تو خودت قابلیت را از خودت سلب کردی و بعد میگویی: باران خیلی زیاد است، چرا یک قطره به من نمیرسد؟ چون خودت مانع ایجاد کردی. قابلیت جذب رحمت را از بین بردی.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الْعُلَمَاءُ إِذَا فَسَدُوا» عالم وقتی فاسد میشود، خطر عمامه و عالم دین، اگر فاسد شد بدترین مردم است. یکوقت فساد من برای خودم است. حضرت آقای فاطمی نیا گفتند: یک وقت یکی آلودگی دارد و شرب خمر دارد، یک گوشی میرود و عمل وقیح را انجام میدهد، گاهی با خودش است ولی یکوقت سر منشأ قرار میگیرد برای یک گروهی، لباس و موقعیت و شناختی که از او به عنوان دیندار دارند، مرجعیت و پشت سری قرار میگیرد.
چو دزدی با چراغ آید *** گزیدهتر برد کالا
اگر عالمی با عنوان علم دین و تبعیت آمد، چون دین در دل خیلیها محبوبیت دارد، باعث فساد عالم خیلی مسائل مختلف دنیا، دنیا طلبی و حرص هست. طلبگی مثل هر علمی نیست. روحانیت شدن مثل هر علمی نیست، خیلی مطلب دارد. مسئول حکومتی قرار گرفتن مثل هر مسئولی نیست، مسئول کارخانه نیست. تو باید درست و غلط رعایت کنی. حلال و حرام تو با دیگری فرق دارد. بر پیغمبر(ص) نماز شب واجب است. برای کسی که مسئول میشود یک چیزهایی واجب و حرامش فرق دارد. سطح دارایی و گرفتنش، استفاده از رانت اطلاعاتی، حرام و حلالش فرق دارد. لذا امیرالمؤمنین میفرماید: این را به عنوان یک طعمه نبین. این اول تکلیف و مسئولیت است. باید خیلی مراقب باشی. آن چیزهایی که برای تو ممنوع است برای مردم عادی ممکن است ممنوع نباشد. اگر نگاهها فرق کرد و مسئولیت به عنوان یک امتیاز حساب شد باید یک تجدید نظری کنیم. یک سختی است، مثل اینکه خیلی از مراجع از مرجعیت فرار میکردند. مرجعیت یعنی فردا باید پاسخ بدهم، یکوقت نماز خودم است و یکوقت باید نماز دو میلیون نفر را پاسخ بدهم. یکوقت اسراف در خانه خودم و یکوقت اسراف در بیت المال است.
کاسبی که خیانت میکند، به تو اعتماد کردند جنس را میخرند، بارها شده خریدم کردم میگویم: از این بخرم؟ میگوید: نه، میگویم: سوا کنم؟ میگوید: خدا میداند خودت سوا کنی راحتتر است ولی من وقتی سوا میکنم علمم نسبت به شما بیشتر است که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است! خوب است آدم اینطور فکر کند. یکی از کارهای شیطان این است که میگوید: کیه الآن این کار را بکند؟ تو همان یکی باش. نفر اول باش و کسی باش که شروع میکنی. پیش برو به فضل خدا، خدا کمکت میکند.
«إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اللَّهِ مَنْ تُکْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِهِ» کسی که مردم از مجالست با او بدشان میآید، بد دهان و بی تربیت است، جمع شدن شر در لسان، اگر بگوییم همه شر کجاست، یک امر نسبی است، دیگر اصل شر را بخواهی پیدا کنی اصلش از همان زبان نشأت میگیرد. بدترین آدمها کسی است که رغبت نکنی نزد او بروی. چون فحاش و بدگو است. گاهی بدگویی نسبت به مقدسات است. لاابالی نسبت به مقدسات است. من و شما در یک حزب سیاسی هستیم، در مسأله اعتقادی با هم اختلاف نظر داریم اما مینشینیم با یک بنده خدایی صحبت میکنیم، بیاییم دست بگذاریم روی قسمتی که با هم مشکل داریم، یا بددهانی کنم، ما حق نداریم بتهای کفار را فحش بدهیم. حالا من این کاندیدا را قبول ندارم و حرفهای بدی به او نسبت بدهم.
شریعتی: نکات خیلی خوبی را شنیدیم. انشاءالله از شر شیاطین و انس و جن در امان باشیم. … نکات پایانی را بفرمایید.
حاج آقای سعیدی: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ»(انبیاء / ۱ ) حساب نزدیک است، روز قیامت نزدیک است. از خطاهای ما این است که روز قیامت و مرگ را دور میبینیم. از چیزهایی که مصلح ماست این است که حساب و کتاب خود را نزدیک ببینیم. «وَ هُمْ فِی غَفْلَهٍ مُعْرِضُونَ» یکی غفلت و حواس پرتی است. در دنیا بازی میکنی و دنیا را بازیچه دیدید. من این را وسیله خیر قرار دادم، شما شروع به بازی کردید. «وَ هُمْ یَلْعَبُونَ،لاهِیَهً قُلُوبُهُمْ» دلهای اینها اهل خوش گذرانی است. بدانید چه خوش و چه بد میگذرد، مهم این است که خوب بگذرد. باید از اهل ذکر و روایت پرسید. خدایا تو را به آبروی امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره، افرادی چون ام ایمن، کسانی بودند که دوستداران پیغمبر بودند و پیغمبر آنها را دوست داشت. سربازی حضرات اهلبیت و پیامبر اکرم(ص) را نصیب همه ما قرار بده و از ادامه غیبت امام زمانمان صرف نظر کن.
شریعتی:
دعایم کن همیشه در پناه این حرم باشم *** که عمری غیر از اینجا هرکجا رفتم پشیمانم!
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدیآریا
موضوع: آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمهالله علیه
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۸/۱۱/۳۰
.






