آرامش در زندگی؛ حدیث۳۲؛ رزق
۱۴۰۰-۱۱-۱۰ ۱۴۰۲-۰۸-۲۳ ۲۰:۳۰آرامش در زندگی؛ حدیث۳۲؛ رزق

آرامش در زندگی؛ حدیث۳۲؛ رزق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پای زخم آلود من طاقت بیاور میرسی *** صبح فردا محضر ارباب بی سر میرسی
صبح فردا پا به پای اشک بانوی دمشق *** با تنی رنجور پابوس برادر میرسی
ای دل بیتاب من آرامشت را حفظ کن *** شک نکن فردا به آن غوغای محشر میرسی
چشم گریانم صبوری کن که پیش از آفتاب *** روبروی صحن گلهای معطر میرسی
چشم در چشم هزار آئینهی بیرق به دوش *** وقت ندبه در حرمهای معطر میرسی
یک قدم مانده به مقتل خوانی سید حکیم *** زیر باران روضهی پاک و منور میرسی
پای تاول ناک من ممنونم از همراهی ات *** ظهر فردا مرقد گلهای پرپر میرسی
رود رود گریه و لبیک و بیرقهای سرخ *** یک ستون مانده به آن دریای احمر میرسی
کربلا وقت اذان ظهر روز اربعین *** لحظهی ذکر مصیبتهای خواهر میرسی
صبح نزدیک است، آری صبح موعود عزیز *** مطمئن هستم به آن روز مقدر میرسی
«صلی الله علیک یا أباعبدالله»
شریعتی: سلام به سیدالشهداء و همه عاشقانی که دلشان امروز کربلاست و این روزها با حال و هوای کربلا زندگی میکنند. انشاءالله زیارت کربلا نصیب شما شود. حاج آقای سعیدی سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای سعیدی: بسم الله الرحمن الرحیم، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم. انشاءالله توفیق عرض ارادت و ادب نسبت به حضرات اهلبیت را تا آخر عمر برای همه ما مستدام قرار بدهد.
شریعتی: خیلیها نمیتوانند به این زیارت بروند، امام صادق فرمود: از دور سه بار سلام کنید و بگویید: «صلی الله علیک یا أباعبدالله» گرمی همه آنهایی است که به هر دلیل نمیتوانند بروند. هفته گذشته بنا شد در مورد رزق و راههای وسعت رزق صحبت کنیم، چه کنیم که رزقهای آسمانی را به سمت خود جلب کنیم.
حاج آقای سعیدی: حدیثی را از حضرت امام بررسی کردیم و به بحث رزق رسیدیم. آنجا امام صادق فرمودند: همانطور که اجل و مرگ انسان در پس انسان هست، رزق هم همینطور است و به این مناسبت وارد مسأله رزق شدیم. بحثمان را با کلام امیرالمؤمنین شروع کنیم. روایت هست که حضرت فرمود: آنجایی که لقمان به پسرش وعظ میکرد، این وعظ هم در قرآن و هم در روایات داریم. یکی از وعظها این است که عبرت بگیر، «کَانَ فِیمَا وَعَظَ بِهِ لُقْمَانُ ابْنَهُ أَنْ قَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ لِیَعْتَبِرْ مَنْ قَصُرَ یَقِینُهُ وَ ضَعُفَتْ نِیَّتُهُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ» برای عبرت گرفتن کسانی که یقینشان به خدا کم میشود و به روزی رسان شک میکنند، اینها مشکلی که پیدا میکنند، خدا چطور برایشان رزق میرساند، روی خدا حساب باز نمیکنند، اینطور عبرت بگیرند. حضرت میفرماید: نگاه کن ببین خدا رزقت را چطور داده است؟ آن موقعی که نه کسبی برایت بود، نه حیله به معنی چاره، به معنی چیزی که حساب و کتابی داشته باشی، حضرت میگوید: نگاه کن خداوند تبارک و تعالی در سه جا به تو رزق میدهد، «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سَیَرْزُقُهُ فِی الْحَالِ الرَّابِعَهِ» یکی «أَمَّا أَوَّلُ ذَلِکَ فَإِنَّهُ کَانَ فِی رَحِمِ أُمِّهِ» در شکم مادرت بودی، مگر آن موقع کاسبی بلد بودی؟ حیله و چارهای بلد بودی؟ آن موقع هنوز خدای رزاق بود و رزق تو را به بهترین وجه میرساند. بخواهی و بفهمی که نیاز داری. فقط نیاز داشتی و حتی فهم نیاز خودت را هم نداشتی.
«یَرْزُقُهُ هُنَاکَ فِی قَرارٍ مَکِینٍ حَیْثُ لَا یُؤْذِیهِ حَرٌّ وَ لَا بَرْدٌ ثُمَّ أَخْرَجَهُ مِنْ ذَلِکَ وَ أَجْرَى لَهُ رِزْقاً مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ» شیر مادر را برایت فراهم کرد. مگر تو خواستی، برنامهریزی کردی؟ «مِنْ کَسْبِ أَبَوَیْهِ» پدر و مادرت نان برایت آوردند و این وسیله رزق تو شد. آنجا که خودت متوجه نبودی و سر سفره نشسته بودی. چطور با میل و رغبت دنبالت کردند. اینها را همان خدایی قرار داد که امروز متکفل رزقت است. «حَتَّى إِذَا کَبِرَ وَ عَقَلَ» تا جایی که بزرگ و عاقل شدی، اگر علامت عقل این بود که آدم به خدا اعتماد کرد درست است اما اگر عاقل شدن و بزرگ شدن به این معنی که تازه اعتماد را از دست داد، خطاست. اینجا مشکل عقلی است.
«وَ اکْتَسَبَ لِنَفْسِهِ ضَاقَ بِهِ أَمْرُهُ وَ ظَنَّ الظُّنُونَ بِرَبِّه» حالا دنبال کار خودت هستی و به مردم کاری نداری. حالا به خدا بدگمان شدی. میگویی: نکند فردا نرسد! خدایی که امروز رسانده فردا هم میرساند. هرچه هم داشته باشی باز وقتی به خدا اعتماد نداری، نگران هستی. حالا این را چطور نگه دارم؟ یکوقت از دستم نرود. اصل این بحث، بحث آرامش در زندگی است که یکی از عوامل مهمی که شیطان میتواند آرامش ما را از بین ببرد، مسأله دغدغهی رزق است. اینکه من خدا را رزاق نبینم. ابزار بیرونی را رزاق ببینم. اینها چون ناپایدار هستند دل من هم ناپایدار میشود. پناه بر خدا!
«وَ جَحَدَ الْحُقُوقَ فِی مَالِهِ وَ قَتَّرَ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ» حالا شروع میکند به خودش و عیالش سخت گرفتن، چرا؟ «مَخَافَهَ إِقْتَارِ» از ترس تنگدستی، از اینکه فردا تنگدست نشود، امروز شروع به سخت گرفتن میکند. «رِزْقٍ وَ سُوءِ یَقِینٍ بِالْخَلَفِ مِنَ اللَّهِ» یقینش به خدا محکم نیست. اضطرابها برای این است که مشکلش با خدا در رزاق بودن حل نشده است. خدایی که دیروز رزق داد، امروز هم رزق میدهد. اما نگرانی تو برای فردا، نگرانیات را به اندازهی یک روز قرار بده نه به اندازهی یکسال، اگر به اندازهی امروزت بود و فردا هم نگران بودی به اندازهی یکسال نگرانی اضافه به خودت کردی، خیلی نگرانی زیادی میشود ولی اگر سال دیگر یا یکسال آینده عمرت به دنیا باشد، خدایی که امروز رزق تو را داد، فردا هم میدهد، اگر نباشد چرا نگرانی روزی که نیستی را میخواهی بخوری؟ این با تقدیر و تدبیر منافات ندارد. باید حواس آدم باشد، نگران نباش و اضطراب نداشته باش.
«إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً» (اسراء/۳۰) خداوند به بعضی بسط رزق میدهد و روزی را زیاد میکند و برای بعضی هم یک مقدار تنگ میگیرد. منتهی هرکس را بخواهد. مشیعت الهی با مشیعت آدمها فرق دارد. یکوقت میگویم: من دلم میخواهد این کار را بکنم، میگویند: دلم میخواهد حرف نشد، باید بگویی: منطقت چیست. ولی «من یشاء» خدا فرق میکند. مشیعت خدا این است یعنی براساس حکمتش، مشیعت خدا عین حکمتش است. ما میگوییم: دلم میخواهد یک بار منفی دارد. خدا بار منفی نیست و «من یشاء» او همه حکیمانه است. خدا بندههایش را میشناسد.
حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند: آخر آیهها را که نگاه میکنید، بگردید در آیه اینها یک بیانی است و علتی است برای خود آیه، در آیه بگردید که کدام حکمت را خداوند بیان میکند که اینجا اشاره به این مطلب دارد. خدا بندههایش را میشناسد. «بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً» خدا میداند باید به چه کسی اضافهتر و به چه کسی کمتر بدهد. حتی جاهایی خدا ابتلاء میآورد، یک جاهایی که خداوند مبتلاء میکند کسانی را که به خداوند اعتماد ندارند کسانی که العیاذ بالله در مسأله رزق یا در مسألهی یقین بد برخورد میکنند، میگوید: خداوند مجازاتی میکند، مجازات چیست؟ یکباره باب رزق را برایشان باز میکند. مجازات خداوند این است. طرف را نزد پزشک میبری میگوید: این پرهیزها را انجام بده، این داروها را بخور. یک جایی میبری، یواش میگویند: ایشان را خانه ببرید و بگذارید راحت باشد. هرچه میخواهد بخورد. یعنی دیگر هیچ کاری نمیشود کرد! لذا از خدا خیر بخواهید و بگویید: خدایا آنچه به خیر و صلاح من است، آنچه تو از من صلاح مرا بهتر میدانی به من عطا کن.
از روایات ما یکی اینکه به خدا اعتماد کنیم. مسألهی توکل و اعتماد به خدا یک مسألهاش رزق است. اما از ابزار استفاده کنیم. اشتباه ما این است که به ابزار توکل میکنیم. فکر میکنیم این واسطهها دارند رزق ما را تأمین میکنند. نه این ابزار فقط وسیله رساندن رزق از جانب خداوند هستند و توکل اصلی نسبت به خود یا رزاق باید باشد. خود خداوند باید باشد و این وسیله را اینطور نگاه نکنیم. گاهی خداوند برای امتحان، رزقها را کم و زیاد میکند. امیرالمؤمنین میفرماید: گاهی رزق کثرت دارد، گاهی کم است اما حکمت و دلیل دارد. خداوند به عدالت این کار را میکند. منتهی هرکس را بخواهد اراده میکند یک ابتلائاتی میآورد. یکی ابتلائش به کثرت است، ببیند نسبت به بقیه چه میکند. به آدمی که فقیر است میگویند: کمک ما کن. میگوید: خودم ندارم، هیچ مسئولیتی هم ندارد. نه مسئولیت تحقیق دارد، واقعاً نمیتواند کمک کند. یکوقت من پول ندارم، نه خمس دارم، نه وجوهات شرعی، اگر داشتم و ندادم چه؟ گناه است، مثل استطاعت در حج است. آقا من پولی ندارم و حج هم بر گردنم نیست. ولی وقتی آمد عام الحج، آن سالی که حج برایت واجب شد، آنوقت باید بروی و لحظه لحظهای که نمیروی، گناه میکنی. وقتی حج نرفتی یهود امت از دنیا میروی، ولی آنکه فقیر است نه. لذا خیلی از آرزوهای اخروی برای بعد از مرگ این اتفاق میافتد که میگویند: کاش نداشتیم، حالا که داشتیم و مسئولیت داشتیم و عمل نکردیم، حالا دست روی دست زدن و حسرت خوردن است.
حضرت علی(ع) میفرمایند: «و اعلموا انّما اموالکم و اولادکم فتنه» حضرت اینجا ذیل همین آیه میفرماید: «أَنَّهُ یَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ لِیَتَبَیَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِیَ بِقِسْمِهِ» برای اینکه اختبار باشد، ببینیم کدام یک از شما خشمگین هستید از رزق، یعنی راضی به رضای خدا نیست و کدام یک راضی به قسمتش هست. اما یک اسبابی داریم که رزق را فراوان میکند، جلب رزق میکند. یازده سبب هست که یکی بحث برّ است. دست به خیر بودن و آدم خوبی بودن. خیلی وقتها از بیرون میبینیم فلانی خیلی آدم خوبی است، نماز و روزه، چطور رزقش اینقدر تنگ است؟ چطور در سختی است؟ یکوقت میبینید خوب ماندن او وابسته به همین رزق کم بودن است و تقدیر رزقش است. یعنی اگر این مسأله از بین برود، خوب بودنش هم از بین میرود و دائم از خدا میخواهد که خدایا برای من رزق بخواه و رزق زیاد برای تو مناسب نیست. دست به خیر بودن، زیارت در رزق دارد. انشاءالله خدا به اندازه لیاقتمان به ما رزق بدهد و انشاءالله لیاقت را هم رزق ما قرار بدهد.
حسن الخلق؛ خوش اخلاقی، با اهل خانواده، دایرههای حسن خلق اول باید با خانواده باشد. با اطرافیانم چطور رفتار میکنم. گاهی میگویند: این بیرون از خانه میخندد ولی درون خانه بداخلاق است. حسن خلق خیلی کلید مهمی است. خوش اخلاقی هم رزق مادی و هم رزق معنوی را زیاد میکند. حال خوشی برای عبادت پیدا میکنیم. پیغمبر اکرم(ص) همه اسلحهای که خدا برای تبلیغ به او داد، این حسن خلقش بود، خلق عظیمش بود. انشاءالله خدا همه ما را در موقعیتهای مختلف، مسألهی خوش اخلاقی را برای ما بیاورد. از روایت بعدی «التَّسَهُّلُ» آسان گرفتن، سخت نگیرید. یکوقت آدم حساب و کتابش دقیق است، اما وقتی میخواهی ببخشی درست ببخش. موقعی که میخواهی سخت نگیری، اینقدر از کارش کم گذاشته است، تذکر بده ولی در تنگنا قرار نده. خداوند تسهل را دوست دارد ولی سختگیری فساد اخلاقی میآورد. هرکدام اندازه و خطکش دارد. اگر میتوانی به کسی مهلت بده، مخصوصاً در بحث اجارهها که خیلی در زندگی ما برکت میآورد. برکت از اصل رزق مهمتر است. همانطور که دوست دارم خدا به من مهلت بدهد برای بازگشت، مهلت بدهم به کسی که مستأجر است. یکوقت طرف سوء استفاده میکند و این بحث دیگری است. مورد سوم بحث آسانگیری و سهل گیری است.
اطعام کردن؛ حواسمان باشد، ضیافت و مهمانی. خوراندن به دیگران، اطعام رزق را جذب میکند. یکوقتی که میبینید وضع مالی شما خوب نیست سفرهای بیاندازید و مهمانی بدهید. مهمان با خودش برکت میآورد و بسیاری از شرور و مشکلات را میبرند. هم جلب قلب و هم جلب روزی میکند. اثراتی که صله رحم دارد را با خودش میآورد. یکوقت مهمانی میدهید و خانه شما میآیند، یکوقت کسی را که موقعیت مناسبی ندارد را طوری به او میرسانم ولی این رساندن هم هنر میخواهد. شخصیت طرف زیر سؤال نرود. غیر مستقیم باشد طوری که آبرو و عزتش حفظ شود. امیرالمؤمنین فرمود: «مُوَاسَاهُ الْأَخِ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ» کمک رسانی و دستگیری از دیگران، این مشکل خودش است در دینمان نداریم. باید یک جاهایی دست بگیری، حتی جایی که دستت نمیرسد، راضی به مشکل دیگری نباش. خدایا من هیچ کاری نمیتوانم بکنم، هیچی از دستم برنمیآید. خدایا مشکل این آدم را حل کن. اگر قبول داریم دعا اثر دارد، اگر قبول داریم «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» پس همین دعای من کار میکند. در مرحلهی عملی چه کار میکنیم؟ اگر به تو گفت: ندارم و مشکل دارم، تو گفتی: مشکل خودت است. اگر گفت: نمیتوانم، گفتی مشکل خودت است. یکوقت یک جاهایی مشکل خودت میشود و خدا میگوید: بیا حلش کن! در روایت داریم خداوند با بندههایش طوری رفتار میکند که بندهها با هم رفتار میکنند. مگر ما مشکل اختصاصی داریم؟ نه، همه ما نسبت به دیگران مسئول هستیم. اگر حسش را از دست دادیم، خودمان را بالاتر دیدیم، خودمان را سوا دیدیم، آنوقت از آدمیت افتادیم. دیگر هیچی برای ما باقی نمیماند. خودم میشوم و خودخواهیهای خودم، خودم را مالک همه چیز میبینم. مشکلات دیگران به من ربطی ندارد، میخواستی این کار را نکنی! اصلاً اشتباه کرد، الآن مسئولیت تو چیست؟ مثل اینکه در بیمارستان رئیس اورژانس ایستاده، نگاه میکند مریض بدحالی را آوردند، میخواست این کار را نکند، نباید این کار را میکرد!جای این حرفها نیست. مسئولیت ما در دنیا شماتت دیگران نیست. یکوقت نصیحت است جای خودش است، مسئول اورژانس وسط خونریزی طرف شروع به نصیحت کند. نه! باید جایش باشد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: رد امانت به اهلش؛ حواسمان باشد، یکوقت وقت برنامه ما امانت مردم است. مردم نشستند اینجا چیزی یاد بگیرند. ببینیم چه چیزی در اختیارشان قرار میدهیم. این حقوقی که من میگیرم، اینجا نشستم، در اتاقم بسته باشد و جواب هیچکس را ندهم، بگویم: دارم کار میکنم، یک مقدار شاید باورشان شود اما او را که نمیشود گول زد. این امانتی که به دست شما دادند، اینجایی که نشستم و دارم حقوق میگیرم. تک تک این افراد از پولی که همه مسلمین میدهند من ارتزاق میکنم. اگر امانتداری نکنم به اینها مدیون هستم. یکوقت معلم سر کلاس است، بچههای مردم دست شما امانت هستند. خوب درس ندادی، مطالعه نکردی. این بچهها امانت مردم بودند. قطره قطرهای که از بیت المال نصیب ما میشود، امانت است. جسم و جان ما امانت الهی است. یک روزی از ما میگیرند. خوش به سعادت کسی که دنیا را امانت دید. خوش به سعادت مادر و پدر شهدا که بچههای خود را امانت الهی دیدند. یکی از مادران شهداء آمده بودند خبر بدهند، فرزند شما شهید شده است. میگفت: اینقدر اضطراب داشتیم چطور مقدمه بچینیم. ایشان میگفت: مادرشان ما را دلداری میداد، امانت خداست، خدا داده و خدا هم گرفته است. برعکس شد! به جای دلداری دادن او ما را دلداری میداد.
امام باقر(ع) فرمود: «عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ لِإِخْوَانِکَ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فَإِنَّهُ یَهِیلُ الرِّزْقَ یَقُولُهَا ثَلَاثاً» برای برادران مؤمنت دعا کن، برای وسعت رزق پشت سرشان دعا کن. در موقعی که پشت سر دیگری است، وقت نماز شب که به چهل مؤمن دعا میکنی، وقتی که او نیست و خدا هست و شما هست، اگر به یادش بودی این هنر است. پشت سرش دعا کن و برایش خیر بخواه. خدایا وسعت رزق بده، خدایا کمکش کن، خدایا شیطان را از او دور کن. این رزق ما را زیاد میکند. مورد هشتم اینکه پیامبر (ص) فرمود: ادامه و استدامت بر طهارت داشته باش. طهارت به معنای شرعی یعنی با وضو باش، پاک باش. لباس نجس پوشیدن گناه ندارد و همیشه با وضو بودن واجب نیست. عوامل وسعت رزق را میگوییم، خدا دوست دارد آدم مطهر را، کسی که تمیز و پاک است، یکوقت مشکلاتی دارد، پرستار بیمارستان است و نمیتواند دائماً پاک باشد. تا مقداری که مقدور است. صبح بیدار میشوی و صورتت را میشویی. این وضو را داشته باش. این اثر دارد. چه کار کنم دائم الوضو باشم؟
یکوقت یکی از اساتید ما گفت: تصمیم بگیرید یک هفته با وضو باشید بقیهاش را نه، تصمیم گرفتیم یک هفته با وضو باشیم. یک هفته الآن شد ۲۵ سال که با وضو هستیم. یکوقتهایی شیطان چیزهایی را جلوی چشم آدم بزرگ جلوه میدهد. بندگی خدا اینقدر سخت نیست ولی از بیرون چشم آدم را میترساند، چند ثانیه طول میکشد اما خدا آدم پاک را دوست دارد. یکی از چیزهایی که رزق آدم را زیاد میکند، با طهارت و با وضو بودن است. باز حضرت فرمودند، عبارت نهم از حضرت رسول(ص)، «وَ أَکْثِرُوا مِنَ الصَّدَقَهِ تُرْزَقُوا» زیاد صدقه بدهید. صدقه رفع بلا میکند. بعضی از مواقع این کم بودن رزق ما یک بلاست که بر سر آدم میآید، سعی کنیم با صدقه رفع مانع و بلاء کنیم. صدقه را شیطان میگوید: نکند خودت هم فقیر شوی و رزقت را کم کند. باید در دهان شیطان زد! حضرات اهلبیت تعهد آوردند که خدا این رزق را برمیگرداند. آنچه در راه خدا دادی، خدا برمیگرداند. در روایت خمس میفرماید: خمس مالی نیست که از مال انسان خارج میشود، چیزی است که خدا تعهد کرده بیشتر آن را برمیگرداند. چطور وقتی پول میدهیم خوشحال هستیم که جنس را میگیریم، اگر به خدا گفتی: خدایا به تو اطمینان دارم. دارم حق سائل و محرومی که خودت گفتی در مال من هست، میدهم و میدانم برمیگردانی. تکلیف من است اما میدانم که شیرینش برمیگردد اما اگر این مال با مال من مخلوط شد، حاضر هستیم مال بندگان خدا با مال شما مخلوط شود؟ شما غذا میخوری، یک مقداری از غذای دیگران در غذایت بریزی و هم بزنی. مال خدا را از مالمان خارج کنیم. شیطان همینجا در وجوهات شرعیه سراغ آدم میآید. مواظب باش که با حرف شیطان چطور برخورد میکنی.
کجای قرآن خمس آمده است؟ خمس در قرآن آمده است. چه کسی گفته که همه احکام شرعی از قرآن هست؟ کتاب، سنت، عقل، اجماع، منابع شرعی ما، کجای قرآن آمده نماز صبح دو رکعت است؟ این عبارت درستی نیست! تمام اینها منابع ما هستند. برای شانه خالی کردن از تکالیف شرعی به اصل قرآن و اهلبیت تعرض نشود. «وَ الزَّکَاهُ تَزِیدُ فِی الرِّزْقِ» هم عنوان خاصی شرعی میتوانیم بگوییم، گندم و جو و خرما و کشمش و گاو و گوسفند که بر آنها زکات تعلق میگیرید و این خودش زیادت رزق میآورد و گاهی زیادت رزق به رفع مانع رزق است. یعنی آفت نمیزند. مشکل ایجاد نمیشود. گاهی زاد و ولدشان زیاد میشود و درآمدت زیاد میشود. گاهی اسباب زیادت رزق را داری و خدا رزق را مقدر میکند. چون از آن طرف رزق معنوی به شما میدهد. آنوقت نماز اول وقتت از تو گرفته میشود.
شریعتی: آنچه مهم است این است که وظیفه داریم تکلیفمان را انجام بدهیم و تسلیم باشیم.
حاج آقای سعیدی: امیرالمؤمنین فرمود: «وَ مَنْ حَسُنَتْ نِیَّتُهُ زِیدَ فِی رِزْقِهِ» حسن نیت داشتن، چه حسن نیت نسبت به خداوند و چه حسن نیت نسبت به بندههای خداوند، دلت بخواهد اینکه دارد جنس تو را از مغازه میخرد، خیرش را ببیند. ته دلت نباشد که جنس را انداختیم رفت. واقعاً وقتی از شما میپرسد: بخرم یا نه؟ نیتت خالص باشد. اینکه میخواهم بفروشم خیر این هست یا نه؟
شریعتی: دعا کنیم «اللهم ارزقنی رزقاً حلالاً طیباً واسعاً» انشاءالله بهترین رزقهای مادی و معنوی نصیب دوستان ما شود. … مطلع شدیم یکی از مبلغین خوب و عزیز ما، حاج آقای دانشمند والدهی گرانقدرشان را از دست دادند. برنامه سمت خدا، به ایشان تسلیت میگوید. انشاءالله روحشان مهمان سفرهی حضرت زهرا(س) باشد. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای سعیدی: «فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ» اولادشان، اموالشان، اهل کفر بعضی مواقع زیادتشان چشمگیر است. «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ» خدا اراده کرده، «لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا» خدا میخواهد با همینها عذابشان کند. فکر نکنیم اینها لزوماً نعمت است. آیهی ۵۵ سوره توبه اطمینان و حالتی برای ما میآورد و حالت تعجب و شگفتآور مال آنها در ذهن آدم اینطور اتفاق میافتد. انشاءالله خدا همه ما را نسبت به آنچه داریم قانع قرار بدهد و وسعت رزق مادی و معنوی برای ما قرار بدهد.در ابن ابی الحدید شرحی بر نهجالبلاغه هست که از محمد بن ابی بکر اینطور نقل میکند که ایشان با اینکه برای ولایت مصر فرستاده شده بسیار قوی بودند به مردم سفارش میکردند چنانکه خلافی از حق از من دیدید، حتماً تذکر بدهید. این را به مردم میگفتند. یک ولی که تراز است و امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه نقل کردند: «ولداً ناصحاً عاملاً کادحاً سیفاً قاطعاً» چطور امیرالمؤمنین در مورد او صحبت میکند، ابن ابی الحدید میگوید: این آدم طوری است که به همه میگوید: مرا نصیحت کنید، اگر خلاف حق میبینید بگویید. یک موقع ممکن است برای من چیزی پیش بیاید به نظرم بیاید حق با من است، جزء شرطه الخمیس بودند، پنج نفری که نگهبان امیرالمؤمنین(ع) بودند، یاران همیشگی حضرت بودند و مسلح بودند و کنار حضرت بودند. اجرای حدود الهی داشتند، حفظ امنیت حضرت با آنها بود لذا توطئهای که برای شهادت حضرت کشید در موقعیتی بود که حضرت در نماز باشد، وگرنه دستیابی به حضرت علی(ع) امکان نداشت بخاطر حفاظتی که برای حفظ جان حضرت بود. اینها جزء حفاظت امنیت شبانه کوفه بودند. جلب نیروها برای جنگ و اینها کارشناس جنگی بودند. نیروهایی که به درد جنگ میخوردند را آموزش میدادند و آدم کارآیی بود و اینها چگونه بازوان امیرالمؤمنین را قطع کردند که حضرت خیلی غصه میخورند وقتی محمد بن ابی بکر به شهادت میرسد. انشاءالله خدا ما را از یاران امیرالمؤمنین قرار بدهد.
شریعتی: امروز صحبت از رزق شد و رزق خیلیها زیارت اربعین است، اگر توفیقی باشد انشاءالله روز شنبه از کربلای معلی در خدمت دوستان خواهیم بود. اگر توصیهای هست بفرمایید.
حاج آقای سعیدی: این مسألهی اربعین واقعاً محشر است، این همه آدم به یک جهت و به یک قبله حرکت میکنند. حسین مصباح الهدی و سفینه النجاه است. از همه قشری هستند، خبر مهمی است و همه دنیا در نظاره هستند. این مسأله خار به چشم دشمنان است. انشاءالله خدا توفیق بدهد آنهایی که جا ماندند هم آرزوی رفتن در دلشان داشته باشند و در کاروانهایی که از سمت میدان امام حسین به سمت حرم عبدالعظیم هم حرکت میکنند، شرکت کنند.
شریعتی:
ستون یک هزار و چهارصد یعنی سلام آقا *** سلام ای تشنه لب ای بی کفن ای مانده بر صحرا
السلام علیک یا أبا عبدالله…
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدیآریا
موضوع: آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمهالله علیه
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۸/۰۷/۲۴
.






