آرامش در زندگی؛ حدیث۱۲؛ نماز شب و تقوا
۱۴۰۰-۱۱-۱۰ ۱۴۰۲-۰۸-۲۸ ۱۷:۰۷آرامش در زندگی؛ حدیث۱۲؛ نماز شب و تقوا

آرامش در زندگی؛ حدیث۱۲؛ نماز شب و تقوا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از بلبلان هماره پیام تو را شنید *** گل جامه چاک کرد چو نام تو را شنید
رونق نداشت گلشن ایران بدون تو *** سرسبز شد همین که سلام تو را شنید
این خاک زیر پای تو بستان شیعه شد *** وقتی دلیل محکم گام تو را شنید
هرکس که برد توشهای از بوستان علم *** فقه تو را شناخت، کلام تو را شنید
هرجا دلی پرید به شوق نگاه دوست *** آوازهی کبوتر بام تو را شنید
از شرق روی گندم ری سرخ شد دمی *** کز تو حدیث قتل امام تو را شنید
شریعتی: سلام میکنیم به حضرت عبدالعظیم حسنی که امروز بزرگداشت مقام شامخ این عالم جلیل القدر و این امامزادهی واجب التعظیم است. سلام میکنم به همه بینندههای خوب و شنوندههای نازنینمان، به سمت خدای امروز خوش آمدید. خوشا به حال کسانی که قدر حضرت عبدالعظیم را در تهران میدانند و یا از اقصی نقاط کشور به محضر حضرت عبدالعظیم مشرف میشوند. فرمود: «أنت ولینا حقاًّ» و این مدال افتخار را حضرت عبدالعظیم با تقوا و علمشان از معصومین(ع) دریافت کردند. حاج آقای سعیدی سلام علیکم، خیلی خوش آمدید
حاج آقای سعیدی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم. انشاءالله این ایام برای همه باعث برکت باشد.
شریعتی: هفته گذشته حدیث دوازدهم از چهل حدیث حضرت امام را با هم مرور کردیم، نکات خیلی خوبی را شنیدیم. از تفکر و تدبر گفتیم، به فرازهای دیگر آن روایت نورانی رسیدیم که از نماز شب و تقوا برای ما میگویند.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ *** از یمن دعای شب و ورد سحری بود
حاج آقای سعیدی: حدیث ما از وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) بود، به این معنا که حضرت دائماً این را میفرمودند و زیاد میفرمودند. بحث تفکر را بیان کردیم، بحث فضیلت بیداری شب که نماز شب یکی از موردها و مصادیق بیداری شب هست. خود بیدار بودن سحر و اینکه انسان از خودش خبر داشته باشد. خدا آقای مجتهدی را رحمت کند، میفرمود: اگر کسی سحر ندارد، از خود خبر ندارد. کسی که سحر ندارد نمیفهمد در عالم چه خبر است. آن زمان بیداری موضوعیت دارد. بیداری شب، زیبایی لحظات شب باعث یکسری اثرات میشود که در جاهای دیگر این اثرات نیست. یک خودمانی بودن با خدا ایجاد میکند. خیلی حس صمیمیت آدم را با خدا زیاد میکند. وقتی آدم با معشوق تنهاست و حرف میزند آن چیزهایی که تو را مشغول میکند، روشن بودن تلویزیون و رفت و آمد نیست. تو فقط برای او آمدی، در جا نماز و هرجا هستی خلوت کنی و با او حرف بزنی. خدایا من هستم و خودت، تنها! در بحث بیداری شب اهلبیت(ع) چند چیز را به ما آموزش دادند. امام سجاد(ع) در دعای ۳۲ صحیفه سجادیه دارد که بعد از نماز اینطور دعا میکردند. چند چیز را در وقت سحر به ما آموزش دادند، یکی اعتراف به نعمتهای خداست. خدایا تو اینطور به من نعمت دادی. اینطور مرا گرامی داشتی. در دعای عرفه امام حسین چقدر زیبا پشت سر هم میچینند. خدایا تو منزه هستی از تمام چیزهایی که در ذهن من میآید. خدایا تو پاک هستی و تو به من نعمت دادی. بعد شروع میکنی میگویی: من چه کسی هستم؟ خدایا من همان هستم که گناه برای من است. معصیت برای من است. در دعای پنجاه صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) در مورد خشم و دوری از غضب الهی میفرماید: خدایا اگر مجازاتم هم بکنی حق است و عین عدل است. ولی خدایا این را ببخش و عفو کن. در مناجاتها من خیلی به امام سجاد ارجاع میدهم چون امام سجاد(ع) زین العابدین است. زینت بندههاست و عبادت کنندههاست. کلامش بوی معرفت و شناخت میدهد و ما به اندازه قطره استفاده میکنیم. نزد امام سجاد آمدند و گفتند: چقدر شما اهل عبادت هستید، مثل پدرتان و جدتان علی هستید. حضرت فرمود: مرا مقایسه نکنید! من کجا و امیرالمؤمنین کجا! در شب بیداری مطلبی که اول عرض کردیم این است که خدا را معرفی کن و خودت را معرفی کن. من اهل ظلم هستم ولی تو «لا اله الا الله» هستی و پاک و منزه هستی. این روش راز و نیاز شد.
در نماز شب یک احکامی دارد که یکی از بهترین کارهایی است که در سحر میشود ایجاد کرد، وقت نماز شب از حیث احکام از زمانی که نیمه شب شرعی باشد تا زمانی که اذان صبح میشود، وقتش است. بهتر است که در آخر وقت خوانده شود. نزدیک سحر و نزدیک نماز صبح خوانده شود. کسی نمیتواند همان اول شب بخواند، قبل از اینکه بخوابد، زمانی که وقت خواندن نماز عشاء تمام میشود، شروع کند. حدود هشت تا ده دقیقه طول میکشد. نگاه کن در روز چقدر برای فلان شبکه اجتماعی وقت میگذاری. برای ارتباط با مردم چقدر وقت میگذاری؟ برای ارتباط با خدا هم همان قدر وقت بگذارید. خدا این را دوست دارد و مقام محمود میدهد. خودش گفته است یک مقام پسندیده جایزه نماز شب است. واجب هم نیست الا برای وجود نازنین پیامبر اکرم، برای ما مستحب است اما بعضی مستحبها خیلی ویژه است. نماز شب جزء آنهاست. بیداری سحر جزء آنهاست و حالت سازندگی دارد. در فضایل اخلاقی ما میگویند: خیلی از رذایل اخلاقی را دور میکند و از خواصش دور کردن کبر از آدم است. شب که بیدار میشوی با خدا حرف میزنی خدا به تو توفیق میدهد و این را باید چشیده باشی، وقتی میچشی، حضرت امام میگوید: اولش سخت است ولی بعد دیگر معتادش میشوی و نمیتوانی ترک کنی. میگویی: کی میشود صبح شود و سحر شود و بلند شوی حرف بزنی و دوباره همان جوابها را بشنوی. جواب شنیدنهای ما یکوقت با گوشمان است، سلام میکنیم، علیک السلام! یکوقت با حالمان است، با خدا حرف میزنی میبینی حالت عوض شد. اشک در چشمت آمد، میبینی نه خیلی داری پرواز میکنی. معراجی که میگویند، مصداق بارزش شاید در نماز شب باشد. علما و بزرگان ما توصیه میکنند که دنیا میخواهی و آخرت میخواهی نماز شب! بزرگان ما مثل علامه طباطبایی و آقای قاضی(ره) توصیه میکردند.
روایت داریم که پیامبر اکرم(ص) به جبرئیل فرمودند: «عِظنی» مرا نصیحت کن. «فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ عِشْ مَا شِئْتَ فَإِنَّکَ مَیِّتٌ» هرچه زندگی کنیم بالاخره میت هستی و از دنیا میروی. «وَ أَحْبِبْ مَا شِئْتَ فَإِنَّکَ مُفَارِقُهُ» زیاد هم دوست داشته باشی بالاخره یک روز جدایی اتفاق میافتد. «وَ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنَّکَ مُلَاقِیهِ» هرچیزی میخواهی انجام بدهی در روز قیامت ملاقات میکنی، میبینی اثر عمل توست و آن روز اثر عملت را میبینی. «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ صَلَاتُهُ بِاللَّیْلِ» بدان که شرافت مؤمن، ایمانش آنجا متبلور میشود و میدرخشد که قیام لیل داشته باشد. شب زنده دار و بیدار باشد. «وَ عِزُّهُ کَفُّ الْأَذَى عَنِ النَّاسِ» (فقیه/ ج ۱/ ص ۴۷۱) عزت مؤمن هم این است که چشمش به دست مردم نباشد.
حدیث دیگر که حضرت حالتهای نماز شب را میفرماید: «فمن رزق صلاه اللیل» کسی که رزقش شود، نماز شب هم رزق ماست، «من عبدٍ أو أمتٍ قام الله مخلصاً» یکی از صفتها این است که خدایا قط برای تو، با اخلاص نماز شب بخوان. «فتوضأ» یک وضوی با نشاط گرفتن، با نیت صادق نزد خدا برو. آقای مجتهدی میگویند: یکی از بزرگان برای نماز شب بیدار شد. شروع کرد با خدا حرف زدن، یکوقت نیت کرد و گفت: خدایا این نه برای حاجتی است و نه برای ترس از جهنم. این برای خودت است. ایشان به خواب رفت و در عالم رؤیا دید، گفت: فلانی چقدر دیر آمدی؟ آمدن در خانه ما همین خالصاً بود. برای خود ما بیا، خدایی ما اینقدر میارزد که در خانه ما بیایی و یک اشکی بریزی. یک حرفی بزنی، «بنیه صادقه و قلبٍ سلیم» با قلب سالم که خرده شیشه درونش نباشد. با بدن خاشع که غرور در آن نباشد و چشم پر از اشک، اینها صفت آدم نماز شب خوان است. اتفاق نیفتاد، ترکش نکن.
شیطان یک کاری میکند، یکی از شاگردان با واسطه مرحوم آیت الله قاضی این را برای من میفرمودند، میگفت: در نماز حواست پرت میشود. رکعت اول گذشت، نمازم چه شد؟ اعصابت خرد میشود، ای داد بیداد، نمازم را چه کنم؟ با این اعصاب خرد تا آخر نماز میروی. یعنی کل نمازت رفت. راه حل، ایشان گفت: رکعت اول رفت، دیگر الآن از این به بعد چه؟ از اینجا حواسم را جمع میکنم. خود همین اعصاب خردی فکر میکنی مقدس است، فکر میکنی خیلی ناراحت شدم از اینکه حواسم پرت است، خوب بقیه را داری. همین ناراحتی، آخ چه شد. بقیه نمازت را هم از دست میدهی. در کلاس هستی، استاد دارد درس میپرسد، جواب میدهی. یکی از پشت شیشه دارد حواست را پرت میکند. اگر نگاهش کنی تا آخر حواست پرت است. ولی داری به استاد نگاه میکنی، حواست را پرت کرد یک سؤال را غلط جواب دادی، یک رکعت رفت. برگرد و دیگر به آن توجه نکن. بعضی مواقع نگرانیهای ما نسبت به مسائل عبادیمان خودش کار شیطان است. میگوییم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بفهمیم چه میگوییم. زیرک است و هزاران سال تجربه دارد. تمام هم و غمش گرفتن حضور قلب از من است. امشب نماز شب خواندم و حال خوشی نداشتم. ولش کن این چیزها برای تو نیست. فردای تو را زمین میزند، انشاءالله خدا فردا بهترش را به من میدهد. فقط با امید میشود کمر شیطان را شکست.
کار شیطان ایجاد نا امیدی است. ای بابا، این همه نماز خواندی چه شد؟ حضرت ابراهیم به ما یاد داد شیطان را با سنگ بزنیم. ولم کن! دارم کارم را انجام میدهم. اهلبیت گفتند: این نماز شب است، چشم! خدا حالش را دا الحمدلله، نداد آنقدر پافشاری میکنم که بهترش را به من بدهد. این یعنی امیدواری! این خاصیت آدمهایی بود که حالت نماز شب دارند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الرَّکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا» (عللالشرائع، ج ۲، ص ۳۶۳) دو رکعت در دل شب، در نیمه شب، از همه چیزی که در دنیا هست برای من دوست داشتنیتر است. ملاک دوست داشتن پیغمبر نفس است، یا نه خدایی است. «ما ینطق عن الهوی» است. دوست داشتنش هم زیباست. بهترینها را او دوست دارد. جابر بن عبدالله انصاری میگوید: از پیغمبر شنیدم، خدا ابراهیم(ع) را خلیل نگرفت الا به دو صفت، «الا لاطعام الطعام» دستگیری از مردم، اهل سخاوت بود. «و الصلاه باللیل» نماز در شب، «والناس نیام» در حالی که مردم در خواب هستند. این دو باعث خلیل شدن با خدا میشود. قرآن میگوید: نتیجه نماز شبت را «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» (سجده/۱۷) کسی نمیداند چه جایزهای دارد. انشاءالله خدا قسمت همه ما بکند.
قسمت سوم حدیث، وجود نازنین امیرالمؤمنین فرمودند، کلمهی تقوا، نگهداری و نگهداشتن، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم» (حجرات/۱۳) آن کسی که خدا از همه بیشتر دوستش دارد و گرامی میدارد، باتقوا ترین شماست. معلوم است تقوا درجه دارد. نگه داشتن از محرمات است، این را میگویند: تقوای عامه، آنجایی که خدا خط قرمز مشخص کرده، نگهداری است. خدایا به احترام تو وارد نمیشوم، دوست دارم نه، دوست داریم، میل داریم، همه چیز هست اما خدایا همه چیز را کنار میگذارم، آنچه تو میپسندی، چون تو گفتی. هوا و خواست تو را به تمام خواست خودم ترجیح میدهم، این ایثار و ترجیح اصل تقواست. محرمات را جلوگیری میکنم، از آنهایی که اشتها دارم، اینها میشود تقوای خاصه، از لذایذ دنیایی، محرمات حل شد، بعد میرویم مشتهیات، بعد طبقه سومی از تقوا نقل میکند و حضرت امام میفرماید: اصلاً هیچی در دنیا برایش جذاب نیست و دنیا را طور دیگری میبیند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: حکومت دنیای شما و دنیای شما برای من آب بینی بز است. دید و نگاه عوض میشود. انشاءالله به برکت این کلماتی که از اهلبیت(ع) میگوییم ذائقه ما عوض شود. تا نمردیم در این دنیا مزه تقوا را بچشیم، مزه آدم بودن و عبد بودن را بچشیم. اینقدر خوش طعم است.
در بیان تقوای عامه ایشان میگوید: خودت را نگهداری. صحت و سقم است، مریضی برای آدمها اتفاق میافتد، بدن ما یک خاصیتی دارد، گلبول سفید دارد و جلوگیری از بیماری دارد. با مریضی میجنگد. اما نفس ما برعکس است، «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوء» (یوسف/۵۳) بدن خود ایمنی دارد، این خود درگیری دارد، فکر کن محرمات را هم در اختیارش بگذاری. دیگر چه میشود؟ سریع شروع به حرکت کردن میکند و بعد هم قانع نمیشود. تازه این سوخت درونی را گفتی، از بیرون هم شیطان تشویق میکند. بدو در مسیر ضلالت و گمراهی! فلاح و رستگاری این است. حضرت امام میفرماید: انسان اثر تقوا را در لحظه مرگ میبیند که چقدر بیتقوایی برایش مرگ سختی میآورد. چون اصل بیتقوایی برای گره خوردن با دنیاست. مزهدار شدن دنیاست، بعد که مزهدار شد و معتاد شد، مخدر استفاده کرد، درد میکشد از اینکه مخدر نیست. چون موقع مرگ لحظهای است که تمام مریضیهای بدن از آدم گرفته میشود. دیگر هیچ دردی نیست. اما لحظه مرگ موقعی است که تمام دردهایی که در دنیا ایجاد کرده بودی سراغت میآید. حسد داشتی، کبر داشتی، حق الناس داشتی، تازه سراغت میآید. مفارقت از درد دنیا و گرفتاری به درد آخرت لحظه مرگ میشود. حضرات اهلبیت(ع) اینقدر در مورد مرگ صحبت کردند، روایت ذوالقرنین دارد که میگوید: یک جایی ایشان رفتند پرسیدند: شما چطور هستید؟ نیاز به نصیحت دارید؟ گفتند: نه، ما قبر پدرانمان را مقابل خانههایمان قرار دادیم. هر روز که بیرون میآییم نگاه میکنیم، اینجا جایگاه ماست. پدر من قویتر و گرامیتر از من بود، او رفت. من هم رفتنی هستم! «کفی بالموت واعظا» این نصیحت کننده میشود.
در مسأله تقوای عامه میگوید: سعی کند که خودش را در تمام محرمات نگه دارد. محرم یعنی چه؟ حرام یعنی چه؟ آن چیزی است که او نمیپسندد. نپسندیدن خدا به این معنی نیست که ضربهای به خدا وارد میشود، برای خود من ضرر دارد. مثل اینکه پزشک میگوید: اگر میخواهی خوب شوی به هیچ وجه نباید سرخ کردنی بخوری! پرهیز کلمهای است در فارسی معادل تقوا در عربی، پرهیزگار!
انجام واجبات و ترک محرمات که دو پایه اولیه گفته شده است. نزد علماء و بزرگان و اهلبیت(ع) میروی، ابتدا همیشه این را میگویند. یکوقتهایی آدم فکر میکند شاید میخواستند از سرشان باز کنند و بگویند: برو حوصله ندارم. نه! در قدم اول آدم میماند. آقا من تا حالا مشروب نخوردم. بله، یک محرمات دیگری هست در یک جایی و یک کار اقتصادی انجام میدهی، یک چیزی به مشتری میفروشی، یک دانه قاطی کنی و یک طوری بگویی مشتری متوجه نشود، اینقدر تومان گیر تو آمده است. اینجا هم همان آدم هستی و تقوایش را داری؟ کار سختی است و آسان نیست ولی بدانید بهشت را به بها دهند نه به بهانه! تقوا را منحصر به دو چیز دانستند، اتیان بمصلحات، انجام واجبات، ترک محرمات، پرهیز از مضرات، منتهی مصلح و مضر برای یک ورزشکار با من فرق میکند. آنجا میگویند: فلانی تو میخواهی بدنت روی فرم باشد، این ورزش را اینقدر باید بزنی، این ماده غذایی را نخور. «حسنات الابرار سیئات المقربین» (کشفالغمه، ج ۲، ص ۲۵۴) آنجا یک مقرب دیگری است. در بیمارستان هم همین است. در معرض خطر افتادی باید کنار چنین چیزی هم نباشی. هرچه بخواهی محیط سالمتر، بدن ورزشکارتری داشته باشی، باید یک رعایتهایی داشته باشی.
یکوقت جایی بودم یکی از دوستانی که در کار صدا بود، صدای خیلی خوبی داشت. گفتیم: یک کاری را انجام بده، گفت: اینقدر میگیرم این را میگویم. گفتیم: چقدر گران است، شوخی میکردیم. گفت: من هم مثل شما آدم هستم. یازده سال است من آب یخ نخوردم. من سر سفره ترشی میگذارند، نمیخورم. این پرهیز کردن خیلی سخت است. من رعایت کردم! برای کارش و تن صدایش، چقدر پرهیزگاری دارد. من برای خدا اینقدر پرهیزگاری ندارم. صدای من پیش خدا آلوده نباشد، صدای حیوانی و صدای شهوتی دنیایی نباشد. صدای من نزد خدا شنیده شود. «أفضل الاعمال أحمزها» (مفتاح الفلاح، ص ۴۵) بهترین کارها سختترینشان است. خدا در روز قیامت یکسری از افراد را حجت میآورد برای ما و میگوید: نگاه کنید، این هم در روزگار تو زندگی میکرد. این در موقعیت تو بود و موقعیت گناه بیشتر برایش اتفاق افتاد اما خودش را نگه داشت. یکوقت سیره شهدا را نگاه کنیم، اینها جوان نبودند؟ جانشان عزیز نبود؟ زن و بچه نداشتند؟ مدافعین حرم بچههایشان را دوست ندارند؟ عشق و محبت به خانواده ندارند؟
شریعتی: همین بود که حضرت آقا فرمودند: شهید حججی، حجت برای بقیه شد.
حاج آقای سعیدی: لازم نیست آدم در آسمان دنبال چیزی بگردد. حجتها مقابل چشم ما هستند. خدا با تقوا چه مقامی به اینها داد. تقوا چیزی است که وقتی چشیدی، دیگر هیچوقت از آن برنمیگردی. چیزی است که باعث شهادت است. میرود میگوید: خدایا دیگر برنگردم! آنهایی که چشیدند میدانند مقام محمود چه مزهای دارد. لذا حضرت امام میفرماید: یک تدابیر امنیتی خود تقوا دارد، یکی اینکه یاد خدا را فراموش نکن. یاد مرگ، یاد خدا را فراموش نکن. هر روز که از زندگی میگذرد، یک روز به مرگ نزدیکتر میشوم، به خدا هم نزدیکتر میشوم؟ اینها حواس آدم را جمع میکند. با رفیقی رفاقت کنید که شما را یاد خدا میاندازد نه با رفیقی که حرفش دنیاست و شما را با دنیا آلوده میکند. این رفیق تا دم مرگ با تو رفیق است. یک جاهایی آدم باید برود، یک مسجدهایی هست، باید یادت بیاید خدایا من یادم نرفته بنده تو هستم. من هنوز هستم.
از چیزهایی که در مورد تقوا میگویند، این است که میگویند: وضو داشته باشید. وضو فی نفسه آدم را از شر شیطان دور میکند. با طهارت بودن، شیطان عمل عبادی را سخت جلوه میدهد، بخواهد کاری را انجام ندهی سخت جلوه میدهد. وقتی انجامش میدهی شیرینیاش را حس میکنی چون منطبق با فطرت آدم است. منطبق با دشمنی با شیطان است.
شریعتی: خدا مرحوم مهندسی را رحمت کند. میفرمودند: یکی از راههای اینکه آدم ترغیب شود سر وقت نماز بخواند این است که دائم الوضو باشد. دائم الوضو که بودی تا اذان گفتند، سریع سجاده را پهن میکنی و نماز میخوانی.
حاج آقای سعیدی: خدا رحمتشان کند، آدمی بود که عامل بود و امروز هم این باقیات الصالحات را گذاشته است. حضرت علی(ع) فرمود: طوری زندگی کنیم که بعد از مرگمان هم از ما به یاد خیر و نیک گفته شود. باز حضرت امام میفرماید: شروع عمل یک مقدار سخت است. یک مقداری مواظب کن و زحمت بکش، کم کم به راحت مبدل میشود، کم کم مبدل به نیاز میشود. حالا دیگر بدون نماز شب نمیتوانم و دلم شور میزند. حالم منقلب است، خدایا کی میشود من پیش تو بیایم؟ کی میشود تقوایم را داشته باشم؟ آن لحظه بیتقوایی اگر رخ بدهد، شرمندگیاش تو را میگیرد. حضرت امام میگوید: تقوا لذت روحانی را میچشاند که هیچ لذت جسمانی با آن قابل مقایسه نیست. لذا خود ترک گناه فی نفسه لذت بخش میشود. یعنی اینکه چشمش را از نامحرم برمیدارد. امیرالمؤمنین(ع) به خطبه متقین ارجاع میدهند. حضرت آنجا میگویند: از چیزهایی که خدا حرام کرده چشمشان را میبندند. چشمش را روی نامحرم میبندد و احساس خیلی خوبی دارد، کیف میکند. خدایا این کور شدن من نسبت به نعمت، نسبت به ذلت دنیایی، عزت مرا پیش تو دارد. «ما رأیت الا جمیلا» چشم بستن، باز شدن چشم نسبت به اوست. خدایا من میدانم اگر حجابم را رعایت نکنم قشنگتر میشوم، اما میدانم در قشنگی ملاکت این نیست. زیبایی که تو میبینی چیز دیگر است. میخواهم حجابی داشته باشم که تو مرا زیبا ببینی.
من از درمان و درد و وصل و هجران *** پسندم آنچه که جانان پسندد
خدایا این شیرینی تقوا را به همه امت ما بچشان.
شریعتی: فرمود: «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْباب» (بقره/۱۹۷) آنهایی که دنبال زاد و توشه میگردند، انشاءالله تقوا را توشه راه بکنند، وقتی امیرالمؤمنین میفرماید: «آه من قله الزاد» ما دیگر چه باید بگوییم؟ یعنی واقعاً از خدای متعال طلب کنیم که انشاءالله مزه تقوا را به همه ما بچشاند. نکات لطیفی را شنیدیم، در سالروز بزرگداشت حضرت سید الکریم، عبدالعظیم حسنی چقدر خوب است که ثواب تلاوت آیات امروز را به ایشان هدیه کنیم.
تهران اگرچه مثل مشهد، مثل قم نیست *** ما هم کنار سفرهی شاه کریمیم
انشاءالله زیارت حضرت عبدالعظیم نصیب همه شما شود. انشاءالله به برکت حضرت عبدالعظیم دعای همه دوستان عزیزمان مستجاب شود. اشاره قرآنی را بفرمایید و بعد هم از آیت الله سید محسن حکیم خواهیم شنید.
حاج آقای سعیدی: خدا این بزرگان ما را رحمت کند، مرحوم آیت الله حکیم که ایشان استاد آقا مصطفی خمینی هستند و فوق العاده بودند در تقوا، کمتر آدمهایی را میبینیم که وقتی میخواهیم مثال بزنیم بگوییم: مجسمه تقوا بودند. فلانی باتقواست یک مسأله است، یکوقت میگوییم میخواهی تقوا را ببینی فلانی را ببین. وگرنه اگر بخواهی علمیت را بگویی، در علمیت هم هیچ چیزی کم نداشتند اما تقوا آن چیزی است که آدم حس میکند. انشاءالله خداوند به زحمتی که اینها برای دین کشیدند، برای «مستمسک عروه» که ایشان مینویسد، اینطور زحمت میکشد و ماندگار میشود و سالهای سال طلاب از آن استفاده میکنند، خدا به بزرگی آنها به ما هم رحم کند و به ما هم قطراتی از تقوای آنها را بچشاند.
سوره مبارکه الرحمن عروس قرآن، مصداق رحمان و رحیم بودن خداست. آنهایی که دلتان گرفته و یک وقتهایی حوصلهتان سر رفته است، یکوقتهایی با سوره الرحمن مأنوس شوید حال خوشی به آدم میدهد. کجا جای دروغ و تکذیب دارد؟ آلاء و نشانهها را نگاه کن، دلت شاد میشود. این سوره را هم بخوانید و هم به معنایش دقت کنید. شیرینی و آرامش خاصی را این سوره به دل آدم میدهد.
شریعتی: برای نماز شبتان، برای تفکرتان، برای تقوایتان، نیازمند این هستیم که گاهی نعمتهای خدا را بشماریم و حمد کنیم. حواسمان باشد که غرق نعمت هستیم و این سوره بهانهای را فراهم میکند که لحظاتی را عاشقانه زندگی کنیم و تلاوت و تدبر کنیم. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای سعیدی: خدایا تو را به آبروی امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره، ظهور حضرت حجت را هرچه نزدیکتر بفرما. از ادامه غیبت حضرت صرف نظر کن و ما را از اعوان و انصارش قرار بده. دلتنگیهای ما را در دنیا برای حضرت حجت پایان بده به ظهور مبارکش، انشاءالله همه ما در همین عصر حاضر به چشم ظاهر ببینیم و از اعوان و انصارش باشیم.
شریعتی: بهترینها را برای شما آرزو میکنم.
ما را از این پس کربلا رفته بدانید *** ما زائران حضرت عبدالعظیمیم
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدیآریا
موضوع: آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمهالله علیه
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۲۱-۰۹-۱۳۹۷
.






