بستر بیماری ؛ سفارش حضرت زهرا
۱۴۰۰-۱۰-۰۷ ۱۴۰۲-۰۷-۰۵ ۱۰:۵۷بستر بیماری ؛ سفارش حضرت زهرا

بستر بیماری ؛ سفارش حضرت زهرا
السلام علیک یا ام الحسن و الحسین، یا بضعه الرسول
امروز به اندازه تمام کارهایی که در این هفتاد و پنج روز روی زمین مانده بود، فاطمه یک تنه کار کرد، خانه اش را آب و جارو کرد ،بدن بچه هایش را شستشو داد، موهای زینبش را شانه کرد، لباسهایشان را عوض کرد، مثل قدیمها برایشان نان درست کرد، انقدر بچه ها خوشحال شدند. از خوشحالی بلافاصله از حجره بیرون رفتند، مادر هم همین را میخواست که بچه ها بیرون بروند.
فرمود سلمی بیا، بستری که تا امروز کنار دیوار پهن کرده بودی بلکه دیوار کمکم کند بتوانم راه بروم این بستر را بیاور وسط حجره پهن کن، اخه علی دارد می آید، الله اکبر، این را حتی اهل سنت هم نقل کرده اند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. بستر را اورد وسط حجره پهن کرد، تا امیرالمومنین وارد شد این صحنه را دید، علی هم تعجب کرد، بلدی، جوابی که زهرا داد، این را نمیخواهم بگویم، فرمود سلمی دختر ابی رافع قبل از اینکه علی بیاید یک سفارش به تو میکنم، مبادا بگذاری علی کتف و شانه ام را نگاه کند، الله اکبر، همین لحظه امیرالمومنین وارد شد،
سلمی میگوید من آمدم پیام زهرا را برسانم خود علی پیش دستی کرد فرمود میدانم چه گفته، فرموده :
فلایکشفن لی احدا کتفه ؛ مبادا کتف و شانه ام را به احدی نشان دهی،
از شما میپرسم، مگر این کتف و شانه چه شده بود؟ این همان کتف و شانه ای است که”
أن قنفذ لکزها بنعل السیف
ناله بزن یا زهرا …
* روضه خوانی حجت الاسلام و المسلمین محمد میرزامحمدی
.


