معیشت عابدانه ۳ ؛ تأثیر نیت در امور معیشتی بر معنویت
۱۴۰۰-۱۰-۰۷ ۱۴۰۲-۱۲-۱۷ ۸:۴۲معیشت عابدانه ۳ ؛ تأثیر نیت در امور معیشتی بر معنویت

معیشت عابدانه ۳ ؛ تأثیر نیت در امور معیشتی بر معنویت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و حبیبنا ابالقاسم المصطفى محمد اللهم صل على محمد وال محمد وعجل فرجهم و آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداه والعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.
بنا شد که معیشت و معیت های روزمره کسب و کار و امور عادی زندگی مان را هم عبادت محسوب کنیم کما اینکه روایاتش رو توی شب های قبل هم خونده این یک اشتباه که ما وقتی عبادت میکنیم خودمان را در حال عبادت ببینیم به معنای خاص کلمه نماز میخونیم میخونیم و زندگی عادی خودمون رو مثلا زندگی توام با کسب و کار تحصیل فعالیتی که برای تمیز کردن خونه تمیز کردن ماشینمون داریم اینها را جزو عبادت به حساب نیاریم این یک نگاهی است که غیر متدینین نگاهی است که غربیها نگاهی است که غیر مومنین حقیقی رواج میدهد البته در قرآن کریم هم هست و من الناس من یعبد الله علی حرف بعضی ها هستند که عبادت را با گذاشتن یک گوشه ای از زندگی شان بقیه زندگیشان ربطی به عبادت نداره خب در این باره صحبت کردیم چه کسی نمازش پررونق تر خواهد بود کسی که فاصله بین دو تا نماز هم احساس کند داره عبادت میکنه دیشب در این باره صحبت کردیم که خیلی سخته چون باید نیت کنی میری سرکار پول میگیری میزاری تو جیبت نمیدونم غذا میخوری زندگیت رو فراهم می کنی بعد این رو بگی به خاطر خدا است خدایا تو نبودی هم من این کارها رو میکردم مجبورم برم روزی به دست بیارم دیشب بحث شد سر اینکه این نیت مخلصانه سخت قیمتش بالاست آیهقرآن شان با هم خوردیم ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین همه زندگیمو باید برای خدا باشه پس از صحبت کردیم از اینکه ما کسی روزه میگیره میگم تقبل الله نماز بخونه میگن خدا قبول کنه دست میدیم به هم میگن خدا قبول کنه وقتی کسی میره سرکار نمیگیم خدا قبول کنه ما اشتباه میکنیم که نمیگیم خدا قبول کنه کسی خرید میکنه برای خونش نمیگیم خدا قبول کنه وقتی کسی صدقه پخش میکنه میگیم خدا قبول کنه.
امام صادق علیه السلام داشتن میرفتن برای کار یعنی صبح زود بیرون رفته بودند برای کسب و کار معیشت حالا باقی داشتن سر میزدند چه بود دارم صدقه میدم فرمود چه صدقهای فرمود هیچ چی دارم برای اهل و عیال و خونوادم روزی تهیه می کنم می خوام برم دنبال یه لقمه نون. که روایت دیگرش دیشب گفتیم این بزرگترین صدقه است نگاه ما باید عوض بشه فلسفش هم یک مقدار صحبت کردیم باید بحث را یک مقدار جلو ببریم فلسفه این بود که همین که شما میرید سرکار از خدا یک امر تکوینی پذیرفتید مثل وقتی که امر تشریحی رو می پذیری خدایا من تسلیم امر تکوینی تر شدن کدوم امر خدا امر کرده توی دنیا هرکسی میخواهد به هرچی برسه باید زحمت بکشه شما وقتی زحمت میکشی این امر تکوینی الهی را پذیرفتیم البته در شرع هم هست که باید بری کار بکنی ولی جدایی از این دستوری که برای کار کردن و روزی درآوردن هست یک وضعیت تکمیلی تو عالم هست شما نون میخواهید بخورید گندم آرد بکنیم مراحلی داره مراحل سختی هم هستند شاید تهیه نان سختتر از خورشت بادمجان و کباب و این حرفا باشه شاید نه قطعاً اینطوریه ولی این زحمت ها را وقتی به خودت می قبولانی که میکشی تواضع کردی به امر تکمیلی خدا خیلی قشنگه این کار را اگر با معرفت انجام بدیم انگار سجده بر آکورد ای خوشا آنان که دائم در نمازند بخش عمدهای از زندگی خودمان را داریم از دست میدهیم چون همین دقت های ساده را نداریم شما که الان اینجا هستید یا کار میکنید یا درس میخونید یا دارید یا خانمهای خانهدار دار هم آشپزی میکنند خونه رو آب و جارو می کنند اینها عبادت نیست؟ شیطان حسابی سواری داره میگیره از ما ماه عبادت میکنیم نیت قربه الی الله نداری مثل کسی که نماز می خونه بهش میگی چیکار می کنی میگه نمیدونم والا اینها خم شدن ما هم خم شدیم اینها بلند شدند ما هم بلند شدیم حواسش نیست داره نماز میخونه این نمازش باطل دیگه این اصلاً نماز نیست همین یه نیت میکرد یک توجه میکرد تمام شده بود همین کارها رو داره میکنه خوب نماز می شد یک نیت و توجه زندگی ما را تبدیل میکنه به بندگی، حالا یک روایت براتون بخونم پس ببینید دوستان ما با اینکه الان دیگه وقت سحر شب جمعه اول ماه مبارک رمضان شما آمدید در خونه خدا از دنیا فاصله گرفتید به فکر آخرتتون هستید محفل محفل معنوی شما انسان های معنوی هستید که این مغربی دارند برای عبادت ولی من دارم شما رو میبرم تو حال و هوای سرکار چون معنویت اونجاست آن را داریم از دست میدهیم خوب این اشتباه که ما داریم مرتکب میشیم، خانم آشپزی میکنه بهش کسی نمیگه تقبل الله خدا قبول کنه ازت میگه مگه من نماز خواندم که میگه خدا قبول کنه لباس می شوره حالا که ماشین لباسشویی اکثراً لباس ها را می شورن ولی همین زحمتی که میکشه لباس را می گذرد در میاره پهن میکنه باید گفت خدا قبول کنه مثل نماز ما چند شبه داریم سری نشون می زنیم که ما امتحان کن دیگه اینکه حرف من نیست که همش تو الان با هم آیه و روایت خوندیم یه نفر اومد پیش امام صادق علیه السلام در کتاب کافی شریف هست گفت والله الا لنطلب الدنیا به خدا قسم ما دنیا رو میخوایم پس ما آدم های بدی هستی منظورش این بود بعد از اینکه به دنیا برسیم و نحب ان نوئطاها دوست داریم به دنیا برسیم. امام صادق علیه السلام بهشون فرمود تحب ان تصنع بها ماذا میخوای با این دنیا چه کار کنی میخوای با این دنیا چی کار کنی قال اعود بها علی نفسی عیالی می خوام خودم و خانوادم را اداره کنم با این دنیا و اسل بها به فامیلم رسیدگی کنم و اتصدق بها صدقه بدم و احج و اعتمر حج برم عمره برم همین کارا رو می خوام بکنم دنیا رو دوست دارم ولی باهاش چیکار می کنم خودمون میخوریم و میخوابیم یه کمی هم به این و آن بدیم که عمر هم بریم حالا ببینید آقا چه فرمودند حضرت فرمودند لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الاخره این طلب دنیا نیست طلب آخرت.
امام سجاد علیه السلام در کلمه می فرمودند که بنده آزاد کردن در راه خدا خیلی ثواب داره دیگه درسته بله ماها دیدیم این چیزها را ولی کلاً شنیدیم که بنده آزاد کردن در راه خدا خیلی ثواب داره امام زین العابدین علیه السلام می فرماید من وقتی وارد بازار میشم و چندتا درهم با هم هست پول پیشم هست ابطاه بهی لعیال لحما و قد قرموا من میرم توی بازار پول با هم هست گوشت میخرم چون خانواده گفتن ما گوشت میخوایم دوست داریم کباب بخوریم مثلاً دوست داریم آبگوشت بخوریم خورشتی که گوشت داشته باشه بخوریم من برم بخرم براشون ببرم این پیش من امام سجاد عزیز تر از اینکه برم بنده ای را در راه خدا آزاد بکنم به خونه خودش داره میرسه که عبادت قشنگی این عبادت قشنگتر از اینکه بری بنده در راه خدا آزاد کنی مگه میشه یک امام به عبادت نپردازد میخوان عبادت های شما را بگیرند شما را دنیا زده کنند به من کار کردن در دنیا رو تبدیل میکنم به عبادت کار کردن با تبدیل می کنند به عبادت حالا شما حساب کنید این آدم چقدر نورانی میشه چقدر بهتر میشه فرصتهایی است که ما داریم از دست میدیم همون سالهای اول ولایت مقام معظم رهبری بود یک بار در یکی از سخنرانی های ایشان یک نکته را فرمودند خیلی نکته جالبی بود یک سریالی اون زمان پخش میکرد یعنی حدود شاید ۲۷ ۲۸ سال پیش کسی بازنشسته شده بود هر دفعه یک قصهای برایش رخ می داد از این بازیگر های مشهور تلویزیون توش بازی می کردند این آقا بازنشسته شده بود بعد قصه هایی براش رخ می دهد می خواستند بگن آقا برخورد با بازنشسته ها چه جوری باشه خوبه یه مقدار حساس سر کار دیگه نمیره شما این یک مقدار بد عنقی کرد تحمل کنید سریالش سریال اخلاقی خانوادگی بود به مشکلات بازنشستگان میپرداخت خوب حالا شاید حذف شده قسمت از این سریال گذشته بود مقام معظم رهبری یک بار سخنرانی داشتن تو سخنرانی شون فرمودند در تلویزیون پخش میشد ما دیدیم و فرمودند که مثلاً در سریال بازیگر یک مثلاً هر بار ده بیست مرتبه حالا من نقل به مضمون می کنم میگه ۳۰ سال کار کردم ۳۰ سال کار کردم آقای بازنشسته خیلی گفت آقا ما ۳۰ ساله کار کردیم اینجوری من سی سال کار کردیم قدرمون رو نمیدونن ما ۳۰ سال کار کردیم این تجربهها را داریم حالا هر دفعه به یک مناسبتی آقا فرمودند یه بار نشد آقا ما سی سال عبادت کردیم همش می گفت ما سی سال کار کردیم.
ببینید آقا به چه چیزهایی دقت دارند یک حرف بیست و هفت هشت سال پیش ۲۵ سال پیش ایشون واقعا توی فرهنگ ما نتونستیم این را جا بیندازیم با وضو بریم سرکار مگه می خوای نماز بخونیم نیت قربه الی الله برای کار کردن سخت بده نیت قربه الی الله کردن برای درس خواندن سخته خیلی بی مزه این به خدا ما که نمیتونیم همه اینها را خرید کنیم روغن سوخته را نذر امامزاده کن قبول قبول بابا ما که داریم میریم سر کار خود بگویند را برای خدا آقا خندم میگیره یعنی چی ما که خدا هم نبود این کارها را می کردیم و وضعیت رو بکن در توجه ذهنی خودت این رو بزاری برای خدا خدایا بخاطر تو میرم سر کار اولش خندت میگیره ولی یه کمی دقت کنی می بینی نه مثل اینکه میشه این کارو کرد واقعاً. باید زندگی را جزء جدی بندگی قرارداد فرمود عبادت ده جزء نه جذءش کسب حلاله اونجا برید به کوبید و انشاالله عبادت بکنید تا خدا قبول کنه حالا یکی از موضوعات بسیار مهم در مفاهیم دینی ما تقواست درسته من یک حرفی به شما بزنم تا شما بتونید این کار رو بکنید تا حالا هر چیزی صحبت کردیم دیگه در جریان قرار گرفتند دوستان دیگه بله خوبه ما کار کردن مون رو چیکار کنیم به خاطر خدا قرار بدیم حالا من می خوام یه کمکی برسونم با یک روایت از پیامبر گرامی اسلام که امام صادق علیه السلام از رسول خدا روایت میکند یک کمکی برسونم که ما بهتر بتونیم بریم دنبال پول به خاطر خدا بریم دنبال درآمد به خاطر خدا درس بخونیم که جایگاه بهتر اجتماعی پیدا کنیم که خونه بهتر خانواده بهتری مرفه تر پیدا کنیم به خاطر خدا می خوام کمک کننده با این روایت سخته آدم میگه خدایا من پول درمیارم به خاطر توپول که به خاطر خودم دارم در میارم این سخت حالا من می خوام یه کاری کنم راحت بشه.
آماده هستند دوستان پیامبر گرامی اسلام می فرماید نعم العون علی تقوی الله الغنا غنا یعنی ثروتمند بودن پولدار بودن غنا یعنی دارا بودن حالا دارایی نه این که میلیاردر باشی همین که دارا باشی هر نوع دارایی هر نوع غنایی کسی خونه داره کسی رهن خودش رو داره نعمت خوب کمکی برای تقوا غنا دارایی خوب کمکی برای تقوا پولدار بشی تا بتونید چیکار کنید تقوای خودتان را حفظ کنید مرد مومن برای دنیای خودش غیرتمند و تا از نظر سیاسی که شما نگاه کنید ببینید دوستان من شما آیا نماز جمعه میرید شعار میدهید مرگ بر آمریکا می کنید آمریکا دزد میخواد مارو فقیر بکنم غلط کرده ما میجنگیم باهاش در این راه کشته میشیم شهیدیم غلط کرده آمریکا بخواهد دنیای ما رو بگیره آخه بعضی ها فکر میکنم همینطور علاقه داریم بگیم مرگ بر آمریکا الکی حرصمون در آمده میخواهیم کمکی بگیریم مرگ بر آمریکا مگه ما بیماری که الکی به کسی مرگ بگیم اون میخواد ثروت ما را بر داره بره غارت بکنه غلط کرده نابودش می کنیم از هستی ساقطش می کنیم دنیای خودتان را دوست داشته باشید برای دنیای خودتان غیرت داشته باشید هیچ کس در تاریخ این مملکت مثل حضرت امام که یک عارف تمام عیار واینستاد که جلوی کفار که دنیای ما را نبرند. میرزای شیرازی سیاست مهم اینه بدونید میرزای شیرازی که گفت توتون و تنباکو از امروز حرام چرا چون سود توتون و تنباکوی مردم ایران را قرار بود انگلیسیها ببرند فرمود آقا حرام دیگه کسی نباید توتون و تنباکو مصرف بکنه مردم تقوا با مسئولین بیشتر از شما باید داشته باشند. شما تقوا داشته باشید کارتون راه میوفته کارت راه بیفته یه خونه را اداره می کنی دیگه اون تقوا داشته باشه کارش راه میافته وزارتخانه را اداره می کنه حالا ما نمیگیم بی تقوا هستند انشاءالله با تقوا هستند ولی هرچی مشکلات هست مال اینکه تقوا کمه اینقدر که لازم نیست ما مسئولین مملکت باید با تقوا باشند تقوا یک قرون دوزار فایده نداره خیلی بدتر را داشته باشند
مسئولین می دانند که بیشتر از شما باید تقوا داشته باشند اما شما یک ساعت دعای کمیل میخونید گریه میکنید اون باید دو ساعت گریه کنه حضرت امام به ما یاد داد ما حاکی است به شرطی نماز شبامون انقدر گریه میکنیم که با حوله اشک چشم ما را بخوان پاک کند امام اینطوری بود حالا این مسئولین مملکت نمی خواد مثل امام باشند با حوله اشکشون را پاک کند با دستمال پاک کند تا لاغر از اینکه ما دنیامون خیلی مهمه برامون ما اصلاً برای چه انقلابی شدیم نیست که بیشترش برای اینکه دین ما نگفته از دنیای خودت دفاع کنی از دنیای خودت دفاع کن من یک نکته های جالبی بگم شما انقدر دعا کردید به شما بگم فرمود وقتی تعداد مظلومین از تعداد ظالما بیشتر بشه دیگه خدا دعاشون را مستجاب نمی کنه. خدایا ما را نجات بده بزن برو داغونش کن اینجا نشسته داره دعا میکنه. مثل وقتی که من این دعا را می کنم آقا پسرها هم امین میگن حالا میخوای امتحان کنم خدایا مجردها را همسر بهشون عنایت بفرما ببین آقا پسر ها هم آمین میگن چرا پسرا میگن شبیه دختر خانوما شدن دیگه دختر خانمها باید آمین بگن یکی بیاد بگیرتش اون آقا پسر که نباید باید بلند چه بر زن بگیره دیگه نمیخواد که این بحث دختر ها نشسته میگه خدایا به من زنگ بده برو زن بگیر اون باید دعا کنه شما باید بری بگیریش نشسته دعا میکنه والا نمیدونم اصلا به خدا اوضاع زمانه عوض شده شما باید برید ازدواج کنید خوب مظلوم ها تعدادشان زیاد بشه خدایا شر ظالمان را بکن خوب نمی کنم برو بزن به راه حقت رو بگیر برو بگیر الان ما تعدادمون بیشتر قدرت بیشتری باید بزنیم تا بگیریم این آمریکایی منحصرا اگر نزنیم نمی تونیم خودمون رو بگیریم اگر مسئولین من هم ضعیف باشم خدا به ما رحم نمیکنیم میخواستید محصول خوب داشته باشید به من که ماشالا این همه جمعیت همه فهمیده اگر مسئولین بد باشند شما باید درستش کنید. ببینید اینها معنویات ماست سحر ماه مبارک رمضان با حسین حرف می زنیم و آنهایی که باید توبه کنیم خدایا من بخاطر تو کار نکردم غفلت کردم من را ببخش خانم ها دارم غذا درست می کنم برای بچه هاشون در محضر پروردگار عالمن دارند عبادت می کنند
اما مسائل معنوی من فقط توی مسجد و هیئت و فقط سر سجاده نیست ما مسائل معنوی مون توی متن زندگی مون درست میشه اون بخش ۹ قسمت عبادت نماز و هیئت دعا ۱ قسمتشه گناه غفلت این نیست که شما هم یک حرام خاص انجام بدید خیلی از کارهای خوبی که الکی داری ترک می کنی این غفلت دیگه امام صادق علیه السلام فرمود ریشه ضلالت غفلت و ماقبل خیلی داریم خدایا غفلتهای ما را برطرف کردن این غفلت اگر برطرف بشه اونوقت ما دنیامون را می رسیم این مرد خدا هم خیلی اهمیت میده به کسی که به دنیای اهمیت داده خیلی خداوند متعال اعتنا میکنه محبت میکنه کسی خوب کار میکنه بهش التماس دعا بگید یکی خوب کار نمیکنه برای طلب مغفرت بکنید خیلی بدبخت و زیارت و اداره آن خوب کار نمیکند سر کار خوب کار نمیکنه با وجدان کار نمیکنه چند میزاره از کار پیامبر گرامی اسلام داشت مقبره یکی از اصحاب شون که دوستش داشتند خودشان به خاک سپردن سنگ لحد می چیدند یک کار می کردند و آنجا مرتب می کردند که یاران اعتراض کردند و گفتند یا رسول الله ولکن اینو دیگه خاک میریزیم روش تقریباً حالا من تعبیر میخونم به بندکشی کردن داشتن بندکشی میکردند گفتن حالا نمیخواد دقت کنید حضرت آمدند بیرون فرمودند که من می دونم الان شما خاک بریزید اون خراب میشه ولی مومن کار خودش را همیشه خوب انجام میده. اونوقت کارخانه های ما بعضا جنس هایی که تولید می کنند باید از جنس خارجی پایین تر باشه اون هم نه اینکه ما نمیتونیم نمیتونیم این بیدقتی ذاتی بعضیها شده این یعنی بیتقوایی حالا هی بشین تا صبح نماز بخونه حسین حسین بکنین تقوا نیست
تقوا دقت در رفتار معیشتی لازم داره روضه های معیشتی بخونم برای بعضی حسینی که همیشه نان و خرما روی دوش خودت می گذاشتی وقتی امام حسین رو میخواستم به خاک بسپارند امام زین العابدین کتف حضرت پیدا شد بدنی که کفن نداره تو عریان گذاشتن بنی اسد رویت حضرت زخمهای کهنه است گفتند این زخم ها مال کدوم جنگه آقا گریش گرفته بود بودن جنگ نیست از بس بابام حسین نان و خرما روی دوشش گذاشت به فقرا داد این یعنی امام حسین درگیر با زندگی دنیایی مردم بودند درگیر با معیشت مردم بوده است و تمام در کربلا خرج داره کاروان می خوام ببرم خرج داره اینها توی راه غذا میخوان از خواب حضرت دقیقه ای یه دفعه دید که پول میدادن حضرت به این چقدر پول به ساربان داد که ساربان بیا این مزدت واینستا اینجا برو خوب این پولها را امام حسین از کجا می آورد بعد تا رسید به کربلا کل زمین کربلا را خرید فرمود اینها صاحبانش کیان بیان من می خوام این زمین را می خوام بخرم زمینها را خرید فرمود اینجا وقف زائرین من وقتی میان اینجا زیارت من آمده باشند که با خود امام حسین اصلا میدونید کربلا میبینی چه حسی دارین واقعا انگار رفتیم توی خونه خودت اونجا وقف شماست عزیزم چون هر کی بیاد مال خودش خوب این پولها را از کجا می آورد امام حسین یه دونه از باغهای باباش امیرالمومنین را فروخت این پول ها را جمع کرد یه دونه اش رو اصلاً اسلام با پول کارش را افتاده پیغمبر اکرم با پول حضرت خدیجه امیرالمومنین علی علیه السلام با ثروت خودش که تولید کرد توی اون ۲۵ سال غربت و بقیه امامان معصوم هم از همهی استفاده می کردند و به آن اضافه می کردند اسلام خرج داره انشاالله آقامون میاد یه روزی طعم زندگی خود را به ما خواهد چشاند ما الان دعای ندبه میخونی مردم جهان بعد از اون دعای ندبه خواهند خواند به این شیوه که ای کاش این آقا زودتر می آمد این آقا کجا بود که زندگی ما را این جوری آباد بکنه دنیا جزء دین ماشت باید حسابی به این دنیا بپردازیم و دنیای خودمان را محکم نگه داریم بعدش هم بگم خدایا به خاطر تو خدا هم قبول میکنه از ما از مهم تشکر خواهد کرد که ما رفتیم شغل خوب پیدا کردیم درس خوندیم از ما تشکر خواهد کرد خدا بگو خدایا به خاطر تو من می خوام به خاطر تو این وضع زندگی خودم را بهتر کنم و به خدا قسم اگر وضع زندگی خودتان را به خاطر خدا بهتر کنید.
حالا من پیشنهاد میدم بگو خدایا از زندگی من را بهتر کن من هر شب جمعه یک روضه کوچولو برای عبدالله الحسین میگیرم ببین خدا باهات چیکار میکنه انقدر خدا روضه ای انقدر خدا روضه ای همه چی به تو انشالله عنایت خواهد کرد و لطف خواهد کرد.
ما یک عاشورایی بود قدیم ها یه کمی سرم خلوت شد به ما گفتند بیایید خانه یک بازاری و اینها این یک نذری داره گفتم من بازار زیاد عادت ندارم برم من همش توی این جوان و بسیجیا و دانشگاهی و اینها گفتن نه تو بیا این یک قصهای داره قصه اش را گفتند آدم خیری بود کمک میکرد به اینو اون میگفت من هیچی نداشتم شکست خوردم توی بازار کارگر بودم خودم همه کار و کاسبی داشتم سفت شد دیگه اومدم در خونه اباعبدالله الحسین گفتم یا اباعبدالله تو به من عنایت بکن من وضعم خوب بشه من عاشورا برای تو خرج میدم می گفت این نذر کردم و بهتر شد هنوز هم هست پیرمردی بعد می گفتش که دیگه تا محرم و بهتر شد ۲۰۰ هزار تومان اون زمان رو نمیدونم الان چه سالی بگم پول جمع و جور شد و سرمایم شد گفتم چیکار کنم حالا همه به من می گفتند یک روضه یک پولی برای روضه بده بعد بقیش سرمایه کارت باشه گفتم من اینها را از امام حسین گرفتم می خوام همش رو خرج خود امام حسین کنم من از امام حسین کم نمیزارم بعد فردای عاشورا دوباره شدم صفر ولی خیالم راحت بود میگفتم حسین هرچی داشتم برات بدم تو به من عنایت کردی من هم در راه تو دادم منتی هم ندارم دیگه از اون به بعد دیگه وضع من عوض شد خوب این جور چیزها را ما خیلی دیدیم مگه میشه کسی در راه امام حسین قدم برداره امام حسین دستش رو نگیریم یه گروه بودند راه امام حسین هرچقد قدم برمیداشتند تازیانه می خوردند و خرابه مینشستند اون هم زینب و بچههای حسین بودن اینها استثنا هستند و در تاریخ این ها فرق می کنند و الا هر یتیمی هر گوشه ای صدا بزنه خدا زمین و آسمان را به نفع صدای او تغییر میده اون یتیم حسین که تازیانه میخوره بین کوفه و شام اونا البلاء لالولا تنها استثنا هستند طاقت دارند الهی فداش بشم که ۳ ساله ابا عبدالله الحسین به گوشه خرابه گفت عمه جان من بریدم دیگه من بابامو می خوام البته ایشان هم نبریدها تا وقتی تازیانه بود پاش وایساده بود، یه دفعه متوجه شد مثل اینکه تمام شده در واقع اومد گفت عمه جان من تا اینجا بودم دیگه هرچی کتک بود پاش بودم اما دیگه اجازه بده من برم بابام بیاد من رو ببره
یه جوری از سوز دل گوشه خرابه گفت:
من بابامو می خوام بابا با سر اومد خرابه بچه را برد با سر آمد
دل و دلبر به هم آمیته بینم ندونم دل کیو دلبر کدومه.
بابا باید رقیه رو بغل کنه رقیه بابا را بغل کنه
الا لعنت الله علی القوم ظالمین
خدایا معیشت و معنویت ما را هر دو را اصلاح بفرما.
زندگی ما را در جهت بندگی ما قرار بده.
کسانی که دشمن دین و دنیای ما هستند نابودشون بگردان.
سیاستمداران و مدیران مملکت را خدمتگزاران به دین و دنیای ما قرار بده.
دنیای ما را قدرتمندتر از دنیای دشمنان خودت قرار بده.
خدایا ما را مقدمه ساز فرج حضرت قرار بده.
دست مجروح رهبر عزیز انقلاب مون هر چه سریعتر به دستان با برکت مهدی فاطمه متصل بفرما.
و صلی الله علی محمد و آله اطهار.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شهر ری
تاریخ : شام سوم ماه مبارک رمضان ؛ ۲۰-۰۳-۱۳۹۵
.






