ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ دعاهای قرآنی در قنوت نماز ۵
۱۴۰۰-۰۹-۰۵ ۱۴۰۲-۱۰-۲۴ ۸:۱۶ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ دعاهای قرآنی در قنوت نماز ۵

ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ دعاهای قرآنی در قنوت نماز ۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از بلبلان هماره پیام تو را شنید *** گل جامه چاک کرد چو نام تو را شنید
رونق نداشت گلشن ایران بدون تو *** سر سبز شد همین که سلام تو را شنید
این خاک زیر پای تو بستان شیعه شد *** وقتی دلیل محکم گام تو را شنید
هرکس که برد توشهای از بوستان علم *** فقه تو را شنید، کلام تو را شنید
هرجا دلی پرید به شوق نگاه دوست *** آوازهی کبوتر بام تو را شنید
از شرم روی گندم ری سرخ شد دمی *** کز تو حدیث قتل امام تو را شنید
مستی پرید از سر میخانهی فریب *** تا قصهی شکستن جام تو را شنید
شریعتی: سلام بر حضرت عبدالعظیم حسنی که امروز سالروز وفات آن حضرت است، امامزاده واجب التعظیم و این فقیه عالیقدر و همینطور سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء را تسلیت میگویم. سلام به همه دوستان عزیزم، بینندههای خوب و نازنینمان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت شما و بینندگان و شنوندگان عزیز سلام میکنم، از خدا میخواهم همه ما را از زائران عبدالعظیم حسنی که ثواب زیارتش معادل زیارت سالار شهیدان است و همچنین قسمت شود مدینه منوره دست جمع به زیارت شهیدان احد برویم.
شریعتی: انشاءالله، بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حاج آقای بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم، «الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به قنوت رسیدیم، در قنوت هم حیف دانستیم که دعاهای قرآنی را بیان نکنیم. چهل دعای قرآنی را انتخاب کردیم، امروز جلسه پایانی این دعاست. اولین دعا در مورد پدر و مادر هست که چندین دعا را گفتیم، میبینیم دعاهای به والدین فراوان هست. از دعاهایی که خدا به پیامبر اسلام تعلیم داده است. سوره مبارکه اسراء آیه ۲۴، «رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً» یک دعای کوتاه، من نگاه میکردم امامان ما که سلام خدا بر آنها باد از امام اول تا امام عسگری زیاد از این دعا در لا به لای دعاهایشان داشتند. در دعای ابوحمزه، عرفه، دعای امام صادق، دعای امیرالمؤمنین با یک مقداری اضافه، حتی در دعایی که بعد از زیارت امام حسین(ع) این جمله هست. «اللهم اغفر لی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی صغیرا» (مصباحالمتهجد، ص ۵۸۷) خدایا بر پدر و مادرم مهر بورز، همانگونه که آنها مرا در کودکی محبت کردند. خیلی این دعا تکرار شده است.
یک دعای کوتاه پر مغز و لازم است، آیات قبلش در همین سوره اسراء درباره احسان به والدین هست، درباره تواضع والدین است، محبت به والدین هست، احترام به والدین هست، «وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (اسراء/۲۳) مخصوصاً در سنی که به پیری میرسند نیاز بیشتری به احسان و احترام ما دارند، یکی از وظایف ما در قبال والدین دعای به آنهاست.
در هفته گذشته یکی از حرفهایی که زدیم، دعایی بود در سوره مبارکه حشر آیه ۱۰، گفتیم به برادرانی که قبلاً با آنها دوست بودیم، همکار بودیم، همسفر بودیم، همرزم بودیم، دعا کنیم. بعضی از دوستان و خانمها و آقایان پیامک زدند که تو منظورت این است که ما مثلاً به آدمهای بد، بعضی از دوستان ما گنهکار شدند، بیراهه رفتند، ما باید به آنها دعا کنیم، دزدی کردند و اختلاس کردند، حاج آقای قرائتی میفرمودند: به اتفاق برادرم سفر عمره رفتیم. ایشان گفت: من بلد نیستم چه کنم؟ گفتم: هرکاری کردم تو تکرار کن. وارد مکه شدیم و طواف خانه خدا واجب است. بعد از آن نوبت به طوافهای مستحبی رسید، به برادرم گفتم: یک طواف برای شیخ مفید، یک طواف برای مرحوم کلینی، مرحوم مجلسی، یکوقت دیدم برادرم به من نگاه میکند و گفت: اینها احتیاج ندارند، اینها جایشان در بهشت است. برای کفتربازها و قاچاقچیها و زندانیها طواف کنیم. دیدم حرف درستی است! اسماء بنت عمیس میگوید: صدیقه طاهره(س) در آخرین نمازش دست به دعا برداشت برای گنهکاران از شیعیان، چرا ما باید تنگ نظر باشیم؟ ما دوستی داریم به بیراهه رفته، برای هدایتش، زندان رفته برای نجاتش، آلوده شده برای پاک شدنش دعا کنیم. بعضی میگویند: پدر و مادرهای ما در حق ما کوتاهی کردند، چرا ما باید به آنها دعا کنیم؟ خدا به ما تعلیم داده، فقط دعا به پیامبران و اولیاء و سلمان و ابوذر نیست. ما تنگ نظر نباشیم، دعا کنیم به همه، این نکته را فراموش نکنیم.
دعای دوم آیه ۷ از سورهی آل عمران است، این دعا هم گرچه خوب است همه بخوانند ولی از سیاق آیه معلوم میشود در مورد علما است، علما، دانشمندان، البته خیلی از مردم این دعا را حفظ هستند. «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب» (آلعمران/۸) پروردگارا پس از آنکه ما را از روی لطف خود هدایت فرمودی ما را منحرف مساز. ما میدانیم خدا که گمراه نمیکند، خود ما هستیم گاهی زمینه گمراهی را فراهم میکنیم. از کجا میگوییم این آیه مربوط به علماست؟ چون در آیه قبل دارد «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ» (آلعمران/۷) آنهایی که در علم غوطهور هستند این را میگویند. زبان حال عالمانی است که غرور علمی آنها را نمیگیرد. چون علما هم تهدید به خطر میشوند. شیطانها هم حتی سراغ پیغمبرها میروند. سراغ علما میروند. چه بسا ممکن است وسوسههای شیطانی یا غرور علمی باعث شود عالم، ما کم نداشتیم علمایی که از میان راه به بیراهه رفتند. پس عالمی که در این سوره توصیف شده، کسانی هستند که به سرمایههای علمی خود تکیه میکنند و همچنان دست نیازشان به سمت آسمان هست.
در آیه قبل دارد که آیههای خدا دو جور است، محکم و متشابه، محکم آیاتی است که شفاف و روشن است و معنایش معلوم است. متشابه آیات چند پهلویی است که آنهایی که مرض دارند سراغ آن آیات میروند اما راسخون در علم دنبال این هستند که با توجه به بقیه آیات و با راهنماییهایی که از اهلبیت میگیرند، سراغ معنای درست میروند ولی همچنان به خدا این را میگویند که خدایا نکند در این تحقیق علمی من اشتباه بکنم و هوس و غرور سراغ من بیاید، وسوسه شیطان سراغ من بیاید، سوره آل عمران آیه ۷، «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» افرادی پیام دادند برای عاقبت بخیری چه کنیم؟ یکی از دعاهای عاقبت بخیری همین است. در دعای حضرت یوسف هم گفتیم، «تَوَفَّنِی مُسْلِما» (یوسف/۱۰۱) آن هم برای عاقبت بخیری است. «وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار» (آلعمران/۱۹۳) این هم برای عاقبت بخیری است. این دعا هم برای این است که خدا لطفهایی که در حق ما کرده همچنان تا پایان باشیم. «وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب» (آلعمران/۸) پروردگارا از جانب خودت لطفی به من کن، «إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب» حقیقت این است که تو بسیار بخشنده هستی.
مجموعه آیاتی که هفته گذشته قول دادیم، آیات مهمی که در پایان سوره آل عمران آمده است. همه آیات قرآن نور است اما خود پیامبر یا ائمه ما گاهی یک آیه یا مجموعهای از آیات را به صورت ویژه به ما معرفی کردند. آنها را بیش از بقیه آیات میخواندند. این مجموعه آیات، آیاتی است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود، هر شب پیغمبر میخواند. یعنی گل سر سبد عالم خلقت، چند آیه را هر شب بخواند این برای ما پیام دارد. در طلایی ترین وقت شب، وقتی پیغمبر برای شبزندهداری بلند میشد و به آسمانها نگاه میکرد و این آیات را میخواند و اشک میریخت. از همسر پیغمبر پرسیدند: در تفاسیر آمده عجیبترین خاطرهای که از پیغمبر سراغ داری کدام است؟ گفت: همه زندگانی پیغمبر شگفت آور بود، اگر بخواهم سوا کنم شگفتآور ترین صحنهی زندگی پیامبر این بود که در دل شب برمیخواست و به آسمان نگاه میکرد و این پنج آیه را میخواند و آنقدر اشک میریخت که لباسش از اشک چشمانش خیس میشد. توصیه من این است که این آیات را حفظ کنیم. در نوجوانی بچهها را عادت بدهیم حفظ کنند.
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْباب» (آلعمران/۱۹۰) حقیقت این است که در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز نشانههایی برای خردمندان است. خردمندان چه کسانی هستند؟ «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ» (آلعمران/۱۹۱) آنهایی که پیوسته یاد میکنند خدا را در حال ایستاده، نشسته، خوابیده که بعضی از تفاسیر فرمودند: اشاره به نماز افرادی دارد که سالم هستند و ایستاده نماز میخوانند و افرادی که مریض هستند و نشسته نماز میخوانند و افرادی که نمیتوانند بنشینند و خوابیده نماز میخوانند ولی پیوسته به یاد خدا هستند. ذکر تنها نه، «وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در عظمت آسمانها میاندیشند. چند کهکشان و ستاره و سیاره داریم؟ این کائنات چقدر وسعت دارد و برای چه آفریده شده است؟ نتیجهی این ذکر و فکر این است «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» این آیات حالت مناجات با خدا را دارد. ولی بیشتر نجوای با پروردگار است. پروردگارا تو این جهان را بی هدف نیافریدی. تو این جهان را هدفدار آفریدی. آن هدف چیست؟ خداوند میفرماید: جهان را برای انسان آفریدم. هدف خلقت همه سیارهها و ستارهها و زمین و صحرا و جنگل و دریا، انسان است. «خَلَقَ لَکُمْ»، «سَخَّرَ لَکُمُ» شما منظور من هستی در آفرینش، پس ما هم هدف مهمی برایمان در نظر گرفته شده است. «فَقِنا عَذابَ النَّار» (آلعمران/۱۹۱) پروردگارا کمک کن، مرا نگه دار از عذاب آتش! یعنی اگر راه را گم کنم و هدف را گم کنم و غرق در مادیت این جهان خاکی شوم، آخر و عاقبت من آتش خواهد بود. ادامه همان دعاهاست. این دعا را حفظ کنیم، در شب، در نماز، در خلوتمان بخوانیم.
«رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصار» (آلعمران/۱۹۲) پروردگارا تو هرکس را به آتش بیافکنی او را خوار کردی. ستمگران در آخرت و قیامت و جهنم یار و یاوری ندارند. «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا» (آلعمران/۱۹۳) پروردگارا ما با همین وجدان و فطرتمان، با همین اندیشه شنیدیم در این فضا کسی ما را به ایمان دعوت کرد. اما بعد از ایمان آوردن، انسان هستیم، به سمت قدرت، به سمت ثروت، به سمت شهوت کشیده شدیم و آلوده شدیم ولی همچنان از تو کمک میخواهیم. «رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا» روی گناهان ما پردهای بیانداز «وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار» بدیهای ما را بپوشان، ما را با خوبان بمیران. شبیه خوبان، خوبان با پاکی این جهان را ترک میکنند.
نوف بکالی، یکی از یاران امیرالمؤمنین است، میگوید: یک شبی در استانداری کار زیاد بود، ماندیم. آن شب خانه نرفتیم. دیروقت بود و بنا شد همه در استانداری استراحت کنیم و فردا ادامه کار بدهیم. ما هم دراز کشیدیم، یکوقت دیدم امیرالمؤمنین در حیاط استانداری قدم میزند و با حزن و اشک این آیات را تلاوت میکند. به من رسید و گفت: ای نوف خواب هستی یا بیدار؟ گفتم: بیدار هستم. حضرت فرمود: خوشا به حال کسی که تکلیفش را از این آیات در دنیا بفهمد. من برای چه به این دنیا آمدم؟ چه مسیری را باید انتخاب کنم. خوشا به حال کسانی که از این پنج آیه برنامه زندگیشان را بفهمند. خالق کائنات را یاد کنند درباره این جهان بزرگ اندیشه کنند و با خدا راز و نیاز کنند، از خدا راه بطلبند و نجات بطلبند و در همه حال ذاکر باشند. فرمودند: خوشا به حال کسانی که آلودگیهای زمین را پذیرا نشوند و در آسمانها سیر کنند. هستی شناسی مقدمه خداشناسی است. این آیات به ما یاد میدهد وقتی حادثهای مثل زلزله، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی پیش آمد سراغ منشأ حوادث برو که خداست. نماز آیات که نشانهای از الله است. قبل از اسلام زمان جاهلیت ذهنها به سمت بتها میرفت. یک بت برای خورشید و یک بت برای باران، نه سراغ الله برو که همه فعل و انفعالات دست اوست. هستی شناسی مقدمه خداشناسی است. این آیات به ما میگوید: هرکس خردمندتر باشد، نشانههای بیشتری را درمییابد. این آیات میگوید: نشانه خردمندی یاد خداست. هرکس میخواهد بگوید: من عاقل هستم نه اینکه با نماز خداحافظی کند، بگوید: من تخصص دارم. عاقلها سراغ یاد خدا میروند. نشانه دیگر خردمندی اندیشهورزی است. این آیات به ما میگوید: هم هستی بیهوده نیست و هم آفرینش انسان هدف دارد. انسان بخشی از هستی است.
این آیات به ما میگوید: قبل از دعا، خدا را ستایش کنید. «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» امام صادق(ع) بارها در آداب دعا به ما فرمودند: قبل از درخواست، ستایش خدا، سختتر از آتش جهنم رسوایی انسان است. از امام باقر(ع) حدیثی به ما رسیده کسانی در روز قیامت گریه میکنند که خدایا هرچه زودتر ما را جهنم ببر، ما طاقت رسوایی قیامت را نداریم. مردم آنجا همه ما را تماشا میکنند، فکر میکنند در دنیا آبرومند بودیم، اما وقتی پرونده ما اعلام میشود خجالت میکشیم. اگر کسی را به جهنم ببری او را رسوا کردهای. این آیا میگوید: استغفار نشانه خردمندی است. اینها به دنبال خردمندان است. این آیه میگوید: عاقبت بخیری را خواستن نشانه خردمندی است.
آیه ۱۹۴ سوره آل عمران، «رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعاد» پروردگارا آنچه به پیامبرانت وعده دادی به ما هم بده. این نشانه نظر بلندی دعا کننده است. آنچه به ابراهیم و موسی و هارون وعده دادی، به ما هم بده. ما را در روز قیامت رسوا و خوار نکن. حقیقت این است که تو خلاف وعده نمیکنی. این هم آیات ۲۸۵ و ۲۸۶ سوره بقره، که پیغمبر وقتی این آیات را میخواند تبسم میکرد و میفرمود: این گنجی است که از زیر عرش خدا دریافت کردم. احادیث بسیاری به ما رسیده که پیامبر در سفری که به آسمانها داشتند، این دو آیهی آخر سوره بقره نازل شد. علامه طباطبایی میفرماید: این دو آیه خلاصه سوره بقره است. ۲۸۶ آیه بخواهد در دو سه سطر خلاصه شود همین دو آیه است. سفارشات زیادی از طریق پیامبر و امامان به ما شده که این آیات را وقت خواب بخوانید، وقتی به بستر خواب میروید این دو آیه را بخوانید و حفظ کنید. پیغمبر فرمود: این دو آیه را به پسران و دختران خود تعلیم بدهید تا حفظ کنند.
در تعقیبات نماز عشاء هم سفارش شده این دو آیه را بخوانید. «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ» پیامبر عزیز ما ایمان آورد به آنچه خدا بر او نازل کرد. به قول حاج آقای قرائتی اول کسی که باید ایمان داشته باشد، خود مبلغ است، فرمانده و مدیر است، رهبر است، به حرفهایی که میزند خودش باید ایمان داشته باشد. «وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» مؤمنان هم تمامشان ایمان به الله دارند، ایمان به فرشتگان دارند. ایمان دارند به کتابهای آسمانی و پیامبران، «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» مؤمنان عقیده دارند ما بین پیامبران فرقی قائل نیستیم. البته پیامبران درجات دارند، سلسله مراتب دارند، اما خط پیامبران یک خط است و شعارشان توحید است. جهتشان یکی است. ما به همه پیامبران بدون استثناء ایمان آوردیم «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیر» (بقره/۲۸۵) شنیدیم پیام پروردگار را و اطاعت کردیم. خدایا از تو میخواهیم که نصیب ما کن مغفرتت را، بازگشت همه به سوی توست. «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» خیلیها غصه میخورند که ما توانایی نداشتیم ماه رمضان روزه بگیریم. توانایی نداریم نماز ایستاده بخوانیم. جبهه برویم. این آیه جواب تمام کسانی است که آه میکشند که از کار خیر عقب افتادند. خداوند تکلیف نمیکند بر کسی مگر به اندازه طاقت و توان او. یک کسی مثل بوعلی سینا است، استعداد را خدا به همان اندازه از او میخواهد. یک کسی مثل سید جواد بهشتی است. در گودیهاست! خدا به اندازه توان هرکسی، توان ذهنی و علمی و مالی، پس غصه نخورند آنهایی که توان ندارند. غصه بخورند که میتوانستند و انجام ندادند.
«لَها ما کَسَبَتْ» هرکس کار خوبی کرده به نفع خودش است. «وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» هرکس گناه کرده علیه خودش کار کرده است. خوبی و بدی ما به خدا نمیرسد و خدا نیازی به ما ندارد. دعای ما این است «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا» پروردگارا ما انسان هستیم اگر فراموش کردیم، اگر خطا کردیم، فراموشی و بی توجهی با هم فرق دارد. خدایا بی توجهی کردیم، اشتباه کردیم، فراموش کردیم تو ما را مؤاخذه نکن. گاهی مقدمهای باعث میشود ما چیزی را فراموش کنیم وگرنه خداوند فراموش کاران را مؤاخذه نمیکند. چون ممکن است کسی بپرسد برای چه ما اصلاً این دعا را میکنیم؟ خداوند فراموش کاران را مؤاخذه نمیکند. خطاکارها را مؤاخذه نمیکند. جوابش این است که گاهی ما هستیم که مقدمه یک بیتوجهی را فراهم میکنیم. «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا» اِصر یعنی تکلیف سخت، پروردگارا تکلیف سخت به ما تحمیل نکن. همانگونه که بر امتهای قبل تکلیف کردی. اسلام و ادیان آسمانی دینهای آسان بودند، گاهی انسانها شرایطی را فراهم می کنند که خدا از روی تنبیه و مجازات سخت میگیرد.
«رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَهَ لَنا بِهِ» پروردگارا امتحانات سخت از ما نگیر. امتحان ما را در دین ما قرار نده. بعضی از امتحانات خیلی سخت است. «وَ اعْفُ عَنَّا» پروردگارا تا حالا هرچه بدی کردیم عفو کن. «وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا» لطف کن به ما، «أَنْتَ مَوْلانا» تو مولا و سرپرست ما هستی. « فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِین» (بقره/۲۸۶) ما را بر قوم ستمگر پیروز گردان. هفت دعا در این مجموعه هست که میتوانیم در هر وقتی این دعا را بخوانیم. انتشارات دفتر تبلیغات قم کتابی دارد به نام آیههای نامدار، آیههایی است که زمان پیامبر شهرت پیدا کردند. مثل آیهی دِین برای بدهی، یا آیهی «آمن الرسول» حفظ کنیم و زیاد بخوانیم.
یک سؤالی ممکن است پیش بیاید که تقریباً چهل آیه گفتیم، اینها یا طلب بخشش بود، طلب رحمت بود، نفرین هم در قرآن داریم یا نه؟ نفرین یعنی دعای منفی، سرجمع شاید دو سه مورد در قرآن نفرین داریم. در مقابل هفتاد هشتاد مورد دعای مثبت، نفرین هم داریم. موسی بن عمران از خدا میخواهد که دارایی فرعون و فرعونیان را نابود کند. مثل اینکه ما بگوییم: خدایا اقتصاد دولت آمریکا را که چندصد سال است مظلومان جهان را اذیت کرده، نه تنها سیاهپوستان، چند صد سال است این کار را میکنند. به قول رهبر عزیز انقلاب بروید کتاب «ریشهها» را بخوانید که با سیاه پوستان و سرخ پوستان چه کردند. این یک نفرین است. موسی بن عمران از خدا میخواهد ثروت و دارایی فرعون و فرعونیان نابود شود. در دعاهای حضرت نوح(ع) هست «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً» (نوح/۲۶) بعد از نهصد سال تبلیغ حضرت نوح(ع) خسته شد و خدا هم پاسخ داد. پیام آمد نفرین تو را مستجاب میکنیم..
شریعتی: در مورد شخصیت جناب حمزه سیدالشهدا برای ما بگویید.
حاج آقای بهشتی: پیامبر عزیز ما مکه کار خود را شروع کردند و اولین کسی که ایمان آورد علی بن ابی طالب(ع) بود و پس از آن برادرش جعفرطیار و پدرش حضرت ابوطالب بود که اینها «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» هستند. حضرت حمزه جوانی غیور و خوشنام در مکه بود، پهلوان، ورزشکار، شکارچی و مورد احترام مردم بود. یکبار که از شکار آمده بود ابوجهل در مسجدالحرام به پیامبر ما توهین کرده بود. یک خانمی آمد برای حمزه تعریف کرد این توهین را، حضرت حمزه با کمانی که دستش بود آمد زد بر سر ابوجهل که او هم آدم مهمی بود. ابوجهل هم حیا کرد و پاسخ نداد. گفت: درست است من توهین کردم و چوب خوردم. همانجا حضرت حمزه اعلام کرد من به دین برادرزاده ام درآمدم. این آغاز مسلمانی حضرت حمزه هست و پیامبر عزیز ما پشتیبان جدیدی پیدا کرد. در شهر مکه اذیتهای به پیامبر کم شد تا اینکه به مدینه آمدند.
اولین جنگ، جنگ بدر که جنگ سختی بود، مشرکین هزار نفر و مسلمانان سیصد نفر حتی آن سیصد نفر اسلحه نداشتند و شاید هفتاد نفرشان اسلحه داشتند. من یکوقتی در جبهه در گردان تانک بودم فکر میکنم از لشگر قزوین بود. یک فرماندهای آمد به من گفت: تعداد اندکی به ما تانک دادند و با ده برابر این باید بجنگیم. گفتم آن زمان اسب کار تانک را میکرد. مشرکین صد تا اسب داشتند و مسلمانها دو تا، فرمانده گفت: حرفهایی که میزنی در تاریخ است اگر در این عملیات ما پیروز شویم من قبول میکنم. اتفاقاً آن عزیز هم مجروح شد و آن گردان هم کار خودش را انجام داد. من برای عیادت ایشان رفتم به ضع سختی مجروح شده بود. تا مرا دید نشست و گفت: قبول دارم که دو تا اسب بر صد تا پیروز است.
سرنوشت جنگ بدر را سه نفر رقم زدند. عبیده، علی بن ابی طالب و حمزه، این نقش حمزه است. به جنگ احد میرسیم. آن زمان جنگها پنج قسمت داشت، قلب، سمت راست، سمت چپ، جلو و عقب، فرمانده قلب لشگر پیغمبر حمزه بود. پیغمبر خیلی به او عشق میورزید و تمام هستی و جوانیاش را برای اسلام گذاشته است. دشمن هم روی همان زوم کرد و همان قصهای که در فیلم محمد رسول الله به تصویر کشیده شده، همسر ابوسفیان مبلغی پول داد که حمزه را برای من بیاورید و او هم به طرز ناجوانمردانهای حمزه را روی زمین انداخت و هند آمد و سینه حمزه را شکافت، جگرش را زیر دندان گرفت. دربارهی حضرت حمزه(س) خیلی حرفهای مهمی زده شده یکی این هست که در پایان جنگ احد خواستند بر شهدا نماز بخوانند و به خاک بسپارند. اولین شهیدی که پیغمبر بر او نماز خواند، حضرت حمزه بود. بقیه شهدا را پیغمبر دستور میداد، میگذاشتند کنار نعش حضرت حمزه و نماز میخواندند. یعنی در حقیقت ۷۲ نماز بر پیکر مطهر حضرت حمزه خوانده است. یکبار بر پیکر حضرت حمزه مستقلاً و یکبار هم با همه شهداء، در ماجرای برادری که پیغمبر عقد اخوت بین مسلمانها خواند، حمزه را با زید بن حارثه که او هم فرمانده بزرگی بود و در جنگ موته به شهادت رسید و زیارتگاهش الآن در اردن هست.
وصی حضرت حمزه هم زید بن حارثه بود. زید بن حارثه هم سرگذشت مهمی دارد. از خاطراتی که از حضرت حمزه در جنگ احد آمده این بود که خواهرش خواست بدن چاک چاک برادر را ببیند، پیغمبر فرمود: نه اجازه نمیدهم. خیلی سخت است چون مثله کرده بودند. گوشهایش را بریده بودند. پیغمبر فرمود: اجازه نمیدهم، خواهرش التماس کرد اجازه بدهید نعش برادرم را ببینم، پیغمبر فرمود: حالا که اینطور است بانوان بیایند دور این خواهر را بگیرند، چون حدود هجده نفر، بیست نفر از بانوان آمده بودند وقتی شنیدند مسلمانها شکست خوردند و شهید دادند خودشان را رساندند و یکی از آنها حضرت فاطمه زهرا بود که تازه زایمان کرده بود. ولی خودش را رساند به باقی بانوان دور این خواهر را گرفتند، آدم اینجا یاد کربلا میافتد، چگونه زینب کبری تنها در گودال قتلگاه افتاد. یک سخنی امیرالمؤمنین در دوران غربت دارد که اگر حمزه و جعفر بودند کسی جرأت نمیکرد حق مرا غصب کند. تعبیری که امام در مورد شهید بهشتی(ره) دارد، بهشتی یک ملت بود. یعنی یک نفر ممکن است کار یک امتی را انجام بدهد.
فاطمه زهرا(س) پس از شهادت حضرت حمزه هر دوشنبه و هر پنجشنبه سر قبر این شهید میآمد با اینکه آنوقتها وسیله رفت و آمد سخت بود، بیش از پنج کیلومتر است ولی حضرت زهرا این مسافت را طی میکرد و قرآن تلاوت میکرد و نوحه سرایی میکرد، در آینده که در مورد تعقیبات نماز صحبت میکنیم، این تسبیحاتی که پیغمبر به دخترش یاد داد ۳۴ بار الله اکبر و ۳۳ بار سبحان الله و الحمدلله، حضرت زهرا ابتدا یک تسبیح با نخ پشمی درست کرد، تا شهادت حضرت حمزه از تربت حضرت حمزه تسبیح درست کرد که پس از هر نمازی یاد این شهید در حافظهها ماندگار شود.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید جواد بهشتی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
.






