ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ انواع عبادت
۱۴۰۰-۰۹-۰۵ ۱۴۰۲-۱۰-۲۴ ۹:۲۴ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ انواع عبادت

ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ انواع عبادت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هوا بهاری شوقت، هوا بهاری توست *** خروش چلچله لبریز بی قراری توست
چه ساقهها که سلوکش به صبح صادق توست *** چه باغها که شکوهش به آبیاری توست
تویی که در همه ذرات جلوهگر شدهای *** هنوز آینه مبهوت بی شماری توست
بگو کدام غزل شرح ماجرای تو گفت *** بگو کدام چکامه به استواری توست
بیا بیا که در این کوچه باغ دلتنگی *** دل شکسته هر عاشقی قناری توست
مرا امید ظهور تو زنده میدارد *** و آنکه شوکت باران به همجواری توست
بهار همنفس باغهای خرم توست *** بهار همسفر چشمههای جاری توست
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، بینندههای خوب و شنوندههای نازنینمان. آنهایی که همچنان منتظر و چشم به راه هستند بهار ایام از راه برسد، بهار واقعی و این روزها مدام میگویند: السلام علیک یا ربیع الانام. آنهایی که در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان دغدغه برپایی یک جشن بزرگ را دارند، انشاءالله امسال هرچه باشکوهتر این جشن را برگزار کنیم. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت حضرتعالی و همه بینندگان و شنوندگان سلام میکنم. از خداوند میخواهم آنچه مایه نور و رشد است و مفید هست به حال شنوندگان و گویندگان به زبان ما جاری کند و از خداوند میخواهم به حق مولودهای ماه شعبان این آزمون بزرگی که ملت ایران در این آزمون قرار گرفتند، آزمونی خوش فرجام و مایه افتخار باشد برای آیندهها، مثل دفاع مقدس که دهها سال پس از دفاع مقدس آیندهها تصاویرش را دیدند، از این همدلی و همزبانی و همکاری و همفکری یک نمایش آسمانی نتیجه شود، ما هم به همه التماس دعا داریم.
شریعتی: این همدلیهای اخیر در حادثه سیل غرور آفرین بود و این اتفاق میتواند در تاریخ ثبت شود. ما همچنان از همه مردم میخواهیم که هرکاری میتوانند برای مردم سیل زده انجام بدهند. بحث تربیت اعتقادی خیلی بحث مهمی است و خیلی مورد استقبال قرار گرفته است. مباحث امروز شما را خواهیم شنید.
حاج آقای بهشتی: جایگاه عبادت در قرآن و اسلام را گفتیم، اسلام به چه چیزی عبادت میگوید، عبادتهای تعریف شدهای هست که مناسک نام دارد، نماز، روزه، حج، زکات، خمس، اینها شرط بندگی است و اگر اینها نباشد ما از حوزه بندگی خارج شدیم. خداوند از روی مهرش این تکالیف را برای رشد و خوشبختی ما قرار داده است. به جز این مناسک تعبیراتی که در احادیث آمده است را میخواهم به سرعت گذر کنم که دید ما نسبت به عبادت یک دید وسیعتری باشد. مثلاً در حدیث میخوانیم دانش آموز و دانشجویی که از خانه برای دانش آموختن حرکت میکند، عبادت است. «افضل العباده انتظار الفرج» انتظار کشیدن یک جامعه عادلانهای که در آینده رخ خواهد داد، عبادت است. «النظر الی وجهه العالم عباده» نگاه به صورت عالم، حتی نگاه به در خانه عالم عبادت است. این نشان میدهد اسلام چقدر به علم قداست بخشیده است. چقدر مفهوم عبادت وسیع است.
«النظر الی وجهه علیٍ عباده» احادیث متعددی داریم در اسناد شیعه و اسناد اهل سنت که نگاه به چهره امیرمؤمنان عبادت است. «مجالسه العلماء عباده» (بحارالانوار/ج۱/ص۲۰۴) نشست و برخاست با دانشمندان عبادت است. «النظر الی البیت» نگاه به مسجد الحرام عبادت است. «النظر الی الکعبه» نگاه به کعبه عبادت است. «النظر الی المصحف» نگاه به قرآن، حتی قرآن نمیخواند، همین نگاه به صفحات قرآن عبادت است. امواجی که از چشم ما به آن کلمات منتقل میشود و پیامی را دریافت میکند که این کلمات از آسمان برای هدایت من آمده است. همین نگاه کردن عبادت است.
«النَّظَرُ إِلَی الامَامِ الْمُقْسِطِ عِبَادَه» (مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۷۵) نگاه به پیشوای عادل، ما در جهان متأسفانه پیشوای عادل به ندرت میبینیم، زمامداران عالم متأسفانه وضعشان معلوم است. ما افتخار میکنیم در کشوری زندگی میکنیم پیشوای عادل داریم. «النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدَیْنِ بِرَأْفَهٍ وَ رَحْمَهٍ عِبَادَهٌ» (بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۱۹۹) نگاه مهرآمیز به صورت پدر، صورت مادر، عبادت است. این نگاهی است که اسلام به ما میآموزد. مثل اینکه نماز عبادت است. مثل اینکه روزه عبادت است. کار کردن خانم در خانه عبادت است. فعالیت و تلاش مرد در بیرون خانه عبادت است. احادیث معنایش این نیست که از قدر و منزلت نماز و روزه بکاهیم، آنها راه و رسم بندگی است و خداوند خودش طراحی کرده است. به چه زبانی، در چه زمانی و به چه شکلی آنها را انجام بدهد. اسلام به ما میگوید: همه کارهای شما میتواند رنگ عبادت داشته باشد. «الدُّعَاءُ مُخُ الْعِبَادَهِ» (بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۰۰) مغز عبادت راز و نیاز با پروردگار است. ما شیعیان مفتخر هستیم که امامان ما از امام اول تا امام دوازدهم همه دعاهایی را به ما تعلیم دادند. از امام اول که خود مجموعه دعاهای امیرالمؤمنین، یک کتاب پانصد صفحهای است، دعای کمیل، دعای سمات، اینها به ما تعلیم دادند با پروردگارمان چطور حرف بزنیم.
هرکس ازدواج کند، «من تزوج فقد أعطی نصف العباده» (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰) نیمی از عبادت به او داده شده است. ازدواج کرده دو رکعت نماز بخواند، از اینکه مجرد دو رکعت نماز بخواند، هفتاد برابر، صد برابر، همین تأهل یک نوع عبادت است. «ان اشرف العباده خدمتک اخوانک» خدمت به دوستان و برادران از بهترین انواع عبادت است. «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین» شمشیری که امیرمؤمنان در جنگ خندق که همه احزاب به جنگ اسلام آمده بودند به طمع اینکه اسلام را قلع و قمع کنند، امیرمؤمنان خندقی به پیشنهاد سلمان فارسی حفر کرده بودند، چند بار خواست از خندق عبور کند، نتوانست و در خندق افتاد. بالاخره یکی از آنها موفق شد این طرف بیاید، اسمش عمر بود، پیغمبر اعلام کرد چه کسی حاضر است به جنگ عمر برود، او هم شناخته شده بود که آوازهاش همهجا پیچیده بود. عمر بن عبدود، امیرمؤمنان داودطلب شد، پیاده به جنگ سواره رفت. ماجرای شیرینی دارد و وقتی توانست امام او را از اسب به زیر بیاورد، فریاد الله اکبر سر دادند و همین ماجرا سرنوشت جنگ خندق را رقم زد. از دو طرف کمتر از بیست نفر کشته شدند. نیمه شب مشرکان فهمیدند اینجا جای ماندن نیست و خداوند طوفان فرستاد و آنها فرار کردند. سرنوشت جنگ به دست با کفایت امیرمؤمنان رقم خورد. آن شمشیر از عبادت جن و انس بالاتر است. آن شمشیری که نظام اسلامی را تثبیت کرد و مردم جهان برای شنیدن پیام اسلام آماده شدند. از این معلوم میشود حرکتهایی که در دفاع مقدس جوانهای ما انجام دادند چقدر قیمت داشت. برای ثبات نظام اسلامی.
اصلاح ذات البین، آشتی دادن دو نفر از عبادت یک سال برتر است. این را امیرمؤمنان در وصیتنامهشان فرمودند: از پیغمبر شنیدم، یک اصلاح و آشتی دادن بین زن و شوهر و خواهر و برادر، همسایه و دوست، بعضی هستند در این کار خیلی موفق هستند. زبان و آبرویی خدا به آنها داده، از آن آبرو و زبان استفاده میکنند. این بالاترین عبادت است. از جمله عبادتها که سعدی به شعر آورده است خدمت به خلق است. دهها حدیث داریم من دو سه مورد را بیان میکنم. عبادت به جز خدمت خلق نیست، البته سعدی مبالغه کرده است وگرنه افضل عبادات نماز است. نباید اشتباه کنیم. از پیغمبر پرسیدند: محبوبترین کس نزد خدا کیست؟ فرمود: کسی که بیش از دیگران به مردم نفع میرساند. پیامبر فرمود: برآوردن حاجت یک مسلمان از روزه یک ماه و اعتکاف یک ماه برتر است. امام صادق فرمود: حرکت یک مسلمان برای برآوردن حاجت مسلمان دیگر از هفتاد طواف برتر است. نباید اشتباه کنیم آقا برای چه مکه میروید؟ پول مکه را به کهریزک بده، یا به مریضها بده. ما باید از خدا بپرسیم. عبادت مستحب چرا ولی عبادتی که واجب است و بر هر مسلمان مستطیع واجب است در عمرش به حج برود، او وقتی به حج رفت و برگشت سرچشمه برکات میشود. یعنی خداوند برای اینکه یک جامعه آرمانی درست شود این حج را طراحی کرده است نه اینکه ما بیاییم بخاطر خدمت به خلق حج را تعطیل کنیم. همان مناسک هست که ما را شوق میدهد تا به خلق خدا خدمت خالصانه کنیم.
این قصه را امام باقر تعریف کرده است که زمان پیامبر کسی بود به نام سعد، از اصحاب پیغمبر بود و به نماز مقید بود. تا صدای اذان بلند میشد وضو میگرفت و به مسجد میآمد و همیشه کنار پیامبر بود. سعد از نظر مالی خیلی بینوا بود. تا اینکه پیامبر غصهدار شد، جبرئیل نازل شد. ای رسول رحمت خدای تو این دو درهم را داد به سعد بدهی تا وضع مالیاش خوب شود. پیامبر سعد را صدا زد و گفت: ای سعد برو با این درهم کاسبی کن وضعت خوب شود. سعد رفت با همان دو درهمی که از آسمان آمده، با درهمهای زمینی متفاوت بود، کاسبی راه انداخت و وضعش خوب شد. تا اینکه نزدیک مسجد یک مغازهای زد و تجارتخانهای باز کرد، هرچه داراییاش بیشتر میشد حضورش در مسجد کمرنگتر میشد. تا اینکه روزی پیامبر وقتی به مسجد میرفت دید سعد مشغول داد و ستد است. فرمود: سعد مسجد نمیآیی؟ آماده نیستی؟ او به جای اینکه عذرخواهی کند، گفت: داریم خدمت به خلق میکنیم! نکند خدمت به خلق بهانهای شود نماز ما قضا شود. با کمال پررویی گفت: یا رسول الله! اجناسی را فروختم، منتظر هستم مردم پولش را بیاورند. یا چیزهایی خریدم باید پولش را آماده کنم. گاهی شیطان در وجود بعضی میآید. پیغمبر غصهدار شد. نشست و یکجا غصهدار جبرئیل نازل شد. ای رسول رحمت چرا ناراحت هستی؟ فرمود: من ناراحت هستم که دو درهم آوردی. جبرئیل گفت: برو دو درهم را از او بگیر. پیغمبر آمد و گفت: ای سعد دو درهمی که به تو دادیم، پس بده. دو درهم را داد و ناخودآگاه دید در فرصتی کوتاهی هی داراییاش کاهش مییابد. اشتباه نکنیم، خدمت به خلق وقتی رنگ خدایی داشته باشد، یعنی نماز باید سایه بیافکند بر خدمات ما. این بحثی است که ما بدهکار بودیم.
یک موضوع بسیار مهم این است که ویژگیهای یک عبادت خوب چیست؟ چون عبادتهای ما یک طیف است، بعضی عبادتهایشان خیلی درجه یک و بعضی متوسط است. در هر سطحی عبادت میکنیم، رها نکنیم. یک نفر ممکن است بگوید: از نمازی که میخوانیم چیست، این چه روزهای است میگیریم؟ رها کنیم. نه، به پیغمبر کسانی مراجعه میکردند که ما نماز میخوانیم و گناه هم میکنیم. نفرمود که نماز را ترک کنید. میفرمود: همین نماز را هم ادامه بدهید و بخوانید که یک روز دست شما را میگیرد. جوانی از پیغمبر پرسید: من از پنج نماز، یک نماز میخوانم. پیغمبر نفرمود: این چطور نماز خواندنی است، فرمود: همان را هم بخوان. بعد از دو ماه دیدند همه نمازها را میخواند. هر عبادتی انجام میدهیم در هر سطحی از خدا بخواهید بهتر بشویم وگرنه همان نماز شکسته هم به داد ما خواهد رسید. نماز، روزه، حج، خمس، زکات، همه چیزهایی که در اسلام به آن عبادت گفته شده است، ویژگیهایش چیست؟
اولین ویژگی آگاهی است. ما بدانیم چرا عبادت میکنیم و چه کسی را عبادت میکنیم؟ من چه کسی هستم؟ خدا کیست و نماز چیست؟ همین نماز بخشی همین اذکار است. در بحث نماز خواهیم رسید، از آغاز اذان تا پایان سلام ۳۵ جمله هست، جملاتی کوتاه با مفاهیمی بلند، دنبال فهمش برویم. معنای بسم الله الرحمن الرحیم چیست؟ لااقل بچه ابتدایی ما دربارهی هریک از این ۳۵ جمله سه خط بداند. این دفعه وقتی معرفت و آگاهی بود، نمازش هم شیرین میشود. دوره متوسطه میآید یک صفحه، متوسطه دوم دو صفحه، دانشگاه میآید برای هریک از این اذکار یک دانشگاهی سه صفحه بلد باشد. دستگاه فکریاش مشغول باشد. یکی از راههای حضور قلب در نماز توجه به مفاهیم است. فقها میگویند، «ایاک نعبد و ایک نستعین» این چیست؟ ترجمه نه، معرفت پیدا کند.
روزهای که خدا از ما خواسته، یک مقدار در مورد محتوایش مطالعه کنیم. قرآن از روزه چه چیزی را قصد کرده است؟ مسلمانها همچون امتهای قبل روزه بگیرید، «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (بقره/۱۸۳) در مورد تقوا مطالعه کنیم که چیست؟ امامان ما فرمودند: روزه بگیرید تا سلامت باشید. روزه بگیرید تا به فکر فقرا باشید. روزه بگیرید تا از مشکلات قیامت یاد کنید. امام فرمود: «الْمُتَعَبِّدُ عَلَی غَیْرِ فِقْهٍ کَحِمَارِ الطَّاحُونَهِ» (إختصاص مفید، ص ۲۴۵) قدیمها برای آسیاب کردن گندم و جو از حیوانی استفاده میکردند که آن حیوان میچرخید تا آن دانه و بذر آسیاب شود. چشم حیوان را میبستند، آن حیوان از صبح تا ظهر چند کیلومتر راه میرفت ولی دور خودش میچرخید. امام فرمود: «یَدور و لا یبَرَح» دور میزند ولی پیشرفت ندارد. یعنی حرکت فیزیکی هست و عرق میریزد ولی امروزش با دیروزش فرقی نکرده است. عبادتی که با معرفت همراه باشد، کسی که عبادت میکند اما فهم و درک ندارد که این عبادت برای چیست؟ این خمسی که میدهم فلسفهاش چیست؟ حاجیان که آماده حج میشوند، توسط رؤسای کاروان برای آگاهی بخشی جمع میشوند. طواف برای چیست؟ عرفات برای چه میرویم؟
شهید بهشتی کتابی برای حج دارد. میگوید: با دانشجویان آلمانی حج رفتیم. در عرفات من داشتم دعای عرفه میخواندم. دیدم این دانشجوها پر سر و صدا به سمت من آمدند. گفتند: ما شبهه داریم، شما دعا میخوانید؟ دعا را کنار گذاشتیم، گفتند: این کار یعنی چه؟ از هتل به آن تمیزی در بیابان آمدیم. غذا فلان است، هوا گرم است، بهداشتی نیست. دعای عرفه را کنار گذاشتم و شروع به توضیح دادن کردم که برای چه اینجا هستیم؟ فرهنگهای مختلف، پاکستانی، افغانی، آفریقایی، در یک زمان خاصی از این صحرا با غروب خورشید باید به صحرای دومی به نام مشعر برویم. با طلوع آفتاب روز عید همه همزمان پیر و جوان و زن و مرد به سرزمین سومی به نام منا برویم. معنای اینها چیست؟ عبادت برای درجه یک شدن نیاز به آگاهی دارد. چرا حج انجام میدهیم؟ چرا باید زکات بدهیم؟ چرا نماز میخوانیم؟ چطور نمازی باید بخوانیم؟ اطلاعات کسب کنیم.
امیرالمؤمنین فرمود: «إذا أحب الله عبدا ألهمه حسن العباده» (غررالحکم، ص ۱۹۸) وقتی خدا بندهای را دوست دارد، بهترین شکل عبادت را به او تعلیم میدهد. سورهی نساء آیه ۴۳ خیلی عجیب است، میفرماید: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى» یکی از محرمات در اسلام شراب است، شراب یعنی مایع مست کننده که در ادیان قبل هم بوده است. چون خوشمزه بوده اسلام در چند مرحله شراب را حرام کرده است. اول آیه نازل شد که در شراب و قمار منافعی هست و ضررهایی هست اما ضررهایش بیشتر است ولی نگفت حرام است. آنهایی که عاقلتر بودند گفتند: همین آیه مشخص است که نباید شراب بخوریم. بعضی گفتند: نگفته حرام است و گفته منافعی دارد. یک عده شراب را کنار گذاشتند. آیه نازل شد وقتی به سمت نماز میروید شراب نخورید. اینجا یک عده باز شراب را کنار گذاشتند و گفتند: روح اسلام میخواهد بگوید: نباید شراب بخوریم. یک عده مقابل آنها ایستادند و گفتند: نگفته حرام است. بعد آیه نازل شد مرحله سوم، شراب و قمار «رِجْسٌ» نجس و آلوده است، «مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» کار شیطانی است، «فَاجْتَنِبُوهُ» (مائده/۹۰) یعنی حرام است.
آیه سوم مسلمانها خمرههای شراب را در کوچه و خیابان آوردند و شرابها را دور ریختند و تبعیت کردند. اما آیه دوم چرا شراب نخوریم؟ بخاطر اینکه شراب حالتی به شما میدهد که در نماز متوجه نیستید چه میکنید؟ «حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون» نزدیک وقت نماز شراب نخورید تا بفهمید چه میگویید؟ قدیمها که درس میخواندیم، اساتید ما میگفتند: گاهی مریض دکتر میرود، دکتر میگوید: انار نخور. حتماً دکتر صلاح دیده و موادی در انار هست که برای این بیماری مضر است. مریض از این چه میفهمد؟ میفهمد که نباید انار بخورد. اما یکوقت مریض به دکتر میرود، دکتر میگوید: انار نخور چون ترش است! چه نباید بخورد؟ ترشی نباید بخورد. انار یک مثال است. پس انگور ترش هم نباید بخورد! این آیه میگوید: در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا نمازی آگاهانه بخوانید. هر چیزی که یکی مستی است، برای نمازگزار ممنوع است. در زندگی طوری باید برنامهریزی کند نمازهایش با آگاهی برگزار شود.
فرض کنید مسابقه فوتبال است، این مسابقه ساعتی با نماز یکی شده، بلند میشود نماز هم میخواند ولی فکرش در مسابقه فوتبال است. چه فایدهای دارد؟ اذکار را پشت سر هم تکرار میکند اما توجه و آگاهی درونش نیست. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون» ما از شما یک عبادت آگاهانه میخواهیم. هر عاملی که جلوی آگاهی در عبادت را بگیرد. ممکن است کتاب درسی باشد، نظام آموزشی باشد. برنامهریزی رسانه باشد، در شرکت، بیمارستان، طوری برنامهها طراحی میشود نماز آگاهانه از آن در نمیآید. ما نماز با آگاهی میخواهیم. این ویژگی اول اینکه عبادتهای ما آگاهانه باشد.
ویژگی دوم عاشقانه است. خدا به ما نیازی ندارد. نمیخواهیم یک کاری را از روی جبر و اکراه و اجبار انجام بدهید. میخواهیم دل بدهیم. پیغمبر فرمود: «مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَهَ فَعَانَقَها» (کافی/ج۲/ص۸۳) عبادت را در آغوش بگیرد «وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ» با دلش آن عبادت و روزه را بگیرد. روزه در روزهای تابستان خیلی سخت است. امام فرمود: شیرینترین لحظه روزهدار لحظه افطار است. این احساس به ما دست میدهد و اذکار را که رادیو و تلویزیون میگوید، دل آدم یک حالت روشنیت دارد و میگوییم: چه خوب شد روزه گرفتیم. یعنی یک اعلام رضایتی از درون هست نسبت به تکلیفی که خدا برای ما قرار داده است. عشق به عبادت! عبادت را در آغوش بگیرد و دوست بدارد. «وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ» بلند شود نماز بخواند «وَ تَفَرَّغَ لَهَا» برای عبادت وقت بگذارد.
«فَهُوَ لا یُبَالِی عَلَی مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَی عُسْرٍ أَمْ عَلَی یُسْرٍ» (کافی/ج۲/ص۸۳) دیگر برایش اهمیتی ندارد که زندگی برایش سخت باشد یا آسان، اگر عبادت عاشقانه باشد، زندگی را تحمل میکند و ارتباط با مبدأ عالم را به صورت حقیقی پیدا کرده است. امامانمان را میبینیم که پیاده به سوی حج میرفتند. مرکب هم داشتند مثل امام مجتبی ولی پیاده میرفت. میپرسیدند: چرا؟ حضرت این را جواب میداد. میفرمود: دوست دارم به خدای خودم اظهار کنم حاضرم در راه عبادت شما سختی بکشم. یک عاشق و معشوقی را تصور کنید. عاشق تهران است، معشوق اصفهان است. دوران ماه عسل است. فرض کنید عید نوروز شده و عاشق پیام داده مریم خانم عید به دیدن شما میآیم. عید بلیط هواپیما نیست. ترمینال میرود بلیط نیست. ماشین سواری، هر درجه که رفت معلوم است عشقش بیشتر است. یک وقتی پیامک میدهد که من الآن کیلومتر هشتاد جاده قم- اصفهان هستم. پیاده از دیروز به سمت تو میآیم. هرکس این مطلب را بشنود میگوید: این عاشق است. نگفت: چون بلیط هواپیما نیست، نیامدم. من دوستت دارم. امام مجتبی در راه مکه پاهایش تاول زده بود. اصحاب میگفتند: پیاده روی واجب نیست. فرمود: دوست دارم معشوق من که الله است ببیند مرا! در ادبیات ما عاشق و معشوق را به شمع و پروانه تشبیه کردند. چرا ما میگوییم امام حسین عاشق خداست؟ همه چیزش را داد و فرمود: خدایا این سرم، این پیکرم! بعد هم لذت میبرد و میداند با چه کسی راز و نیاز میکند. برای چه راز و نیاز میکند؟ لذتش را میبرد.
امیرمؤمنان فرمود: عبادت سه جور است. بعضی از ترس عبادت میکنند. میگوییم: میخواهم جهنم نروم. بعضی هم در طلب پاداشی هستند. میگوید: ثواب دارد. بعضی هم چون عاشق خدا هستند و حضرت همینطور بود. «قومٌ عبد الله طلب الثواب فتلک عباده التجار» بعضی به دنبال ثواب هستند، نه اینکه ثواب نداشته باشد، اینها مراتب پایین عبادت است. «قومٌ عبد الله خوفاً» بعضی میترسند از آتش جهنم، «تلک عباده العبید» مثل بردهها که برای اربابهایشان. «قومٌ عبد الله حبّاً له» چون عاشق خداست، «فتلک عباده الاحرار» اینها آزادگان هستند. الآن داریم شخصیتهایی که چطور عبادت میکنند. روزه، نماز، اعتکاف. یکی از دوستانم در آموزش و پرورش آن زمانی که آمریکاییها در عراق بودند، ایشان مدیر کاروان کربلا بود و زیاد زائران را میبرد مخصوصاً پیرها، کارهایشان را انجام میداد و لذت میبرد. یکوقت دو سه ساعت آمریکاییها او را نگه داشتند و بازجویی کردند. میگفتند: کربلا کجاست شما میروید؟ چه جاذبهای دارد؟ تنها چیزی که توانستم به آمریکایی بگویم این بود که شما نمیفهمید. این عشق معنایش چیست. قرآن دربارهی عبادت فرشتگان آیه نوزده سوره انبیاء را میگوید. «وَ مَنْ عِنْدَهُ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا یَسْتَحْسِرُونَ» (انبیاء/۱۹) تکبری در عبادتشان نیست و خسته نمیشوند.
یکوقت یک فوتبالیست بود، دوران نوجوانی ما، پایش در مسابقه فوتبال شکست و با پای شکسته مسابقه را ادامه داد. این عشق به فوتبال دارد. گاهی میپرسند: چطور حضرت علی این همه به نماز میایستاد؟ از همسرش فاطمه زهرا بپرسید که علی وقتی به عبادت میایستد دیگر به هیچ چیز توجه ندارد. عشق به فوتبال و عشقهای مجازی اما اینجا عشق حقیقی است.
سوم عبادت خالصانه، یعنی فقط برای خدا، برای خوشایند این و آن نیست. رئیس اداره بفهمد، فرمانده پادگان بداند من نماز میخوانم، نه. فقط برای خدا! «ایاک نعبد و ایاک نستعین» قرآن میفرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» (انسان/۸) این خاندان اهلبیت غذایی که نیاز داشتند و دوست داشتند به یتیم و مسکین و اسیر دادند و بعد گفتند: «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا» (انسان/۹) ما فقط برای خدا این کار را کردیم. اگر اخلاص در عبادت باشد تا مادامی که خدا هست، آن عبادت هست و ما هستیم. در آینده در بحث نماز به نیت خواهیم رسید و نیت چیزی است که از آغاز تا پایان نماز باید باشد. واجبات نماز، مستحبات نماز، مکان نماز، لباس نماز، آراستن نماز، هرچه برای غیر خدا باشد به نماز لطمه میزند. این نیاز به تمرین دارد.
شریعتی: … در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان قرار گذاشتیم از دو نفر از اصحاب خاص امام زمان صحبت کنیم، جناب عثمان بن سعید و جناب محمد بن عثمان که از نواب اربعه حضرت بودند.
حاج آقای بهشتی: یک نکته آیه ۷۱ از سوره بقره است. «فَذَبَحُوها وَ ما کادُوا یَفْعَلُونَ» یعنی انجام دادند ولی انجام ندادند. یک کسی کشته شد و نزد پیامبر آمدند، قاتل کیست؟ خداوند دستور داد گاوی را ذبح کنید و به این کشته بزنید، خودش زنده میشود و میگوید: قاتل من کیست. بنی اسرائیل هی بهانه آوردند که گاو چه رنگی باشد؟ چه اندازه باشد؟ آخر انجام دادند ولی گویی انجام ندادند. ما در فرمانبری خدا باید تسلیم باشیم. نکند کار را طوری انجام بدهیم که مثل انجام ندادن باشد.
نایبهای امام زمان یکی از مأموریتهایشان این بود که کارهایشان را مخفی نگه دارند. یعنی در روزگار حکومت عباسیان بودند که زیر نظر بودند لذا از آنها اطلاعات زیادی نداریم و این اندازه میدانیم که شخصیتهای مهمی بودند که واسطه بین شیعیان و امام معصوم بودند. پرسشهای شیعیان را میبردند برای امام و جواب میآوردند و وجوهات را مثل خمس و زکات و نذورات را میآوردند و امام میفرمود: در چه مسیرهایی خرج شود. سیستم وکالت هم از زمان امام نهم تنظیم شد که سیستم خیلی زیبایی است و با مخفی کاری انجام میشد. وکلای امام خودشان در مناطق تعریف شده وکیل داشتند، برای یمن، ایران، مصر و آنها هم زیر مجموعه داشتند. سیستمی بود که با حفظ اطلاعات میچرخید.
حسین بن روح کسی بود که به زندان افتاد، پنج سال در زندان بود. عثمان بن سعید هفت سال و پسرش محمد بن عثمان چهل سال نیابت امام زمان را داشتند و هردو از اصحاب امام یازدهم و از نواب امام دوازدهم هستند. جلوی افراطگری و غلو را میگرفتند چون دوران غیبت انحراف زیاد بود و هرکس مدعی اسلام ناب بود. این نواب بودند که افراطیگری را محکوم میکردند. یک کسی به عنوان اینکه اسلام درست این هست ازدواج با محارم را درست دانست و اینها باید با آنها مبارزه میکردند. آن اسلام ناب را از امام معصوم دریافت میکردند و به مردم منتقل میکردند. سلام خدا بر آنها و بر امامشان باد.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید جواد بهشتی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
.






