تربیت از راه محبت إلهی
۱۴۰۰-۰۹-۰۵ ۱۴۰۲-۱۰-۲۴ ۱۰:۳۹تربیت از راه محبت إلهی

تربیت از راه محبت إلهی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: سلام میکنم به همه بینندههای خوب و شنوندههای گرانقدرمان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. انشاءالله هرجا که هستید خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله. من هم خدمت بینندگان و شنوندگان این برنامه سلام میکنم. خدا را شاکر هستم که یکبار دیگر در محضر دوستان هستم. انشاءالله آنچه بر زبان ما جاری میشود باعث خیر و رشد و نور و به دور از هر آفت و آسیبی باشد.
شریعتی: کم کم داریم برای اربعین حسینی آماده میشویم. خیلیها آرزوی زیارت کربلای معلی را دارند. انشاءالله به آرزوی دلشان برسند و زائر کربلای معلی شوند. هفته گذشته در مورد سند تحول در نظام آموزش کشور صحبت کردیم. نکات خیلی خوبی در این سند ذکر شده که حاج آقای بهشتی با ظرافت تمام آنها را برای ما تبیین میکنند. هفته گذشته نگاه توحیدی و خداباوری را مرور کردیم. این بحث برای پدر و مادرها در امر تربیت فرزندان و برای زندگی کردن با این باورها بسیار مؤثر و راهگشا است. بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حاج آقای بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم، ما از تربیت اعتقادی شروع کردیم. باورها و اعتقادات ما را باید در رفتار تماشا کرد. صرف اینکه در ذهن ما اعتقادی هست، ناکافی است. باید مردم، دوستان ما، خانواده ما، اعتقادات ما را در رفتار ما تماشا کنند. مثلاً امروز میخواهیم بگوییم: ما به رحمت خدا اعتقاد داریم. دیگران انعکاس این را باید در رفتار ببینند. همین اندازه که بگوییم: من به خدای رحیم اعتقاد دارم، این ناکافی است. پیامبر فرمود: «تخلقوا بأخلاق الله» (بحارالانوار، ج ۵۸، ص ۱۲۹) خود را بیارایید به اخلاقهای خدا، یکی از اخلاقهای خدا مهربانی است. امروز تمام وقت در مورد مهربانی خدا صحبت میکنیم. میخواهیم تکرار کنیم که از مهربانی خدا باید در وجود ما بیاید و از ما به دیگران منتقل شود. این بار زندگی شیرین میشود. حسادتها، کینهها، قهرها و قطع رابطهها، ما واسطه رحمت شویم. کلمه رحمان و رحیم، حدیث داریم که اول همه کتابهای آسمانی است. بسم الله الرحمن الرحیم، این جملهای است که همه کتابهای آسمانی با این جمله شروع میشود.
در دعای جوشن کبیر میخوانیم که خداوند هزار و یک اسم دارد. یا هزار و یک اسم خداوند در آن دعا آمده است اما از میان هزار و یک اسم رحمان و رحیم را در اول کارها تکرار میکنیم. همه سورههای قرآن به جز سوره برائت با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود. بیش از صد حدیث دربارهی فصیلت این آیه داریم. پیغمبر فرمود: همه کارهایتان را، مادی و معنوی، کوچک و بزرگ، با این جمله شروع کنید. وقت خواب بسم الله الرحمن الرحیم، ورزش کنی بسم الله الرحمن الرحیم، سر کلاس درس بروی، سوار ماشین شوی، سفره غذا پهن بشود، هرکاری را به نام الله که رحمان است یعنی همه را دوست دارد و رحیم است مؤمنان را برای همیشه، این معنا را شهید مطهری از حدیثی از امام صادق(ع) استفاده کرده است. رحمان همه، رحیم همیشه! به نام الله که همه مخلوقات را دوست دارد و مؤمنان را برای همیشه!
مثلاً برای آنهایی که خدا را قبول ندارند، باران میباراند، خورشید میتابد، گیاهان میرویند، رزق میفرستد، سلامتی میدهد، این رحمانیت خداست که همه را دوست دارد. مسلمان و غیر مسلمان، کافر و مؤمن بندگان او هستند. به همین دلیل برای همه آنها پیغمبر فرستاد و کتاب فرستاد. دوست دارد همه خوشبخت شوند. به نام الله که رحمان و رحیم است. به ما گفتند: حتی پیغمبر فرمود وقتی میخواهی یک بیت شعر بخوانی با بسم الله شروع کن. سخنرانی یک ساعته نه، هر کاری را با رحمت خدا شروع کنید. اینطور اگر باشد رحمت خدا در وجود ما هم میآید. به قصد ضربه زدن، به قصد خیانت، به قصد سرقت نمیتوانیم بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم. یک دزدی بخواهد قفلی را باز کند و بسم الله بگوید!
آیهای در قرآن است خیلی امید بخش است. خداوند به پیامبر میفرماید: اعلام کن، به بندگانم خبر بده «نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (حجر/۴۹) همه باید بدانند خدای ما، خدای مهربان است. اعلام کنید که همه بدانند! قرآن میفرماید: از رحمت خدا مأیوس نشوید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّه» (زمر/۵۳) هرکس از رحمت خدا مأیوس شود این یک انحراف است. حتی آنهایی که گناه کردند، این دو کلمه را در پایان خیلی از آیات قرآن میبینیم. «توّاب رحیم» یعنی ما اشتباه کردیم، گناه کردیم، الآن میخواهیم در پیشگاه خدا بیاییم. آغوش رحمت خدا باز است. این رحمت خداست. برای ما چه پیامی دارد؟ ما هم اگر بچهی ما اشتباه کرد، بپذیریم. اگر دوست ما اشتباه کرد عذرخواهی کرده است. نه من تا پل صراط از سر شما نمیگذرم! یعنی انعکاس رحمت خدا باید در رفتارهای ما باشد. خداوند بندگانش را دوست دارد، از آن خلق ما هم در خودمان ایجاد کنیم. این مهربانی را از خانه شروع کنیم. زن و شوهر با هم! قرآن در سوره روم میفرماید: از آیات و نشانههای خدا این است که از جنس شما برای شما همسری آفرید تا در کنار او آرامش پیدا کنید.
«وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً» (روم/۲۱) بین دلهای این دختر و پسر که تا نیم ساعت قبل حسی نداشتند، الآن با خواندن صیغه عقد خدا مهربانی قرار داده است. منتهی یک هنرمندی لازم است که این هدیه خدا را تا آخر عمر حفظ کند. الآن عروس و دامادها بعضی کادوها را حفظ میکنند. این را خواهرم خریده است. این را عمویم خریده است! مواظب باشید نشکند. این یادگار است! کادویی که خدا به عروس و داماد میدهد محبت و رحمت است. باید از روانشناسان، کارشناسان علوم تربیت، علماء، عرفا، راهش را باید پیدا کنیم، هدیه خدا را حفظ کنیم. حدیث میگوید: زن و شوهر وقتی نگاه عاشقانه به هم میکنند، خدا نگاه رحمت به هردوی آنها میکند. بین مهربانی ما با هم و رحمت خدا نسبت به ما پیوند خورده است. زن و شوهر وقتی نگاه با رحمت به هم میکنند خدا به هردوی آنها، اما اگر نگاه قهر آمیز باشد، نگاه تحقیر آمیز باشد، نگاه تمسخر آمیز باشد، نه خدا رو میگرداند و رحمتش را قطع میکند. رهنمودهای پیامبر و امامان این را میفرماید. فرمود: به خلق خدا مهر بِورز تا مورد رحمت خدا قرار بگیری.
این ناکافی است که ما فقط بگوییم: خدا رحیم است و خدا رحمان است و خودمان را از صحنه کنار بیاوریم. نه، ما هم در همین خلقت هستیم. خداوند میفرماید: خلقت را براساس رحمت قرار دادم. «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ» (هود/۱۱۹) بخاطر رحمت بود که من انسانها را آفریدم. حالا که بخاطر رحمت آفریدم خودشان هم باید با هم مهربان باشند. موانع رحمت و محبت را از سر راه بردارند. قرآن میفرماید: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء» (اعراف/۱۵۶) رحمت من همه موجودات را فرا گرفته است. همین که آسمان را آفریده نشانه رحمت خداست. خورشید و ماه، روز و شب نشانه رحمت خداست. رحمت خدا همه جهان هستی را فرا گرفته است. خداوند همانطور که برای ما تکالیفی تعیین کرده برای خودش هم تکلیف تعیین کرده است. یکی از تکالیف این است که «کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَه» (انعام/۱۲) برای خودش لازم کرده به بندگانش مهر بورزد. یا هدایت بندگان را بر خودش واجب کرده است. «إِنَ عَلَیْنا لَلْهُدى» (لیل/۱۲) هدایت بندگان بر ما لازم است. رزق بندگانش را بر خود واجب کرده است. اینکه قطعاً بدانیم خدای اسلام که ما اطلاع داریم از این ۶۲۳۶ آیه قرآن که میخوانیم کلمه رحمان، رحیم، ودود، رئوف، در قرآن موج میزند. حالا که خدای ما مسلمانها چنین خدایی است خودمان هم نسبت به هم مهربان باشیم. یک نمازگزار که نمازهای مستحبی را نخواند، فقط هفده رکعت نماز واجب را بخواند، در یک شبانه روز هفتاد بار کلمه رحمت خداوند را بر زبان جاری میکند. اگر چنین آدمی بی رحم باشد، چطور میتوانی این را بگویی؟ دو بار در بسم الله الرحمن الرحیم اول سوره حمد است. دو بار دیگر «الرحمن، الرحیم» دو بار دیگر در بسم الله یک سوره دیگر است. ده تا چنین رکعتی داریم شصت بار، در پایان نماز هم میگوییم: «السلام علیک ایها النبی و رحمه الله… السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» یک مسلمان هفتاد بار به زبان مهربانی را جاری میکند. مهربانی، بخشندگی، رأفت و رحمت، ما باید از این حافظه در رفتار بیاوریم، بچهها به والدینشان مهربانی کنند. خداوند به پیامبر اسلام میفرماید: «وَ قُلْ رَبِ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً» (اسراء/۲۴) خدایا پدر و مادرم را رحمت کن. به آنها توجه کن، همانگونه که پدر و مادر در کودکی به من رحمت آوردند و محبت کردند.
حدیث داریم زن و شوهر وقتی به هم نگاه میکنند و با هم حرف میزنند، از اعتکاف در مسجد النبی ثوابش بیشتر است. الآن بهترین جایی که برای عبادت میشود رفت، مسجد است. حدیث میگوید: به مسجد بروی، یا به خانه در ثواب مساوی است. یعنی مسجد نرویم؟ نه، یعنی خانه رفتن و دید و بازدید زن و شوهر و بچهها، مثل خواندن نماز جماعت در مسجد است. نگاه ما، جهانبینی ما یک چنین نگاهی است. همانطور که در مسجد نماز جماعت هست، در خانه هم به هم نگاه میکنیم، همدیگر را میخندانیم، دل همدیگر را شاد میکنیم. پریشانی را از هم دور میکنیم. این مثل همان عبادت است. رفتن تو به مسجد «مَشْیُکَ إِلَی الْمَسْجِدِ وَ انْصِرَافُکَ إِلَی أَهْلِکَ» یا رفتن به سمت خانوادهات، «فِی الاجْرِ سَوَاءٌ» (بحارالانوار، ج ۸۶، ص ۲۱۳) اینها مساوی است. ممکن است بعضی سوء استفاده کنند و بگویند: مسجد تعطیل و فقط خانه! نه، دین یک مجموعهای است به هم پیوسته و در هم تنیده، همه اجزای دین را وقتی انجام میدهیم سعادت واقعی در دنیا و آخرت رخ میدهد. میخواهد بگوید: در خانه بودن اتلاف وقت نیست. غصه نخوریم سه ساعت وقت ما در خانه تلف شد و کاری نکردیم! همین کار بود که نشستیم و صحبت کردیم. با هم غذا خوردیم، خوابیدیم، بیدار شدیم، خرید رفتیم، پاک رفتیم. همین که نفسهای ما به هم خورد جزئی از عبادت است. اینها مظاهر رحمت خداست. وقتی ما به هم مهربانی میکنیم طرف مقابل میگوید: دین به او میگوید: مهربانی کن. این جلوهای از رحمت خداست.
جنگ احد پیش آمد، پنجاه نفر از رزمندگان تخلف کردند و برای همان تخلف هم هفتاد نفر کشته شدند. الآن جنگ تمام شده است. خداوند برای پیامبر پیغام فرستاد، «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ» از رحمتی که خدا به تو داده بیا تو هم متخلفین را ببخش. «لِنْتَ لَهُمْ» (آلعمران/۱۵۹) یعنی با نرمی، درست است گناه و خطا و اشتباه کردند، تو بیا بخاطر رحمتی که خدا به تو دارد، تو هم به رزمندگان متخلف رحم کن. «فَاعْفُ عَنْهُمْ» از آنها گذشت کن «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ» در پیشگاه خدا استغفار کن. «وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ» با همین آدمها دوباره مشورت کن. اینطور نیست که ذاتشان خراب باشد. دنیاست و اینها دیدند غنائم وسط میدان است، دلشان پر کشید و وسوسه شدند. هرچه فرمانده گفت: باید اینجا بمانیم، هفت نفر از پنجاه نفر ماندند و ۴۳ نفر منطقه را ترک کردند. خداوند به پیامبر میفرماید: از رحمتی که من به تو دارم تو بیا «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ» یعنی مهربانیهای ما نسبت به هم شاخههایی از رحمت خدا به ماست. حدیث داریم بیش از سه روز با هم قهر نکنید. قهر کنید خدا قهر میکند و گذشت کنید خدا گذشت میکند.
قرآن در چند جا میفرماید: «أرحمُ الراحمین» خدا مهربانترین مهربانهاست. دو جا حضرت یعقوب و حضرت یوسف گفتند. منظورم این است که همه ما رحمت خدا را قبول داریم، میخواهیم رحمت خدا را بیاوریم در زندگی پیاده کنیم. بچههای حضرت یعقوب خطا و اشتباه کردند و مرتکب جرم شدند. حالا میخواهند به مصر سفر کنند. پدر دلواپس سرنوشت بچههاست که چه میشود. وقتی بچهها را میخواهد بفرستد، این دعا را میخواند «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (یوسف/۶۴) یعنی پدر بچه را به مهر خدا میسپارد. این بچه در گوشش هست و مستحب است در گوش مسافر این آیه را بخوانیم. تا آخر سفر میگوید: «أرحم الراحمین» آن خدایی که از همه مهربانتر است ما را در این سفر حفظ میکند. یکجای دیگر آنجاست که برادران یوسف فهمیدند اشتباه کردند و عزیز مصر همان برادرشان است. اصلاً حضرت یوسف اجازه نداد آنها به گناه اعتراف کنند که خجالت بکشند. گفت: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (یوسف/۹۲) عیبی ندارد. یک کار مهمی کردند ولی اینقدر یوسف بزرگ است از رحمت خدا در وجود او سرشار است. فرمود: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ» گناهی بر شما نیست! عیبی ندارد. «وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» دوباره به رحمانیت خدا اشاره میکند. یوسف مهربانی میکند و مهربانی خودش را به مهربانی خدا گره میزند. ما باید یک چنین کاری بکنیم و اعتقادات ما در رفتارهای ما بیاید. بچه ما میگوید: پدر من خیلی معتقد است. از کجا فهمیدی؟ از رفتارش. یک جایی عصبی شد نزدیک بود مرا بزند. یکباره رحمت خدا مانع غضب او شد. بچههای ما چنین برداشتهایی بکنند، اصول عقاید دیگر اصول عقایدی نیست که با نمره گرفتن تمام شود. در تمام زندگی خارج و داخل کشور باشد، دانشگاه باشد، سربازخانه باشد، همیشه به رحمت خدا فکر میکند.
شریعتی: این همان سبک زندگی دینی ماست. کار سختی است که نیاز به مهارت دارد. یعنی باید یاد بگیریم چطور این خداباوری و توحید را داشته باشیم.
حاج آقای بهشتی: الآن ما نقص داریم. در دنیا، در آمریکا و اروپا خیلی سال است این کار را کردند. ما هم در ایران شاید در ده، پانزده سال گذشته این کار را کردیم. دینداری مردم را اندازهگیری میکنند. یک قسمت است اسمش را بعد اعتقادی میگذارند. یک قسمت بعد عاطفی، عاطفی یعنی با خدا حرف دلش را میزند و اشک میریزد. یکی مناسکی است یعنی نماز و روزه و حج، یک بعد دینداری هم پیامدی است. یعنی دین در رفتار آمده است. مثلاً بعضی از تحقیقات نشان میدهد که در همین کشور ما ایران، سال ۸۰ این تحقیق به صورت کشوری انجام شد. نشان میدهد در بعد اعتقادی ۹۷، ۹۸، مثلاً از مردم پرسیدند: خدا را قبول داری؟ بله. قیامت را قبول داری؟ بله. قرآن را قبول داری؟ بله، پیامبر اسلام را باور داری؟ بله. ۹۸ درصد مردم بدون اینکه اسمی در کار باشد عقیده داشتند اما همین آدم به بعد احساسی که میرسد ده درصد افت دارد. به مناسک که میرسد یعنی نماز و روزه چهل درصد افت دارد. شصت درصد نماز میخوانند. به پیامدی یعنی دینداری در رفتار هشتاد درصد افت دارد. ما نیاز به چنین کاری داریم یک مهارتی که از اعتقاداتمان در رفتارمان بریزیم و با این کار شیرینی دین پیدا میشود.
خداوند فرمود: اگر کسی در مورد شما خطایی کرد، گذشت کن. «فَاعْفُوا» عفو کنید. «وَ اصْفَحُوا» ندیده بگیرید. «أَلا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» (نور/۲۲) آیا دوست ندارید خدا شما را عفو کند؟ من اعتقاد دارم خدا گذشت میکند. شما که اعتقاد داری خودت هم گذشت کن. میگوید: نه نمیتوانم. شما نمیدانید چه بلایی به سر من آورده است. خداوند که مجرمین را میبخشد، تواب یعنی کسی که گناه میکند و توبه میکند. گناه میکند و توبه میکند. خدا همان را میگوید: دوستت دارم. «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ» (بقره/۲۲۲) خدا گنهکاران را دوست دارد. پیغمبر به ما فرمود: گنهکاران را دوست بدارید. اگر این شیوه و سبک را پیاده کنیم در جامعه ما معتاد پیدا نمیشود. کسی انحرافی پیدا کرد او را طرد میکنیم. سرچشمهاش کجاست؟ رحمت بی کران الهی. ما خودمان را وصل کنیم. آنوقت بنده خدا میشویم. بنده خدا کیست؟ پیامبر، پیامبر کیست؟
«رَحْمَهً لِلْعالَمِینَ» (انبیاء/۱۰۷) پیامبر رحمت نسبت به مسلمانها نیست، مشرک و کافر هم دوست دارد. پیامبر در فتح مکه وارد مکه شدند، یک عده شعار دادند «الیوم یوم الملحمه» امروز روز انتقام است. پیامبر فرمود: نه، من همان سخن برادرم یوسف را میگویم. «الیوم یوم المرحمه» روز رحمت است. این پیامبر ماست! سنگ میزدند، خون از پیشانی پیامبر جاری شد. دندان پیامبر شکسته شده است. دو سه نفر گفتند: یا رسول خدا، نفرین کن! فرمود: نه، نفرین نمیکنم. اینها نمیدانند. خدایا به قوم من رحمت کن. «انهم لا یعلمون» نگاه پیامبر یک نگاه رحمتی است. متأسفانه مخالفین از پیامبر اسلام چهرهای خشن درست کردند. حتی پیامبر چند نفر را با تأکید فرمود: باید اعدام شوند. همان چند نفر را هم بخشیدند. یکی وحشی قاتل حضرت حمزه(س) است. فرمود: وحشی را باید حتماً بکشیم. همان هم عذرخواهی کرد و پیامبر او را بخشید. امام حسین(ع) رحمت برای امت است.
از حاج آقای قرائتی شنیدم که کسی در مدینه به ایشان گفت: حاج آقا یک خاطرهای برای شما بگویم. من دیشب از ایران آمدم. شغل من نجاری است. شریکی داشتم با هم سی سال شریک بودیم. چند ماه قبل اختلاف حساب پیش آمد از هم جدا شدیم. اینقدر با هم صمیمی بودیم مردم فکر میکردند برادر هستیم. بچههای ما پسرعمو هستند. ولی یک مسأله مالی باعث شد ما از هم جدا شدیم و این شریک من از دنیا رفت. من در خاکسپاری او شرکت نکردم. در ختم و هفت و چهلم او شرکت نکردم. دیشب به مدینه آمدم. ساک را گذاشتیم و به زیارت پیغمبر رفتیم. این زیارتنامه را دست گرفتم و داشتم میخواندم. یکباره دیدم شریک من مقابل چشمم آمد. فهمیدم در عالم برزخ به دعای من احتیاج دارد، دعایش نکردم.
الآن پای تلویزیون چنین افرادی هستند که حتی به همین اندازه هم حاضر نیستند کوتاه بیایند. میگوید: زیارتنامه را ورق زدم. دوباره مقابل چشمم آمد. هرچه التماس کرد دعایش نکردم. هتل آمدم و شب خوابش را دیدم. گفت: فلانی تو شیعه هستی؟ تو نماز خوان هستی؟ خدا میداند من چقدر التماس کردم از بهشت زهرا اجازه دادند مدینه بیایم. چقدر التماس کردم اجازه دادند وارد حرم پیغمبر شوم و روبروی چشم تو بال بال زدم که مرا دعا کنی. این آدم به حج و عمره هم رفته و خدا را هم قبول دارد. قیامت را قبول دارد، به لحاظ رفتاری سی سال با هم زندگی کردند، بر فرض آن آدم نا روا پول شما را برداشت، اینقدر باید سنگدل باشیم و بی گذشت باشیم. بعضی میگویند: ما اختلافات را میخواهیم برای پل صراط بگذاریم. نمیداند پل صراط یعنی چه و چه عالم سختی است آن دنیا. «ارحَم تُرحَم» این کلمه باید در زندگی ما بیاید. اسم این برنامه تربیت اعتقادی شده است یعنی با اعتقادات آدمها را تربیت کنیم. ما اعتقاد داریم خدا رحمان است.
جلسه قبل گفتیم: اعتقاد داریم خدا علیم است. این اعتقاد باید در رفتارهای ما بیاید. هم امید به ما بدهد، هم کار کیفی، الآن میخواهیم بگوییم: خدا مهربان است و بازتابش در زندگی ما این است که باید مهربانی کنیم به کسی که نسبت به ما کوتاهی کرده باشد. خطا کرده باشد. پشت سر ما غیبت کرده باشد. الآن عذرخواه است، یا به زبان عذرخواهیاش را جاری میکند یا نه ما فهمیدیم عذرخواه است، سکوت میکند. دو کلمه است عفو و صفح، عفو یعنی کسی در حق ما بدی کرده میآید میگوید: حاج آقای بهشتی ما غیبت شما را کردیم خوشمزه بود، در یک جلسه هرچه توانستیم علیه شما گفتیم. شما حلال کن، ما هم حلال میکنیم. این را عفو میگویند. صفح یعنی من خبر دارم فلانی پشت سرم بد گفته و اصلاً به روی خودم نمیآورم. به قول باباطاهر شتر دیدی، ندیدی! معلوم میشود صفح از عفو سختتر است.
حدیث داریم اگر در این دنیا عفو کنید، خدا هم در آخرت عفو میکند. عفو میکند یعنی چه؟ یعنی یک طوماری را برای شما میآورد و میگوید: اینها گناهان شماست. اینها جرایم و خیانتهای شماست. ولی من شما را بخشیدم، برو بهشت. اگر صفح کنی، خدا هم روز قیامت به روی شما نمیآورد. میفرماید: یک پارچهای روی پروندهاش بکشید کسی نبیند. یعنی قیامت انعکاس اینجاست. هرطور ما اینجا رفتار میکنیم، آنجا تجسم پیدا خواهد کرد. از دیگران بگذریم و به دیگران رحم کنیم. الآن در جامعه ما چند ماه است پریشانی پیش آمده است. دشمن دارد شادی میکند، رئیس جمهور آمریکا شادمانیاش را اظهار میکند. در همه خبرگزاریها اعلام میکند که آخ جون، ایرانیها پریشان هستند. ما خودمان به خودمان رحم کنیم. به همدیگر به خاطر خدا مهر بورزیم.
خدا رحمت کند شیخ صدوق کتابی به نام «مصادقه الاخوان» دارد. آنجا احادیثی را آورده که ما دوستانمان را بخاطر خدا دوست بداریم چه حسناتی دارد. چون دوستی انگیزههای مختلف دارد. ممکن است بخاطر پول و زیبایی باشد. بخاطر هنر و فناوری باشد. دلایلی دارد که کسی به کسی علاقهمند شود. اگر بخاطر خدا دوست بداریم، از این دوستیهایی است که تا پهنه قیامت ادامه پیدا میکند. مبدأ آن باید در خانه باشد بین بچهها و والدین مهربانی باشد. بین زن و شوهر با هم، یک حدیث فوق العاده ناب هست که پیغمبر فرمود: یکی از حقهایی که بچهها به گردن پدر دارند این است که این پدر، مادر بچهها را دوست بدارد و یکی از حقهایی که بچهها به گردن مادر دارند این است که مادر، پدر این بچهها را دوست بدارد. یعنی مهرورزی زن و شوهر یکی از حقوق بچههاست. یعنی فرزندان حق دارند در یک فضایی تنفس کنند که مهربانی باشد. این بار بچه به صورت اتوماتیک عاطفی بار میآید. دبستان هم که میرود معلمها تعریف میکنند چقدر این بچه عاطفی است. در همان دبستان معلم و مربی میفهمد در خانهای بزرگ شده که سرشار از آرامش و مهر و محبت است. سرچشمهی حقها حق خداست.
مردم ما زیاد شنیدهاند که امام زین العابدین رسالهای دارد به نام «رساله حقوق». پنجاه حق در آن کتاب آمده است. اول امام روی حق خدا توقف کردند. الآن حقوق بشر که سازمان ملل دارد حق خدا ذکر نشده است اما از امام زین العابدین بپرسیم، میگوید: همه حقها در ذیل حق خداست. حتی حق محیط زیست، درختان حق دارند. هوا حق دارد، زمین حق دارد، پیغمبر و معلم و شاگرد و والدین حق دارند و همه حقها زیر چتر حق خدا تعریف میشود. همان خدا فرمود: این بچه حق دارد و حق او این است که مهرورزی پدر و مادرش را تماشا کند نه کتککاری آنها را! میوه آن مهربانی که خدا در زن و شوهرها قرار داد باید در بچهها ظاهر شود.
شریعتی: اگر امروز پیامبر خدا که مصداق بارز رحمت خداوند است، حجت را بر همه تمام میکند، این همه محب و پیرو دارد، به واسطه اعمال و رفتار و منش او و اصحاب بزرگی مثل سلمانها و ابوذرها و مقدادها و در رأس آنها امیرالمؤمنین و اهلبیت گرانقدرشان است که باعث شد ما امروز شیعه آنها باشیم.
حاج آقای بهشتی: مورخان و محققان با سند اعلام کردند کسانی که با رفتار پیامبر مسلمان شدند آمارشان خیلی بیشتر از کسانی است که با آیات قرآن مسلمان شدند. مثلاً پیامبر از کوچهای گذر کرد. این قصه را مردم میدانند، دید بچهها مشغول بازی کردن هستند. یکی دو تا بچه یک کنار ایستادند و محزون هستند. پیغمبر سراغ آن بچههایی رفت که غصه دارند. پرسید: تو چرا غصهداری؟ گفت: پدرم در جنگی شهید شد. معلوم شد یتیم است و فرزند شهید است. یاد پدرش افتاده و در فکر رفته است. این بار پیغمبر او را روی دوش خود سوار کرد و راه برد. دوباره یک بچه دیگر را سوار کرد و او را برد. تا صدای اذان بلند شد و فرمود: بچهها من باید مسجد بروم. گفتند: نه، تو مرکب ما هستی! فرمود: این مرکب را میفروشید؟ گفتند: بله. دست در جیبهایشان کردند و دیدند پول نیست، چند دانه خرمای خشک بود. هفت خرما بود. خرماها را دادند و خودشان را باز خرید کردند و در حالی که لبخند بر لب داشتند به مسجد نزدیک میشدند، فرمودند: برادرم یوسف را به چند درهم و مرا به چند خرما! همین گزارش به قفقاز، اروپای جنوبی رفته است. جمعی شنیدند و گفتند: عجب، پیامبر اسلام چنین کسی است! چون آنها با پادشاهان مقایسه میکردند. پیامبر عزیز ما در خیابان میآمد و یک کسی او را نمیشناخت. گفتند: کسی که دنبالش هستی همین آقاست که میآید. این رنگش زرد شد و ترسید. حضرت جلو آمد و او را در آغوش کشید و فشارش داد. فرمود: من که شاه نیستم از من میترسی و رنگت پریده است. پدر ما آدم و مادر ما حوّا است. منتهی مسئولیت من سنگین است. پیامبر ما پول نداشت و به قدرتهای بزرگ جهانی متکی نبود. با همین مهرورزی، مهرش در دلها قرار میگرفت. در سیره پیامبر آمده که همه مردم میگفتند: پیغمبر مرا بیشتر دوست دارد. یعنی حضرت چطور مدیریت میکرد که کسی احساس بی مهری نمیکند.
شریعتی: انشاءالله این آموزههای ناب در زندگی و رفتار ما بیاید و بروز آن را ببینیم و به سمت خدا حرکت کنیم. خیلی نکات خوبی را شنیدیم. … این هفته قرار است از شهید محراب، عالم وارسته شهید اشرفی اصفهانی صحبت کنیم که نکات حاج آقای بهشتی حسن ختام برنامه امروز ما باشد.
حاج آقای بهشتی: رحمت خدا به روح بلند این شهید محراب باشد. دو سه نکته عرض کنم یکی از نظر علمی آیت الله اشرفی اصفهانی فوق العاده بودند ولی آنچه میخواهم بگویم مسائل اخلاقی است. در خاطرات ایشان دیدم که هروقت اصفهان میرفتند، ایشان شاگرد آیت الله العظمی بروجردی بودند، برای دیدن خویشان به اصفهان میرفتند و برمیگشتند، آیت الله العظمی بروجردی دیدن ایشان میرفت. استاد به دیدن شاگرد میرفت. یک استاد دیگرش حضرت امام خمینی(ره) بود. ایشان وقتی خبر شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی را میشنوند، در پیامشان دارند: او مردی بود که هروقت او را میدیدم به یاد خدا میافتادم.
حدیث داریم «جَالِسُوا مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُویَتُهُ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ» (کافی، ج ۱، ص ۳۹) با کسی دوست شوید که وقتی او را میبینی یاد خدا بیافتی، نه اینکه شما را غافل کند. نکته دوم سادگی زندگی ایشان است. عمر طولانی همراه با سادگی، یعنی همان خانهای که قبل از انقلاب داشتند و بعد به امامت جمعه کرمانشاه و نمایندگی حضرت امام رسیدند، همان وضع ساده را ادامه دادند. چندین بار به ایشان اصرار کردند این خانه را تعمیر کنید، میفرمودند: پول گچ را به جنگ زدهها بدهید. اینها چیزهایی است که فراموش نمیشود. خداوند مهرشان را در دلها قرار میدهد و آنها را به عنوان الگو قرار میدهد. نکته سوم حضور ایشان در جبهه جنگ است با اینکه ایشان پیر بودند ولی شوق حضور در جبهه جنگ داشتند. در چند عملیات، دو تا در خوزستان، عملیات مسلم بن عقیل، در کرمانشاه، قصر شیرین، حاج آقای قرائتی میفرمودند: که من هم همراه ایشان بودم در جبهه میفرمودند: آقای قرائتی من بوی بهشت را استشمام میکنم. لباس رزم هم میپوشیدند. اعتقاد عمیق به این داشتند که این حرکت دفاع مقدس یک حرکت الهی است. ما باید حراست و حفاظت کنیم. پیر و جوان هم ندارد. نمونهاش همان سرزمین کربلاست. کسی مثل اَنَس نود و چند ساله یا حبیب بن مظاهر، یا بُریر، اینها سنین بالا داشتند ولی احساس کردند حضورشان در جبهه نیاز است.
نکته دیگر احترام ایشان به همسرشان است. زندگی سادهای داشتند ولی خیلی به همسرشان که از سادات هم بودند احترام میگذاشتند، یعنی یک رابطه محبت آمیز رابطه احترام آمیز، شاید در بعضی از جلسات آینده در مورد مناسبات همسران هم صحبت کنیم. از خداوند مهربان میخواهیم که سفر زائران اربعین حسینی را پر شکوه و پر ثمر و پر برکت و بی خطر تقدیر بفرماید و همه ما جاماندگان را از دعای خودشان فراموش نکنند.
شریعتی:
کیستم من که به تکرار غمت بنشینم *** عشق هر روز به تکرار تو برمیخیزد
تا اربعین حسینی شانزده روز باقی است. «السلام علیک یا أبا عبدالله»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید جواد بهشتی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۷/۰۷/۲۲
.






