Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
ولادت حضرت عبدالعظیم به صورت یکپارچه (عبدالعظیم م22) متن تولیدی ولادت حضرت عبدالعظیم

حضرت عبدالعظیم؛ جایگاه و رموز موفقیت ایشان

v-abd-alazim-03

حضرت عبدالعظیم؛ جایگاه و رموز موفقیت ایشان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

۱- جایگاه رفیع حضرت عبدالعظیم حسنی و کرامت از ایشان

۱/۱- یار حقیقی امام

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السلام) درچهارم ربیع الثانی سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است. حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) در کسب فضایل، معارف، دوستی، اطاعت از اولیا به منزلتی رسیده بودند که ایشان درمدت  ۷۹  سال عمر بابرکت خود حضور و امامت چهار امام معصوم (امام موسی کاظم (علیه السلام)، امام رضا (علیه السلام)، امام جواد(علیه السلام) و امام هادی(علیه السلام)) را درک کرده‌اند. هر یک از ۴ امام معاصر از وی بسیار راضی بودند. رفتار، عقاید و موضع گیری های ایشان را تایید می‌کردند. هرچند ایشان از مدینه به سوی عراق در شرایطی که جوی کاملا خفقان آور و مستبدانه برای خاندان اهلبیت (علیه السلام) و برای شیعیان به خصوص  امام زادگان به وجود آمده بود،  ولی شاه عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) با زحمت فراوان از مدینه به سامرا در محضر امام هادی (علیه السلام) خود را رساندند، چون چشم امام هادی (علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) افتاد  خوشحال شدند و فرمودند: خوش آمدی  یا اباالقاسم! به راستی که تو از یاران حقیقی ما هستی![۱]

هنگامی که در محضر امام شرفیاب می‌شدند و با کمال احترام  دست خود را از آستین عبا بیرون می‌آوردند و روی سینه قرار می‌دادند با تواضع به امام معصوم  زمانشان سلام می دادند و عرض احترام می کردند وجود ایشان درکنار امام مایه دلگرمی امام معصوم بود.  و ایشان را به نزد خود فرا می‌خواندند و در کنار خود می‌نشاندند که این رفتار نشان‌دهنده ارتباط قلبی و رضایت مندی میان امام و ایشان بوده است.

۱/۲- توصیه به زیارت در کلام معصوم 

در بین امامزادگان جلیل‌القدر، شخصیت‌های بزرگی وجود دارند، اما درباره هیچ یک از آنان نقل نشده یا حداقل به ما نرسیده است که زیارتشان با زیارت امام حسین (علیه السلام) برابری کند. بنابراین حضرت عبدالعظیم باید از خصوصیات و مقامی برخوردار باشد که از مرقد مطهرش نور و شمیم حرم مطهر سیدالشهدا (علیه السلام) ساطع و استشمام می‌شود.  امام هادی (علیه السلام)، برابری زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) با زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)، به معنای مبالغه در فضیلت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) و یا کاستن از فضائل زیارت ابا عبدالله حسین (علیه السلام) نیست حضرت عبدالعظیم حسنی اولین  امام زاده است که حضور چهار امام را درک نموده اند و همین طور دومین امامزاده در ایران هستند که توصیه به زیارتشان  مسلّم و مأثور است بعد از ، زیارت حضرت فاطمه ‏معصومه (سلام الله علیها) که امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هرکه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را در قم زیارت کند مانند کسی است که مرا زیارت کرده است و در ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم در روایت مانند زیارت امام حسین (علیه السلام) یاد گردیده است و  برای زیارت ایشان ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) داده شده است.

محمّد بن یحیی عطّار این گونه نقل کرده است که: خدمت امام هادی (علیه السّلام) رسیدم. ایشان فرمودند: «کجا بودی؟
عرض کردم حرم امام حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کردم. امام هادی(علیه السلام) فرمودند: بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی(علیه السلام) را زیارت کرده ای. [۲]

۱/۳- کلام و سیره علما در احترام حضرت عبدالعظیم حسنی

صاحب بن عباد می‌نویسد: ابوالقاسم عبدالعظیم، صاحب ورع و تقوا و پرهیزگاری به شمار می‌رفت و معروف به امانت و درستکاری و راستگویی بود. او در امور دین آگاه، به مسائل مذهبی و احکام قرآن آشنا بود و حقایق دینی را درک می‌کرد و احادیث و روایات زیادی نقل کرده و از حضرت جواد و هادی (علیه السلام) روایت می‌کند و آن دو بزرگوار مراسلات و توقیعاتی برای او نوشته‌اند.

مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح‌الجنان گوید: «امامزاده لازم‌التعظیم جناب عبدالعظیم، قبر شریفش در ری معلوم و مشهور است، و علو مقام و جلالت شأن آن حضرت اظهر من الشمس است؛ چه، آن جناب علاوه برآنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله و سلم) است، از اکابر محدثین و اعاظم علما و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقواست.»

توصیه به زیارت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) علاوه بر کلام معصوم که ذکر آن نیز گذشت، همواره مورد توجه علمای مختلف نیز قرار داشته و حتی ایشان در سیره عملی خود به آن ملتزم بوده‌اند. برای نمونه حجت الاسلام علی بهجت فرزند مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت ضمن بیان خاطراتی از پدرشان درباره زیارت حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) می‌گویند: در مسافرت‌هایی که همراه آقا از تهران می‌گذشتیم، اصرار داشتند که به حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) مشرف شوند، هم در مسیر رفت و هم در بازگشت. وی می‌گوید: از جمله در سفر به مشهد مقدس اصرار داشتند که بر سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) برویم و می‌فرمودند «اگر اهل تهران هفته‌ای یک مرتبه به زیارت ایشان نروند، جفا کرده‌اند».

آیت الله جوادی آملی در خصوص قدر و منزلت علمی ایشان چنین می‌فرمایند: «وجود مبارک عبدالعظیم حسنی وقتی به ایران آمدند و وارد ری شدند به این منطقه شرف بخشیده و فقاهت و علم را با خود به ارمغان آوردند، حوزه ری را نورانیت بخشیده و به برکت آن، بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز نورانی شده است.

۴/۱- کرامت شاه عبدالعظیم حسنی

از سوى آستان ملکوتى حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) کتابى به عنوان «سرزمین کرامت» به چاپ رسیده است که بالغ بر بیست کرامت در آن نقل شده است.  از جمله کرامات حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) شفاى دختر بچه اى است که مبتلا به مرض سرطان بود. خلاصه‌ای از داستان شفا یافتن او را همان کتاب سرزمین کرامت را براى شما خوبان نقل‌کنم.[۳]

این دختر بچه سرطان روده از نوع پیشرفته داشت و بنا به نظر دکتر سه چهارم روده‌ها از بین رفته بودند.

تمام آزمایش ها و بیمارستان ها یک نتیجه را نشان میداد، سرطانی وخیم و وحشتناک.

حال دخترک روز به روز وخیم تر می‌شد. شکمش به شدّت ورم کرده بود و خبر از فاسد شدن بخش دیگرى از روده‌ها می‌داد.

تنها یک جا باقى مانده بود: بیمارستان شرکت نفت. جراح این بیمارستان، تنها مسئولیت آندوسکوپی روده را بر عهده گرفت و دیگر اقدامات را بی نتیجه خواند.

اما این جراحى چه امیدى در بر داشت؟

خانواده دخترک مستاصل و درمانده دست به دامان اهل بیت بردند و در آستان حضرت شاه عبدالعظیم برای شفای دختر کوچکشان دعا کردند.

ایّام فاطمیه بود. نیمه شب جمعه، تمام خانواده برای شفای این دختر سه چهار ساله پشت در امامزاده جمع شده بودند و در سرمای آبان ماه دعا میکردند.

یکى از خادمان با دیدن این گروه آشفته، متوجه شد که مسئله‌ی مهمى پیش آمده است.

خادم که فهمید آنها از سادات اند درب را برایشان باز کرد تا داخل شوند.

کسى نمی‌داند آن شب عجیب تا سپیده صبح چگونه گذشت؛ اما به طور قطع، دعاها و نمازهاى آن جمع بین ملائک زبان زد شد؛ شاید ملائک نیز آنان را همراهى کرده بودند.

چرا که فرداى آن شب…

ملیکا را براى انجام عمل فردا صبح آماده کردند. اما خبر ‌رسید یکى از اقوام دکتر از دنیا رفته و دکتر فردا عمل نخواهد کرد. برای چک کردن وضعیت و آمادگی برای عمل دوباره تمام آزمایش ها را انجام دادند.

فردا صبح دکتر قبل از عمل آزمایشات جدید بیمار را چک کرد و متعجب پرستار را صدا زد تا برای اشتباه آوردن آزمایشات او را توبیخ کند اما اشتباهی نشده بود. آزمایش‌ها درست بودند و همه یک چیز را نشان میدادند: بهبود!

ملیکا از بیمارستان مرخص شد، در حالى که اثرى از بیمارى در او نبود، ولى خانواده هنوز هم مضطرب و نگران بودند.

تا این که یک شب مادربزرگ ملیکا در عالم رؤیا خوابى دید که قلب خانواده را مطمئن کرد.

او تعریف می‌کرد: دیدم در جمع عدّه‌اى از بانوان هستم. آنان را نمی‌شناختم. بانوان راهى باز کردند. یکى از آنان ندا داد: امام سجّاد (علیه السلام) تشریف می‌آورند. با اشتیاق جلو رفتم تا امام (علیه السلام) را زیارت کنم. آقا آمدند صورتشان مانند مهتاب بود. زبانم بند آمده بود می‌خواستم براى ملیکا دست به دامنش شوم، نمی‌توانستم. آقا (علیه السلام) خود به طرف من آمدند و فرمودند: دیگر براى چه نگرانید آن دختر شفا گرفت.

این نتیجه توسّل به حرم ملکوتى حضرت سیّدالکریم عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) بود که منجر به شفاى ملیکا شد.

۲- رموز موفقیت حضرت عبد العظیم حسنی

سوال اینجاست که چه می‌شود یک شخص به چنیت مقام رفیعی برسد که این چنین مورد تایید و محبت اهل بیت (علیهم السلام) قرار بگیرد. ما زندگی و سیره حضرت عبدالعظیم حسنی را که می‌بینیم متوجه می‌شویم چند ویژگی بارز در زندگی این بزرگوار ظهور و بروز داشته است. که به چهار مورد آن اشاره میکنیم.

۲-۱ علم آموزی

یکی از امتیازات بزرگ حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) این بود که از هر فرصت پیش امده استفاده می‌کردند و در محضر امام زمانشان زانوی ادب میزدند و افتخار شاگردی امام را نصیب خود می‌کردند و راجع به جدشان حضرت علی (علیه السلام) و مسائل مختلف دینی بسیار سوال می‌کردند. این سوالات ایشان و بعد جواب‌هایی که از امامان معصوم (علیه السلام) دریافت نموده اند برای آینده فرهنگ تشیع کمک فراوان نموده است به خصوص در بحث امامت و مهدویت که در آینده بیان خواهم کرد. عزیزان سوال و جواب از محضر بزرگان علم بهخصوص عالمان دلسوز دینی در زندگی باید سر لوحه کار ما باشد.

شخصیت علمی ایشان تا انجایی است که مورد اعتماد امام زمانشان (امام هادی علیه السلام) قرار گرفته اند و امام مردم را به ایشان ارجاع می‌دهند، درشرایطی که بسیاری از افراد از محدودیت و انحصاری که برای امام از طرف مخالفان پیش آمده بود در طول چند سال، عده‌ای امتحان خوبی پس نداده بودند. برای مثال بعضی از وکلای امام با امام بعدی مخالفت داشتند و یک عده دیگر از خویشاوندان بنی هاشم. در چنین اوضاع و احوال است که ایشان ( شاه عبدالعظیم حسنی ) یک شخصیتی علمی، سیاسی و اجتماعی هستند و مدتی زعامت شیعیان را به عهده داشتند و ایشان مظهر شجاعت، مجاهدت، عابد و عارف شناخته شده اند.

مقام معظم رهبری در این خصوص می‌فرمایند: شخصیّت جناب عبدالعظیم برای اغلب مردم ناشناخته است. ایشان هم یک شخصیت علمی هم یک شخصیت جهادی بودند و هم ابتکاراتی داشتند. مرحوم شیخ نجاشی می‌گویند: ایشان خُطَب امیرالمؤمنین را جمع‌آوری کردند. با این حساب، ایشان در حدود ۱۷۰ سال قبل از تألیف نهج‌البلاغه، خُطَب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را جمع‌آوری کرده بودند. این کار بسیار مهمی است. هیچ بعید نیست که سیّد رضی (رصوان الله تعالی علیه) از نوشتۀ ایشان استفاده کرده باشد.

از ایشان علاوه بر خطبه‌های امیرالمومنین (علیه السلام)چند کتاب دیگر از جمله کتاب «یوم و لیله» و کتاب «روایات عبدالعظیم حسنی» وجود دارد.

گرچه جناب ابوالقاسم عبدالعظیم حسنی از راویان حدیث هستند، امّا به نظر می آید، برجستگی ایشان به سبب معرفت ارزشمندی است که به معارف الهی داشتند. این مطلب از جریانی که شیخ صدوق در کتاب توحید خود نقل کرده است، فهمیده می‌شود. مرحوم شیخ صدوق می‌فرمایند ؛ که درایت (و فهم) حدیث برتر از روایت و نقل حدیث است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: یک حدیث را بفهمی، بهتر از هزار حدیث است که روایت کنی.[۴]

برخی از راویان فقط زحمت نقل حدیث را متحمّل می‌شوند امّا برخی دیگر، فقیه نیز می‌باشند. حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) از برجسته ترین فقیهان  زمان خود بوده است. چنانکه ابو تراب رویانی می‌گوید: شنیده ام که ابو حماد رازی می‌گفت در سامرا بر امام هادی (علیه السلام) وارد شدم و از بعضی مسائل حلال و حرام پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمودند: چنانچه در امور دینی در [تشخیص] حلال و حرام، مسئله‌ای بر تو دشوار شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.[۵]

سیدعبدالعظیم  حسنی درهمین شرفیابی به امام عرض می‌کنند: یا ابن رسول الله، می خواهم اندیشه‌های دینی خود را با شما در میان گذارم تا اگر مورد رضایت است، بر آن ثابت قدم بمانم تا خدا را ملاقات کنم.

این نکته را مورد تاکید قرار می‌دهم که انسان‌های متدین به طور عام و عالمان دینی به طور خاص مانند شاه عبدالعظیم حسنی آگاه به مسایل دینی و مزربان عقاید دینی و مذهبی خود و جامعه باشند واقعا دغدغه عقاید خانواده ها و جوانان را داشته باشید که از منبع قران کریم و از سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم بگیرند و از عالمان آگاه به مسایل دینی یاد بگیرند. به تعبیر قرآن کریم( فانظرو الی طعامه) داشته باشند.

چقدر خوب است که ما هم اهل علم آموزی باشیم.

دو رکعت نماز عالم، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است.[۶]

و رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرموده است: از نماز، آن قسمتى مورد قبول است که‏ انسان بر اساس تعقّل و آگاهى بخواند[۷]. در حدیث دیگر است: عابدى که از روى فهم ودرک عبادت نکند، همچون‏الاغ آسیاب حرکت مى‏کند ولى در جا مى‏زند و پیش نمى‏رود.[۸]

نماز آگاهانه آنست که انسان بداند چه مى‏کند، چه مى‏گوید، با که صحبت مى‏کند و حضور قلب و توجّه به خدا دارد.

پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) فرمودند: «۲» کسى که از خانه به دنبال آموختن دانش بیرون برود، تا با آن، باطلى را ردّ کند و گمراهى را به هدایت بکشد. کار او همچون چهل سال عبادت است.[۹]

۲-۲ دفاع علمی از دین خدا

دومین ویژگی خاص ایشان این بود که آنچه از علم به دست آورده بود به دیگران هم یاد می‌داد و مبلغ دین خدا هم بود. تا جایی که امام معصوم (علیه السلام) مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پاسخ پرسش‌های اعتقادی و عملی خود به ایشان ارجاع داده‌اند. همانطور که در قسمت‌های قبل بیان شد که امام هادی (علیه السلام) در سامرا به ابو حماد رازی فرمودند: ای ابو حماد، وقتی که چیزی از امور دینی در محل زندگی برای تو مشکل شد، از عبدالعظیم حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.

این‌گونه تعابیر نشان می‌دهد عبدالعظیم حسنی در زمان خود، مجتهد توانمندی بوده است که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل بیت (علیه السلام) در اختیار داشته است می‌توانسته دیدگاه‌های اسلام ناب را در زمینه‌های اعتقادی و عملی استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ مناسب دهد. به جهت همین منزلت و اطمینان بود که امام هادی (علیه السلام) او را وکیل و نماینده خود در شهر ری معرفی می‌کنند و به مردم توصیه می‌فرمایند که در حلّ مشکلات دینی خود به ایشان مراجعه کنند.

این دلیل و نشانه مقام والا و عالی علمیت آن سیّد بزرگوار در نزد اهل بیت عصمت (علیه السلام) است. ایشان در آن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بودند و مدافع حریم اهل بیت (علیه السلام) و مروج و مبلغ فروغ احادیث و کلمات نورانی ائمه‌ی اطهار (علیه السلام) در شهرهای مختلف نیز بودند و معارف و علوم ال الله را در میان جامعه تشیع می‌گستراندند؛ فعالیت ایشان در چنان شرایط خطیری از ارزش خاصی برخوردار بود. لذا این درجه عالی تا جایی پیش رفته است که ثواب زیارت ایشان به اندازه زیارت امام حسین (علیه السلام) به شمار می‌رود.

ایشان عالم به مسائل روز بودند یکی از دغدغه‌های اصلی‌ حضرت عبدالعظیم حسنی برطرف کردن شبهات زمانشان بود؛ چرا که ایشان در زمانی که جامعه پر از چالش‌های سیاسی خلفای بنی عباس نحله‌های فکری و افکار غلط چون وجود شبهات در موضوع امامت، قضا و قدر و حضور فرقه زیدیه که جامعه را به انحراف می‌کشاند زندگی می‌کردند و مواجه بودند و با فصاحت کلام و صریح لحجه‌ای که داشتند جوابگوی مسایل روز بودند. متأسفانه امروز شبهات به راحتی در فضای مجازی، اینترنت و … بدون کنترل در حال انتشار هستند.

به طور قطع می توان گفت که امروز جامعه نیازمند عالمانی مانند شاه عبدالعظیم حسنی است که دغدغه عقاید و اخلاق و احکام  مردم و جامعه را داشته باشند و از ازرش‌های دینی در جامعه مزربانی کنند. به خصوص در برابر هجوم شبهه افکنان بیگانگان که علیه مکتب اهل بیت (علیه السلام) از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده است جانانه ایستادگی نمایند. آری جامعه شیعه بیش از زمان شاه عبدالعظیم نیاز به دفاع از مرزهای دینی دارد. چرا که شبهه یک چیز خطرناک در جامعه است اینکه شبهه نباید توقف داشته باشد بلکه باید گذرگاه باشد، شبهه راجع به احکام بد نیست اما اینکه فرد در یک شبهه بماند خوب نیست، در اصل شبهه اگر باعث بالا بردن اعتقادات و درستی در یک موضوع شود مناسب است، در همین راستا باید گفت سید عبدالعظیم حسنی یکی از دغدغه‌های اصلی‌شان برطرف کردن شبهات زمان‌شان بود لذا متدینین و عالمان ما حتما توجه به این مساله داشته باشند که در مرحله اول دغدغه دین خود داشته باشیم و بعد عالم به زمان خود باشیم و فرمایش معصوم (علیه السلام) در این زمینه آمده است: شبهات و نادانى‌ها و نفهمى‌ها به کسى که عالم به زمان خود است، هجوم نمى‌آورند؛ [۱۰]

بنابراین انسان باید در امور دین خود عالم باشد تا از هجمه‌های دشمن در امان باشد و مورد ملامت قرار نگیرد.

ازخرمن بابرکت روایات که ایشان نقل نموده در مورد موضوعات اعتقادی و نیمی دیگر مربوط به موضوعات امامت است. موضوعی که امروزه کمتر به آن توجه می‌شود رجوع به امام یا عالم دینی است، جوانان ما امروز به جای آن‌که به علمای دینی خود رجوع کنند به راحتی در فضای مجازی با شبهه مواجه می‌شوند.

شخصی نزد امام حسن عسکری(علیه السلام) آمد و گفت: ای آقای ما، اگر یکی از برادران شیعه ما در دست کفار اسیر شده، جانش در خطر باشد؛ از سویی دیگر شخصی از شیعیان گرفتار یک فرد بد‌ اندیش و گمراه شده که البته نمی‌خواهد او را بکشد، ولی شبهه‌هایی القا می‌کند که ایمانش ضعیف شود، نجات دادن کدام یک ارزش بیشتری دارد؟ گرچه شاید برای رهایی شخص اول خود به خطر افتاده، کشته شوم، رهایی شخص دوم تنها نیازمند فرصت و نیرویی است که نگذارم عقیده‌اش دگرگون و ایمانش زایل شود، با آنکه خودش سالم و حتی به دور از زیان مالی و جانی است.

امام در پاسخ فرمودند: آیا می‌دانی این دو قلمرو چقدر با هم تفاوت دارند؟

آن مرد گفت: ‌آمده‌ام از شما بپرسم در میان این دو راه تکلیفم چیست.

امام(علیه السلام) فرمودند: در کنار دریایی ایستاده‌ای، گنجشکی در دریا افتاده و در حال غرق شدن است؛ در کنارش هم مؤمنی شریف و ارزشمند در آب غوطه می‌خورد و هر لحظه امکان دارد در آب غرق شود. باید کدام را نجات دهی؟ ثواب کدام بیشتر و نجات کدام مقدم است؟ اگر آن پرنده را برهانی، آن دیگری که انسانی شریف است خفه می‌شود.

مرد پاسخ داد: بسیار روشن است. البته باید آن شخص را نجات ‌دهم؛ زیرا آن پرنده در برابر چنین انسانی ارزشی اندک دارد.

امام فرمودند: به همان اندازه‌ که نجات آن مؤمن بر نجات آن پرنده کوچک برتری دارد، حفظ ایمان یک انسان از امواج شبهه‌ها بر نجات مسلمانی که تنها از نظر بدنی و جانی در دست کفار اسیر است و هر لحظه امکان دارد کشته شود، برتری دارد.[۱۱]

ان شالله که ما هم بتوانیم این دفاع از دین خدا را انجام بدهیم.

۳-۲ ظلم ستیزی با زنده نگه داشتن یاد امام حسین علیه السلام

دوره زندگی  شاه عبدالعظیم حسنی درزمان یکی از منفورترین و خبیث‌ترین چهره‌های تاریخ، یعنی متوکل عباسی است. دلیل این‌که این اندازه از متوکل به رذالت یاد می‌شود، چیست؟

برای این که دلیل خباثت و بدنامی متوکل عباسی را بدانیم باید یک نگاه اجمالی به زندگی او داشته باشیم. متوکل عباسی دهمین خلیفه در حکومت بنی‌عباس بود. بنی‌عباس هم همان حکومتی است که دشمن سرسخت و خون‌خوار خاندان اهل بیت و ائمه اطهار (علیهم السلام) محسوب می‌شود. او فرزند معتصم عباسی است که حدود ۱۵ سال حکومت کرد. متوکّل عباسی نوه دختری هارون‌الرشید  ملعون است که امام موسی کاظیم (علیه السلام) را به زندان انداخت وبه شهادت رساند. اما وقتی‌ که متوکل ملعون بر مسند خلافت نشست و سیاست بسیار سخت‌گیرانه‌ تری را نسبت به شیعیان در پیش گرفت. نقل است او در سال ۲۳۶ هجری بنابر یک قول چهار بار، بنابر قول دیگر ۷ بار، بنابر قولی ۱۸ بار دستور تخریب حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) و هر چه مردم در اطراف آن، خانه یا بنایی ساخته بودند، را داد. و دستور داد تا همه زمین را شخم بزنند و بذر بکارند و در آن کشاورزی کنند تا اثری از آن حرم شریف باقی نماند و مردم آن را فراموش کنند؛ اما هرگز در این امر موفق نشد. حتی متوکل ملعون تأسف می‌خورد که چرا با بنی‌امیه در کشتن حسین (علیه السلام) شرکت نداشته است؛ به همین دلیل قبر حسین (علیه السلام) را تخریب می‌کند! یعنی بعد از حدود ۱۷۰ سال که از واقعه جان‌گداز عاشورا و شهادت امام حسین (علیه السلام) و یاران آن حضرت می‌گذشت، متوکل اقدام به چنین عمل خبیثانه ای کرد که دل همه شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) را در طول تاریخ داغدار کرد.

حضرت عبدالعظیم حسنی در چنین برهه‌ای از زمان رهبری شیعیان را برعهده داشتند و در مقابل خلفای جور عباسی ایستادگی و مقاومت می‌کردند و همواره بر علیه آنها رفتار و اقدام از خود نشان می‌دادند. هنگامی که متوکل عباسی هر مرتبه حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) و اصحاب ایشان را تخریب می‌کرد وقتی به حائر قبر امام حسین (علیه السلام) می‌رسیدند نمی‌توانستند کار را تمام کنند.

شاه عبدالعظیم حسنی با کمک سادات شیعه به ویژه نوادگان امام حسن (علیه السلام) در هر اقدام خبیثانه و جسارت متوکل عباسی، به دنبال ترمیم، احیا و بازسازی قبر مطهر بر می‌آمدند و همواره مدافع قبر سیدالشهدا (علیه السلام) بودند.

این خودش مصداقی از مبارزه با ظالم است. ما هم می‌توانیم با رونق دادن به جلسات اهل بیت (علیهم السلام) و روضه های امام حسین (علیه السلام) با دشمنان امام حسین (علیه السلام) مبارزه کنیم.  این جلسات سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) را به ما نشان میدهد.  ترویج مرام این بزرگواران یعنی ریشه کن شدن فرهنگ دشمنان شان. یعنی ترویج دین و قرآن و سعادت دنیا و آخرت.

ان‌شاءلله ما هم بتوانیم خادم دین باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

 

پی نوشت ها:

[۱]  (عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَیِّدِی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَلَمَّا بَصُرَ بِی قَالَ لِی مَرْحَباً بِکَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ‏ وَلِیُّنَا حَقّاً) بحار الأنوار  / ج‏۶۶ / ۱ / باب ۲۸….. ص : ۱ (الأ صفات الشیعه / ۴۸ )
[۲]  أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ  عِندَکم لَکنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السّلام.(میزان الحکمه، ح ۷۹۸۴ ). شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج ۱ ص ۲۴۶
[۳] سرزمین کرامت ص ۲۷-۲۹
[۴]. (صدوق،معانی الاخبار، ، ص۲
[۵] [ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۳۲۱
[۶] رَکْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَیرٌ مِن سَبْعینَ رَکْعَهً مِن جاهِلٍ[الاختصاص : ۲۴۵.]
[۷] محجهالبیضاء، ج‏۱، ص‏۳۶۶
[۸] «الْمُتِعَبَّدُ عَلى غَیرِ فِقْهٍ کَحِمار الطّاحُونِه محجهالبیضاء، ج‏۱، ص‏۳۶۶
[۹] «مَنْ خَرَجَ یَطْلُبُ باباً مِنَ الْعِلْمِ لِیَرُدَّ باطلًا الَى الحقِّ و ضالًا الَى الهُدى کانَ عَمَلهُ کعبادهِ اربعین عاماً»محجهالبیضاء، ج‏۱، ص‏۱۹
[۱۰]عَنْ أَبِی  عبدالله (علیه السلام)، وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَاتَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ، ( کافی ج‏۱ / ۶۱ / [۱] کتاب العقل و الجهل….. ص : ۲۳)
[۱۱] آفتاب مطهر؛ آیت الله مصباح یزدی ص ۱٣۴ و ۱٣۵

 

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *