فضائل حضرت معصومه و شهر قم
۱۴۰۰-۰۷-۲۳ ۱۴۰۲-۱۲-۰۱ ۱۹:۱۳فضائل حضرت معصومه و شهر قم

فضائل حضرت معصومه و شهر قم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
و به همراه همان ابر که باران آورد، مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
باد یک نامه بی واژه به کنعان آورد، بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد
به سر شعر هوای غزلی زیبا زد، دختر حضرت موسی به دل دریا زد
چادرش دست نوازش به سر دشت کشید، دشت هم از نفس چادر او گل میچید
چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید، من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید
باور این سفر از درک من و ما دور است، شاعرانه غزلی راهی بیت النور است
آمد اینگونه ولی هرچه که آمد نرسید، عشق همواره به مقصود، به مقصد نرسید
و اویس قرنی هم به محمد نرسید، عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید
ماند تا آینه مادر دنیا باشد، حرم او حرم حضرت زهرا باشد
صبح، شب میشد و شب نیز سحر هفده روز، چشمه او چشمهای از خون جگر هفده روز
بین سجاده ولی چشم به در هفده روز، چشم در راه برادر شد اگر هفده روز
روز و شب پلک تَرَش روضه مرتب میخواند، شک ندارم که فقط روضه زینب میخواند
شریعتی: «یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه» سلام میکنم به همه بینندههای عزیز و گرانقدرمان، از حرم حضرت معصومه در خدمت شما هستیم، دعاگو و نایب الزیاره شما خواهیم بود. انشاءالله همه ما زیر سایهی کرامت و مهربانیهای حضرت معصومه(س) باشیم. در خدمت حاج آقای میرباقری عزیز هستیم. سلام علیکم و رحمه الله.
حاج آقای میرباقری: علیکم السلام و رحمه الله. من هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم. رحلت بی بی دو عالم، فاطمه معصومه (س) را تسلیت میگویم و از خدا میخواهم همه ما را برخوردار از شفاعت ایشان در دنیا و آخرت بفرماید.
شریعتی:
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است *** چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
حاج آقای میرباقری: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. (قرائت دعای سلامت امام زمان)فضایل وجود مقدس فاطمه معصومه(س) بیکران است. در این فرصت کوتاه یکی دو مورد از خصوصیات حضرت را تقدیم میکنم. یکی بحث شفاعت حضرت است که روایت عجیبی در این باب داریم و یکی از بهترینها روایتی است که مرحوم قاضی، نور الله شوشتری نقل کردند که «تدخل شیعتی بشفاعتها الجنه باَجمعهم» تمام شیعیان من با شفاعت فاطمه معصومه(س) وارد بهشت میشوند. بحث دوم که شاید محور بحث بنده باشد، بحث مهاجرت حضرت به سمت قم هست و برکات این هجرت نورانی در تحولات تاریخ بشریت و دنیای اسلام، نسبت به قسمت اول عنایت دارید، شفاعت دستگیری است عباد الله هست و بزرگان گفتند: شفاعت در عالم آخرت که قطعی هم هست، در روایات متعدد داریم کسی که چند چیز را قبول نداشته باشد، یکی رجعت و یکی شفاعت است، اینها جزء شیعیان ما نیستند. جزء مختصات مکتب اهلبیت هم هست. اصل شفاعت در قرآن آمده و تمام فرق مسلمین قائل به شفاعت هستند و از اصول مسلم قرآنی است اما به این وسعت از مختصات مکتب اهلبیت است.
این شفاعتی که در آخرت اتفاق میافتد، بزرگان فرمودند: تجلی همین شفاعت دنیاست. یعنی یک ولی، رسولی، نبی، دستگیری در این دنیا میکنند و این دستگیری همراه با رنج و زحمت و هزینه کردن است. بزرگترین شخصیتی که اذن به شفاعت دارد و هزینه اصلی دستگیری و شفاعت امت را دارد وجود مقدس نبی اکرم(ص) است. همه مؤمنین و موحدین به یک معنا محتاج به شفاعت و دستگیری ایشان هستند و حتی انبیاء هم با هدایت و شفاعت ایشان مقامات توحید را به دست آوردند و ایشان بزرگترین هزینه را برای شفاعت دادند. عاشورا یکی از هزینههایی است که وجود مقدس نبی اکرم برای شفاعت امت دادند.ابتلائات و امتحانات عظیمی که برای تک تک اهلبیت(ع)، وجود مقدس صدیقه طاهره، پیش آمده هزینههایی است که حضرت برای شفاعت دادند. دستگیری از امت، عبور دادن از وادی ضلال و ظلمات، جهنمی که در دنیا به پا شده جز با این هزینه کردن ممکن نیست. پس شفاعت یعنی دستگیری کردن، هدایت کردن و وارد کردن بندگان خدا به وادی توحید، چون وادی توحید وادی امن است و در وادی توحید اگر کسی وارد شد، خدای متعال بشارت امنیت به او داده است. «کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی» منتهی ورود به وادی توحید محتاج به شفاعت و دستگیری دارد.
خدای متعال دست نبی اکرم را گرفتند و بعد نبی اکرم دست امت و اهلبیت دست شیعیان، شفاعت یک چنین چیزی است که باید دستگیری کنند و ما را وارد وادی توحید کنند و همه سختیهای عالم و امتحانات عالم که برای امت حضرت پیش میآید، برای این است که این امت مهیا شوند برای اینکه دستشان را به دست حضرت بدهند و عبور کنند و وارد وادی توحید شوند.این وادی، وادی نیست که به هرکس اجازه دستگیری بدهند. خود آدم هم اجازه نمیدهد وارد شود، وادی توحید یک وادی است که در مدخل این وادی وقتی انسان میخواهد وارد شود باید سجداً وارد شود. همه تعلقات و نفس خود را زیر پا بگذارد. حالا هم خود ایشان وارد وادی توحید شده اجازه میدهند دست امتی را بگیرد و وارد وادی توحید کند. روایتی در کافی هست در باب آنهایی که در راه خدا به همدیگر محبت میکنند، نقل کرده است. محبتشان فقط برای خداست، خدا را دوست دارند و اگر به همدیگر محبت میکنند این محبت در راه خدای متعال هست. در روایت دارد میگویند: شما بدون حساب و کتاب وارد بهشت شوید. اینها راه میافتند سمت بهشت بروند، سؤال میکنند اینجا وادی حساب و کتاب است، به چه حقی شما بلند شدید بروید؟ میگویند: به ما اجازه دادند بی حساب و کتاب وارد بهشت شویم. سؤال میکنند: چه کار کردید به شما اجازه دادند؟ میگویند: «متحابین فی الله» هستیم. میگویند: عملتان خیلی عمل مهم و ارزشمندی است ولی بدانید مزدی که خدای متعال برای شما قرار داده از عمل شما بهتر است. اینطور نیست کسی بتواند قدم از قدم بردارد، در روایت هست تمام صداها فرو میخوابد، آنوقت وجود مقدس نبی اکرم پا در میدان میگذارند و دستگیری میکنند. در آن فضا به کسی اجازه بدهند خودش وارد بهشت شود و دست امتی را بگیرد وارد وادی توحید بکند خیلی مقام عجیبی است و باید او حامل حقیقت توحید و ولایت باشد تا بتواند از دیگران دستگیری کند.
این آیه شریفه در خاطر مبارکتان هست. خدای متعال میفرماید: «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» اگر نمیدانید بروید از اهل الذکر سؤال کنید. اگر میخواهید به ذکر برسید، اگر میخواهید متوجه خدای متعال شوید راهش این است که سراغ اهل الذکر بروید. حضرت فرمود: ذکر وجود مقدس رسول الله (ص) است.ایشان ذکر الهی هستند و ما اهل الذکر هستیم و باید اهلیت برای ذکر داشته باشند تا تحمل ذکر را بکنند و آنوقت دیگران بتوانند ذکر را از آنها بگیرند. اینکه وجود مقدس فاطمه مصعومه(س) برای همه شیعیان دستگیری میکنند، به همه ما گفتند: به حرم وجود مقدس ایشان بیایید و بعد از زیارت از ایشان تقاضا کنید دست ما را بگیرند و در بهشت ببرند. از این دنیا کار شروع میشود. اگر کسی خوب از حضرت تقاضا کند، از همین دنیا مسیرش عوض میشود. ظهور کاملش در عالم آخرت است. ما را وارد جنت میکنند. جنتب وادی توحید و ولایت است. این بخاطر آن است که خود آن وجود مقدس از کسانی است که حامل این حقیقت و توحید و ولایت است.
سه دسته بیشتر حامل نیستند. یکی انبیاء و مرسلینشان، حضرت فرمود: پیغمبرها دو دسته هستند، مرسل و غیر مرسل، مرسلینشان تجمل میکنند. ملائکه دو دسته هستند، مقرب و غیر مقرب، مقربینشان حامل هستند. عباد و بندگان خدا دو دسته هستند، ممتهن و غیر ممتهن، ممتهنین حامل ولایت هستند. حضرت از همینجا ما را شفاعت و دستگیری میکنند و در وادی توحید میبرند و تطهیر میکنند. این آیهای که در قرآن هست، میفرماید: اگر گناه کردند خودشان استغفار کنند و بعد محضر وجود مقدس نبی اکرم بیاید، وجود مقدس نبی اکرم برایشان استغفار کنند. این استغفار حضرت یکی استغفار لفظی است و فقط استغفار لفظی نیست. همینطور که در باب ما استغفار ما صرفاً لفظی نیست.یک کسی محضر امیرالمؤمنین عرض کرد: استغفرالله، حضرت فرمود: این سخن صاحبان مقامات علیین است. شش معنی دارد که اولی پشیمانی است. دومی تصمیم بر ترک است، دیگر انسان به گناه رجوع نکند. سوم اینکه حقوق الهی را بدهد. چهارم حقوق مردم را بدهد، پنجم آنقدر خودش را در رنج بیاندازد که کوتاهیها و لذتهایی که از گناه برده شود، ششم اینکه گوشتهایی که از حرام روییده را با غصه آب کند، پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت حلال بروید. استغفار وجود مقدس نبی اکرم بر امت یکی استغفار سحر و دعایشان است. باید حضرت اقداماتی کنند تا ما تطهیر شویم. از همینجا حضرت شروع میکنند کار کردن برای ما که در حرم حضرت میآییم، دستگیری میکنند تا ما تطهیر شویم. این شفاعت حضرت هست.
آثار شفاعت حضرت رزقهای فراوانی است که در این حرم تقسیم میشود. اگر میخواهید ببینید چه رزقهایی در حرم حضرت معصومه تقسیم میشود در خود زیارتنامه حضرت بعد از اینکه به حضرت سلام میدهیم، تقاضا میکنیم «عرف الله بیننا و بینکم فی الجنه» خدای متعال در بهشت ما را جایی قرار بدهد که بتوانیم شما را بشناسیم و پیش روی شما باشیم. «و اوردنا حوض نبیکم و سقانا بکأس جَدِّکم» ما را وارد کند بر حوض نبی اکرم که مقام عجیبی در آخرت است. وجود مقدس نبی اکرم سقایت کند، ساقی ما شود، «من ید علی بن ابی طالب» از دست امیرالمؤمنین سقایت کند و به ما بنوشاند. اینها امور ساده نیست، اینها رزقهای حرم حضرت معصومه(س) است و برای همه هست. آدم اگر وارد این فضای نورانی شد، فیض مخصوص خودش را میبرد. از دور هم میشود این فیض را برد.
امروز ما از دور متوسل به حضرت شویم و التجاء کنیم و انشاءالله حضرت از یکایک ما دستگیری کنند. این در باب شفاعت حضرت بود. برای اینکه رغبت پیدا کنیم، دنبال این رزقی که خدای متعال قرار داده، کسی که شفاعت میکند خدای متعال یک حقی برای او بر خودش قرار بدهد. این نکته مهمی است که خدای متعال برای معصومین یک حقی قرار داده برای خودش، در دعای مسجد کوفه هست. آنجا از خدا تقاضا میکند میگوید: خدایا، به حق محمد و علی(ع) و به حقی که وجود مقدس امیرالمؤمنین و پیغمبر خدا دارند بر تو، مگر کسی هم بر خدا حق پیدا میکند؟ اصلاً معنی دارد کسی بر خدا حق پیدا کند؟ در ادامه دارد از بزرگترین نعمتها این است که به آنها حق دادی و برای آنها حقی برای خودت قرار دادی. این حق همان حق شفاعت است. وادی، وادی توحید است ولی اینها در مقامی هستند که خدای متعال اجازه داده دست یک عدهای را بگیرند و وارد بهشت کنند. بهشت هم اینطور است که روز قیامت همه انبیاء به حضرت ارجاع میدهند، حضرت مقابل باب الرحمن وقتی به سجده میافتند، سجده طول میکشد، خدای متعال میفرماید: دست همه را بگیرید و هرکس را میخواهید از این صحنه داخل بهشت کنید. موحد شدن کار سختی است. اینکه خدای متعال به یک معلمی مثل حضرت معصومه اجازه بدهد ما را وارد وادی ولایت کنند.
«اشفعی لنا فی الجنه» یک بشارت بزرگی بر ماست. و الا اگر پیغمبر خدا و اهلبیت نمیآمدند همیشه باب توحید بسته بود. لذا در آیه آخر سوره کهف وقتی توحید مطرح میشود میفرماید: از طرف خدا آمدم دست شما را بگیرم. امید به اینکه بتوانیم از حجاب این ممکنات خارج شویم به جای اینکه با زمین و آسمان سر و کله بزنیم، با خدای خود محشور شویم و به لقاء رب برسیم، این وقتی پیدا میشود که این معلم الهی میآید. وجود مقدس فاطمه معصومه شفاعتشان یک بشارت بزرگ برای ماست.در روایت دارد شفاعت برای اهل کبایر است. آنهایی که اهل کبیره هستند، آنها را شفاعت میکنند. بعد به امام رضا عرض کردند: پس این آیه «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى» هرکس که خدا از او راضی است، شفاعت میکنند. کسی که اهل کبیره است، خدای متعال از او راضی نیست. حضرت فرمود: مقصود این است که خدا دینش را بپسندد. مرحوم صدوق ذیل این حدیث که در عیون الاخبار الرضا نقل میکنند یک لطیفهای را مرحوم صدوق بیان کردند میگویند: در روایات هست مؤمن کسی است که از خوبیهای خود خوشحال میشود و از بدیهای خودش ناراحت است. اگر این را توجه کنید کسی که از بدی خودش بدش نمیآید و بی موالات در در گناه است، مؤمن نیست. خدا دینش را نمیپسندد.
اگر کسی اینطور شد که از بدیهای خودش بدش آمد، دیگر گناه از او سر میزند لغزش است. شیطان هجوم میآورد و یک لغزشی میکند و بعد استغفار میکند. شفاعت برای کسانی است که خدای متعال دینشان را میپسندد. یعنی مؤمن هستند و ولایت اهلبیت را قبول دارند. علامتشان این است که از بدی بدشان میآید و این بد آمدن از گناه توبه و ندامت است. لذا شفاعت برای اینهاست. آنهایی که از گناهشان بدشان نمیآید، سرشان را بالا میگیرند و گناه میکنند به راحتی مورد شفاعت قرار نمیگیرند. هرکسی در هر مقامی هست عبور از این مقام به مقام بعدی خیلی دشوار است و نیاز به دستگیری دارد. این بشارت است که ما را امیدوار میکند که ما موحد شویم و قدم در راه توحید بگذاریم و بتوانیم این راه را طی کنیم و الا راه رفتنی نیست.بحث دوم در مورد هجرت حضرت است.
خدای متعال یک امکنهای را انتخاب کرده و خصوصیت در آن مکان قرار داده است. مثل کعبه و مکه، کعبه و مکه بیت الحرام است، بیت الهی است، خدای متعال اینجا را برگزیده است موازی بیت المأمور در آسمان چهارم و مقابل عرض در زمین، برای ما زمینیها خدای متعال این مکان را برگزیده است. یک سری مکانها خصوصیت دارند و میتوانند کانون عبادت باشند. این مکانهای را خدای متعال انتخاب کرده است. امیرالمؤمنین در خطبه قاصعه میفرماید: خدای متعال کعبه را در یک سرزمین غیر حاصلخیز بده است. سرزمینی که هیچ حیوانی آنجا فربه نمیشود. میتوانست در آبادترین سرزمینها ببرد. آنطور دیگر سیاحت بود و همه میرفتند. خدای متعال کعبه را آنجا قرار داده و یک مکانی را انتخاب کرده که خصوصیات خاص جغرافیایی دارد. خدای متعال دستور داد که حضرت ابراهیم فرزندش و ذریهاش را کنار این مکان آورده و سکنی داده است.
«رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» این امامی که خدا او را امام قرار داده است، وقتی میخواهد امت تاریخی بسازد، فرزندش را در سرزمین غیر حاصلخیز میآورد و در کنار کعبه ساکن میکند. «رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاهَ» من بخشی از ذریهی خودم را میآوردم. ظاهرش را نگاه کنید حضرت ابراهیم یک فرزند با خودش آورده و همسر را، ولی میفرماید: نسل خودم را کنار کعبه میآورم، این امام امت خودش را میبیند. میبیند وقتی حضرت اسماعیل را میآورد، نسل ایشان از جمله اهلبیت(ع) وجود مقدس نبی اکرم و اهلبیت را اینجا ساکن میکند. لذا بعد هم برایشان دعا میکند.
«فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ» (ابراهیم/۳۷) خدایا من ذریهام را آنجا بردم و میخواهم این ذریهی من در عالم اقامه صلاه و توحید کنند، یعنی نبی اکرم و اهلبیت(ع). ذریهی حضرت ابراهیم و نسل حضرت اسماعیل هستند. دعا میکند که خدایا قلوب مردم را متمایل به اینها کن. از ثمرات و میوهها برخوردار کن. رزق ائمه(ع) است، قلوب مؤمنین متمایل به آنها میشود و میتوانند امامت کنند و یک امت بسازند. یک مکانهایی خصوصیت دارد، امتیاز دارد و نمیشود غیر کعبه قبله باشد، نمیشود غیر کعبه بلد امن باشد. اینجا را خدا انتخاب کرده و امتیازی در آن قرار داده، اینجا شهر امن است. به حضرت ابراهیم دستور میدهد ذریهات را بیاور و بعد میفرماید: شما و حضرت اسماعیل، «أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ» (بقره/۱۲۵) یک امتی در راه هستند دارند میآیند.
شما این خانه را تطهیر کنید برای آنهایی که اهل رکوع و سجود هستند، آنهایی که اینجا میآیند اعتکاف میکنند و دلشان در کعبه میماند باید پاک کنید و تطهیر شود. حضرت تطهیر از فرهنگ بت پرستی کردند.پس یک مکانی انتخاب میشود، یک قومی هجرت میکنند، بعد یک رسولی بین اینها برانگیخته میشود، «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُزَکِّیهِمْ» (بقره/۱۲۹) یک پیغمبری بین آنها برانگیز که آیات تو را تلاوت کند و تزکیه و تطهیر کند. این سرزمین بلد امن میشود، حرم میشود برای اینکه مردم متوجه آنجا شوند و آنجا قبله شود. قبلهی قلوب همه مؤمنین، روح این قبله کجاست؟ این سرزمینها یک ملک دارند، همین است که ما میبینیم. یک ملکوت دارند. باطنش باطن فوق العادهای است، ارکان توحید در این کعبه ظهور پیدا کرده است. ولی این کافی نیست، آنچه روح این بیت است و روح این خانه است، وجود مقدس نبی اکرم و اهلبیت هستند. اگر شما این روح را بردارید این شهر با تمام خصوصیاتی که دارد یک جسم بیشتر نیست.
«لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (بلد/۱و۲) به پیغمبر عرضه میدارد بعضی این آیه را اینطور معنا کردند. گفتند: همین شهر مکه که اینقدر محترم است، وقتی شما در این شهر امنیت نداشته باشی، این شهر ارزش ندارد قسم بخوری. این امام است که روح این شهر است. وقتی در این شهر میآید، خدای متعال این شهر را با این امام تبدیل به قبله میکند. این امام است که این شهر را تطهیر میکند.کعبه را تطهیر و بتکده را ویران میکنند و اینجا شهر امن میشود. ایمان مؤمنین تهدید نمیشود. این تطهیر ادامه دارد و حضرت مأمور به تطهیر هستند. امام زمان(ع) اینجا را تطهیر میکنند و آنوقت بلد امن میشود. اینکه عرض کردم برای این بود که قم یکی از مکانهایی است که خدای متعال برای مؤمنین انتخاب کرده است. اهل قم کسانی نیستند که در قم هستند، تمام مؤمنین و شیعیان حضرت به یک معنا اهل قم هستند.
حضرت فرمود: قم، شهر ما و شهر شیعیان ماست. ائمه(ع) به ظاهر هیچکس در قم مدفون نیستند و اینجا زندگی نمیکردند. بلده قم شهر محبین اهل بیت است. یک عده اینجا ساکن هستند و یک عده قلوبشان اینجاست و ساکن این بلده هستند. این سرزمین یک فوق العادگی عجیبی دارد. خدای متعال یک ملکوتی به این شهر داده است، مرحوم محدث قمی این روایت را در سفینه البحار نقل کردند. روایتی که شب معراج حضرت را تعریف میکند، حضرت در شب معراج هم ملک این عالم را نورانی دیدند، هم ملکوتش، حضرت میفرمایند: وقتی معراج رفتم و با جبرئیل سیر میکردم، نگاه کردم دیدم سرزمینی است نورانی، یک بقعه سرخ رنگی است که از زعفران خوشرنگتر است.
حضرت به جبرئیل فرمود: اینجا کجاست؟ جبرئیل عرض کرد این شهر شیعیان شماست و شهری که خدا برای محبین و شیعیان انتخاب کرده است. حضرت میگوید: دیدم پیرمردی آنجا نشسته و کلاهی بر سر دارد، از جبرئیل پرسیدند: این کیست؟ جبرئیل عرض کرد: شیطان است. آمده اینجا، کارش چیست؟ حضرت فرمود: با اینها چه کار دارد؟ اینجا آمده نگذارد سکنی و محل استقرارشان در شهر مؤمنین است که نگذارد اینها دنبال امیرالمؤمنین بروند. از ولایت و بندگی دعوتشان کند به فسق و فجور، پیداست شیطان میفهمد کجا باید برود. خدا این شهر را انتخاب کرده و شیطان آمده همینجا را محل اقامت خودش قرار داده است.
حضرت به جبرئیل فرمودند: پایین برویم. آمدند شیطان را کوچ دادند و گفتند: تو نصیبی از دوستان من نداری. برو با دشمنان اینها مشارکت در فرزند و مال و نسلشان کن. شیطان مشارکت میکند و روایت متعدد است. تو حقی در اینها نداری.حضرت فرمودند: وقتی به آسمان چهارم رسیدند، بیت المأمور که مقابل کعبه است در آن آسمان است. حضرت آسمان چهارم را دیدند، میفرمایند: آنجا من یک بقعهای دیدم که در آسمان چهارم بهتر از او ندیدم. بیت المأمور هم در آسمان چهارم است. باطن شهر قم در آسمان چهارم است. فرمودند: جبرئیل این چیست؟ فرمود: «هذه صوره مدینه یقال لها قُم» این صورت و ملکوت شهر قم در آسمان چهارم است. به حضرت عرض کرد: بندگان مؤمن خدا اینجا جمع میشوند؟ اینها چشمشان به دست وجود مقدس نبی اکرم است. این شهر یک باطنی دارد غیر از این ملک، اینجا را خدا انتخاب کرده برای اینکه مؤمنین تطهیر شوند و رشد کنند. وقتی خدای متعال شهری را برای بندگی آماده میکند، همه چیز را آماده میکند. کفار هم اینطور هستند. یک شهرهایی را قبله میکنند و خصوصیات جغرافیایی را انتخاب میکنند، این را یکی از غربیها گفتند.
ما وقتی تمدن جدید خودمان را درست کردیم، در آمریکا رفتیم این تمدن را پیاده کردیم قبله شد. همه تمدنها را محو کردیم. وقتی به اسلام رسید دنیای اسلام مقابلش مقاومت کرد و الا بقیه را بلعیدیم. خصوصیاتی که آنها برای تمدن خودشان میخواهند اگر دنیاپرستی و شهوترانی است یک منطقه مناسب آنطوری درست میکنند. خدای متعال هم شهری مثل مکه و قم را انتخاب میکند، ولی کاملاً این را آماده میکند. حضرت میگویند: من زیباتر از این بقعه در آسمان چهارم ندیدم. حضرت وقتی معراج میروند چشمشان قم را میگیرد و میگویند: این بقعه نورانی که معطرتر از مشک و زیباتر از زعفران است، کجاست؟ شیطان را کوچ میدهند، در روایات هست غیر از این برای شهر حفظه گذاشتند. در روایت هست ملائکه موقع قبض روح، به مؤمن میگویند: ما در دنیا با شما بودیم. روایت داریم که میگویند: ما مراقب بودیم شیاطین به شما نزدیک نشوند. قم باطنی دارد، خدای متعال برای عباد الله انتخاب کرده است. شیطان را از اینجا کوچ داده و حفظه و ملائکه قرار داده است. همه اینجا جسم شهر قم است. یک روح نیاز دارد. نزول حقایق بر قم یک شخصیتی میخواهد که تحمل این حقیقت را داشته باشد. حامل این حقیقت را داشته باشد، شخصیتی که خدا به او مأموریت هجرت داده که بیاید در قم بماند وجود مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) است.
شریعتی:
یادش بخیر ماه مبارک بهار توست *** سی جز عشق خوانده شده در کنار تو
بال فرشته است و قدمهای مردم است *** در صحن آینهاش آسمان گم است
دیگر نگرد مادرمان در همین قم است *** اینجا که آب هست چه جای تیمم است
خیلیها گفتند: مریض داریم، روحی و جسمی. خیلیها گفتند: قرضص داریم، بدهی داریم. خیلیها گفتند: برای عاقبت بخیری جوانها دعا کنید. نایب الزیاره و دعاگوی همه هستیم.
حاج آقای میرباقری: پروردگارا به محمد و آل محمد تمام دوستان حضرت را در سراسر عالم به پیروزی قطعی نائل بفرما و یکایک ما را در دنیا و آخرت مورد شفاعت و دستگیری وجود مقدس فاطمه معصومه (س) قرار بده. گره از کار یکایک دوستان در سرار عالم باز بفرما.
شریعتی: امروز روز دانشجو هست، این روز را به تمام دانشجویان تبریک میگویم. امروز قرار است ۱۱۰ جلد قرآن کریم به دانشجویان خانم و آقا اهداء شود. حسن ختام فرمایشات شما را خواهیم شنید.
حاج آقای میرباقری: عرض کردم خدای متعال این شهر را برای یک مأموریت بزرگ انتخاب کرده است. یک محققی میگفتند: قم قبل از ظهور اسلام یک سرزمین جلگهای و خوش آب و هوا بود. با ظهور حضرت اینجا کوه نمک بالا آمده و اقتضائات طبیعی آن تغییر کرده و مناسب شده برای یک امر بزرگ، بعد خدای متعال مؤمنین را به اینجا کوچ میدهد. قلوب را متمایل میکند، وجود مقدسه فاطمه معصومه روح این شهر و عمود این شهر هستند. ارکان البلاد ائمه هستند. کما اینکه اولیای طاغوت رکن شهرهای مادی هستند و این شهرها تجسد روح آنهاست، همه شیطنتها از آنجا برمیخیزد، اینجا هم هر خیری نازل میشود، خدای متعال ایشان را اینجا قرار دادند، واسطه تحقق و تحمل آن خیر و جاری کردنش ایشان هستند. ذیل سایه ایشان هست که علما و بزرگان و محدثینی که اینجا هرکدام یک دنیایی هستند، زندگی میکردند، هرچه دریافت میکردند نقطه کانونی دریافت فیوضات اینجا زیر سایه ایشان است. بزرگانی مثل حوزه علمیه قم، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام(ره)، اینها زیر سایه وجود فاطمه معصومه شکل گرفتند، از برکات وجود مقدس فاطمه معصومه این شهری که خدای متعال انتخاب کرده و حضرت را به اینجا هجرت داده و با هجرت ایشان همه چیز مهیا و کامل شده، حرم اهلبیت شده است.
لذا عنایت کنید روایاتی که ائمه مکرر فرمودند، حرم ما در قم است، بلافاصله اشاره به حضرت معصومه میشود. یعنی با وجود مقدس ایشان هست که اینجا حرم اهلبیت میشود. یکی از خصوصیاتی که در روایات هست این است که در آخرالزمان علم از نجف غروب میکند و در قم ظهور پیدا میکند. این معارف اهلبیت(ع) است و به جایی میرسد که در سراسر دنیا حجت بر مردم تمام میشود. همه مردمی که در دنیا هستند خدا به واسطه علمی که از آن شهر منتشر میشود با آنها اتمام حجت میکند و این یکی از جلوههای شفاعت حضرت نسبت به همه است. چون معارف اهلبیت یکی از مهمترین راههای رسیدن به اهلبیت است. آن معارف از اینجا منتشر میشود و حجت از اینجا تمام میشود.
این یکی از خصوصیاتی است که در این شهر قرار داده شده و یکی از خصوصیات دیگری که به برکت وجود مقدس فاطمه(س) در قم قرار داده شده این حدیث نورانی است که از سفینه محدث قمی نقل میکنم. مثدر اولیه را نشد رجوع کنم. از وجود مقدس موسی بن جعفر هست که بشارت بزرگی است، حضرت به قم میآیند و کانون انتشار معارف میشود، آن وقت یک اتفاق عظیم دیگری کنار اینکه اینجا کانون انتشار معارف میشود در همین قم اتفاق میافتد، «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ» یک کسی از قم، رجل به معنی شخصیت بزرگ است. به پا میخیزد و مردم را به حق دعوت میکند. «یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ» جمعیتی دور او جمع میشوند مثل پارههای آهن که هرچه بیشتر اینها را میکوبند، استوارتر میشوند. فولاد را هرچه بیشتر زیر چکش قرار میدهند شفافتر میشود. شمشیر را وقتی در کوره قرار میدهند، برندهتر و مقاومتر میشود. هرچه فشار دشمن بیشتر میشود، استقامت اینها بیشتر میشود. «لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ» طوفانهای بنیانکن وقتی به اینها برخورد میکند، اینها را نمیلرزاند، «وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ» هرچه آنها را به درگیری و نبرد تهدید میکنند، اینها خسته نمیشوند. «وَ لَا یَجْبُنُونَ» از تهدیدهای دشمن خوف به دلشان راه پیدا نمیکند. «وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ» اعتمادشان در این راه به هیچ امکاناتی نیست و فقط به خدای متعال تکیه دارند.
«وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» پایان این سختیها به نفع آنها ختم میشود، ساخته میشوند و خدای متعال کار بزرگی در انتشار حقیقت توحید و معارف اهلبیت که به برکت فاطمه معصومه(س) این وجود مقدس در این شهر منتشر میشود، توفیق بزرگی پیدا میکنند در انتشار حقیقت اسلام و معارف نورانی اهلبیت(ع). امیدوارم خدای متعال به یکایک ما توفیق بدهد، این نعمتی که خدا به ما عطا کرده و نمیشود گفت چقدر قیمت دارد. اگر اهلبیت نیامده بودند راه خدا بسته بود. تکلیفی نبود، با آمدن آنها راه به سوی خدا باز شده است. یکی از نعمتهای بزرگ این است که خدای متعال این وجود مقدس را که فوق العاده با عظمت هستند، همین بس کسی بیاید محضر ایشان «عارفاً بحقها» ایشان یک حقی بر ما دارند و یک حقی بر خدا دارند که حق شفاعت است. «وجبت له الجنه» یعنی محضر ایشان بیایید درهای وادی توحید به روی شما باز میشود. چون خدای متعال حق به ایشان داده و آن حق را خودش قرار داده و امضاء کرده است، اگر محضر ایشان بیایید وادی توحید برای انسان هموار میشود و خدای متعال بر ما واجب میکند که وارد وادی توحید و بهشت شویم. انشاءالله قدر بدانیم. معنی باز بودن درب حرم این است که دعوت شویم و اینجا بیاییم. نیامدنش هم تقصیر و کوتاهی ماست. خدای متعال همه را موفق بدارد.
شریعتی: یک وقتی در پشت بام حرم حاج آقای میرباقری اشاره کردند که در اینجا پیامبر و اهلبیت پیغمبر حاضر و ناظر هستند لذا خطاب ما در سلام به حضرت در زیارتنامه حضرت از پیغمبر به بعد به صورت مخاطب است. السلام علیک یا رسول الله، این خودش نکته مهمی است که انشاءالله قدر بدانیم و استفاده کنیم. دعاگو و نایب الزیاره شما هستیم.«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقری
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶
.






