Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
علیرضا پناهیان تربیت دینی 1: حجت الاسلام پناهیان سخنرانی 12 (پناهیان تربیتی 1 ن16) متن گردآوری تربیت دینی استاد علیرضا پناهیان ؛ گردآوری تربیت دینی

تربیت دینی ۱۲؛ دو نکته کاربردی از امام صادق

PanahiyanA_Tarbiat12

تربیت دینی ۱۲؛ دو نکته کاربردی از امام صادق

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

به نام او که در طلوع نگاهش قامتم قد می‌کشد به دو رکعت الصلاه عشق

مجری: آدم سخن‌چینی بود با هر زحمتی بود خورش را به خانه امام صادق (ع) رساند و به حضرت گفت فلات فامیلتون را دیدم که به شما دشنام می‌داد و از شما کلی بدگویی می‌کرد. امام از خدمتکارش خواست که برایش آب بیاورد مشخص بود که می‌خواست برای نماز وضو بگیرد مرد با خودش گفت حتماً امام می‌خواهد کسی را که بهش دشنام داده نفرین کند به همین خاطر هم تمام حرکات امام را زیر نظر گرفت نماز امام (ع) که تمام شد امام دست به سوی آسمان گرفت و دعا کرد خدایا من این شخص و فامیل خودم را بخشیدم اما تو برای بخشیدن او سزاواتر هستی. کرم تو بیشتر است آن را ببخش و مجازات نکن. مرد سخن‌چین وقتی این رفتار امام را دید از منزل امام بیرون آمد و رفت.

ان‌شاءالله خداوند به همه‌ی ما کمک بکند تا سیره‌ی عملی اهل بیت(ع) را دنبال بکنیم و مکاتی که در تربیت ما بکار بردند و تمام تلاششون این بود که ما در مسیر مستقیم قرار بگیریم انشائ ا… قدر بدانیم.

آیا نسبتی بین امام صادق (ع) و تربیت دینی هست؟

بله «بسم الله الرحمن الرحیم» علی‌القاعده تمام امامان ما در جریان انجام رسالت خودشان هم به تربیت آحاد جامعه می‌پرداختند هم به تربیت عموم مردم. روند کلی حرکت جامعه را به سمت خدا سوق می‌دادند. اما امام صادق(ع) در این زمینه ویژگی‌های خاصی دارند اولاً بیشترین بیاناتی که می‌توانیم آن بیانات ائمه هدی علیهم السلام را بیانات تربیتی به حساب بیاوریم از امام صادق (ع) به ما رسیده حتی بسیاری از کلمات دیگری که از امیرالمومنین علی (ع)، از امام زین‌العابدین(ع) و حتی امام باقر (ع) نقل می‌شود برای ما و حتی وجود نازنین پیامبر گرامی اسلام (ص) اینها اکثراً از امام صادق (ع) به ما نقل شده لذا فراوان‌ترین معارف تربیتی را ما می‌توانیم بگوییم از امام صادق (ع) دریافت کردیم این یک نسبت حضرت که نسبت خاصی است. نسبت دوم حضرت با تربیت این است که بیشترین فرصت را یافتند در بین امامان ما که به تربیت اطرافیان و شاگردان خودشان اقدام کنند.

وقتی امام صادق(ع) به شهادت رسیدند رقم‌های متعددی که خیلی قابل توجه هم هست به نسبت آن زمان از شاگردان حضرت نقل می‌کنند یک رقم چهار هزار شاگرد هست که این شاگردها را باید به تعبیر امروزی‌ها گفت همه به نوعی خودشان به درجه‌ی اجتهاد یا فهم عمیق دین (فقاهت) رسیدند پس از امام صادق (ع) به کار تربیتی روی آوردند و این فرقی بود که بین امام حسین (ع) و امام صادق (ع) می‌توانیم در نظر بگیریم اگر امام اگر امام حسین(ع) قیام کردند برای برقرار کردن دین و بعد نتیجه‌اش آن شد که می‌دانیم. امام صادق(ع) قیام کردند برای اینکه کسانی را تربیت کنند که طی یک روند بسیار طولانی بشود دین را اقامه کرد. شاید امام صادق (ع) را اولین بنیان‌گذار و مقدمه‌ساز ظهور آقا امامن زمان(ع) و تربیت سربازان حضرت از نوع خودشان بشود تلقی بکنیم البته امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) هم مقدمه‌سازی‌هایی داشتند ولی بیشترین زمان و اقدامات در جهت تربیت در زمان امام صادق (ع) صورت گرفت و حضرت شاید از این روش بتوانیم تعبیر بکنیم که استفاده کردند: آدم تربیت می‌کردند که تعلیم هم در روند تربیت البته جایگاهی دارد و بعد این آدم‌ها را معرفی می‌کردند به عنوان نمایندگان این مرام حقه حتی نکات ریز را هم رعایت می‌کردند یا دوستانشان را وادار می‌کردند نکات ریز را رعایت بکنند.

مثلاً یکی از دوستان حضرت ماهی دستش بود داشت می‌برد منزل حضرت فرمودند: چرا اینطور رفتار می‌کنی؟ گفت آقا شما خودتان فرمودید مرد می‌رود خانه آذوقه‌ای رزق زن و بچه‌اش دستش باشد ببرد. این مستحب است. آقا فرمودند: بله ولی شما چون ماهی بوی ناخوشایندی می‌دهد این را در وسیله‌ای بگذار کسی از کنار تو رد می‌شود نگوید دوست امام جعفر صادق چه بوی بدی ازش به مشام می‌رسید. حالا یا کسی که در این مسیر قرار دارد. از این دقایق تا آن مسائل معنوی خاص که یک‌بار سر درس صدای خودشان را بلند کردند وقتی داشتند بحثی را برای شاگردانشان بیان می‌فرمودند یک جمله‌ی معترضه‌ای بیان کردند. فرمودند: کسی بدون وضو (حالا به تعبیر دیگر البته به کار بردند) به محضر امام زمانش نمی‌رسد. یکی از اصحاب بیرون داشتند می‌آمدند صدای حضرت را که شنیدند برگشتند تطهیر کردند و پاک و پاکیزه خدمت امام زمانشان رسیدند. از این نکات تا بسیاری از نکات دیگر شاید ما بتوانیم بگوییم بخاطر تغییر حکومت بنی‌امیه با بنی‌مروان به بنی‌عباس یک فرصتی برای امام صادق(ع) پیش آمد برای تربیت شاگردانشان. به همین دلیل هم امام صادق(ع) را رئیس مذهب نامیده‌اند یا عالمان دینی را عموماً شاگردان امام جعفر صادق(ع) می‌نامند. برخوردهای تربیتی حضرت و فرمایشاتشان در این زمینه‌ها بسیار گرانبهاست حتماً کسانی که اهل مطالعه معارف دینی هستند از محضر ایشان بسیار بهره برده‌اند و خواهند برد.

مجری: من زندگانی امام صادق(ع) را که مطالعه می‌کردم یک نکته‌ای به ذهنم رسید و آن اینکه کاری نداریم که امام حسین (ع) قیام کرد یا امام صادق(ع) شاگردان زیادی تربیت کرد من با خودم فکر کردم که امامان معصوم ما همه دنبال اثرات ماندگار بودند. یعنی قیام امام حسین تا امروز ماندگار است و تربیت امام صادق و مکتبی که امام صادق پایه‌ریزی کرد یا استحکام بخشید به‌ آن، تا امروز ماندگار است اما چیزی که هست این است که چقدر وظیفه‌ی ما سنگین می‌شود در قبال این آموزه‌هایی که از امام صادق(ع) مثلاً به دستمان رسیده؟ چقدر ما خودمان را مسئول می‌دانیم در برابر آموزه‌های دین‌مان و نکات تربیتی که آنها به ما ارائه داده‌اند.

فرق بین تربیت دینی و غیر دینی را بفرمایید تا از منظر امام صادق (ع) به این موضوع بپردازیم.

تذکری که شما فرمودید را من تکمیله‌ای برایش عرض بکنیم. بله واقعاً همانطور که فرمودید مسئولیت ما خیلی سنگین می‌شود در قبال این همه معارفی که از اهل عصمت و طهارت به ما رسیده و ما باید خوف این را داشته باشیم که مبادا قدردانی نکنیم و خب بی‌اعتنایی بکنیم اما در کنار این تخفیف یک تشویقی هم من می‌خواهم داشته باشم و آن اینکه واقعاً این معارف کار ایفای نقش و اجرای مسئولیت را هم آسان می‌کنند کار دینداری را هم آسان می‌کنند این طور نیست که اگر این معارف را ما شنیدیم فقط مسئولیتمان افزایش پیدا کند نورانیت‌مان هم افزایش پیدا می‌کند راحت‌تر می‌توانیم دینداری بکنیم و خیلی از اتفاقات قشنگ دیگر هم خواهد افتاد.

یک نفر می‌گفت که من اگر زیاد بروم پای این منبرها و توی مجالس و کتاب بخوانم مسئولیتم زیادتر می‌شود پس ندانم بهتر است. گفتم: خب از آن طرف امکانات هم بیشتر می‌شود، راحت‌تر می‌شوی. مبارزه با نفس برات راحت‌تر می‌شود، نورانی می‌شوی، خدا برات احترام قائل است. بعد یک عالمی آمدند یک احترام خدا کلی نور دارد برای شما. موجب حرمت‌گزاری دیگران هم برای شما خواهد شد.

اگر ما برویم سراغ این معارف واقعاً رشدمان راحت هم خواهد شد. این تشویق را در کنار آن تخریف…

نکته جالبی بود جوانی تو پیامک‌ها حاج آقا داشتیم که بنده خدایی همین نکته‌ای که شما اشاره کردید گفته بود که من پای منبرها نمی‌روم سعی می‌کنیم کمتر کتاب بخونم به دلیل اینکه مشئولیتم بیشتر می‌شود و نمی‌توانم به اینها عمل بکنم این خودش مسأله ای است. گرچه حاج آقا ما چیزهایی که داریم قدرش را نمی‌دانیم دیگه بعضی این احادیث تو کتاب‌ها ساده به دستمان رسیده خیلی راحت.

پناهیان: «وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» (زمر/۶۷ و انعام/۹۱) خداوند متعال خودشان همه فرمودند که کسی قدر خدا را نمی‌تواند آن طور که باید و شاید بداند ولی این نباید مانع حرکت ما به سمت خدا بشود یا عامل پرهیز بشود. نه، دل شیر داشته باشیم برای مناجات و گریه در خانه‌ی خدا بگوییم خدا ما قدر دانی نکردیم برای اقدام برویم بگوییم معارف کمکمان می‌کنند.

راجع به فرق تربیت دینی و غیردینی قرار بود صحبت کنیم.

همان‌طور که در جلسات قبل بحث کردیم یک معنا در نظرمان ممکن است حاضر بشود تحت عنوان تربیت نایافتگی، بی‌تربیت بودن، بدتربیت شدن. ما از این صحبت نمی‌کنیم بلکه از تربیت دینی صحبت می‌کنیم که خدا، ایمان به خدا در جهت انگیزه‌سازی و راهنمایی برای رشد ما کمک می‌کنند و تربیت غیردینی که آنجا هم می‌رویم سراغ کارهای خوب، اهداف انسانی. منتهی انگیزه خدا، ایمان به غیب، حتی قیامت و معاد در کار نیست.

ما درباره‌ این دوتا موضوع مقداری جلسات قبل صحبت کردیم مثلاً گفتیم که اگر تربیت دینی باشد دین انسان را به صورت فراگیر در همه خوبی‌ها رشد می‌دهد. در تربیت غیردینی معمولاً اینگونه نیست. دین انسان را بسیار عمیق تربیت می‌کند. در تربیت غیردینی معمولاً اینقدر عمق ندارد ونکاتی که در جلسات قبل ذکر شد.

نمونه‌هایی را از کلمات امام صادق(ع) ذکر می‌کنم که می‌بینید اگر کسی خدا را در نظر بگیرد چقدر ایمان به خدا و در نظر گرفتن خدا در تربیت او مؤثر واقع می‌شود که شما اگر این ایمان به خدا را نداشته باشید این‌قدر قوی به خودسازی نخواهید پرداخت، انگیزه اینقدر قوی نخواهد بود، راه را اینقدر شفاف و دقیق پیدا نخواهیم کرد. در یک روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: ذیل آیه کریم قرآن «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ ، وَ لَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ‌» (قیامت/۱۴و۱۵) می‌فرماید که پیامبر گرامی اسلام نقل فرمودند: «من اسره سریرهً علی بعه ردائها ان خیراً فخیراً وانشراً فشراً» همانطور که عرض کردم در قسمت اول کلام ما بسیاری از کلماتی که از پپامبر گرامی اسلام داریم نقل قول از امام صادق(ع) است چون ایشان شاگرد داشتند که یادداشت بکنند احادیث را و از آن به بعد این کار خیلی رواج پیدا کرد بین شاگردان حضرت قبل از آن هم البته بود کسانی مثل ابوحمزه ثمالی و دیگران برای امامان دیگر این شاگردی را داشتند. در اینجا امام صادق(ع) می‌فرماید که پیامبر اکرم فرموده است هرکسی در نهان‌خانه دل خودش چیزی را پنهان کند خدا که شاهد است آن را در می‌آورد از نهان‌خانه دلش لباس می‌کند تنش می‌کند. اگر چیز خوبی پنهان کردی به خوبی‌ها خواهی رسید اگر چیز بدی ته دلت پنهان کردی به بدی‌ها خواهی رسید.

خدا ما را آزاد گذاشته فقط آزاد نگذاشته برای اینکه اگر میل داشتیم لیوان را برداریم می‌توانیم اینقدر اثر بگذاریم در عالم و با بگذاریم سرجایش، بنوشیم آب را یا ننوشیم این‌قدر خدا ما را آزاد گذاشته و برای ما اثر در عالم قائل شده ته قلب خودت یک نیتی می‌کنی، یک چیزی دوست داری کاش من پول داشتم به فلانی کمک می‌کردم همین رد شد یک لحظه. مثل یک شهابی نورانی کرد آسمان دلت را. یک روزی به یک توفیقاتی دسترسی پیدا می‌کنی که نمی‌دانی مال چیست. مال همان یک لحظه است، مال همان شهاب است. مال این نیت خیر است. ببینید خدا وقتی آمد در جریان تربیت دیگر من فقط رفتارم را کنترل نمی‌کنم تو ته قلبم را هم کنترل خواهم کرد و اولیاء خدا می‌گردند ته قلبشان ببینند چیزی نیامده ناخودآگاه یک اموری وارد قلب انسان می‌شوند مثلاً یک کسی می‌گوید کاش من می‌رفتم سمت معصیت و اینها آنوقت بعدها توفیق ثواب که پیدا نمی‌کند هیچ بلکه توفیق گناه پیدا می‌کند. می‌گوید خدا چرا من را می‌اندازی سمت گناه خب شما یادت رفته که دلت می‌خواست یک چنین چیزهایی را و به آن نه نگفتی.

اگر ما ایمان به خدا را بیاوریم تو مسیر تربیتی خودمان یک ظرایفی را باید رعایت بکنیم که در زندگی عادی با بحثی مثل وجدان و عقل انسان در درکی که دارد از خوبی‌ها نمی‌توانستیم به اینجاها برسیم اینجاست که ضرورت رسالت انبیاء مشخص می‌شود و اینکه امامان معصوم می‌آیند رهنمودهایی را می‌دهند. اگر بنا بود ما خودمان این چیزها را بفهمیم که همه‌اش را بفهمیم، کاملش را بفهمیم، عمیق بفهمیم واقعاً نیازی نبود به رسالت رسولان.

من می‌خواهم از همین بحث یک روایت دیگر از امام صادق (ع) را نقل کنم که می‌فرمایند: «ان المؤمن لینو دنبه فیحرم رزقه» مؤمن بعضی وقت‌ها نیت یک گناه می‌کند از رزقش محروم می‌شود.

نیت گناه می‌کنه خداوند می‌گه یک رزقی را دیگه بهش ندهید چون این دیگه تناسب ندارد. نه اینکه خداوند بخواهد خساست بکند نعوذ بالله. خدا خساست نمی‌کند در واقع این ظرفیت گیرندگی دیگه نیست مثل اینکه با برق یک باطری شما بخواهید یک نورافکن را روشن کنید خب دیگر نمی‌شود شما تقاضا بکنید از مدیر فنی می‌گویید آقا خواهش می‌کنم می‌گه به خواهش و تمنا ربطی ندارد این انرژی ندارد این نمی‌تواند دیگر جذب بکند و این کار را انجام بدهد.

من می‌خواهم با این کلمات امام صادق(ع)که امثال این کلمات نورانی بسیار زیاد هستند توجه را جلب بکنم به تفاوت تربیت دینی و تربیت غیردینی عنصر اساسی تربیت دینی ایمان به خدا است و عنصر دیگر این است که خداوند راه نشان می‌دهد، خداوند متعال به پیامبرش می‌فرمایند که اگرذمن به تو آنچه را که آموختم نمی‌آموختم تو نمی‌توانستی راه را پیدا کنی حالا بعضی‌ها می‌گویند ما با وجدان و عقل خودمان پیدا می‌کنیم راه را، بله آدم تا یک مقداری راه را پیدا می‌کند در این تردیدی نیست ولی نمی‌توانیم همه‌اش را پیدا کنیم اگر ما عقل نداشتیم اصلاً نمی‌فهمیدیم حق چیه باطل چیه؟ خداوند راست می‌گوید یا دروغ می‌گوید: نفوذ بالله دروغ که به خدا نمی‌شود نسبت دارد. ارزش کلام خدا را درک نمی‌کردیم پس ما یک مقدار عقل داریم که کلام خدا را درک بکنیم اگر ما وجدان نداشتیم نمی‌فهمیدیم زیبایی چیه؟ زشتی چیه در عالم رفتارها و روحیات مردم؟ و وقتی متوجه نشدیم فضائل رو درک نمی‌کردیم خب معلومه پس ما می‌فهمیم هیچ پیامبری هم نیاید ما خودمان درک می‌کنیم این مسائل را. اما پیامبران الهی آمدند چیکار کنند.

این دفائن عقول را دفینه آن چیزهایی که ذخیره هست و گنجینه‌هایی است که پنهان است این‌ها را شکوفا بکنند. تربیت دینی یعنی این که ما با دین خودمان را بار می‌آوریم و بارور می‌کنیم هم قلب خودمان را و هم عقل خودمان رو اینجاست که یک دفعه یک توصیه‌هایی می‌بینیم از امام صادق(ع). فکر کنم در یک جلسه‌ای به مناسبتی اینجا من مطرح کردم این را خیلی به دوستان خودم می‌گویم این خاطره را از امام صادق(ع) این‌جا هم فکر می‌کنم ذکر شد: داشتند عبور می‌کردند کسی داشت پنجره آشپزخانه‌ی خانه خودش را شکافی ایجاد می‌کرد که درست بکند. پنجره درست بکند برای اتاقی که در داخل آن غذا درست می‌کردند، امام صادق(ع) عبور می‌کردند فرمودند: چه کار می‌کنید گفت مشغول بنایی هستم و فعلاً پنجره‌ایی باز می‌کنیم که این دود مطبخ از این پنجره به بیرون برود. ایشان چون من فکر می‌کنم رفیق تا حدی خصوصی حضرت بود حضرت این را بهشون فرمودند: بعضی‌ها ظرفیت شنیدن این حرف‌ها را ندارند. فرمودند که: بگو که من پنجره را دارم باز می‌کنم برای اینکه ببینم وقت نماز کی هست.

دود آشپزخانه هم بیرون می‌رود. نیت خیر می‌آورد در زندگی انسان تربیت دینی نیت‌های الهی و نورانی می‌آورد توی زمین بازی حرفی را می‌شنیدم قدیم‌ها می‌گفت که فلان بازیکن حرکت بدون توپش داخل زمین خیلی خوب است کسانی که خوب می‌توانند این حرکت را انجام دهند فضا باز می‌کنند برای دیگر بازیکنانی که توپ در دستشان هست. روح انسان هم چیزی شبیه به همین است بعضی‌ها حرکت بدون توپ ندارند حرکت بدون توپ یعنی چه؟ نیت بدون عمل. می‌گوید من که پول ندارم چرا نیت کنم به فلانی کمک کنم پس ولش می‌کنم من که پول ندارم بروم حج چرا دعا کنم چرا نیت کنم؟ کاش من حج بودم. پس ولش کن حرکت بدون توپ در اینجا در مقام تشبیه عرض می‌کنم حرکت با نیت هست خداوند که آمد تربیت دینی که آمد شما از یک استعدادی استفاده می‌کنید که در دنیا نمی‌شود از این استعداد استفاده کرد فقط در ارتباط با خدا می‌شود از این استعداد استفاده کرد آن هم نیت‌های خوب است.

این‌ها همان تفسیر الاعمال و باالنیات است؟

بخشی از آن نه تنها اعمال با نیت هست بدون عمل نیت شما را هم قبول دارند.

این فقط در تربیت دینی است؟

این فقط در تربیت دینی است. تربیت دینی معمولاً ما را وجدانمان را دعوت کند به این که ظلم نکن به این دعوت می‌کند که خدمت بکن دیگه به این دعوت نمی‌کند که آقا نیت کن نورانی شوی دیگه عقل انسان اگر خدایی در بین نباشد به این جاها نمی‌رسد. لذاست که تربیت دینی یک نورانیت‌هایی را از این ظرایفی و فرصت‌هایی استفاده می‌کند به انسان می‌دهد که در تربیت غیردینی این چیزها یافت نمی‌شود

مجری : در تربیت دینی قبول دارم که حالا خدا خیلی پررنگه و پررنگ‌تر است (می‌گویم پررنگ‌تر چون علت داره). تو تربیت غیردینی هم حالا کاری به لائیکا نداریم آن‌هایی که اصلاً دین تو زندگیشون هیچ حرفی نمی‌زند آن‌هایی که اصلاً خدا را قبول ندارند ولی بالاخره آن‌ها هم خدا دارند یعنی

بله ولی آب به خاطر خدا نمی‌خورند خدا یه قسمتی از زندگیشون بقیه‌ی زندگیشون هم یه قسمتی دیگه است.

یعنی خدا سرجای خودش است کارهای زندگیشون هم جای دیگه است.

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ » (حج/۱۱) علی حرفٍ حرف به زبان عربی این آیه‌ی قرآن است می‌فرماید: که یعنی یک طرفی از زندگیشان است همه‌ی زندگیشان را نگرفته است.

«قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ‌» (انعام/۱۶۲) بگو من به خاطر خدا حتی زندگی می‌کنم حتی به خاطر خدا می‌خواهیم بمیرم ولی آنهایی که تربیت دینی زندگیشان را پر نکرد می‌گویند هر موقع دلم برای خدا تنگ شد می‌روم سراغ خدا، هر موقع نیاز داشتم می‌روم سراغ خدا هر موقع لازم بود از خدا اطاعت می‌کنم بقیه‌اش را هم دارم زندگی‌ام را می‌کنم. این ببینید کجاست، آن ببینید کلامی که از رسول خدا نقل شد یا ابوذر برای خوابیدن و خوردنت هم نیت کن. اگر کسی به خاطر خدا بخوابد تا صبح برایش عبادت می‌نویسند اون موقع شما حساب کنید که یک کسی دستگاه وجودش را روحش را گذاشتند توی شارژ اگر کسی به خاطر خدا بخوابد با یا تو می‌خوابم در خواب تو را بینم از خواب چو برخیزم اول تو به یاد آیی این قسمت‌ها را تربیت دینی این‌قدر قشنگ روی آن کار می‌کند که تربیت غیردینی اصلاً سرد است با همه‌ی خوبی‌هاش روح ندارد.

یعنی توی تربیت دینی ما خدا حرف اول را می‌زند و همه چیز در سایه خداست، تمام حرکاتمان، رفتارمان، اعمالمان همه چیز به‌خاطر خداست.

حتی نیازهای ضروریمون را ما به خاطر خدا برطرف می‌کنیم این عشق را تو زندگی انسان وارد می‌کنیم. عرفای ما در ادبیات عارفانه از مفهوم عشق به همین دلیل استفاده کردند برای اینکه برای ما قابل تصور و قابل تصدیق بشود به ما می‌گویند ببیند اگه کسی عاشق باشد درست است همه‌ی زندگیش را به هرجا بنگرم روی تو بینم تحقق پیدا می‌کند. آدم یکم نگاه می‌کند می‌گوید آره عاشق یک پیرمرد را هم شبیه معشوقه خودش می‌بیند یک کودکی را هم شبیه معشوقه‌ی خودش می‌بیند پرنده‌ای رد می‌شود می‌گوید معشوقه‌ی من رد شد واقعاً این تصور می‌آید در ذهنش. ما انسا‌ن‌ها با مفهوم عاشقی می‌توانیم تصور بکنیم یک معشوقی آمده است تمام زندگی یک کسی را فتح کرده شیرین هم هست برایمان. این تحقق پیدا نمی‌کند جز با همین تربیت دینی.

چند نکته کاربردی و کلیدی که به درد زندگی امروزمان می‌خورد از امام صادق(ع) برایمان بگویید.

من به ذهنم رسید که قبل از ذکر برخی از نکات کاربردی چون در قطعه‌ی قبل به مفهوم محبت ختم شد بحثمون کمی از محبت امام صادق (ع) عرض بکنم، اساساً ما می‌دانیم هر مربی با محبت متربیان خودش را بهتر تربیت می‌کند فرض بفرمایید گروهی از شیعیان در محضر امام صادق(ع) نشسته باشند معرفت به حضرت هم داشته باشند شما فرض بفرمایید که خود شما هم جزء آن گروه هستید و محضر حضرت را درک می‌کنید و فاصله‌ی بین حضرت و خودتان را تا آنجایی که چشمتان کار می‌کند می‌بینید بعد امام صادق(ع) تأثیر نفس‌شان هم که معلوم است نورانیت وجودشان هم که بسیار مشهود است یک دفعه حضرت برگردند به شما و دوستانتان بفرمایند «و الله لیحب ریحکم و ارواحکم» بوی شما و جان‌‌های شما را به خدا قسم دوست دارم. آدم چه طوری تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟

در تربیت دینی مفهومی است به نام عشق که در تربیت غیردینی نیست حرارتی وجود دارد دین می‌آید زندگی انسان را داغ می‌کند دل انسان را گرم می‌کند، دل انسان را نرم می‌کند اما در زندگی غیردینی این‌طور نیست اصلاً خوب بودن منهای دین سرد است فوقش ولرم است گرم نیست آتش نیست البته متأسفانه خیلی‌ها نگاهشون به دین سرد است فکر می‌کنند دین‌ هم خیلی آهنین و خشک دارد ما را به خوبی‌ها دعوت می‌کند ولی کسی وارد وادی بشود می‌بیند که اصلاً بحث محبت یک بحث دیگر است. امام صادق(ع) مظهر دین ما است مظهر تمامیت فضائل است از مثلاً نوه‌های خودشان می‌دیدند کوچک‌ها را دارند رد می‌شوند اشک می‌ریختند. می‌گفتند: آقا چرا دارید گریه می‌کنید؟ می‌فرمود: من وقتی که هر خردسالی را از ذوراره‌ی اباعبدالحسین می‌بینم یاد کربلا می‌افتم نمی‌توانم تاب بیاورم گریه می‌کنم این‌قدر رقت قلب داشتند امام صادق (ع).

یه بار یکی از دوستان حضرت آمدند منزلشان دیدند حضرت بعد از نمازی دست روی زمین گذاشتند تکیه‌گاه دارند گریه می‌کنند شدید و می‌فرمایند: مولایم، به کسی خطاب می‌کنند آقای من غیبتک غیبت تو خواب را از چشمانم برده آسایش را از من گرفته طعام من را بریده حالا یک صفحه‌ی طولانی است این کلمات حضرت. می‌گوید من مانده بودم حضرت به چه کسی می گوید مولای من غیبت تو این چنین کرده با من. ایشان که خودشان امام زمان هستند بعد ازشون سؤال کردم که آقا شما خطاب به چه کسی این حرف‌ها را می‌زدید؟ فرمود: خطاب به مهدی که به دنیا خواهد آمد غیبت خواهد کرد دوران غیبتش را تصور کردم دلم آشفته شد. این عشق کجا پیدا می‌شود جز دین؛ دین این آتش رو در دل انسان ایجاد می‌کند ما فقط نباید بچه‌های خوبی باشیم ما باید عشق بکنیم از خوب بودن خودمان لذت ببریم ما فقط نباید یه راه سعادت و کمال پیدا بکنیم و بعد آدم خوبی بشویم و دیگر هیچ ما باید در مسیر این خوبی خوب شدن، مست بشیم. کلمه‌ی مست شدن را من از امیرالمؤمنین (ع) دارم می‌گیرم یه موقع فکر نکنید استعاره‌ی شاعرانه‌ایست حضرت فرمودند در زمان آخرین امام مردم از شدت نعمت و زیبایی‌هایی که دارند هزش را می‌برند مست می‌شوند نه از شراب و بعد شما می‌دانید واقعاً مست‌کننده‌ترین عامل در زمان حکومت حضرت محبت خود حضرت است.

تربیت دینی واقعاً اتفاقات نورانی را موجب می‌شود حرارت می‌دهد ما خیلی از اوقات دین را سرد مطرح می‌کنیم یاد حضرت امام رضوان الله تعالی علیه به خیر که در مقدمه‌ی کتاب جنون عقل و جهل است گویا این طور که یادم هست می‌فرمودند اگر کسی معارف دینی را احکام دینی را بدون ابعاد عرفانیش مطرح بکند خیانت کرده به معارف دینی. آن حاله‌ای از عشق و عرفان و سرمستی که همه احکام دینی را همه‌ی فضائل را همه‌ی بایدها و نبایدهای دینی را در برگرفته آنها را نگوییم دین خشک می‌شود. دین خشک نیست دین زندگی انسان را هم نازه طراوات می‌بخشد خوبی بدون دین خشک است.

دوتا نکته‌ی کاربردی:

مثلاً امام صادق (ع) «مَنْ هَمَّ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ‏ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ فَإِنَّ کُلَّ شَیْ‏ءٍ فِیهِ تَأْخِیرٌ فَإِنَّ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ نَظْرَه» (اصول کافی، ج۲، ص۱۴۳) می‌فرمایند: که اگر کسی همت کرد یک کار خوبی را انجام دهد زود انجام بدهد چون شیطان ببیند شما با تأخیر دارید این کار را انجام می‌دهید می‌آید وسط یه مشکلی ایجاد می‌کند هر کار خیری می‌خواهی انجام بدهی شیطان یک طمع بهم زدن دارد. کار خوبی است می‌خواهی انجام بدهی زمانش آینده نیست زمانش هر موقعی می‌تواند باشد همان موقع انجام بده. دقت بکنیم می‌بینیم چقدر شیطان کارهای خوب را از دست ما گرفت. این‌ها تاکتیک‌های تربیت دینی است. بازهم تربیت دینی چون حضور شیطان را هم این طرف داریم اگر الهامات غیبی را از جانب خداوند متعال در نظر می‌گیریم.

یا در یک روایت دیگری از امام صادق (ع) می‌فرمایند: «عَدُوُّ الْعَمَلِ‏ الْکَسَل‏»(اصول کافی، ج۹، ص۵۵۹) نکات کاربردی و عملی را می‌خواهم عرض کنم. کسالت و تنبلی دشمن عمل است هیچ وقت نباید کسالت در زندگی انسان باشد. یا امام باقر(ع) تربیت دینی اینجاها خودش را نشان می‌دهد ترجیحش را بر تربیت غیردینی. می‌فرماید: «مَنْ‏ کَسِلَ‏ عَنْ‏ أَمْرِ دُنْیَاهُ، فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ.»(اصول کافی، ج۹، ص۵۶۰)کسی حال زندگی دنیایی خودش را نداشته باشد این کارهای معنوی‌اش هم به درد نخواهد خورد یعنی دین نیامده است فقط نماز تو را قشنگ کند شما رفتی سرکار چرا لبخند نزدی چرا بیحال بودی چرا با ارباب رجوع و دیگران قشنگ برخورد نکردی پس تو دینت هم به درد نمی‌خورد. تربیت دینی دنیای انسان را هم قوی‌تر از دنیای دنیاطلبان آباد می‌کند یک مؤمنی را دیدید حال نداشت انرژی نداشت طمع نکنید این را با تشویق به پول و درآمد تحریکش بکنیم که یک کاری را انجام دهد بگید تو ایمانت ضعیفه.

ان‌شاءالله خداوند ایمانمان را قوی بکند. از امام صادق (ع) می‌خواندم جایی که مؤمن نوک کوه هم که باشد و نوک قله هم که باشد احساس تنهایی نمی‌کند انشاالله خداوند بهمون ایمان بده ایمان سرشار.

ان‌شاءالله امام صادق (ع) ما را مورد شفاعت خودشان قرار بدهند.

 

کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۸۸/۰۷/۲۲

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *