تربیت دینی ۴؛ اثرات تربیتی در جامعۀ مهدوی
۱۴۰۰-۰۷-۰۷ ۱۴۰۲-۱۰-۲۶ ۱۰:۴۶تربیت دینی ۴؛ اثرات تربیتی در جامعۀ مهدوی

تربیت دینی ۴؛ اثرات تربیتی در جامعۀ مهدوی
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود گاهی تمام من به تو تشکیل میشود
وقتی به داستان نگاه تو میرسم یکباره شعر وارد تمثیل میشود
ای عابر بزرگ که با گامهای تو از انتظار پنجره تجلیل میشود
تاکی سکوت مبهم شبهای انتظار بر دیدگان غمزده تحمیل میشود
یک روز هم به پاس غزلهای چشم تو بازار وزن و قافیه تعطیل میشود
آن روز هفتسین اهورایی بهار موعود با سلام تو تکمیل میشود
شریعتی: قرار است درباره اثرات تربیتی در جامعهی دینی امروز در جامعهی مهدوی صحبت کنیم اما از حاج آقای پناهیان میخواهیم قبل از اینکه وارد بحث بشویم به اهمیت تربیت دینی در جامعهی مهدوی یک اشارهای داشته باشند بعد انشاالله برسیم به جامعهی مهدوی.
حاج آقا پناهیان: بسمالله الرحمنالرحیم. طبیعتاً ما وقتی به رسالت انبیا نگاه بکنیم و هدف خلقت انسان «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند.»(الذاریات/۵۶) میتوانیم تحلیل کنیم که هدف جامعهی مهدوی و حکومت حضرت هم چیزی جز رشد انسان در جهت عبودیت نیست. منتها ما بر اساس نگاهی که نسبت به تربیت باید داشته باشیم باید بدانیم که اگر در جامعهی مهدوی در مورد تربیت صحبت میکنیم تربیت یک مسئولیت عام و شامل هست همه در این امر مشارکت میکنند چون همه دارند بر یکدیگر تأثیر میگذارند. من دوست دارم این نکته را اینجا اشاره بکنم با آن اختصاری که عرض کردم فکر کنم پاسخ شما را عرض کردهام ولی این را به آن اضافه بکنم در جهت اصلاح نگاه خودمان نسبت به مفهوم تربیت و یک جامعهی دینی اساساً نسبت به تربیت باید چه موضعی داشته باشد. آن هم اینکه ماها وقتی برنامهریزی نکنیم برای اینکه روی همدیگر تأثیر مثبت بگذاریم لاجرم کموبیش تأثیر منفی خواهیم گذاشت. یعنی ما در تربیت یکدیگر مؤثریم چون تربیت را قبلاً اینطور ترجمه کردهایم.
شریعتی: یعنی اگر در واقع ما اثر مستقیم روی هم نگذاریم و اثر مثبت نگذاریم اثر منفی خواهیم گذاشت.
حاجآقا پناهیان: بین آنها چیزی نیست این نکته خیلی مهمی است که ما نباید از آن غفلت کنیم ما باید همیشه حواسمان به اطرافمان باشد یعنی وقتی خیلی از آدمها خودخواه میشوند این اثر بد تربیتی بیتوجهی به محیط است. میخواهم بین این دوتا یک مقدار ارتباط برقرار کنیم. وقتی که ما حواسمان به دیگران نیست که داریم روی دیگران چه تأثیری میگذاریم، از هر جهتی. توی رفتارمان میخواهیم آزاد باشیم، میخواهیم راحت باشیم، میخواهیم به خودمان باشیم، حتی میخواهیم اعتنا نداشته باشیم به کسی دیگر، خب من اگر اعتنا به اطرافیانمانم نداشته باشم اطرافیانم کمبود محبت احساس بکنند و در این فرآیند دچار مشکلات روحی بشوند این تعادلها به هم بریزد خُب من دارم اثر تربیتی بد روی دیگران میگذارم.
شریعتی: این اثر سوء خودش را نشان میدهد!
حاج آقا پناهیان: بله. تربیت یک امری است که هم در ارتباط با انسان هم در ارتباط با دیگران هم در ارتباط با خود فرد هم دربارهی جامعه اگر روی آن به نحو مثبت برنامهریزی نشود و رها شود به نحو منفی تأثیر خواهد گذاشت. روایت از امیرالمومنین هست در حیطهی فردی میفرماید: «اکره نفسک الالفداء فإنک مطبوع بلرزائل» خودت را وادار بکن به کارهای خوب؛ به سمت خوبیها حرکت بکن و الا طبیعتاً خودبهخود اوضاع به سمت بدیها پیش خواهد رفت.
شریعتی: اینجاست که حد وسط ندارد. درست است؟
حاج آقا پناهیان: بله. والا اینجوری میشود. با این که ما فطرتمان یک فطرت الهی است، با اینکه ما خوب زاده شدیم، خوبیها در درون ما موجود هستند اما انگار آن خوبیها در درون ما کشف نشوند، تجلی نکنند و ته دل ما مدفون بشوند متعفن میشوند و یا آثار بدی را از خودشان به جا میگذارند. در روابط بین انسانها هم همینطور مثلاً میبینید که خداوند متعال میفرماید «وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ» (المائده/۲) کمک کنید همدیگر را به بّر و تقوا. به کارهای خوب، عموماً به هر رفتار انسانی که میتوانیم درک کنیم و به تقوا و به آنچه که خدا دستور داده، به امور معنوی مستقیماً «وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ» انگار هر کسی این کمک را نکند از آن طرفی میافتد که باید نهی شود البته گاهی از اوقات ما ممکن است شدیداً روی هم تأثیر منفی بگذاریم گاهی نه با بیاعتنایی به صورت رقیق تأثیر منفی بگذاریم.
خب حالا برگردیم به آن فرمایش اول شما تربیت در جامعهی مهدوی مساوی است با رسالت انبیاء و هدف خلقت و هدف حکومت آقا امام زمان(ع). ولی یادمان باشد که بنا نیست حضرت ما را تربیت کنند فقط تربیت به عنوان یک امر فراگیر فرهنگ میشود در جامعه و اول نگاه عموم ساکنان جامعه مهدوی نسبت به تربیت اصلاح میشود.
شریعتی: یعنی وقتی که گفتیم همه ما در تربیت دینی باید روی هم تأثیر بگذاریم در جامعهی مهدوی هم همین اتفاق خواهد افتاد یعنی اینجوری نیست که بنشینیم دست روی دست بگذاریم؟!
حاج آقا پناهیان: همه وظیفهی خودشان را میدانند یک جایی میشود که همه میفهمند باید چکار بکنند.
شریعتی: آنچه که باور میکنند که باید روی هم تأثیر بگذارند اگر این باور هم نیست.
حاج آقا پناهیان: بله. تجربهی بشری شکستها و همهی تلخکامیها وضع را به این جا رسانده و معرفت آدمها و عقل آدمها ایمان و صفای باطنشان وضع را به این جا رسانده که همه نسبت به تربیت احساس مسئولیت میکنند. شما نمیتوانید هرجوری که میخواهید بگردید، حرف بزنید، بگویید دیگران به من چه. دقت فرمودید؟ این فرهنگ میشود، این نگاه میشود، نگاه فراگیر میشود. لذا در جامعه مهدوی ما یک وقت همهی کارها را به حضرت واگذار نکنیم و آن یاران ۱۱۳ نفرشان و فکر کنیم که بله حضرت و یارانشان میآیند و ما را درست میکنند و ما هیچ کاری لازم نیست که انجام دهیم. حالا که حضرت نیستند ما باید تلاش کنیم وقتی که حضرت میآیند ما خود به خود اصلاح میشویم و اگر هم که اصلاح نشویم تقصیر یاران حضرت هست که حتماً کوتاهی کردهاند، نه؛ آن زمان ما به خودمان میآییم، به خودآمدنی که اگر الان هم اتفاق بیافتد مقدمهساز ظهور میشود.
شریعتی: بله بسیار متشکر و سپاسگذار. حاجآقا پناهیان وقتی صحبت از انتظار میشود بر میگردم به مردم سرزمینی نگاه میکنم که ورد زبانشان دعای اللهم عجل لولیک الفرج هست اگر ما که منتظر یک اتفاقی بزرگ هستیم زندگیمان با زندگی آن آدمهایی که منتظر آن اتفاق نیستند تفاوتی نکند اصلاً چرا منتظر هستیم؟ این انتظار چه ویژگیای دارد؟ این انتظار خودش چه اثرات تربیتی دارد؟ آقای پناهیان خود این انتظار یعنی منتظر موعود بودن آیا اثر تربیتی دارد یا نه؟
حاج آقا پناهیان: مسلماً انتظار آثار تربیتی گستردهای دارد ولی من میخواهم قبل از اینکه به انتظار بپردازم یک مقدار من مقدمتاً عرض کنم که ما یک کاری بکنیم که این انتظار اول تشدید بشود، این انتظار یک مقدار جا بیافتد. بنده فکر میکنم که کلمهی انتظار رواج دارد در جامعهی ما، ما با آن آشنا هستیم قلباً هم این انتظار در وجود ما هست ولی قبل از اینکه برسیم به آثار انتظار بگذارید که این انتظار را یک انتظار حقیقی و عمیق بکنیم. چه کار کنیم که این انتظار نسبت به جامعهی مهدوی یک انتظار عمیق بشود؟
شریعتی: یعنی چه کار بکنیم که واقعاً منتظر باشیم؟
حاج آقا پناهیان: لازمه آن این است که ما عمیقاً و دقیقاً بدانیم چه اتفاقی قرار است بیافتد و عمیقاً به آن علاقهمند شویم و عمیقاً از این وضع خودمان ناراحت شویم. اینها چند تا از عناصر کلیدی انتظار هستند ما اگر از وضع خودمان راضی باشیم و یک تغییرات رفرمی مختصری را تقاضا بکنیم دیگر منتظر چی باشیم؟ داریم تعارف میکنیم مثل این است که مهمان میخواهد به خانهی ما بیاید و ما بگوییم که بله بفرماید حالا مهمانی هم که خودش، خودش را دعوت کرده است. آقا ما قرار است یک زمانی بیایم منزل شما، شما هم بفرمایید که بله بفرمایید. مثلاً اگر شما به بنده خبر بدهید که من میخواهم بیایم منزل شما یک وقتی. من میگویم که خُب بله بفرمایید، جالبه اصلاً شما دیگر نمیآیید. میگویید زیاد تحویل نگرفت. خدا و پیامبران الهی دین و آیین ما به ما خبر دادند که مهمانی برای شما خواهد آمد ما هم میگوییم بله ما هم منتظریم هر موقع خواستند تشریف بیاورند نه التهابی، نهسوزی.
شریعتی: یک بنده خدایی خیلی عبارت لطیفی داشت میگفت که: به انتظار نشستن بزرگترین خطای بشریت من به انتظار تو میدوم. خیلیها فقط مینشینند و فکر میکنند همین که بگویند اللهم عجل لولیک الفرج آقا بیا کفایت میکند.
حاج آقا پناهیان: همین نکتهای که شما الان میفرمایید ما اقدام باید بکنیم، بایستیم، حرکت کنیم برای انتظار این هم بازهم منوط به این است که طرف واقعاً منتظر باشد الان ما میبینیم دائم به مردم توصیه میشود آقا اگر منتظر هستید باید اقدامت متناسب با اقدام یک منتظر باشد و دائم محاکمه میکنیم آدمها را. بابا آدمها منتظر نیستند مشکل این است که آنها نمیدانند آن اتفاق قشنگی که خواهد افتاد چه اتفاقی است. هنوز خیلیها از حکومت و جامعهی حضرت میترسند ترسشان را ممکن است احتراماً یا اعتقاداً بیان نکنند میگویند آقا زشت است ما بگوییم از حکومت حضرت میترسیم ولی واهمه دارند. چه کسانی واهمه دارند؟ همهی آنهایی که با نشست و برخاست با آدم مذهبیها واهمه دارند. فکر میکنند حکومت حضرت هم یک چیزی شبیه به اینهاست دیگه. آدمها دوست دارند یک آزادی داشته باشند فکر میکنند اگر یک حکومت دینی مقتدر فراگیر تشکیل بشود خُب بعد اینها دیگر نمیتوانند نفس بکشند، امکان گناه کردن ندارند. بعضیها فکر میکنند حالا بالاخره تنگناهایی ایجاد میشود. حضرت زهرای اطهر (س) وقتی که داشت از امیرالمومنین توی آن کوران و بحرانها دفاع میکرد نکتهی جالبی را در مورد امیرالمومنین فرمود و این نکتهای که میخواهم از حضرت زهرا نقل کنم آخرین کلماتی است که حضرت زهرای اطهر(س) با نهایت تأسف نسبت به مدینهای که لیاقت امیرالمؤمنین را نداشتند بیان کرد و از دنیا رفت این آخرین سخنرانی حضرت زهرا (س) و قسمت آخر سخنرانی ایشان هم هست که میفرماید: نترسید از امیرالمؤمنین، به دینداری خودش نگاه نکنید او شما را آرام بر سرچشمه خواهد رساند به گونهای شما را هدایت میکند که شما اصلاً احساس نمیکنید که کسی شما را هل داد، کسی بر شما فشاری تحمیل کرد و آنچنان شما را سیراب میکند بعد حضرت تشبیه میفرمایند دیدید که یک کسی توی تشنگی مشک آبی را به دهان بگیرد و بعد این آب هم به صورتش بریزید و هم بنوشد اینجوری شما را سیراب میکند.
خب ما هنوز به آن نقطهی آغازین انتظار، نقطهی عزیمتی که انتظار باید شکل بگیرد در وجودمان نرسیدیم. البته چرا کلیاتی گفته شده امنیت آقا زیاد است برکت زیاد است، راحت زیاد است، معنویت، عقلانیت زیاد است. اگر ما این نکتهی تربیتی که شما فرمودید تربیت را ما در جامعهی مهدوی بحث بکنیم، بحث نشود در جامعه مردم فکر میکنند که اینها به صورت معجزهآسا یک دفعه اینجوری میشود آدمها یک دفعه صبح بلند میشوند و میگویند من چقدر علاقه به نماز دارم عجیبه واقعاً. یا مثلاً آدمها یک دفعهای با دشمنانشان دوست میشوند.
شریعتی: یک دفعه جامعه آرمانی به وجود میآید.
حاج آقا پناهیان: بله خیلیها اصلاً منتظر یک کسی هستند بر اسب سفیدی سوار باشد و بیاید و معجزهآسا همهی مشکلات را حل کند. خُب آنکه روز قیامت این اتفاق میافتد وقتی که میرویم بهشت. اینجا دنیاست یک روندی دارد این خوب شدن جامعه یک روندی دارد ثبات این خوب بودن. یک روندی دارد تکامل انسانها و جامعه. آن روند همین سازوکار تربیت است که من میخواهم سر آن سازوکار صحبت کنم که بتوانیم همین الان هم به این سمت حرکت کنیم، یک کمی تلاش کنیم، تکاپو کنیم، ببینیم نتیجه گرفتیم. اینکه ما در جلسات قبل میگفتیم که استقلال آدمها را حفظ کنیم، مزهی آزادی را بچشند، مزه انتخاب را بچشند. بعد از آن طرف گفتیم که رعایت این استقلال فرق دارد با آن بیتفاوتی که در فرهنگ غرب هست، فرق میکند این فضای آزاد با فضای آزاد غربی که واقعاً آزاد نیست تحمیل علاقه است. یک علاقههایی را به شما تحمیل میکنند و بعد میگویند هذا مسجد هذا کازینو هر کدام را خواستی برو نمیدانند که این رقابت یک رقابت ناجوان مردانه است. اخیراً توی برخی از ایالاتهای آمریکا من شنیدهام بعضی از جاها که رفتم دیدهام مثلاً شهرداریها اجازه نمیدهند که در چند متری مساجد حالا مسجد که کم آنجا هست کلیسا و جاهای دیگری از این قبیل مثلاً دانسینگ و یک همچنین جاهایی تأسیس بشود. چون بالاخره به تجربه فهمیدن که این رقابت باید یک رقابت عادلانهای باشد و برای این که عادلانه باشد نمیتوانند اینها در کنار هم باشند. شما نمیتوانید تصاویر بد به جوان نشان بدهید و تصویر مسجد هم بگویید در آن یک کانال هست هر کدام را میخواهی انتخاب کن. شما اینجا آمدهاید با نیاز شهوانی او، او را به بردی کشیدید و بعد میگویید حال آزاد هستی انتخاب کن. این فضا در جامعهی مهدوی نیست واقعاً مردم آزاد هستند که بین خدا و خودشان انتخاب کنند واقعاً آزاد هستند که کدام مرتبه از مراتب بهشت را انتخاب کنند. هیچکس چیزی را به آنها تحمیل نخواهد کرد نکتهاش این است نه کفر و نفاق میتواند چیزی را به این انسانها تحمیل کنند و نه امام زمان چیزی را تحمیل میکند این دوتا را کنار هم قرار دهید تا الان تاریخ چطور بوده ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر آمدهاند و ۱۱۴ قرن گذشته خوبان چیزی را تحمیل نکردند اما از آن طرف که همه تحمیل کردهاند به شیوههای مختلف. حکومت حضرت سازوکار تربیتیاش چیست؟ این را مزهاش را دوستان من باید فکر کنند تا بچشند تا به انتظار عمیقتر برسند آنجا نه کسی آدمها را فریب میدهد نه کسی تحمیل میکند بدی را به آدمها. حضرت هم که خوبی را بنا ندارند تحمیل بکنند. آدمها با عشق و لذت خوب میشوند و به جلو میروند.
شریعتی: بله در مورد تربیت دینی در جامعهی مهدوی صحبت میکنیم. همیشه میگفت که یک پلک زدن غافل از آن ماه نباشم، شاید که نگاهی کند آگاه نباشم. خوش به حال همهی آنهایی که منتظر واقعی هستند. حاجآقا پناهیان فرموید که وقتی امام زمان (عج) بیایند نه خوبیها را تحمیل میکنند نه از آن طرف سپاه کفر و الحاد بدیها را تحمیل میکنند. یک آزادی واقعی. ممکن است بیشتر توضیح بدهید.
حاجآقا پناهیان: آن اصلی که در مباحث تربیتی جلسهی قبل هم ما مطرح کردیم و اصلاً تربیت دینی معنایش همین است اصل بسیار مهمی است آن هم رعایت استقلال فرد و آزاد گذاشتن او برای انتخاب. اصلاً به همین دلیل است که همه انبیاء الهی با طاغوتیان درگیر میشوند چون آنها کارشان به بند و بردگی کشیدن است. منتها الان در زمانهی ما با اینکه هوشیاری نسبت به این استقلال و آزادی در جهان بشریت زیاد شده بندها نامرئی شدند به یک شیوههای مثلاً مدرنی این کار صورت میگیرد مثلاً من جلسات قبل عرض کردم خدمت شما قانونهای اضافی، تشویق و تنبیههای فراوان و فوری و سنگین یا تحقیرها و توهینها به بهانه اظهارنظرهای مختلف، یا جاذبههای دروغین و تزئینهای فریبنده، اینها همه بند هستند دیگه؟ این بندها را شما بردارید آدمها آزاد شوند اگر خواستند به سمت خدا بروند اگر نخواستند نروند و معمولاً هم میروند منتها کم یا زیادش را بازهم خودشان هستند که انتخاب میکنند. من توی مثال اقتصادی عرض کنم یک فضایی که به شدت بحران اقتصادی هست رقابت خراب است و دزدیها فراوان باشد در اینجا طبیعی است که خیلیها دست به دزدی بزنند خساست کنند، ناامنی باشد. حضرت امنیت را فراهم میکنند بعد امکان زورگویی را هم از یک گروهی میگیرند خُب بعد طرف آزاد است دیگه میتواند فکر کند در مورد سخاوت و میتواند در مورد خساست فکر بکند و وقتی که فرصت پیدا کرد فکر کند میگوید خُب من چرا خساست کنم. فضا ایجاد میشود.
شریعتی: یعنی همهی افراد جامعه این اتفاق برایشان میافتد یعنی همه مینشینند فکر میکنند و مثلاً به زیبایی عدالت پی میبرند؟
حاجآقا پناهیان: دقیقاً همین طور هست منتها آنجا هم وسوسهی شیطان و وسوسههای نفس باقی میماند و میزان رغبت هرکسی و میزان همت هر کسی با دیگران ممکن است متفاوت باشد. و اصلاً این مسابقهی اصلی انسان بوده در این دنیا مسابقهی اصلی این نبوده که تو میروی بهشت یا تو میروی جهنم یا انتخاب کن مسیر خودت را.
شریعتی: این دیگه میشود فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ.
حاجآقا پناهیان: احسنت. یعنی کدامتان کدام مرتبه از بهشت را میخواهید تمرین کنید و بروید در این میان ممکن است بعضیها علاقهمند بشوند بروند به دوزخ. اینها دیگر میل خودشان است. ولی دیگر وجه غالب این نیست. خب ما در همچنین فضایی وقتی قرار بگیریم این فضای منطقی که فقط با تحقق ولایت پدید میآید آن وقت فضای تربیتی خوب ایجاد میشود. من یک مثال از تاریخ اهل بیت بزنم برای کلام خودم ۳ امام اول ما به موضوع ولایت پرداختهاند. به موضوع تربیت که نپرداختهاند به معنایی که از امام سجاد (ع) سراغ داریم به موضوع تعلیم و تربیت به شیوهای که از امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع) سراغ داریم نپرداختهاند که. مثلاً امام سجاد آمدند کادرسازی کردند دانه دانه آدم میآوردند و چهره به چهره تربیت میکردند. چرا امیرالمؤمنین این کار ار نکرد؟ چون این در صورت ناتوانی برای گرفتن حکومت است. آدم اگر حکومت را گرفت تمام جامعه را فضای خانهی امام سجاد خواهد کرد. لذا اول حکومت. آقا امام زمان (ع) هم بیایند اول حکومت تشکیل میدهند اول با طاغوت مبارزه میکنند و بعد هدف مبارزه با طاغوت چیست؟ فضای تربیتی مثل فضای خانهی امام سجاد (ع) پدید بیاید من مثال بزنم از خانهی امام سجاد (ع) غلامشان را صدا زدند غلام نیامد آمدند دم در دیدند همین درب اتاق نشستهاند فرمودند: تو که صدای من را میشنیدی پس چرا نیامدی؟ گفت: چون آقا از شما حساب نمیبرم. این آن فضایی است که من دارم در این چند جلسه راجع به آن صحبت میکنم. احساس امنیت میکرد میتوانست معصیت کند ولی آیا اکثر غلامان امام سجاد معصیت کردند؟ نه بعد آقا از او تشکر کردند که چنین خبر خوبی را به حضرت داده که از او حساب نمیبرد. صدا زد خدایا ممنونت هستم که علیبنالحسین را جزو کسانی که ازش حساب میبرند قرار ندادهای. غلام من تو را در راه خدا آزاد میکنم غلام هم خیلی شرمنده شد. این روش تربیتی است.
شما تصور کنید جامعهی مهدوی این روش را برای اکثریت انسانها میخواهد ایجاد کند این فضا را برای اکثریت جامعه میخواهد ایجاد کند طبیعتاً به چنین نتیجهی زیبا خواهد رسید چون انسانها فطرت دارند عقل دارند عقلها را حضرت شکوفا میکند.
شریعتی: یعنی در واقع بستر رشد برای همهی افراد جامعه به یک میزان فراهم میشود.
حاجآقا پناهیان: و بستر تحمیل سقوط و کفر هم از بین میرود با شمشیر حضرت. شمشیر دیگه مال آنجاست. شمشیر مال نمازخوان کردن ما نیست آنهایی که الان بینمازی میکنند شمشیری دارد آنها را وادار میکند به بینمازی به احتمال خیلی زیاد. این شمشیر چیست؟ شمشیر تمسخر دیگران. شمشیر اسارت روانیای که با تزئینهای دروغین برایش ایجاد میکنند. جلسهی قبل ما عرض کردیم بعضیها فیلم سیاه سفید را رنگی تعریف میکنند. و آنقدر محاصره میشود این فرد که مجبور است تن بدهد به این شرایط خصوصاً در مورد جوانها. یک روایت داریم که امام صادق (ع) میفرماید بین جوانها و غُلات جدایی بیاندازید آنهایی که غلو میکنند آنهایی که بزرگنمایی میکنند زیادهگویی میکنند این جوان هم یک احساس بینهایتطلبی دارد یک شوری دارد یک بلند پروازیای دارد او میآید الکی میگوید نمیدانی فلان روش فلان شغل چه خبر است. این این قدر محکم میگوید که این واقعاً باورش میشود دیگر عقل خودش را هم در توجیه آن دائم بکار میگیرد فکر خودش را هم در توجیه آن بکار میگیرد. فکر میکنم حضرت دو گروه را خیلی حسابی حسابشان را برسند:
۱-کسانی را که با زور سرمایه و اسلحه و ثروت به جان مردم افتادهاند.
۲- و یکی کسانی که با زور هنر و فریب ابزار رسانهای به جان مردم افتادهاند.
این اسارت را حضرت پاره خواهد کرد.
شریعتی: اینجاست که آن آزادیه میآید.
حاجآقا پناهیان: بله در یک فضای آزاد قرار میگیرند و معقول و طبیعتاً رشد پدید میآید. ما باید آن جامعهی حضرت را دقیقاً لمس کنیم. نه اینکه تصور کنیم معجزهای رخ میدهد و ما ناخودآگاه و یک دفعه، بیخودی آدم خوبی میشویم. نه اینکه حضرت به ما خوبی را تحمیل میکند بلکه رمز تربیتی حضرت، تربیت یعنی روند خوب شدن جامعه این است که حضرت از طرفی جلو فریب دیگران را میگیرند از طرفی خودشان هم زور نمیگویند. خودشان هم فریب نمیدهند کسی را انتظار یک همچنین صحنهای شاد میکند انسان را.
شریعتی: بله خیلی زیباست. میگوید:
بیرون شو ای همایون از پشت پردهی غیب
تا در سهگاه مستی شوریدهتر بخوانم
پیرامون اثرات تربیتی انتظار صحبت میکنیم. حالا که ما منتظریم آیا این انتظار روی شخصیت ما، روی زندگی ما، روی جامعه ما اثری دارد؟ اثر تربیتی که به چشم بیاید یا خیر؟
خدایا برای دل دادن از آن محبوب آسمانی و معشوق پنهانی شایستهتر کیست همهی دلهای عاشق را به ظهورش پیوند بزن.
حاجآقا پناهیان: من یک نکتهای میخواندم از شهیدآوینی میگفتند همهی تحولات تاریخی بشر در انتظار موعود صورت گرفته است حالا مضمون آن این بود که انسانها به وضع موجود راضی نمیشوند به خاطر این است که یک تصوری از وضع موعود دارند برای همین است که بسنده نمیکنند به آنجایگاهِ دائم میخواهند تلاش کنند به آن جایی که باید برسند، برسند.
میخواهم بگویم که این انتظار این رسیدن به آن وضع موعود آیا برای حال ما اثر تربیتی دارد؟ حاجآقا پناهیان: بیشک همینطور هست ولی قبل از اینکه باز من بخواهم به آثار تربیتی انتظار بپردازم بر اساس آن آیهی شریفه در ادبیات ما البته در ادبیات قرآن کریم (آب کم جو تشنگی آور به دست – آب بجوشد آبت از بالا و پست) یک بحث مقدماتی کوتاه عرض بکنم این آثار انتظار که میخواهیم از آن صحبت کنیم مال این انتظارهای معمولی ماها نیست. انسان منتظر میتواند از یک حداقلی انتظارش شروع بشود تا یک حداکثر. از حد متوسط بخواهد کمکم بالاتر برود این آثار خودش را نشان میدهد. ما برای تشدید انتظار ابتدا باید تلاش کنیم. هر کسی که رفت و در دعای ندبه نشست صرفاً گاهی هم اشک ریخت این منتظر نیست ما دیدهایم امامان معصوم ما در انتظار آخرین امام چطور گریه کردند. نقل که میشود انسان تعجب میکند در حالی که آنها خودشان امام بودند. مضطرب امام هستیم ما آنها در موقعیت دیگری هستند خودشان ولی وقتی که تصور میکنند طول دوران غیبت را آنچنان اشک میریختند که همه ناقلان این روایات میگویند ما تعجب کردیم. لذا در مورد همین فضای تربیتی که صحبت کردیم در زمان حضرت هست خیلی به تفکر و تخیل بپردازیم من نمیدانم چرا در اشعار ما این همه از زیبایی حضرت از خوبی حضرت به معنای نهایی کلمه صحبت میشود اما از اینکه حضرت چه میکند؟
شریعتی: چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
حاجآقا پناهیان: بله. این روند چه جوری است چرا از آن صحبتی نمیشود مثل اینکه ما از شهدا میخواهیم صحبت کنیم دائم میگوییم که شهدا خوب هستند ولی نمیگوییم شهدا چگونه خوب شدند. مثلاً مردم فکر میکنند شهید همت، شهید بروجردی، شهید چمران اینها از اول به دنیا آمدند همینطوری بودند. اگر روند را نشان بدهند بچه من هم میگوید: خب من الان در این قسمت زندگی شبیه این هستم بعد به آن مقطع خواهم رسید. در دعای ندبه شاعرانه به معنای امروزین کلمه با حضرت صحبت نمیکند تمام اقدامات حضرت را یکی یکی ذکر میکند (أین محی معالم دین و اهل أین قاسم شوکت المعتدین أین…) اینها را بینید برای آنها اشک میریزد برای اقداماتش گریه میکند. مثلاً این که شما فرمودید یک بستری را برای رشد فراهم میکند منتظر برای این بستر گریه میکند کجاست آن روزی که من صبح از خواب که بیدار میشوم نگران هیچ آیندهی شومی نباشم چون مولای من هست و او وعده داده هر موقع در اقتصاد شکست خوردم من را تأمین خواهد کرد کجاست آن لحظههای نورانی حیاط زیر سایهی تو که من اگر درس میخوانم و کار میکنم به خاطر خلاقیت و شکوفایی است نه به خاطر یک پول بخور و نمیر که اگر در نگیرم پدرم در میآید.
شریعتی: اگر این را بفهمد اینجاست که با تمام وجود اشک میریزد، با تمام وجود میخواهد و این خواستن خودش ….
حاجآقا پناهیان: یک نکتهی دیگر هم این انتقاد میخواهم بکنم که گاهی از اوقات گفته میشود که بله احساسات نسبت به آقا امام زمان زیاد است و برویم نسبت به ایشان معرفت پیدا کنیم ضمن اینکه بنده خودم تا همینجا داشتم از معرفت صحبت میکردم بدانیم دقیقاً چه اتفاقی میافتد تا منتظر شویم عرض بکنم که هیچکس هم سر احساسات نسبت به حضرت نزند چون این احساساتی که ما داریم یک احساسات بسیار اندک حداقلی است. حالا تو سر این هم بخواهیم بزنیم به نفع معرفت جا ندارد. اشک که نباید ریخت باید خون گریه کرد در فراق حضرت. این یعنی احساسات. ما که هنوز به آنجا نرسیدیم که کسی بگوید آقا احساسات بسه برو معرفت پیدا کن. البته اگر معرفت پیدا کنیم احساساتمان را هم تشدید خواهد کرد.
اما آثار تربیتی انتظار: یکی از آثار عجیب انتظار که کمتر کسی شاید به آن توجه کند این است که ما خودمان را در دوران غیبت در اقلیت میدانیم در جهان یا نه؟ در اقلیت میدانیم منتظرانی که با شناسنامه به تعبیر مقام معظمرهبری موعود را میشناسند کسانی که در جامعه در اقلیت هستند بهتر رفتار میکنند. من این را در بعضی از کشورها دیدهام بعضی از ایرانیها خودشان میگویند ما اینجا اینقدر مرتب رفتار میکنیم یک وقت به ما نگویند که شما ایرانیها اینجوری هستید تحقیرمان نکنند. توی کشور خودمان هم هست بعضی از اقلیتهای مذهبی در کشور ما خیلی خوبتر رفتار میکنند از همین مذهب در یک کشور دیگر مثلاً. آدم این را میبینید که هر گروهی یک جا اقلیت باشد بهتر رفتار میکند.
شریعتی: چون خودشان را نمایندهی یک جمعی میدانند در واقع شاید.
حاجآقا پناهیان: اگر ما منتظر هستیم و منتظر حکومت و جامعهی فراگیری هستیم که الان آن نیست دیگر خب پس ما در اقلیت به سر میبریم کو اثر احساس اقلیت کردن؟ چقدر باید قشنگ عمل کنیم؟ این مهمترین اثر تربیتی انتظار هست که این وضعیت را موجب میشود.
میشود از آثار دیگری مثل امیدبخشی، انرژیبخشی، احساس هویت و افتخار. شما به بچهی خود بگو عزیز دل من جهان آینده را امام تو اداره میکند امام من و تو. ما صاحبان جهان خواهیم شد ما همان مستضعفان هستیم بعد بگویید چرا ما را ضعیف کردند چون حرف حق میزدیم این احساس هویت چقدر عالی میتواند اثر بگذارد. اینها آثار انتظار هستند که میشود خیلی روی آنها کار کرد احساس افتخار در کنار امید در کنار احساس اقلیت واقعاً در انسان تحول ایجاد میکند.
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۸۸/۰۵/۱۴
.






