أبعاد حماسه زیارت أربعین
۱۴۰۰-۰۵-۱۶ ۱۴۰۲-۱۰-۲۵ ۱۲:۳۴أبعاد حماسه زیارت أربعین

أبعاد حماسه زیارت أربعین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
کنج خرابه منزل یک ماهپاره نیست *** اینجا که جای سوختن این ستاره نیست
آه این شهاب کوچک غمگین سه ساله نه *** خورشید ساله است که از این هزاره نیست
سیلی که از قشنگی گل کم نمیکند *** این قطرههای سرخ کم از گوشواره نیست
یک تازیانه میکشدش بیشتر چرا *** با یک اشاره هست و با یک اشاره نیست
عمه برای دخترکش شرح میدهد *** راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
دختر سؤال میکند از تشت با نگاه *** آیا جز آنکه سر بسپارند چاره نیست؟
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان خوبم. بینندهها و شنوندههای خوب و نازنینمان. انشاءالله در هر کجا که هستید زندگی شما منور به نور سیدالشهداء(ع) باشد. همینطور که خدمت شما عرض کردم از این هفته در ایام ماه صفر روزهای پنجشنبه مزین به حضور حاج آقای پناهیان عزیز است. حاج آقای پناهیان سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقای پناهیان: خدمت بینندگان محترم سلام عرض میکنم. امیدوارم برنامه شما بتواند اثر خوبی در نگاه مردم به اربعین داشته باشد. انشاءالله در همه امور موفق باشید.
شریعتی: امروز حاج آقای پناهیان اینجا هستند که برای ما از اربعین بگویند، اینکه چه شد اربعین یک حماسهی میلیونی شد و هر سال باشکوهتر از سالهای پیش برگزار میشود و خیلیها مشتاق زیارت سیدالشهداء هستند.
حاج آقای پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. شاید جالب باشد من این خبر را خدمت شما و بینندگان عزیز بگویم که از سخنان حضرت امام است. حضرت امام مطلبی را حدود ۲۴ مرتبه در سخنرانیهای سال اول و سال دوم پیروزی انقلاب تکرار کردند و ۱۲ مرتبه یک مثالی را در این موضوع بیان کردند. ماهی یکبار یا دوبار این مطلب را تکرار میکردند. این مطلب این بود که میفرمودند: من چه وقت به پیروزی انقلاب مطمئن شدم؟ میفرمودند: از روستایی که به من خبر دادند که در این روستا تظاهراتی برای دفاع از انقلاب شکل گرفته، در تظاهرات مردم شعارهایی را میگویند که در شهرهای بزرگ میگویند. بعضی از اوقات در مثالشان اسم روستا را هم بیان میکردند. بعد حضرت امام میفرمودند: این عادی نیست که یکباره همه دلها متوجه یک موضوع شود.
میفرمودند: این کار من و امثال من نیست. این کار تبلیغات نیست. تبلیغات اینقدر اثر ندارد که دلها را یکباره به سمت یک موضوع ببرد. ایشان میفرمودند: من وقتی میشنیدم که در تمام روستاها و شهرهای کشور مردم یکصدا شدند متوجه شدم که نصرت و پیروزی خدا حتمی است. میفرمودند: آنجا مطمئن شدم ما پیروز میشویم. بعضیها میگفتند: شاید امام با امام زمان(عج) ارتباط دارند و از ایشان مطلبی را دریافت کردند. بعضیها تحلیلهای دیگری داشتند. خود امام دوازده مرتبه این را بیان میکنند. یعنی اینکه این یک قاعده است. اگر دلها به یکباره در مورد یک موضوعی عمیق و اصیل متحول شود و نسبت به آن یک موضع مثبت بگیرد، این علامت نصرت خداست و کار عادی نیست.
حضرت امام دو قاعده را بیان میکردند یکی اینکه دلها دست خداست و اگر همه دلها متوجه یک موضوع شوند این کار خداست و کار تبلیغات نیست. دوم اینکه اگر این دلها در جهت امری از امور الهی متحول شود یعنی نصرت الهی به دنبالش هست.
اربعین واقعاً کار خدا بود. برخی از علمای محترم حوزه علمیه نجف به من میفرمودند. حتی آیت الله العظمی سیستانی که اخیراً خدمتشان مشرف شده بودم میفرمودند: این کار، کار مردم است و ما میخواهیم کار مردم هم حفظ شود. بنده عرض کردم در ایران هم کار، کار مردم هست. مسئولین ما تا توانستند گفتند: آقا نروید. هزینه نکنید، امکانات کمتر شود. یعنی کسی تبلیغات نکرده که بلند شوید و حتماً بروید. حتی این اطلاعیههای هیأتها که برای محرم و مناسبتهای دیگر به هیأت دعوت میکنند، یک اطلاعیه اینچنین از تلویزیون پخش نشد که بیایید ثبت نام کنید. این کار، کار خداست و چرا خدا این کار را کرده است؟ این کار تبلیغات نیست. بعضیها متأسفانه خیلی سطحی نگر هستند. اگر حسن ظن داشته باشیم وگرنه باید بگوییم: بیمار دل هستند. فکر میکنند این حرکت بیست میلیونی با تبلیغات و با کارهایی که برخی نهادها و ارگانها و ذاکرین اهل بیت انجام دادند صورت گرفته است. مگر کسی میتواند این کار را انجام بدهد؟
پس این کار خداست و خود مردم عراق میگویند: این کار خداست. آنهایی که موکب دارند و هستیشان را کنار جاده به زائران تقدیم میکنند، بیش از صدها میلیون غذا توزیع میکنند. اینها خودشان میگویند: دست ما نیست. یکی از موکب دارها میگفت: الآن ایام زائری است و باید بروم پول دربیاورم. ولی هرچه پول در طول سال در بیاورم میروم تقدیم میکنم. این دست من نیست. اینهایی که دارند میروند سینه به سینه منتقل میکنند. انگار نور این حرکت منتقل میشود. بعضیها با دیدن یک صحنه از تلویزیون بلند میشوند و حرکت میکنند. اینها برای تبلیغات نیست. اگر قدرت تبلیغات چنین میکند قدرتمندهایی که تبلیغ در اختیارشان هست یک حرکت اینچنینی جای دیگر بزنند. برای انواع و اقسام معنویتهای کاذب و دینهای من درآوردی، بالاخره برای استثمار یکی از راهها این است که مردم را اینقدر عمیق مشغول یک چیزی بکنی. اینجا که مشغول امام حسین میشوند، موضوع رهایی بخش است. آنها میخواهند به اسارت بگیرند، بروند انسانها را مشغول کنند. این کار تبلیغات نیست.
این اربعین و کربلا و زیارت اربعین و پیاده روی قبل از اینکه صدام ملعون بخواهد ممنوعش کند در عراق آزاد بود. چون هیچوقت اینطور نمیشد. چون آن زمان نخبگان و خواص گاهی میرفتند. اینطور جمعیت نبود. واقعاً در عراق کسی تبلیغات نکرده و در دنیا هم همینطور. بلکه بسیار رذیلانه رسانههای خبری دنیا تعداد زائران را کم میکنند و قطعاً نشان نمیدهند. بیست میلیون زائر را، صد هزار نفر اعلام میکنند. حماسه اربعین و حماسه زیارت اربعین کار خداست که با دلهای با صفا و بیدار خدا ارتباط برقرار کرد و دلها را متحول کرد که راه بیافتند. این علامت این است که خبری در راه است.
آثار بسیار با عظمتی که در شرکت کنندگان اربعین است. کسانی که نمیتوانند بروند چه حسرتی میخورند. این آثار را خدا قطعاً بهرهبرداری خواهد کرد. مانور و رزمایشی است که برای لشگریان حضرت ولی عصر(عج) که امیدواریم ظهورشان نزدیک باشد، صورت میگیرد. مانورها و رزمایشهای ارتشها و نیروهای نظامی برای این است که مثلاً میگویند: میخواهیم فلان جا عملیات واقعی کنیم و دشمن فرضی بزنیم. بعد میگویند: میخواهیم ببینیم آیا میتوانیم در طول ۲۴ ساعت این همه تجهیزات را جابه جا کنیم؟ چقدر آمادگی داریم؟ میتوانیم مهمات را نقل و انتقال بدهیم و شلیک کنیم؟
یکی از علمای نجف به من میفرمودند: یک گروهی از عربستان آمده بودند. میفرمود: شما نمیدانید چه اتفاقی دارد میافتد. دولت عربستان برای این سه میلیون زائر حج کارشناسانی از جهان جمع میکند و یکی از کشورها مسئول برنامهریزی برای ترابری است. در عین حال هر سال این همه مشکل ایجاد میشود. نمونه اخیر هم حادثه منا بود. من چندین بار مشرف شدم، بوی تعفن منا را بعد از یک روز فرا میگیرد. زبالهها نمیتواند تخلیه شود. در حالی که برنامهریزی این واقعاً کاری ندارد. ولی بعد از سه روز اصلاً نمیشود آنجا راه رفت. بیماریهایی که مردم به آن دچار میشوند. اما شما در اربعین ببینید با امکانات بسیار کم در بیابانهای بسیار گسترده بیست میلیون نفر یکجا متمرکز میشوند و این واقعاً معجزه است. این قدرت الهی است. قدرت دولتها نیست. دولت و بسیج ما این قدرت را ندارد. بسیج عراق نمیتواند این کار را بکند. همه میدانند این معجزه است. رازهایی در اربعین وجود دارد و ما میتوانیم مبهم از بحث عبور کنیم و بگوییم: کار خداست و خدا دارد قدرت معنوی أباعبدالله الحسین و قدرت معنوی مؤمنین را نشان میدهد. در همین کلیات فعلاً همینطور بسنده کنیم.
ولی اگر بخواهیم یک مقدار دقیق شویم که این قدرت دقیقاً ناشی از چه اتفاقی است، درس بگیریم. آیا قابل درس گرفتن و کپی برداری هست برای اینکه جاهای دیگر در زندگی اجرا کنیم؟ چه حرکتی اتفاق میافتد؟ رازی که در اربعین وجود دارد، محبتی که مردم به امام حسین(ع) دارند، نیست. این محبت را مردم همیشه به امام حسین دارند. جاهای دیگر و در عاشورا هم دارند. همین الآن در زندگی روزمره دارند. از شما ذکر حضرت سه سالهی أباعبدالله الحسین را میشنوند، این حس خوب را دارند. ما همان آدمهای شیفته أباعبدالله الحسین(ع) هستیم. در بقیه زندگیمان لنگ هستیم و گرفتاری داریم و خوب عمل نمیکنیم. موفق نمیشویم. با هزار قانون و هزار عامل نظارتی باز خطا میکنیم و خطاها قابل کنترل نیست.
بخش گمشده ولایتمداری در اربعین پیدا شده و آن ارتباط عاشقان أبی عبدالله با هم است. ارتباط قلبی اینها با یکدیگر است. در اربعین مردم عاشق همدیگر هستند. این یک نور و یک برکت و یک آثار خاصی دارد. همه کارها خوب پیش میرود. هزار اداره و پیشرفته ترین سازمانها نمیتوانند یک درصد از پذیرایی اربعین را انجام بدهند. ولی وقتی مردم عاشق هم باشند، با هم کار میکنند و خوب کار میکنند. الآن مردم خیلی به من لطف دارند. در خیابان که مرا میبینند ابراز لطف و محبت میکنند. بنده در بین مردمی زندگی میکنم که خیلی روابط گرمی را شاهد هستم. ولی به هیچ وجه این گرمای روابط به گرمای روابط در اربعین نمیرسد. آنجا یک اتفاقی میافتد. «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم/۹۶) خدا یک مودتی بین مؤمنین قرار میدهد.
ما در روایت ظهور هم این را میبینیم. در متنی که از امام زمان(عج) نقل شده است شرط ظهورشان چه باشد خوب است؟ در مسائل سلبی فرمودند: گناه موجب تأخیر افتادن میشود. حالا ببینید چه ثوابی موجب تعجیل در ظهور میشود. کدام ثواب مؤثرتر هستند؟ «وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَیْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا» اگر شیعیان ما قلباً اجتماع کنند. قلبشان با هم یکی شود و بیایند عهد ما را وفا کنند. مژده ملاقات ما تأخیر نمیافتد. این سعادت مشاهده ظهور و حضرت ولی عصر به سوی مردم شتاب خواهد گرفت. و ما این شتاب را در اربعین میبینیم و دارد اتفاق میافتد.
ما باید طبیعتاً بگوییم: این اجتماع موجب نزدیکتر شدن ظهور است و این اجتماع را هیچکس جز امام حسین(ع) نمیتوانست ایجاد کند. الآن هم در این مقطع تاریخی خدا این کار را کرد چون خدا دید مؤمنین به أباعبدالله الحسین میتوانند از خودشان دفاع کنند و دلها را بیدار کرد. شاید قدیم مردم مورد هجوم قرار میگرفتند ولی الآن اسلحه دارند و میتوانند از خودشان دفاع کنند. دیگر خدا دلهای آماده را بیدار میکند. ما داریم در این جشنواره حماسهی اربعین شرکت میکنیم. جشن نصرت الهی، جشن همدلی، جشن مژده ظهور، جشن نصرت ما برای اهل بیت، در زیارت اربعین میخوانیم «نصرتی لکم مُعَدّه» ما برای کمک به اینها آماده هستیم. خدا این را میپذیرد. ما صادقانه به خدا بگوییم: آماده هستیم، خدا میپذیرد. قدرت و امکاناتش و نورش را عنایت میکند. تاریخ با داستان اربعین ورق میخورد. کسی صدایش را درنمیآورد. آنهایی که سر و صدا دارند اینجا ساکت میشوند. آنهایی که دم از حقوق بشر و خاص مردم میزنند اینجا سکوت میکنند. اگر یک درصدی این جمعیت کنار رودخانه میرفتند و آبتنی میکردند، همه دوربینهای جهان میآمدند میگفتند: ببینید مردم چقدر آبتنی را دوست دارند. ولی اینجا سکوت مرگباری میکنند.
این پایان امپراطوری کفر و الحاد است. پایان همهی فلسفههایی که بافتنی بوده و دارد رشتههایشان پنبه میشود. آنها سعادت برای بشر نیاوردند و این قوم مظلوم توانستند برای خودشان بهترین و اصیلترین قدرت را فراهم کنند. واقعاً موجب اقتدار امت اسلامی است.
حضرت امام میفرماید: سر اینکه این همه اهل بیت ثواب برای گریه برای أباعبدالله الحسین، البته برای زیارت ثواب بیشتر نقل شده است. سر این، این نبوده که مردم چهار تا ثواب گیرشان بیاید. سرش این بود که مردم جمع شوند و بتوانند از امنیت خودشان دفاع کنند. قدرت پیدا کنند و آسیب پذیر نشوند. میفرمودند: سر اینکه این همه ثواب برای گریه أباعبدالله الحسین و سوگواری ایشان توسط اهل بیت بیان شده برای این بود که آسیب نبینند. حضرت امام اگر بود و این اجتماع بیست میلیونی را میدید حتماً همان سخنرانیها را تأکید و تقویت میفرمودند.
دیدید مقام معظم رهبری بارها از مسئولان عراقی تقدیر کردند. یکبار به نخست وزیر محترم عراق فرمودند: در آینده در تاریخ مشخص خواهد شد عظمت این کاری که مردم عراق انجام میدهند و در کنار جاده میآیند و از هستی خودشان می گذرند.
حضرت امام باز یک مثالی را چند بار زدند. میفرمودند: کسی آمد به من گفت در یک تظاهراتی دیدم یک خانمی کنار خیابان ایستاده و دستش را به حالت مستمندان گرفته و چند تا پول خورد در دستش هست. من رفتم کمک این خانم کنم. گفت: نه من کمک نمیخواهم. من دو زاری نگه داشتم اگر کسی میخواهد تلفن بزند از انقلابیون معطل نشود. من اینقدر میتوانستم کمک کنم. امام این را مثال میزند و میفرماید: چه کسی این خانم را به ایثار وادار کرده است. حالا مردم بزرگترین پذیرایی جهان را انجام میدهند. اگر نروید از غذای آنها تناول نکنید واقعاً ناراحت میشوند. حتی عصر که غذا پخش نمیکنند. همه مشغول راه رفتن هستند، همانطور که از کنار همدیگر عبور میکنید، امواج مثبت مردم شما را میگیرد. من به کسانی که اصلاً دین ندارند پیشنهاد میکنم. شاید در روانشناسی چیزی به عنوان انرژی مثبت را معتقد باشند، یعنی بگویند: یک چنین چیزهایی هست. برای اینکه یک هفته انرژی و قدرت بگیرند. بیایند از میان این افراد عبور کنند. یک استراحتی کنند و یک آرامشی بدست آورند.
اساتید روانشناسی جهان چند سال پیش به ایران آمده بودند برای یکصدمین سال تولد پیراژه یک همایشی بود. پیراژه یکی از روانشناسان مطرح است که اندیشمند ارزشمندی هست. این اساتید را حرم امام رضا میبرند. آقای دکتری از اساتید دانشگاه تهران میفرمودند: اینها دیگر بیرون نمیآمدند. میگفتند: ما میخواهیم اینجا بمانیم. اینجا چقدر فضای مثبتی دارد. میگفتند: شما به مردم چه گفتید اینقدر مردم اینجا مثبت هستند؟ انرژی مثبت دارند. عالی ترین وجه این در اربعین رخ میدهد. من نمیدانم چرا اندیشمندان علوم اسلامی در وصف اربعین نمینویسند؟ جامعه شناسها کجا هستند؟ قدرت چطور پدید میآید؟ مردم را چطور میشود در صحنه آورد؟ اندیشمندان علوم انسانی در رشتههای مختلف روانشناسی علوم اجتماعی وسط بیایند و ببینند معادلهها دارد تغییر پیدا میکند.
اگر مردم ما در اربعین بروند و برگردند و درسهای اربعین را بیاورند و اربعینی زندگی کنند، واقعاً زندگی ما متحول خواهد شد. البته ما داریم با اربعین برخورد بیمهای میکنیم. با اربعین داریم برخورد دیگری میکنیم. نمیدانم این کارها را برای چه انجام میدهیم؟ فلسفه بیمه چیست؟ چرا بعضیها پشت ماشین خودشان مینویسند: بیمه حضرت ابالفضل! فلسفه ایثاری که مردم دارند چیست؟ آیا ما نمیتوانستیم به برخی خیرین بگوییم: شما بیایید هزینه درمان کسانی که در این مسیر بیمار میشوند تضمین کنید؟ نمیدادند؟ به امام حسین قسم که میدادند. یعنی من در اینجا مقابل مردم عرض میکنم. این پول بیمهای که از مردم گرفتند برگردانند، حادثهای برای کسی که پیش آمد ما از خیرین جمع میکنیم به همان مقدار که بیمه میخواهد بدهد پرداخت خواهیم کرد. چرا ما سراغ بیمه برای اربعین رفتیم؟ اساس فلسفه بیمه چیست؟
بیمه حداقلی برخورد کردن با مردم است. نظامی که الآن در اربعین شکل گرفته مبتنی بر ایثار و تعاون و اخوت اسلامی است. همینهایی که پول بیمه میدهند، لب مرز صندوقهایی قرار بدهید، بگویید: کمک به حادثه دیدگان زیارت اربعین! ما از اربعین یاد نمیگیریم. دولت مردان ما باور نمیکنند غذاهایی که مردم داده میشود، میگویند: حتماً کاسهای زیر نیم کاسه هست و الا مردم که اینقدر پول خرج نمیکنند! یعنی ما اینطور هستیم؟! باور نمیکنیم این چند میلیونی که از ایران میروند، اینها واقعاً علاقهمند هستند بروند؟ فکر میکنیم یک حزب و گروهی باند بازی کرده و اینها را میفرستد. اراده و انگیزه و عشق مردم را باور نمیکنیم. بعد فکر نمیکنیم با این اراده و عشق و انگیزه بشود مشکلاتی را حل کرد؟ ما بزرگترین جنگ جهانی که به ما تحمیل شده بود را هشت سال با حقوق و مزایا و بیمه پشت سر گذاشتیم؟ آن جوانهای پاک باختهای که هنوز خاطراتشان در سینههای ما هست، روی چه حسابی رفتند؟ روی این حساب رفتند؟ ما باور نمیکنیم میشود با اینها زندگی کرد؟ ما کافر هستیم به قدرت و معنویت ایمان نداریم. ادارات و کارخانهها را هم همینطور میشود اداره کرد. یک مدرسه هم همینطور میشود اداره کرد. ما بلد نیستیم. کورکورانه دنبال غربیها افتادیم و کارهای احمقانه آنها را داریم تکرار میکنیم. برخورد سخیف بیمهای چیست با مردم میکنیم؟ چرا گردش پولی را اینطور تعریف میکنیم؟
من اصلاً با هزینهاش کار ندارم. البته بعضیها واقعاً همین مقدار را هم ندارند هزینه کنند. باید کاری میکردیم این سفر برای مردم رایگان تمام میشد. یک زمانی تهران، کرج یک عوارضی بود. مردم میایستادند تا نوبت عوارضی شود. دانشجوها حساب کردند، این مدتی که اینها ترمز میگیرند و میایستند و بنزین هدر میرود، چقدر وقت اینها میگذرد و این چقدر ضرر است و آن چقدر میخواهد پول بگیرد. دیدند این را بردارند سودش بیشتر است. این برخورد عقلانی است. من از مسئولین کشور تقاضا میکنم با اربعین برخورد عقلانی بکنند. برخورد احساسی و ایمانی نه! ما همه غیر مسلمان و غیر مؤمن، چرتکه بگذاریم و حساب کنیم.
اگر ما مردم را مجانی به این سفر بفرستیم، چقدر سود عاید کشور میشود؟ من میگویم بیمه سطحی نگری به زندگی بشر است. بیمه علامت ضعف حیات اجتماعی است. معقول برای انسانهای حداقلی است. مؤسسات خیریه تا نهادهای دولتی که خودشان را موظف بدانند. ما بعضی وقتها از طریق افزایش بیمه میخواهیم حوادث را کنترل کنیم. یعنی ما از تربیت و رفتار مردم عاجز هستیم. با پول میخواهیم کنترل کنیم. آموزش و پرورش ما در تربیت اخلاقی مردم موفق نبوده است. در نهادینه کردن رفتار حساب شده و منظم موفق نبوده است. با جریمه سنگین برای جرایم رانندگی و بیمه و سنگین کردن بیمه میخواهیم رفتارها را کنترل کنیم. این برای جوامع غربی است. این جوامع از نظر استفاده از ظرفیت انسان عقب مانده هستند. انسان خیلی موجود قدرتمندی است. ما خیلی تا این نگاه فاصله داریم. اربعین یک نظام و ساختار برای حیات بشر است. همه کسانی که آنجا آمدند دارند از این حرف میزنند. ما میتوانیم این عشق را در جاهای دیگر زندگیمان اجرا کنیم. ما واقعاً به واسطهی خیلی از قانونها و آییننامهها حداقلی برخورد میکنیم. بسیاری از قوانین ما فلسفه وجودیشان این است که من بخاطر چهار نفر دزد باید همه را عملاً دزد حساب کنم. این نگاه سخیفی است. اربعین یک قیامی است علیه نظام پوسیده اومانیستی و لیبرالیستی، ماتریالیستی و حیات بشر.
من خواهش میکنم از دوستان رسانه وقتی از اربعین گزارش دریافت میکنند و پخش میکنند و با مردم صحبت میکنند، فقط از کلمهی عشق به أباعبدالله الحسین استفاده نکنند. مسأله فراتر از این حرفهاست. اربعین دارد دری به سوی یک جهان دیگری باز میکند. یک زندگی متفاوت را دارد برای ما تعریف میکند. آنوقت ما خود اربعین را آلوده به زندگی دنیایی میکنیم. ما میتوانستیم برای آسیب دیدگان اربعین روشهایی غیر از بیمه پیش بینی کنیم که همین مردمی که بیمه دادند با میل بیشتری بیش از آن پرداخت کنند تا هیچ حادثه دیدهای در اربعین کارش لنگ نماند. این نگاه، نگاه عالی و عاقلانهای به اربعین است.
شریعتی: … روز دانشآموز را به همه دانش آموزان عزیز تبریک میگوییم. انشاءالله آینده درخشانی را برای ایران اسلانی بسازند.
حاج آقای پناهیان: من فقط یک نکته را اضافه کنم. ما هرجا تحلیل میکنیم به جای ساختار بیمه ساختارهای دیگر را خصوصاً در محیطهایی که مناسب است میتوانیم بگذاریم، بعضیها ممکن است این سؤالها به ذهنشان بیاید. الآن خیلی از مستمندان و گرفتارهای مالی در زندانها هستند. چرا اینها با خیرین درست نمیشود؟ وقتی شما عَلم بیمه را برقرار کردی، خود به خود ایثارگرها کنار میکشند. میگویند: خوب برود بیمه کند. یک عامل روانی دارد. وقتی شما کنار جادههای پیاده روی اربعین همه ایثارگرانه غذا میدهند، همه دست در جیب میکنند غذا بدهند. نظام ایثار وقتی برقرار شد، آنهایی هم که خیر نیستند، آن زمان خیر خواهند شد. ولی وقتی که همه را قانون کردی و قانون هم با یک قوانینی رفت که مردم را حداقلی دید، مثل بیمه که یک ساختار قانونی است و مردم را حداقلی میبیند، همان کسانی هم که کار خیر میکردند کنار میکشند. این یک اثر روانی منفی دارد. شما بعضی وقتها میتوانید بگویید: آقا یک مختصری غذا هست، خودتان ایثارگرانه با هم کنار بیایید. اگر مردم نسبتاً خوبی باشند این حداقل را با شیرینی تقسیم میکنند. بلکه بعضیها کمتر هم میخورند اما با شیرینی برخورد میکنند. ولی اگر این کم را سهمیه بندی کنی احتمالاً سر سهمیه بندی یک دعوایی بشود. نظام ایثار یک عمقی دارد که باید عمق را درک کرد. عمق استراتژی اربعین برای حیات بشر چیزی است که یقیناً مقدمه زندگی در زمان حضرت خواهد بود.
شریعتی:
در سیل اشک خانه بنا کردهام ولی *** این بیت سست را نفروشم به عالمی
السلام علیک یا ابا عبدالله…
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۵/۰۸/۱۳
.






