شخصیت امام هادی علیهالسّلام
۱۴۰۰-۰۴-۲۱ ۱۴۰۲-۱۰-۱۷ ۱۲:۴۵شخصیت امام هادی علیهالسّلام

شخصیت امام هادی علیهالسّلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد الهم صل علی محمد و ال محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین سیما بقیه الله فی الارضین ارواحنا فداه و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
شب میلاد با سعادت حضرت ابوالحسن علی للهادی سلام الهم علیهم عنایت کنید جهت عرض تبریک و تحنیت به ساحت مقدس امام عصر ارواح العالمین له الفدا و جهت تعجیل در فرج شون سلامتی وجود مبارکشون و رضایت و خشنودی قلب مقدسشون عنایت کنید صلوات دیگری ختم بفرمایید. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
إنّ الإمامهَ زِمامُ الدِّینِ ، و نِظامُ المُسلِمینَ، و صَلاحُ الدُّنیا، و عِزُّ المُؤمِنینَ و بالإمامِ تمامُ الصلاهِ و الزکاهِ و الصیامِ و الحَجِّ
دراین شب بسیار نورانی شب نیمه ماه ذی الحجه شب ولادت امام هادی(ع) و اون هم در جوار بارگاه ملکوتی آقا علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التهیه و الثنا و در ایام خجسته عید سعید غدیر خم برای اینکه این دلهای نورانی تون رو من امشب شاد کنم و ببالید به خودتون که در چه ایامی مشرف هستید، امام صادق(ع) فرمود: بزرگترین عید عبارت از عید غدیر است و فرمود هیچ پیامبری را خداوند مبعوث نکرد مگر آنکه عید غدیر را عید گرفت. به عنوان عید برای خودش قرارداد یعنی از آدم تا به خاتم همه غدیر رو عید گرفتند و شما در ایام این عید بزرگ خودت رو به حرم باصفای امام هشتم علیه السلام رسوندی جا داره همینجا عرض سلامی کنیم ابتدا به منبر به حضرت آقامون علی ابن موسی الرضا علیه آلاق التهیه والثنا اونم با این جمله شب ولادتیه میخوایم صله بگیریم با جمله ایی که امام جواد علیه السلام به پدرشون سلام میدادن ماهم امشب سلام بدیم.
السلام علیک ایها الامام الرئوف و رحمه الله و برکاته.
به پیشگاه مقدس آقا امام رضا یه صلوات محمدی ختم کنید. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم قال رسول الله صل الله علیه و اله و سلم من مات ولم یعرف امام زکانه مات میتت الجاهلیه امام هادی علیه الصلاه و السلام امام هادی(ع) در نقل ولادتشون غیر از امشب هم نقل دیگری هست که اون درماه مبارک رجب المرجب هست ولی فرمودند مشهور ترین نقل همون پانزدهم که امشب باشه پانزدهم ماه ذی الحجه است. در باب مادر بزرگوار این آقای نازنین فرمودند سمانه مغربیه که مادر امام هادی(ع) باشه شخصیتی بوده که در زهد و تقوا مثل و مانند نداشته خود امام هادی(ع) فرمود: مادرم عارفه به حق منه و از اهل بهشت فردای قیامت. در حالات این مادر نوشتند دائم صوم بود یعنی همیشه درحال روزه مستحبی بود.
امام هادی(ع) یکی از ویژگی های عصر امامتش هم عصر شدن با متوکل ملعونه با این فرصت کم میخوام همه این مناسبت هایی که هست رو من انشالله بهش اشاره کرده باشم هم عصر با متوکل ملعون بوده. متوکل جزء خبیث ترین خلفای بنی العباس. یعنی کسی است که زمان او نوشتند علویون بچه های فاطمه و امیرالمومنین (ع) چنان در شدت سختی به زندگی میکردند که زنان علویه زمان متوکل درخانه یک لباس کامل برای نماز خواندن هرکدامشان نداشتند. یعنی چنان اینها رو در فقر نگهداشته بود که وقت نماز که میشد ساتر کامل پوشش کامل رو نوبت به نوبت میکردند و نماز میخواندند. متوکل که به درک واصل شد یه مقدار اوضاع علویون و بچه های امیرالمومنین(ع) بهتر از گذشته شد.
امام هادی(ع) رو از مدینه برداشت برد سامرا مستقر کرد. یکی از اتفاقاتی که زمان این متوکل افتاده و ای بسا خون دل خورده قطعا امام هادی برای این مسئله اینه زمان متوکل مرحومه محدث قمی رضوان(ع) در تتمه المنتهی مینویسه. هفده مرتبه قبر سیدالشهدا رو با خاک یکسان کرد. هفده مرتبه تخریب کرد قبر سیدالشهدا رو. شاید همینجا یه سوال برا شما پیش بیاد اقا هفده مرتبه یعنی چی؟ یعنی هربار ساخته میشد دوباره خراب میکرد جالب اینجاست که این هفده مرتبه تخریب در تاریخ اومده به دست کی بوده و اون متوکل ملعونه. اما اینکه چه کسی حرم سیدالشهدا رو دوباره ترمیم کرده دیگه روشن نیست. هفده بار این مردم حرم امام حسین رو ساختند و او خراب کرد. امروز متوکل در این عالم هیچ جایگاهی ندارد. اما سیدالشهدا هنوز مثل نور تا روز قیامت میدرخشه. اینه تفاوت بین اولیاء خدا و کسانی که آمدند و وزر و وبال برای خودشون خریدند. عزیز من یه وقتی آمدی حرم امام رضا(ع) پونزده سالت بود الان هفتاد سالته ببین تو این پنجاه و چند سال چیکار کردی؟ ببین یه اسم و نام نیکی برای خودت گذاشتی یا نگذاشتی؟
حرم امام رضا(ع) ایام زیارت گاهی من اینو جاهای دیگه گفتم در محضر حضرت زینب کبری(ع) یه وقتی هم به زائرین حرم حضرت زینب(ع) گفتم گفتم ایام زیارت بهترین فرصته که عزیزان زائر یه مقدار به زندگی خودش نگاه بکنه. زیارت خیلی خوبه بازار رفتن هم چیز بدی نیست. اما این فرصت های طلایی که این شبها و روزها دارید تو زندگیتون گیرتون نمیاد از اینجا که برگردید دوباره گرفتاری های زندگیتون صبح تا شب شروع میشه. اما اینجا یه فراغتی دارید یک استعدادی خدا بهتون میده کنار امام رضا آماده این هستید زندگیتون رو متحول کنید. ببینید تو این پنجاه سال با خانومتون چه کردید؟ با شوهرتون چه کردید؟ با بچه هاتون چیکار کردید؟ با پدرو مادراتون چیکار کردید؟ یه دور زندگیتون رو مرور کنید که اگر یه روزی ملک الموت آمد انسان با دید باز با خیال آرام با فکر آرام از این دنیا رفته باشه زیارت امام رضا(ع) میتونه برای انسان امتیازات فراوانی داشته باشه. یکیش اینه که انسان خودش رو اینجا در محضر امام رضا عوض بکنه پس یکی از گرفتاری های وجود مبارک امام هادی(ع) هم عصر بودن با این شخص ملعون بود تا اینکه بالاخره این متوکل به درک واصل شد و امام هادی(ع) هم عصر با بعض خلفاء دیگر شد امشب که شب نیمه ماه هست و ایام غدیر هم هست میخوام اشاره ای به این حدیث کنم تو این فرصتی که داریم و یه مقدار معرفتمون به امام هادی و به امام رضا(ع) بیشتر بشه.
وجود مبارک خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اگر کسی بمیرد و امام زمانش رو نشانسه این مردنش مردن زمان جاهلیته یعنی چی مردن جاهلیت؟ یعنی مثل مردمی جاهلیتی که با شرک و بت پرستی و کفر از دنیا رفتند در حالی که در این عصر زندگی میکنه اگه امام زمانش رو نشناسه مردنش مردن جاهلیته. مردنش شرکه مردن کفره. خب سوال اینجا اینه این معرفته چه معرفتیه که انقدر مهمه چیه این معرفت؟ مقدمه بر اینکه این معرفت رو ابتدا بفهمیم امام در عالم هستی عزیزان دوتا بهره مهم داره دوتا نفع مهم برا مردم داره یه بهرش بهره عامه به همه میرسه همانطوری که خدای متعالی یه رحمت عام داره که به همه بندگانش میرسه چه نماز بخونه چه نخونه چه مسیحی باشه چه کافر باشه چه مسلمان خدا روزی کافره رو هم میرسونه روزی مسیحیه رو هم میرسونه امام هم دوتا بهره داره یه بهرش عامه بیمنه رزق الورا و بوجوده ثَبَتَتِ الاعرض و السماء مردم همه سر سفره امام زمان نشستن حتی اونی که نماز نمیخونه به یمن امام زمان روزیش گیرش میاد اون بهره عامه. بقاء این عالم به وجود امام عصر ارواحنا فدا است.
ثبات این عالم به وجود امام عصر ارواحنا فدا است. امام مثلش در این عالم مثل روح برای جسم است. اگر امام رو از این عالم جدا کنید مثل این هست که روح رو از بدن کسی جدا کنید. مثل جسد این گوشه میوفته باید بگی بلند بگو لاالهالالله امام مثل روحی است که به بدن این عالم دمیده شده این عالم رو زنده نگهداشته. این بهره عامه اما امام یه بهره خاص داره این بهره خاص فقط و فقط به کسانی میرسه که در مسیر ولایت اونا حرکت کنند. در مسیر معرفت اونا حرکت بکنند ابوخالد کابلی میگه امام باقر(ع) به من فرمود: یا ابوخالد من نور امام فی القلوب المومنین انور من الشمس المضیعت بالنهار فرمود: نور امام در دل مومن از خورشید وسط آسمان بالاتر و نورانی تر و برتر است. امام دل غیر مومن دل غیر کسی که ولایت اینهارو نپذیرفت و یحجب الله عز و جل نورهم خدا نور ولایت رو از دل اونا میگیره فتظلم قلوبهم دلش دل تاریکه ولو نماز بخونه اگر زکات بده ولو حج بره اما دل تاریکه چون نور امام درش نتابیده ابوبصیر میگه من با امام باقر (ع) کنار در مسجد الحرام ایستاده بودیم حضرت فرمود ابوبصیر به این مردمی که رد میشن ازشون سوال کن که محمدبن علی الباقر رو میشناسی؟ دیدینش؟ الان کجاست؟
حضرت گویا میخواد به به ابوبصیر بفهمونه نور معرفت و نور ولایت به هرکسی داده نشده. هرکسی رد میشد ابوبصیر سوال میکرد میگفت شما از محمدبن علی الباقر خبر نداری؟ گفتند نه حالا حضرت ایستاده نفر بعد نفر بعد تا رسید به ابوهارون نابینا داشت میومد حضرت فرمود ابوبصیر حالا از ابوهارون بپرس بگو از محمدبن علی الباقر خبر داری؟ تا اومد رد بشه گفت ابوهارون از محمدبن علی الباقر خبر داری؟ گفت بله حالا نابینا گفت بله آقا اینجا ایستادند گفت تو که نمیبینی از کجا؟ چگونه نبینم درحالی که امام باقر نوریست این نور رو ابوهارون میبینه اما بینا های عالم نمیتونن ببینن آقا سوال این چه نوریست؟ این معرفت که انقدر تو زندگی اثرگذاره چه معرفتیست؟ که اگر بیاد زندگی انسان رو زیر و رو میکنه این چه معرفتیست که روز غدیر فرمود یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته.این معرفت و نور چیه؟ که فرمود پیغمبر اگر اینو نگی به مردم این ولایت رو نرسونی اصل رسالتت باطله. رسالتت رو نرسوندی بابا پیغمبر۲۳ سال زحمت کشیده نماز رو به این مردم رسونده زکات رو رسونده حج رو رسونده روزه و امر به معروف و نهی از منکر رو به این مردم رسونده این مردم رو اهل لاالهالاالله کرده.
میفرماید اگه اینو نرسونی هیچی رو نرسوندی. اصلا رسالتت باطله معلوم میشه ولایت امیرالمومنین و بچه های امیرالمومنین روح دینه روح رسالته که اگه نباشه نمازه هم دیگه اثر نمیکنه حج هم اثر نمیکنه. شما ببینید همین ایام دارن حاجی ها برمیگردن نزدیک دو سه میلیون عرفات جمع شدند مسیحی های عالم یهودی های عالم اگه میتونستند یه همایش اینگونه ایی هر سال از از اقصی نقاط عالم مردمشون رو یه جا جمع بکنند پدر عالم رو در اوردن بیشتر از این پدر عالم رو در میاوردن اما چرا مسلمان ها دوسه میلیون در یک روز یه جا جمع میشن از همه جای عالم میان امام هیچ اثری نمی توانند بگذارند فقط یه اثر شخصی میره یه دعایی میکنه برمیگرده اما اثر روی عالم نمیتونه بزاره؟ نمیتونه عالم رو دگرگون کنه چرا؟ چون همه اینا میان اونجا نماز میخونن طواف میکنن اما تو یک مسیر که مسیر ولایت باشه حرکت نمیکنند. وجود مبارک امام رضا(ع) در این فرمایشی که عرض کردم میفرماید ان الامامه زمام الدین و نظام المسلمین.
امامت مثل اون نخ تسبیح میمونه نظام اون نخی هست که مروارید هارو دانه های تسبیح رو دور هم جمع میکنه اگه این نخه ببره هرکدام این دانه ها یه جا میوفته دیگه نمیتونی جمعش بکنی اگرم جمعش کردی به درد نمیخوره تا زمانی که اون نخه دوباره نیاد. امام رضا(ع) میفرماید امام در زندگیتون اون نخه است اگه نخ اومد نماز و زکات و خمس و حج رو داخل خودش جمع میکنه. حالا حج اثر میکنه حالا نمازه اثر میکنه حالا زکاتت اثر داره روح عباداتت عبارت از ولایته عبارت از اعتقاد به امام عصر ارواحنا فداس. خب این معرفته چه معرفتیه؟ اگه بخوایم یه تشبیهی برای این معرفت بکنیم مثل ما با امام رضا مثل ما با امام هادی مثل ما با امام زمان مثل اون بیمار و طبیب هست. مثل اون ادمیست که راه رو گم کرده حالا میخواد ادرس بگیره مثل اون ادم مریضی هستش که میخواد دکتر بره مریضه وقتی که پیش دکتر میخواد بره چنتا کار باید انجام بده. ۱باید ابتدا راجع به این دکتره تحقیق کنه ببینه این دکتره حاذقه یا نه مجوز داره یا نداره درس خونده هست یا نه میتونه منو معالجه کنه یانه دیگران که پیشش رفتن نتیجه گرفتند یا نگرفتند. پس اولین کار برا طبیب اینه سوال میکنی اقا تو رفتی پیشش عمل کردی خوب شدی یا نه؟ اقا تورفتی نسخش تورو خوبت کرد یا نه اول راجع بهش تحقیق میکنی بشناسیش.
۲ وقتی شناختیش ایا دیگه خوب میشی؟ ایا دیگه بیماریت برطرف میشه؟ نه حالا باید بری مطبش حالا باید بری معاینه ات بکنه حالا باید بری ببینی راجع به بیماری تو چی میگه کار دومی که میکنی میای تا تورو چه کنه؟ تورو معاینت کنه یه نسخه برات مینویسه میگه اینو بخور اینو نخور اینو این موقع بخور این دارو رو این وقت از مطبش میای بیرون اگه این نسخه رو بردی خونه روزی صد مرتبه هم خوندیش اثر میکنه؟ نه باید بری نسخه رو داروش رو تهیه کنی طبق دستورش عمل کنی تا چه کنه؟ تورو معالجه کنه. اگر تحقیق نکرده بری ای بسا تورو هلاکت میکنه اگه تحقیق کردی اما پیشش نرفتی فایده نداره اگه تحقیق کردی شناختیش پیشش هم رفتی اما به نسخش عمل نکردی بازم کار رو تمام نمیکنه. مثل ما با امام هادی همینه مثل با امام رضا عزیزان اینه. اول کاری که میکنی باید امام رضا شناس باشی ببینی پیش کی اومدی طرفم رو بشناسم بزارید از وجود مبارک امام رضا(ع) یه فرمایش رو براتون عرض کنم. فرمود: الامام کالشمس الطالعه المجلله بالنور حال العالم فرمود امام موقعیتش موقعیت خورشید در وسط عالمه الامام السحاب الماطر والقیس الهاتل امام به مانند اون ابر باران ریز و اون باران پر ریزشه محسوس بالفضل کله من غیر الطلب من هو یکتسابن اگر هم چیزی داره از دیگران نگرفته مستقیم از خود خدای متعال گرفته بل اختصاص من المفضله وحاب مستقیم با خدا سروکار داره. از جای دیگه ای استفاده نکرده هرچه داره مستقیم از خداست.
اگه من بفهمم کنار حرم امام رضا(ع) با خلیفه الله طرفم نه با یه ادم معمولی اونوقته که دیگه دلم جای دیگه نمیره اونوقته که میفهمم طبیب حاذق عالم هستی اینجا خوابیده. مرحوم آ سید محمد باقر سبزواری رضوان الله علیه در این کتاب سرمایه سخنش یه قصه ایی رو راجع به امام هادی(ع) نقل میکنه این قصه خیلی شنیدنیه. میگه یه شخصی به نام عمر ابن فرج که از اطرافیان خلیفه عباسی وقت بود وقتی امام جواد(ع) به شهادت رسید امام هادی حدودا شیش سالشون ظاهرا بود. حالا تردید یه آن کردم یا هشت سال یا شیش سال سنشون خیلی کم بود اینا باهم جلسه کردند گفتند که خب این بچس تا بزرگ نشده یکاری بکنیم که این افکارش مثل خودمون بشه اینا گمان میکردند که اینا کلاس مثل ماها میرن گفتن خب ما حالا معلمش رو عوض میکنیم کلاسش رو عوض میکنیم. به عمر ابن فرج ماموریت دادند بیاد مدینه یه استاد مبرزی رو پیدا بکنند.بکنند معلم امام هادی تا افکار امام هادی(ع)رو از تشییع جدا کنند. از پدارنش جدا بشه عمر ابن فرج در ظاهر به عنوان حج اما در باطن به عنوان این ماموریت اومد مدینه دوستان خودشو جمع کرد گفت من برا اینکار اومدم مدینه یه نفر رو میخوام یه استادی میخوام که از هر حیث مستعد باشه که ما اینو معلم علی ابن محمد الهادی قرار بدیم. همشون بالتفاق گفتند ابوعبدالله جنیدی برای اینکار خیلی مناسبه ابوعبدالله جنیدی رو اوردنش نه تنها پیرو مکتب شیعه نبود بلکه ناصبی بود یعنی دشمن علی و آل علی(ع) بود.
گفتند حقوق مضاعف بهش بدید چند برابر بهش حقوق بدید که دلگرم هم باشه و علی ابن محمد الهادی هم در اختیارش قرار دادند که این به او درس بده. راوی روایت میگه یه هفته گذشت روز جمعه تو نماز جمعه ابوعبدالله جنیدی رو دیدم گفتم ابوعبدالله چخبر از اون بچه هاشمی یعنی از بنی هاشم گفتم از اون کودک هاشمی چخبر گفت نگو بچه بگو شیخ آل هاشم بگو بزرگ آل هاشم. گفتم چطور؟ گفت توروبه خدا قسم میدم منو در همه علوم مختلفه قبول داری به عنوان استادی یا نه؟ گفتم همه قبولت دارن این حرفیه که همه اتفاق دارن که تو استادی در علوم و فنون مختلف هستی. گفت اگه قبول داری بهت میگم شب ساعت ها میشینم مطالعه میکنم زحمت میکشم صبح که میشینم به او درس بدم رو این دو کنده زانو میشینه لب هاشو باز میکنه شروع میکنه به سخن گفتن کلماتی در اون مطالب میگه که من میبینم فرسنگ ها من با اون فاصله دارم من میشم شاگرد و او میشه استاد من. ما از هم جدا شدیم یه هفته گذشت هفته بعد دوباره ابوعبدالله رو دیدم گفتم ابوعبدالله چخبر از اون جوان هاشمی دیگه ایندفعه نگفتم بچه چون تعریفشو کرده بود گفتم از اون جوان هاشمی چخبر گفت انه خیر اهل الارض گفت او بهترین انسان روی کره زمین و بالاترین مخلوق الهیست ابوعبدالله چی شده مگه؟ گفت من متحیر ماندم که اینجا مدینس این باباشو بردن بغداد باباش اونجا به شهادت رسیده پدرش رو هم ندیده که از باباش درس بگیره روزاهم صبح تا شب خونست و از چهاردیواری خونه بیرون نمیره من موندم این همه علوم رو این کودک از کجا داره؟ از کجا داره از کی گرفته یه هفته دیگه گذشت دوباره هفته بعد ابوعبدالله جنیدی رو دیدم گفتم ابوعبدالله چخبر گفت من دیگه دیدم نرم و تسلیم امام هادی شده گفت من رسیدم به اینکه امام همه علوم رو یکجا مستقیم از خدای متعال میگیره همونی که منطق شیعه است و من شدم از پیروان علی ابن محمد الهادی دشمن این از دشمنان این خانواده بودم و امروز از دوستان علی و آل علی(ع) هستم. من شدم شیعه امام هادی(ع) چرا؟ معرفت.
ابوعبدالله جایگاه امام هادی رو وقتی مشاهده میکنه همه وجودش میشه مملو از عشق به امام هادی اگه این معرفته بیاد عزیز من تو یک لحظه از امام زمان دیگه غافل نمیشی که الحمدالله غافل نیستی انشالله اگه این معرفته آمد اونوقت کنار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) انسان میفهمه بچه آقای نازنین و بزرگواری طرفه. وقت من داره تمام میشه این چند دقیقه اخر میخوام یک لحظه دلهاتون رو ببرم سامرا ببرم عراق با ذکر این روایتی که مرحومه محدث قمی رضوان الله علیه نقل میکنه آمادتون کنم امشب هرچی میخوای از امام رضا علیه السلام انشالله بگیری قطب راوندی قبل از اینکه این مطلب رو عرض کنم یه تذکری فقط میگم چون میترسم که فرصت نشه و اون این است که ایام ایام غدیره عزیزان هرکدامتون از یک شهرو بخش و روستایی آمدید امسال عزیزان غدیر رو زنده تر از سال های گذشته برگزار بکنید. اونایی تون که وضعتون خوبه روز غدیر بچه هارو دعوت کنید عیدی بدید مردم بیان عیدی بدید بهترین لباس هارو روز عید غدیر به بچه هاتون بپوشانید اگر میخوای یه روزی جشن بگیری اون روز رو غدیر قرار بده میخوای یه روز به مردم شام بدی روز غدیر و شب غدیر به مردم شام بده غدیر رو زنده کنید خطبه غدیر رو تا این چند روز باقیمانده اگر برمیگردی تو خونه ها تو مهمانی ها تو مساجد تو حسینیه ها خطبه غدیر یک مجموعه عالی قدر و عالی مقداریه بسیاری از معارف در این خطبه نهفته است.
از خطبه غدیر و از غدیر عزیزان در ایام غدیر غافل نشوید و خودمون رو مهیا کنیم هرسال غدیر رو بزرگترین عید خودمون بگیریم. ما الان اینجوری شدیم دم اسفند که میشه لباس ها میخواد نو بشه خونه ها احیانا نو میشه رفت آمد ها باب خیلی خوبه اما چقدر خوبه که شیعه امیرالمومنین(ع) این کارهای زیباش رو در عید غدیر هم انجام بده. اما روایت مرحومه محدث قمی چه نقل میکنه از قطب راوندی این متنهی الامال رو مراجعه کنید این قصه اونجا هست قطب راوندی میگه یه شخصی در اصفهان زندگی میکرد به نام عبدالرحمن وضع مالی خوبی نداشت فقیر بود. شیعه امام هادی بود عصر امام هادی بود شیعه امام هادی که نبود هیچ عصر امام هادی رو هم یه مرتبه ندیده بود و نمیشناخت هیچ هیچ ارتباطی نبود به عنوان گله و شکایت عده ای شدند آمدند عراق قصر متوکل برای شکایت عبدالرحمن میگه ما یه گروهی شدیم اومدیم پشت در قصر متوکل منتظر بودیم به ما اجازه بدند برای شکایت و گله بریم در همین اثنا دیدم صدا میزنند میگن برید ابن الرضا رو احضار کنید بیارید. ما سه تا امام داریم که ابن الرضا معروف هستند امام جواد امام هادی و امام حسن عسگری(ع) گفتند برید ابن الرضا رو احضار کنید متوکل با او کار داره. همینکه رفتند امام هادی رو بیارند و به اون بگویند بیاد قصر من از این بغل دستیم سوال کردم گفتم آقا این ابن الرضا کیه گفت نمیشناسیش گفتم نه گفت این امام رفضه است متاسفانه به شیعیان میگفتند رافضی گفت این امام رفضه است گفتم به نظرت چیکار باهاش داره متوکل با این چیکار داره گفت به گمانم این است که اون رو میخواد احضار کنه و اون رو به قتل برسونه.
میگه من کنجکاو شدم ببینم این آقا کیه که متوکل چشم دیدن اون رو نداره ببینه ببینید نه امام هادی رو تاحالا دیده و نه میشناسه و نه اعتقادی به اون داره اما امام در عالم هستی جایگاهش اینجاست. میگه یه مقدار گذشت دیدم همهمه شد جمعیت راه باز کرد گفتند ابن الرضا تشریف آوردند. جمعیت راه رو باز کرد دیدم حضرت سوار بر مرکب دارند میان نه به راست نگاه میکنه نه به چپ نگاه میکنه نگاهم به چهره ماه امام هادی(ع) که افتاد محبتش به دلم نشست شروع کردم در حقش دعا کردن گفتم خدایا شر متوکل رو ازش دور کن خدایا متوکل آسیبی بهش نرسونه خدایا یه وقت نشه اون رو به قتل برسونه همینطور دعا دعا دعا حضرت نه به راست نه به چپ نگاه نمیکردند جلو رو نگاه میکردند به منکه رسیدند سرمبارکشون رو آوردند پایین فرمودند عبدالرحمن خدا دعات رو مستجاب کرد خدا عمر طولانی مال فراوان و اولاد فراوان به تو عنایت خواهد کرد. میگه از حال رفتم و روی زمین افتادم دوستانم دور من جمع شدند گفتند عبدالرحمن چیشده به حال اومدم گفتم خیره انشالله چیزی نیست برگشتیم اصفهان امروز که دارم این قصه رو نقل میکنم عبدالرحمن میگه امروز که دارم این قصه رو نقل میکنم در حالی که شیعه امام هادی(ع) هستم خدا ده تا اولاد ذکور به من عنایت کرده یک میلیون درهم فقط پول نقد منه غیر از زمین ها و اموال غیر منقولی که خدا به من داده و هفتاد سال عمر با سلامتی به من کرامت کرده به برکت دعای امام هادی چیشد امام هادی در حق او دعا کرد؟ دعای عبدالرحمن کرم امام هادی اجازه نداد حتی یه نفر که اون رو نمیشناسه دعا بکنه و امام هادی جبران نکنه.
امشب کنار ضریح مطهر امام رضا(ع) بگو آقا جان امشب شب ولادت نوه بزرگوارت من تو این جشن شرکت کردم آقا جان من امشب گرامی داشتم ولادت امام هادی(ع) رو ایام غدیر میخوام زنده کنم غدیر امیرالمومنین سلام الله علیه را احسان به امام رضا میکنی اونوقت ببین امام رضا در مقابل باتو چه میکنه. شب ولادت امام هادیست بریم یک لحظه کنار اون ضریح مطهر من این عرض سلام و توسل رو عرض بکنم مجلس رو واگذار کنم
السلام علیک یا مولای یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
نوشتن یه کسی یه نامه ایی برا امام هادی(ع) نوشت. نوشته که آقای من من میتونم همونجوری که با خدا حرف میزنم راز و نیاز میکنم دردل میکنم با امامم هم همینگونه حرف بزنم یا نه؟ و گویا منظورش اینه تا میگم یا الله خدا این صدا رو میشنوه آیا میشه تا میگم یا بقیه الله تا میگم یا امام رضا تا میگم یا امام هادی توام آقا جان بشنوی امام هادی در پاسخشون مرقوم فرمودند ان کان لک حاجت هروقت حاجتی داشتی هروقت گرفتاری داشتی فحرک شفتین لباتو حرکت بده فالجواب یاتیک جواب ما بهت میرسد. شب ولادت آقای من میخوام بگم امام هادی یه نگاه به این دل گرفتار من کن یه نگاه به این گره کور در زندگیم کن آقا پناه به جدت امام رضا آوردم حالا یبار دیگه یا وجیها عندالله اشفع لنا عند الله یا وجیها عندالله اشفع لنا عند الله مجلس ادامه داره من دعای آنگونه نمیکنم تعجیل در فرج امام زمانمون شادی قلب مقدس و نازنینشون و همچنین عرض تبریکی باشه برای امام عصر ارواحنا فداه و عرض تبریکی باشه برای امام هشتم(ع) به مناسبت این شب بزرگ سه تا صلوات محمدی ختم کنید.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقری
بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا علیهالسلام
.






