Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
روز عرفه (نورباران 10) سخنرانی 1 ( مومنی عرفه نورباران 10) 990 سید حسین مومنی متن گردآوری روز عرفه استاد مؤمنی ؛ متن گردآوری روز عرفه

چند ویژگی کوتاه از امام کاظم علیه‌السّلام

Momeni_ImamKazem01

چند ویژگی کوتاه از امام کاظم علیه‌السّلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم مصطفی محمد و علی اهل بیته طیبین و طاهرین المعصومین ولمکرمین سیما بقیه الله فعل عرضین ارواحنا فدا و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الان علی یوم الدین

من به خاطر اینکه امشب همه از جلسه امشب بهره‌مند شده باشند کلمات اهل بیت و سیره امام کاظم علیه السلام چیزی گیرشون آمده باشه می خوام دقایق ابتدایی منبر و چند ویژگی کوتاه از امام کاظم علیه السلام عرض کنم مطلب اول این است که فیض بن مختار میگه من نزد امام صادق علیه السلام بودم موسی بن جعفر السلام در سن کودکی بودند آمد موسی بن جعفر به سمت من او را بغلش کردم و بوسیدم امام صادق علیه‌السلام این جمله را فرمود فیض بن مختار شما کشتی هستی و این فرزندم ناخدای کشتی به این معنا که مثل کشتی روی آب ماشین در جاده مثل قطاری که در روی ریل داره حرکت میکنه اون قطار بدونه لوکوموتیو وان به مقصد نمیرسه خودرو و ماشین بدون راننده توجه کامل و کافی به رانندگی دارد را به مقصد نمیرسه کشتی بدون ناخدا به مقصد نمیرسه کنایه از این که همواره در زندگیتون فیض بن مختار مردم عالم تا روز قیامت شما همواره نیازمند راهنمایی امام معصوم اید نکنه ما تو زندگی فقط وقتی سرطان میاد میایم سراغ امام وقتی دخترمون مسئله ازدواج به تاخیر می افته سراغ امام بیایم مانعی نداره سراغ امام بیایم اونها گره‌گشا اینها حاجت های مهم را می‌دهند به انسان اما بنابراین نیست قرار نداده امامین بزرگوار آن رو فقط برای خونه خریدن ادای قرض دختر شوهر دادن پسر زن دادن بیاین سراغشون این بزرگواران قرار دادند لحظه به لحظه زندگی ما مثل اون کشتی نمیتونه بدون ناخدا باشه ماشین تو جاده یه لحظه اگر راننده چرتش بگیره ته دره است هستند کسانی که سواراون ماشین هستنداون لوکوموتیوران همینطور انسان در زندگی دنیا بدون امام که همان تابلو هدایت و راهنماست هرگز به مقصد نمیرسه.

ولذا حضرت میخواد اینو بفرماید یک لحظه خودت رو از امام غافل نکن و همواره با امام باش. آیه ای که اول منبرم خوندم همین رو میخواد بفرماید. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ همواره همراه صادقین باشید تا به مقصد برسید. صادقین کیانند امام رضا علیه السلام میفرماید هم الائمه علیهم السلام ائمه کیانند حضرت محمد و آل محمد علیه الصلاه و السلام ائمه علیه السلام فرزندان معصوم پیغمبر اکرم و همینطور امیرالمومنین سلام الله علیه خوب ما چه نیازیست چرا باید لحظه به لحظه محتاج امامیم خوب عنایت بکنید چرا ما لحظه به لحظه بی نیاز از امام رضا و امام کاظم علیه السلام نیستیم خدای متعال سازنده و آفریننده من و شماست او کسی است که هدف از خلقت ما رو میدونه و مسیر رسیدن به هدایت و مقصد ما را هم می داند دقیقاً همین جایگاه را خدا به امام داد یعنی امام معصوم مسیر هدایت را میداند که از طرف خدای متعال وقتی او مسیر هدایت رو میدونه من بی نیاز از او نیستم چون مسیر هدایت و راهرو بلد نیستم گاهی بعضی میگن چگونه است که امام از همه اسرار آگاه باشه همه چیز ما را می داند اما مثل خدا نکته همین جاست اگر امام نداند نمی تواند بشر را هدایت کنه

و لذا امام رضا علیه السلام بعضیا از کشورهای دیگر می آمدند و با زبان خودشان حضرت با آنها صحبت می کرد گفتند آقا شما زبان آنها را هم می‌دانید حضرتِ می‌فرمودند امام باید اینگونه باشد مگر میشه یه نفر از آفریقا بیاد بخواد با امام ارواحنافداه حرف بزنه امام بگه مترجم ترجمه کنه نمیتونه آنچه او از امام بپرسه با مترجم کارت درست نمیشه حضرت نه تنها همه اسرا بلکه تمام زبان او میداند حضرت و لذا چون امام مسیر هدایت شد بلده باید از همه اسرار من آگاه باشد تا منو به مقصد برسونه فرمود شما کشتی هستید و او ناخداست باز دریک روایت دیگر امام صادق علیه السلام علیه السلام یکی از حضرت سوال کرد یبن رسول الله شما چقدر این آقازاده موسی بن جعفر را دوست دارید چقدر دوسش دارید حضرت فرمود این قدر دوستش دارم این تعبیر تعبیر لطیفیه خیلی ظریف فرمود اینقدر موسی بن جعفر رو‌ دوست‌دارم چطور دوست داشتم هیچ فرزند دیگری نمی داشتم تا کسی در علاقه های من شریک این فرزند نباشد یعنی اینقدر علاقه‌مند به موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام می فرمایند مقبون من غبن من عمرهی تاتاً فرمود فریب خورده و مغبون کسی است که کلاه گشادی توی زندگی سرش رفته چرا سیصد تومن کلاه سرتون میزارن چرا ۱۰۰ میلیارد تومان کلاه سرشون می ذارم که طرف خاک سیاه میشینه مغبون کسی است که کلاه گشاد سرش رفته فرمود مغبون و فریب آشکار آن جایی است که تو زندگی یه لحظه را از دست بدی و بی هود از دست تو و کف توبره

جوونای عزیز خواهران و دختران و پسران عزیز من امام کاظم علیه السلام می فرماید مراقب باش لحظه لحظه‌های جوانیت بیهوده از کف نره این وضعیتی که امروز فضای مجازی که هم مثبت به هم منفی است و هم فوائد و هم آثار زیانباری متاسفانه داره امروز داره عمر جوان های ما رو تباه میکنه گاهی نماز یک جوان گاهی مطالعه توحیدی و معرفتی بچه ها ما یک کتاب معرفتی رو دست بگیر یک ربع مطالعه می کنند اما این فضای مجازی گاهی دو ساعت سه ساعت کسی نگه آقا خوب نویسنده اون کتاب عزیز من قطعاً مطالبه معرفتی نیاز به حوصله بیش‌تر داره نیاز به همت داره تاانسان اونس بگیره ما الان قرآن را بردارید قرآن با همه عظمتش یک صفحه دو صفحه مطالعه کنید خسته میشید اما یک ماه هم بگذره یک جز بخونید دیگه خسته نمیشی چون اونس میگیری این دختر و پسری که با هم هنوز ازدواج نکردند از بغل هم رد میشوند و نگاه حمله می کنند این دختر فاصله میگیره اما چی میشه که یه روزی این دختر از حرف زدن با این پسر لذت میبره وقتی عقد خوانده میشه وقتی اینها هی به هم محبت می‌کنند و انس می گیرند حالا عاشق یکدیگر میشوند بلاتشبیه مطالعه کتابهای معرفتی قرآن و نهج البلاغه صحیفه همینجوره عزیز من باید بهشون انس بگیریم باید باهاش مؤانست پیدا بکنه به مرور صحیفه رفیقت میشه دیگه هیچ فیلم یا سریالی نهج‌البلاغه نخواهم داد دیگه چیزی رو بر مطالعه قرآن ترجیح نمیدم اگر انس بگیرم این خیلی مهمه که من باشی توی زندگی گرفتم

و لذا بسیاری از این برنامه هایی که امروز دشمن باز تاکید می‌کنم همه اینها میتونه فوائدی داشته باشه آثار مثبت اما مراقب باشید آثار زیان بارش عمر مارا تباه نکنه امروز گاهی اوقات در بعضی از خانواده ها به بستگان و فامیل که وارد میشی حرف کسی یکدونه گوشی دستشه همه سرشون توی این گوشی پس شما کی با مادرت حرف میزنی کی با همسر حرف میزنی بچه دو سه ساله میاد میگه بابا یه نقاشی کشیدم ببین قشنگه بابا شما با یه بی حوصلگی نگاه می کنی دوباره سرتو می کنی تو گوشی این اثر بدی روی اون بچه میزاره من فردا دیگه برای شما نخواهد آورد دیگه ابتکارات شرو نشون شما نمیده میگه بابام حال دیدن نداره بابام کارای دیگه داره اون کارا براش مهم تره این کار آگاهی زندگی ها را تلخ کند بچه ها را از پدر و مادر جدا میکنیم

امام کاظم علیه‌السلام می فرماید مراقب باشید عمرتون ولی یه لحظه کلاه سرتون نره و از دست داده نشه هشام بن احمر میگه من همراه امام علیه السلام و الصلاه بودم الان تو همون مسیر دادن کد هستم چند تا از ویژگی های کوتاه را عرض می کنم شام بن احمد میگه من با امام کاظم علیه السلام همراه بودم حضرت سوار بودند و من هم سوار چهارپایی دیگری بودم یه وقتی دیدم به ناگاه دیدم امام کاظم علیه السلام از مرجب پیاده شدند و سر به سجده گذاشتند و سجده طولانی کردند بعد از سجده گفتن آقاجان چی شد از سوار پیاده شدید از مرکب و سر به سجده گذاشتی بشنوید ما نیاز داریم توی زندگیمون کمه یاد یکی از نعمتهای خدا بهم داده افتادم سجده افتادم و شکر نعمت به جا بیارم آقا تا حالا شده در کنار دوتا گره ای که مشهد و کربلا امیرالمومنین و امام حسین یا امام رضا میگیم البته بازم میگم باید بیاییم و بگیم اینها پدرمان و برادر مهربان ماست امام و اگر به این ها نگین به کی بگیم اما عزیز من شده وقتی دو تا حاجت و گره داریم زندگیمو از هم میپاشه نه یاد نعمت های خدا بیفتیم که خدا چقدر نعمت بهت داده

قرآن می فرماید إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها اگر فقط بخوان بشمارین نمی‌توان شماره کنی نعمتهای خدا را از شماره تو خارجه برکنار اینکه همسر من این ایراد رو داره تمام زندگی من رو این هر جا بشینم آقا شوهر من اینجوریه آقا همسر من اینجوریه آقا ۱۰ تا خوبی هم شوهرت داره ده تا خوبی هم خانم داره چند بار ما رو یادآوری کردی چند بار به خاطر اون سجده شکر کردی از خدا تشکر کردی و

شکر نعمت نعمتت افزون کند  |   کفر نعمت از کفت بیرون کند

فرمود اگر شکر کردی لرزیدن نکن شکر یعنی قدردانی کردن یعنی من میفهمم خدا چی بمن داده این باعث میشه نعمت های انسان بیشتر بشه معمای یه بار که همسرت خواهر گرامی شما برادر عزیز یه بار که همسرت یه ایرادی داره چند بار این ایراد را به رخش کشیدی یه بار امتحانش ضرر نداره پول که نمیخوان بگیرند چند بار به جای اینکه این ایراد را به رخش بکشی خوبی ها را به رخش بکش چقدر غذات خوبه چقدر خوب تو غذا درست می کنی چقدر این لباس قشنگه چقدر این اخلاق تو قشنگه چقدر حرف زدنت با بچه ها قشنگه وقتی ببینید اون ایراد ها برطرف میشه یا نه

وجود مبارک خاتم الانبیا محمد مصطفی الله علیه و آله و سلم در یک از جنگ ها غنائم که به دست آمد این رو به علی و برخی مهاجرین گویا بیشتر دادن یا به انصار ندادند انصار ناراحت شدند انصار آنهایی بودند که اهل مدینه بودند مهاجرین آنهایی بودند که از مکه و جای دیگر آمده بودند و هجرت کرده بودند به مدینه منوره انصار ناراحت شدن خوب انصار هم زحمت کشیده بودند اونها خیلی پیغمبر خدمت کردن ناراحت شدند گله اینها به پیغمبر رسید پیغمبر اکرم به امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود علی جان پاشو باهم بریم پیش انصار آمدند پیش انصار دور پیغمبر خداوند امیرالمومنین گرفتن حضرت شروع کرد بعضی از خدمت هایی که خودشون به مردم مدینه کردند رو گفتن آیا من نبودم که این کار را برای شما کردم گفتند بله یا رسول الله آیا من نبودم این کار را کردم ببینید شگرد رو ببینید راه رو ببینی شیوه تربیتی رو ببینید فرمودند آیا من نبودم این کار آیا من نبودم این کار فرمودند بله یا رسول الله یا رسول الله حضرت یه آن سکوت کردن به به لحظه سکوت کردند فرمودند جون شما خدمت هاتون رو بهم کردید بگید شما هم بگید یا رسول الله تو را از مکه به تعبیر من بیرون کردند اونجا هم می‌خواستند تو رو بکشند ما راه دادیم پناهت دادین ما پناه تو بودی ما یار تو شدیم چرا شما خوبی هایی که در جواب من نمیگید انصار شروع سردرد و اشک ریختن و گریه کردن و گفتن آقا معذرت میخوایم اونایی که به مهاجرین ندادید هیچی اموال ما را هم می خواهی بیا از اینها ببر و به اونهایی که صلاح میدانی یعنی همین هایی که گله‌مند بودن جزوه شاکرین تشکرکنندگان بیشتر شدند چرا چون یاد این افتادند که پیغمبر اینها را می داند یادشون اومد فهمیدند که پیغمبر غافل از این نیست

برادر عزیز من اگر عروس شما خواهر گرامی بدون شما خوبه های او را میدانی حواسش جمع میشه اگر این داماد بدون شما خوبی‌های شما میفهمی و قطر دانه از رو بکنید حواسش جمع و ایراد هم برطرف میشه دستمون رو میذاریم روی اون دمل چرکین فقط بدی هارو میبینیم و لذا عیسی بن مریم علی نبینا و علیهم السلام داشتند با حواریون رد میشدند به یه لاشه سگ رسیدن گفتند عجب بوی تعفنی حضرت فرمود چه دندان های قشنگی داره یعنی حضرت دندانهای این لاشه رو میبینه و اماگاهی فقط عیوب را میبینیم فقط نواقص رو میبینیم امام کاظم علیه السلام فرمود من یاد یکی از نعمت های خدا افتادم پیاده شدم شکر اون نعمت رو بجا بیارم قدردانی بکنم از اینکه خدا اون نعمت رو به من عنایت این باعث میشه خدا بیشتر به انسان عنایت بکنه وقتی خدا میبینه بنده‌اش قدردانه وقتی میبینه بنده‌اش حواسش به نعمات الهی هست این باعث میشه لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم خدا بیشتر به انسان بده اینجا چندتا تاکید توشه لَأَزیدَنَّکُم لامه نون مشدد هی میخواد من بیشتر میدم اگه حواست جمع باشه اگر تو قدردانی کردی از اون چه که من بهت دادم خدا اولاد صالح بهت داده سالم بهت داده پاش مشکل نداره زبانش مشکل نداره اون وقت تو چه نامی روی او گذاشتی شکر فقط زبانی نیست تمام شکر یکی زبان اما اصل شد مراحل عمل انسان

باز در حدیث امام کاظم علیه السلام می فرمود من روزی ۵۰۰۰ هزار بار استغفار و طلب آمرزش می کنند چرا امام کاظم علیه السلام این کار را می‌کرد چرا فراوان استغفار و طلب مغفرت می کرد از این رو بسیاری از بزرگان از عالمان ربانی در کنار و عرض کنم سایه این فرمایش امام کاظم علیه السلام این روش تاکید دارند استغفار برادران عزیز خواهران گرامی گره ها رو تو زندگی باز میکنه چرا چه دلیلی داره استغفار گره باز کن چون گناه توی زندگی انسان گره می‌اندازد معصیت گره میاندازه کار را سخت میکنه تردید نکنید بسیاری از گرفتاری ها این که عرض می کنم آیه قرآن اینجا مجال نیست بعضی هم در ذهن من نیست وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ ما بسیاری از گرفتاری های زندگی معلوله گناه معلول اون حرف ناروایست که زدیم معلول اون دلی که شکستیم معلول خطا و نگاهی است که به نامحرم کردیم اینا توفیقات را سلب می‌کند

امام کاظم علیه السلام در مرحله خودش در جایگاه خودش حتی بعضی فرمودن استغفار اهل بیت علیه السلام برای شیعیان خودشون نه برای خودشون یامعناش این بگیریم یا بگیم در جایگاه خودشون که اون مرحله عالی است اهل استغفار. استغفار گره ها را باز میکنه.به این سوره مبارکه نوح مراجعه کنید.آثار و برکاتی رو برای استغفار بیان میکنه.میفرماید فقل تستغفرو ربکم انکم کان غفارا یرسل سماء علیکم مدرارا. خدااگر استغفار کنید خدا میبخشه و باران رحمتش رو نازل میکنه دیگه چی.ویدرکم به اموالو بنین میفرماید خدا اگر اهل استغفار بشید خدا شما رو با مال و اولاد مدد میکنه.ولذا بعضی از بزرگان ما میفرمودند اونایی که صاحب فرزند نمیشن استغفار زیاد بکنن.استغفرالله زیاد بگن هم زبانی و هم عملی.

استغفار باعث میشه اگر خدایی نکرده انسان فقیرمی فرماید و یملدکم به عفو نمیخوام بگم به هرکسی فقر گناهکاره نه یا هرکی صاحب فرزند نمیشه قصه اش گناهه گاهی امتحان و آزمایشات الهیه اما خیلیشم از این ناحیه گناه گاهی گره می اندازه یه گیری تو زندگی انسان می افته و اون گیر انسان رو سالها به خودش مبتلا میکنه.نمیزاره از زندگیش لذت ببره.از امام کاظم علیه السلام این و ببرین تو زندگی اینا امام رو راهنمان دیکه اینا همون ناخدای کشتی هست. ناخدای کشتی داره به ما میفرماید تو زندگیتون به تعبیر من میخواهید گره هاتون باز بشه استغفار زیاد بکنید. همون طوری که خود حضرت استغفار میکردند. حسن بن جحم میگه امام کاظم علیه الصلاه و السلام را دیدم که محاسن مبارکشون رو رنگ کرده بودند آراسته بنظر میرسیدن مرتب گفتم فداتون بشم چی شده که محاسنتون رو رنگ کردید؟

فرمودند ببینید اهل بیت علیه الصلاه و السلام چقدر دقت نظر داشت چرا بعضی امروز گمان میکند حرف های قشنگ را باید برند از غرب نه عزیز من غرب هم از انبیاء گرفته نامه پنجاه و سه امیرالمومنین علیه السلام یک دوره مدیریت اسلامیه به مالک اشتر این نامه امروز منشور سازمان ملل یعنی اونا ازش استفاده کردن چرا ما از اهل بیت استفاده نکنیم را دیگران استفاده کنند فرمود آقا چطور محاسن تان را رنگ کردید فداتون بشم فرمودند در پاسخ آراستگی موجب این می‌شود که همسر انسان عفت و پاکیش تاکید پیدا کنه تعبیر من بیشتر بشه و محکم بشه چرا چون بعضی از زنها بخاطر اینکه شوهرانشون اهل نظافت و آراستگی و بی اعتنایی میکنند از مرز پاکی و عفت خارج میشه بعد حضرت فرمودند حسن بن حجم آیا تو دوست داری همسرت همونگونه که مثلا تو ژولیده هستی اونم باشه گفت نه یابن رسول الله عزیز من همانطوریکه زنت اینگونه باشه زنتم دوست نداره تو اینگونه باشی چرا بعضی وقت ها ما گمان می کنید اگر بدنمون بوی تعفن عرق داشته باشه برای بچه هامون مهم نیست نه عزیز من همسر شما حیا می کنه به شما نمیگه این بوی بد سیگاری که مرد وارد خانه میشود که امروز با کمال تاسف و تاثر که بگیم این مسئله دخانیات متاسفانه به زن ها داره کشیده میشه من بعضی وقتا در طول این سال‌ها خیلی از مسائل را نمی گفتم می گفتم منبر نیست متدینین توی این وادی ها نیستند اما می ترسم آنچه را که دیگران که فرهنگ اهلبیت علیه السلام را در شون ضعیفه و دارند و احیاناً بین ما نباشند اما اینا کم کم رسوخ بین ما بکنه آنها بین ما بیاد و این مسئله دخانیات و این بوی بدی که بچه ها آزار می بینند این راهی میشه که بچه ها زن نسبت به شوهر مرد نسبت به همسر

لذا امام کاظم علیه السلام فقط موعظه نمیکنه فقط منبر نمیره فقط نماز شب نمیخونه که خودش رو برای همسر هم آراسته میکنه بلکه خودش را برای همسرش آنگونه که همسر دوست میدارد امام کاظم علیه السلام خودش رو آماده میکنه همانطوری که زن خودش را برای شوهر اینگونه هست متاسفانه امروز این آراستگی ها به کوچه و خیابان کشیده شده در حالی که این آراستگی باید برای همسر باشه چه زنش و چه مردش امروزاین آراستگی که باید یک نوع خودنمایی زن برای شوهر و شوهر برای زن باشه به خودنمایی در مقابل نامحرم و بیگانه کشیده شده مردی که وقتی از خانه میاد بیرون هزاران رغم خواهر عزیز که گاهی گمان می کنی که خوب آقا دوست دارم اینجوری بیام بیرون گاهی این گونه آمدن بیرون شما یه زندگی را متلاشی می کنی آیا شما پشت تلفن با همکارت در محیط کار با کمک کرشمه حرف میزنه وقتی خانه میره دلش متأسفانه گرفتار شما شده چرا گمان میکنی اینها اثر نداره بسیاری از زندگی ها سرد میشه در اثر بی بند و باری ها در اثر بعضی از این آراستگی های که ما برای نامحرم باز تاکید می کنم دو طرفه است نفقه زن برای مرد بیگانه مرد برای زن گاهی بعضی از مردها دیده میشه در خانه انقدر آنگونه نیست وقتی بیرون میرن خودشان را خوشبو می کند به خودشون میرسند با نامحرم بسیار زیبا صحبت می‌کند. میگن دو تا زن و مرد که در ماشین نشسته اند و دارند میرن اگر دیدی دارن میگن و می خندند بدون آنها نامحرمند با هم اما اگر دیدید با اخم و به هم نگاه نمیکنند بدانید اینها زن و شوهر هستند اگر دیدید که هیچ با هم حرف نمی زنند و با هم صحبت نمی کنند بدانید زن و شوهر و محرم هستند اما اگر دیدید دارند دل میگیرند و قلوه میگیرند نامحرمند

نباید اینگونه باشه در حالی که ائمه معصومین علیهم السلام می فرماید همین تمایلات با محرم انسان ارضا بشه و انجام بشه اما ویژگی کوتاه دیگری که عرض کنم و جملات پایانی را عرض بکنم اینه که حسن ابن جحم که روایات و راوی روایت و حدیث قبلی میگه در محضر امام رضا بود حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه آلا و ثناء مدل سخن از امام کاظم علیه السلام به میان آمد یعنی سخن از پدر بزرگوارشون امام رضا علیه السلام فرمودند به تعبیر من یکی از ویژگی‌های بابام این بود یکی از خصوصیات بابام امام کاظم با اینکه عقل بابام قابل قیاس با مردم نبود اما پدرم با غلامان سیاه خودش مشورت می‌کرد این غلامان سیاه آنکه در چشم امام رضا علیه السلام پایین باشند معمولا اینها به حالت برده بودند در اون روز و خیلی مردم به آنها اعتنا نمیکردند نه اینکه اعتنا نکردند به اون معنا بلکه یعنی حرّ و برده رو باهم یه تاب در حالی که إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم هرکی باتقواتره بالاتره

امام رضا علیه السلام گویی میخواد بفرماید حتی اونایی که برای شما قابل اعتنا نیستند بابام امام کاظم علیه السلام با آنها مشورت میکرد. بعد حضرت میفرماید یه بار یه کسی از بابام امام موسی کاظم سوال کرد شما با اینها مشورت میکنید با اینها شور میکنید حضرت فرمود بله ای بسا به به فرمودند امام رضا علیه السلام بابام فرمودند ای بسا خدا اون مطلب درست رو به زبان غلام سیاه گذاشته که به من بگه یعنی گاهی بچه ۱۰ ساله تو خونه یه مطلب مهم رو می‌گه به این راحتی از کنار این نگذری خدا باید روی این زبان این بچه پنج سال میگذره یه چیزی بگه چقدر خوب انسان تو زندگی استبداد رای نداشته باشه بلکه خیلی دیگران و ذکر دیگران نظر دیگران براش مهم باشه در عرصه سیاست و اجتماع این خیلی حائز اهمیت تو خانواده هم مهمه این خیلی خوبه که انسان به بچش احترام بگذره

در حدیث دارد الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَهِ أَهْلِهِ. به میل زن و بچش توجه میکنه یعنی یه مسافرت میخوان برن نظر اونها رو میگیره میخوان برن یه چیزی بخرن نظر اونها رو میگیره نه اینکه بگه آقا من خودم میفهمم باید چه کنم آقا من الکی این ریش ها رو سفید نکردم این موهارو تو آسیاب سفید نکردم از این حرفایی که میزنند نه عزیزم من گاهی این بچه ۱۰ ساله و ۱۵ ساله میخوای خانه‌ای بخری میاد یه نظری میده میبینی عجب تو نفهمیدی او فهمید یه چیزی خانومت میگه که شما نمی فهمی خانم میفهمه و لذا برای دختر شوهر دادن برای پسر زن دادن برای بسیاری از کارها انسان خودش را از مشورت یعنی از عقل دیگران استفاده کردم عقل دیگران و لذا زود میرن سراغ استفاده استخاره. این چیز خوبی نیست خدا به انسان عقل داده و لذا عقل من به جایی نرسید عقل دیگران را ازش بهره ببرم یک مجموعه از عقل ها با برادرت با خواهرت با همسرت زمینه مشورت می‌کنیم تا به یک مطلب پخته ای رسید امام کاظم علیه السلام حتی با غلامان سیاه خودش مشورت می کرد ای بسا مطلبی رو میفهمن نعوذ بالله نستجیر و بلا می‌فرماید ما نسبت به امام کاظم این رو نمیگیم حضرت بسا اون حرف حق رو زبان او گذاشته باشه

اما می خوام یه لحظه دلاتون را ببرم کاظمین برای آنهایی که گره ای توی زندگیشون معمولاً طوری زندگی ها بالاخره یک گره ها و غصه هایی هست امشب شب باب الحوائج شب کسی است که در حوائجه یعنی در خانه او دارد کسی که ولایت امام کاظم علیه السلام داشتند در تاریخ می رفتند امام کاظم حاجت گرفتن آقا جان یا ابالحسن یا موسی بن جعفر آقا دیگران میان دره خانه شما را می‌گیرند میشه ما امشب به شما و شما به مامان نگاه نکرده باشی علامه آقا سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه که در همین حرم امام رضا علیه السلام مدفون قدیم تهران مسجد داشتن و حدود ۳۰ سال بیشتر و کمتر آمدن مجاوره حرم امام رضا علیه السلام در همین خیابان شهدای ده اونجا تقریبا مینشستند که در همین خیابان بود که تألیفات فراوان از جمله معاد شناسی امام شناسی گمان می‌کنم من این دو تا معاد شناسی را در تالیفات ایشان دیده باشم یکی از بستگان ما او هم از علما بود و در جوانی در سامرا او را با مادر و برادرش زندگی می کردند دچار بیماری شد سامرا یک شهر کوچیکیه الان هم همین جور است اتباع حاذق خیلی نداره میگه ما تصمیم گرفتیم پدر و مادر و برادران من را بیارن بغداد بیمارستان های مجهز و دکترای متخصص هست اونجا من را معالجه کنند کاظمین با بغداد مثل تهران و حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه یعنی چند کیلومتر با هم فاصله دارند ایشون میگه دکترا را می آمد این بغداد اما مادرم و برادران یه اتاق تازه به اجاره و کرایه کرده بودند محل سکونت تو اون چند روز کاظمین قرار داده بودیم میگه هر چی دکتر من را بردند و آوردن بالای سرم افاقه نکرد کار درست نشد یک وقت دیدم که درب اتاقی که من درش خوابیدنم باز شد و ملک الموت عزرائیل بالای سر من نشست پرده ها کنار رفت متوجه شدم لحظات آخر است و آمده من را ببره پشت سر دیدم وجود مبارکه خاتم الانبیا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و وارد شدن پشت سر دیدم آقا امیرالمومنین سلام الله علیها پشت سر دیدم حضرت زهرا علیهاسلام پشت سر دیدم امام مجتبی علیه السلام و پشت سر دیدم آقا سیدالشهدا علیه السلام این خمسه طیبه وارد شدن و آمدند دور بستر من نشستن دیدن عجب رفتن زیبایی چه مرگ قشنگیست دارم با اهل بیت دارم با پنج تن آل عبا خیلی از این قصه خوشحال بودم در همین حال دیدم مادرم در اتاق رو باز کرد او که پرده براش کنار نرفته بود من دارم جون میدم لحظات آخر نفس های آخر دیدم مادرم این پله‌های مسافرخونه را گرفت و رفت تا پشت بام مسافرخانه روکرد به گنبد آقا موسی بن جعفر علیه السلام و گفت من بچم را نیاوردم کاظمین که دفنش کنم آوردم اینجا شفا و سلامتیش رو از شما بگیرم و برگردونم مرحوم علامه طهرانی که از خود این بیمار دارد نقل می‌کند در همین حال دیدم آقا موسی بن جعفر وارد اتاق شدن سلام به پنج تن آل عبا کردند رو کردند به پیغمبر اکرم گفتند بابا یا رسول الله یا همین تعبیر یا قریب به تعبیر عرض کردند یا رسول الله مادر این جوان به ما متوسل شده اگر میشه بماند تا یک زمان و فرصت دیگر پیغمبر اکرم رو کردند به ملک الموت فرمودند ملک الموت باشد تا یک فرصت دیگر به این خانواده که ملک الموت میگویند باشد تا یک زمان دیگر

امشب شب یک همچین آقای بزرگواری است وقتی وارد اتاق میشه آمدنش همان و سلامتی و رفتن بیماری همان من می خوام همین الان امام رضا علیه السلام را واسطه کنم در خانه امام کاظم علیه السلام با این ذکر توسلی که از فرازهای دعاهای دعای توسل این دلها را ببرم کاظمین و جوادین الصلاه و السلام

یا اَبَا الْحَسَنِ، یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، اَیهَا الْکاظِمُ، یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، یا حُجَّهَ اللّهِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَ مَوْلانَا اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِک اِلَی اللّهِ وَ قَدَّمْناک بَینَ یدَی حَاجَاتِنا، یا وَجِیهاً عِنْدَ اللّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ

برای تعجیل در فرج امام زمان و سلامتیه حضرتشون و رضایت قلب نازنینشون در این شب بزرگ وبرای برآورده شدن همه ی حوائج شرعی و باز شدن گرفتاری ها و شفای همه بیماران عنایت کنید ۳صلوات محمدی

 

سخنران: حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مؤمنی

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *