راز مظلومیت نبی تا ولی ۵ ؛ چرایی غربت امام رضا
۱۴۰۱-۰۷-۰۴ ۱۴۰۲-۰۷-۰۵ ۱۴:۱۲راز مظلومیت نبی تا ولی ۵ ؛ چرایی غربت امام رضا

راز مظلومیت نبی تا ولی ۵ ؛ چرایی غربت امام رضا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
چرا امام رضا (علیهالسّلام) غریب الغرباء است؟
در فضیلت زیارت امام رضا (علیهالسّلام) روایات فراوانی وجود دارد، اما روایتی به نکتهای بسیار ویژه و کلیدی اشاره میکند. امامصادق (علیهالسّلام) فرمودند: «یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَهٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّهَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ: یکی از فرزندان من در شهر طوس در سرزمین خراسان کشته خواهد شد. هرکس او را زیارت کند و حق او را بشناسد، روز قیامت خودم دست او را خواهم گرفت و روانۀ بهشت خواهم کرد؛ گرچه از اهل گناه کبیره باشد.»
پرسیدند: «آقا جان! شناخت حق آن حضرت یعنی چه؟» حضرت فرمود: « قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ قَالَ یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَهِ غَرِیبٌ شَهِیدٌ: یعنی بداند که او امام و حجت خداست و اطاعت از او واجب است. بعد فرمود بدانی که امام رضا (علیهالسّلام) غریب و شهید است.»
بنابراین از حقوقی که از ناحیۀ امام رضا (علیهالسّلام) بر گردن ماست، این است که بدانیم امام رضا (علیهالسّلام) غریب است: یعنی بدانیم چرا امام رضا (علیهالسّلام) غریب است؟
قیمت این زائر خیلی گران است. آنقدری که اگر کسی با این معرفت امام رضا (علیهالسّلام) را زیارت کند، ثواب هفتاد شهید از شهدای حقیقی پای رکاب رسولالله(ص) را دارد. «مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى حَقِیقَهٍ.»
گاهی معرفتی عمیق، چقدر به زیارت انسان وزانت و سنگینی میدهد
گاهی معرفتی عمیق، انسان را گرانقیمت میکند، به زیارت انسان چقدر وزانت و سنگینی میدهد. این را بدانی که چرا امام رضا (علیهالسّلام) غریب است؛ درجا مزد هفتاد شهید پای رکاب رسولالله(ص) را دریافت میکنی. ما امام رضا (علیهالسّلام) را به غربت و تنهایی میشناسیم آنچنانی که به حضرت لقب غریبالغرباء دادهایم، اما راز غربت امام رضا (علیهالسّلام) چیست؟ اصلاً چرا امام رضا (علیهالسّلام) غریب مانده، غربت امام رضا (علیهالسّلام)، خیلی تأملبرانگیز است.
غربت امام رضا (علیهالسّلام)، بعد از مکتب درسی و علمی امامباقر (علیهالسّلام) و امامصادق (علیهالسّلام) طبیعی نیست
غربت امام رضا (علیهالسّلام)، در چه زمانی اتفاق افتاد؟ بعد از شکلگیری کرسی با عظمت درس امامباقر (علیهالسّلام) و اقبال عام و خاص به ایشان، مجلس درس امامصادق (علیهالسّلام) با هزاران شاگرد و کرسی وعظ امامکاظم (علیهالسّلام) که میراثدار مکتب امامباقر (علیهالسّلام) و امامصادق (علیهالسّلام) هستند. در چنین زمانی امام رضا (علیهالسّلام)، غریب ماندند. این غربت اصلاً طبیعی نیست، این غربت اصلاً پذیرفتنی نیست.
زمانی، زمانۀ امامسجاد (علیهالسّلام) است و آن غربت بینظیر بعد از کربلا، حالا میگوییم آن غربت جا دارد، اما چرا دیگر زمان امام رضا (علیهالسّلام)؟ زمان امام رضا (علیهالسّلام) علیالقاعده نباید حضرت غریب باشد. عصر امام رضا (علیهالسّلام) باید زمان قدرت ایشان باشد. اینقدر امام رضا (علیهالسّلام)، قدرت اجتماعی داشتند که دشمن احساس خطر میکند و سعی میکند امام رضا (علیهالسّلام) را در قدرت، مشارکت دهد. وگرنه مأمون مغز آن حیوان نجیب را نخورده بود که خودش را با بنیعباس درگیر کند. چقدر از فرماندهان و بزرگان بنیعباس، مخالف قدرتدادن به امام رضا (علیهالسّلام) در حکومت بودند. با این حال مأمون این ریسک را پذیرفت؛ چون خطر بزرگتری را احساس میکرد.
امام رضا (علیهالسّلام) هم به مأمون فرمود: «قَدْ کُنْتُ بِالْمَدِینَهِ أَتَرَدَّدُ فِی طُرُقِهَا عَلَى دَابَّتِی وَ إِنَّ أَهْلَهَا وَ غَیْرَهُمْ یَسْأَلُونِّی الْحَوَائِجَ فَأَقْضِیهَا لَهُمْ فَیَصِیرُونَ کَالْأَعْمَامِ لِی وَ إِنَّ کُتُبِی لَنَافِذَهٌ فِی الْأَمْصَارِ وَ مَا زِدْتَنِی مِنْ نِعْمَهٍ هِیَ عَلَیَّ مِنْ رَبِّی: مأمون! فکر نکن تو به من قدرت دادی! من در مدینه بودم. به شرق و غرب عالم نامه مینوشتم و حرفم را گوش میدادند و با ولیعهدی چیزی به قدرت من اضافه نکردی.»
قدرت اجتماعی امام، فرصتی برای دعوت علنی به ولایت
آنقدر برای امام رضا (علیهالسّلام)، قدرت اجتماعی پدید آمد که ایشان با صدای بلند، مردم را دعوت به ولایت خودشان میکردند: بدون ترس از دشمن، این اتفاق تازهای بود. دوستان حضرت اعتراض میکردند که آقا چرا دعوت به ولایت خودتان میکنید، در حالی که از شمشیر هارون خون پدر شما میچکد. حضرت میفرمودند: «همانطور که پیامبراکرم(ص) میفرمودند اگر ابولهب توانست یک مو از سرِ من کم کند، من پیغمبر شما نیستم. من هم به شما میگویم، اگر هارون توانست یک مو از سر من کم کند، من امام شما نیستم!» لذا با قدرت حضرت بدون هیچ واهمهای به امر تبلیغ، تبیین و دعوت به امامت میپرداختند. این اتفاق عجیب و تازهای بود که در زمان امام رضا (علیهالسّلام) افتاد. اینکه امامی فرصت و قدرت پیدا کند با صدای بلند دعوت به ولایت کند، همان طور که در نیشابور در میان آن هزاران عالِم نیشابور، حضرت توحید را به ولایت خودشان وصل کردند.
شما ببینید زمان امامصادق (علیهالسّلام)، حضرت میخواهد جانشین خودش را معرفی کند. چقدر ملاحظات امنیتی داشته است که به پنج نفر وصیت میکند. یکی از آنها خلیفۀ وقت، منصور دوانیقی است؛ یعنی حضرت نمیتوانستند علنی بگویند که امامکاظم (علیهالسّلام) جانشین من است. کافی بود دشمن احساس کند که اهلبیت، مدعی حاکمیت هستند تا خون به پا کند. اما زمان امام رضا (علیهالسّلام)، آنقدر حضرت، قدرت اجتماعی پیدا کردند که راحت، از ولایت خودشان حرف میزدند. دشمن هم خوب میفهمید این ولایت، فقط رنگوبوی اعتقادی ندارد. این ولایت اول معنای سیاسی دارد.
بنابراین امام رضا (علیهالسّلام)، در اوج قدرت قرار داشتند. پس چرا به امام رضا (علیهالسّلام) غریبالغربا میگویند؟ همان طور که گفتیم امامصادق (علیهالسّلام) میفرمایند یکی از پایههای معرفتی که حق امام رضا (علیهالسّلام) بوده و ما باید آن را بشناسیم این است که بدانیم او غریب است. پس باید بررسی شود غربت امام رضا (علیهالسّلام) به چه معناست و چه عللی دارد؟
غریب بودن، یک صفت مشترک بین امام رضا (علیهالسّلام)، و امامزمان (عج)
حالا چرا اهمیت دارد که علت غربت امام رضا (علیهالسّلام) را بشناسیم؟ یکی از دلایلش جدای از این که حق امام شناخته نمیشود مگر به شناخت علت غربت او، دلیل دیگر این است که یکی از القاب امامزمان(عج) همین غریببودن است. وقتی از امامکاظم (علیهالسّلام)، پرسیدند صاحب این امر، یعنی صاحب زمان چه کسی است؟ حضرت فرمود: «الطَّرِیدُ الْوَحِیدُ الْغَرِیبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِیهِ. او طرد شده است، او تنهاست، او غریب است او غایب از خانوادۀ خودش و منتقم خون پدرش است» غریببودن، صفتی مشترک بین امام رضا (علیهالسّلام) و امامزمان(عج) است. اگر بخواهیم ما از امامان رفع غربت کنیم باید علت غربت را بیابیم. تفکرکردن دربارۀ علت غربت امام رضا (علیهالسّلام)، برای رفع غربت صاحبالزمان(عج) به ما کمک میکند.
نداشتن همبستگی اجتماعی، راز غربت امام رضا (علیهالسّلام)
به نظر میرسد راز غربت امام رضا (علیهالسّلام)، این است که جامعۀ شیعه، جزایر پراکندهای بودند که حاضر نبودند به یکپارچگی برسند و اختلافات خودشان را کنار بگذارند. همبستگی اجتماعی وقتی در جامعۀ ضعیف شد، امام جامعه غریب میشود.
اصلیترین نقش امام، حفظ همسبتگی اجتماعی است، همان طور که حضرتزهرا(س) مهمترین کارکرد ولایت را حفظ همبستگی اجتماعی معرفی کردند و فرمودند:«إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَه» حالا، اگر مردم نخواهند توسط امام این همبستگی اجتماعی را سامان دهند، امام در آن جامعه، غریب خواهد ماند. هرچند مثل امام رضا، در یک قدمی قدرت باشد و ظرفیتهای اجتماعی هم برای قدرت امام فراهم باشد.
وقتی شما به سخنان امام رضا (علیهالسّلام)، نگاه میکنید متوجه میشوید که بخش درخور توجهی از سخنان حضرت، معطوف به مدیریت روابط اجتماعی است.
گلایۀ امام رضا (علیهالسّلام)، از نبود همبستگی در جامعه
حضرترضا (علیهالسّلام)، نامهای به جناب عبدالعظیم حسنی نوشتهاند که نشان میدهد چقدر امام رضا (علیهالسّلام) سعی میکنند، این همبستگی اجتماعی را تقویت و نهادینه کنند. گلایۀ امام رضا (علیهالسّلام)، از نبود همبستگی در جامعه است.
فرمود:« یَا عَبْدَ الْعَظِیمِ أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ: أَنْ لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَهِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یَعْنِیهِمْ: عبدالعظیم حسنی! سلام مرا به شیعیان برسان و به آنها بگو راه را برای شیطان باز نکنند. چطور راه را باز نکنند؟ راستگویی، ادای امانت، سکوت و ترک جدال و بگوومگوهای غیرضروری.» شما از لابهلای این کلمات، درد جامعه و علت غربت امام رضا (علیهالسّلام) را بهخوبی میفهمید.
چگونه رفتارهای اجتماعی موجب تقرب به خداست؟
در ادامه حضرت فرمودند:« وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَهِ فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَهٌ إِلَیَّ: به آنها بگویید هوای همدیگر را داشته باشند. چراکه این کار موجب تقرب به خداست.» ما خیلی زرنگ هستیم، برای تقرب به خدا، میرویم دنبال خلوتکردن با خدا. در حالی که امام رضا (علیهالسّلام) راه تقرب را در میان شلوغی جمعیت و هوای همدیگر را داشتن به ما نشان میدهند. کلاً ما رفتارهای اجتماعی خودمان را عبادت فرض نمیکنیم. برایش وقت نمیگذاریم در حالی که بزرگترین عبادتها، عبادتهای اجتماعی هستند. در روایات ما تصریح شده اگر نیازهای اولیۀ مومنی را برطرف کنی، از هفتاد حج بالاتر است.
از بس دین ما را فردی معرفی کردند، یاد عبادتهای اجتماعی نمیافتیم. این اشکال بزرگی در دینداری ما است. امامزمان(عج) به علی بن مهزیار اهوازی که بعد از چهل سفر حج، توفیق تشرف پیدا کرد، نفرمود علت اینکه شما دیر به دیدار ما آمدی این هست که خوب نماز نخواندی، خوب روزه نگرفتی، چی فرمودند؟ فرمود به فقرا رسیدگی نمیکنید. مشکل اینجاست.
اجتماعی که هوای همدیگر را ندارند، لیاقت دیدار امام زمانشان را ندارند، هرچند نماز شب بخوانند
این اجتماع از هم گسسته، این اجتماعی که هوای همدیگر را ندارند، لیاقت دیدار امام زمانشان را ندارند، هرچند نماز شب بخوانند.
الان بین ما اگر کسی نماز نخواند، حجاب را رعایت نکند، او را بیدین و لاابالی فرض میکنیم. در حالی که بیدینی و لاابالیگری، یعنی بیتوجهی به جامعه، این عین بیدینی است. چرا جامعۀ دینی، وقتی به جامعه احساس مسئولیت نمیکند، احساس گناه نمیکند؟ تازه این گناهی است که ظهور را به تأخیر میاندازد. این که خیلی بدتر از گناهی فردی است.
رسیدگی به فقرا، کارآفرینی، گرانفروشینکردن، رحم به دیگران، اینها مایۀ تقرب به خداست. ما تقرب خدا را خلاصه کردیم در نماز و روزه چند عبادت و مناسک فردی.
از مادران محترم خواهش میکنم! شما که دغدغۀ دینداری فرزندانتان را دارید، این بخش دین را هم به بچهها یاد بدهید. پسرم برای تقرب به خدا، الان باید هوای این فامیل را داشته باشیم، دخترم برای تقرب به خدا، هوای آن همسایه را باید داشته باشیم. وقتی شما فقط به حجاب توجه میکنی، وقتی شما فقط به نماز توجه میکنی، بچهها فکر میکنند همۀ دین یعنی همین نماز و حجاب، آن بخش اجتماعی دین، که مایۀ تقرب به خداست پس چه میشود؟
امام رضا (علیهالسّلام)، سعی میکند مردم را از لاک دین فردی بیرون بیاورد. آن بخش از دین که مربوط به توجه به جامعه است را پر رنگ کند و آن را راه تقرب معرفی کند. همه از لاک دین فردی بیرون بیایند.
برخی از سیاستمداران مثل فرعون، جامعه را چند قطبی میکنند
حضرت در ادامه به عبدالعظیم حسنی میفرماید: «وَ لَا یَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً: همدیگر را گروه گروه نکنند» تمزیق در لغت یعنی شقهشقهکردن، برای جامعه، از زهر بدتر این است که جامعه را چند پاره کنیم. به اصطلاح امروز چند قطبی کردن جامعه؛ کاری که فرعون میکرد. فرعون جامعه را چند قطبی میکرد. فرمود:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعا: فرعون در زمین برتریجویى کرد و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم کرد.»
برخی از سیاستمداران مثل فرعون عمل میکنند؛ هنری دارند در چند دسته کردن مردم. گروهگروهکردن مردم. اینکه گروهی را به جان گروه دیگری بیندازند. هنری دارند در چند قطبی کردن جامعه. میدانید امام رضا (علیهالسّلام) در ادامه، دربارۀ این طور آدمها چه فرمودند؟ امام رضای رئوف، امام رضای عطوف، امام رضای سرشار از مهربانی فرمودند:« فإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللَّهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ کَانَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ: من سوگند خوردم با خود هر که چنین کند و یکى از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم تا خدا او را در دنیا به سختترین عذاب دچار کند و در آخرت او را از زیانکاران قرار دهد.» چقدر عبارات وحشتناک هست. امام رضا (علیهالسّلام)، نفرین کردند جماعتی را که بهدنبال این هستند جامعه را بهصورت جزایر پراکنده کنند. تفرقه افکنی، گروهگروهکردن، این گروه را به جان آن گروه انداختن، فضای مجازی امروز، چنین فضایی شده است. فضای نفرت پراکنی و تک پاره کردن جامعه. این جرم سنگینتر است یا اینکه یک نفر چاقو دست بگیرد و یک نفر را تکهپاره کند؟
نفرین امام رضا (علیهالسّلام) بر چند قطبی سازان جامعه
امام رضا (علیهالسّلام) لعنت میکند این جماعت را؛ یعنی شما ببین زمانۀ امام رضا (علیهالسّلام) چنین موجودات در جامعه بودند، امروز هم هستند. خیر جامعه را نمیخواهند، حیاتشان به این است که جامعه را دو قطبی یا چند قطبی کنند. آیا شما اجازه میدهید بنده، مثل امام رضا (علیهالسّلام) نفرین کنم و لعن کنم کسانی را که جامعه را در طول این سالیان دراز بعد از انقلاب چند قطبی کردند؟
سیاستمدارانی که جامعه را چند قطبی کردن، اینها چقدر ملعون هستند؟ باید در جامعه جا بیندازیم فرهنگ نفرت از سیاستمداران چند قطبی ساز را. آبروی سیاسی برای اینها باقی نماند. سیاستمدران زالو صفتی که جامعه را چند قطبی کردند، نباید بتوانند در جامعه سرشان را بالا بگیرند. آبروی سیاسی برایشان باقی نماند. چون اینها همانهایی هستند که اگر زمان امام رضا (علیهالسّلام) بودند، بانیان غربت امام رضا (علیهالسّلام) میشدند.
جامعۀ ما از نظر سیاسی، باید آنقدر رشد کند تا سیاستمدارانی که مثل فرعون، جامعه را چند قطبی میکنند منفور و در مقابل افکار عمومی محکوم باشند نه محبوب.
گناهی نابخشودنی که موجب خروج از ولایت امام رضا (علیهالسّلام) میشود
امام رضا (علیهالسّلام) باز ادامه میدهند، میفرمایند: «عبدالعظیم حسنی! بفهمان! خدا گناهکاران شیعه را میبخشد، مگر اینکه گناهشان شرک باشد یا اذیتکردن دوستی از دوستان من؛ خدا این آدم را نمیبخشد مگر اینکه توبه کند. اگر برگشت که هیچ، وگرنه خدا ایمان را از قلبش میگیرد و از ولایت من، امام رضا خارج میشود. پناه میبرم به خدا از اینکه از ولایت من خارج شود و این اتفاقات برایش بیفتد. «وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَکَ بِهِ أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی أَوْ أضْمَرَ لَهُ سُوءاً فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ عَنْهُ»
امام رضا (علیهالسّلام)، کنار شرک که گناه نابخشودنی است، اذیت دوستان خودش را قرار میدهد. عجب جرم سنگینی است که در نهایت ولایت آدم را از آدم میگیرد. بدگناهی است این گناه، گناهی که ولایت را از انسان بگیرد. گناهان اجتماعی، از این دسته هستند.
فکری برای همبستگی جامعۀ خودمان برداریم
علت غربت امام رضا (علیهالسّلام)، این پراکندگی و چندقطبیبودن جامعه شیعه است. همبستگی در جامعه مرده است. گسستهای وحشتناکی در جامعه است. حضرترضا (علیهالسّلام)، بیشترین تلاش خودشان را میکنند برای ایجاد همبستگی اجتماعی.
رفقا! برای رفع غربت امروز امامزمان(عج)، قدمی برای همسبتگی جامعۀ خودمان برداریم. این مواساتی که در دوران کرونا مقام معظم رهبری روی آن تأکید کردند، از الطاف خدا به جامعۀ ما بود. خدا میداند چقدر جامعه را رشد داد، البته اگر در غیر موقعیت اضطراری مثل کرونا، جریان مواسات در جامعۀ ما شکل میگرفت، رشد بیشتری داشتیم. اما همین مقدار هم بسیار مغتنم است.
مدیریت اختلاف توسط امام رضا (علیهالسّلام)
امام رضا (علیهالسّلام) دلسوزانه و دردمندانه، جامعه را منسجم میکند. همبستگی اجتماعی را به اوج میرساند و سعی میکند گسستهای اجتماعی را مدیریت کند. اختلافات را به حداقل برساند.
یکی از یاران خوب امام رضا (علیهالسّلام) فردی است به نام «یونس بن عبدالرحمن». امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: « یُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِی زَمَانِهِ کَسَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ فِی زَمَانِهِ: یونس برای ائمۀ زمان خودش مانند سلمان برای پیامبر(ص) بود.» ، سی جلد کتاب دارد. امامجواد (علیهالسّلام) یکی از کتابهایش را از ابتدا تا انتها ورق میزدند و در هر صفحه، برای او طلب رحمت میکردند. اما از برخی روایات اینطور معلوم میشود که غریب بود و مردم او را دوست نداشتند. در روایت آمده است که: «روزی یونس میهمان امام رضا (علیهالسّلام) بود. عدهای از اهل بصره نزد حضرت آمدند و اجازۀ ورود خواستند. امام رضا (علیهالسّلام) از یونس خواستند که در اتاق مجاور بماند. آن عده بعد از احوالپرسی شروع به بدگویی از یونس کردند و امام رضا (علیهالسّلام) سرشان را به زیر انداخته بودند و چیزی نمیفرمودند. چراکه حتی این مقدار ظرفیت نداشتند که امام در نزد آنان از یونس دفاع کنند. بعد که آن افراد رفتند، حضرت یونس را صدا زدند. یونس گریه میکرد و میگفت: «آقا میبینید اینها که از شیعیان هستند، با من چه میکنند؟» امام رضا (علیهالسّلام) فرمودند: «چه اشکالی دارد؟ وقتی که امام تو از تو راضی است. بگذار هر چه میخواهند، بگویند.» بعد حضرت به یونس فرمودند: «اگر در دست راست تو مرواریدی باشد و مردم بگویند پشگل است یا پشگلی در دست تو باشد و مردم بگویند مروارید است. آیا تو را سودی میرساند؟» یونس گفت: «خیر.» حضرت فرمودند: «وضع تو هم اینگونه است. وقتی تو بر راه صحیح هستی و امامت از تو راضی است، سخن مردم ضرری به تو نمیزند.» حضرت به زیبایی این اختلاف را مدیریت کردند.
مدیریت اختلاف، هنر امام جامعه
مدیریت اختلاف، هنر امام جامعه است. حالا در یک محیط کوچکتر مثل خانواده هم همین طور است. اگر جامعهای کوچک مثل خانواده، بخواهد همبستگی و دلبستگی در آن به اوج برسد، یک نفر در نقش امام میخواهد تا اختلافات را مدیریت کند. این امام، کسی نیست جز مادر. البته پدر هم میتواند این اختلافات را مدیریت کند، اما بالاخره هنر زنانگی، در مدیریت اختلافات قدرت بیشتری برای اثرگذاری دارد.
کمک سیاسی امام رضا (علیهالسّلام) به مأمون برای همبستگی جامعه
امام رضا (علیهالسّلام)، غریبانه شهید شدند و در غربت به شهادت رسیدند. برای چه؟ چون در جامعه گسلهای عمیق اجتماعی وجود داشت. اگر مردم یکدل میشدند و در عهدی که با امام خودشان داشتند محکم اجتماع میکردند، امام رضا (علیهالسّلام) با تکیه بر قدرت اجتماعی برآمده از همبستگی مردم، مأمون ضعیف و زبون را کنار میزد.
امام رضا (علیهالسّلام)، برای همسبتگی اجتماعی، با اینکه شرط کرده بود تا در امور سیاسی کشور دخالت نکند، ولی به مأمون کمکهای سیاسی عجیبغریبی کرد. میدانید علت شهادت امام رضا (علیهالسّلام) دقیقاً چه بود؟ این حرفی است که کمتر تا به حال زده شده است. مأمون چرا امام رضا (علیهالسّلام) را به شهادت رساند؟ بهخاطر یک کمک سیاسی امام به مأمون.
امام رضا (علیهالسّلام) به مأمون توصیه کرد که تو باید به مرکز جهان اسلام بروی و نباید در خراسان بمانی. تحلیلهایی را برای او ارائه دادند و او را متقاعد کردند که قدرت تو در آنجا(بغداد یا مدینه) افزایش پیدا خواهد کرد. مردم در رنج هستند و تو باید برای رنج مردم حرکت کنی، بروی مرکز حکومت اسلامی نه این گوشه. فرمود: « فَاتَّقِ اللَّهَ … فِی أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ » و مأمون هم این سخن امام رضا (علیهالسّلام) را قبول کرد و در نهایت هم این کار را انجام داد؛ البته بعد از کشتن فضل و بهشهادت رساندن امام رضا (علیهالسّلام). چون میدانست که امام رضا (علیهالسّلام) به او خیانت نمیکند.
امام رضا (علیهالسّلام) اگر میخواست، میتوانست با کوچکترین اشاره، بزرگترین تشنجها را برای مأمون و حکومتش ایجاد کند، ولی حضرت برعکس عمل میکرد؛ یعنی موجب ثبات حکومت مأمون میشد. مثلاً همان طور که گفتیم بعد از قتل فضل، طرفداران و منصوبین فضل علیه مأمون شورش کردند. مأمون نزد امام رضا (علیهالسّلام) آمد و کمک خواست. حضرت قبول کردند، رفتند و آنها را آرام کردند، البته عدهای از آنها آرام نمیشدند که حضرت با قدرت و نفوذ خود، آنها را پراکنده کرد.
چرا امام رضا (علیهالسّلام) به مأمون کمک میکرد؟ چرا در مقابل شورش حکومت به مأمون کمک کرد؟ چون ثبات و ناگسستگی اجتماعی خیلی اهمیت دارد و اگر بیثباتی ایجاد شود، همه ضرر خواهند کرد. یکی از دلایل تحمل زجرها توسط ائمۀ هدی (علیهالسّلام) بهخاطر حفظ ثبات جامعه بوده است.
–





