Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
دعا جلسه 2 : منبر و درختی (م34) متن تولیدی دعا

منبر ۲۰ دقیقه | دعا ؛ جلسه ۲

Doa_02

منبر ۲۰ دقیقه | دعا ؛ جلسه ۲

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

۱- اهمیت دعا

۱.۱- دعا باعث شفای بیماران است

امشب ، شب دوم از شب‌های قدر است و از شب نوزدهم فضلیت و عظمتش بیشتر است. علاوه بر آن که امشب، شب شهادت مولی‌الموحدین، امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام هم هست. امیرالمؤمنینی که همه کاره این عالم است. امیرالمؤمنینی که ابوالحسنین است. امیرالمؤمنینی که امشب برای شهادت ایشان گرد هم جمع شده‌ایم  و لباس مشکی پوشیده‌ایم. امیرالمؤمنینی که به فکر همه  افرادی که به درگاه الهی دعا می‌کنند، هستند.

در روایتی آمده است که امام حسینعلیه‌السلام فرمود: «من و پدرم در شب تاریکی در خانه خدا مشغول طواف بودیم، که متوجه ناله‌ای شدیم که با سوز، تضرع می‌کرد. پدرم فرمود: ای حسین! می‌شنوی ناله گناهکاری که به خدا پناه آورده است؟ او را پیدا نما و نزدم بیاور. من در تاریکی شب در طواف بدنبالش گشتم تا او را میان رکن و مقام پیدا کردم و به حضور پدرم آوردم.

پدرم جوانی دید خوش‌اندام با لباس‌های قیمتی به او فرمود: تو کیستی؟ گفت: مردی از اعراب هستم فرمود: ناله برای چیست؟ عرض کرد: گناه و نافرمانی و نفرین پدر اساس زندگی‌ام را از هم پاشیده و سلامتی از بدنم رفته است.

فرمود: علت و حکایت تو چه بوده است؟ عرض کرد: پدری پیری داشتم که به من مهربان بوده و من دائم به کارهای ناشایست مشغول بودم. هر چه راهنمائی می‌کرد، نمی‌پذیرفتم و حتی گاهی او را آزار می‌رساندم.

روزی خواستم پولی که در صندوقش بود، بردارم که او متوجه شد، و من او را بر زمین زدم. خواست برخیزد، نتوانست، پول‌ها را گرفتم و دنبال کار خود رفتم، شنیدم که می‌گفت: امسال به خانه خدا می‌روم و تو را نفرین می‌کنم.

چند روز به نماز و روزه مشغول بود و بعد به سفر خانه خدا رفت. من هم کارهایش را می‌نگریستم. او دست به پرده کعبه گرفت و مرا نفرین کرد؛ هنوز نفرینش تمام نشده بود که یک طرف بدنم خشک و بی حس شد، پیراهن را بالا زد و نشان داد.

بعد پشیمان شدم از او عذر می‌خواستم تا سه سال شد تا اینکه سال سوم ایام حج قبول کرد در حقم دعا کند. با هم به طرف مکه حرکت کردیم، در راه به وادی اراک رسیدیم، شب تاریک بود ناگاه پرنده ای بزرگ پرواز کرد و شتر رمید و او به زمین افتاد و مرد و همانجا او را دفن کردم.

این گرفتاریم از نفرین پدرم باقی مانده است. امام فرمود: دعائی که پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله دستور داده است، به فریادت خواهد رسید. آن دعا اسم اعظم دارد و هر بیچاره و مریض و فقیری بخواند حاجتش برآورده می‌شود…

آنگاه فرمود: شب دهم ذیحجه، عید قربان، این دعا را بخوان و صبح نزدم بیا و نسخه دعا را به جوان دادند. بعد از مدتی جوان با سلامت و شادی آمد.

امام فرمود: چطور شفا یافتی؟ گفت: در شب دهم دست به دعا کردم و اشک توبه ریختم تا برای مرتبه دوم خواستم بخوانم آوازی از غیب شنیدم: ای جوان بس است خدا را به اسم اعظم قسم دادی، پس به خواب رفتم و پیامبر در عالم خواب دست بر بدنم گذاشت و فرمود: شفا یافتی. خود را سالم یافتم».

آن دعا که امام علیعلیه‌السلام تعلیم جوان داد، دعای مشلول است که این‌گونه شروع می‌شود:

«اللهم إنی اسئلک باسمک بسم الله الرحمن الرحیم یا ذاالجلال و الاکرام…»[۱]

بله عزیزان! دعا این میزان اثر دارد که فردی را که نفرین پدر او را این‌گونه مریض کرده، شفا دهد؛ لذا شفا از هر بیماری یکی از آثار مهم دعاست.

امام صادقعلیه‌السلام در این زمینه می‌فرماید: «عَلَیکَ بِالدُّعاءِ فَاِنَّه شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ[۲]؛
همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است.»

دعا شفای هر بیماری است. بیایید عزیزان در این شب عزیز در این شبی که از همه‌ شب‌ها بهتر است، دعا کنیم که خداوند همه‌ بیماران را صحت و سلامتی دهد و مهم‌تر از آن خدا همه‌ مریضی‌های روحی و معنوی ما را شفا دهد.

هیچکس از در خانه‌ خداوند تبارک و تعالی دست خالی برنمی‌گردد؛ امام صادقعلیه‌السلام در این زمینه می‌فرمایند: « مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ یَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْیَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى یَجْعَلَ فِیهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا یَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُکُمْ فَلَا یَرُدَّ یَدَهُ حَتَّى یَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ[۳]؛ حضرت صادقعلیه‌السّلام فرمود: هیچ بنده‏اى دست به درگاه خداى عزیز جبار نگشاید جز اینکه خداى عزوجل شرم کند که آن را تهى بازگرداند تا اینکه از فضل رحمت خود در آن بنهد، پس هر گاه یکى از شماها دعا کرد، دستش را برنگرداند تا آن را به سر و روى خود بکشد.»

پس هیچ بنده ای نیست که دستش را به نشان گدایی جلوی خدای سبحان دراز کند و دست خالی برگردد. به همین خاطر در این روایت سراسر نور، حضرت می‌فرماید دستی را که پیش خداوند دراز کردی، بر صورت و صورتت بکش! دیگر این دست، دست عادی نیست، دستی است که جلوی خداوند عالی اعلی دراز شده است. این دست ارزش دارد، انسان باید به این دست‌ تبرک بجوید کما اینکه مرحوم شهید مطهری می‌فرمود: «دعا کردن عین عزت است و درخواست از دیگران ذلت را به دنبال دارد.»

قارون پسر عموی حضرت موسی بود. قارون وقتی در زمین فرو می‌رفت، گفت: آقا غلط کردم، نفهمیدم، ای پسر لاوی دست من را بگیر. (جدشان لاوی پسر حضرت یعقوب بود.) حضرت موسی گفت: «پسر لاوی با من حرف نزن.» روایت داریم حضرت موسی «شَدِیدُ الْغَضَبِ»[۴] بود و به خاطر خدا غضب می‌کرد. به قارون غضب کرده بود که زمین قارون را با اموالش فرو برد. قارون هر چه التماس کرد حضرت موسی فرمود: «پسر لاوی با من حرف نزن، زمین او را فرو ببر.» در تفسیر صافی روایت است که حضرت موسی کلیم الله پیامبر و کلیم خدا بود. آن شب وقتی حضرت موسی رفت با خدا صحبت کند مناجات کند. خدا فرمود: ای موسی امشب هر چه با من صحبت بکنی من با تو قهرم صحبت نمی‌کنم. خدا با پیامبرش قهر کرد. همان حرفی که حضرت موسی به قارون گفت، خدا هم به موسی گفت. خدا فرمود: داغ رد کردن را ببین که چه قدر تلخ است. تو جواب این بنده من را ندادی، من هم جواب تو را نمی‌دهم. امشب هر چقدر یا رب، یا رب بگویی، از جواب خبری نیست. چرا جواب بنده من را ندادی؟!

بله عزیزان! امشب شب قدر است و ما امشب به در خانه این‌چنین خدایی آمده‌ایم. برادر من! خواهر من! مبادا امشب از در خانه خدا نا امید بازگردی! مبادا دست خالی برگردی! ما این‌چنین خدای کریمی ‌داریم!

۲- دعا نباید جانشین فعالیت باشد

اجازه بدهید روایت دیگری را پیرامون دعا خدمتتان عرض کنم و سپس نتیجه‌گیری کنم. البته امیدوارم که شما بزرگواران جان مطلب را بگیرید و خدای ناکرده در زوایای روایت گیر نکنید و اصل فرمایش آل‌الله را متوجه بشوید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!

روایت از رسول خدا داریم که پنج دسته هستند که دعایشان برآورده نمی‌شود.

قَالَ رَسُولُ اللَّهصلی‌الله‌علیه‌وآله : «خَمْسَهٌ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ؛  رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: دعای پنج گروه مستجاب نمی‌شود: مردی که خداوند اختیار طلاق همسرش را به دست او سپرده است و همسرش او را آزار می‌دهد و با اینکه می‌تواند مخارج طلاق او را بدهد ؛ او را رها نمی‌کند؛ مردی که بنده‏اش سه بار فرار کرده است ولی او را نمی‌فروشد؛ مردی که از کنار دیوار شکسته‏اى می‌گذرد و با اینکه می‌بیند دیوار در حال فرو ریختن است، تندتر نمی‌رود تا آنکه دیوار بر سرش فرو بریزد؛ مردی که به کسى قرض بدهد و گواهى بر قرض نگیرد؛ مردی که در خانه خود بنشیند و بگوید خدایا روزى مرا برسان ولی به دنبال روزى نرود (دعاى این افراد براى رفع این گرفتاری‌ها مستجاب نیست.)

تمام این مواردی که حضرت رسول بیان فرمودند بیانگر یک مطلب است که دعا کردن نباید تو را از کار و تلاش بازدارد. کاری که از دستت برمی‌آید را انجام بده؛ زحمتت را بکش؛ بعد اگر نشد یا به مشکل برخوردی یا مانع برایت پیش آمد یا هر اتفاق ناگواری بود دعا کن که خدایا کمکم کن و الا بنشینم در خانه و دعا کنم که خدایا برای من رزق بفرست که نشد دعا، که نشد رفتار اسلامی.

نخیر خواهر من! نخیر برادر من! دعا باید مقدماتش را هم فراهم کنی! دعا باید شرایطش را جور کنی و بالاتر از این اگر کاری برای تو مقدور بود و انجام ندادی  و فقط دعا کردی خدا به تو اعتنا نمی‌کند؛ درست مثل مادری که به فرزندش می‌گوید در این هوای سرد، لباس گرم بپوش وگرنه سرما می‌خوری؛ اگر سرماخوردی من از تو مراقبت نمی‌کنم؛ مواظب باش بعد بچه بیرون برود و سرما بخورد و بیاید به مادر بگوید کمکم کن.

یا مثلا مادر در آشپزخانه است شما هم لطف و مهربانی مادر را سراغ داری به مادر می‌گویی مادر لطفا برای من چایی بیاورید. او هم از سر لطف و مهربانیش برایتان چایی می‌آورد و می‌گذارد کنار شما؛ بعد قند هم در کنار شما هست؛ اما می‌گویی مادر قند هم به من بدهید. مادر می‌گوید خودت که دست داری، بردار!

ببین اینجا هم رسول‌الله می‌فرمایند خودت که دست داری، بردار! خودت که می‌توانی بنده گریز پا را بفروشی، بفروش! دیگر دعا کردن و خدا خدا گفتن ندارد؛ خودت انجام بده!

پس عزیزان اگر در این روزها و شب‌ها مشکلی داریم و خودمان می‌توانیم آن را حل کنیم؛ اما اقدامی ‌انجام نمی‌دهیم، از خدا طلبکار نباشیم. خودمان باید برای رسیدن به حاجتمان تلاش کنیم و مثل  آن پسربچه  دبستانی که می‌گفت خدایا کوه‌های هیمالیا  را در آفریقا قرار بده، نباشیم! از او پرسیدند این چه دعایی است؟ گفت: «در امتحان اشتباه نوشتم، از خدا می‌خواهم که کوه‌های هیمالیا را در آفریقا قرار دهد که نمره‌ام خوب شود!»

نه عزیز من! درست را بخوان، امتحانت را درست جواب بده! وقت خدا را هم نگیر! خودت و خدا را هم اذیت نکن!

۳- شرط کمال استجابت دعا: دعای دسته جمعی

اما یکی از شروط کمال در برآورده شدن دعا، دعای دسته جمعی است که باعث می‌شود احتمال برآورده شدن دعا بسیار زیاد شود.

دعا نیز اگر با جماعت باشد امکان اجابت آن بیشتر است. امام صادق‌علیه‌السّلام می‌فرمایند: «هرگاه چهار نفر یک چیز را با هم از خدا طلب کنند، قبل از متفرق شدن، دعایشان اجابت می‌شود.»  همچنین می‌فرمایند: «وقتی پدرم از اتفاقی ناراحت می‌شد، زن‌ها و بچه‌ها را جمع می‌کرد و دعا می‌فرمود و بقیه، آمین می‌گفتند.» به فرموده‌ حضرت علی‌علیه‌السّلام دست خدا همیشه همراه جماعت است و  جماعت نظر رحمت الهی را بیشتر از فرد جلب می‌کند و دعا زودتر مستجاب می‌شود.

پیامبر اکرمصلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: «اَیُّها النّاسُ عَلَیْکُمْ بِالْجَماعَهِ وَ اِیّاکُمْ وَ الْفُرْقَهَ؛ اى مردم بر شما است که از جماعت جدا نشوید و از جدایى و پراکندگى بپرهیزید.»

 آن‌حضرت در حدیث دیگرى می‌فرمایند: «اَلْجَماعَهُ رَحْمَهٌ وَ الْفُرْقَهُ عَذابٌ؛ اجتماع سبب رحمت و پراکندگى باعث عذاب است»[۵].

با توجه به اهمّیت تعبیر فوق به روایت دیگرى که از رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله در همین زمینه نقل شده، توجه کنید. آن‌حضرت مى‌فرماید: «اِنَّ الشَّیْطانَ ذِئْبُ الاْنْسانِ کَذِئْبِ الْغَنَمِ، یَاْخُذُ الْقاصِیَهَ وَ النّاحِیَهَ وَ الشّارِدَهَ، اِیّاکُمْ وَ الشِّعابَ، وَ عَلَیْکُمْ بِالْعامَّهِ وَ الْجَماعَهِ وَ الْمَساجِدِ؛ شیطان گرگ انسان‌ها است؛ مانند گرگ براى گوسفند. گوسفندانى را که از گله دور مى‌شوند یا در کنار قرار مى‌گیرند یا فرار مى‌کنند، مى‌گیرد. از جدایى و فرقه فرقه شدن بپرهیزید و بر شما باد که همراه مردم و جماعت و مساجد باشید.»[۶]

حفص‌بن‌عمربجلی می‌گوید: «از وضع ناهنجار مالی و از هم پاشیدگی زندگیم به امام صادقعلیه‌السلام شکایت کردم. امام فرمود: هنگامی‌که به کوفه رفتی با فروش بالش زیر سرت هم که باشد به ده درهم غذائی آماده کن و تعدادی از برادرانت را به غذا دعوت کن و از ایشان بخواه تا درباره تو دعا کنند.

حفص می‌گوید: به کوفه آمدم و هر چه تلاش کردم غذائی مهیا کنم، نتوانستم تا بالاخره طبق دستور امام بالش زیر سرم را فروختم، غذایی آماده کردم و تعدادی از برادران دینی خود را دعوت نموده و از ایشان خواستار دعا در حل مشکلات زندگیم شدم؛ آن‌ها هم با صرف غذا دعا کردند. به خدا قسم، جز مدت کوتاهی از این قضیه نگذشت که متوجه شدم کسی در خانه را می‌زند و چون در را باز کردم، دیدم شخصی که با او داد و ستد داشتم و از وی طلب کار بودم به سراغ من آمد.

با پرداخت مبلغ سنگینی که به گمانم ده هزار درهم بود، بدهی خود را با من تصفیه و مصالحه کرد، و از آن پس شرایط من همواره بهتر شد و از فقر و تنگدستی نجات پیدا کردم».

حال عزیزان اگر حاجت و دعای مهمی ‌دارید و برای آن تلاش مؤثر هم انجام داده‌اید، از غیر خدا قطع امید کنید و طبق فرمایش امام صادقعلیه‌السلام جماعتی را ولو چهار نفر جمع کنید؛ بهتر است که افطار هم بدهید؛ در صورت امکان، روضه هم بخوانید. همین که چند نفر برای موضوعی خاص دعا کنند، این دعا به هدف اجابت نزدیک است.

 

منابع :

[۱] مهج الدعوات، ص ۱۵۳ – داستان‌هایی از زندگی حضرت علی علیه‌السلام، ص ۱۹۱

[۲] اصول کافی، ج ۴، ص ٢١٧.

[۳] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۲، ص۴۷۱.

[۴] بحارالأنوار ج۱۳، ص: ۲۴۹.

[۵] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۴۶.

[۶] المحجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ۴، ص ۸.

 

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *