منبر ۲۰ دقیقه | دعا ؛ جلسه ۱
۱۴۰۱-۰۱-۱۱ ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ ۱۷:۲۳منبر ۲۰ دقیقه | دعا ؛ جلسه ۱

منبر ۲۰ دقیقه | دعا ؛ جلسه ۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱- دعا ؛ قرآن صاعد
امشب شب قدر است، شب عظیم و بزرگی است. یکی از مواردی که باعث عظمت این شب بزرگ شده است و این شب را از شبهای دیگر ماه مبارک رمضان فوقالعادهتر کرده است، نزول قرآن در این شب بزرگ است. همانگونه که قرآن کریم در سوره قدر میفرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر» عزیزان قرآن یک نزول دفعی دارد که در شب قدر اتفاق افتاد؛ یعنی به یکباره دفعتاً بر قلب مطهر پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآله نازل شد که باید در این قضیه به ظرفیت بسیار عظیم پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآله توجه کرد که توانسته یکجا و دفعتاً ظرفی برای تمام کلام خدای سبحان باشد؛ اما قرآن کریم علاوه بر نزول دفعی، یک نزول تدریجی هم دارد که در طول بیست و سه سال رسالت پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآله در شأن نزولهای مختلف اتفاق افتاد؛ به این نحو که هر حادثهای اتفاق میافتاد، آیه متناسب با آن در آن جایگاه و مکان و زمان، نازل میشد، مثل ماجرای عظیم غدیر خم پس از اعلام ولایت امیرالمؤمنینعلیهالسلام آیه «الیومَ اَکمَلتُ لکُم دینَکُم و اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی» نازل شد. امیرالمؤمنینی که امشب در شب ضربت خوردن آن حضرت قرار داریم. إنشاءالله روزی ما بشود در چنین شبی در مسجد کوفه احیاء بگیریم.
یک قرآن دیگری هم داریم به نام قرآن علوی که البته این قرآن با قرآنی که هم اکنون در دست ماست به لحاظ معنایی یا کمیت تفاوتی ندارد و همان قرآنی است که در دست ماست؛ ولی در آن قرآن امیرالمؤمنینعلیهالسلام سورهها را به ترتیب نزول آوردند و شأن نزول آیات را آوردند باید عرض کنم که امیرالمؤمنینعلیهالسلام این کار را بعد از شهادت پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله انجام میدادند و به همین دلیل چند روزی از خانه خارج نمیشدند. یکی از خلفا به درب منزل حضرت آمد و به حضرت شکایت کرد که چرا از خانه خارج نمیشوی؟ آنحضرت فرمودند که من در حال نگارش اینچنین قرآنی هستم و آن خلیفه گفت ما نیازی به این قرآن نداریم و نتیجه این شد که در حال حاضر این قرآن در دست مولای ما حضرت صاحبالزمان علیهالسلام است و همه ما از درک اینچنین قرآنی محروم شدیم.
یک قرآن دیگری در محاورات مردم وجود دارد و آن صحیفه فاطمیآست. بعد از شهادت پیامبراکرمصلیاللهعلیهوآله تا زمان شهادت حضرت زهراسلاماللهعلیها جبرئیل بر آن حضرت نازل میشد و مطالبی را در مورد اخبار حوادث آینده تا پایان جهان را به آن حضرت میفرمود و امیرالمؤمنینعلیهالسلام یادداشت میفرمود که این صحیفه نیز در دست حضرت صاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجه است که البته این قرآن نیست. آن قرآنهایی هم که عرض کردیم همه ماهیتاً یک قرآن بیشتر نیست.
اما عزیزان یک قرآن دیگر داریم که واقعاً و ماهیتاً با قرآنی که عرض شد تفاوت دارد و آن قرآن صاعد است.
قرآن از آسمان بالا بر ما نازل شده است و ارتباط خدای تبارک و تعالی با ماست و در آن خداوند با ما صحبت کرده است. این کلام خدا با ماست؛ اما ما مخلوقین و بندگان نیز با خدای سبحان حرف داریم، مناجات داریم، درخواست و نیاز داریم «دعا» فقط یک درخواست خشک و بیروح نیست؛ بلکه باید گفت «دعا» باطن قرآن است؛ همانگونه که حضرت امام خمینیقدسسره به نقل از استاد خود میفرمود: «دعا قرآن صاعد است.»[۱] یعنی همینطوری که ما قرآن نازل داریم و قرآن بر ما نازل شده است، قرآنی هم داریم که از طرف ما بندگان به سوی خداوند عالی اعلی در حال صعود و بالا رفتن است و آن دعا است.
۲- اهمیت دعا
۲.۱- دعا دگرگونکننده مقدرات
اما آیا گفتار و خواهش ما و درخواست ما از خدای تبارک و تعالی اثری هم دارد یا صرفاً برای یک عقده دل بازکردن و راحت و سبکتر شدن است؟ باید در اهمیت دعا کردن بگوییم که دعا همان سبک شدن روح و عقده دل بازکردن نزد خدا خودش بسیار اهمیت دارد؛ اما بالاتر از آن، دعا مقدرات حتمی و قطعی را تغییر میدهد. اینچنین اثری در دعاکردن است. ببینید عزیزان امام باقرعلیهالسلام اثر دعاکردن را تا چه حد بیان میفرمایند: «الدّعاُ یرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمَ اِبراماً.»[۲] دعا (آنچنان است) که مقدّرات حتمی الهی را دگرگون میکند!
یعنی دعا این اثر را دارد که اگر حکم و تقدیر الهی حتمی شده باشد، آن را تغییر دهد و عوض کند مثلا دعا ممکن است بلایی را که قطعاً باید به سر کسی بیاید، از بین ببرد یا رزقی را که قرار است از کسی دور شود و به او نرسد، شامل حالش کند. دعا میتواند بیماریهای صعبالعلاج را درمان کند. دعا میتواند زندانی را آزاد کند. دعا میتواند خانه بفروشد، ماشین بخرد، ازدواج را مهیا کند و…
علامه امینیقدسسره میفرمود: «در شب شهادت امیرالمؤمنینعلیهالسلام و شب قدر بود، در حرم مطهر علوی مشغول عبادت بودم، ناگهان مردی که سیمایی روستایی ، لکن سیره و ضمیری روشن داشت، وارد حرم مطهر شد. او تنها نبود، یک بچه فلج و زمینگیر به همراه داشت، راه زیادی را طی کرده بود و قصدش این بود که در این شب مبارک شفای فرزندش را از حضرت بگیرد. فرزندش را کنار ضریح مطهر زمین گذاشت، مقداری کنار او نشست و بعد به فرزندش گفت: «پسرم، من میروم به بیرون صحن تا مقداری فرنی بخورم، تا من برگردم امام تو را شفا داده است.»
او فرزندش را کنار ضریح گذاشت و خودش رفت.
من از گفته این مرد به فکر فرو رفتم که این مرد چگونه با قاطعیت خبر از شفا یافتن فرزندش میدهد! گویا وعدهای از امام برای شفای مریض خود دارد.
منتظر ماندم که چه اتفاقی خواهد افتاد. ساعتی گذشت. ناگهان دست غیبی هویدا شد و توجهی از ناحیه امیرالمؤمنینعلیهالسلام به این بچه شد.
بچه فلج و زمینگیر بلند شد. چند قدمی حرکت کرد و صدا زد: «پدر کجا
رفتی و مرا تنها گذاشتی؟» ناگهان پدرش وارد شد، دید که فرزندش شفا گرفته است. رو به او گفت: «پسرم امام شفایت داد؟» آمد جلو و دست بچهاش را گرفت و در حالی که از امام تشکر میکرد، بدون اینکه تعجب کند از حرم خارج شد. گویا اتفاق مهمی رخ نداده و معجزهای نشده است[۳]
به همین دلیل ما نباید از دعاکردن خسته و ملول و بیانگیزه و ناامید شویم؛ بلکه باید همیشه به استجابت دعایمان امیدوار باشیم ولو این که مقدر ما به گونهای باشد که فکر کنیم دیگر تغییر نمیکند. در این داستان می بینید این شخص چقدر اطمینان داشت که با دعا حتی مقدرات الهی دگرگون میشود و تغییر میکند.
۲.۲- دعا دفع بلا میکند
دعا آنقدر اثر و اهمیت دارد که بلایی را که قرار است به سر ما بیاید، از ما دور میکند؛ پس افرادی که دائم دنبال این هستند که آسیبی به آنها نرسد و خطری آنان را تهدید نکند و به هر وسیلهای متمسک میشوند، اگر به دعا و مناجات و خلوت با خدای سبحان روبیاورند، بلا به صورت خودکار از آنان دور میشود.
بر همین اساس امیرمؤمنان حضرت علیعلیهالسلام فرمود: «اِدفَعوا امواجَ البلاءِ عَنکُم بالدُعاءِ قبلَ وُرودِ البَلاءِ؛ موجهای بلا را قبل از ورودشان، به وسیله دعا از خود دفع کنید.»
مانند اینکه یک منطقهای سیلخیز است و مردم آن منطقه هر سال با سیل درگیر هستند. خُب اگر بخواهند این مشکل را چاره کنند، باید در فصل گرما به فکر سیلبند باشند و سیلبند مناسبی بسازند تا در زمان باران دچار سیل و خسارت نشوند؛ نه اینکه همان موقع سیل بخواهند سیلبند درست کنند. ما نیز در ایام آسایش و راحتی باید با اهل دعا و راز و نیاز باشیم تا دچار بلا و ناراحتی نشویم.
یا کسی که میترسد بیمار شود، کسی که میترسد مالش از بین برود، کسی که میترسد وجاهت و آبرویش از بین برود، کسی که میترسد اولادش در مسیر دین و ایمان قدم برندارند، اصلاً کسی که میترسد ایمان خودش از بین برود، در همه این موارد با دعاکردن مخصوصا با دعای بسیار زیاد، میشود به خدا پناه برد و به خدا به عنوان بهترین ملجأ و پناهگاه، پناهنده شد و از این راه خود را در برابر بلاهای آسمانی و زمینی، بیمه کرد.
۳- تفاوت دعا و سؤال
تا اینجا فهمیدیم که دعا بسیار سودمند است و دارای اثرات مفید متعدد است و اساساً دعا نیاز فطری انسانها است، اما سؤالی مطرح میشود که ممکن است بسیاری از شما در ذهن داشته باشید، این است که چرا این همه دعا میکنیم برآورده نمیشود؟ مگر خدا نفرموده «ادعونی استجب لکم» مرا بخوانید، دعایتان را برآورده میکنم؟ چرا این همه دعا میکنیم، این همه از خدا چیز میخواهیم، کربلا میخواهیم، مشهد میخواهیم، شفای بیمار میخواهیم، خانه و ماشین میخواهیم، این همه دعا میکنیم؛ پس چرا برآورده نمیشود؟
قبل از هر چیز این را هم بگویم که «به صلاحت نیست» و «گناه مانع برآورده شدن دعا شده است» و این گونه جوابها قانع کننده نیست؛ زیرا خدا فرموده «ادعونی استجب لکم» مرا بخوانید دعایتان را مستجاب میکنم (بدون هیچ قید و شرطی) خداوند نگفته است که اگر به صلاحت بود یا اگر گناه نکرده بودی جوابت را میدادم؛ بلکه صریح فرموده دعا کنید مستجاب میکنم؛ اما دعای ما را مستجاب نمیکند! علت چیست؟
در جواب باید عرض کنم «دعا» و «سؤال» با هم فرق دارند. دعا یعنی خواندن؛ سوال یعنی خواستن.
در ترجمه این آیه میگوییم: «مرا بخوانید، اجابت میکنم.» نمیفرماید از من بخواهید تا اجابت کنم؛ بلکه میفرماید مرا بخوانید تا اجابت کنم!
«دعا» و «سؤال» با هم فرق دارند؛ سوال و درخواست از خدا نیز طبق آیات قرآن کار بسیار پسندیدهای است. قرآن میفرماید: «وَاسئَلُوا اللهَ مِن فَضلِهِ» از فضل و بخشش خدا درخواست کنید تا خدا هم طبق صلاح و گناه و فلان و فلان و اما و اگر، برآورده کند و خواسته شما را بدهد؛ اما «اُدعونی» قصهاش فرق دارد؛ «ادعونی» یعنی مرا بخوانید. کدامیک از ما رفتیم به درگاه الهی و خود خود خود خدا را خواستیم و خدا اجابت نکرد؟ کدامیک از ما در شب قدر آمدیم و گفتیم خدا یا امسال برای خواستهها و نیازهایم نیامده ام؟ امسال برای خودت آمدهام. آمدهام تا خودت را بخواهم نه آب و دانه.
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
ما خودت را میخواهیم؛ نه آب و دانه را. این جور خدا را بخوان، اجابتت میکند.
مثل فرزندی که همیشه با لبخند سراغ پدر میرود برای اینکه پولی بگیرد، یا سوئیچ ماشین را بگیرد، یا مادر را با مهربانی صدا میزند برای اینکه لباسهایش را بشوید یا اتو بزند یا شام و ناهار میخواهد؛ طبیعتا پدر و مادر هم بسته به شرایط فرزند، خواستهاش را برآورده میکنند. اگر غذا است، باید صبر کند تا آماده شود. اگر ماشین است، باید پدر ببیند آیا فرزندش گواهینامه دارد؟ آیا ماشین بیمه دارد؟ آیا بنزین دارد و هزار آیا و اما و اگر دیگر؛ اما کدامیک از ما با پدر و مادرمان تماس گرفته و گفته این بار تماس گرفتم تا فقط حالتان را بپرسم، هیچ کار دیگری ندارم، دلم تنگ شده بود میخواستم صدایتان را بشنوم، همین و پدر و مادر گفتهاند برو بعدا بیا؟
الان خدا را که هزاران بار از پدر و مادر مهربانتر است، هر زمان و هر مکان و هر حالتی که داری، خدا را بخوان خودش را بخواه یستجب لکم، برآورده میکند برایت.
۴- سحرگاه زمان طلایی استجابت دعا
البته میدانیم و میدانید که دعا باید زیاد باشد و همیشگی و هر جایی و در روایت هم داریم که در هنگام غروب آفتاب، در هنگام ظهر، در هنگام بارش باران، در هنگام صدقه دادن، در هنگام عطر زدن، در هنگام قرائت قرآن[۴] و خیلی از زمانها و مکانهای دیگر دعا برآورده است؛ اما بنده میخواهم عرض کنم که سحرهای ماه مبارک را به صورت ویژه دریابیم که امام صادقعلیهالسلام میفرماید: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ خَیْرُ وَقْتٍ دَعَوْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ الْأَسْحَارُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآیَهَ فِی قَوْلِ یَعْقُوبَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی وَ قَالَ أَخَّرَهُمْ إِلَى السَّحَرِ؛ حضرت صادقعلیه السّلام فرمود: رسول خداصلیاللهعلیهوآله فرموده است: بهترین وقتى که در آن خداى عزوجل را بخوانید، سحر است، و این آیه را که درباره گفتار حضرت یعقوب است، تلاوت فرمود: «گفت بزودى براى شما از پروردگار خود طلب آمرزش میکنم.»[۵] فرمود: طلب مغفرت براى آنها را به وقت سحر تأخیر انداخت.
لقمان به پسرش میگوید: «فرزندم! مبادا خروس از تو عاقلتر باشد و توجّهش به نماز بیش از تو باشد، آیا نمیبینی که در مواقع نماز و در سحرها بانگ میزند و حال آنکه تو خواب هستی.»
هنگام سپیدهدم، خروس سحری
دانـی کـه چرا هـمی کند نـوحهگری
یعنـی که نـمـودنـد در آییـنــۀ صـبـح
کز عمر شبی گذشت و تو بیخبری
نقل است مرحوم میرزاجواد ملکی تبریزی (این مست ولای مولا علی و آموخته مکتب علوی) شبها که برای نمازشب از خواب برمیخواستند، ابتدا مدتی در همان بسترشان بلندبلند گریه میکردند.
با یاد خوشت خُسبم، در خواب خوشت بینم
از خواب چو برخیزم، اول تو به یاد آیی
سپس بیرون آمده با نگاه به آسمان آیات آخر سوره آلعمران را قرائت میکردند و سر بر دیوار میگریستند و باز پس از تطهیر و پیش از وضو کنار حوض مینشستند و اشک میریختند و تا رسیدن بر سر سجّاده و شروع نمازشب چندین جا نشسته و برخاسته، گریه میکردند و چون به نماز میایستادند، دیگر حال و وصال در نمازشان قابل بیان نیست.
در گلْسِتان خواهش، بی شبنم سِرشکی
گل دسته دعا را رنگ اثر نباشد
بی فیض گریه عاشق، از نشئه بی نصیب است
پیمانه تهی دان چشمی که تر نباشد
گریه و ناله امروز تو، به درگاه الهی، نقد و بیشک از گریه نسیه و شیون فردای دیگران برای تو، عاقلانه و سودمندتر است.
خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود:
ای موسی، تا در دنیایی به حال خود گریه کن: «اِبْکِ عَلی نَفْسِکَ ما کُنْتَ فِی الدُّنْیا».
بزرگواران حالا که دعا در سحر این قدر اثر دارد و در روایات ما هم آمده است، چه قدر خوب است که در هنگام سحر ما که از خواب برای سحری خوردن بیدار میشویم، برای دعا هم وقت بگذاریم و دعاهایی که در مفاتیح هست را یا اصلا به زبان خودمانی چند دقیقه با خدا نجوا کنیم.
۵- روضه
بمیرم برای آقایی که برای سحر نوزدهم ماه مبارک به مسجد رفتند و در حال راز و نیاز با خدای خود بودند که ناگهان شقیترین اولین و آخرین شمشیر را بالا برد و «تَهَدَمت واللهِ اَرکان الهُدی قَد قُتِلَ علیٌ المُرتَضی»
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
منابع :
[۱] صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۵۷
[۲] اصول کافی، ج۴، ص ۲۱۶
[۳] برگرفته از کتاب ربع قرن مع العلامه، ص۵۱
[۴] قَالَ أَبُو َعبْدِاللَّهِعلیهالسلام : «اطْلُبُوا الدُّعَاءَ فِی أَرْبَعِ سَاعَاتٍ عِنْدَ هُبُوبِ الرِّیَاحِ وَ زَوَالِ الْأَفْیَاءِ وَ نُزُولِ الْقَطْرِ وَ أَوَّلِ قَطْرَهٍ مِنْ دَمِ الْقَتِیلِ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ عِنْدَ هَذِهِ الْأَشْیَاءِ.»
[۵] سوره یوسف، آیه ۹۸
.




