تفسیر سوره حمد :جلسه ۱
۱۴۰۱-۰۱-۱۲ ۱۴۰۲-۰۶-۱۴ ۱۳:۵۶تفسیر سوره حمد :جلسه ۱

تفسیر سوره حمد :جلسه ۱
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
لَاحَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ ، الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم. وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِین ، سِیَّمَا بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین فَااللَّعْنَهُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِین،
قال الله تبارک و تعالی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ.
قبل از ورود به سوره حمد و بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ،سه، چهار تا نکته راجع به قرآن کریم خدمت شما عرض کنم،برادران عزیز،خواهران گرامی،خیلی در روایات ما در مورد اهمیت به قرآن،ودر خود قرآن کریم درمورد اهمیت به قرائت قرآن،تدبر قرآن،آیات وروایات داریم،وقرآن هم در جاهای مختلفی گله می کند از کسانی که قرآن نمی خوانند،نسبت به قرآن سستی می کنند، أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ،یا قرآن را مهجور قرار می دهند،ترک می کنند،متاسفانه یک مقداری باید عرض کنیم ،قرآن در میان خانواده های ما، در میان مردم ما ،آن جایگاهی را که ازنظر قرائت ،توجه واحترامی که باید داشته باشد ندارد،واین خیلی بد است،من گاهی مزاح کردم به خانواده ها ،به خانم ها مخصوصا،میگم شما یک چهارم آنی که در روز تلفن می زنید وبا مردم حرف می زنید،حالا خواهر،مادر،برادر،بستگان،زمان بگذارید یک خانم در خانه به طور طبیعی چند دقیقه تلفن می زند و تلفن گوش می دهد،۲۰دقیقه،نیم ساعت،گفتم یک چهارم وقت تلفنی که با مردم حرف می زنید را بگذارید قرآن بخوانید،بلاخره شپه در روز بعضی ها ۴۰-۵۰دقیقه فقط موبایل وتلفن جواب می دهند،یک چهارم این،یعنی۲۰دقیقه ،با خدا حرف بزنید،تمام این تلفن هایی که شما می زنید،جواب می دهید،میگویید،خب این ها حرف های عمومی وعادی است،آیا سزاوارنیست،این بی انصافی نیست،بی دقتی و ودرواقع بی مهری نیست؟ بعضی از خانواده ها مقید هستند اول کاری که می کند صبح به مادرش زنگ می زند،این خیلی خوب است،به خداهم زنگ میزنید؟چقدر قرآن می خوانید در روز؟لذا قرائت قرآن دربین ما باید یک مقداری بیشتر توجه شود.
????امیرالمومنین علیه السلام داشتند رد می شدند،دیدند یک آقایی دارد شعر می خواند،این ایرانی بود ،خوب هم آواز می خواند، به جوان های عزیز هم من عرض می کنم ،عیب ندارد رشته های هنری، آواز ،حتی بعضی از برنامه هایی که نی روند یاد می گیرند،اما این طور نباشد که این هنر و استعداد شما فقط درهمین زمینه بماند،ما الان صدا وسیمای ما چقدر برنامه های مربوط به خوانندگی وآواز و موسیقی وتشویق وترویج اینکه یک کسی بیاید آواز بخواند،این عیبی هم ندارد،من نمی خواهم نفی کنم،اما چند تا برنامه در تشویق قرائت قرآن،مسابقات قرائت قرآنی در شبکه های پر بیننده،نه شبکه های قرآن،خب آن کارش این است،چقدر داریم؟چقدر در ساعات پر جمعیت شب آمدیم تشویق کنیم افراد را به اینکه صوت قرآن داشته باشند؟کارشناس هایی بنشینند این قرآن را ارزیابی کنند،همانطور که برای موسیقی همچین فضایی را ایجاد کردیم.
حضرت دیدند این شخص چقدر قشنگ آواز می خواند،با صدای بلند،صدایش خوب بود،استعداد خوب بود منتها بلد نبود استعداد را کجا به کار ببرد، ،یک شخص ایرانی وعجم بود،امیرالمومنین آمدند جلو فرمودند:این استعدادی که توداری،این صدایی که تو دا ری در قرآن به کار ببر،قرآن بخوان،گفت:آقا بلد نیستم،یاد نمی گیرم،چون عرب زبان نبود،امیرالمومنین علیه السلام،دهان مبارکشان را آوردند در کنار دهان او گذاشتند،او را در آغوش گرفتند،دعا کردند و رفتند، این شخص می گوید:من دیدم حافظ قرآن شدم،که از امام باقر سوال کردند،این شخص ، چگونه ،چون در زمان امام باقر هم بوده،امام باقر علیه السلام فرمود:امیرالمومنین به اسم اعظم الهی دعا کرد.خب اینها البته معجزه است،نمی خواهم بگویم که شما منتظر همچین فضایی باشید،بگویید یک کسی اینطوری به ما قرآن یاد بدهد،نه.
کربلایی کاظم هم ،همینطوری به تفضل الهی حافظ قرآن شد،معنایش این نیست که کسی نرود قرآن یاد بگیرد ومنتظر همچین معجزه ای باشد،نه ،من منظورم ازاین داستان آن بخش دومش نبود،بخش اول که حضرت فرمود: چرا این استعداد وصدای خوبت را در قرآن به کار نمی بری؟
یک کتابی را یکی از علما نوشته ،حضرت آیت الله خرازی،به نام روزنه هایی از عالم غیب،خیلی کتاب خوبی است،من گاهی توصیه کردم به دوستان که کتاب را بگیرید بخوانید،ایشان در این کتاب داستان های واقعی وحقیقی را هم از علما آورده است،ایشان دراین کتاب می نویسد که مرحوم حاج شیخ عبدالنبی از بزرگانی بود که در واقع قرآن زیاد میخواند،به گونه ای که خواب هم می رفت،در خواب هم قرآن می خواند،ایشان نقل می کند که گاهی از خواب که بر می خواست می گفت تا جزء فلان خواندم،یعنی اینقدر ،وقتی انس با قرآن ،آدم پیدا کند خواب هم ببیند خواب قرآن است،حتی در خواب هم ممکن است در عالم برزخ،این ها نکات مهمی است ،کسانی که با قرآن انس دارند،با قرآن ارتباط دارند، قرآن بین ماها متاسفانه کم رنگ شده عزیزان،پیامبر گرامی اسلام،مهریه بعضی از خانم ها را آموزش قرآن قرار می داد،الان شما به خانمی این را بگویید می خندد،مهریه آمده خانم ازدواج کند،یا رسول الله مهر چه بگذاریم؟به آن آقا فرمود:شما به این خانم قرآن یاد بده،این بشود مهریه،مهریه این خانم را آموزش قرآن،این خیلی مهم است،مهریه بلاخره ،صداق یک چیز مهمی است در ازدواج،چقدر ارزش مالی دارد که حضرت آمد به عنوان مهریه قرار داد.
اجازه بدهید من یکی دوتا آیه وحدیث بخوانم،
سوره مبارکه نمل ،آیه ۸۹،قرآن می فرماید:این کتاب چهارتا ویژگی دارد، نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ ما این قرآن را برتو فرستادیم،
۱-تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ همه چیز درآن هست، تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ این خیلی مهم است،مرحوم علامه طباطبایی روی این آیه خیلی کار کرد،می گوید قرآن تبیان همه چیز است،البته معلوم است اگر یک پزشکی یک کتابی نوشت وگفت همه چیز دراین هست یعنی راجع به علم پزشکی،دیگر مهندسی در آن نیست،اگر یه شاعری گفت در دیوان حافظ همه چیز هست،یعنی همه چیز از نظر شعر،نه اینکه در دیوان حافظ دنبال فرمول ریاضی بگردیم،وقتی میگویند همه چیز باید دید هدف آن نویسنده چیست،قرآن تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ است نه اینکه فیزیک وشیمی و ریاضی وزیست شناسی را درآن بگردیم،بعضی ها گول خوردند،مثل طنطاوی،طنطاوی فکر کرده است که این تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ یعنی باید در قرآن بگردیم ریاضی وفیزیک و شیمی و زیست شناسی و…نه قرآن کتاب این چیزها نیست که،بله من نمی گویم اشارات علمی ندارد،آیات کیهان شناسی دارد،آیات زیست شناسی دارد،آیات زمین شناسی دارد،قرآن کتاب زمین شناسی وزیست شناسی نیست،کتاب اخلاق است، تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ یعنی هرچه که بشر برای هدایت نیاز دارد اینجا آمده است،قرآن چهار ویژگی دارد،یکی تبیان.
۲- وَ هُدىً ،هدایت.
۳-وَ رَحْمَهً ،رحمت.
۴-وَ بُشْرى،بشارت لِلْمُسْلِمینَ
این کتاب برای مردم تبیان است، هدایت است ،رحمت است،بشارت است.در جای دیگر می فرماید:که این آیه را مستحب است برای مریض هم بخوانیم،کسی مریض بود،دست روی پشانیش بگذارید هفت مرتبه بخوانید، وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا. این قرآن شفاست،این قرآن رحمت است،چرا بعضی از ماها قرآن را تحقیر می کنیم؟من این دوتا حدیث را بخوانم،
رسول خدا می فرماید: اَلْقُرْآنُ أَفْضَلُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ دُونَ اَللَّهِ بعد از خدا بالاترین چیز قرآن است،چون کلام خداست دیگر،وحی است،سوال،بعد از خدا بالاترین چیز دراین عالم چیست؟قرآن،خود پیغمبر میگوید: أَفْضَلُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ دُونَ اَللَّهِ .
بعد فرمود: فَمَنْ وَقَّرَ اَلْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اَللَّهَ هرکس این قرآن را تکریم کند،احترام کند،خدارا تکریم کرده،وَ مَنْ لَمْ یُوَقِّرِ اَلْقُرْآنَ فَقَدِ اِسْتَخَفَّ بِحُرْمَهِ اَللَّهِ وَ حُرْمَهُ …اگر کسی قرآن را تحقیر کند،کوچک بشمارد،کسی که قرآن را تکریم نکند،ِ اِسْتَخَفَّ بِحُرْمَهِ اَللَّهِ ،معلوم است الان مثلا شما دیوان حافظ را پاره کنید بی اعتنایی کنید،به حافظ توهین کردید،صحیفه یا رساله حضرت امام یا مراجع یا وصیت نامه امام،عکس امام را کسی پاره کند،می گویند این به امام توهین کرده،قرآن کلام خداست،بی اعتنایی به قرآن ،بی اعتنایی به خداست،تکریم قرآن،تکریم خداست.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:اگر کسی قرآن بخواند وبداند،یعنی این نکته را دقت کند که قرآن بالاترین چیز است،خدارا بزرگ شمرده،اما اگر کسی فکر کند از قرآن چیزی بالاتر هست،خدارا تحقیر کرده خدارا کوچک شمرده،من قرا القرآن مَنْ أُوتِیَ اَلْقُرْآنَ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً مِنَ اَلنَّاسِ أُوتِیَ أَفْضَلَ مِمَّا أُوتِیَ کسی قرآن بخواند وفکرکند ازاین قرآن بالاتر هم هست فَقَدْ عَظَّمَ مَا حَقَّرَ اَللَّهُ وَ حَقَّرَ مَا عَظَّمَ اَللَّهُ چیزی را که خدا بزرگ شمرده تحقیر کرده،لذا برادران عزیز،قبل از اینکه وارد تفسیر قرآن از اول بشویم ان شالله برای شما این را بگوییم،بدانید که اهمیت قرآن،جایگاه قرآن،البته قرآن مراحلی دارد.
در روایت داریم قرآن چهار مرحله دارد،یک مرحلش برای عموم مردم،یک مرحلش برای افراد خاص است،یک مرحلش برای اولیاست،یک مرحلش برای انبیاست،معلوم است فهمی که پیغمبر خدا از قرآن دارد با فهمی که اباذر وسلمان دارند فرق می کند،فهمی که امیرالمومنین ازاین قرآن دارد با فهمی که یک عالم دینی دارد فرق می کند،فهمی که علامه طباطبایی از این تفسیر دارد با فهمی که بنده دارم فرق دارد،روشن است،اما یک چیز مهم است وآن این است که خدا میگوید: لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ برای همه سطوح جامعه ما قرآن را آسان قرار داریم،آن شخص می گوید:یک شب تا به صبح ، اَصبَغ بن نُباته می گوید:امیرالمومنین درباره بای بسم الله صحبت می کرد،یک شب تا به صبح ،بله.
امام،رهبر کبیر انقلاب وقتی تفسیر سوره حمد را شروع کرد پنج جلسه،چقدر معارف بلندی گفت،دیگه ادامه نداد ایشان،چون بعضی ها توصیه کردند تعطیل شود،واقعا نمی کشیدند،فوق العاده تفسیر سنگین بود،الان بعضی از این تفاسیری که در بازار آمده مثل تفسیر آیت الله جوادی آملی حفظه الله دارند می نویسند،این شاید از صد جلد هم بگذرد،یعنی نزدیک ۳۰جلد،خب المیزان ۲۰جلد است کل قرآن،ولی تفسیر ایشان تفسیر تسنیم ۳۰جلد تابه حال نوشته شده وهنوز سوره انعام است،یعنی ۳۰جلد هنوز سوره انعام است،طبیعتا با این روند اگر پیش برود بالای ۱۰۰جلد خواهد شد،ببینید این ها باهم….
ما تفسیر طبرسی،تفسیر یک جلدی داره،جوامع الجامع ،تفسیر ده جلدی هم دارد،مجمع البیان،ما در اهل سنت هم همین طور،فخر رازی ۳۲جلد نوشته،تفسیر کبیر،تفسیرهای یک جلدی هم داریم ،به هر حال قرآن سطوحی دارد،همین سوره حمد را می سود پنج سال روی آن صحبت کرد،می شود یک جلسه هم صحبت کرد.
من این حدیث را بخوانم ،فرمود: کِتابَ اللّهِ عَلى أربَعَهِ أشیاءَ : قرآن چهار سطح دارد،ببینید شما ،الان ریاضی بچه اول ابتدایی می خواند،دبیرستانی هم می خواند،دانشگاهی هم می خواند،ریاضی دانشگاه،با ریاضیات دبیرستان با ریاضی ابتدایی یکی نیست،همه آن هم ریاضیات است،همه هم بحث عرض میکنم کتاب درسی است،علوم ،بچه های ابتدایی دارند،دبیرستان دارند،دانشگاه هم دارند،اما یکی است؟
فرمود :قرآن چهار تا سطح دارد،
۱-عَلَى العِبارَهِ یکی عبارات قرآن،همین فهم ظاهر قرآن،
۲-وَ الإشارَهِ ، اشارات قرآن،اشارات بالاتر است .
۳-وَ اللَّطائِفِ ،نکته های لطیف که هرکسی متوجه نمی شود.
۴- وَ الحَقائِقِ ،یک حقایق ریز هم دارد.
چهارتاست: عبارت، اشارت، لطیفه، حقیقت، خب این ها مال چه کسی است؟ فرمود:
فَالعِبارَهُ لِلعَوامِّ ، عبارت برای عوام است،عوام معنای منفی ندارد،نه یعنی بی سواد،یعنی عموم مردم،عموم مردم معنا می کنند ایاک نعبد،خدایا ما فقط تورا می پرستیم،پرستش این است توضیح می دهیم،اما،وَ الإشارَهُ لِلخَواصِّ یک اشاراتی هست که برای خواص هست .
لذا یک وقتی یک کسی آمد خدمت امام صادق علیه السلام ،تفسیر یک آیه را سوال کرد،آیه این است که وقتی حج می روید از خودتان پلیدی و چیزهای ناپاک را دور کنید،چیزهای نا پسند را دور کنید، به معنای ناپسند وآلودگی،آلودگی را از خودتان دور کنید وقتی حج می روید،از امام صادق پرسیدند،منظور ازاین آیه چیست؟ فرمود :یعنی ناخن هایتان را کوتاه کنید،موهایتان را کوتاه کنید،این می شود دور کردن ناپسندی از زندگی،تفسیرش این است،وقتی که حج می روید،ناخن را کوتاه کنید،مورا کوتاه کنید،گفت آقا من از زُراره پرسیدم یک چیز دیگر گفت،از قول شماهم گفت،گفت امام صادق فرموده:منظور ازاین آیه این است که بعد از حج بروید دیدن امامتان،لقاء الامام،وقتی امامتان را زیارت کنید،از آلودگی ها پاک می شوید،حجتان مهر قبولی می خورد،الان ازشما سوال می کنم یک چیز دیگر می گویید،این کجا وآن کجا؟آقا فرمود :آن تفسیر را برای زراره گفتیم این را هم برای تو می گوییم،جفتشان هم درست است،این یک لایحه است ،آن هم یک لایحه است،
ببینید یک وقتی آمد خدمت امام رضا علیه السلام،عرض کرد یا رسول الله چرا به پیغمبر می گویندابالقاسم؟فرمود:خب یعنی بابای قاسم دیگر،پسری داشته به نام قاسم،ابالقاسم یعنی پدر قاسم،کما اینکه به امام صادق می گویند اباعبدالله چون پسرش عبدالله است،به امام کاظم می گویند ابا ابراهیم،چون پسرش ابراهیم هست،ای طور است دیگر،به امام رضا می گویند ابوالحسن،این ها به دلیل فرزند است،فرزندی داشته به نام قاسم،به اومی گویند،به پیغمبر ابالقاسم،گفت نه،آقا فهمیده بود که امام رضا یک تفسیر دیگر هم کرده از این،گفت نه تفسیر اصلی را برای من بگویید،آن کنحش را بگویید،کنحش چیست؟آقا فرمودند:کنحش این است که پیغمبر گرامی اسلام علی ابن ابیطالب را بزرگ کرد،امیرالمومنین بچه کوچک بود که آمد خانه پیغمبر،خودش در نهج البلاغه می گوید:پیغمبر غذا را نرم می کرد در دهان من می گذاشت،این قدر کوچک بود،ربته خدیجه ،خدیجه کبری حضرت امیر را بزرگ کرد،بچه کوچک بود آمد خانه این ها،وامیرالمومنین قَسیمُ الجَنَّهِ وَالنّارِ است،قاسم است دیگر،قسیم،بهشت وجهنم ،تقسیم کننده ایشان است،چه کسی برود جهنم وچه کسی برود بهشت،به اذن خدا البته،خب پیغمبر را می گوییم ابالقاسم یعنی پدر علی ابن ابیطالب،مربی علی ابن ابیطالب،یعنی رابطه پیغمبر وامیرالمومنین،یعنی رابطه پدر وفرزند،خب این فرق کرد با آن اولی،این را امام رضا اول نمی گوید برای طرف،ببینید خیلی از این نمونه ها داریم در قرآن ،خیلی،از امام سوال می کنند،معنای این آیه چیست،این ها باهم تعارض هم ندارند،قرآن می فرماید: ویَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً،ای کاش من هم خاک بودم،روز قیامت ،کافر می گوید ای کاش من هم خاک بودم،آقا فرمود:منظور این است که ای کاش به دنیا نمی آمدم،که این قدر عذاب بکشم سختی بکشم،معنی آیه این است دیگر، ویَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً،کافر می گوید ای کاش من خاک بودم به دنیا نمی آمدم،این عذاب را نمی کشیدم،خب،اما برای کسی دیگر،امام جور دیگر تفسیر می کند،می گوید:مردم وقتی کفار مخالفین ولایت،وقتی می آیند روز قیامت درصحرای محشر،می گویند ای کاش ما شیعه علی ابن ابیطالب بودیم،تراب را به ابوتراب تفسیر می کند،خب ظاهر آیه این نیست، اینهارا ببینید،لذا بعضی ها فکر می کنند اینها تعارض است در قرآن،نه،گاهی امام یک سطحی از قرآن را برای یک کسی گفته،یک سطحی را برای کس دیگر گفته،حالا این را دقت بفرمایید،فرمود:قرآن عبارتش برای عموم است،و والاشاره ،اشارات قرآنی برای خواص است،سوم والطائف،لطیفه های قرآن برای اولیاست،والحقایق،برای انبیاست،حقیقت قرآن برای انبیا رسول خدا حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم، الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم.این ها نکاتی بود که من درباره کلیت قرآن خدمت شما عرض کردم،خب حالا وارد این سوره می شویم، «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»می دانیدسوره حمد،افضل سوره های قرآن است،چون خود خدا در قرآن،خوب دقت کنید،چه می گویم،سوره حمد را کنار کل قرآن قرار داده،می فرماید:سوره حجر آیه ۸۷،می فرماید: َلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ.
خوب دقت کنید،پیغمبر ما به تو هفت تا آیه وقرآن دادیم ،هفت آیه منظور همین سوره حمد است، َلَقَدْ آتَیْنَاکَ بااینکه سوره حمد هم جزو قرآن است،اما مثل این است که شما بخواهید کسی را دعوت کنید،می گویید این خانواده بیایند وفلانی،آقا شما تشریف بیاورید وآقازاده ،خب آقا زاده هم جزو خانواده است ولی جداگانه می گویید،مثلا می گویید برا علما دعا می کنیدو رهبر انقلاب،خب رهبر انقلاب هم جزو علماست،وقتی برای علما دعا می کنیم وقتی اسم از کسی می بریم یعنی مهم تر است،اینجا می گوید: وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی پیغمبرما به تو هفت آیه دادیم وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ، وقرآن،لذا مفسرین گفتند:این سوره قبل از همه آیات نازل شده،اولین سوره کاملی که بر پیغمبر نازل شده سوره حمد است،چون پیغمبر قبل از بعثت بر او نازل شده،نماز می خوانده،در مکه نماز اقامه می کرده،و سوره حمد از سوره هایی است که در روایت داریم پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم، الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم. در یک روایتی دارد که ،أَیُّمَا مُسْلِمٍ قَرَأَ فَاتِحَهَ اَلْکِتَابِ هر مسلمانی که سوره حمد را بخواند،أُعْطِیَ مِنَ اَلْأَجْرِ کَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَیِ اَلْقُرْآنِ مثل اینکه دو سوم قرآن را خوانده،حالا چرایش را عرض می کنم،حالا ببینید تمام اعتقادات ما که قرآن دنبالش است یکی آن توحید است ،یکی آن معاد است، یکی نبوت، سه تا اعتقاد مهم ما البته اعتقادات دیگر هم داریم ،امامت، عدل،حوزه اخلاق،ولی سه تا از ارکان اعتقادی ما که همه مسلمان ها باید پایبند باشند،نباشند مسلمان نیستند،یکی خداست،یکی معاد،یکی هم نبوت،هرسه آنها در سوره حمد آمده، بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ این راجع به توحید،خدا وصفاتش،قیامت هم آمده،مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ،درست است؟نبوت هم آمده،چون می گوییم، غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ راه پیغمبر راه هدایت است،ضلالت وغضب راه یهود ونصاراست،تازه عبادت هم است، ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین پس سوره حمد تمام معارف قرآن در آن جمع شده، لذا فرمود:کسی سوره حمد را بخواند مثل این است که دوسوم قرآن را خوانده، وَ أُعْطِیَ مِنَ اَلْأَجْرِ کَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ مثل اینکه به همه مومنان انفاق کرده،این قدر ثواب دارد خواندن سوره حمد.
سوره حمد اسامی زیادی هم دارد،یکی فاتحه الکتاب ،چون آغاز قرآن است،یکی ام الکتاب است،مادر قرآن است،یکی الشفاء،الکنز،الکافیه،کافیه می گویند چون کفایت می کند،شفا می گویند،مرحوم مجلسی می گوید:من هزار مریض را باسوره حمد شفا دادم،حالا این ام من یجیب که می گیرند خیلی خوب است،سیره علماست،از قدیم هم مطرح بوده،ولی من آیه وحدیثی ندیدم راجع به اینکه برای مریض ختم امن یجیب ،البته اشکال ندارد،خیلی هم خوب است،نگویید فلانی گفت من مخالفم نه،سیره بوده از قدیم علما پنج مرتبه،امن یجیب،ولی من روایتی به این شکل که پنج مرتبه ،ده مرتبه این آیه را بخوانید ندیدم،ولی راجع به حمد داریم،بر مریض هفت مرتبه حمد،یا هفتاد مرتبه حمد بخوانید شفا می گیرد،یکی از اسامی آن شفاست،کنز است گنج است،فاتحه الکتاب است،ام الکتاب است،این ها نکاتی است که راجع به سوره مبارکه حمد در منابع روایی ما مورد تاکید قرار گرفته است،خب اولین آیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ که جزء سوره است،یک وقت معاویه نماز می خواند بسم الله را نگفت،مثل اینکه الان هم متاسفانه در اهل سنت خیلی از آقایان ائمه جماعت نمی گویند،یا آهسته می گویند،حالا هفته آینده عرض می کنم فخر رازی،شانزده دلیل در تفسیرش آورده که بسم الله جزو سوره های قرآن است،دلایل مختلفی آورده ،ازجمله اینکه امیرالمومنین علیه السلام در همه نماز ها بسم الله را بلند می خواند،متاسفانه این سیره فراموش شده،من نمیدانم چرا ؟خود پیغمبر بلند می خواند،علمای ما …،
به معاویه گفتند:بسم الله را نخواندی، «أ سَرقتَ أم نَسیتَ»،سرقت کردی یا فراموش کرد؟یعنی عمدا نخواندی،یا یادت رفت؟می خواهم بگویم این قدر جا افتاده بود بین اصحاب که وقتی معاویه در نماز بسم الله را نگفت ،اصحابی که پشت سرش بودند،اعتراض کردند،گفتند: «أ سَرقتَ أم نَسیتَ»سرقت کردی یا یادت رفت؟البته او عمدا نخوانده بود ولی گفت فراموش کرد،عذر خواهی کرد.
اما بسم الله معنایش چیست واهمیتش چیست؟ ان شالله هفته آینده وارد بحث خواهیم شد و تقدیم خواهیم کرد.
خدایا همه مارا با قرآن محشور بگردان،الهی آمین
مارا از قرآن جدا مگردان،الهی آمین.
ذکر مصیبت و روضه
انس با قرآن همه ائمه ما داشتند،امیرالمومنین موقع جان دادن قرآن می خواند،امام صادق،خود حضرت زهرا علیها السلام،در حالات همه ائمه ما نقل شده،که آخرین لحظاتی که جان می دادند،قرآن می خواندند،سفارش به قرآن می کردند،خود ابا عبدالله علیه السلام شب عاشورا برای قرآن خواندن مهلت گرفت،برای اینکه قرآن بخواند دعا بخواند،ذکر بگوید،این طبیعی است ،اما یک قرآن خواندنی خیلی عجیب بود،ظاهرا این فقط برای امام حسین است،بعد از مرگ کسی قرائت قرآن از او نقل نشده،که از بدن او یا از سر بریده او صدای قرآن،این از اختصاصات ابی عبدالله است که چند جا صدای قرآن از لب های مبارکش شنیده شد،ابا سعید خدری می گوید:من با گوش های خودم شنیدم که صوت قرآن زیبایی می آید،آمدم جلوی اتاق،غرفه، آمدم دیدم سر مقدس ابا عبدالله بالای نیزه است،دارد این آیه را میخواند، أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا.باز در مسیر دمشق شهر حلب ،آنجا هم سر اباعبدالله یک شب مهمان یک راهبی بود،آن راهب هم می گوید:شنیدم سر این آیه را می خواند، سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ ،شاید این صوت قرآن برای آرام کردن بچه ها بود،برای آرام کردن زینب بود،یا نه ،برای رفع تهمت بود،بابا،ابی عبدالله مسلمان است،قرآن می خواند،شما زن وبچه یک مسلمان را اسیر کردید،شاید علتش این بود،ولذا جای سومی که صدای قرآن بلند شد اما دشمن تحمل نکرد،در مجلس یزید بود،وقتی سر مقدس شروع کرد به قرآن خواندن،آن نانجیب چوب خیزران برداشت به لب ودندان ابا عبدالله ….
ابوبرزه،از اصحاب پیغمبر است در آن مجلس بود،نوشتند،مقاتل نوشتند بلند شد فریاد زد، یزید نزن نزن من خودم با چشم های خودم بارها دیدم پیغمبر این لب هارا می بوسید،پیغمبر این لب ها را می بویید،این لب هایی که چوب می زنی بوسه گاه رسول الله است.
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مظلوم یا أَبَا عَبْدِ اللَّه یا رَحْمَهِ اللهِ الْوَاسِعَه بِاِسْمِکَ الْأَعْظَمِ وبالقرآن العظیم،یا الله ،به آبروی قرآن در ظهور امام زمان ،قرآن ناطق تعجیل بفرما،الهی آمین
امام زمان را از ما راضی وخشنود قرار بده،الهی آمین
آنی ما را به خودمان وا مگذار،الهی آمین
جوانان مارا مومن ومتدین قرار بده،الهی آمین
ازدواجشان،اشتغالشان فراهم بفرما،الهی آمین
به نور قرآن قسمت می دهم،مریض هایمان لباس عافیت بپوشان،الهی آمین
مشکلات ما را مرتفع بگردان،الهی آمین
باران رحمتت را برما نازل بفرما،الهی آمین
به مقربان درگاهت،علمای گذشته ،مراجع عالی مقام گذشته،اموات ،شهدا،امام عزیز،روحشان ازاین جلسه شاد بگردان،الهی آمین
کشور ما امنیت ما،استقلال ما،رهبری عظیم الشان محافظت بفرما،الهی آمین
خدایا شر صهیونیست ها ،شر داعشی ها،تکفیری ها به خودشان برگردان،الهی آمین.
فعجل اللهم فی فرج مولانا یا صاحب الزمان.
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی
موضوع: تفسیر سوره حمد | جلسه اول
مکان: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
تاریخ: ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
.






