حدیثی از امام رضا در آمادگی ماه رمضان
۱۴۰۱-۰۱-۱۱ ۱۴۰۲-۰۸-۱۵ ۲۰:۲۷حدیثی از امام رضا در آمادگی ماه رمضان

حدیثی از امام رضا در آمادگی ماه رمضان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد *** احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی *** یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
شریعتی: سلام میکنم به همه بینندههای خوب و نازنینمان، به همه شنوندههای عزیز و گرانقدرمان، خدا را شاکر هستیم که باز هم این توفیق را به ما داد که بتوانیم به ماه مبارک رمضان نزدیک شویم و نفس بکشیم حال و هوای روزها و شبهای این ضیافت با شکوه را، انشاءالله خداوند متعال به همه ما توفیق بندگی در این ماه بسیار پر نور را عنایت کند. خیلی خوشحالیم که امروز هم در کنار شما هستیم. قرار هست یک ماه رمضان متفاوت را با هم تجربه کنیم و انشاءالله سرشار از خیر و برکت باشد. حاج آقای نظری منفرد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای نظری منفرد: سلام علیکم و رحمه الله. به همه بینندگان عزیز سلام میکنم. امیدوارم همه موفق باشند.
شریعتی: داریم کم کم نزدیک میشویم به ماهی که درهای آسمان شب اول باز میشود و تا شب آخر بسته نمیشود. ماهی که اگر میدانستیم چقدر عزیز و بزرگ است، آرزو میکردیم کاش سراسر سال ماه مبارک رمضان بود. ولی ورود به این ماه قطعاً یک سری آدابی دارد و نکتههایی را باید رعایت کنیم که از دوستان خوبمان دعوت میکنم پای صحبتهای دلنشین حاج آقای نظری بنشینند و انشاءالله از این آداب بشنویم و نکتههایی که ضروری است در پایان ماه شعبان رعایت کنیم.
حاج آقای نظری منفرد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین.
کم کم به روزهای پایانی ماه شعبان المعظم نزدیک میشویم. خوشا به حال کسانی که از لحظات این ماه شعبان خوب بهره بردند و این سفره ماه شعبان که در حال جمع شدن است، توانستند از نعمتهای معنوی این سفره بهره لازم را بگیرند. هنوز هم وقت باقی است. خوب است تدارک کنیم. شاید این حدیث را برای بینندگان محترم خوانده باشیم. آقا امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «أَشَدُّ الْغُصَصِ فَوْتُ الْفُرَصِ» (غررالحکم، ص ۴۷۳) شدیدترین اندوهها از دست دادن فرصتهاست. در این فرصتهای باقیمانده روزهای آخر ماه شعبان عزیزان سعی کنند که بهره لازم را بگیرند. در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم. ماه مبارک رمضان ماه ضیافت الهی است. در خطبه شعبانیه پیامبر آمده است «شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَهِ اللَّه وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ من أَهْلِ کَرَامَهِ اللَّه» (أمالی صدوق/ص۹۳) ماهی است که خدا بندگانش را تکریم میکند. هم مهمان میکند و هم تکریم میکند. مهمانی یک آدابی دارد، وقتی بخواهیم جایی مهمانی برویم، خودمان را مرتب میکنیم و سعی میکنیم به گونهای باشیم که مناسبت آن مجلس را در نظر میگیریم، و خودمان را مناسب آن مجلس قرار میدهیم. یک هماهنگی بین خودمان و آن مجلس به وجود میآوریم. لباس مرتب میپوشیم و سعی میکنیم عطر بزنیم. خودمان را از نظر ظاهر مرتب کنیم.
ماه خدا میخواهیم سر سفره الهی بنشینیم. حتماً یک نیازهایی هست که آن نیازها را باید انسان در ماه شعبان تدارک ببیند. این نیازها در یک حدیث بسیار نورانی و زیبا از حضرت علی بن موسی الرضا(ع) آمده که من آماده کردم. «عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِیِّ» این عبدالسلام بن صالح هروی همان أباصلت است. بعضی از افراد مشهور میشوند به کنیه! أباصلت کنیه است، مثل أبالفضل. لکن اسم ایشان عبدالسلام است. سلام یکی از اسامی خداست. پدرش هم صالح است. عبدالسلام بن صالح الهروی، اهل هرات بوده است. ایشان از اصحاب حضرت رضا(ع) و از ملازمین حضرت بود و از اصحاب حضرت جواد(ع) بود. ظاهراً در عصر حضرت جواد(ع) ایشان زندانی شد، زمان معتصم عباسی و متوسل به آقا حضرت جواد(ع) شد و از زندان نجات پیدا کرد. این اباصلت هروی از کسانی است که عامه و خاصه از ایشان روایت نقل کردند. مثلاً حاکم در مستدرک از ایشان روایت نقل کرده است. یکی از راویان حدیث «أنا مدینه العلم و علی بابها» ایشان است. مورد وثوق عامه و خاصه بوده است.
ایشان میگوید: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِی اَلْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی آخِرِ جُمُعَهٍ مِنْ شَهْرِ شَعْبَانَ» آخرین جمعه شعبان میگوید: خدمت حضرت رفتم، حالا ممکن است دو روز به پایان ماه شعبان بوده یا بیشتر یا کمتر. «فَقَالَ لِی یَا أَبَا اَلصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَکْثَرُهُ» حضرت فرمودند: شعبان اکثرش تمام شده و گذشته «وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَهٍ فِیهِ» آخرین جمعه ماه شعبان است. حضرت رضا(ع) در این فرمایش ده دستور دادند برای آمادگی برای ورود به شهر ضیافت، برای ورود به ماه مبارک رمضان. این ده دستور را من خدمت بینندگان عرض میکنم.
دستورالعمل اول
فرمودند: «فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ» اگر در بخشی از این ماه تقصیر کردی، نتوانستی روزه بگیری، نتوانستی استغفار کنی، نتوانستی صدقه بدهی. چون یکی از آداب این ماه صدقه دادن است. در این ماه به خدا عرض میکنیم «وَ اعْمُرْ قَلْبِی بِطَاعَتِکَ وَ لا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاهَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ، بِمَا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ» خدایا به من توفیق بده، به من توسعه دادی، مال دادی، من از این مالی که دارم به کسی که کمتر به او دادی، بتوانم از این مالم انفاق کنم. بنابراین یکی از آداب این ماه انفاق است. حضرت به اباصلت میفرماید: در باقیمانده این ماه اگر کوتاهی کردی، تقصیر به معنی کوتاهی کردن است. اگر کوتاهی کردی، هنوز وقت باقی است. در بقیه این ماه جبران کن.
دستورالعمل دوم
که حضرت میفرمایند و بسیار دستور مهمی است، میفرماید: «وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا یُعِینُکَ و ترک ما لا یَعنیک» این در روایت دیگر هم وارد شده است. ما گاهی وقتمان را که بسیار گران قیمت و ارزشمند است، در یک کارهای بیهوده صرف میکنیم. امام(ع) توجه و تذکر میدهند که اقبال کن، روی کن به چیزی که برای تو مفید است و از کارهایی که سودی به حال تو ندارد و مفید به حالتان نیست، پرهیز کن. این دستورالعمل ولو یک دستورالعمل کلی است، اختصاص به ماه مبارک رمضان ندارد، اما این ایام یک ایام طلایی است. باید مراقبت بیشتر شود و انسان از این فرصت بهتر استفاده کند. این دستورالعملی است که وقتی ما به خرد و وجدان خودمان رجوع کنیم میبینیم همینطور است، انسان نباید اوقات خودش را صرف کارهایی بکند که ارزش ندارد و وقت تلف کردن است. همانطور که در مال نباید اسراف کند، در عمر هم نباید اسراف کند. اینکه عمر ما به بطالت بگذرد!
دستورالعمل سوم
«وَ أَکْثِرْ مِنَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ» زیاد دعا کن. شاهد بر اینکه حضرت میفرماید: زیاد دعا کن، دعاهای ماه شعبان است. در این روزهای پایانی ماه شعبان میخواهم عرض کنم شاید در برنامههای قبل سمت خدا هم اشاره کردم. اگر شده در این روزهای پایانی ماه شعبان یک مرتبه مناجات شعبانیه را مرور داشته باشند. به قدری فرازهای این مناجات زیباست و دعاهای کلیدی در زندگی انسان است. دعاهای محوری است. مناجات شعبانیه از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده و همه ائمه این مناجات شعبانیه را میخواندند و با صلوات شعبانیه که روزها وارد شده فرق دارد. یک فراز آن را خدمت بینندهها بخوانم. «أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ» خدایا مرا جزء کسانی قرار بده که دائماً به یاد تو باشم. این دائماً به یاد خدا بودن معنایش این است که خدا هم به یاد انسان است و انسان را در کارها و زندگی دنیا موفق میکند چه رسد به آخرت، «اذکرونی اذکرکم»، «وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ» خدایا مرا جزء کسانی قرار بده که پیمان تو را نشکنم، آن تعهدی که با تو کردم، به آن تعهد وفادار باشم. اگر انسان به پیمانهایی که با خدا بسته وفادار شد، به پیمانهایی که با مردم هم بسته وفادار خواهد شد و اعتباری در جامعه کسب میکند و عزیز میشود. «وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ» خدایا مرا جزء کسانی قرار بده که از سپاسگزاری تو در برابر نعمتها غفلت نکنم. باز این دعا به خود انسان برمیگردد. چون وقتی انسان خدای متعال را شکر کرد و سپاسگزاری کرد، «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُم» (ابراهیم/۷) این یک فرازی بود از مناجات شعبانیه که واقعاً زیباست. اگر انسان بعضی از فقرات را حفظ کند و در قنوت نماز بخواند بسیار خوب است. دستور العمل سوم زیاد دعا کردن و استغفار کردن بود.
دستورالعمل چهارم
میفرماید: «وَ تِلاَوَهِ اَلْقُرْآنِ» در باقیمانده این ماه زیاد قرآن تلاوت کن. چون انسان وقتی قرآن تلاوت میکند، تفاوت میان دعا و قرآن این است که در دعا عبد با خدا صحبت میکند. در تلاوت قرآن خدا با انسان صحبت میکند. حضرت امام(ره) میفرمودند: دعا ساعد است و قرآن نازل است. قرآن کلام خداست. انسان وقتی کلام خدا را میخواند، خداوند متعال یک عنایت خاصی به انسان میکند. لذا قرآن مجید میفرماید: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن» (مزمل/۲۰) هر مقدار برای شما میسر است، قرآن بخوانید. قرآن نورانیت دل میآورد، قرآن صفای باطل میآورد. قرآن دل را رقیق میکند. قرآن آماده میکند که انسان به خواستههایش برسد، «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» (اسراء/۸۲) انسان چرا از این شفاء غفلت کند؟ دوای دردهای ما تلاوت قرآن است. لذا انسان هم دعا هم میخواهد بکند یک مقدار از آیات قرآن را تلاوت کند و بعد دعا کند. لذا این دستورالعمل چهارم را فرمودند: «وَ تِلاَوَهِ اَلْقُرْآنِ».
دستورالعمل پنجم
حضرت میفرمایند: «وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ» توبه کن، از گناهانی که کردی توبه کن، انسان در زندگی لغزشهای دارد. بعضی لغزشهای بزرگ و بعضی لغزشهای کوچک، ما معصوم نیستیم. ممکن است در کارهایی که میکنیم خطا باشد. چرا توبه کنیم؟ حضرت یک علتی را ذکر میکنند و میفرمایند: «وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ رَمَضَانَ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» تو نمیخواهی پاک شوی و با پاکی وارد شهر الله شوی؟ وقتی انسان میخواهد مهمانی برود خودش را پاک میکند. در حقیقت توبه، طهارت است. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِین» (بقره/۲۲۲) خدا توبه کنندگان را دوست دارد. هم طهارت ظاهری لازم است که انسان نظافت کند. هم طهارت درونی و روحی لازم است. توبه طهارت درونی است. توبه روح انسان را پاک میکند و زنگار دل را میزداید. حضرت میفرماید: توبه کن تا با پاکی وارد شوی و خالص شوی. خودت را برای خدا خالص کرده باشی. چون انسان وقتی توبه کرد دیگر گناه ندارد و پاک میشود. «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَه» (کافی/ج۲/ص۴۳۵) پاک پاک میشود و وارد شهر ضیافت میشود. آنوقت با شهر الله سنخیت پیدا میکند. سنخیت پیدا میکند با سفرهای که میخواهد کنار آن سفره بنشیند و از نعم آن سفره استفاده کند. تا سنخیت پیدا نشود نمیتواند فیض را بگیرد. اگر نور مانعی جلویش باشد عبور نمیکند. موانع نمیگذارد انسان فیض الهی را که نور است بگیرد. باید این موانع را کنار بگذارد. گناه از جمله آن موانع است که نمیگذارد انسان فیض را بگیرد. بنابراین فرمودند: توبه کن، «وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ رَمَضَانَ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» پاک شوی و وارد این شهر شوی.
دستورالعمل ششم
حضرت میفرماید: «وَ لاَ تَدَعَنَّ أَمَانَهً فِی عُنُقِکَ إِلاَّ أَدَّیْتَهَا» در روایات بسیار سفارش شده است. ما اگر بخواهیم یک جامعه سالمی داشته باشیم، در جامعه ما اعتماد حاکم باشد، انسان باید امانتدار باشد. یا امانت، امانت مالی مردم است. یا سر مردم است، انسان باید امانتدار باشد. «إِنَ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» (نساء/۵۸) این دستور خدای متعال است و فراوان سفارش شده، در آیه شریفه هست «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نحل/۹۰) اگر انسان امانتدار نباشد، این بغی است. بغی یعنی تجاوز! لذا خیلی سفارش شده که انسان امانتدار و امین باشد. چرا پیغمبر خدا اینقدر در جامعه جا باز کرد؟ قبل از رسالتشان مشهور به محمد امین بودند. بنابراین دستور ششم ادای امانت است. «وَ لاَ تَدَعَنَّ أَمَانَهً فِی عُنُقِکَ إِلاَّ أَدَّیْتَهَا» امانت را ادا کن. گاهی امانت الهی به گردن ما هست. کودکان ما امانت الهی در دست ما هستند. ما باید این امانت را حفظ کنیم. حقوقی که از خداوند متعال نزد ما هست اینها امانت الهی است و باید ادا کنیم. یک پهنه گستردهای مسأله امانت دارد. برخی تصور میکنند امانت فقط مال است، نه تنها مال نیست. همه اینها از مصادیق و از نمونههای امانت هستند.
دستورالعمل هفتم
«وَ لا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلاَّ نَزَعْتَهُ» سعی کن درونت و روحت را از کینههایی که از دیگران داری پاک کنی. این به ظرفیت افراد برمیگردد. بعضی از افراد هستند گاهی بخاطر یک امر جزئی آنچنان کینه طرف را به دل میگیرند، که میگویند: تا این دماغ به سنگ لحد بخورد، نخواهم گذشت! گاهی برخی از والدین نسبت به فرزندانشان، البته فرزند باید والدین را احترام کند اما فرزندشان را عاق میکنند و میگویند: دیگر از تو راضی نخواهم بود. والدین باید سعه صدر داشته باشند و از فرزندانشان بگذرند، باید به گونهای تربیت کنند که آنها عاق نشوند. گاهی خود والدین سبب میشوند فرزند عاق میشود. این دستور اسلامی است که انسان کینه دیگران را به دل نگیرد. من برخی از بزرگان را سراغ دارم، اینها در دعاهایشان میگفتند: خدایا هرکس در حق ما بدی کرده، ما از او گذشتیم. در روایات هست بگذرید تا خدا بگذرد. ببخشید تا خدای متعال ببخشد. وقتی انسان بخشید و بر دیگران آسان گرفت، خداوند هم آسان میگیرد.
خدای متعال به پیامبر میفرماید: «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» (بقره/۱۰۹) «فَاعفُوا» یعنی بگذر. «وَ اصفحُوا» دقیقتر از گذشت است. در آیات دیگر هم هست «لَآتِیَهٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ» (حجر/۸۵) صفحه را چرا صفحه میگویند؟ انسان ورق میزند. یعنی ورق گذشته دیگر تمام شد. «فَاصفَح» با عفو هست. ممکن است شما نسبت به کسی که به شما بدی کرده به ظاهر بگذری اما در دلت ناراحتی هست. صفح این است که انسان در دلش هم ناراحتی نباشد. این عبارت حضرت اشاره به همین دارد. «وَ لا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلاَّ نَزَعْتَهُ» نَزع کندن است، میفرماید: این کینه را از دل بکن. اصلاً در دلت کینه نباشد. پیغمبر خدا در فتح مکه همین کار را کردند وقتی به اهل مکه فرمودند: شما با من دشمنی کردید و عداوت را نسبت به من به نهایت رساندید. مرا محاصره اقتصادی کردید و برخی از دوستان مرا کشتید، پدر عمار و مادر عمار را کشتند. اصحاب پیغمبر را آواره کردند، یک عدهای را به حبشه و عدهای را به جاهای دیگر فرستادند. محاصره اقتصادی کردند و پیامبر حدود چهار سال در شعب ماندند. بعد هم ایشان به مدینه مهاجرت کرد. من با شما چه کنم؟ این جنگها را علیه من دامن زدید؟ جنگ بدر و جنگ احد و جنگ احزاب را، گفتند: ما با سابقهای که از شما سراغ داریم، جز خیر از شما هیچ گمانی نمیبریم. فرمود: همه شما را بخشیدم! این شیوه رسول خدا در گذشت بود.
انسان گاهی یک گذشتی که میکند، به قدری اثر دارد که اثرش از تلافی کردن در خود انسان بیشتر است. بنابراین این جمله حضرت که انسان در آستانه ماه مبارک رمضان کینهها را از دل بزداید، نَزع، کندن است. این کینه را بکند. این یک امر مهم اخلاقی است و بسیار اهمیت دارد. وقتی کینه را از دل کند و پاک وارد شهر الله و ماه رمضان میشوند و خداوند متعال اگر لغزشی هم داشته به برکت اینکه از دیگران گشته، خداوند متعال هم از او میگذرد.
دستورالعمل هشتم
«وَ لاَ ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلاَّ أَقْلَعْتَ عَنْهُ» این هم یک نکته مهمی است. گفتیم: یکی از چیزهایی که قبل از ماه مبارک رمضان است، توبه و استغفار است. این نکته جدیدی است. گاهی انسان از یک گناهی توبه میکند. اما باز دلش میخواهد به آن گناه اقبال کند. برگردد! مثل کسی که معتاد هست به مواد مخدر، این ترک میکند اما باز دوباره رغبت دارد. این فایده ندارد. باید یک اراده قوی باشد، خودت را از گناه بکنی، این مهم است. یک عزمی میخواهد. همینجا به برخی از کسانی که به مواد مخدر اقبال کردند، عرض کنم. اینها باید یک عزم قوی بکنند. وقتی پیامدهای سوء این را دیدند، خودشان را بِکَنند و عزم قوی داشته باشند. من برخی از افراد را میشناسم، اینها سیگار میکشیدند، یکوقتی پزشک به آنها گفته: سیگار ضرر دارد، همانجا زمین گذاشتند و برای همیشه ترک کردند. در باب گناه هم همینطور است. حضرت میفرماید: خودت را از گناه بکن! اینطور نباشد که الآن توبه کنی و با توبه وارد ماه مبارک رمضان شوی، ماه مبارک رمضان که تمام شد مجدداً اقبال کنی و دوباره روز از نو و روزی از نو! این کافی نیست. باید خودت را از گناه بکنی. حضرت رضا یک فرمایشی دارد و میفرماید: «مَنِ اسْتَغْفَرَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یَنْدَمْ بِقَلْبِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ» کسی که با زبان توبه کند اما با قلب پشیمان نشود، این خودش را مسخره کرده است. این توبه نیست. توبه این است که انسان خودش را از گناه بکند.
دستورالعمل نهم
حضرت میفرماید: «وَ اِتَّقِ اَللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلاَنِیَتِکَ» تقوا و پرهیزگاری را برابر چشم مردم نداشته باش. در نهان هم تقوا داشته باش. حضرت امیر(ع) میفرماید: «اتَّقُوا مَعَاصِىَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ» (نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۴) در خلوتها گناه نکنید، آن کسی که میبیند و شاهد هست، روز قیامت حاکم هست. او داوری میکند. حضرت رضا چه دستورالعملی به ما دادند. میفرماید: اینطور نباشد بخواهی خودنمایی کنی و در چشم مردم خودت را خوب جلوه بدهی. نه! تقوا را در پنهانی داشته باش. میفرماید: میدانی چه فایدهای دارد؟ وقتی تقوا را در پنهانی و در برابر چشم مردم هم داشتی، یعنی ظاهر و باطن تو یکسان شد و بر خدا توکل کردی، دنباله عبارت حضرت آیه شریفه هست، میفرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اَللّ?هِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً» خدا زندگی او را کفایت میکند. کسی که در پنهان همانند آشکار تقوا داشت، و بر خدای متعال توکل کرد همان برای او بس است و خدای متعال او را کفایت میکند.
دستورالعمل دهم
این را تقاضا میکنم حتماً خوب گوش کنند. اگر بشود این را انسان در قنوت نمازهایش در روزهای پایانی ماه شعبان بخواند. حضرت فرمودند: «وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِی مَا بَقِیَ مِنْ هَذَا اَلشَّهْرِ» در باقیمانده این ماه زیاد بگو: «اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ» خدایا اگر در این مدتی که از ماه شعبان گذشت از من در نگذشتی، در بقیه این ماه از من درگذر. این دعا کوتاه است! «اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ» این ده دستورالعمل بود. حالا یک باقیماندهای از این روایت هست، حضرت فرمودند: «فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى» خداوند متعال، چون نزدیک ماه رمضان هستیم «یُعْتِقُ فِی هَذَا اَلشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ اَلنَّارِ لِحُرْمَهِ هَذَا اَلشَّهْرِ [لِحُرْمَهِ شَهْرِ رَمَضَان]» چون به ماه خودش میرسد، یک برات آزادی از آتش به عدهای میدهد. منتهی این برات از آتش را باید با این دستورالعملهایی که حضرت رضا فرمودند بگیریم. این دستورالعملها را انجام بدهیم که بتوانیم آزاد شویم. از قید شیطان و از قید نفس و از آتش آزاد شویم و وارد شهر ضیافت شویم. این حدیث را مرحوم شیخ صدوق(ره) در عیون نقل کرده و مرحوم صاحب وسایل، در جلد هفتم وسایل صفحه ۲۱۸ باب هفده تحت عنوان «باب استحباب التهیوء عند دخول شهر رمضان» آنجا حدیث را نقل کرده است.
شریعتی: انشاءالله خداوند در این فرصت باقیمانده به همه ما کمک کند که انشاءالله به اعضاء و جوارحمان بندگی را بیاموزیم، به دلمان انکسار و به چشممان گریه که انشاءالله با دلی پاک و روحی سبک وارد این مهمانی با شکوه شویم. … «اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ» انشاءالله در این فرصت باقیمانده همه ما مورد عنایت خداوند متعال قرار بگیریم به حق حضرات معصومین(ع). این دعا را که حاج آقای نظری هم در ذیل روایت نورانی امام هشتم(ع) اشاره کردند، هم در مفاتیح الجنان میتوانید مراجعه کنید. اشاره قرآنی را بفرمایید و بعد هم از مرحوم آیت الله بهجت برای ما بگویید.
حاج آقای نظری منفرد: آیاتی که تلاوت شد، آیات سوره مبارکه طه «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى، قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً، قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى» این آیات یک هشدار مهمی است که نتیجه اعمال انسان در دنیا ممکن است هم در دنیا و هم در آخرت ظاهر شود. از این آیات این استفاده میشود. اولاً«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً» معیشت مربوط به دنیاست. معیشت ضَنک، یعنی معیشت تنگ، یعنی خداوند متعال کسی که از یاد او غافل شود، معیشت ضنک شود. نه اینکه دستش از مال تهی میشود. کار زندگی گره میخورد. ممکن است کسی از نظر مال در رفاه باشد، اما سختیهای دیگری را داشته باشد. از ناحیه خودش یا از ناحیه کسانی که مربوط او میشوند. فرزند او، همسر او، فامیل او، نزدیکان او، دوستان او، بعد خدای متعال فرمودند: «وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى» روز قیامت هم نابینا محشور میشود. به خدا عرض میکند: خدایا من در دنیا بصیرت داشتم. اینجا چرا نابینا شدم؟ خدای متعال میفرماید: تو در دنیا ما را فراموش کردی، این نتیجه فراموشی در دنیاست. از این آیات استفاده میشود که گاهی برخی از کارهای انسان هم اثر وضعی مادی و دنیوی دارد و هم اثر اخروی.
شریعتی: انشاءالله خداوند متعال ما را همیشه متوجه خودش بکند و همیشه ذاکر خدای متعال باشیم. انشاءالله ما را از این معیشت ضنک که نتیجه اعراض از ذکر خداست ما را برهاند و زندگی ما رو به جلو باشد. از آیت الله بهجت برای ما بگویید.
حاج آقای نظری منفرد: مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) یک شخصیتی بودند که حقیقتاً بایستی عرض کنم در عصر ما ناشناخته بودند. خود ایشان هم نمیخواستند شناخته شوند. هم از القاب ایشان خوشش نمیآمد، این مُهری که داشتند «العبد محمد تقی بهجت» اصلاً در دنیا نبودند. انسان وقتی به آن لذات معنوی رسید، آنچنان متوجه او میشود که دیگر این لذات مادی برای او اهمیتی ندارد. مرحوم آیت الله العظمی بهجت وقتی نماز میخواند همین روحیه را داشت. برخی از افراد مثل بنده حقیر وقتی نماز میخوانیم زود میخواهیم نماز را تمام کنیم و از نماز جدا شویم. اما مرحوم آیت الله بهجت با نماز حال میکرد. بهترین حالات را در نماز داشت. گریهها و حالاتی که در نماز داشت. به نظر من این به یک امر برمیگردد. آن معرفت به خداست. اگر انسان به آن مقام معرفت رسید و خدا را یافت، خدا را شناخت، دل میبندد. قرآن مجید در یک جمله میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (بقره/۱۶۵) چرا «وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»؟ انسان فرزندش را دوست دارد، مال را دوست دارد و جانش را دوست دارد. اما قرآن میفرماید: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» مؤمنین شدیدترین محبتشان برای خدا میشود. چون خدا را یافته است.
امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق به خدا عرض میکند خدایا اگر تو در زندگی من نباشی، مرا ببر. جان مرا بگیر. من آن زندگی را نمیخواهم. «وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَهً فِی طَاعَتِکَ» مرحوم آیت الله العظمی بهجت اینطور شده بود. من غیر از اینکه ایشان را دیده بودم، یک سال ماه مبارک رمضان توفیق این را داشتم که ایشان در مسجد فاطمیه نماز میخواندند و بعد از نمازشان منبر میرفتم. مرحوم آیت الله العظمی بهجت معمولاً با کسی حرف نمیزدند و استخاره را هم با اشاره جواب میدادند. فقط از منبر که پایین میآمدم یک طیب الله به بنده میگفتند. لطفی داشتند، ایام تابستان که مشهد مشرف میشدند، چون روزهای جمعه ایشان در مسجد فاطمی یک روضه داشتند. در مشهد هم روضه داشتند، اگر احیاناً من مشهد بودم زنگ میزدند. یک خاطره از ایشان عرض کنم.
یک روز من از درس برمیگشتم، کاری داشتم از جلوی منزل ایشان عبور میکردم. زمانی بود که ایشان میخواستند از منزل خارج شوند و برای درس تشریف بیاورند. این آقایانی که همراه آقا بودند زودتر از منزل بیرون آمده بودند و منتظر بودند آقا از در بیرون بیایند. چشمشان به من که افتاد، گفتند: فلانی آقا دارند تشریف میآورند. نمیخواهید آقا را ببینید، گفتم: چرا. از منزل بیرون آمدند، خدمتشان سلام کردم. به من فرمودند: یک مدتی نبودید، عرض کردم آقا من تبلیغ بودم. فرمودند: خوشا به حال شما که تبلیغ میروید و دین را تبلیغ میکنید. ما این کنار افتادیم و تبلیغی نمیکنیم. مرحوم آیت الله العظمی بهجت یک چنین روحیهای دارد. در حالی که در اوج بودند. در خدا فانی بودند. اینطور شکسته نفسی میکردند. دیگران را به تبلیغ دعوت میکردند. یک چنین شخصیتی بودند. رحمت و رضوان خدا بر او باد. انسانی بود ساخته شده از نظر روح، هم در جوار قبر آقا امیرالمؤمنین ساخته شده بودند، هم از برکات وجودی ایشان، افراد بهره میبردند. از کسانی بودند که حضرت مسیح(س)، حضرت صادق فرمودند و روایت در کافی است. نقل میکنند: حضرت مسیح فرمودند: با کسی معاشرت داشته باشید که «من یذکرکم الله رؤیته» وقتی نگاه به چهره او میکنید، شما را به یاد خدا بیاندازد. نگاه به چهره آیت الله العظمی بهجت انسان را به یاد خدا میانداخت. یکوقتی من خدمت ایشان عرض کردم که یک موعظهای بفرمایید. فرمودند: خدا را همیشه در زندگی ناظر ببین! من فراموش نمیکنم این موعظه ایشان را و اگر این موعظه را داشته باشیم و توجه کنیم برای همیشه ما بس است.
شریعتی: خدا مرحوم آیت الله بهجت را رحمت کند و همه علمایی که بر گردن ما حق دارند، آنهایی که نبودنشان واقعاً با هیچ چیزی پر نمیشود و اینجاست که باید گفت: عالمی از نو بباید ساخت از نو آدمی! انشاءالله خداوند توفیق بدهد که قدر آنهایی که هستند را بدانیم و از محضرشان بهرهمند شویم. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای نظری منفرد: اللهم صل علی محمد و آل محمد. فردا روز چهارشنبه طبق آنچه در تقویمها نوشته شده روز آخر ماه شعبان است. از این فرصت میشود استفاده کرد. آنهایی که توان روزه گرفتن دارند، بتوانند روزه بگیرند. روایت دارد انسان یک روز هم شده از ماه شعبان را روزه بگیرد و به استقبال ماه مبارک رمضان برود. انشاءالله خداوند توفیق بدهد که بتوانیم روز آخر ماه شعبان را روزه بگیریم. خدایا به حق محمد و آل محمد آنچه که از خیر و خوبی برای مقربان درگاهت، عباد صالحت در این ماه شعبان عنایت کردی، نصیب همه ما بفرما. خدایا حوائج بینندگان و شنوندگان این برنامه را برآورده بفرما. وسیله کسب و کار برای جوانان ما فراهم بفرما. فرج آقا امام زمان را برآورده بفرما. ماه رمضانی که در پیش هست خدایا به ما توفیق نشستن سر سفره ضیافت خودت را عنایت بفرما. خدایا به حق محمد و آل محمد توفیق روزه این ماه را به ما مرحمت بفرما. امنیت را در کشور ما مستدام بدار.
شریعتی: برنامه را با این حدیث از حضرت امام رضا پایان بدهیم،«اَللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ».
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علی نظریمنفرد
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵
.






