یهود ؛ پروتکلها و وظیفۀ ما
۱۴۰۱-۰۱-۱۲ ۱۴۰۲-۱۱-۰۵ ۲۱:۴۹یهود ؛ پروتکلها و وظیفۀ ما

یهود ؛ پروتکلها و وظیفۀ ما
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱- کنگره بال و پشت پرده یهود
در سال ۱۸۹۷ بزرگان یهود، در شهر بال سوئیس، در کنگره بال به ریاست تئودور هرتزل دور هم جمع شدند و برای تشکیل حکومت جهانی یهود، تسلط بر دنیا و تسخیر ملتها برنامهریزی و سیاستگذاری کردند. این برنامهها در ۲۴ پروتکل تدوین شد. پروتکلهای بزرگان یهود در این کنفرانس در حقیقت نقشهراه صهیونیسم برای تسلط بر جهان است. متن این پروتکلها نهایی شده بود که پلیس مخفى تزار روس، به این کنفرانس هجوم آورد و اوراق آنها را کشف کرد و متن آن به زبانهای مختلف منتشر و خباثت یهود در این ۲۲ بند بر ملا شد.
وقتی به این ۲۲ پروتکل و شیوهنامه یهودی نگاه میکنیم، میبینیم که در اصل، ۲۲ برنامه عملی برای تقابل با اسلام و مسلمین است. این پروتکل اوج خباثت صهیونیستها را میرساند. اگر بخواهیم فقط این ۲۲ پروتکل را بخوانیم و تحلیل کنیم، چند جلسه وقت لازم است؛ ولی من چند بند از آن را میخوانم:
در پروتکل اول مینویسد: «هدف اساسی مدیران ما، این است که قدرت فکرکردن مردم را تضعیف کنند تا افکار آنان از پرداختن به مسائل اساسی منحرف، و متوجه مسائل کماهمیت شود و فرصت مقاومت کردن در برابر ما را نداشته باشند.»
الآن نگاه کنید با این فضای مجازی به این هدف خودشان رسیدهاند یا نه!
در پروتکل دوم برای خانوادههای من و شما برنامه خبیثانه ریختهاند: «اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را از بین میبریم و اجازه اظهار وجود به کسی نمیدهیم؛ زیرا توده مردم باید صرفاً به وسیله ما اداره شوند… آنها باید به شنیدن حرفهای ما و اطاعت از ما عادت کنند.»
دویست تا شبکه فارسیزبان درست کردند که ۲۴ ساعته برنامه میسازند و پخش میکنند که این خانوادهها از بین برود. خودتان کلاهتان را قاضی کنید. چقدر اینها موفق بودهاند!
در پروتکل سوم که ما امروز نشانههای آن را در همین ایران خودمان میبینم، مینویسد: «مردم غیر یهود از همان آغاز جوانی به وسیله عوامل ما، بیبندوبار و بدون اخلاق، بار میآیند. عوامل ما عبارتند از معلمان سرخانه، خدمتکاران، منشیها و زنانی که در خانههای ثروتمندان بچهداری میکنند. به کمک زنان صهیونیست، مردان غیر یهودی را در عشرتکدهها و محلهای عیاشی به فساد اخلاقی میکشانیم و آنها را از جاده عفت و پاکدامنی منحرف میسازیم»
جلوتر عرض میکنیم که اصلا اینها هیچ اصالتی جز یهود را قبول ندارند. میخواهند خانوادهها بیاصالت شوند. همین چند وقت پیش نتانیاهوی خبیث صراحتا اعلام کرد که ما توان مقابله نظامی با ایران نداریم. باید آنقدر به جوانهای ایرانی لذتهای زندگی خارجیها را نشان دهیم، آنقدر بیبندوباری و گرایش به جنس مخالف را ترویج کنیم که دیگر خود جوانهایشان بگویند ما میخواهیم مثل خارجیها زندگی کنیم. آن وقت کار ایران ساخته است.
عزیزان اینها با برنامه دارند برای ضربهزدن به خانوادههای ما و جوانهای ما کار میکنند. نکند خواب باشیم! ما باید آنها را بشناسیم و بدانیم دشمن کیست تا بتوانیم با آن مقابله کنیم.
۲- اهمیت شناخت یهود
۲.۱- یهود بزرگترین دشمن مؤمنین
این یهود نه تنها از امروز با ما دشمنی میکنند؛ بلکه اینها از زمان صدر اسلام با مسلمانان و پیامبر دشمنی میکردند تا جایی که خدا آنها را بزرگترین دشمن مؤمنین معرفی کرده است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛ [۱] حتما دشمنترین مردم با مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت.»
یهودیان به دلایل مختلفی از پذیرفتن اسلام سرباززدند. عدهاى به خاطر حس نژادپرستى که خود را قوم برتر مىدانستند و خیال مىکردند اگر پیامبرى ظهور کند، باید از قوم بنیاسرائیل و یهود باشد و عدهاى نیز به خاطر این که با پذیرفتن اسلام، منافع نامشروع و مناصب کاذب دنیویشان را از دست میدهند.
برادران و خواهران بزرگوار! من نمیدانم خدا با چه عبارتی باید به من و شما بگوید مواظب این یهود باشید، اینها دشمن شما هستند! آن وقت مؤمن نمازخوان! قرآنخوان! مینشیند پای یک شبکه ماهوارهای که یک یهودی آن را میگرداند. تمام هوش و گوش و دلش را میسپارد به حرفها و برنامههای آن. گوشش را میدهد به خبرهای بیبیسی. مگر نمیداند سرمایهاش را یهودیها میدهند! چرا با این صراحتی که در کلام خدا هست، ما حواسمان نیست! مثل پسری شدهایم که پدر دلسوزش میگوید که فلانی بدترین دشمن تو است و از هیچ کاری برای دشمنی با تو دریغ نمیکند؛ ولی پسر برای سرگرمشدن، به خانه او میرود و میگوید که آنجا خوش میگذرد، سرگرم میشوم.
۲.۲- یهود به دنبال تحریف دین
اینها از همان ابتدا به دنبال تحریف دین اسلام بودند؛ خودشان را مسلمان جامیزدند، حرفهای پیامبر را تحریف میکردند، توی جامعه پخش میکردند، یک کم میماندند، بعد داد و هوار میکردند که این دین فایدهای ندارد. اینقدر این کارها را میکردند که آیه در مورد کارهایشان نازل شد: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ…؛ [۲] ای پیغمبر، غمگین مباش از کسانی که به زبان اظهار ایمان میکنند و به دل ایمان ندارند و به راه کفر میشتابند، و اندوهناک مباش از آن یهودیانی که جاسوسی میکنند و سخنان دروغ (و فتنهخیز) به آن قومیکه (از کبر) نزد تو نیامدند، میرسانند. آنها کلمات حق را بعد از آنکه به جای خود مقرّر گشت، تغییر میدهند و میگویند: اگر حکم قرآن این گونه آورده شد، بپذیرید و الاّ دوری گزینید. هر کس را خدا به آزمایش و رسوایی افکند، تو هرگز نمیتوانی او را از (قهر) خدا برهانی، آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک گرداند، و برای آنان در دنیا ذلّت و خواری، و در آخرت عذاب بزرگ مهیّاست.»
عارف بزرگ، مرحوم علامه طباطبایی، در تفسیر المیزان درباره علت نزول این آیه میفرماید: «دو نفر از اشراف یهود با این که داراى همسر بودند، مرتکب زنا شدند و خاخامهاى یهود مىخواستند به خاطر دل آنان، حکم خدا در تورات را که در مورد زناى محصنه سنگسار بود، مبدل به شلاق کنند، عدهای از یهودیان مدینه از قبیل کعببناشرف، کعببن اسعد، شعبهبنعمرو، مالکبنصیف، کنانهبنبىالحقیق و جمعى دیگر را نزد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرستادند تا از ایشان حکم زناى محصنه را بپرسند، و به آنها سفارش کردند که اگر آن جناب حکم کرد به شلاق زدن (حکم تحریفى) قبول کنید و اگر حکم کرد به سنگسار (حکمى که علماى یهود از تورات دزدیدند) حکم او را رد کنید و رسول خداصلىاللهعلیهوآله فرمودند که پس بفرستید ابنصوریا (که به اعتقاد خودتان از هر کس دیگرى نسبت به تورات داناتر است) بیاید. یهودیان پیکى روانه فدک کردند و عبداللهبنصوریا را آوردند، رسولصلىاللهعلیهوآله از ابنصوریا از حکم تورات درباره زناى محصنه پرسید و او را به خداى تعالى و آیات او سوگند داد که راست بگوید و حکم تورات را و آن چه را که در این مساله حق مىداند، کتمان نکند، ابنصوریا گفت: به همان خدایى که مشخصاتش را برایم شمردى، سوگند مىخورم که آرى چنین حکمى در تورات هست و حکم رجم هم اکنون در تورات موجود است.»
یهودیها در بعضى از موارد، کتابهای آسمانى را به دلخواه خودشان تفسیر میکردند و یا کلمات را حذف مىکردند و در موارد دیگر، کلمات دیگرى که با منافع خودشان سازگار باشد، جایگزین مىکردند و به خاطر همین رفتارهاى زشت و ناپسند، مورد لعن و غضب خدا و پیامبرانعلیهمالسلام قرار گرفته و مهر ذلت و خوارى بر آنها زده شده است .
فکر نکنید این قضایا مال ۱۴۰۰ سال پیش است. الآن گروه تشکیل میدهند، وارد جامعههای دینی میشوند، افکار مسلمانان را تحریف میکنند. جوانها کتاب مستر همفر و کتاب کینیاز دالگورکی را بخوانید. دو خارجی که وارد جامعه دینی شدند، تظاهر به اسلام کردند، رفتند حوزه به ظاهر درس خواندند؛ یکی وهابیت را درست کرد، یکی بهائیت را!
حال تکلیف ما و اخباری که از شبکههای ماهواره ایشان پخش میکنند، دیگر معلوم است.
۲.۳- یهود اختلافافکن است
نه تنها به دنبال تحریف دین و آیین مسلمانها هستند؛ بلکه به دنبال اختلافافکنی نیز بین مسلمانان هستند. در سوره مبارکه آل عمران از ۹۹ تا ۱۰۲ دو تا آیهاش مربوط به یهود است، دو تا آیه خطاب به مسلمانان است.
خطاب به یهود میفرماید: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاء وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[۳] ای اهل کتاب، چرا اهل ایمان را از راه خدا بازمیدارید و اهل ایمان را به راه باطل میخوانید در صورتی که (به زشتی این عمل) آگاهید؟! و (بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.»
وقتی رسول اکرم به مدینه آمدند، مسلمانان با هم برادر شدند و اختلافات را کنار گذاشتند. قبیله اوس و خزرج هم با هم رفیق شدند و در بدر و خندق با هم بر کفار پیروز شدند. یک پیرمردی بنام شاسبنقیس تصمیم گرفت که اتحاد مسلمانان را به هم بزند؛ لذا جوانی را خام کرد و به او گفت: «برو در جلسه اوس و خزرج بنشین و این دو قبیله را به جان هم بینداز.» آن جوان گفت: «چه بگویم؟» شاسبنقیس گفت: «گذشتهها را یادشان بیاور، به اینها بگو شما یادتان رفته آنها چقدر از شما را کشتند به آنها هم همین را بگو.» خلاصه تحریک کرد کمکم دعوا سرگرفت؛ دو قبیله راه افتادند در کوچههای مدینه درگیری راه افتاد. تمام اتحاد مسلمانان را بههمریخت. رسول اکرم بلافاصله از خانه بیرون آمدند. همه به احترام آنحضرت توقف کردند. ایشان فرمود: «الله الله أَبِدَعوَهِ الجاهِلِیَهِ ترجعُونَ؟»
دوباره بر سر خانه اولتان برگشتید؟ بالاخره رسول اکرم فتنه را خاموش کرد؛ ولی تمام نشد. پیامبر از دنیا رفت؛ ولی اینها دست برنداشتند. یهودیان مخصوصا کعبالاحبار یهودی خود را به دربار خلفا نزدیک کردند. کعبالاحبار هم حدیث جعل میکرد که آثار آن را شما در کتاب سلمان رشدی ملعون بعنوان حدیث غرانیق پیدا میکنید؛ پر شده کتب از اسرائلیات که کعب و دوستان یهودیش به اسلام و پیامبر نسبت دادند.
مرحوم آیهالله فاکر در بخشی از سخنرانی خود که در اندیشکده مطالعات یهود انجام شد، میگوید: «من به این نتیجه رسیدهام که هم اکنون –این صحبتها مربوط به سال۱۳۸۰ است – حدود صد هزار نفر از افرادی که در جامعه پخشاند، صد سال پیش پدرانشان یهودی بودند بعدا بهایی شدند و اینک به اسلام متظاهرند؛ اما ما اکنون نمیدانیم اینها کجا هستند. اینها یهودیان اسبق هستند؛ بهاییان سابق و مسلمانان کنونی! کارشان این است که از هر طریقی که میتوانند به ما ضربه بزنند، پستها را اشغال کنند، اختلاف بیندازند، پشتیبان انقلاب شوند و پشت انقلاب را خالی کنند، مسئولیت بگیرند و به جای متخصصین، افراد هرزه و بی خود را، مشغول کنند که اختلاف بیندازند وحتی جاسوسی کنند.»
عجیب این که آقای فاکر به طرز مشکوکی بعد از این حرفها فوت کردند.
این یهود را باید شناخت؛ کسانی که هدفشان ضربهزدن به مسلمانان است. واقعا چقدر وقت گذاشتیم این دشمن قسمخورده خود را بشناسیم؟ فرقی نمیکند؛ هر کس در حد و اندازه خود! مسئولین باید وقت و هزینه بیشتری برای این کار بگذارند. ما هم به اندازه جامعه ایمانی، به اندازه خودمان! حداقل یک کتاب درباره یهود بخوانیم. کتابهای خوبی در این زمینه نوشته شده است.
۳- ناسیونالیستی و خودپسندی علت جنایات یهود
حال ممکن است این سوال پیش بیاید که علت اختلاف یهودیان با اسلام چیست؟ در جواب باید عرض کنم یهود به خاطر آن حس ناسیونالیستی و نژادپرستی که داشتند، بعد از حضرت موسیعلیهالسلام با هر پیامبری که آمد، به مقابله پرداختند؛ حضرت عیسی را از صحنه هدایت محو کردند. دینش را توسط عوامل یهودی به نام پولُس منحرف کردند و با اطلاع دقیقی که از مکان و زمان ظهور پیامر آخرالزمان داشتند، به مدینه آمدند و در اطراف مدینه دژهای محکمی ساختند.
وقتی تاریخ حضور این گروههای یهودی در اطراف مدینه را مطالعه میکنیم، شک نمیکنیم که اینها آمدهاند برای مقابله با پیامبر آخرالزمان تا در این جنگ آخرالزمانی پیروز شوند و بالای دست خودشان دینی را نبینند. آنها پیامبر را کاملا میشناختند. قرآن در رابطه با آنها میگوید: «الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون؛[۴] کسانى که کتب آسمانى به آنان دادهایم، پیامبر را همچون فرزندان خود میشناسند (اگر چه) عدهای از آنان حق را آگاهانه کتمان میکنند.» زمانی که پیبردند که پیامبر خاتم، نبی نور و رحمت، حضرت محمد مصطفیصلواتاللهعلیهوآله چه کسی هستند، دست به جنایات فراوانی علیه ایشان و دینشان زدند؛ حتی برای ترور ایشان نیز اقدام کردند.
اولین کاری که آنها کردند، اقدام به ترور اجداد پیامبر برای قطع نسل آنها بود تا اصلا پیامبر به دنیا نیاید. علامه مجلسی چند حدیث میآورد که آنها در پی ترور هاشم جد پیامبر، عبدالمطلب پدر بزرگ پیامبر و عبدالله پدر پیامبر و حتی خود پیامبر بودند. در کتاب بحارالانوار آمده هاشمبنعبدمناف، پدربزرگ پیامبر، هنگام عبور از مدینه به همسرش گفت: «اگر یهودیان این کودک(عبدالمطلب) را بیابند، میکشند». [۵]
میدانید این یعنی چی؟ یعنی نسلکشی! آنها ریشه پیامبر را پیدا کرده بودند و میخواستند آنها را ترور کنند. یهود بعد از ناکام ماندن ترور هاشم و عبدالمطلب، با کاهنانی که داشتند و با علوم غریبهای که بلد بودند و الآن هم بلدند، دیدند نور نبوت در پیشانی عبدالله است، زنی از کاهنان یهود را به مکه فرستادند و او هر روز بر سر راه او قرار میگرفت و پیشنهاد ازدواج به عبدالله میداد تا نطفه پیامبر در رحم یک کاهن یهودی قرار بگیرد؛ ولی با ازدواج عبدالله با آمنه این توطئه هم ناکام ماند.
فردای شب میلاد پیامبرصلیاللهعلیهوآله یکی از علمای یهود به دارالندوه آمد و گفت: «آیا دیشب در میان شما فرزندی متولد شده است؟» گفتند : «نه» گفت: «پس باید در فلسطین به دنیا آمده باشد، پسری که نامش احمد است و هلاک یهود به دست او خواهد بود.» آنها پس از جلسه سراغ گرفته و دریافتند که پسری برای عبداللهبنعبدالمطلب به دنیا آمده است. آن مرد را خبر کردند که آری در میان ما کودکی به دنیا آمده و قسم به خدا که پسر است! عالم یهودی از آنها خواست که او را نزد کودک ببرند. آنها او را به نزد کودک بردند، او تا بچه را دید، بیهوش شد و چون به هوش آمد گفت: «به خدا قسم! پیامبری، تا قیامت از بنیاسرائیل گرفته شد. [۶]
از آن روز به دنبال فرصتی بودند که پیامبر را از بین ببرند؛ اما به عنایت خداوند حضرت از گزند آسیب های آنها سالم ماند.
چراغی را که ایزد برفروزد *** هر آنکس پف کند ریشش بسوزد
این یهودیها از ابتدای پیدایش تاریخی خود، خودپسند بودند، همه چیز را برای خود میخواستند. یکی از اعتقادات خطرناکشان این است که جز قوم یهود را آدم نمیدانند، همه را حیوان میدانند، همه را خدمتکاران یهود میدانند. این در کتابهای تحریفشدهشان هست.
بر اساس این تفکر هر جنایتی میکنند. اصلا میگویند کشتهشدن غیر یهود حتی مکروه هم نیست. اگر در تعارض با اهداف یهود باشد، واجب است که کشته شوند. به همین دلیل هر جنایتی میکنند، در مقابل در کتابهایشان دارند که: «اگر کسی یک یهودی را بکشد، عزت الهی از بین رفته است. اگر کسی به یک یهودی توهین کند، اقتدار خود را زیر سؤال برده است. کسی حق ندارد اموال یهودی را بگیرد؛ ولی یهودی حق دارد اموال دیگران را بگیرد.» با این عقاید انحرافی هیچ جنایتی از آنها بعید نیست!
یکی از نویسندگان غربی میگوید دلیل کم بودن جمعیت قوم یهود همین صفات زشت آنان است؛ لذا با اینکه زودتر از قوم مسیحیت آمدهاند؛ اما کمترین جمعیت را در جهان دارند. آنها هیچ کسی را برای ورود به دین خود قبول نمیکنند. فقط یک یهودی از راه نسل میتواند یهودی باشد، باید یهودیزاده باشد و الا از بیرون کسی را قبول نمیکنند یهودی شود. اینها خیلی عجیب است!
این عقاید عجیب یهودیان و نژادپرستی آنها سبب شده است که به هر جنایتی دست بزنند:
ریچارد بورتون که خود، مدتها به تحصیل تلمود [۷] پرداخته است در کتابش «یهود، نور و اسلام» که در سال ۱۸۹۸ منتشر شد مینویسد: «طبق آنچه که در تلمود آمده است، نزد یهودیان دو مراسم خونین وجود دارد که یهود را راضی میگرداند. یکی از آنها عید نانهای آغشته به خون بشری است. منظور همان عید «فصح» است.
موضوع کشتن انسانهای غیر یهودی باعث شد که دکتر رفعت مصطفی از اندیشمندان جهان عرب به گردآوری اطلاعاتی پیرامون این موضوع و تالیف مقالهای مهم در این باره بپردازد. وی میگوید:
«خونخواران بشریت معروفند ـاو میگویدـ من فکر نمیکنم که به این اسم جز در افسانهها برخورد کرده باشیم. شاید شما آنرا بیشتر خیالی بدانید تا امری واقعی، اما با ما همراه باشید تا مردمانی را به شما معرفی نماییم که به شایستگی، مستحق این لقب هستند. این بار وقت آن فرارسیده تا به جای خیال، عقل را مورد خطاب قرار دهیم و از افسانه به حقیقت برسیم.»
یهودیها دو عید دارند که باید در آن خون انسان ریخته شود. یکی عیدی است که به آن فصح گویند که در آن غذای آغشته به خون انسان تهیه میشود. فطیره مقدس ترکیبی است از خون انسان که آن را با آرد مخلوط میکنند تا غذای عید فصح، یکی از اعیاد یهودیان، را آماده کنند. این عمل وحشیانه از طریق تلمود کتاب مقدس یهودیان به آنها رسیده است. قربانیان عید فصح را غالبا کودکانی تشکیل میدهند که کمتر از ده سال سن دارند. با خشکشدن خون قربانی آنرا با خمیر فطیره مخلوط میکنند. این کودک باید غیر یهودی و دارای صلاح رفتاری و به دور از آلودگی(شراب، زنا و اعمال منافی عفت) باشند! یهودیان معتقدند کودکان به خاطر روح پاک و بی آلایششان بهترین قربانیهای یهود هستند.
این اقدام یهودیها سبب شده که هر ساله خانوادههای غیر یهودی در ایام نزدیک عید فصح از رفتن کودکان خود به بیرون از خانه مانع شوند.
تلمود به یهود چنین دستور میدهد: «افراد صالح غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین میگوید:« همانطور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم انسان نیز مانعی ندارد هرچند که این کار با ” روزه بزرگ ” روزهای شنبه مصادف گردد. سپس برای این جنایت ثواب در نظر گرفته و چنین میگوید:« هر کسی فرد غیر یهودی را بکشد ، پاداش او این است که در بهشت جاویدان بماند و در طبقه چهارم سکنی گزیند…»
بر اساس برخی از گزارشها تعداد حوادثی از قبیل قتل کودکان و استفاده از خون آنها در اعیاد یهود به چهار هزار جنایت کشف شده میرسد. به خاطر همین یهودیها به قاتلان کودک مشهور هستند.
از آن زمان که یهودیان سرزمین فلسطین را غصب کردند، این جنایات جنبه بینالمللی گرفت و دایره آن گستردهتر شد و با این عقاید انحرافی، دست آنها برای جنایت بازتر شد.
یکی دیگر از جنایات یهود، کشتار بیرحمانهای بود که در دهکده «دیر یاسین» در سرزمین اسرائیل انجام دادند.
روز نهم آوریل سال ۱۹۴۸میلادی نزدیک ظهر بود که سربازان یهودی به این دهکده بیسلاح و از همه جا بیخبر حمله کردند و ساکنان را از زن و مرد و بزرگ و کوچک، همه و همه را به صف کشیده و هدف گلولههای ننگین خود قرار دادند! پس از آن جسدها را قطعهقطعه کردند، حتی شکم زنهای حامله را پاره کرده و بچههایی که هنوز دیده به جهان نگشوده بودند سر بریده و در میان چاه به اصطلاح گابی انداختند.
۴- نمونه جنایات یهود معاصر
ممکن است به ذهن شما بیاید که جنایاتی که برای یهود گفتیم، همه به صدر اسلام و تاریخ گذشته برمیگردد؛ چه ربطی به ما و زمانه ما دارد؟ در جواب نمونههای جنایات یهود در زمان معاصر را خدمتتان عرض میکنم.
این قدر اینها جنایتکار هستند که هر چند سال یکبار یک جنگ راه میاندازند و مردم مظلوم فلسطین را میکشند. در جنگ ۲۲ روزه، هشتاد جنگنده اسرائیلی دهها نقطه در نوار غزه را بمباران کردند و دویست فلسطینی شهید و هفتصد نفر دیگر مجروح شد.
در جنگ ۸ روزه در سال ۲۰۱۲ حملات هوایی گسترده خود به غزه را آغاز کرد، مرکز اطلاعات بهداشتی فلسطین در گزارش خود اعلام کرد که در سال ۲۰۱۲ در جریان تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ۲۷۸ فلسطینی شهید و دو هزار و ۱۵۸ نفر نیز زخمیشدند.
از همه اینها وحشیانهتر تجاوز ۵۱ روزه به نوار غزه بود که نزدیک به دو هزار و ۲۶۰ شهید و نزدیک به ۱۱ هزار مجروح بر جای گذاشت. کودکان و زنان بخش زیادی از کشته شدگان را تشکیل دادند به نحوی که خبرها از شهادت پانصد کودک و بیش از ۲۵۰ زن حکایت داشت.
این دشمنیها و مظلومکشی و تعدی به زنها و بچهها هنوز هم ادامه دارد؛ رژیم صهیونیستی بیش از هزار و پانصد کودک فلسطینی، را به قتل رسانده. اصلا اینها مسلمان هم نبودند، انسان که بودند؛ پس حقوق بشر کجاست؟ اسرائیل دشمن بشریت است. بیش از ده هزار کودک، در دست آنها اسیر دست است. قاچاق اعضای بدن کودک یکی دیگر از جنایات اینهاست. در طول سیزده سال گذشته، بیش از شش هزار کودک فلسطینی نیز در اثر حملات صهیونیستها زخمیشدهاند؛ اما آنها این جنون کودککشی خودشان را برای یکدیگر در فضای مجازی به اشتراک میگذارند و افتخار میکنند. رهبر یهودیان شهرکنشین در بیتالمقدس شرقی در نزدیکی منطقه سیلوان، دو کودک فلسطینی را با خودروی شخصی خود زیر گرفت و از صحنه حادثه گریخت.
اصلا این قوم با جنایت عجین شده است. گوستاولبون مورخ تاریخ تمدن درباره یهود مینویسد: «ملت یهود هیچگاه از جنایات جدا نبوده است. آنها اسیران فراوانی میگرفتند و بدنهای آنها را با ارّه پاره میکردند و جلوی سگها میریختند و مردم شهر از کوچک و بزرگ و پیر و جوان را سر میبریدند.»
این فقط جنایات یهود در سرزمین فلسطین بود. از شروع انقلاب اسلامی اینها جنایات زیادی در حق مردم ایران اسلامی کردند. فقط چند مورد از هزاران جنایت آنها را بیان میکنم.
اسرائیل با در دست داشتن شاهرگهای حیاتی اقتصاد جهان موجب بههمریختن اوضاع اقتصادی ایران شده است.
اسرائیل با تاثیر بر سیاستمداران آمریکا و غرب، مانع از رفع تحریمهای ظالمانه آنها بر ایران میشود. ببینید چه موشی میدوانند در بحث مذاکرات برجامی! نگاه کنید چه پولهایی خرج میکنند تا این کار انجام نشود.
اسرائیل تعدادی از دانشمندان هستهای ما را ترور کرده که آخرین آنها شهید فخریزاده بوده که نخبه فیزیک هستهای و پدر علم هستهای ایران بود. اسرائیل به صورت مستقیم در ترور شهید سلیمانی دست داشت. اسرائیل تا کنون هزاران حمله سایبری به ایران کرده است که آخرین آنها مختلکردن پمپ بنزینها در سال ۱۴۰۰ بود. میخواستند نارضایتی را در مردم ایجاد کنند؛ همان کاری که در آذرماه ۹۸ کردند؛ ولی با هوشیاری مردم تیرشان به سنگ خورد.
وقتی که دیدند نمیتوانند همه کشور را به یکباره به هم بریزند، طرح مرگ با هزار ضربه چاقو را دادند! گفتند ایران قوی است، نمیشود با یک ضربه شمشیر او را از پا درآورد. باید بر این پیکر پیل تن، هزار ضربه چاقو بزنیم تا از پا دربیاید. هر روز یک حادثه در یک شهر راه میاندازند؛ یک بار حقوق معلمان، یک بار آب زایندهرود، یک بار گرد و غبار اهواز، یک بار هفتتپه، یک بار مرغ، یک بار گوشت، یک بار سکه … این قدر میزنند تا ایران را از پا دربیاورند؛ ولی شما مردم به برکت خون شهدا هوشیار هستید، نمیگذارید دشمن به هدف خودش برسد. روشنگری کنید! هر کس به اندازه خودش ، تا میبینید یک جریانی راه افتاد ردپای یهود را نشان دهید!
۵- وظیفه ما در برابر یهود
با این همه رذالت و پستی و جنایتی که این یهود صهیونیسم دارد، ما به عنوان یک انسان آزاده و یک مسلمان و یک مؤمن چه باید بکنیم؟ باید تا جایی که دستمان میرسد در هر حد و اندازهای که هستیم، مقابل این جریان جنایتکار بایستیم. اگر معلم و یا مربی هستیم در کلاس خود روشنگری کنیم. اگر اهل قلم هستیم، چند خطی بنویسیم. اگر دارای مقام و منصبی هستیم، صدای خودمان را برسانیم. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم و باید بکنیم، این است که انزجار خودمان را از اسرائیل به عنوان تنها دولت یهودی دنیا نشان دهیم! سکوت جایز نیست عزیزان!
زمانی که سپاهیان معاویه به شهر انبار حمله کردند، زینت زنان مسلمان و ذمی را ربودند، وقتی این خبر به حضرت علیعلیهالسلام رسید، حضرت بالای منبر رفته، فرمودند: «به خدا قسم اگر کسی با شنیدن این فاجعه جان دهد، من ملامتش نخواهم کرد!»
من نمیدانم اگر حضرت علیعلیهالسلام امروز بودند و این جنایت را میشنیدند، چه میگفتند یا چه میکردند؟!
پیامبر رحمت محمدبنعبداللهصلیاللهعلیهوآله فرمودند: «مَنْ سَمِعَ رجلا یُنادی یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ؛ هرکس بشنود صدای انسانی را که فریاد میکند: «یا لَلْمُسْلِمینَ» ای مسلمانان به فریاد من برسید، و او را کمک نکند، مسلمان نیست».
داریم صدای مظلومیت فلسطینیان را میشنویم، نمیخواهیم حداقل یک بار فریاد بزنیم مرگ بر اسرائیل!؟ پیرمرد عابدی داشت نماز میخواند در حالی که مقابلش چند کودک داشتند با بیرحمی پرهای یک خروسی را زندهزنده میکندند و آزارش میدادند؛ اما آن پیرمرد اعتنایی نکرد و به عبادتش ادامه داد؛ امام صادقعلیهالسلام فرمودند: «خداوند به زمین دستور داد که او را در خود فرو ببرد و او تا ابد در قعر زمین در حال عذاب است»
خدایی که به بیتفاوتی نسبت به ظلم به یک خروس اینقدر حساس است؛ حالا اینهمه ظلم نه به یک خروس، بلکه به مسلمانی میشود، چقدر حساس است و عذاب الهی شامل حال این بیتفاوت خواهد شد.
امام خمینیرحمهاللهعلیه که گوش شنوای ناله مظلومان عالم بود و خصم ظالمان! یک روز را به نام روز قدس گذاشتند در تقویم کشورهای آزاده تا هر کسی که میخواهد علیه این همه جنایت فریاد بزند، در این روز بیاید. جمعه آخر ماه رمضان با زبان روزه به خیابان بیاییم و فریاد بزنیم مرگ بر اسرائیل! مرگ بر جنایت ! مرگ بر کودککشی!
شما فکر نکنید این مرگگفتنها اثر ندارد؛ امام خمینیره بنیانگذار روز قدس فرمود: «اگر همه مسلمینى که در دنیا الآن هستند، که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس، همه بیرون بیایند از خانه، فریاد بکنند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» همین قول براى آنها مرگ مىآورد.»
این وعده قطعی خداست که باطل، مردنی و ازبینرفتنی است. «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» [۸] بر این اساس مقام معظم رهبری فرمودند که تا ۲۵ سال آینده نامی از اسرائیل در زمین نیست. انشاءالله!
* منبر کامل ۴۵ دقیقه
.


