ایثار ؛ آثار، معنا و حد آن
۱۴۰۱-۰۱-۱۲ ۱۴۰۲-۰۶-۱۲ ۱۸:۰۳ایثار ؛ آثار، معنا و حد آن

ایثار ؛ آثار، معنا و حد آن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱- حضرت خدیجه سلام الله علیها بانوی ایثار
عفیف کندى میگوید:
در یکى از روزها براى خرید لباس و عطر وارد مکه شدم و در مسجد الحرام در کنار عباس بن عبدالمطلب نشستم. وقتى که خورشید به اوج بلندى رسید، ناگهان دیدم مردى آمد و نگاهى به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد. چیزى نگذشت که نوجوانى به وى ملحق شد و در سمت راست او ایستاد. سپس زنى وارد مسجد شد و در پشت سر آن دو قرار گرفت. آنگاه هر سه با هم مشغول عبادت و نماز شدند.
من از دیدن این منظره که در میان بتپرستان مکه، سه نفر حساب خود را از جامعه جدا کرده، خدایى جز خداى مردم مکه را مىپرستند، در شگفت ماندم. رو به عباس کردم و گفتم: «أمر عظیم!» او نیز همین جمله را تکرار کرد و سپس افزود: آیا این سه نفر را مىشناسى؟ گفتم: نه. گفت: نخستین کسى که وارد شد و جلوتر از دو نفر دیگر ایستاد، برادرزادۀ من، محمد بن عبد الله است و دومین نفر، برادرزادۀ دیگر من، على بن ابىطالب است و سومین شخص همسر محمد است. و او مدعى است که آیین وى از جانب خداوند بر او نازل شده است و اکنون در زیر آسمان خدا کسى جز این سه از این دین پیروى نمیکند.[۱]
برای مقام بانویی که صاحب امروز است، همین بس که پبامبر صلیاللهعلیهوآله در موردش فرمودند:
« أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَهَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَى دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَهَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّهِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب؛.»[۲] او هنگامی به من ایمان آورد که مردم کافر بودند؛ او مرا تصدیق کرد، زمانی که مرا تکذیب کردند؛ و تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت … .
امروز روز وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها) است بانوی بزگواری که تمام ثروت خود را در راه خدا و رسول خدا و دین خدا نثار کرد.
علامه مجلسی(ره) در مورد ثروت و دارایی ایشان می فرماید: در شهر مکه کسی از ایشان ثروتمندتر نبود. بیش از هزار شتر در مناطق مختلف برای تجارت داشت، و در مناطق مختلفی چون مصر و حبشه تجارتخانههایی از آن او بود. [۳]
این مقدار ثروت برای یک بانو آن هم در زمان جاهلیت نشان از جایگاه ویژه اقتصادی حضرت خدیجه در عربستان و تجارت بین المللی ایشان دارد. یک بانوی اینچنینی نه تنها طبیعتاً خواستگارانی از شهر مکه، بلکه از سراسر عربستان خواهد داشت و می توان ادعا کرد این چنین بانویی مورد توجه تجار بزرگ بین المللی از کشورهای دیگر بوده است. این حجم از محبوبیت در آن زمان برای یک زن بینظیر بود، اما حضرت خدیجه به همه جواب منفی داد. خودشان به واسطه عمویشان، حضرت محمد را که جوانی امین و درستکار و در عین حال سالم و خوش هیکل و اهل کار و تجارت بود به شوهری برگزید. این تصمیم هم نشان از درک درست و بالای این بانوی عزیز دارد و هم نشانۀ ایثار و فداکاری ایشان است .
تاریخ نوشته است وقتی پیامبر بر کوی ابوقبیس دعوت خود را علنی کرد، مردم با سنگ به او حملهور شدند. حضرت خدیجه و امام علی علیه السلام ایشان را به خانه آوردند. مردم خانۀ خدیجه سلام الله علیها را سنگباران کردند. خدیجه سلام الله علیها بیرون آمد و خطاب به آنان فرمود: «آیا از سنگباران کردن خانه زنی که نجیبترینِ قوم شماست، شرم ندارید؟» مردم با شنیدن سخنان خدیجه پراکنده شدند و او برای مداوای همسرش به خانه بازگشت. آن گاه پیامبر، پیغام جبرئیل را به او رساند. خدیجه سلام الله علیها در پاسخ فرمود: «خدا خود سلام است و سلام از اوست و سلام بر جبرئیل و بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات خداوند بر تو باد!»[۴]
حضرت خدیجه با آن همه عزت و جلال و جایگاهی که در شبه جزیره عربستان داشت، از موقعیت اجتماعی خود در راه خدا و دین اسلام و پیامبر اسلام گذشت و از پیامبر و دین اسلام دفاع کرد. سلام خدا و سلام ملائکه الهی بر او!
ما سوگوار مادر مهربانی هستیم که وقتی اسلام در مکه علنی شد، اولین زنی بود که به اسلام ایمان آورد. پس از چندی قریش درصدد نابودی اسلام برآمدند و تحریم و حصر پیامبر و و مسلمانان و نیز بنیهاشم را که هستۀ اولیه اسلام بودند برای این هدف شوم برگزیدند. . این محاصره اقتصادی و اجتماعی آنقدر شدید شد که مسلمانان هیچ راه درآمد و خرید و فروشی نداشتند. اینجا بود که حضرت خدیجه تمام ثروت خود را برای ابقای اسلام و رفع این حصر و حتی ترویج اسلام در این سه سالِ بسیار سخت خرج کردند تا آنجا که همه ثروت آنچنانی خدیجه تمام شد و خرج اسلام و مسلمانان و ابقای آن گشت و کار به جایی رسید که در روز های پایانی یک خرما را سه نفر با هم اشتراکی می خودند تا زنده بمانند![۵] حضرت خدیجه ای که نازپروده و نعمتدیده بود، در این اوضاع اسفناک نه تنها تمام مال خود را فدای پیامبر کرد، بلکه جان مبارکش را هم بر سر استقامت در این مسیر گذاشت. وقتی که حضرت خدیجه بر اثر بیماریهایی که در این شرایط بر ایشان عارض شد وفات کردند، حتی یک کفن برای دفن نداشتند. اما خداوند از بهشت کفنی برای او هدیه فرستاد.
اگر بخواهیم حضرت خدیجه را با یک واژه و عبارت توصیف کنیم باید بگوییم مظهر ایثار و از خود گذشتگی! ایثاری که امروزه برای ما یک افسانه است: یک زن در راه شوهر باایمان خودش تمام مال و مقام اجتماعی و موقعیت خود را فدا کند تا به فقر ناداری برسد و آخر هم از شدت گرسنگی وفات کند! این مقدار از ایثار برای کدام یک از ما متصور است؟ ایثاری که امروز همه ما به آن احتیاج داریم. خوب است که امروز به یاد و نام حضرت خدیجه چند کلامی درباره ایثار و ازخودگذشتگی سخن بگوییم. ایثار و ازخودگذشتگیای که آثار و برکات عظیمی دارد .
۲. آثار ایثار در زندگی و بندگی
۲-۱. نصرت الهی ، اولین پاداش خداوند متعال به ایثاگر
وقتی زنان مدینه حضرت خدیجه سلام الله علیها را تنها گذاشتند، خدای متعال برای ایشان سنگ تمام گذاشت.حضرت خدیجه به زنان قریش پیام داد که برای وضع حمل ایشان بیایند، ولی نیامدند و گفتند: با تو رفت و آمد نمیکنیم، چرا که نصیحت ما را گوش ندادی و همسر محمد شدی. در این حال که تنها مانده بود و از کمک زنان قریش ناامید، چهار زن نورانی وارد شدند و خود را به حضرت معرفی کردند. یکی گفت: من مادرت حوا هستم؛ دیگری گفت: من آسیه بنت مزاحم هستم؛ سومی گفت من کلثوم خواهر موسی هستم؛ چهارمی گفت: من مریم دختر عمران مادر عیسی هستم؛ آمدیم تا تو را یاری کنیم و ناراحتیهای زایمان را از تو بکاهیم.
یکی از برکاتی که شامل انسانهای ایثارگر میشود این است که خدای متعال در سختیها و فراز و نشیبهای زندگی شخص ایثارگر را تنها نمیگذارد و یاری میکند . على بن سوید، یکی از یاران امام کاظم علیه السلام میگوید: من به امام کاظم علیه السلام گفتم : به من سفارشى کنید. فرمود : «تو را به تقواى الهى سفارش مىکنم» . آن گاه سکوت کرد . من از تنگدستى خود ، نزد ایشان شِکوه کردم و گفتم : به خدا سوگند ، برهنهام و برهنگىام به جایى رسیده که فلانى ، دو جامه خویش را از تَنَش درآورد و به من پوشاند! فرمود : «روزه بگیر و صدقه بده» . گفتم : از آنچه برادرانم به من عطا مى کنند ، هرچند اندک ، صدقه بدهم؟ فرمود : «آنچه را که خداوند ، روزى تو مى کند ، صدقه بده ، هرچند ایثار کنى [و خودت به آن ، محتاج باشى].»[۶]
بنابراین برای اینکه گره از زندگی انسان باز بشود، باید گره از زندگی دیگران باز بکند؛ هر چند خودش در سختی و مشکل باشد .
۲-۲. ایثار، سبب فلاح و رستگاری
یکی دیگر از آثار ایثار، فلاح و عاقبتبهخیری است . یکی از دعاهای همیشگی افراد متدین و خداترس، درخواست عاقبت بهخیری از پیشگاه خداوند متعال است . برای رسیدن به عاقبت بهخیری راههای بسیاری در آیات و روایات ذکر شده است . خدای تبارک و تعالی، اهل از خود گذشتگی و ایثار را اهل فلاح و رستگاری میداند؛ آنان که خود به چیزی محتاج هستند، اما دیگران را برخود ترجیح میدهند: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ در دلهایشان حسدى نمىیابند؛ و هر چند در خودشان احتیاجى [مبرم ] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مىدارند. و هر کس از خسّت نفس خود مصون ماند، ایشانند که رستگارانند.»[۷]
ایثار آنقدر مهم است که حتی اگر یک فرد گناهکار از حق خود بگذرد تا دیگری مشکلش برطرف شود و نیاز دیگری را بر نیاز خود ترجیح دهد، و به عبارتی ایثار و از خود گذشتگی کند، همین خصلت باعث عاقبت به خیریاش میشود! همین یک روزنه از نور خدا در وجود او، وی را از نار نجات می دهد.
اگر دنبال سعادت دنیا و آخرت هستیم، اگرمیخواهیم فرندانمان عاقبتبهخیر شوند، باید روش ایثار را در زندگی هایمان پیاده کنیم، اگر هم شده یک بار فرزند من ببیند که پدرش از سر سفره بلند شده غذای خودش را به فقیر میدهد! بدون شک این فرزند ایثار را یاد میگیرد و قرآن میفرماید هر کس اهل ایثار شد سعادتمند میشود.
۲-۳. ایثار، باعث رشد معنوی
در روایت آمده است که حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: اى پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من بنمایان. خداوند فرمود : «اى موسى! تو تاب دیدن آنها را ندارى؛ امّا [فقط ]یک منزلت از منزلت هاى بزرگ و باشکوه او را به تو مى نمایانم که به واسطه همان، او را بر تو و بر تمام آفریدگانم برترى دادم» .پس ، خداوند از ملکوت آسمان براى او پرده برداشت و موسى علیه السلام ، منزلتى را دید که از [شدّت] پرتوهاى آن و قُربش به خداوند، نزدیک بود قالب تهى کند . گفت : پروردگارا! به واسطۀ چه چیز او را به این کرامت رساندى؟فرمود : «به واسطه خصلتى که از میان امتها، آن را به او اختصاص دادم ، و آن خصلت ، ایثار است . اى موسى! هیچیک از ایشان نیست که دمى از عمر خویش به این خصلت عمل کرده باشد ، مگر آن که از حسابرسى او شرم کنم و در بهشت خود ، هر جا که او بخواهد ، جایش دهم.»[۸]
امام على علیه السلام فرمود: خصلت هاى والاى انسانى ، جز با عفّت و ایثار ، کامل نمىگردد؛ «لا تَکمُلُ المَکارِمُ إلاّ بِالعَفافِ وَ الإِیثارِ.»[۹]
۲-۴. ایثار و آرامش در خانواده
اگر در بین اعضای یک خانواده ایثار نباشد این خانواده روی خوش نمیبیند . بزرگترین عامل دعوای بین زن و شوهر این است که یک طرف دعوا نمیتواند از خودگذشتگی داشته باشد . یکی از دوستان مشاور تعریف میکرد زن و مرد جوانی برای مشاوره آمده بودند، اما در آستانه طلاق قرار داشتند . با اینکه هر دو تحصیلکرده بودند، تصمیم جدی به طلاق داشتند . سوال کردم علت اختلاف چیست؟ گفتند ما بر سر رنگ کاغذ دیواری خانه تفاهم نداریم و نمیتوانیم با هم کنار بیاییم . در واقع اینها عدم ایثار است نه نبود تفاهم . ایثار در بین زن و مرد خانه زندگی را شیرین و کارها را آسان میکند . به خانمی گفتم: چرا بچهدار نمیشوی؟ گفت: شوهر من در کار منزل کمک نمیکند. حالا اگر بچه هم بیاید، کار من بیشتر می شود و من از عهدۀ کار بچه و منزل بر نمیآیم . چقدر خوب است آقا در منزل ایثار و ازخودگذشتگی داشته باشد.
۲-۵. ایثار، عامل امنیت در جامعه
کار جامعه دینی جز با ایثار عدهای ایثارگرو و ازخودگذشته جلو نمیرود! اگر پرستاران در ایام کرونا ایثارگری نمیکردند، چه بلایی بر سر مردم کشور میآمد؟ اگر در ایام سیل و زلزله مردم ایثارگری نکنند حجم مصیبت بسیار بیشتر میشود . اگر مدافعان حرم و خانوادههایشان ایثارگری نمیکردند الان مملکت امنیت نداشت!
به هنگام تشییع جنازۀ روحانی شهید، سید محسن روحانی، از استادش خواستند تا خاطرهای از آن شهید بگوید. استاد فرموده بود: من یک روز در قم به شهید گفتم: آسید محسن تو حافظهات خیلی خوب است، استعداد خوبی داری، بمان قم و درس بخوان! سید محسن در جواب من گفت: استاد، اگر امثال من به جبهه نرویم، در قم درسی باقی نمیماند! ما آنجا باید این امنیت را فراهم کنیم. در ایام جنگ، مدرسه آیتالله العظمی گلپایگانی بمباران و تمام فضای درس غرق خاک و غبار شد و درس هم تعطیل شد .
الان در این مقطع کشور ما و شیعیان با مشکل جمعیت روبهرو شدهاند. لذا به ایثاگری مادران نیاز هست که سختی دوران بارداری و فرزندآوری را تحمل کنند . با اطلاع و مطالعه عرض میکنم بزرگترین خطری که امروز این «شیعهخانۀ امام زمان» و به قول و تعبیر شهید سلیمانی این حرم اهلبیت(ایران) را تهدید میکند پیری جمعیت است! این قدر این خطر بزرگ است که رهبر معظم انقلاب به صراحت فرمودند : «مسأله جمعیّت را جدّی بگیرید! جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست؛ یعنی مسأله جمعیّت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ۱۰ سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست»[۱۰] بزرگواران واقعا بحث پیری جمعیت یک تهدید بسیار بزرگ برای کشور ماست. این در حالی است که نرخ باروری در کشور ما به شدت پایین آمده است و این به علت بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن فرزندآوری، و فرهنگ غلط فرزند کمتر زندگی بهتر است. من نمی خواهم وارد مسائل تخصصی جمعیت شوم ولی این را از بنده که در این زمینه ساعت ها مطالعه کردم بپذیرید که پیری جمعیت در کشور ما یک معضل اساسی است.
شما نگاه کنید در اطراف خودتان، یک روزی اکثر خانواده ها ۵-۶ فرزند داشتند، اما امروز را ببینید خیلی جوانها ازدواج نکردهاند. آنها هم که ازدواج کردهاند یکی یا نهایتاً دو فرزند دارند و و از همه بدتر این یک فرهنگ شده است .
ممکن است کسی بگوید مشکلات و مسائل مالی را چکار کنیم ؟ اینقدر گرانی هست! اینقدر فرزندآوری سخت شده ! قدیم ها خیلی راحت بود! بله من هم قبول دارم، اگر قبول نداشتم فرزندآوری را در مبحث ایثار نمیگفتم. سخت است، از خودگذشتگی و ایثار میخواهد. البته خداوند روزی را ضمانت کرده. این مشکل فکر ماست که گمان میکنیم خداوند روزی یک فرزند را می تواند برساند ولی روزی پنج تا را نعوذ بالله نمیتواند!
۳. معنای ایثار
حال که این قدر ایثار مهم است ببینیم ایثار به چه معنا است و چه فرقی با سخاوت و جود و بخشش و صدقه دارد؟! اصلا این ایثار چی است که این قدر ارزش و اهمیت دارد؟
۳-۱. تعریف لغوی و اصطلاحی
ایثار در لغت از ریشه «أثر»، به معنای «برگزیدن» و «مقدم داشتن چیزی» است. ایثار بخشش به دیگران از آن چیزی است که خودت به آن احتیاج داری و آن دیگری هم به آن احتیاج دارد و تو او را بر خود مقدم میکنی. ابان ابن تغلب میگوید: با امام صادق علیه السلام در طواف خانه خدا بودم که یکی از دوستانم مرا برای برآوردن حاجتی طلب کرد. اشاره کردم در طوافم. امام فرمود مگر فلانی شیعه نیست؟ گفتم بله آقا جان. فرمود طوافت را قطع کن و با او برو. عرض کردم: اگر طواف واجب هم باشد؟ فرمود: بلی. ابان گوید: با دوستم رفتم. پس از آن به خدمت حضرت رسیدم و از حقّ مؤمن پرسیدم. فرمود: این موضوع را کنار بگذار و از من مخواه. اما من تکرار و اصرار کردم، تا فرمود: ای ابان، نیمی از مالت را به او میدهی، سپس به من نگریست، و چون دید چه حالی به من دست داده است فرمود: ای ابان آیا نمیدانی که خداوند از ایثارگران یاد نموده است؟ گفتم: چرا. فرمود: چون تو نیمی از مالت را به او دهی وی را بر خود ترجیح ندادهای؛ زمانی او را بر خود ترجیح دادهای که از نصف دیگر هم به او بدهی.
۳-۲. ایثار و الفاظ مترادف و متضاد
وقتی انسان مالی در دست دارد، چند حالت برای او می تواند اتفاق بیفتد:
۱-آنقدر به آن دل ببندد که نه خودش از آن استفاده کند و نه به دیگران بدهد که به آن شُح گویند. مثل برخی ثروتمندان احتکارگر! فقط جمع میکنند. خودشان هم نمیخورند.
۲-یک وقت همه اش را برای خود می خواهد. به این حالت بخل گویند. مثل تیشه . تیشه را دیدید هر چی کار میکند به سمت خودش برمیدارد .
۳-یک وقت خودش میخورد. اگر اضافه ای داشت آن را به دیگری میدهد. به این صدقه گویند. حمالی بود(گاهی این حمالها، رفوگرهاو سپورها دارای مقامهای انسانی هستند که ما دعا میکنیم خدا نصیب ما هم بکند) در بازار تهران که حمل فرش میکرد. ما او را صدا کردیم که احمد آقا این فرش را ببر. گفت لطفاً به این یکی بگویید. من از صبح تا حالا سه قالی بردهام. ولی کسی این مرد را برای قالی بردن صدا نمیکند! شما او را صدا بزنید و زیادتر به او بدهید، شاید به ما برسد. و اسلام همین روحیه را میخواهد.
۴- یک وقت کسی مالی دارد، اگر کسی از او درخواست کرد به مقداری که به خودش ضرری نرسد به او می دهد. به این سخاوت می گویند . مثل ارّه . هم برای خودش برمیدارد هم به دیگران میدهد .
۵- یک وقت کسی مالی دارد، خودش می خورد، اما می گردد تا فرد نیازمندی را پیدا کند و درخواستنکرده به او ببخشد و مشکلش را برطرف کند. به این عمل جود میگویند.
تا اینجا خیلی عالی است هر چه پیشتر رفتیم عالیتر شد، ولی هیچکدام از اینها از حد کفاف و نیاز خودشان نبخشیدند. همه از زیاده مالشان دادند:
۶- اما کسی که به مقدار کمی دارایی دارد که خودش به آن نیاز دارد، نان شبش است، اگر بدهد خودش گرسنه میماند؛ خواب شبش است، اگر کشیک بدهد بیخواب خواهد شد؛ یک فرزند دارد تمام زندگیاش هست، اما میدهد در راه خدا برود جبهه؛ یک جان دارد، میاندازد زیر تانک تا بقیه سالم بمانند. به این میگویند ایثار. در یک جمله این است که منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم داشتن. ایثار این است که تو ۵ ملیون پول داری. تلوزیون خانهات سوخته است. یک هفته است همه قیمتها را بررسی کردهای که بهترین جنس را با پایینترین قیمت را بخری. میخواهی سر راه برگشت از مسجد بروی بازار تلوزیون بخری. که کسی وارد مسجد میشود و میگوید بچهام عمل دارد و ۵ ملیون خرج عملش است. یقین میکنی که راست میگوید و این ۵ ملیون را به او میدهی! این میشود ایثار!
این بالاترین درجه از درجات انسانی است، بالاترین درجه احسان،بالاترین مکارم اخلاق، بالاترین درجه کرم، برترین آقایی و سیادت، بالاترین فضیلت! و اینها همه حدیث و از بیان معصوم بود. این است ارزش فضیلت ایثار.
۴. حد ایثار
نکته دقیق و مهم این است که آیا میتوان بی حد و حصر ایثار و ازخودگذشتگی کرد؟ و هر نوع ازخودگذشتگی را میتوان انجام داد؟ و حد و مرز ایثار کجاست؟
۴-۱. حد ایثار از منظر شخص ایثارگر
امام کاظم علیه السلام در حدیثی، بسیار زیبا و کوتاه و کاربردی حد ایثار را بیان فرمودهاند: : «لا تَبذُلْ لإِخوانِکَ مِن نفسِکَ ما ضَرُّهُ علَیکَ أکثَرُ مِن مَنفَعَتِهِ لَهُم؛ به برادرانت از خود، چیزى مبخش که زیان آن براى تو بیشتر از سودش براى آنان باشد.» (چقدر زیبا سخن میگویند ائمه؛ انسان میخواهد در مقابل این سخنان سجده کند! من یقین دارم اگر این کلام را یک جامعهشناس غربی گفته بود تا حالا ملیون ها بار بازارسال شده بود.)
امام میفرماید: ایثار و ازخودگذشتگی تو باید بهگونهای باشد که ضرری که میکنی از نفعی که به برادر دینیات میرسد بیشتر نباشد. طبیعی است که ایثار به ظاهر به انسان آسیبها و ضررهایی میرساند: شب گرسنه میخوابد ، وامی را که بهسختی گرفته، از دست میدهد و خود نیازمند باقی میماند؛ از جان و آبرویش میگذرد… . اینها نمونهیی از ضررهایی است که به ایثارگر میرسد. در قبال این ضررها قرار است سودی به شیعیان علی علیه السلام برسد، اما این سود نباید کمتر از ضرر ایثارگر باشد، حتی مساوی نباشد! توپ بچه همسایه افتاده بالای درخت، حس ایثارش گل میکند، میرود توپ را بیندازد پایین، لباسش پاره میشود یا پایش میشکند! دل یک بچه شیعه را به دست آورده، خوشحالش کرده، اما آیا ارزشش را داشت یا نه! چقدر سود رساندی چقدر ضرر کردی! اتوبوس آتش گرفته است همه را پیاده کردهاند، میبیند یکی دارد گریه میکند که لپتاپ من توی اتوبوس جا مانده! طرف حس ایثارش گل میکند، خود را به آتش میزند که لبتاپ مومن دیگری را نجات بدهد! اتوبوس منفجر میشود و میسوزد! هیچکس او را تحسین نمیکند! جانش را گذاشته پای مال اندک دیگران! آیا این ایثار است! ایثار حد دارد مرز دارد. گاهی ما هم گرفتار این تحلیلهای اشتباه می شویم: مسجدی ایثار میکند توی کانون تا نیمههای شب میماند که کار فرهنگی کند، خانوادهاش از هم میپاشد! باید سنجید آیا ارزشش را داشت! آیا سودی که به مومنین رسید از این ضرری که کرد بیشتر بود یا کمتر! اگر کمتر باشد ایثار نیست!
چقدر عالی است این حرف: ایثار هم عقلانی است! شهید حسین فهمیده که با نارنجک خودش را زیر تانک انداخت، ابتدا با خود اندیشد: من کشته بشوم ده نفر دیگر زنده میمانند، خط حفظ می شود، شهر سقوط نمیکند! نارنجک که دشمن داخل سنگر خودی میانداخت، یکی خودش را میانداخت روی نارنجک! قبلا فکر کرده بود من خودم را فدا میکنم، تکهتکه میشوم تا ده نفر رزمنده سالم بمانند! هرچقدر این سودی که به جامعه ایمانی میرساند بیشتر باشد، ارزش ایثارش بالاتر است! حالا ببینید ایثارحضرت خدیجه سلام الله علیها درعالم چه ارزشی آفریده است!
۴-۲. تناسب ایثار با کسی که در حقش ایثار میشود
اگر چه در بین همه انسانها از همه ادیان و مکاتب و فِرق، ایثار دیده میشود و به عنوان یک فضیلت انسانی شناخته میشود، اما در هیچکجا به عنوان یک اصل ثابت و یک وظیفه و یک راهبرد اجتماعی از آن یاد نمیشود الّا در بین مومنین و شیعیان مولا امیر المومنین علی علیه السلام!
امام علی علیه السلام می فرماید: «عامِل سائِرَ النّاسِ بِالإِنصافِ ، وَ عامِلِ المُؤمِنینَ بِالإِیثارِ»[۱۱]؛ با دیگر مردمان به انصاف رفتار کن و با مؤمنان به ایثار .
بنابر این ایثارِ به این عظمت و این جایگاه، برای همه انسانها نیست، بلکه مخصوص مومنین و یک توصیۀ اکید درون مذهبی است.
انصاف در معاشرت و رعایت احوال دیگران، دستور اسلام است نسبت به همه انسانها. اگر مومنی دید که یک فرد حتی غیر مسلمان نیازمند است، از دارایی خود چیزی به او می بخشد، اگر دید دردمند است، آن را در حد خود رفع میکند. اما هیچگاه دستور نداریم که برای رسیدگی به آنها از جان و مال خود و آن چیزی که به آن نیازمند هستی به آنها بده! خودت بخور به خانوادهات رسیدگی کن! اگر چیزی اضافه آمد به او هم بده. او هم یکی از مخلوقات خداست، به او هم رسیدگی کن!
اصلا یک باب مفصل در معارف دینی درباره معاشرت با انصاف در مواجهه با ادیان دیگر و حتی دشمنان وجود دارد، اما در هیچکدام از آنها سخن از ایثار نیست. فقط و فقط ایثار در مورد مومن تاکید شده است؛ کسانی که جزو جامعه ایمانی به حساب میآیند، شیعه امام علی(علیه السلام) هستند، اینجا دستور خاص به رسیدگی هست. میگوید حتی از حد کفاف خود به او بده ! حتی اگر خود گرسنهای به او بده و او را سیر کن!
این است که می گوییم ایمان علت ایثار است. هر کجا جامعه ایمانی بود مومنین باید ایثار کنند مومنین دیگر را بر خود مقدم کنند.
۵. مبارزه با خودخواهی در خانه ، اولین گام ایثار
ممکن است کسی سوال کند برای ایثارگری از کجا و چگونه شروع کنیم؟ بزرگی میفرمود ایثارگری را از خانه و خانواده خودت شروع کن . سوال کردند یعنی چه ؟ گفتند سعی کن در خانه خودخواه نباشی . تا میتوانی به کسی دستور نده . خانم فریده مصطفوی دختر حضرت امام میگوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان کار را برای من انجام بده یا حتی یک چای برای من بریزید. همیشه ما یا کارگر منزل را خطاب می کردند. اگر یک وقت هیچکس نبود، صدا می زدند:
خانم ! بگویید یک چای برای من بیاورند.[۱۲]
کارهایمان را خودمان انجام دهیم یا مثلا به میل خانواده غذا بخوریم نه اینکه همه به میل ما غذا بخورند .حدیثی عجیب داریم که فرمودند: «الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَهِ أَهْلِهِ وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ»[۱۳] رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: انسان باایمان به میل و رغبت خانوادهاش غذا مىخورد، ولى منافق، میل و رغبت خود را به خانوادهاش تحمیل مىکند.
اگر خانواده کمک احتیاج داشتند، با اینکه خستهای و کسی هم انتظار ندارد، اما شما ازخودگذشتگی کن و کمک کن . از این کمکهای کوچک شروع کنیم، کمکم جوانههای ایثار در وجود ما رشد میکند . ان شالله بتوانیم به آنچه گفتیم و شنیدیم عامل باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
* منبر کامل ۴۵ دقیقه
پی نوشت ها:
[۱]تاریخ طبرى، ج۲، ص ۲۱۲؛ کامل ابن أثیر، ج۲، ص ۲۲؛ استیعاب، ج۳، ص ۳۳۰
[۲]سفینه البحار، ج۱، ص۳۸۲
[۳]بحار جلد ۱۶ ص۲۱ و ۲۲
[۴]همسر آفتاب، ص ۳۰
[۵]قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص.۱۱۴
[۶]کافی، ج ۴، باب ١٨، حدیث ٢
[۷]حشر:۹
[۸]تنبیه الخواطر، ج ۱ ، ص ۱۷۳
[۹]غرر الحکم: ١٠٧۴۵.
[۱۰]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۹۲/۹/۱۹
[۱۱] میزان الحکمه، ج ۱، ص ۵
[۱۲]پا به پای آفتاب، ج۱، ص۹۷
[۱۳]کافی (ط – الإسلامیه)، ج۴، ص۱۲.
.



