Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
حجت الاسلام فرحزاد (م30) متن گردآوری تفسیر

شکر نعمت‌های الهی

Farahzad_ShokreNeemat

شکر نعمت‌های الهی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ

ذیل آیه آخر سوره مبارکه تکاثر

آقای شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی بیننده‌های خوبمان، خانم‌ها و آقایان. پیشپیش ایام میلاد با سعادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) را به همه شما تبریک و شادباش می‌گویم، مخصوصاً به همه پدران خوب سرزمین‌مان، انشاءالله هرکجا هستند، سلامت و تندرست باشند. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

حاج آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمه الله، خدمت‌ شما و همه‌ی‌ بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام  داریم. ایام ولادت سر تا سر نور مولود کعبه مولا امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) که دل‌های ما به محبت او منور است، تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. سنت بسیار پسندیده‌ای است که این ایام روز پدر نامگذاری شده است.

ان‌شاءالله هم فرزندان به پدرهایشان بسیار اظهار لطف و محبت و تشکر و سپاسگزاری داشته باشند، ولو با هدیه، پیام، تشکر لفظی و زبانی، بوسیدن دست پدر، حلالیت طلبیدن باشد. همچنین پدرها را هم سفارش می‌کنیم که انشاءالله محبت خودشان به فرزندانشان را بیشتر کنند که فرزندان گلایه‌ای از پدرانشان نداشته باشند. انشاءالله این عید برای همه مبارک و میمون و خجسته باشد.

آقای شریعتی: در ذیل بحث خیر و برکت در زندگی که مباحث خوبی را شنیدیم، به بحث شکر رسیدیم. در جلسه‌ی گذشته حاج آقا به آیه‌ی پایانی سوره‌ی تکاثر اشاره داشتند. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» (تکاثر/۸) گفتیم این نعیم نعمت سلامت است و هفته گذشته به نعمت توحید اشاره کردید.

ما خدمت شما هستیم و بحث امروز را می‌شنویم.

حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.بحث شکرگزاری بود از آیه‌ی قرآن و روایات استفاده می‌شود، از بعضی نعمت‌ها سؤال ویژه می‌شود. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم» (تکاثر/۸) یعنی حتماً و البته روز قیامت از نعیم سؤال می‌شود. گفتیم یکی امنیت است، یکی عافیت است، نعمت توحید که بزرگترین نعمت در عالم هست، که ما خدا را قبول کردیم، توفیق پیدا کردیم، اقرار به وحدانیت خدای متعال پیدا کردیم، این حدیث زیبایی که گاهی خواندیم، امام‌های ما که اینقدر مهربان به دوستان و شیعیان و به بندگان خدا مهربان هستند، ولی امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: حتماً خدای متعال از ما به شما هم مهربانتر است. نباید شکرگزار و قدردان این خدا بود. نعمت دیگری که در روایات ما خیلی اشاره شده است، «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» حتماً از نعیم سؤال می‌شود. روایات فراوانی داریم که این نعمت، نعمت ولایت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و یازده امام بعد از او است.

آنجا جایگاهی است که همه را روز قیامت «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» (صافات/۲۴) اگر جواز ولایت و محبت مولا علی(علیه‌السلام) و فرزندانش داشتند، رد می‌شوند. و الا امکان رد شدن ندارد. «لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ جَوَازٌ وَ جَوَازُ الصِّرَاطِ حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ» (بحارالانوار/ج۳۹/ص۲۰۲) این محبت و ولایت کلید راهگشا است. اگر این باشد از بقیه گردنه‌‌ها می‌توان عبور کرد. ولی شاه کلید عبور همین ولایت و محبت مولا علی(علیه‌السلام) است.«وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» (ضحی/۱۱) به نعمت پروردگارت به دیگران خبر بده. باز در ذیل این آیه روایت داریم، امام فرمود که خدا به پیغمبر امر فرموده: «فحدث بفضایل علی بن ابی طالب(علیه‌السلام)». در جای جای قرآن مراجعه کردم، بسیار کلمه نعمت و نعیم آمده است. امامان ما فرمودند منظور این است که ولایت امیرالمؤمنین، ولایت ما اهل بیت(علیهم‌السلام) است.

در یک روایت زیبایی دیدم یک موقع امام هشتم(علیه‌السلام) این آیه مبارکه که می‌گوید: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» این چه نعمتی است که خدا سؤال می‌کند. گفتند: نعمت آب، خوراک، غذا، نان، حضرت مستقیم و به حالت جدی و ناراحتی نشستند، فرمودند: خدا عجل و اکرم است از اینکه رزقی به بنده‌اش بده، بعد بیاید بپرسد: چند لیتر آب مصرف کردی؟ یک مهمان کریم و بزرگوار آیا از مهمان‌ها در حلال حساب می‌کشند؟ در حرام ممکن است، تعدی به مال دیگران است. ولی در حلال پرس‌ و جو نمی‌کنند. این در شأن یک میزبان عادی نیست چه برسد به خدای بزرگ! فرمودند: منظور از نعیم آب و غذا نیست. منظور ولایت ما اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است. اگر کسی حق آن نعمت را درست ادا کرد، بقیه نعمت‌ها را هم خدا قبول می‌کند. «الشُّکْرُ الْوَلَایَه» (بحارالانوار/ج۲۴/ص۶۰) یعنی نعمت شکرگزاری این است که ما ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را قبول کنیم.

آقای شریعتی: یعنی اگر متنعم نعمت ولایت باشیم، شکرگزار هستیم.

حاج آقای فرحزاد: یعنی حق نعمت اصلی ادا شده است. یا فرمود: «فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّه‏» (اعراف/۶۹) آلاء خدای متعال را یاد بیاورید. در اینجا هم باز روایت داریم، حضرت فرمود: آلاء خدا را یادآوری کنید و متذکر شوید، فرمود: نعمت ولایت، بزرگترین نعمت است. این را یادآوری کنید. «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی‏» (مائده/۳) امروز من دین را بر شما کامل کردم، و نعمت را بر شما تمام کردم. که منظور از نعمت نصب امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است. ما هم در روز عید غدیر یا ایام دیگر می‌گوییم: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)» خدای متعال را به این نعمت شکر می‌کنیم.در آیه‌ی دیگر می‌گوید: «یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَها وَ أَکْثَرُهُمُ الْکافِرُونَ» (نحل/۸۳) نعمت خدا را شناختند، بعد انکار کردند. امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: نعمت خدا روز غدیر به مردم ابلاغ شد، نعمت ولایت مولا علی(علیه‌السلام) بود. ولی بعد از پیغمبر خدا متأسفانه عده‌‌ای منکر شدند. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً» (ابراهیم/۲۸) خیلی آیات و روایات زیاد است. ای پیغمبر نمی‌دانی بعضی‌ها نعمت خدا را تبدیل به کفر کردند.

«وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ» ولایت را کنار زدند، اهل‌بیت را کنار زدند، دیگران را آوردند. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً» نعمت خدا را تبدیل به کفر کردند. یعنی نعمت به نعمت ولایت تعبیر شده است. باز در روایت داریم که جناب جابر که از کبار اصحاب پیغمبر و اهل‌بیت بوده، هفت معصوم را درک کرده، ایشان در حالاتش نوشتند، در کوچه‌های مدینه قدم می‌زد و این را همیشه بیان می‌فرمود: «عَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ وَ مَنْ رَضِیَ فَقَدْ شَکَرَ» (بحارالانوار/ج۳۸/ص۷) در بعضی روایات این روایات از خود پیغمبر هم نقل شده است. جابر مکرر در کوچه‌های کوفه با ندا می‌خواند: امیرالمؤمنین بعد از پیغمبر بهترین بشرها است! هرکس امتناع کند و نپذیرد، این کفران نعمت کرده است. «عَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ وَ مَنْ رَضِیَ فَقَدْ شَکَرَ» هرکس ولایت مولا علی(علیه‌السلام) را با دل و جان و عملش پذیرفت، شکر خدای متعال را به جای آورده است. شاکر واقعی کسی است که نعمت ولایت مولا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را قبول کند. اینها اولیای نعمت هستند.

خواهیم گفت: چرا نعمت ولایت بالاترین نعمت‌‌ها است. «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ» (بحارالانوار/ج۶۵/ص۳۲۹) امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: روز قیامت از هیچ چیز سؤال نمی‌شود، همینطور که از ولایت سؤال می‌شود. روی هیچ موضوعی چون ولایت مانور داده نمی‌شود.چون این ایام، ایام ولادت با سعادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) است، بنده دوست دارم ذکر فضایل امیرالمؤمنین را بگویم. گناهان را پاک می‌کند، فضا را نورانی می‌کند. گناهان تمام شنونده‌ها و بیننده‌ها پاک می‌شود. پیغمبر خدا فرمودند: خدا برای برادرم علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) فضایلی قرار داده که اگر کسی این فضایل را بگوید یا بشنود یا بنویسد، خدا گناهان او را پاک می‌کند و می‌آمرزد. چند چییز در روایات پاک کننده گناهان است مثل صلوات و بعضی از نمازها، یکی هم ذکر فضایل مولا امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) است.امامان ما یا پیغمبر عظیم الشأن(ص)، ویژگی‌هایی دارند که ما به عنوان خصیصه بیان می‌کنیم که مخصوص خودشان است.

مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ویژگی خاص خود را دارند که یکی از آنها این است. تنها شخصیتی که در عالم مولود کعبه بوده و در خانه کعبه متولد شده است، مولی امیرالمؤمنین بوده است. هیچ پیغمبر و امام و معصومی این شرافت را نداشته که در خانه کعبه متولد شود. این مخصوص حضرت امیر(علیه‌السلام) است.پیغمبرعظیم‌الشأن(ص) وقتی متولد شدند، برادر و خواهری نداشتند و تک فرزند بودند. عموها، فامیل‌ها، بنی هاشم از آمدن پیغمبر خیلی خوشحال شدند. قنداقه‌ی پیغمبر دست به دست می‌گشت، مادر امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه بنت اسد(س) قنداقه‌ی پیغمبر را به دست گرفتند. چشمشان به جمال این نوزاد افتاد، جان و روح پیغمبر اینقدر جذاب بوده گفت:در دل هر امتی کز حق مزست *** روی و آواز پیامبر معجزه استخیلی‌ها با دیدن پیامبر زیر و رو می‌شدند. یعنی جذبه و نیرو خیلی فوق‌العاده بود. حضرت فاطمه(س) از خود بی‌خود شدند. عرض کردند: ای خدا، کاش این بچه برای من بود.

کاش من چنین بچه‌ای داشتم. خیلی‌ها در خانه نشستند، می‌گویند: کاش امروز آش می‌خوردیم. زنگ خانه را می‌زنند و آش می‌آورند. می‌گوید: کاش یک چیز حسابی می‌خواستم. مثل مادر امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) آرزو کرد کاش این فرزند برای من بود. حالا عظمت مقام پدر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، ابوطالب را ببینید که ۲۶ ماه رجب هم وفات این بزرگوار است. حضرت ابوطالب از اوصیای حضرت عیسی و انبیای سابق بوده است که دست به دست وراثت را تحویل پیغمبر داده است. حضرت ابوطالب(علیه‌السلام) به همسرشان فرمودند: «اصْبِرِی سَبْتاً أُبَشِّرْکِ بِمِثْلِه‏» (کافی/ج۱/ص۴۵۲) نگران نباش! سی سال دیگر خدا مثل همین نوزاد را به تو مرحمت خواهد کرد. می‌دانید فاصله سنی بین پیغمبر خدا و مولا علی(علیه‌السلام) سی سال است. یعنی علی (علیه‌السلام) زمانی که پیغمبر به پیامبری مبعوث شدند، ده سال بودند. اول کسی هم بودند که ایمان آوردند. «سبت» به معنی شنبه هم هست. ولی یک معنی هم سی سالی است که معنی شده است.

گفت: سی سال دیگر صبر کن مثل همین خدا به تو مرحمت خواهد کرد. چه خدای خوبی داریم که قدرش را نمی‌دانیم. اولاً خدا همین نوزاد را در خانه‌ی زنمو برگرداند. پدر و مادر از دنیا رفته بودند. در خانه‌ی عبدالمطلب جدشان بودند. بعد خانه‌ی عمویشان نزد حضرت فاطمه بنت اسد آمدند. فاطمه بنت اسد به همین هم رسید. یعنی پیغمبر ما در سن جوانی و نوجوانی در خانه همین زنمو بزرگ شد. وقتی از دنیا رفتند حضرت علی خیلی گریه کردند. پیغمبر هم گریه کردند و فرمودند: مادر من هم بود و در حق من هم مادری کرده بود. قبل از بچه‌هایش به من می‌رسید. بعد از سی سال هم که جان و روح پیغمبر، برادر پیغمبر، همانند پیغمبر خدا به این خانم مرحمت کرد. داستان ولادت هم بسیار فوق العاده است. خوشبختانه بسیاری از منابع اهل سنت هم این را نقل کردند. یعنی عزیزان بیننده فکر نکنند ولادت حضرت فقط ادعای روایات ما و شیعه است. اینکه حضرت مولود کعبه است، بسیاری از روایات اهل سنت را آنها هم نقل کردند.

محل شکاف خانه کعبه را که هنوز هم هست، هرچه هم می‌پوشانند، باز یک شکافی ایجاد می‌شود.حضرت فاطمه بنت اسد وقتی که حامله بودند، طواف خانه کعبه آمدند. درد زایمان ایشان را گرفت. موحد به دین حضرت ابراهیم خلیل و حضرت عیسی بودند. به خدا استغاثه کردند که خدایا! مرا کمک کن. زایمان برای مادران بسیار سنگین است. کسی که فرزندی را به دنیا می‌آورد، گناهان او پاک می‌شود. وقتی این دعا کرد و استغاثه کرد، طبق روایات و تاریخ پشت کعبه بود. همان‌جا به قدرت الهی دیوار کعبه شکاف برداشت. چون آدم هرکجا وارد می‌شود باید از در وارد شود. به این اندازه هم به این مادر زحمت ندادند که از در کعبه وارد شود. دیوار کعبه شکاف برداشت، و همه دیدند. حضرت وارد شدند و دیوار بسته شد. خدا فرشته‌هایی را فرستاد که در خانه کعبه از او پذیرایی کنند. سه روز در خانه کعبه بودند. هرچه سعی کردند با کلید در کعبه را باز کنند، باز نشد.

فهمیدند این امر الهی است. در هر صورت بعد از سه روز باز در باز نشد. دیوار شکافته شد. دیدند فاطمه بنت اسد(س) از دیوار کعبه بیرون آمدند، قنداقه‌ی نور مولا علی(علیه‌السلام) در دامن ایشان است. از طرف خداوند متعال ندا آمد نام او را علی بگذار، من علی اعلا هستم. علی کسی است که بلند است. علی اعلایی که قابل قیاس نیست. یک ذره از محبت علی(علیه‌السلام) در دل کسی باشد، رستگار می‌شود.چرا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در خانه کعبه متولد شده است؟ این یک پیام بزرگی است. تنها شخصیتی است که خدا این امتیاز را به او داده است. حضرت زهرا(س) فرمود: خدا با عمل حرف می‌زند. بزرگان ما اینجا برداشت‌هایی کردند که چرا مولا علی(علیه‌السلام) مولود کعبه است. یک برداشت این است که امیرالمؤمنین مظهر تام اسماء و صفات خدای متعال است. تجلی خدای متعال به معنی کامل است. آینه تمام نمای خدای متعال است. یکوقت یک آینه‌ بخشی و گوشه‌ای را نشان می‌دهد.

ولی یک مخلوق خدا هم هست که همه صفات خدا در او تجلی کرده است.در پس پرده هرچه بود آمدبه پرده بود، جمال جمیل عز و جلبه خویش خواست کند جلوه به صبح ازلچو خواست آنکه جمال جمیل بنمایدعلی شد آینه خیر الکلام ما قل و دلمن از مفصل این نکته مجملی گفتمتو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل حضرت علی(علیه‌السلام) آینه تجلی و اسماء خداوند متعال است. یعنی آنهایی که خانه کعبه می‌آیند و می‌خواهند خدا را ملاقات کنند و با روح و قلب و جانشان خدا را ببینند، خدا می‌گوید: اگر می‌خواهید مرا پیدا کنید، تجلی من در وجود امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) است. شهریار هم شعر زیبایی دارد و می‌گوید:

دل اگر خدا شناسی، همه در رخ علی بین *** به علی شناختم من به خدا قسم، خدا را

ما کوه و دریا را نگاه می‌کنیم، می‌گوییم: الله اکبر! افراد فهیم و با معرفت مولا علی و صفات و اخلاقش را می‌بینند. با دوستش چه می‌کند. با دشمنش چه می‌کند. رفتار و کردارش تجلی اسماء و صفات خدای متعال است.

شاعر دیگری می‌گوید: حجاج به بیت خالق لم یزلی، خواندند خدای خویش به آواز جلی آن قدر در خانه‌ی حق کوبیدند، تا آنکه سر از خانه برون کرد علییعنی شما که می‌خواهید نمونه‌ای از صاحبخانه را ببینید، ایشان مظهر اسماء و صفات خدای متعال است. این یک پیام است. پیام دیگر این است که بزرگان ما فرمودند: چرا حضرت علی(علیه‌السلام) مولود کعبه است؟ خدا می‌خواهد بفرماید: آن کسی که حافظ کعبه است، آن کسی که کعبه را از بت‌ها و بت پرست‌ها پاک می‌کند، این آقا است. این کسی که روی بام کعبه می‌رود و اذان می‌گوید، چه کسی کعبه را پاک کرد؟ قدرت و بازوی امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) بود. تنها کسی که اجازه‌ پیدا کرد، پایش را روی شانه پیغمبر بگذارد، حتی در ورایت داریم پیغمبر فرمودند: وقتی به علی گفتم روی شانه من برو، حیا کرد. علی(علیه‌السلام) عرض کرد: آقا شما روی شانه من بیا. حضرت فرمودند: من می‌توانم تو را بلند کنم، تو نمی‌توانی مرا بلند کنی. حضرت امیر فرمودند: من وقتی روی شانه پیامبر رفتم، به همه عوالم اشراف پیدا کردم. آن کسی که مباشرتاً خانه کعبه را پاک می‌کند و حفظ می‌کند، مولا علی(علیه‌السلام) است. یک پیام دیگر این است، از حضرت زهرا(س) سؤال کردند: چرا بعد از پیغمبر حضرت علی قیام نکردند؟ جواب‌هایی دارد، یکی اینکه یاور نداشتند.

حضرت زهرا(س) فرمودند: «مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَه إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی» (بحارالانوار/ج۲۶/ص۳۵۳) فرمودند: شأن امام این نیست که سراغ مردم بیاید. آیا کعبه خانه‌ی مردم می‌آید؟ کعبه محترم است ما باید دور آن بگردیم. مثل امام، مثل کعبه است. مردم باید بیعت کنند. مردم باید دور امیرالمؤمنین بیایند. یک پیام دیگر این است که کعبه قبله بدن ما است، بدن ما باید دور کعبه بچرخد. مولا علی(علیه‌السلام) قبله جان ما است. یعنی جان ما باید دور مولا علی(علیه‌السلام) بچرخد. مولود کعبه قبله جان‌های ماست.

آقای شریعتی: مرحوم شهید آوینی می‌گویند: علی مولود کعبه است، یعنی باطن قبله را در امام جستجو کن.

حاج آقای فرحزاد: جورج جرداق مسیحی که اول انقلاب به قم آمد، پنج جلد کتاب «صدت العدالته الانسانیه» درباره‌ی مولا علی(علیه‌السلام) را نوشته است. به مولا علی(علیه‌السلام) خیلی ارادت دارد و واقعاً قلم خیلی توانمندی دارد. از علمای قم پرسید: چرا این بزرگوار در کعبه متولد شده است؟ هرکدام چیزی گفتند. گفت: آن چیزی که در دل من است، نگفتید. من یک پیام دیگر را فهمیدم. گفت: کعبه قبله شماست. محل طواف شماست.

آیا کعبه می‌تواند برای ما الگو باشد و درس زندگی بدهد؟ راه و روش به ما بیاموزد؟ اخلاق و صفات زندگی را به ما بیاموزد؟ کعبه نمی‌تواند حرف بزند؟ گفت: کعبه یک سنگ و نشانی است که ره گم نشود *** حاجی احرام دگر بند و ببین یار کجاست ، کعبه نمی‌تواند درس زندگی بدهد. مسأله‌ای داریم به ما جواب بدهد. قضاوت و مشکلی داریم، کعبه گویایی این چنین ندارد. خدا می‌خواهد بگوید: ای اهل عالم که به این سمت و سو نماز می‌خوانید. آن کسی که اسوه و الگو و معلم شماست، «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (رعد/۷) از اهل سنت اینقدر روایت داریم که پیغمبر خدا می‌فرماید: تو منذر هستی، هادی و معلم این امت مولا علی(علیه‌السلام) است. خدا می‌خواهد بگوید: ای اهل عالم آن معلمی که درس زندگی و بندگی و همه روش‌ها را برای شما پیاده می‌کند، وجود نازنین این آقا است. امیدواریم که به برکت مولود این ایام، خدا ما را از برکات این ماه بهره‌مند کند و ما را جزء شیعیان خالص مولا علی(علیه‌السلام) قرار بدهد.

آقای شریعتی: ان‌شاءالله زندگی همه ما منور به نور ولایت و معطر به عطر صلوات باشد. نکته صلوات و اشاره‌ی قرانی امروز را بفرمایند.

حاج آقای فرحزاد: روایت زیادی داریم که کسی به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد، من وارد خانه کعبه شدم. آداب و اعمال داخل کعبه را نمی‌دانستم. نشستم به جای همه اعمال مستحبی، صلوات بر محمد و آل محمد فرستادم. این جمله خیلی عجیب است، حضرت فرمودند: یعنی شما از خانه کعبه بیرون آمدید، در حالی که ثواب شما از همه آنها بیشتر است. در میان مستحبات افضل اعمال است.این آیه ۶۵ سوره نساء که شأن نزول هم دارد. دو نفر محل کشاورزی داشتند.

سر آبیاری بین آنها نزاع افتاد. یکی زبیر پسر عمه پیغمبر بود. خدمت پیغمبر آمدند که حکم و قانون خدا چیست؟ پیغمبر خدا فرمودند: آن زمین بالادستی باید اول آب بدهد و بعد زمین پایین دستی. یعنی حکم خدا زمینی است که جلوتر است. حق این است. شخص دوم با اینکه خودش به حکمیت پیغمبر راضی شده بود، زیرش زد و گفت: نه، این پسر عمه تو بوده است، چرا طرف فامیل را گرفتی؟ کسی را که ما به پیغمبری قبولش کردیم، برای یک حکم قبول نکنیم خیلی درآور است. این آیه تکان دهنده است و خیلی پیام دارد. خدا قسم می‌خورد: «فَلَا وَ رَبِّکَ» به پروردگار کعبه ای پیغمبر، «لَا یُؤْمِنُونَ» کسی مؤمن نیست مگر اینکه حق حاکمیت در اختلافات را به تو بدهد. بعد هم وقتی شما حکم کردی، در درونش «لَا یجَِدُواْ فىِ أَنفُسِهِمْ» قبول کند و بعد هم تسلیم حق شود.

مفسرین فرمودند: این آیه سه پیام مهم دارد. یکی اینکه اولاً در حاکمیت به اهل مراجعه کنیم. آنهایی که خبره کار هستند، دوم اینکه حکمی که طرف کرد در درونمان هم قبول کنیم. چون و چرا نکنیم. و سوم اینکه تسلیم شویم و در عمل هم تسلیم شویم. امیدواریم که همه بیننده‌های عزیز مصداق این آیه شوند و تسلیم حق شوند.

آقای شریعتی: شما از نعمت ولایت گفتید، قطعاً این نعمت ولایت یک وظیفه‌ای را بر دوش ما می‌گذارد، وظیفه‌ی ما در برابر این نعمت که ما الحمدلله خدا را به واسطه‌ی این نعمت ولایتی که در وجود ما هست، شکر می‌کنیم، چیست؟

حاج آقای فرحزاد: دو محور خیلی در موضوع ولایت مهم است. یکی مهرورزی و اقرار و اعتراف به مقامات اهل‌بیت و انتقال دادن این مودت و مهربانی ولایت اهل‌بیت به دیگران است. یکی هم پشت سر اهل‌بیت تسلیم باشیم. تسلیم ولایت بودن خیلی مهم است. اینکه هرچه ولی و بزرگتر ما گفت، گوش بدهیم. مشکل مملکت ما این است که از اولیای واقعی حرف نمی‌پذیریم.

اگر حرف گوش بدهیم، هیچ مشکلی برای هیچ کس به وجود نمی‌آید.خدا را به حق مولا علی بن ابی طالب قسم می‌دهیم فرج امام زمان را نزدیک بفرما. همه ما را از شیعیان خالص حضرت قرار بده. لحظه و آنی ما را به خودمان واگذار نکن. بهترین‌ها را بر قلب و زبان همه جاری بفرما.

آقای شریعتی: ممنون از توجه شما. بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم. الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین.

 

 

کارشناس برنامه : حجت الاسلام و المسلمین حجت الاسلام فرحزاد
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۳/۰۲/۲۲

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *