سیرۀ تربیتی حضرت موسی در قرآن ؛ جلسه ۲۱ ؛ خداحافظی با ماه رمضان
۱۴۰۰-۰۹-۰۵ ۱۴۰۲-۱۱-۰۲ ۱۶:۴۱سیرۀ تربیتی حضرت موسی در قرآن ؛ جلسه ۲۱ ؛ خداحافظی با ماه رمضان

سیرۀ تربیتی حضرت موسی در قرآن ؛ جلسه ۲۱ ؛ خداحافظی با ماه رمضان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان *** پی نبردیم به زیبایی راز رمضان
هرچه جان بود سپردیم به آواز خدا *** هرچه دل بود شکستیم به ساز رمضان
سر به آیینهی الغوث زدم در شب قدر *** آب شد زمزمهی راز و نیاز رمضان
بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا *** بعد از این دست من و دامن ناز رمضان
نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک *** نکند بسته شود دیدهی باز رمضان
صبح با بادهی شعبان و رجب آمده بود *** آنکه دیروز مرا داد جواز رمضان
شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع *** خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، بینندگان و شنوندگان عزیز، به سمت خدای امروز خوش آمدید. طاعات و عبادات شما قبول باشد. یک ماه بندگی نوش جانتان باشد و إنشاءالله بهترین جوایز نصیب همه شما شود. حاج آقای عابدینی سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای عابدینی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت حضرتعالی و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. بندگی که در این ماه خدای سبحان به ما عنایت کرد و امسال توفیق بندگی داشتم، تبریک میگوییم و خدا را شاکریم. کسانی که توانایی انجام عبادت در این ماه را نداشتند إنشاءالله طلب و شوق انجام این عبادت برایشان محسوب شود و خدای سبحان همه جمع، از امام زمان تا ما که در پایینترین درجه بندگی قرار داریم را یکجا قبول کند و یک روح بر همه اینها دمیده شود و ارزیابی شود و در حساب ما ذخیره شود.
شریعتی: از مراقبات این ماه و روز آخر ماه مبارک برای ما بگویید. برای درک عید سعید فطر و دریافت جوایز بی حد برای ما بگویید.
حاج آقای عابدینی: (قرائت دعای سلامت امام زمان) إنشاءالله از یاران و یاوران و بلکه سرداران حضرت باشیم به برکت این ماه عزیز و فرج امام زمان را نزدیک بگرداند.
ماهی بود که هرچه انسان تعلقات دنیاییاش کمتر میشود، اگر به موسی کلیم خطاب شد فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ (طه/۱۲) حقیقت این ماه است که ما باید از نظام بدن و تعلقات بدن کم کنیم و گسسته شویم و هرچقدر این گسستگی ایجاد شود قطعاً پیوستگی با ملکوت عالم و خدای سبحان و قرب الی الله و امام معصوم بیشتر خواهد شد، لذا حتماً در این ماه مؤمنین و اهل عبادت، کسانی که حسرت داشتند حتماً با نور ولایت محشور بودند و رمضان نور ولایت است و حشر با این عبادات، حشر با امام زمان هست که مبدأ کل خیر آنها هستند و مبدأ کل شر دشمنانشان هستند. شیاطین در بند بودند و لذا از شر إنشاءالله ما دورتر بودیم. لذا از دو جهت به امام نزدیکتر شدیم، یکی اینکه عمل به خیرات داشتیم و خود این عمل به خیرات نورانیت ولایت است و قرب الی الله است و یکی اینکه از بدیها دورتر بودیم. خود فرار از بدیها که فطرت فرار از نقص هست، این فطرت انسان را به ولایت نزدیکتر میکند. فقط عمل صالح تنها نبود، چون گاهی انسان موفق به عمل صالح میشود اما ممکن است کنارش عمل ناصالح هم پیش بیاید، اما در این ماه هم انسان موفق به عمل صالح بیشتری شده و هم موفق به این شده که ترک اعمال ناصالح بیشتری را انجام بده. این دو طریق و راه فطرت شوق به کمال و فرار از نقص هست که ما را به نور ولایت و قرب الی الله میرساند. إنشاءالله امام زمان در این اعمال بی جان ما روح میدمد.
روز آخر ماه رمضان است و ماه رمضان یک حقیقت زنده باشعوری است با سلامهایی که امام سجاد در دعای وداع با ماه رمضان میدهد، به عنوان یک حقیقت ذی شعور خطاب و گفتگو دارد و زمانها و مکانها و حوادث و اشیاء در نظام الهی صاحب شعور و فهم هستند. وقتی ما با این ماه رابطه برقرار کردیم دو صاحب شعور که ما هستیم و ما رابطه برقرار شد. او نیات و اعمال ما را میفهمد و ما بهرهمند میشویم از رحمتها و عنایات و لطف ماه رمضان. لذا ماه رمضان یک رحمت ویژه الهی است که با ما رابطه برقرار کرده است. اگر با این نگاه ببینیم، آن موقع کلمات امام سجاد(ع) که در رابطه با ماه رمضان میفرمودند، بیشتر برای آدم جلوه میکند و باور پذیر میشود. این نگاهی که ماه مبارک رمضان یک حقیقتی است که شفاعت دارد، چون موجود باشعوری است از جانب خدا و هرچقدر انسان در این ماه، این ماه را از شعور خودش در امان نگه داشته باشد، یعنی اگر ما از هر عمل ناصالحی پرهیز کردیم و به هر عمل صالحی چنگ زدیم، این ماه را خشنود کردیم. خوشحالی ماه یعنی شفاعت و این ماه نزد خدای سبحان وقتی بالا میرود، این ماه شفیع ما در روز قیامت میشود.
لذا اگر در این ماه از ما خطاهایی سر زد و کوتاهیهایی داشتیم، آنچنان که باید در طاعات نکوشیدیم یا در شبهای قدر دل ما بیش از این میخواست و نشد، این ساعات و لحظات پایانی ما کارساز است، حتی شب عید فطر، لیله الجوائز، در هر شب هفتاد هزار از آتش آزاد میشوند. کسانی که اگر این شفاعت و این آزادی الهی نبود از جهت محاسبه جزء نجات یافتگان از آتش نبودند. نه اینکه اعمال صالح داشتند و اعمال صالح نجاتشان بدهد. از غیر از اینها کسانی که توبه نکرده بودند، از عطایای این ماه این است که هفتاد هزار هزار در هر شب، در شب پایانی که امشب شب لیله الجوایز است، در امشب مطابق تمام ماه که از آتش نجات پیدا کردند به برکت وجود این ماه و رحمت خدا، لذا هرچقدر این ماه را اکرام کنیم و عزیز بپنداریم، وقتی میخواهد برود، برای ما فراق سخت باشد.
حتی اگر تا الآن توجه نداشتیم این چند ساعت برای اینکه ما باب خود را باز کنیم و خودمان را وصل کنیم، در این چند ساعت که این همه امام سجاد در فراق این ماه ناله کرده، بگوییم خدایا ما شعور نداشتیم و ادراک نکردیم، اما اینهایی که این حرفها را زدند ما باور داریم. این باعث بهرهمندی است و آنچه به آنها میدهند یک نازلهای به ما که حرفهای آنها را باور کردیم، هرچند نفهمیدیم و با شعور برخورد نکردیم. خوش به حال آنهایی که منتظر این ماه بودند. خوش به حال آنهایی که از همین امشب منتظر رمضان سال آینده هستند. اگر چشم باز بود و میدیدیم که یک روزه و ذکر و یک آیه قرآن و یک احسان و یک خنده و یک کار خیر در این ماه چه غوغایی در عالم به پا میکند، چه شعاعی در عالم ایجاد میکند، اگر این را میدیدیم، آن موقع رفتن ماه رمضان برای ما حسرتزا بود.
درست است هر عمل صالحی همیشه آثار عظیم دارد اما در این ماه هر عملی که انجام میشود، همانطور که در شب قدر مطابق هزار ماه اثر دارد، از او بالاتر خیرٌ من الف شهر بالاتر از هزار ماه، این هزار ماه برای باور ماست و الا در این ماه مسأله هر عملی مثل یک آیهای که مطابق ختم قرآن است، نسبت هر عمل صالحی به همین نسبت است. لذا خدای سبحان یک باب رحمت عظیمی را برای انسانها گشوده است.
امام سجاد(ع) خدمتکارانی که در طول سال به خدمت داشتند، اعمالشان را مینوشتند ولی توبیخ نمیکردند. در پایان ماه رمضان اینها را جمع میکرد و بین اینها با خدا یک راز و نیاز عجیبی دارد. خطاب میکرد: خدایا همینطور که اعمال اینها نوشته شدم و من گذشتم، تو هم همه اعمال ما را نوشتی، تو هم بگذر. بعد تقاضا میکرد که شهادت بدهند خدای سبحان بگذرد. امروز ما کوتاهیهایی در ارتباط با اقوام و برادران و فرزندان داریم. هم شهری و هم نوع و هم مسلک خود کوتاهی داشتیم، گاهی یک نگاه رحمت به یک گل چه غوغایی در عالم ایجاد میکند. ما اینها را ذی شعور نگاه نمیکنیم. اگر نگاه انسان به عالم منفی باشد و هرچه را میبیند با سر ناراحتی ببیند، اینها در عالم تأثیر زنجیره وار میگذارد و اینطور نیست که تمام شود.
در روز آخر اینها را از خودمان دور کنیم و هرچیزی قابل جبران است، جبران کنیم و اگر کدورتی بوده دنبال برطرف کردن باشیم. کسی که پیشقدم باشد برای اینکه اینها را جبران کند، یک کار عظیمی برایش ایجاد شده فقط کافی است یک لحظه ملکوت عالم را ببینیم. همه هستی را هر عمل ما در امروز تکان میدهد و تأثیرگذار است. لذا جایزهای که امشب داده میشود، مترتب بر این آمادگی است که ماه مبارک رمضان و رجب و شعبان، ساعات آخر ساعات تثبیت وجود انسان است. چنانچه لحظه احتضار تثبیت وجود انسان در تمام عمر اوست، جزاست و دیگر عمل نیست. وقتی انسان قبض روح میشود دیگر جزای اعمالش است.
در لیله الجوائز که امشب است، همه ماه رمضان و رجب و شعبان و گذشته اعمال ما در این سال میخواهد امشب از جزای این اعمال باشد، لذا چقدر انسان باید بکوشد تا اینکه این لحظات آخر آماده شود برای اینکه هر یک عمل کوچکی که در این لحظات اتفاق میافتد، چه افق عظیمی را در جزایی که بعد از این داده میشود بزرگ میکند. صدقات را فراموش نکنیم. سنتی که برای قربانی اول ماه هست را انجام بدهیم. کدورتها را کنار بگذاریم. اگر این نگاه که عمل ما اینقدر تأثیر دارد باور کردیم، آن موقع کدورتهای امشب و امروز را برطرف خواهیم کرد. جریان امام سجاد خیلی زیباست و دوستان به المراقبات رجوع کنند.
انسان نسبت به همسایگان، اولاد و دوستان و پدر و مادرش سعی کند رفع کدورت کند. تشویق کردن را قدر بدانیم که مثل وقت احتضار که بعد آن وقت جزاست، یک عمل تمام میشود، نحوهای از این مثل لیله الجوائز است با اعمال، آخرین عملها دارند جایزهها را آنجا آماده میکنند. وجود انسان در آخرین عملها تثبیت میشود. منتهی روزهدارها یک توجه بیشتر داشته باشند ولی آن کسی که امکان نداشته روزه بگیرد داخل روزهدارها هستند و باز هم قدر بدانند که امشب جبران و تدارک کننده خیلی کارهاست. سعی کنیم کاری کنیم با زبان ما ابراز شود و این کار در دل ما نماند. خود این ابراز که خدایا مرا ببخش، ابراز کنیم. این ابراز عبادت بدن است ثانیاً غیر از اینکه عبادت بدن است عمل که به ظهور کشیده میشود اثرش این است که باعث میشود اعمال دیگر هم به دنبالش قلب آماده شود و اعمال بدنی انسان را با اعمال دیگر، دیگران میبینند و شوق به این پیدا میکنند. هرکسی این عمل را ببیند و یادش بیاید و گفتگو شود، همین کارها باعث میشود همه به این دست بزنند و عمل این هم حساب شود.
یکی از مهمات امشب محاسبه است. مثل شریکی که با شریک خود محاسبه میکنند تا به همه چیز رسیدگی شود، خوب است انسان رسیدگی کند به سال گذشته و توبه کند، همین توبه باعث میشود جایزهای که محقق میشود عظیمتر شود. یک نکته دیگر این است که مَنِ انْسَلَخَ عَنْهُ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ اگر کسی اینجا آمرزیده نشد، امید آمرزش برایش سخت میشود. لذا سعی کنیم آخرین تضرعات را داشته باشیم، یکی از نکات دیگر این است که ادعیه این ماه را داشته باشیم. سعی کنیم دعاهای وداع را میخوانیم، اگر حال ما اینطور نبوده دروغی نخوانیم. ولی بگوییم خدایا اینها را اولیای تو میگویند، ما میدانیم اینها راست میگویند، ما این حال را نداریم میخواهیم شبیه شویم. ما میدانیم اینها راست میگویند، ما اینها را دوست داریم ولی نشد مثل آنها باشیم. خدایا حواست باشد نه فقط با ماه خداحافظی میکنی، ماه هم دارد با تو خداحافظی میکند. شهر رمضان هم با تو خداحافظی میکند. اگر واقعاً با حال اینکه این را من عزیز داشتم، با این حال از او خداحافظی کنی، ماه رمضان هم همینطور از تو خداحافظی میکند و اینطور نزد خدا میرود و برمیگردد و اینطور باقی میماند.
نگاه عوض شد و عالم را صاحب شعور دیدی، نحوه تعامل انسان عوض میشود. آخرین لحظات ماه اعمال و عباداتمان، خوب و بد را به امام زمان بسپاریم. سپردن اعمال به ولی الله اعظم که حفظ کند، حتی اگر انسان موفق به اعمال خوبی شده باشد، شیطان نمیگذارد بعد از این باقی بماند. اما وقتی به ولی خدا سپردیم، خدایا ما لایق نیستیم نگه داریم. اگر عملی هم صادر شده، به ولی خدا میسپاریم. ما کودک هستیم با یک آبنبات سرمان کلاه میرود و گول میخوریم، شما اینها را برای ما حفظ کنید. نکته آخر این است که سعی کنیم در آخرین لحظات این ماه وقتی منجر به افطار و اذان میشود، سعی کنید ساجداً جائعاً باشید. در حال سجده باشید. لا اله الا أنت سبحانک انی کنت من الظالمین سر به سجده داشته باشیم. إنشاءالله این کفاره کوتاهیهای ما باشد و رحمت حق را به جوش بیاورد، هر کوتاهی بوده با سجده ببخشند و بیامرزند.
سیرۀ تربیتی حضرت موسی علیهالسلام در قرآن کریم
موضوع بحثمان در مورد حضرت موسی(ع) بود. اذن میگیریم از حضرت که وارد شویم، به «فَاخْلَعْ نَعْلَیْک» رسیده بودیم. هرجا آدم وارد میشود از این برکات وجودی حضرت موسی، انصافاً میبیند همه با برکت بوده و یک نکته این است که جریان حضرت موسی در قرآن خیلی تکرار شده است. چون وجود مبارک موسی کلیم اینقدر با برکت بوده تا آخر روز ظهور هم این برکات وجودی به نحو میراث برای حضرات معصومین باقی مانده و این میراث باقی است و مردم در سراسر عالم از این میراث موسوی بهرهمند میشوند. نکته دیگر این است که مهر و محبت خدا اتمام حجتی است برای کسانی که پیروان موسی کلیم هستیم. این محبتی که خدای سبحان در قرآن کریم نسبت به موسی کلیم ابراز داشت، باعث میشود دل آنها نرم شود و ببینند آن کسی که اینطور با محبت از محبوب آنها یاد میکند، باعث میشود بلکه به راه هدایت بهتری راه پیدا کنند. این از لطف خداست که آنها را که محبوب خداست به کرات یاد کرده است. همانطور که نجاشی در ابتدای اسلام وقتی آیات را خواند، دلش نرم شد.
نکته دیگر این است که هفته گذشته گفتیم چطور میشود وحی گاهی با واسطه و گاهی من وراء حجاب هست و گاهی بی واسطه هست، «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (شوری/۵۱) یا واسطهای در کار هست، یا یک حجابی در کار هست، مثل درخت که حجابی بود، صدای الهی را از درخت میشنید. وحی بی واسطه بود. یک نکته این است که ما در رابطه با توفی هم چنین بحثی را داریم. گاهی خدای سبحان متوفی است. گاهی ملک الموت متوفی است، گاهی رسل متوفی هستند. اینها برمیگردد به ادراک و رؤیت کسی که توفی و قبض روح میشود. گاهی به وسایط توجه خیلی داشت.
گاهی به وسایط توجه کم بود و واسطه را میدید، ملک الموت متوفی اوست. گاهی در کنار اینکه وسایط را میدیده، از اینها منقطع بوده و خدا متوفی انسان است. حقیقت این مراتب به ادراک این برمیگردد. در وحی هم چنین مسألهای هست، که ادراک آن کسی که دارد وحی را از انبیاء میگیرد و به موضوع وحی بستگی دارد. گاهی موضوع وحی باید با وسایط بیاید و گاهی من وراء حجاب و گاهی بی واسطه، اینها هردو تأثیر دارد. اینها را اگر توجه کردیم، در هر حال خدای سبحان محیی است و وحی میکند. خداست با این واسطه، خداست با این حجاب، خداست بدون واسطه و حجاب، اگر این را دیدیم که در هر حالی اوست، این رسول هیچ حاجب نیست نسبت به او و اگر حجاب هست حجابش حاجب نیست. چون حجابش نوری است. وقتی حجاب نوری شد، حاجب نمیشود این حجاب، هرچند واسطه دیده شود اما از واسطه عبور میشود. لذا اینجا موسی کلیم ابتدا با درخت، من وراء درخت، از پس درخت خدای سبحان با او سخن گفت.
نقل است از موسی کلیم که فرمود: وقتی وحی برای من شد، تک تک موهای بدنم و اعضاء و وجودم این صدا را میشنیدند. اینطور نبود که فقط گوش شنونده باشد و فقط گفتار از یک طرف باشد. تمام وجود موسی این صدا را میشنید و این خود از آثار تصدیق وحی است و با حوادث نفسانی و وسوسهها امکان پذیر نیست. تمام وجودش شهود او میشود نه گوشی که شنیدن صوت باشد، یعنی شهود اوست و هم در این حالتی که موسی کلیم فاخلع نعلیک شد و همه عنانیتهای وجودیاش با عظمت موسی کلیم دور شد، گوینده و شنونده کنت سمعه الذی یسمع به حتی گوش موسی با من میشنید و چشم او با من میدید. یعنی معصومانه میشنود. جای انکاری باقی نمیماند. این متن حقیقت است. لذا اینطور نیست که شک کند این وحی است یا وحی نیست. یک کسی بیاید شهادت بدهد یا دلیلی بخواهد که نشان بدهد این وحی است. اینها برای ماست و بچهبازی است. آنجا صدق وحی با حقیقت خود است.
نکته دیگر این است که بقعه مبارکه در آیه آمده، اقوالی دارد. یک قول این بود که بعضی مفسرین گفتند، همان آتشی که روی درخت بود مثل بقعه بود. یک قول دیگر این است که بقعه مبارکه یک دشتی است که در آنجا بقعه مبارکه است. سرزمین مقدس، زمین مبارک آنجاست. قول سوم این است که بقعه مبارکه قلب موسی کلیم بود. وقتی وارد این منطقه ایمن شد، بقعه مبارکه قلب موسی بود که شاید آن ندا در آن قلب وارد شد، آن موقع فاخلع نعلیک محبتهایی که با این دل مرتبط است باید از این جدا شود، این میخواهد قدم بگذارد، در عین اینکه پا باید از پاپوش جدا شود اما در عین حال حقیقت آن کندن همه محبتهای غیر است و لذا آنجا میخواهد قدم به بقعه مبارکه بگذارد.
اینها برای هرکسی هست، کسی که وارد ماه رمضان میشود، یک مرتبه این است که زمانی است در بیرون انسان وارد شده، یک مرتبه این است که این حقیقت در درون خود انسان است. لذا ماه رمضان سراسر سالش را فرا میگیرد. در یک ماه زمینهسازی میکند و سراسر سالش شبهای قدر میشود. ماه رمضانش کشیده میشود در تمام سال و این وجود تثبیت میشود. این وجود خارج نمیشود، لذا میگویند: وقتی وارد میشوید برای حضرات معصومین با تمام وجودتان وارد شوید. پشت در جا نمانید. وقتی در ماه رمضان وارد شدیم با تمام وجود وارد شویم. وقتی میخواهیم خارج شویم میگویند: دلتان را جا بگذارید. یعنی احساس کنید نمیخواهید بروید. به مقداری که این خاطرات خوش مانده باشد انسان جا مانده و این حقیقت ادامه پیدا کرده است.
یکی از بحثهای دیگر این است که وادث که به ظاهر سخت میآیند، آدم نباید بترسد، یعنی آن شب برای موسی خیلی سخت شد ولی دل به دریا زد و نترسید. وقتی آدم از حوادث نترسد، میبیند خدای سبحان میخواهد در این حالت موسی کلیم گرفتار به آن سختی شد اما یکباره با چه عظمتی خارج شد. این فقط انحصار به موسی کلیم ندارد بلکه سرایت دارد در همه که نترسید. گاهی خدمت به کسانی که انسان موظف است خدمت کند گشایش در کار دارد. موسی کلیم برای اینکه زن و بچهاش بتوانند به راحتی برسند دنبال این بود که برود آتش پیدا کند و اینها را از سختی نجات بدهد و همین تکلیف باعث شد از اینجا به نبوت رسید. این سرعت داد و از اینجا گره خورد. اگر در خانه خدمت میکنیم، بدانیم در این خدمتها خدای سبحان گشایشهایی قرار داده است.
نکته دیگر این است که از امام صادق روایت هست که آنجایی که امید نداری، امیدوار تر باش از جایی که امید داری. موسی کلیم رفت آتش بیاورد و هم رسالت و نبوتش محقق شد، خدای سبحان امر عبدش و نبی خود موسی را در یک شب محقق کرد. خدای سبحان امرش را اصلاح میکند در یک شب، همچنان که فرج و ظهور موسی را در یک شب ایجاد کرد، امر فرج ولی و حجت ما را در یک شب ایجاد کرد. أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ لَهُ یَا عَمِّ یَمْلِکُ مِنْ وُلْدِی اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَهً ثُمَّ تَکُونُ أُمُورٌ کَرِیهَهٌ وَ شِدَّهٌ عَظِیمَهٌ ثُمَّ یَخْرُجُ الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی یُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَهٍ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا إنشاءالله این شب لیله الجوائز شبی باشد که حیرت و غیبت برای ما برداشته میشود. همین مسأله برای سلیمان و ملکه سباء پیش آمد، که ملکه سباء رفت با سلیمان مذاکره کند اما به سلیمان ایمان آورد و موحد شد. همچنین سحره فرعون دنبال عزت نزد فرعون بودند، اما ایمان آوردند.
شریعتی: یک ماه طاعت و بندگی بر شما مبارک باشد. در مورد طرح قربانی اول ماه تا روز دوشنبه فرصت دارید که مشارکت کنید و إنشاءالله در این ایام بتوانیم گره گشایی کنیم.
حاج آقای عابدینی: روز سوم خرداد، روز آزادی خرمشهر است که یکی از عجایب عظیمی بود که در دوران جنگ پیش آمد و به تعبیر امام خرمشهر را خدا آزاد کرد و این بهترین بیانی بود که شهدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ما، شهدای انقلاب اسلامی و تمام مؤمنینی که از دنیا رفتند، در این ایام مریضی خدایا همه اموات را ببخش و بیامرز و مریضهای ما را به بهترین وجه به همه سلامتی عنایت بفرما. راه هدایت را برای بندگان سادهتر از این قرار بده و اعمالشان را قبول کن و از شر شیطان در امان نگهدار.
شریعتی: السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَال بدرود ای ماهی که در تو آرزوها به ما نزدیک شد.
والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
کارشناس برنامه : حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا عابدینی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۹/۰۳/۰۳
.






