غیبت ؛ انواع ارتباط و راهکار ارتباط
۱۴۰۰-۱۲-۰۹ ۱۴۰۲-۰۷-۱۲ ۱۵:۵۶غیبت ؛ انواع ارتباط و راهکار ارتباط

غیبت ؛ انواع ارتباط و راهکار ارتباط
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱. طرح سوال
در ایام ولادت با سعادت منجی عالم بشریت، حضرت صاحبالزمان روحی و ارواحنا فداه قرار داریم. خیلی فکر کردم که چه موضوعی را بگویم، حتی با بعضی دوستان مشورت کردم. تقریباً کتابهایی که دربارۀ حضرت نوشته شده بود را مطالعه کردم. تا اینکه چند شب پیش، جوانی سوالی پرسید و دیدم موضوع خوبی است. برای پاسخ به مطالعه پرداختم که در این جلسه توفیق شده خدمت شما هم عرض کنم؛ چون که تقریباً سوال و خواستۀ همۀ ما هم هست. آن جوان پرسید که حاجآقا این را میدانم و شنیدهام که امامزمان(عج) در زمان غیبت مانند آفتابِ پشت ابر است و همان طور که همۀ مردم از آفتاب بهرمند میشوند، از امام هم در زمان غیبت بهره میبرند و از وجود مبارک ایشان منتفع میشوند. اما دو تا سوال دارم: اول اینکه اگر میشود چند تا از این فواید را برای ما بیان کنید تا این نفعبردن را بهتر متوجه شوم. آخر متأسفانه در این دنیای شلوغ و به قول ما پیشرفتۀ امروز خیلیها غافل شدند از این که امامزمان (عج) حضور دارند و زندگیهای ما بر مدار وجود ایشان میچرخد؛ سوال دوم هم این که آیا امکان ارتباط با امامزمان (عج) وجود دارد یا خیر؟ امشب هم بنده تصمیم گرفتم همین دو سوال را خدمت شما بیان کنم. اول چند قطره از اقیانوس بهرههای امام برای ما را میگویم و سپس امکان ارتباط با آن حضرت را عرض میکنم، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
۲. فواید امام در غیبت
۲.۱ امام رابطه ی فیض الهی
از نظر شیعه و بر اساس تعالیم دینی، امام واسطۀ فیضرسانی پروردگار به همۀ پدیدههای جهان آفرینش است. او در نظام هستی محور و مدار است و بی وجود او عالم و آدم، جن و ملک و حیوان و جمادی نمیماند. از امامصادق(ع) سؤال شد آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ حضرت فرمود :«اگر زمین بدون امام بماند، هر آینه اهل خود را فرو میبرد.» اینکه او در رساندن پیامهای خدا به مردم و راهنمایی آنها به سوی کمال انسانی، واسطه است و هر فیض و لطفی در این بخش به سبب وجود او به همگان میرسد، امری روشن و بدیهی است؛ زیرا از ابتدا خداوند متعال از طریق پیامبران و سپس جانشینان آنها قافلۀ بشری را هدایت کرده است؛ ولی از کلمات معصومان استفاده میشود که وجود امامان در گسترۀ عالم واسطهای برای رسیدن هر نعمت و فیضی از ناحیۀ پروردگار به هر موجود کوچک و بزرگی است. به بیان آشکارتر، همۀ موجودات، آنچه از فیوضات و عطایای الهی دریافت میکنند، از کانال امام میگیرند. هم اصل وجودشان به واسطۀ امام است و هم نعمتها و بهرههای دیگری که در طول حیات خود دارا هستند. وقتی که قرار است از منبعی قوی به لامپی کوچک برق وارد شود، ترانسفورماتوری وجود دارد که این برق را میرساند؛ واسطۀ فیض. این سیم برق را میگیرد، به لامپ میدهد.
«بِکمْ فَتَحَ اللَّه» زیارت جامعه بهترین زیارتها یا از بهترین زیارتهاست. دربارۀ امام میگوید: «بکمْ فَتَحَ اللَّه وَ بِکمْ یخْتِم». خلاصه، انرژی هستهایِ هستی، اولیای خدا هستند. بنابراین آثار وجودی امام فقط به ظهور و آشکاری او خلاصه نمیشود؛ بلکه وجود او در عالم، حتی در غیبت و نهان هستی، سرچشمه حیات همۀ موجودات و مخلوقات الهی است. خدا خود این گونه خواسته است که او که موجود برتر و کاملتر است، واسطۀ دریافت و رساندن فیوضات و دادههای الهی به سایر پدیدهها باشد و در این عرصه، فرقی بین غیبت و ظهور او نیست. آری، همگان از آثار وجود امام بهره میگیرند و غیبت اماممهدی(عج) در این مسئله، خللی ایجاد نمیکند.
۲.۲ حفظ دین و مکتب از خطر و تحریف
هر جامعهای برای حفظ تشکیلات خود و ادامۀ راه تا رسیدن به مقصد، به وجود رهبری آگاه نیاز دارد تا اجتماع، تحتنظر و فرماندهی او در مسیر صحیح حرکت کند. وجود رهبر، پشتوانۀ بزرگی برای افراد است تا در سازماندهی منظمی دستاوردهای قبلی را حفظ کنند و به تقویت برنامههای آینده همت گمارند. رهبر زنده و فعال، گرچه در میان جمعیت و افراد خود نباشد از ترسیم خطوط اصلی و ارائۀ راهکارهای کلی، کوتاهی نمیکند و به واسطههای گوناگون دربارۀ راههای انحرافی، هشدار میدهد. امامعصر(ع) در غیبت است؛ ولی وجود او عامل جدی برای حفظ مکتب شیعه است. او با آگاهی کامل از توطئههای دشمنان، به شیوههای مختلف مرزهای فکری شیعیان را پاسداری میکند و آنگاه که دشمن فریبکار با وسیلهها و ابزارهای گوناگون، اصول مکتب و اعتقادات مردم را نشانه میگیرد، با هدایت و ارشاد عالمان و برگزیدگان، راههای نفوذ دشمن را میبندد. برای نمونه، عنایت حضرت مهدی(ع) به شیخ مفید را خدمت شما عرض میکنم. در زمان شیخ مفید، شخصی از روستایی به خدمت ایشان رسید و سوال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است. آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد و یا به همان حالت او را دفن کنیم؟» شیخ فرمود: «با همان حمل، زن را دفن کنید.» آن مرد برگشت، ولی متوجه شد، سواری از پشت سر میتازد و میآید. وقتی نزدیک او رسید، گفت: «ای مرد، آقا میگوید شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون بیاورید، بعد او را دفن کنید.» مرد روستایی همان کار را کرد. پس از مدتی،برای عرض تشکر با نوزاد خدمت شیخ رسیدند. ماجرای آن سوار را برای شیخ مفید نقل کردند و گفتند این همان کودک است. شیخ فرمودند: «من کسی را نفرستاده بودم. معلوم شد آن شخص، نمایندۀ حضرت صاحب الزمان(عج) بودهاند. شیخ با خود گفت: حال که ما در احکام شرعی اشتباه میکنیم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم.» لذا در خانۀ خود را بست و بیرون نیامد، اما از ناحیۀ مقدس حضرت صاحب الزمان(عج) توقیعی برای شیخ صادر شد: «بر شماست فتوادادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید.» با صدور این توقیع، شیخ مفید بار دیگر به مسند فتوا نشست. بله عزیزان، آقا امامزمان حافظ دین و مکتب هستند. هرکجا خطر جدی برای دین باشد، ایشان حفاظت میکنند. اینکه عدهای بدون اطلاع و سواد، مرتب بیان میکنند که دین تمام شد، دیگر کسی دین ندارد یا اگر کسی هرگوشۀ دنیا حرفی بزند سریع میگویند بیا این هم دین یا مثلاً مرتب بیان میکنند که ببینید لب دریا و چهارشنبه سوری و روز سپندگان و…اینها چه خبر است،معلوم است همه بیدین شدهاند و دیگر دین خدا در اقلیت رفته و رو به نابودی و انزواست. شما هم بگویید نگاهی به اعتکافها بکنید. ببینید چقدر جوان برای درددل با خدا و رازونیاز و عبادت میآیند. شبهای قدر را ببین، محرم و روضه ها را ببین و این را مطمئن باشید که امامزمان(روحی فداه) به همۀ ما و اعمالمان نظر دارند و خودشان حافظ دین مبین اسلام هستند.
۳. انواع ارتباط با امامزمان
۳.۱ ارتباط حضوری
برای سؤال دوم که آیا در دوران غیبت کبری، امکان ارتباط با امامزمان(عج) وجود دارد؟ باید عرض کنم که اصل ارتباط با امامزمان وجود دارد. همان طوری که در روایت از امامحسن عسگری(ع) آمده است، احمد ابن اسحاق قمی یکی از وکلا و نمایندگان تامالاختیار امامحسن عسکری(ع) است؛وی در سامرا خدمت امامحسن عسکری(ع) میرسد. میگوید به حضرت عرضه داشتم: «یابن رسول الله، جانشین شما کیست؟ امام بعد از شما که در قالب احادیث و روایات به ما خبر دادهاند چه ویژگیها و مشخصاتی دارد؟» حضرت بدون این که جواب سؤال مرا بدهند، برخاستند و به اندرون خانه تشریف بردند و بعد از دقایقی آمدند. نگاه کردم دیدم فرزندی حدود چهار یا پنجساله همراه امامحسن عسگری(ع) است که حضرت ایشان را بر دوش گذاشتهاند، مانند تکه ماه است و در گونۀ راستش خالی دارد.
اگر بالا نشسته ماه بوده و گرنه یوسفی در چاه بوده
نگاه کردم دیدم مصداق این مطلب است:
آرامش دل راحت جان روح روانی من هر چه بگویم به خدا بهتر از آنی
برخاستم. حضرت تشریف آوردند. آن آقازاده را بر دامانش گذاشت و به من فرمود:«یا اَحْمَدَ بْنَ اسحاق: لَوْلا کَرامَتُکَ عَلَی اللَّه وَ عَلی حُجَجِه لَما عَرَضْتُ عَلَیْکَ ابْنی هذا!»[۱]؛ «تو اگر در نزد خدای منان گرامی نبودی و در نزد حجج و امامان معصوم کرامت و ارزش و موقعیت و احترام نداشتی، هرگز فرزندم را به تو نشان نمیدادم.» اگر میبینی امامزمان(ع)را به تو نشان دادم، ریشه و منشأ دارد. ریشه و منشأ آن تقوا و کرامت ویژه و ممتازی است که تو در نزد ما و در نزد خدای منان داری.
ما از این روایت که مرحوم خاتم المحدثین، حاج شیخ عباس قمی، در کتاب شریف منتهی الآمال آورده است چه میفهمیم؟ میفهمیم راه به سوی امام زمان(عج) مسدود نیست، راه باز است؛ چون اگر راه مسدود بود نمیبایست احمد بن اسحاق به محضر نورانی امام زمان(عج) برسد.
پس راه برای عدهای باز است. برای آنان که به شرایط و به طرق رسیدن آشنایند و عمل کردهاند. وگرنه حضرت میفرمودند: «احمد بن اسحاق، اصلاً ممکن نیست کسی امام زمان(عج) را ببیند، مگر در زمان ظهور.» این را نفرمودند. این حکم، دلیلش عام است؛ یعنی هر کس و هر انسانی در نزد خدا مکرم و معزز بشود و موقعیت پیدا بکند میتواند حضرت را ببیند و زیارت کند.
این امکان در زمان ماهم وجود دارد، البته ارتباط با امامزمان دو نوع است:اولین نوع ارتباط حضوری: یعنی اینکه شخص به محضر امام حضور فیزیکی پیدا کند. که ممکن است امام را ببیند، ولی نشناسد که بنابر روایات برای همه امکان دارد و اتفاق میافتد. شیخ صدوق از یکی از نواب خاص آنحضرت نقل میکند که امامزمان(عج) هرسال در موسم حج شرکت میکند. او مردم را میبیند و میشناسد، ولی مردم او را میبینند و نمیشناسند.[۴] بر این اساس، دیدن حضرت نه تنها امکان دارد، بلکه اتفاق هم میافتد، ولی شاید نتوان چنین چیزی را ارتباط نامید؛ دومین نوع اینکه امام را ببیند و بشناسد. در اینکه این نوع ارتباط حضوری؛ یعنی شخص در محضر امام باشد، امام را ببیند و بشناسد امکان دارد یا نه؟ در جواب باید گفت، بله امکان دارد؛ چون دلیلی ندارد اگر شخصی به لحاظ آمادگی معنوی و دوری از گناه، قابلیت و شایستگی داشته باشد حضرت با او ملاقات نکند. پس این امکان وجود دارد، مگر اینکه مصلحتی در ملاقاتنکردن، باشد. علاوه بر این، داستانهای زیادی از علما و بزرگان و اولیاءالله نقل شده است که آنها خدمت حضرت رسیدند. بعضی از آنها امام(عج) را در حین ملاقات میشناختند و برخی دیگر بعد از ملاقات متوجه میشدند که در محضر امام زمان (عج) خود بوده اند که البته باید در این نمونهها مراقب مدعیان کذاب بود؛ آنهایی که با این دروغها و ادعاها برای سوءاستفاده از مردم در و دکان باز میکنند. به طور کلی اینگونه تشرفات را باید فقط از انسانهای معتمد قبول کنیم. کسانی که برای کاسبیکردن چنین حرفهایی را نمیزنند. امشب بنده یکی از آنها را برای نمونه خدمت شما عرض میکنم که هم بسیار گویندۀ آن معتمد است و هم بسیار شنیدنی است.
حاج شیخ جعفر ناصری نقل میکنند که من در جوانی به همراه پدرمان، آیتالله ناصری حفظه الله تعالی، خدمت شخصی به نام آقاسیدعلی میرفتیم. ایشان مطالبی از امام زمان(عج) نقل میکرد. آن هم نه از خود حضرت، بلکه با واسطهای به نام حاجعلی. حاجعلی پیرمردی بود که در بیابانها و کوهستانهای اطراف شهرضا، باغی داشت و فقط با همسرش در آنجا زندگی میکرد. آنان تمام احتیاجات زندگی شان را از آن باغ تأمین میکردند و احتیاجی به بیرون رفتن از آن باغ نداشتند. این قضیه مربوط به حدود هشتاد سال پیش است. این پیرمرد، گاهی خدمت حضرت میرسید و واسطهای بود که اخبار را به مرحوم سیدعلی دولتآبادی که در اصفهان بود میرساند. جملاتی که مرحوم سیدعلی (از حاج علی) نقل میکرد، آثار صدق از آنها پیدا بود. گاهی که تشرف برایش پیدا شده بود، ملاقات ایشان برکات داشت. وقتی انسان کنار او مینشست، عشق به امامزمان(عج) از تمام وجودش معلوم بود و مرتب اشک میریخت. گاهی اصلاً صحبت هم نمیکرد؛ بلکه با همان سکوتش تأثیری عمیق در دل انسان میگذاشت. معلوم بود که از ناحیۀ مقدسی به ایشان کمک میشود.
مرحوم آقاسیدعلی نقل میکرد که یک بار حاجعلی، عصر پنجشنبه به منزل ما آمد و گفت: «قرار است امشب به باغ ما در بیابان برویم. فردا صبح، حضرت به آنجا تشریف میآورند.» مرحوم آقاسیدعلی فرمود که حاجعلی دست مرا گرفت و تعدادی صلوات فرستاد. دیدم مثل اینکه از فضا بیرون رفتم. نگاه کردم دیدم در دامنۀ کوهی هستم. با او وارد باغ شدم و شب تا صبح، دربارۀ حضرت صحبت میکردیم. بعد از نماز صبح، حاجعلی آمد و گفت: «به آن اتاق بیا. حضرت تشریف آوردند.» آقاسیدعلی میگفت به آن اتاق رفتم و دیدم آقا مشغول تعقیبات نماز هستند. وقتی تعقیبات حضرت تمام شد، آفتاب طلوع کرد و حضرت در یک طرف اتاق نشستند.
حاجعلی برای صبحانه، سفرهای پهن کرد. مقداری نان و مغز بادام و کشمش جلوی من گذاشت؛ ولی جلوی حضرت نگذاشت. اشاره کردم که جلوی حضرت بگذارد. دیدم چیزی نگفت. بعد دیدم سینیای در دست دارد که در آن، مقداری شیر در یک کاسۀ سفالی و تکهای نان بود و آن را جلوی حضرت گذاشت.»
حاجعلی بعد به آقاسیدعلی گفته بود: «آقا منزل ما که تشریف میآورند، غذایشان میرسد؛ از منزل ما غذا نمیخورند.» این بندۀ خدا که همۀ مواظبتها را داشته است، با این وجود، حضرت از غذای او نمیخورند. چقدر پایۀ طهارت برای ارتباط با اهلبیت(ع) باید بالا باشد. ما که ان شاءالله میخواهیم از سربازان حضرت باشیم، چقدر باید مراقبت کنیم؟ چقدر این قلوب باید از افکار متشتت و افکاری که رنگ و بوی معصیت دارد، خارج شود و چقدر محبت حضرت بقیه الله(عج) باید در دل ما راسخ شود تا بتوانیم بهره ببریم.
۳.۲ ارتباط قلبی و معنوی
اما ارتباط فقط منحصر به ارتباط حضوری به شکل ملاقات نیست، اگر چه این نوع ارتباط بسیار لذت بخش و مفید است، ولی به راحتی نصیب هر کسی نمیشود. ان شاءلله که خداوند نصیب این جمع بکند تا چشممان به جمال حضرت روشن و منور شود، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
برای عموم ما شاید امکان ارتباط نوع اول نباشد، آیا باید ناامید شویم؟ خیر، برای ما هم امکان ارتباط باحضرت وجود دارد، اما ارتباط قلبی. به این معنا که شخصی بدون اینکه در محضر امام حضور فیزیکی داشته باشد، قلب و روحش با امام ارتباط برقرار کند، جدا از اینکه با زبانش با امام سخن بگوید و برای او دعا کند یا با قلبش سخن بگوید. قطعاً چنین ارتباطی برای ما ممکن است. ائمه(ع) در هر حال، در هر زمان و در هر مکان که باشیم صدای ما را میشنوند و از حال ما خبر دارند. ما در اذن دخول حرم ائمۀ اطهار(ع) میگوییم: «اشهد أنک تسمع کلامی و تشهد مقامی:گواهی میدهم که تو کلام مرا میشنوی و شاهد موقعیت من هستی.» بر اساس روایات فراوان ائمه و پیامبراکرم(ص) از حال ما خبر دارند. در همین راستا در داستان اویس قرنی که علاقۀ زیادی به پیامبر اسلام(ص) داشت، اگر چه بسیار علاقهمند بود که آنحضرت را ببیند، ولی هیچ وقت موفق به دیدار محبوبش نشد و در عین حال پیامبر(ص) از او و از عشقش به خود کاملاً آگاه بود. لذا در روایتی فرمود: «رائحۀ بهشت از جانب قرن میوزد، ای اویس چقدر مشتاق تو هستم. هرکس او را دید سلام مرا به او برساند.» آنحضرت در ادامۀ حدیث میفرماید: «او هرگز مرا نخواهد دید و بعد از من در رکاب علی(ع) در صفین به شهادت میرسد.» بنابراین، حجت خدا شاهد بر احوال ما است و از آنچه در دل داریم با خبر است، چه بر زبان جاری کنیم یا نکنیم، بنابراین ما بهراحتی در هر حال میتوانیم با امام خود سخن بگوییم و با او ارتباط داشته باشیم.
با مولا و امامزمان انس بگیر… .خیلی زشت است که یک هفته از زندگیات بگذرد و دو دقیقه با مولایت نجوا نداشته باشی.
خوشابهحال آنهایی که برای حرفزدن و خلوت کردن با آقا، زمان و قرار ملاقات روزانه دارند.
بهبه! زهی به سعادتشان. چقدر اینجور آدمها معطرند. چقدر اهل آرامشاند. و چقدر مهربان و لطیف.
از همین ساعت شروع کنید. یک قرار ملاقات روزانه. با خودتان عهد کنید روزی پنج دقیقه با آقایتان درددل کنید. مثل دو تا دوست، دو تا رفیق، دو همدم ، دو همراز، دو مؤنس.
یک ارتباط قلبی و روحانی و مطمئن داشته باشید که آقا صدا و نجوا و دعا و درددلهایتان را میشنود.
از امامزمان غافل نباشید. البته که همین ارتباط هم نیاز به شرایطی دارد و راهکارهایی را در روایات برای ما بیان کردهاند که در این زمان باقی مانده خدمت شما عرض خواهم کرد.
۴. راهکار ارتباط
۴.۱ ترک گناه
اول اینکه باید با حضرت سنخیتی پیدا کنیم. حضرت در قلۀ پاکی قرار دارد، نمیشود ما بدون اینکه خود را پاک کنیم با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم.
همۀ ما کموبیش با مفهوم گناه و اثرهای آن آشنا هستیم. گناه که همان تخلف از دستورهای الهی است، اثرات ویرانگری بر دنیا و آخرت انسان دارد و موجودیت و هویت معنوی او را بهشدت متزلزل میکند.
در حدیث شریفی از امامعصر(عج) آمده است: «آنچه باعث تأخیرافتادن دیدار ما با شیعیان ما میشود، اعمال ناشایست آنهاست. پس باید هریک از شیعیان، از اعمالی که باعث ناراحتی ما میشود دوری کنند.» چرا امام زمان را نمیبینیم؟ عارف گفت:«لطفاً برگردید و پشت به من بنشینید.» شاگرد این کار را انجام داد. عارف گفت: «آیا الان میتوانید مرا ببینید؟» شاگرد گفت: «خیر، نمیتوانم ببینم.» عارف گفت: «چرا نمیتوانی من را ببینی؟» شاگرد گفت: «چون پشت من به شماست» عارف گفت: « حالا متوجه شدید چرا نمیتوانید امام زمان را بینید؟ چون شما پشتتان به امام زمان است.» با گناهان و نافرمانیها به امام زمان پشت کردهایم؛ در عین حال تقاضای دیدار امامزمان را داریم.
بله بزرگواران، خیلی وقتها این گناهان ماست که باعث میشود نتوانیم با امامزمان ارتباط برقرار کنیم و لذت ببریم. هرچند که این گناه، گناهی کوچک باشد. وقتی سوار هواپیما میشویم مهماندار هواپیما اعلام میکند همۀ مسافرین تلفنهای همراه را خاموش کنند؛ چون موجب اختلال در عملکرد هواپیما میشود. بله، گاهی اوقات گناهی کوچک باعث سقوط انسانهای بزرگ میشود. بعضی گناهان کوچک است، اما باعث گناهان بزرگ میشود. امامرضا (ع) میفرمایند: «الصَّغَائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ إِلَى الْکبَائِرِ وَ مَنْ لَمْ یخَفِ اللَّهَ فِی الْقَلِیلِ لَمْ یخَفْهُ فِی الْکثِیر:[۲] گناهان کوچک، مسیر گناهان بزرگ اند و کسی که از خداوند در کم ترس نداشته باشد در زیاد نیز از او نمیترسد.»
کسی که میخواهد سر سفرهای برود که غذاهای رنگینی در آن سفره هست، اما به دندانش آمپول زده، هرچه میگویند: «چقدر این ترشی خوشمزه است. چه سالاد خوشمزهای» میگوید: «من متوجه نمیشوم.» اشکال از غذا نیست، از دهان من است. گناه مثل آمپول بیحسی نمیگذارد طعم شیرین معنویت را بچشیم. علاوه بر آن، توصیه بزرگان اخلاق، برای تحصیل رضایت حضرت ولی عصر(عج)، دایرمدار ترک گناه است. حضرت میفرماید: «ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از امامزمان(عج) است.» در جواب اینکه چگونه میتوان رابطۀ خویش را با اهلبیت و حضرتصاحب العصر(عج) تقویت کنیم؟ آیتالله بهجت(ره) فرمود: «اطاعت و فرمانبرداری از خدا، بعد از شناخت او». همچنین مرحوم آیت الله حسن صافی اصفهانی میفرمود: «کسی که واقعاً در مسیر تقوا، ترک گناه، قرار بگیرد؛ محال است که امامزمان(عج) به او علاقه نداشته باشد و با او ارتباط برقرار نکند. این امر، حتمی و قطعی است.» شکی نیست که رابطه با امامعصر و رضایت حضرتش و حتی تشرف به محضر ملکوتی ایشان را فقط باید در ترک گناه جستوجو کرد
حال که اینقدر گناه اثرات بسیار بدی بر روح و جسم آدمی میگذارد، باید به سراغ راههای ترک گناه رفت. از مهمترین راههای ترک گناه، مطابق با روایات و توصیههای علمای اخلاق ، یاد مرگ است. اما این امر باید مرتب و مداوم باشد. زیرا ائمۀاطهار فرمودند: «اَحَبُّ الاْعْمال الی الله عزّوجلّ ما داوم العبد علیه و ان قل[۳]» این عمل مؤثر باید هرشب و در موقع خواب انجام شده و ادامه پیدا کند. یاد مرگ، داروی بسیار قوی برای اصلاح قلب و رفع اثرات گناه است. عاشق دیدار امامزمان(ع)، اگر حقیقتاً بهدنبال مطلوب خود است، باید به دنبال این مطلب باشد و اسباب گناه را از خود دور کند. ابزار انجام گناه مثل فیلمها، عکسها و آلات موسیقی مبتذل و قمار، رفیق بد و دعوتکننده به گناه را از خود دور کند. هرشب مرگ و مسائل بعد از مرگ را یاد کرده و برای سهولت در کار، کتابهایی دربارۀ مرگ و معاد و عواقب گناهان را مطالعه کند. از خدا و اهلبیت(ع) با گریه و تضرع بخواهد تا کمکم اثر گناهان از قلبش زدوده شود و میل به گناه در وی آنقدر ضعیف شود که شخص بر هوای نفسش غلبه کند، چراکه این امر، همان رضایت امامزمان(عج) و نقطۀ اتصال به آن حضرت است.
۴.۲ روضه ی ابا عبدالله الحسین
یکی دیگر از راهای ارتباط که میتوان گفت یک تیر و دو نشان است؛ یعنی هم میتوان با آن گناهان را پاک کرد و اثر گناه را از بین برد و هم اینکه خودش موجب ارتباط برقرار کردن با امام زمان(عج) میشود، برگزارکردن روضه و مجلس ابا عبدالله الحسین(ع) و گریه بر آن حضرت است.
صاحب کتاب مکیال المکارم میگوید مولایمان حضرت حجت را در خواب دیده است که به ایشان فرمود: «من برای مومنی که یادآور مصیبت جد شهیدم شود، دعا میکنم.» یعنی آقا در مجلس ما شرکت خواهد کرد و برای ما دعا هم میکند. چه ارتباط و سعادتی از این بالاتر که امام در حق ما دعا کنند.
مرحوم فشندی تهرانی انسان زاهدی بود که خود را از گناه حفظ میکرد تا بتواند امام زمان(عج) را زیارت کند. هفتم ذیالحجه به عرفات رفت. ایشان زودتر از کاروان به آنجا رفت و وسایل کاروان را با خود برد. در حالی که غیر از او زائر دیگری در عرفات نبود. نیمههای شب، آقایی وارد خیمه ایشان شد و با هم شروع به صحبت کردند.
در بین صحبت از آن آقا پرسید به نظر شما امام زمان(عج) الان کجا هستند؟ ایشان گفتند: «امامزمان الان در این خیمه هستند.» دوباره پرسید به نظر شما امام زمان فردا کجا هستند؟ ایشان جواب دادند: «امامزمان فردا به خیمه شما میآید؛ چون در خیمۀ شما روضۀ عمویشان عباس خوانده خواهد شد.» ماجرای آن شب و صحبتهای بین آن دو بزرگوار طولانی است. مرحوم فشندی تهرانی میگوید بعد از اینکه این آقا خیمه مرا ترک کردند متوجه شدم که ایشان وجود نازنین امام زمان(عج) هستند. فردا عصر، بدون اینکه من سفارشی کرده باشم دیدم در خیمۀ ما روضۀ حضرت ابوالفضل العباس خوانده میشود. دقت کردم و متوجه شدم امامزمان(عج) هم تشریف آوردند. هرچه کردم که با صدای بلند ایشان را به مردم معرفی کنم، نتوانستم. ایشان کنار در خیمه ایستاده بودند و بر مصیبت عمویشان عباس گریه میکردند.
امامزمان(عج) در مجالسی که روضۀ اهل بیت(ع)، خصوصاً روضۀ حضرتابوالفضل(ع) خوانده میشود حضور دارند. حیف است ما خانه داشته باشیم و یک بار امام زمان به منزل ما تشریف نیاورند. هر خانه ای چه بزرگ و چه کوچک، در ایام مختلف سال ذکر توسل به ائمه(ع) داشته باشد. برنامه ریزی کنیم حتی بهصورت ساده، مجلس روضه ای برای اهلبیت حتی در حد خانوادۀ خود برگزار کنیم تا منزلمان به قدوم مبارک امام زمان(عج) معطر شود، ان شاءالله.
پی نوشت ها:
[۱] منبع: چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با حضرت مهدی عج تألیف : حسین گنجی
[۲] (عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج ۲/ ص ۱۸۰)
[۳] کافی جلد ۲ ص ۸۲
.


