آرامش در زندگی؛ حدیث۳۷؛ امر به معروف و نهی از منکر
۱۴۰۰-۱۱-۱۰ ۱۴۰۲-۰۸-۲۲ ۱۹:۳۲آرامش در زندگی؛ حدیث۳۷؛ امر به معروف و نهی از منکر

آرامش در زندگی؛ حدیث۳۷؛ امر به معروف و نهی از منکر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از اولش هم گفته بودی که سری از من *** دیدی که من حق داشتم، عاشق تری از من
دلبستهات بودم منو دل بستهام بودی *** اما رهایت کرد عشق دیگری از من
آتش شدی رفتی و گفتی عشق سوزان است *** باقی نماند کاش جز خاکستری از من
رفتی و جا مانده فقط مشت پری از تو *** رفتی و باقی مانده چشمان تری از من
فالله خیر حافظ خواندم که برگردی *** برگشتهای با حال و روز بهتری از من
عاشق ترینم من کجا و حضرت زینب *** حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من
شریعتی: سلام میکنم به همهی بینندههای عزیز و نازنینمان، میلاد با سعادت حضرت زینب کبری بر شما مبارک باشد. این روز را به همه پرستاران عزیز تبریک میگویم. سلام بر همه شهدای مدافع حرم و خانوادههای صبورشان، همسران و خانوادههای شهدا، انشاءالله نگاه حضرت نصیب ما شود. حاج آقای سعیدی سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای سعیدی: بسم الله الرحمن الرحیم، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم. این روز خجسته را تبریک میگویم و انشاءالله خداوند ما را از پیروان واقعی اهلبیت قرار بدهد.
شریعتی: هفته گذشته در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت کردیم و امروز هم ادامه بحث را خواهیم شنید.
حاج آقای سعیدی: یک مقدمهای را از گذشته عرض کنم، آمر به معروف و ناهی از منکر باید معروف و منکر را بشناسد و اگر مسألهی شرعی است بلد باشد. در مورد هنر امر به معروف و نهی از منکر عرض کردیم. به تناسب هر فردی روش متفاوت است. قبح منکر چقدر است، یک روش دارد. یکجا یکبار گفتن اثر دارد و یکجا سه بار گفتن اثر دارد. یکوقت من دوستم و نفر سوم با هم بگوییم اثر دارد، یکوقت تنها گفته شود اثر دارد، اینها هنر است و یاد گرفتن روش انتقال این معروف و منکر به فرد است. اقل آن انکار قلبی بود که قلباً این کار را تأیید نکنی. رضایت به فعل این قوم نداشته باشد. اصلیترین انگیزه برای نهی از منکر این است که نمیخواهم این گناه اتفاق بیافتد و به این مسأله راضی نیستم.
«قِوَامُ الشَّرِیعَهِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ» پایه اصلی و قوام پیدا کردن شریعت و دین ما به امر به معروف و نهی از منکر است. أباعبدالله در جریان کربلا میفرمایند: اگر من آمدم برای اینکه معروفها را به شما معرفی کنم و از منکر نهی کنم. یعنی در موقعیتی که معروف و منکر را طور دیگری به شما نمایش دادند، بی ارزشی جای ارزش آمده و ارزش جای بی ارزشی آمده است. امیرالمؤمنین میفرماید: روزگار مرا پایین آورد. مردم نگاهشان به امیرالمؤمنین چیست؟ انسان کامل را میبینند و انتخابشان چطور است! پس یکی از اصلیترین مواردی که در امر به معروف و نهی از منکر داریم این است که معروف و منکر را روشن کنید. خیلی از جاها مردم تابع هستند، افراد تابع هستند و معروف و منکر را نمیشناسند. خوب و بد را نمیدانند، و الا دنبالش نمیروند. اگر من بدانم این چیز خوب است، این گل خوشبو است و نسبت به آن تمایل دارم. اگر آمر به معروف و ناهی از منکر یک عطری را روی مزبله ریخت، دیگر شامه من درست تشخیص نمیدهد. آنوقت هادی میخواهد، هدایتگر میخواهد. یعنی نفسانیات آدم را شیرین حس میکند، اما قرآن میگوید: این شیرین نیست، حواست باشد. «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً» (حجرات/۱۲) آیا دوست داری اینطور باشد؟ «فَکَرِهْتُمُوهُ» شما بدتان میآید، این کراهت و بد آمدن تابع این است که هیچوقت نمیخواهید انجام بدهید. پس خیلی از مواقع همین روشنگری نسبت به معروف و منکر، معلمی که سر کلاس میآید یکوقت میگوید: بچهها درس بخوانید. یکوقت عاقبت درس خواندن و نخواندن را برای شما تبیین میکند. بچهها میخواهم دو ساعت دیگر امتحان بگیرم، این فصلهای مهم است. لازم نیست بگوید: درس بخوانید، وقتی امتحان هست زنگهای تفریح دست بچهها کتاب است. اما عامل حرکتی برای فهم عاقبت است. اگر معروف و منکر اینطور بیان شد، لذا حضرات اهلبیت اثرات اعمال ما در آخرت را بیان میکند. ربا چه اثراتی دارد؟ مبارزه و جنگ با خداست. اگر عاقبت اینها را دانستیم دیگر لازم نیست بگوید ربا نخور، ربا نمیخورد. اما شیطان همیشه کار «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ» را دارد. اگر من در انتخاب درست و غلط به هوای نفسم جلو رفتم، انتخاب غلطی را دارم چون کار نفس امر به سوء کردن است. یعنی لجبازی با نفس، همیشه درست است، حضرت ابراهیم(ع) شیطان گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم، گفت: نمیگویم، چون تو میگویی نمیگویم. میخواهم داغ یکبار اطاعت نکردن را به دلت بگذارم.
امیرالمؤمنین در جنگ صفین فرمود: «إِنَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَرْضَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ أَنْ یُعْصَى فِی الْأَرْضِ وَ هُمْ سُکُوتٌ مُذْعِنُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَا یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» خدا از اولیای خودش راضی نمیشود اگر عصیان در زمین رخ بدهد، گناه رخ بدهد و خاموش باشند. چیزی نگویند. خداوند این را دوست ندارد که اولیای خدا در مقابل امر به معروف و نهی از منکر ساکت باشند. امام صادق(ع) میفرماید در مورد گروهی که نه در مجالس گناه شرکت میکردند، نه در بین افراد گناهکار حاضر میشدند، قرآن در مورد اینها میفرماید: اینها ملعون هستند. «کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ» (مائده/۷۹) امام صادق میفرماید: «أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا یَدْخُلُونَ مَدَاخِلَهُمْ» جایی که این اهل گناه میرفتند اینها نمیرفتند. «وَ لَا یَجْلِسُونَ مَجَالِسَهُمْ» جایی که اینها مینشستند، اینها حضور داشتند. «وَ لَکِنْ کَانُوا إِذَا لَقُوهُمْ ضَحِکُوا» وقتی با اینها میرفتند، میخندیدند. با گشاده رویی با گناهکار برخورد میکردند. «فِی وُجُوهِهِمْ وَ أَنِسُوا بِهِمْ» با آنها همدم بودند، با اهل گناه گرم میگرفتند اما در باب گناه نه، همین مسأله تشویق آنهاست. امیرالمؤمنین میفرمایند: پیامبر اکرم(ص)، ما را امر میکردند. «أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّهٍ» اهل معصیت را با وجوهی که من نسبت به آن کراهت دارم. گناهت مورد تأیید من نیست. وجهی که در هم کشیده است. تأیید گناهش را از من نگیرد، باعث تجری میشود و دوباره جرأت پیدا میکند به ادامه کار و محیط امن برای گناهش پیدا میکند. یکی از مسائلی که امر به معروف و نهی از منکر دارد، امنیت و رفاه را از گناهکار میگیرد. تعداد دوربینهایی که یکجا هست امنیت را از دزد میگیرد. گناهکار در جامعه اسلامی امنیت نداشته باشد همینطور که سارق در جامعه امنیت ندارد.
شریعتی: اگر یک کار منکری اتفاق میافتد، اگر در فضای مجازی پخش میشود اگر مردم سراغش نروند و استقبال نکنند، جرأت اشاعه کردن را پیدا نمیکنند.
حاج آقای سعیدی: اشاعه فحشاء سنت و پایه گذاری عمل خطاست که اثرش این است. اگر یک نفر اشاعه فحشاء کرد و یک مسألهای را آسان جلوه داد. نفر دومی که به واسطه این جلوهگری این عمل را انجام داد، گناهش بر عهده اولی هم هست. باعث و سبب ساز گناه چه کسی بود. لذا شیطان رجیم در همه گناهها شریک هست اما خود گناهکارها هم چوب میخورند. یعنی رضایت دارم، خواستن، یعنی از این مطلب نهی از منکر نیامد و نخواستم نهی از منکر، گاهی سکوت من تأیید است. در اسم گذاری فرزند، میگویند: آقای فلانی اسم فرزندش را علی گذاشته، فاطمه گذاشته است. اسم را رواج میدهند. اگر من طلبه روحانی یک اسم دیگر بگذارم، اسم غیر مذهبی بگذارم دیده میشود. چه اتفاقی میافتد که امر به معروف و نهی از منکر ترک میشود؟ یکی ترس از به خطر افتادن منافع دنیوی است. من میترسم در دنیای من اتفاقی بیافتد. از امیرالمؤمنین(ع) هست که فرمودند: صبر کن، «اصبر على ما أصابک من المشقه و الأذى فی الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر» صبر که به پیغمبر امر میشود، خداوند به پیغمبر میگوید: صبر کن! مشقت و اذیتی که در امر به معروف و نهی از منکر ایجاد میشود، مسألهای که میخواهند آبروی آدم را ببرند. همه هزینهها را دارد اما مگر دین بی هزینه داریم؟ مگر امام حسین هزینه نکرد؟ هرچه داشت در راه خدا داد. اگر محرم میشود و یا حسین میگوییم به این معنی که الگوی ماست. اگر گفت: هیهات من الذله، یعنی من ذلتش را نمیپذیرم. اگر گفت برای امر به معروف و نهی از منکر یعنی من مقید هستم به چیزی که فرمودید و من هم قیام میکنم به اندازه خودم.
حضرات اهلبیت میفرمایند: گاهی جهل و نادانی نسبت به معروف و منکر است و گاهی نسبت به روش انتقالش است. یعنی میدانم معروف و منکر چیست اما طریقه انتقالش را نمیدانم.یکوقت یک بنده خدایی پیش من آمد و گفت: من تا چند سال پیش سیگار میکشیدم اما دیگر کنار گذاشتم، یکبار مادربزرگم فهمید و آمد مرا بغل کرد و گفت: محمد جان تو را به خدا دیگر سیگار نکش! این کلمه تو را به خدا سیگار نکش یک جمله است و هرکس میتواند به کسی بگوید. ولی این محبت مادربزرگ که با اخلاص و از ته قلب گفت، اثر گذار بود. روش شناسی خیلی مهم است. هنر در زمان، بدانم این حالش منقلب است و حال مریضی دارد. فلانی یادت نرود، این خدا همان خدایی است که به تو قدرت داد.الآن موقعش است. موقعیت را شناختن، بدانیم چه زمانی، به چه کسی، چطور بگوییم. یکوقتهایی آدم یاد میگیرد از کسی که از این داستانها میشنود، چطور عملکرد داشتند و نسبت به ظالم چطور بودند. کما اینکه پیامبر رحمت، هم در جنگها هستند و هم در بین مردم چطور با رأفت هستند. گاهی حضرت علی تند است و گاهی در کمال عطوفت است. باز از مواردی که حضرات اهلبیت فرمودند، یک خطایی داریم در دانستن امر به معروف و نهی از منکر، فکر میکنیم بی تأثیر است. در گفتن اثری هست که در نگفتن نیست. گاهی اندازهها کم و زیاد میشود. گفتن امروزم ده درصدی است، فردا بیست درصد است. مجموعهاش این مطلب را به ما میرساند. گفتن فقط تأثیر در طرف مقابل نیست، حضرات اهلبیت میگویند: همین که شما امر به معروف و نهی از منکر میکنید در دل خودتان هم اثر میگذارد، وقتی من به دیگری کمک میکنم بیشترین سود را خودم میبرم، بیشترین قربی که نسبت به خدا ایجاد میشود عاید خودم میشود. پولی که به دیگری میرسد در مقابل اینکه به من میرسد چیزی نیست.
اگر دیدید «وَ إِذَا رَأَى الْمُنْکَرَ وَ لَمْ یُنْکِرْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ» میتوانست نهی از منکر کند و نکرد، برایش مقدور بود «فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ یُعْصَى اللَّهُ» کسی که میتواند نهی از منکر کند و نکند، دوست دارد معصیت خدا شود. یعنی عین کسی است که محبت دارد معصیت خدا انجام شود. «اخْتِیَاراً وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُعْصَى اللَّهُ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ بِالْعَدَاوَهِ» و خدا را به مبارزه طلبیدی. حواسمان باشد با بهانههایی ترک امر به معروف نشود. معرفتی که نسبت به خدا داریم باعث میشود از گناه بدمان بیاید. یکی از علل ترک امر به معروف و نهی از منکر این است که نمیدانیم باشد چه میشود و نباشد چه میشود؟ دارو را میدهند و میگویند: اگر یک روز نخوری، میمیری. امام باقر(ع) میفرماید: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیَاءِ» مسیر انبیاء الهی است. «وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ» اهل صلاح و فلاح و رستگاری از این روش میروند. «فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ» واجبی است که باقی واجبها با این سر و پا میشوند. بقیه فرائضی که اسم بردیم به واسطه این فریضه اقامه میشوند. «وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ» کسب و کارها حلال میشود. اگر برای کسی که حرام کاسبی میکند اشکال ایجاد کردیم، طرف نمیگوید: تا دروغ نگویی نمیشود معامله کرد. باید بستر را بست.
بنده خدایی میگفت: یک شاگردی را در مغازه آوردم. از زندان آزاد شده بود. همه گفتند: برای چه او را با این سابقه به مغازه آوردی؟ گفتم: اینقدر مغازهام حساب و کتاب دارد و بستر محکم است که اجازه ورود خطا ندارد. نمیتواند خطا کند. یکی از راههای نهی از منکر این است که منکر آزادانه در اختیار دیگران نباشد. روشهای خطا به آسانی در مقابل بچههای ما و آنهایی که میخواهیم تربیت کنیم، قرار نگیرد. اگر بخواهی امتحان بگیری بچهها را کنار هم بچسبانی بستر نگاه کردن و تحریک پذیری و اینکه بخواهد نگاه کند زیاد می شود. یک فاصله قرار میدهی. مینشیند درس میخواند چون میداند فردا نمیشود تقلب کرد. یک اثر خوبی در درس خواندن دارد، ولی اگر بداند میتواند تقلب کند، انگیزهای برای درس خواندن ندارد. عمل صالح باید انگیزه درستش و به نتیجه رسیدنش بین مردم ایجاد شود. امور مسلمین سامان میپذیرد به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، حضرت میفرماید: اولاً حواستان به اهلتان باشد. تقدم امر به معروف و نهی از منکر، امام صادق(ع) فرمود: خودتان و اهلتان را از آتش دور کنید. ابو بصیر پرسید: این اهلی که شما میفرمایید چیست که در آیه آمده است؟ «تَأْمُرُهُمْ بِمَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ» امرشان کن به واسطه آنچه خدا امرشان میکند. من اینقدر به پسرم میگویم: نماز بخوان، نمیخواند. دیگر نگویم، چه کنم؟ امام صادق(ع) میفرماید: «وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا نَهَاهُمُ اللَّهُ عَنْهُ» نهی کن از چیزی که خدا نهی کرده است. «فَإِنْ أَطَاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ» اگر اطاعت کردند و گفتند: چشم، نسبت به امر به معروف و نهی از منکر منعطف بودند، تو آنها را از آتش حفظ کردی. «وَ إِنْ عَصَوْکَ» اگر عصیان کردند و حرفت را گوش ندادند، «فَکُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْک» تو آنچه خدا از تو خواسته را انجام دادی. پس باز هم طبق قرآن عمل کردی، عمل به تکلیف هم خستگی ندارد. شیطان وقتی در امر به معروف و نهی از منکر سراغ آدم بیاید، یک طوری میآید، در طریق امر به معروف و نهی از منکر میگوید: ول کن، اینقدر گفتیم چه فایدهای داشت؟ کار بیخود کردن است.
شریعتی: یکی از چیزهایی که ما را در امر به معروف و نه از منکر دلسرد میکند نحوه تعامل و پاسخ طرف مقابل ماست، وقتی چیزی میگوییم نوع نگاه آن به امر به معروف و نهی از منکر باعث میشود جا بخوری، کم بیاوری.
حاج آقای سعیدی: آن کم نیاوردن مدلول این است که من دلم برایش بسوزد. ممکن است آن لحظه کلمه بد و خسیس یک تأثیری در من بیاورد اما روی دلسوزی من تأثیر نمیگذارد. هرچه آدم محبت خودش را به بندگان خدا بیشتر کند، خدایا من دلم نمیآید بنده تو در آتش بسوزد. برای همین امر به معروف و نهی از منکر را آورده چون دوست دارد بندهها به مسیر درست راهنمایی شوند. عنصر دلسوزی بار مسأله را سبک میکند. در لحظه دارد از شخصیتش دفاع میکند. یکی از هنرهای ما که باعث میشود عمل و گویش طرف تغییر کند، اینکه به شخص طرف چیزی نگویید و به فعلش برگردانید. «یا ایها الذین آمنوا» ای بندگانی که ایمان آوردید «لا تقولوا، لا تفعلوا» شما که مسلمان هستید، شیعه امیرالمؤمنین هستید، این کار را انجام ندهید! ما همه سر سفره خدا هستیم، وقتی آن لحظه این طرف این پاسخ را میدهد دارد از شخصیتش دفاع میکند. مطمئن باشید یک مقدار از این حالت که بیافتد، از حالت دفاعی بیرون میرود و حالت پذیرش پیش میآید. کاری که باعث میشود در حالت دفاعی خودش بماند و محکم شود، مراء است. اجازه نداریم در امر به معروف و نهی از منکر بگو مگو کنیم طوری که طرف در این موضع بیافتد که باید تمام قد دفاع کنم حتی اگر خطا باشد وگرنه زمین میخورم. بگو و رد شو.
از عوامل ترک امر به معروف و نهی از منکر میگویند: گاهی فکر میکنیم یکوقت دفع رزقی از ما میشود، اینجا اگر این را بگویم کاسبی من خراب میشود. رسول الله(ص) میفرماید: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر لا یدفع رزقاً» هیچ رزقی را از شما دفع نمیکند، اگر سراغ امر به معروف و نهی از منکر رفتید، یک قران از مال شما کم نمیشود و هیچ اجلی و سر رسید سختی را برای شما نزدیک نمیکند. عوامل ترسی که شیطان جلوی چشم شما میآورد را اهمیت ندهید. اگر امر به معروف و نهی از منکر نکردید، تبعیت خیر از اهلبیت نداشتید، خدا مسلط میکند بر این آدمها، آدمهای قدرتمند را، وقتی امر به معروف و نهی از منکر نداشتید اثرش این است. «وَ إِذَا لَمْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ یَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لَمْ یَتَّبِعُوا الْأَخْیَارَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ شِرَارَهُمْ فَیَدْعُوا خِیَارُهُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ» حالا دعا میکنید، خوبها هم دعا میکنید اما هیچ اثری ندارد. از عواملی که استجابت دعا را از بین میبرد. این است که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنم.
حضرت فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ اللَّهَ لَا یُعَذِّبُ الْعَامَّهَ بِذَنْبِ الْخَاصَّهِ» خدا یک گروه عمومی از مردم را به گروه خاصی که خصوصی گناه میکنند، عذاب نمیکند. «إِذَا عَمِلَتِ الْخَاصَّهُ بِالْمُنْکَرِ سِرّاً» وقتی آن گروه خاص یواشکی گناه میکنند، کسی در جامعه نمیفهمد. «مِنْ غَیْرِ أَنْ تَعْلَمَ الْعَامَّهُ» عامه هم نمیدانند یک چنین گناهی انجام میدهد. «فَإِذَا عَمِلَتِ الْخَاصَّهُ الْمُنْکَرَ جِهَاراً» وقتی آن گروه خاص دارند در عامه عمل منکری را انجام میدهند، «فَلَمْ تُغَیِّرْ ذَلِکَ الْعَامَّهُ» عموم مردم نسبت به آنها تذکر ندادند، برعکس میشود «اسْتَوْجَبَ الْفَرِیقَانِ الْعُقُوبَهَ مِنَ اللَّهِ» هردو فرقه عموم و خصوص مردم به عذاب گرفتار میشوند. هرکدام به حسب خودش، یکی به واسطه گناهی که انجام میدهد و جهل در آن گناه دارد و یکی به واسطه ترک امر به معروف و نهی از منکر.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم و انشاءالله همه اهل امر به معروف و نهی از منکر باشیم. انشاءالله زیارت حضرت زینب نصیب همه ما شود. … از میان تمام سالنامههای قمری و میلادی، تقویم دل من و این سرزمین تا ابد شمسی است وقتی نام تو خورشید است. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای سعیدی: «لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» (نحل / ۵۵) نمک خوردیم نمکدان نشکنیم، قدر ندانستن نعمتهای خدا برای بی معرفتی ماست. نعمتهای خدا را قدر بدانیم، چشم و گوش را چه کسی قرار داده، آنوقت کفران نعمت اتفاق نمیافتد. به زودی آدمها میفهمند چه اتفاقی افتاده است. خوش به حال کسی که در این دنیا و موقعیت فهمید و منتظر فهماندن روز قیامت نشد. متنی از کتاب کمال سید دارم، در کتابشان به نام «زنی به نام زینب سلام الله علیها» در قسمتی از کتاب میگوید: زنی به نام زینب(س) که در سینهاش قلب علی(ع) میتپد و در چشمانش فروز زندگی حسین(ع) موج میزند، به کاخ یزید وارد شد با گامهایی استوار در برابر این همه صلابت و سترگی یزید و ابن زیاد از تختهایشان فرو افتادند، یزید در مقابل منطق سرخ زینب(س) مثل مگس کوچک و ناچیزی شده بود و شاید برای نخستین بود که باور کرد، حسین(ع) هنوز زنده است و هنوز در کربلا میجنگد و نزدیک است به دروازههای دمشق برسد. حضرت زینب(س) به عنوان عقیله بنی هاشم نام برده شده است. عقیله در عرب مثل بزرگ خاندان ما هست، کسی که عاقل و صبور است، اینطور در مورد حضرت زینب کلمه عقیله معنی میدهد. گاهی علوم داشتنی و گاهی دانستنی است. علم حضرت زینب(س) داشتنی بود. حضرت آیت الله حسن زاده آملی میفرمایند: علوم داشتنی است، یعنی آموزشی نیست، عالمه غیر معلمه، از جانب خدا علم آمده و علم پاک و منزه است و بر اثر علم عمل میکند. انشاءالله خداوند توفیق بدهد راه ایشان را ادامه بدهیم.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدیآریا
موضوع: آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمهالله علیه
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۸/۱۰/۱۱
.






