آرامش در زندگی؛ حدیث۲۹؛ صدقه و نماز شب
۱۴۰۰-۱۱-۱۰ ۱۴۰۲-۰۸-۲۷ ۱۵:۴۲آرامش در زندگی؛ حدیث۲۹؛ صدقه و نماز شب

آرامش در زندگی؛ حدیث۲۹؛ صدقه و نماز شب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانه مسلک بودن خود را
اگر تقدیر تن دادن به فرمان زلیخا بود
همان بهتر که دست گرگ میدیدم تن خود را
تو را ای عشق از بین هوسها یافتم آخر
شبیه آنکه در انبار کاهی سوزن خود را
اگر این بار رو در رو شدم در آینه با خود
به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را
بگو با آسمان بغض دار پیرُهن از ابر
برای گریه کردن پاره کن پیراهن خود را
به امیدی که شاید بگذری از کوچهام یک شب
به در آویختهام فانوس هرشب روشن خود را
شریعتی: سلام به شما دوستان عزیز و نازنینم، بینندهها و شنوندههای نازنین، به سمت خدای امروز خوش آمدید. حاج آقای سعیدی سلام علیکم، خیلی خوش آمدید.
حاج آقای سعیدی: بسم الله الرحمن الرحیم، بنده هم خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفیق بندگی و عبادت خداوند را در همه احوال زندگی داشته باشیم.
شریعتی: انشاءالله هرجا که هستید بهترینها برای شما رقم بخورد، دوستانی که بیت الله الحرام هستند، مخصوص برای ما و همه دوستان دعا کنند. از دریای چهل حدیث حضرت امام قطره قطره و جرعه جرعه مینوشیم، بحث هفته قبل ما در مورد صدقه بحث جامع و کاملی بود، یک نگاه نو به صدقه در آئینه آیات و روایات، نکاتی باقیمانده بود که با هم خواهیم شنید.
حاج آقای سعیدی: بحث ما در مورد صدقه بود و حضرت امام آدرس صدقه را با چیزی که پیامبر فرموده بودند و سفارشهای آخر پیامبر به امیرالمؤمنین(ع)، سفارش به صدقه بود همانطور که حضرت مثال میزنند و میگویند: اینقدر صدقه بده کما اینکه فکر کنی دارم اسراف میکنم ولی اینطور نیست. اسرافش صحیح نیست و توضیح میدهند. «أَمْسِکْ لِسَانَکَ» (کافی/ج۲/ص۱۱۴) «تَرْکُ الشَّرِّ صَدَقَهٌ» (بحارالانوار/ج۷۴/ص۱۶۰) ترک بعضی از شرور صدقه است. اینکه کار خطایی نکنم و شر من به دیگران نرسد، صدقه حساب میشود. «أَمْسِکْ لِسَانَکَ» زبانت را نگهدار، «فَإِنَّهَا صَدَقَهٌ تَصَدَّقُ بِهَا عَلَى نَفْسِکَ» خودش یک صدقهای است که داری برای خودت صدقه میدهی. این شر زبان است که وای از این زبان که چه بلاهایی بر سر دیگران میآورد. یکوقتی یک زخمی به دیگری میزنی که نه با پول جبران میشود و نه با معذرتخواهی جبران میشود. آبروی ریخته است و نمیشود جمع کرد. یکوقت یک انحرافی ایجاد میکند و یکوقت یک گناهی را برای دیگری کوچک شمرده است. نگه داشتن زبان تمام این مصادیق را شامل میشود. خدا نکند آدم گرفتار شود.
فضیلت در صدقه، افضل صدقهها کدام است. بعضی میفرمایند: به نزدیکان و خویشاوندان که روایتها را هفته پیش عرض کردیم. حضرت بعضی را فرمودند: صدقهی لسان، چه از حیث منع یعنی یکسری از حرفها را نزنی، آبروریزی نکنی، چه از حیث ایجاب، مثل «الشفاعه» بین دو نفر شفاعت کنی، اصلاح ذات البین، حضرت میفرماید: از بهترین صدقهها این است که پا درمیانی کنی. بین دو نفر که با هم دعوا دارند، بالاخص اگر کسی بزرگتر باشد بیاید این وسط اتصال ایجاد کند، اینقدر برکات دارد که از خیلی از عبادات ما بالاتر است. عجیب است بین دو برادر یا دو شخصی که با هم اختلاف است، بتوانی آشتی بدهی. از خیلی از عبادتها مقدم است، از همه حیثها بالاتر است. حضرت میفرماید: «الشفاعه» که خیلی به درد ما میخورد. باز از افضل صدقه، بهترین صدقه دادنها تعلیم و تعلم است. پیامبر فرمود: «أَفْضَلُ الصَّدَقَهِ أَنْ یَعْلَمَ الْمَرْءُ» یک چیزی را یاد بگیرد، شما که درس میخوانی صدقه میدهی. «عِلْماً ثُمَّ یُعَلِّمُهُ أَخَاهُ» علمی را یاد بگیرد و به برادر مسلمش یاد بدهد. این صدقه و دفع بلا میکند و نزد خدا علامت راستی در دین است.
«أفضل الصدقه على ذى الرحم الکاشح» بهترین صدقهها برای ذورحم و فامیل است. منتهی کسی که کینه ورز است، به وسیله صدقه این کینه را از دلش برمیدارد. یکی از خرجهایی که زکات را خرج میکنیم، قلب کفار را با این پول نرم کردند. یعنی مسلمانها کار بکنند و زکات بدهند و این زکات خرج این میشود که تألیف، جمعآوری، نزدیک کردن قلب کفار شود و از دشمنی دست بردارند. یکی از بهترین نوع صدقه دادنها، اتفاقاً با برادرت است، با آن خواهر و دوست توست منتهی خاصیت هدیه این است که از دل آدم کینه را از بین میبرد ولو کوچک باشد. همین هدیه دادن و هدیه گرفتن، دلها را به هم نزدیک میکند. حتی از جانب کسی هدیه برای دیگری بردن، هنر شفاعت میشود که در روایت قبلی گفتیم: نداری هدیه بدهی، بیا من کمک میکنم. بیا این را بگیر دست خالی نروی. یکوقت شما یک چیزی بخر و بده که طرف دست دعوا ببینند. شما میخواهی با کسی آشتی کنی، با لبخند بروی یا با اخم خیلی فرق میکند. این دیدن است، اما این رنگ رخساره است که از سرّ درون خبر میدهد. چقدر شیرین اهلبیت(ع) به ما راهکار دادند. خواستی آشتی بدهی و آشتی کنی و رابطهات با کسی خوب شود، این هدیه را در نظر بگیر!
روایت داریم که «إنّ الصّدقه على ذی قرابه یضعف أجرها مرّتین» اگر به نزدیکانت صدقه بدهی، دو برابر خدا به تو ثواب میدهد. خود ثواب که قرار است هرکس عمل خوبی انجام بدهد و ده برابر پاداش بگیرد و اگر اینجا دو برابر شد، بیست برابر پاداش میگیرد. اگر بخواهیم صدقه بدهیم افضلیت در اطرافیان است. میدانیم به چه احتیاج دارند و چطور کمکشان کنیم که ناراحت نشوند. در بحث صدقه سرّ و علانیه باید بدانیم چطور برخورد کنیم، چطور به طرف برنخورد. در بحث رعایت اینکه میخواهیم عیب کسی را بگوییم، خیلی نقد شده در جمع عیبش را بگوییم، آبرویش میرود. در واقع شما اصلاحش نکردی. یکوقت مینویسی و میگویی: رفیقم، این عیب را داری، لذا امام حسین یکوقت خواستند صدقه بدهند، طرف مراجعه کرده بود، در خیابان و کوچه، حضرت او را منزل آوردند برای اینکه به او این پول را بدهند. از لای در این را دادند و طرف رفت. سؤال کردند شما کی ایشان را دیده بودید؟ ایشان هم شما را دیده بود. چه لزومی دارد، حضرت فرمود: آن لحظهای که میخواهند پول را به او بدهند، یک شرمندگی در چهرهاش دیده میشود. میخواهم حالت چشم در چشم اتفاق نیافتد. زنده باد آن کسی که به اینها دقت میکند و عمل میکند. خوش به سعادت آن کسی که بیشتر با این فرهنگ انس دارد.
صدقه ذوی الارحام فقط صدقه نیست، صله رحم هم هست. یعنی همین که تو سراغش بیایی و یک چیزی هم دستت میگیری و کمکش میکنی. «إِذَا أَعْطَیْتَ بِیَمِینِکَ فَلَا تُطْلِعْ عَلَیْهَا شِمَالَکَ» با دست راست دادی، دست چپ تو متوجه نشود. در جایی که بحث حفظ آبرو میشود یکوقت صدقه علنی است، امام صادق میفرماید: این مخصوص صدقههایی است که حالت وجوب دارد، مثل زکات، صدقه واجب، زکات فطره که اینها را علنی بدهیم. خودش تشویق دیگران را دارد. یا صدقاتی که خودش آموزش است. من با بچهام میروم یا جایی میخواهم یاد بدهم پسرم دستت به خیر باشد، میخواهی بزرگ شوی، جلوی روی او این کار را میکنم. حتی ما داشتیم بزرگان به دست فرزندشان میدادند که برو فلانجا این را به فلانی بده. این دست دهش را باید بچه من پیدا کند و به این کار عادت کند. از من میبیند یاد بگیرد. اینها آموزشهایی است که به فرزندان میدهیم.
شریعتی: حاج آقا مجتبی تهرانی که خدا رحمتشان کند، میفرمودند: وقتی این صدقه را به دست بچهها میدهید، چون نیتشان خالص است، تصاعدی ثواب این صدقه بیشتر میشود.
حاج آقای سعیدی: صدقه سرّ که اثرش این است که کفارهی خطاها میشود. هیچکدام از ما معصوم نیستیم و یکسری خطا داریم. شب ۲۱ رمضان در هیأتها گریه میکنیم، یکوقت شب بیدار میشویم، با خدا صحبت میکنیم. خدایا همه مرا با نام حاج آقای فلان میشناسند، اما تو که میدانی من که هستم! مسیر بخشش را امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: کفارهی خطای توست که پرداخت میکنی. «وَ الصَّدَقَهُ فِی الْعَلَانِیَهِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِیتَهَ السَّوْءِ» مرگ بد را از آدم میگیرد. مرگ فجئه را میگیرد، یکوقت مرگها، مرگهای خوبی میشود. داریم که یکی از منبریهای تهران نقل میکرد که من نشسته بودم، دیدم حاج آقای موسوی سادات گفت: السلام علیک یا أباعبدالله، دیگر صدایی نیامد. من بچه بودم، از بالا نگاه کردم و دیدم آقا سرش کجا شده و تمام. اینطور مردن برای موقعی است که صدقه میدهی. صدقه علانیه، هرکدام اثراتی در ما دارد. صدقه نافله، صدقههای مستحب را حواستان باشد. صدقه واجب جای خود دارد. حواستان به اینها و آثارش باشد.
بحث متقین در قرآن هست که جاهای زیادی داریم. «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِین» (آلعمران/۱۳۴) در تفسیر مجمع البحرین دارد که معنی سراء و ضراء را اینطور معنی میکنند. «ای فی الیُسر و العسر» خوشی و ناخوشی، آن موقع که ناخوشی در گرفتاری هستی، صدقه را یادت نرود. این تکلیف است. آن موقع که در اوج رفاه هستی، این هم تکلیف من است. آدم در عسر و یسر چطور است، هردو جا غذا میخورد. نمیگوید: خوب الآن ناراحت هستم، الآن مشکلات دارم، دیگر غذا نمیخورم. صدقه را برای خودمان احتیاج ببینیم. نه اینکه دیگری احتیاج دارد من کمک میکنم، من احتیاج دارم به صدقه دادن، من به بذل و صدقه، من به این بذل احتیاج دارم. برای من نافع است و محتاج هستم. «فی الیسر و العسر» لذا حالت من فرقی نمیکند. در روایت دیگر داریم چه شاد باشم و چه غم گرفته، اثر خودش را دارد. یک حالتی در آدم پیدا میشود،«إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق/۶و۷) رؤیت استغنی که میشود طغیان پیدا میکند. حواسمان در حالتهای استغنای خودمان باشد، البته رؤیت استغناء است نه استغنای واقعی، زمانی که آدم یک حالت مادی دارد، وضع مالی خوبی دارد، حواسش بیشتر به صدقه دادن باشد. صدقه رفع بلا میکند. بزرگترین بلاها بلای شیطنت شیطان است. خدایا صدقه میدهم که طغیان مرا نگیرد. صدقه میدهم که تواضع داشته باشم. صدقه میدهم که خضوع و خشوع پیش تو و کمال آرامش داشته باشم. طغیان یعنی به هم ریختن و در مقابل خدا معصیت کردن. خدایا از اینکه بلای معصیت از گردن من رفع شود، صدقه میدهم. صدقه برای فرزندان را فراموش نکنیم. بلا فقط این نیست که زمین بخورد و پایش یک طوری شود. بلا این است که یک گناه سر راهش سبز شود، گناه برای بچه من اتفاق نیافتد. صدقه میدهم فکر گناه هم برایش اتفاق نیافتد. اینها خود بلاست. حالا آدم میگوید: آخرش این است که با مرگ تمام میشود، تمام بلاهای مادی با مرگ ادامه پیدا نمیکند. ولی بلایی که تا قیامت و قبر با من هست، این بلاهای معنوی است.
امام باقر فرمود: کسی که حرفه و شغل دارد و شما صدقه را به او بدهی. بعضاً اثرات بدی هم دارد. طرف را روی کار خود سست میکند. میگوید: من اگر گدایی کنم بیشتر درآمد دارم. یک اعترافی هم هست که یک معرفتی هست که بدانیم کسی که حرفهای بلد است نباید سراغ خواستن از دیگران برود. خدا هم به او برکت نمیدهد و در خواست از دیگران هم برایش برکت قرار نمیدهد. «إِنَّ الصَّدَقَهَ لَا تَحِلُّ لِمُحْتَرِفٍ وَ لَا لِذِی مِرَّهٍ سَوِیٍّ قَوِیٍّ فَتَنَزَّهُوا عَنْهَا» (کافی/ج۳/ص۵۶۰) اگر کسی توانایی دارد، حضرت میفرماید: کمک کردن موضوعیت ندارد. پیرمرد و پیرزن و کسی که سنش از سن کار گذشته را در صدقه دادن رد نکنید. در روایات داریم سائل شب را رد نکنید. شب جمعه رد نکنید، اگر کذب این دروغگوها نبود که اغنیاء هلاک میشدند. اگر به صداقت میآمدند و اینها منع میکردند، یک احتمالی هست که این آقا میدهد که این آقا فقیر نباشد و ما کمکش نکنیم. سعی کنیم ردشان نکنیم. دست خالی برنگردم اما به آن معنی که آفت گداپروری باشد، مرتکب آن هم نشویم. بعضاً خود آدم شاید متوجه شود یک جاهایی اشتباه است این کمکی که میکند و اولویتهای کمک را بدانیم با توجه به مسائلی که عرض کردیم.
شریعتی: اگر آنهایی را که میشناسیم و اولویتهایی که در صدقه دادن لحاظ میکنیم اگر مقید باشیم، دیگر اینجا آدم عذاب وجدان نمیگیرد.
حاج آقای سعیدی: آن مقدار که اهلبیت گفتند من به آن رسیدم. من عددهای اولویت را رعایت کردم. حواسمان باشم با اینها خودمان را راضی نکنیم. و از اقرباء خودمان نمانیم و جا به جا فکر نکنیم. آنها اولویت دارند. آیا کافر هم اگر صدقه بدهد، خدا از او میپذیرد؟ صدقه یک سپر است در مقابل آتش، در نگهداری کافر هم اتفاقاً اثر دارد. بیدین هم وقتی صدقه بدهد چه اثری دارد. منتهی «من تلف المال» مالش تلف نمیشود و به دفع بیماری میانجامد. «و ماله فی الآخره من نصیب» برایش نصیبی در آخرت ندارد. یعنی اینقدر صدقه در دنیا اثر دارد. برای آقای کافر هم رفع بلا دارد. حالا برای مؤمن چه میکند؟! مثل مسواک زدن که دندان کافر و مؤمن را سالم نگه میدارد. صدقه اینطور است و فقط امر معنوی که در آخرت به ما میرسد نیست. اثر واقعی دنیایی دارد. حضرت میفرماید: خرج خودت را در ماه، حساب کن. یک روزش را برای صدقه کنار بگذار. اندازهی این صد هزار تومان که اندازهی استاندارد ماه ما هست، خرجت را در ماه به اندازهی ۲۹ روز مصرف کن. یعنی یک سیام را برای صدقه کنار بگذار و با بقیه سی روز را سر کن. اینکه من دوام در صدقه داشته باشم. دستم را عادت بدهم، یکوقت یکبار انجام بدهم و بگویم: سر ماه بعدی. بدانیم صدقه مثل آب چاهی است که اگر کشیدی دوباره جایش پر میشود. این تعهد خداست که جایش را پر میکند.
اینقدر این روایات اهلبیت شیرین است که غرق میشویم، «وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ اللَّیْلِ» حضرت سه بار میگوید، وقتی یک چیزی را تکرار داریم، در معانی بیان تکرار را دلیل بر آن شدت اهمیت میگویند. خیلی حضرت تأکید داشتند که نماز شب و نافله شب را حواست باشد. هشت رکعت نافله، دو رکعت شفع و یک رکعت وتر داریم که حضرت میگویند: خیلی حواست باشد. «وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ الزَّوَالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ الزَّوَالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاهِ الزَّوَالِ» دو عبارت است. صلاه زوال همان ظهر است، حضرت امام دو عبارت دارند یکی اشاره به نماز نافله ظهر دارد، یکوقت همان صلاه ظهر است که روایات دیگر در مسأله دوم زیاد داریم که نماز ظهر خیلی تأکید شده است. اینکه سفارش به نمازها میشود یعنی چه. یکی اشاره به وقت نماز است. حواستان به نماز اول وقتتان باشد. مقایسهای که اهلبیت(ع) بین نماز اول وقت و آخر وقت میانداختند. گفت: نماز لب طلاییها، نماز اول وقت حال دیگری دارد و ثواب دیگری دارد. حضرت امام مثال زیبایی میزنند و میگویند: اگر یک نفر به شما بگوید: پول خوبی به شما میدهم و ساعت چهار بعد از ظهر روز سهشنبه فلان روز، بیا اینجا پول را بدهم. سهشنبه و ساعت چهار میخکوب ذهن شماست. دیگر خوابمان نمیرود. از یک ساعت قبل محاسبه میکنی که به موقع برسی و در ترافیک نمانی. زودتر از ساعت مورد نظر آنجا هستی برای اینکه صدمه نخوری و زندگیات را با آن تنظیم میکنی. ایشان اشاره میکنند که میدانید چرا اینطور است؟ چون اعتماد دارید به شخصی که گفته من پول را به شما میدهم. اعتماد و توکل ما به خدا چیست؟ وقتی خداوند عالم میگوید: این لذکری است، «اقم الصلاه لذکری» این یاد من است. پاداش او به عهده من است. پایه و ستون اصلی دین شماست، این را خدا میگوید. حضرت امام میفرماید: اینکه ما مواظب نیستیم نسبت به صلاه و وقت صلاه برای این است که اعتماد ما به خدا کم است. روی خدا حساب باز نمیکنیم. وگرنه اگر یقین و اعتماد ما خوب بود، جلو میرفتیم.
پیامبر اکرم که نماز شب بر ایشان واجب بود و امر قرآنی هم دارد، «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» (اسراء/۷۹) این مقام محمود که در روایت داریم مقام محمود مقام شفاعت پیامبر اکرم است که همه به آن محتاج هستند. مقدمه رسیدن به مقام محمود برای پیغمبر(ص) این صلاه اللیل است. امام صادق فرمود: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ ثَمَانُ رَکَعَاتٍ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ وَ الْوَتْرُ زِینَهُ الْآخِرَهِ وَ قَدْ یَجْمَعُهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَقْوَامٍ» (معانی الاخبار/ص۲۲۴) چقدر مال من در دنیا زینت من است. بچههای من در دنیا زینت و افتخار من هستند. افتخار آدمها در روز قیامت نماز شب است. آدمهایی که اهل نماز شب هستند می درخشند. یکوقتهایی میشود که اثراتش را نمیدانیم. یک تعبد است یا نه وقتی اثراتش را بفهمم مرا تحریک میکند. «قِیَامُ اللَّیْلِ مَصَحَّهٌ لِلْبَدَنِ» باعث صحت بدن آدم میشود. خدا میگوید که از تمام پزشکها بالاتر است. «وَ رِضَى الرَّبِّ وَ تَمَسُّکٌ بِأَخْلَاقِ النَّبِیِّینَ وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَهِ» باعث رضایت خداوند میشود. رحمت خدا را برای ما میآورد و تمسک به اخلاق انبیاء میآورد. اخلاق انبیاء نماز شب میخواندند و بیدار بودند و راز و نیاز داشتند و اخلاقت هم نبوی میشود. چه میشود نماز شب نمیخوانیم؟
یک شخصی خدمت حضرت علی(ع) میآید و میگوید: از نماز شب محروم هستم. حضرت پاسخ میدهد «أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ» گناه عامل میشود آدم نتواند نماز شب بخواند. اینها با همدیگر پیوسته است. امام صادق فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ الْکَذِبَهَ» در روز یک دروغ میگوید، «فَیُحْرَمُ بِهَا رِزْقَهُ قُلْتُ وَ کَیْفَ یُحْرَمُ رِزْقَهُ فَقَالَ یُحْرَمُ بِهَا صَلَاهَ اللَّیْلِ فَإِذَا حُرِمَ صَلَاهَ اللَّیْلِ حُرِمَ الرِّزْقَ» از نماز شب محروم میشود و نماز شبش قضا میشود. وقتی نماز شب قضا میشود داریم صورتها شادابی ندارد. این گل که در باغچه میبینی برای رسیدگیهایی است که از قبل بوده است. اگر باغچه خشک شد، دیگر گل نمیدهد. اما یک حالت دیگری که آدم از نماز محروم میشود. حضرت میفرماید: گاهی بنده مؤمن تلاش به نماز شب دارد، اما یک شب یا دو شب خواب میماند. خداوند میفرماید: من این کار را میکنم تا موفق به نماز شب نشود، چون اگر دائم به این مسأله باشد من مربی او هستم، میبینم اگر پشت سر هم بخواند غرور او را میگیرد. این منم طاووس علیین شده! خداوند میفرماید: این را از او میگیرم برای اینکه اتفاقی نیافتد. «ما فیه هلاکه لعُجبه باعماله» آدم هلاک در عجب است. خیلی این نکته از روایت قشنگ است. اینکه من صدقه دادم، عجب مرا بگیرد. زدی خراب کردی، یعنی خداوند راضی میشود و برای تو به خیر تو را خواب نگه میدارد که نماز شبت را نخوانی که عجب او را نگیرد. اینقدر عجب خطرناک است. هرجا من آمد، دیگر نماز شب هم نماز شب نیست. آنوقت برای رضای نفس میشود و برای حال کردن میشود. رضای خدا ملاک است نه حال کردن! پیامبر میفرماید: یک بندهای با خودش قرار میگذارد که امشب برای نماز شب بیدار شود، خوابش میبرد و بیدار نمیشود. همین خوابش و نیتی که کرده، خدا برایش صدقه حساب میکند و برایش اجر آن چیزی که نیت کرده را مینویسد. نیت کرده بود نماز بخواند و با خدا مناجات کند، خدا اجرش را میدهد پس نیت کنیم زرنگ باشیم. خدایا از تو میخواهیم برای نماز شب بیدار باشم. لذا لحظهای که بیدار میشود خدا شروع میکند به باز کردن مشکلاتش، شروع به وضو گرفتن میکند و آب به صورتش میریزد، یک گره از زندگی او باز میشود. آب به دستش میزند یک گره دیگر باز میشود. اینها دارو است و اگر اعتقاد و ایمان داشتی برایت اثر میکند.
حضرت امام یک توصیهای در بحث نماز دارند و میفرمایند: استخفاف به صلاه نداشته باشید. بگوییم: ولش کن! پیامبر میفرماید: به دین من نمرده کسی که بگوید نماز چیست؟ ای بابا اینقدر نماز خواندیم چه شد؟! استخفاف نماز بد است. اینکه میگویی نماز چیست گناهش خیلی بیشتر است. یکوقت یک کسی از روی تنبلی نماز نمیخواند، پیش خدا جای خود دارد. ولی اینکه استخفاف صلاه کنیم گناه بزرگتر است. هفته آینده بحث بسیار مهم اخلاق را داریم.
شریعتی:
سلام میکنیم بر امام رضا(ع) و فرزند بزرگوارشان امام جواد(ع) که ایام شهادت حضرت نزدیک است. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای سعیدی: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» مخاطب پیامبر(ص) هست منتهی به حیثیت رسول بودنش، آن کسی که میرساند نامهای را از جایی به جای دیگر، برسان چیزی که بر تو نازل کردیم. اگر این کار را انجام ندهی، رسالتت را نرساندی. همه رسالت پیغمبر همین ولایت امیرالمؤمنین است، اگر این نباشد، یعنی آیهی شأن نزولش جایی است که پیامبر اکرم (ص) در مکانی به نام برکه غدیر مردم را جمع کردند، گفتند: آنهایی که رفتند، برگردند و آنهایی که هنوز نرسیدند صبر میکنیم برگردند. جهاز شتر روی هم چیدند و یک جایی را بلند درست کردند، همه ببینند. هیچ بهانهای برای عدم شهادت نباشد. بهانهای نباشد کسی به من نرسید، هم رسول است و هم بلغ هست. برسان، همینها تأکید دارد. اما اگر این کار را نکردی، هیچ چیز را انجام ندادی، یک قسمت دارد که دل آدم برای پیغمبر میسوزد، «وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» خدا تو را از تیراندازی دیگران نگه میدارد. دلهره را خدا از دل پیغمبر میگیرد. «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» اگر کسی مقابل این هدایت ایستاد، خدا هم هدایتش نمیکند. خودش هم نخواسته است. خودش نخواسته در این هدایت بیاید.
انشاءالله خدا ما را جزء متوسلین و متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین قرار بدهد. بحث عید غدیر هم که نزدیک است خیلی توجه کنیم. احیای ما نسبت به غدیر، بی خیال و بی تفاوت نباشیم. آنهایی که بر ولایت امیرالمؤمنین شهادت ندادند، اینطور نبود که مخالفت کردند، در کتاب شریف القطره دارد بعضی در خانهشان را باز نکردند وقتی حضرت صدیقه آمدند با امیرالمؤمنین در این خانهها، در را باز نکردند. فکر نکنیم ساکت بودن است. «اللهم انصر من نصره و اخذل من خذله» خذلان را نگاه کنیم، نوشته عدم النصره، کمک نکردن. عدم نصرت نتیجهاش خوار کردن است. آنهایی که در کربلا گفتند: ما تیراندازی نکردیم. ما چیزی پرتاب نکردیم. آنها هم سیاهی لشگر بودند. در غدیر سیاهی لشگر نباشیم.
شریعتی: دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای سعیدی: خدایا ما را آشنای به تکالیف الهی قرار بده و موفق به انجام تکالیف الهی، عشق و معرفت به اهلبیت(ع) را در دلهای ما قرار بده و انشاءالله عاقبت همه ما ختم بخیر باشد که بزرگترین خیر فرج آقا امام زمان است.«اللهم عجل لولیک الفرج»
شریعتی:
در خرابات دلم خانهی آبادی هست
که بر روی زمین صحن گوهرشادی هست
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین محمد سعیدیآریا
موضوع: آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی رحمهالله علیه
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۹۸/۰۵/۰۹
.






