زندگی پر برکت ۱۴ ؛ شکرگزاری و سجده شکر
۱۴۰۰-۱۰-۰۷ ۱۴۰۲-۰۸-۳۰ ۸:۲۳زندگی پر برکت ۱۴ ؛ شکرگزاری و سجده شکر

زندگی پر برکت ۱۴ ؛ شکرگزاری و سجده شکر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
آقای شریعتی: سلام میگویم به همهی بینندههای خوبمان، خانمها و آقایان. آرزو میکنم در هر کجا که هستید تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید. ایام بر شما مبارک باشد.
حاج آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمه الله، خدمت شما و همهی بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام داریم. دهه مهدویت را تبریک میگوییم. انشاءالله عزیزان ما در عرصههای ورزشی موفقیتهای خوبی داشته باشند. مردم را خوشحال کنند. امیدواریم به یاری خدای متعال قدردان همه نعمتها خصوصاً امنیت باشیم. انشاءالله همه مسلمانها خصوصاً برادران عراقی هم از دست استعمارگران و تکفیریها نجات پیدا کنند و امنیت به همه کشورها خصوصاً مردم عراق برگردد. انشاءالله ما هم شاکر نعمتها باشیم.
آقای شریعتی:
من بیتو دمی قرار نتوانم کرد *** احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی *** یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
بحث ما در ذیل بحث خیر و برکت در زندگی، بحث شکر و شکرگزاری بوده و الحمدلله مباحث خوبی را شنیدیم. خدا را شکر میکنیم. هفته گذشته از راههای شکرگزاری گفتند. سجده شکر را این هفته خواهند گفت.
حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
در راههای شکرگزاری که عرض کردیم یک بخش آن برای زبان هست، چون خیلی تقاضا کرده بودند که این کلمات شکرگزاری را تکرار کنیم. خلاصه و چکیدهاش الحمدلله است. اگر بتوانند در شبانه روز صد بار این ذکر را بگویند، یکی از کلمات شکر لله است. یکی از کلمات حمد و شکر «الحمد لله رب العالمین» است. یکی دیگر از کلمات «الحمدلله کما هو اهله» است. این جملهای است که ملائکه از ثواب آن عاجز هستند. خدا میفرماید: عین جمله را بنویسید، بر من است ثواب او را بدهم. در دعا هست که «الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَى جَمِیعِ نِعَمِهِ کُلِّهَا» (تهذیب/ج۳/ص۱۰۸) در مناجات شعبانیه هست «إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لَا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ فَتَرْضَى» در دعاهای ما حمد و الفاظ حمد خیلی فراوان است.
یکی از بهترین شکرگزاریها، در روایات هم هست، سجده شکر است. خود سجده خیلی سفارش شده است. در حالات مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی که اهل معنا و عرفان بودهاند، ایشان نقل کرده من از استادم مرحوم ملا حسین قلی همدانی که شخصیت فوقالعاده و از عرفای برجسته بوده است، سؤال کردم یک دستورالعملی به من در شبانهروز مرحمت بفرما. ایشان دو تا دستور العمل دادند که یک مورد آن ساده و یک مورد آن یک مقدار سخت است. آنکه خیلی ساده است، فرمودند: سعی کن یک انگشتری عقیق یا فیروزه که ثواب دارد و مستحب است را در دست داشته باشی که تا مادامی که آن انگشتر در دست انسان است، ثواب دائم برای انسان نوشته میشود. حتی گاهی ثواب نماز را تا هفتاد برابر اضافه میکند. چه خانمها چه آقایان، انگشتری که عقیق یا فیروزه باشد، دست کنند.
یکی هم اینکه فرمودند: سعی کن در شبانه روز یک سجده طولانی و نسبتاً طولانی داشته باشی. ذکر یونسیه را بزرگان خیلی سفارش کردند. «لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین» هم اقرار به یگانگی خداست. هم تسبیح است. بارها عرض کردیم که امام صادق(ع) فرمودند: من تعجب میکنم از کسی که وقتی او را غم و غصه میگیرد، چرا به ذکر یونسیه پناه نمی برد. در حالت سجده آدم یک ذکری بگوید. در حالات امام هفتم(ع) داریم «حَلِیفِ السَّجْدَهِ الطَّوِیلَه» (بحارالانوار/ج۹۹/ص۱۶) یعنی مقید بودند که سجده طولانی کنند.
افرادی فراوان از پیامبر خدا پرسیدند: چه کنیم با شما محشور شویم؟ فرمودند: «أَعِنِّی بِکَثْرَهِ السُّجُودِ» (فقیه/ج۱/ص۲۱۰) با زیاد سجده کردن کمک کنید که خدا شما را با من محشور کند. یعنی پیغمبر در آن افق بلند خضوع و خشوع، اگر کسی میخواهد با او باشد باید سنخیت ایجاد شود و این سنخیت وقتی ایجاد میشود که آدم پیشانیاش را به خاک بمالد، نهایت بندگی و خضوع و خشوع بدنی سجده است.
در میان انواع و اقسام سجدهها سجده شکر خیلی سفارش شده است. انسان هروقت متذکر نعمتی شد، یا بعد از نمازها مستحب مؤکد است که انسان سجده شکر را فراموش نکند. روایت داریم که کسی میگوید: من همراه امام هفتم(ع) بودم. بیرون مدینه جایی میرفتیم. یکوقت دیدم حضرت از مرکب پیاده شدند، سر به زمین گذاشتند و سجود طولانی کرد. بعد بلند شدند سوار مرکب شدند و حرکت کردیم. من به آقا عرض کردم: آقا، شما در مسیری که میرفتید، از مرکب پیاده شدید، سجده کردید و دوباره سوار شدید. حضرت فرمودند: «إِنَّنِی ذَکَرْتُ نِعْمَهً أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَیَّ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَشْکُرَ رَبِّی» (کافی/ج۲/ص۹۸) فرمودند: من در حین حرکت متذکر یک نعمت خدا شدم که به قول ما وقت فضیلتش همان است که آدم توجه میکند یک نعمت بزرگی است، همانجا به سجده بیافتد و از خدا تشکر کند.
سجده شکر مثل نماز واجب نیست. یعنی انسان با وضو باشد، بیوضو باشد. عذر شرعی داشته باشد، در هر حالی میشود سجده شکر را به جا آورد. سجده شکر جز مستحبات است. ذکر خدا در همه حال مستحب است. سجده شکر ذکر و یاد خداست. در هر شرایطی سجده شکر مستحب است، مانعی ندارد. البته اگر انسان با وضو باشد و رو به قبله باشد، نور علی نور است.حتی قبله هم شرط سجده شکر نیست. گفتیم که پیغمبر و امامان ما در بیابان از مرکب پیاده میشدند و سجده شکر میکردند و اگر امکان پیاده شدن نبود روی همان زین و مرکب سجده میکردند. در روایت داریم که دستتان را نگه دارید، گونه راستتان را روی دست بگذارید و خدا را شکر کنید.
سجده شکر در روایات ما خیلی تأکید شده است. سجده شکر هم در فهرست مفاتیح هست و هم در حاشیه و ملحقات مفاتیح آمده است. مرحوم محدث قمی میفرماید: اجماع علمای امامیه است که سجده شکر بسیار سفارش شده است. حتی بعضی از اخباریون و محدثین سجده شکر را واجب میدانند.
روایتی از امام زمان(ع) است. ما از امام زمان خیلی روایت کم داریم. حضرت در یکی از نامههای خود فرمودند: «سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَ أَوْجَبِهَا» (بحارالانوار/ج۸۳/ص۱۹۴) یعنی سجده شکر از واجبترین و لازمترین سنتها است. امامان و پیغمبران ما خیلی تقید به سجده شکر داشتند. البته فقها و علمای میگویند: مستحب مؤکد است.
از امام هشتم نقل شده که فرمودند: اگر کسی نماز میخواند، اگر تقصیر و کوتاهی در نماز باشد، آن کوتاهیها و کاستیها با سجده شکری که بعد از نماز به جا میآورد، جبران میشود.
روایتی زیبا از امام صادق(ع) در وسایلالشیعه نقل شده است که «سَجْدَهُ الشُّکْرِ وَاجِبَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِم» (وسایلالشیعه/ج۷/ص۶) سجده شکر بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است. «تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَکَ وَ تُرْضِی بِهَا رَبَّک» با این سجده شکر نمازت کامل میشود، خدا از تو راضی میشود و «وَ تَعْجَبُ الْمَلَائِکَهُ مِنْک» ملائکه هم از شما خوشحال و خشنود میشوند. «وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا صَلَّى ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَهَ الشُّکْرِ» هروقت بنده نماز میخواند، بعد سجده شکر به جای میآورد، «فَتَحَ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْحِجَابَ بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْمَلَائِکَهِ» خدای متعال با سجده شکری که بعد از نماز به جای میآوریم، حجاب و پردهها را بین ملائکه و آن بنده برمیدارد. یعنی پردهها کنار میرود و به ملائکه میگوید: به این بنده من نگاه کنید. «فَیَقُول یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی» ملائکه من به این بنده هم نگاه کنید. «أَدَّى قُرْبَتِی وَ أَتَمَّ عَهْدِی» نماز واجب مرا ادا کرده و عهد مرا به جا آورده، بعد هم سجده شکر به جا آورده است. بعضی نماز میخوانند، از خدا طلبکار هستند. ولی ما نماز میخوانیم و میگوییم: خدا ممنون تو هستیم! متشکر هستیم. خدا خیلی خشنود میشود.«أَدَّى قُرْبَتِی وَ أَتَمَّ عَهْدِی ثُمَّ سَجَدَ لِی شُکْراً عَلَى مَا أَنْعَمْتُ بِهِ عَلَیْه» تازه شکر میکند که این نعمت نماز را به جا آورده است. بعد خدا میفرماید: «مَلَائِکَتِی مَا ذَا لَهُ عِنْدِی» من با این بنده چه کنم؟ «قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ یَا رَبَّنَا رَحْمَتُکَ» خدایا رحمت خودت را شامل حال او کن. خدای متعال میفرماید: «ثُمَّ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا لَهُ» دیگر به او چه بدهم؟ «فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ یَا رَبَّنَا جَنَّتُکَ» ملائکه میگویند: بهشتت را شامل حال او کن. باز خدا میفرماید: دیگر چه بدهم؟ «فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ یَا رَبَّنَا کِفَایَهُ مُهِمِّهِ» یک حاجت مهم او را کفایت کن. باز میفرماید: دیگر چه بدهم؟ «فَلَا یَبْقَى شَیْءٌ مِنَ الْخَیْرِ إِلَّا قَالَتْهُ الْمَلَائِکَهُ» امام صادق(ع) فرمود: چیزی از خیرات نمیماند. همینطور خدا میگوید: دیگر چه بدهم؟ تا اینکه دیگر ملائکه تسلیم میشوند. میگویند: دیگر ما هرچه خیر بود، گفتیم. «فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى یَا مَلَائِکَتِی ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهُ یَا رَبَّنَا لاَ عِلْمَ لَنَا» ما بریدیم،ما عقلمان نمیرسد.وقتی ملائکه اظهار عجز میکنند، خدا میفرماید: «فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لَأَشْکُرَنَّهُ کَمَا شَکَرَنِی وَ أُقْبِلُ إِلَیْهِ بِفَضْلِی وَ أُرِیهِ رَحْمَتِی» این بندهای که سجده شکر به جا آورده است، من از او تشکر میکنم، همانطور که او شکر مرا به جا آورده است. به فضل خودم به او روی میآوردم و رحمت خودم را به او نشان میدهم. جایی داریم که «أُریه وجهی» بر او تجلی میکنم و خودم را به او نشان میدهم. ملاقات خدا برای این بنده حاصل میشود.
بعد از نمازهای واجب، یا وقتی یاد نعمتهای خدا افتادیم، سجده شکر به جا بیاوریم و سجده شکر را جدی بگیریم. یا بعد از نماز بلافاصله، یا بعد از تعقیبات که محدث قمی میفرماید: بعد از تعقیبات بهتر است. ولی اگر ما فراموش میکنیم، بعد از سلام نماز فوراً سجده شکر را به جا آوریم. مثل سجده معمولی است اما مستحب است صد بار بگوییم: «شکراً، شکراً، شکراً» یا سه بار بگوییم: «شکراً لله، شکراً لله، شکراً لله»، بهتر است صد بار بگویید، اما سه بار هم مانعی ندارد. یا اینکه بگویند: «عفواً عفواً عفوا» خدایا ما را ببخش. یا اینکه بگویند: «حمداً حمداً حمدا» ولی کاملتر این است که سه بار «شکراً لله» بگویند. اگر این سجده شکر را به جا آورند، خدا میگوید: من از بندهام تشکر میکنم، و فضلم را نشانش میدهم و خودم و رحمتم را نشان او میدهم. قطعاً این سجدهها و تشکرها نعمتها را زیاد میکند.
پس یک بخش شکرگزاری زبانی و به صورت جملاتی که گفتیم، بود. یکی هم سجده شکر است. یکی از راههای شکرگزاری که سفارش شده است، امام میفرماید: «شُکْرُ کُلِّ نِعْمَهٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ » (بحارالانوار/ج۶۷/ص۳۰۷) شکر هر نعمت این است که این نعمت را در گناه مصرف نکنیم. حق نعمت را ادا کردن این است که خدا بدن سالم داده است. چشم سالم، گوش سالم، موی زیبا داده است. خانمها این موها را در معرض نامحرم قرار ندهند. این چشم چه نعمت بزرگی است؟ با این چشم گناه نکنیم. شکرگزاری این چشم این است که با این چشم گناه نکنیم. شکر زبان که نعمت بسیار بزرگی است، این است که با زبان گناه نکنیم. شکر دست این است که با دستمان گناه نکنیم. شکر این پا این است که با پایمان گناه نکنیم. شکر هر نعمتی این است که آن نعمت را در مسیر گناه قرار ندهیم. یک بخش هم این است که ثواب و آن کارهای خیر را انجام دهیم. اینکه خداوند به ما بدن سالم داده است، این بدن را آلوده به آتش جهنم نکنیم.
از امام صادق روایتی دیدم که ترک گناه چه برکاتی دارد؟ اول قدم ترک گناه است. امام صادق فرمودند: اگر من لقمهی حرامی را ترک کنم، برای من امام صادق از دو هزار رکعت نماز مستحبی بهتر است.
یکی از نعمتهایی که به آن توجه نداریم و گاهی حرمت آن نگه داشته نمیشود، نعمت نان است. این غذایی که ما روزمره مصرف میکنیم. در روایات ما خیلی سفارش شده که حرکت نگه داشته شود. اسراف نشود، تبذیر نشود، آلوده نشود، کفران نعمت نشود، روایت داریم سریعترین گناهانی که خدا زود چوب میزند، کفران نعمت است. «أَسْرَعُ الذُّنُوبِ عُقُوبَهً کُفْرَانُ النِّعْمَهِ» (وسایلالشیعه/ج۱۶/ص۳۱۲) یعنی اگر کسی به نعمتی که خدا به او داده، ناسپاسی کند، خدا زود طرف را گوشمالی میدهد.
در روایت زیبایی دیدم که امام صادق(ع) میفرماید: مستحب است انسان دستش را قبل و بعد از غذا بشوید. مستحب است اگر غذا در دستش مانده است، بلیسد. یا تا آخر غذایش را بخورد. باقی غذا را دور نریزد. اگر آلودگی ندارد بگذارد کسی دیگر مصرف کند. حتی حضرت میفرمایند: من اینقدر دستم را تمیز میکنم، که خادم من فکر میکند، من حریص بر خوردن هستم. میفرماید: من حریص نیستم، میخواهم قدردان و شاکر نعمت خدا باشم! اگر یک تکه نان هم هست، درست استفاده کنند. بعد حضرت فرمودند: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَهً کانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ» (نحل/۱۱۲) فرمودند: این داستانی که خدا در قرآن مثال و نمونه آورده است، شهری به نام سرسار بوده که باران زیادی میآمد و برف و یخها آب میشدند، نهر جاری بود و کشاورزیشان خیلی رونق داشت. نعمت که خیلی فراوان شد اینها ناشکری کردند، به حدی که نانهای زیادی را دور میریختند، و مثل کوهی انباشته میشد. حتی در روایت حضرت میفرمایند: به جایی رسید که اینها با این نانها آلودگیها و کثافات را پاک میکردند. در یک روایت دیگر داریم حضرت دانیال از آن محل عبور کرد. دید یک نفر سوار قایق شد، مسافر پول نداشت و به قایقران چند تکه نان داد. نانها را پرت کرد و گفت: اینها ارزش ندارد. پول بده! در روایت داریم از عرش تا زمین برای این نان عمل کردند. حتی در روایات داریم: برای نان حرمت نگه دارید که از عرش تا زمین و کثیری از مردم در ساختن این نان دخالت دارند. حضرت دانیال وقتی این صحنه را دیدند خیلی ناراحت شدند و دعا کردند: خدا اینها را قدردان نعمتها قرار بدهد. بارندگی کم شد. قحطی شد و دیگر کشاورزی از رونق افتاد. مجبور شدند همان نانهای آلوده و انبار شده را تمیز کنند، جیرهبندی کردند، صف میبستند و التماس میکردند تا یک تکه به آنها برسد.
در مملکت ما و بسیاری از جاهای دیگر شکرگزاری نسبت به غذاها و نانها خیلی کم و ضعیف است. شهرداری تهران زمانیی آمار داده بود که میلیونها غذای سالم بهداشتی که بهداشت سلامت این غذا را تأیید کرده است را در زبالهها جمعآوری میکنیم. گاهی امام صادق(ع) میدیدند که تکه نانی یا میوهای نیم خورده است، به همان مقدار جیره خانواده را کم میکردند. میگفتند: شما که نمیخواهید استفاده کنید چرا این تکه از نان را دور میاندازید.
روایت داریم که امام حسین(ع) میخواستند دستشویی بروند. نزدیک دستشویی دیدند تکه نانی کثیف شدن و گوشهای افتاده است. غلامی همراه ایشان بود، به او فرمودند: این نان را نگه دار، بعد از اینکه از دستشویی آمدم، به من یادآوری کن، من این نان را استفاده کنم. حضرت وقتی برگشتند، به غلام فرمودند: آن نان را به من بده. عرض کردند: آقا من این نان را شستم و خوردم. حضرت فرمودند: «أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّه» (وسایلالشیعه/ج۱/ص۳۶۱) من شما را در راه خدا آزاد کردم. یک نفر به امام حسین گفت: یک غلام را به خاطر خوردن یک تکه نان آزاد کردی؟ حضرت فرمودند: از جدم پیغمبر خدا شنیدم، کسی که تکه نانی پیدا کند و آن را تمیز کند و از این نعمت قدردانی کند و نان را بخورد، «إِلَّا أَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّار» خدا او را از آتش جهنم آزاد میکند.
در روایت دیگر داریم که خدای متعال گناهان او را میآمرزد. «أَنَّهُ دَخَلَ الْمُسْتَرَاحَ فَوَجَدَ لُقْمَهً مُلْقَاهً فَدَفَعَهَا إِلَى غُلَامٍ لَهُ» نان را به غلام دادند. بعد حضرت فرمودند: «قَالَ یَا غُلَامُ اللُّقْمَهُ قَالَ أَکَلْتُهَا» غلام گفت: لقمه را خوردم. حضرت فرمودند: «أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ رَجُلٌ أَعْتَقْتَهُ قَالَ نَعَمْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ مَنْ وَجَدَ لُقْمَهً مُلْقَاهً» کسی که ببیند تکه نانی سر راه مردم افتاده است، «فَمَسَحَ مِنْهَا أَوْ غَسَلَ مِنْهَا» تمیز و پاک کند و به خاطر خدا مصرف کند، «ثُمَّ أَکَلَهَا لَمْ تَسْتَقِرَّ فِی جَوْفِهِ إِلَّا أَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ» این یک عمل کوچک است ولی حرمت نعمت خدا را نگه داشتند پاداش دارد. انشاءالله امیدواریم که همه نعمتها خصوصاً این نعمت روزمرهای که ما با آن سر و کار داریم، قدردان باشیم که کفران نعمت خیلی خطرناک است. خدا زود چوب میزند و گوشمالی میدهد.
آقای شریعتی: انشاءالله زندگی همه ما منور به نور صلوات بر محمد و آل محمد باشد. حاج آقای فرحزاد نکته صلوات و اشاره قرآنی امروز را بفرمایند.
حاج آقای فرحزاد: هم از اعمال ماه شعبان و هم از اعمال ماه رمضان زیاد گفتن صلوات است. در روایت داریم که اگر کسی دوست دارد روز قیامت و در بهشت رو در روی پیغمبر خدا قرار بگیرد و او به جمال پیغمبر نگاه کند و پیغمبر به او نگاه کند، بعد از هر نماز ده بار صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد. این ده صلوات پیوندی که بین ما و پیغمبر ایجاد میکند خیلی آثار و برکت دارد.
در آیهی ۴۰ خدای متعال میفرماید: «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَ یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلىَ کُلِّ شىَْءٍ قَدِیرٌ» آیا نمیدانی که همانا خدای متعال مالکیت زمین و آسمان در اختیار اوست. یعنی خدای متعال همه کاره است. میفرماید: اختیار عالم همه دست خدای متعال است. هم مُلک یعنی سلطنت ظاهری دست خدای متعال است و هم اختیار تشریع دست خدای متعال است. اگر کسی گناه و معصیت کند، میتواند او را عذاب کند. البته با حکمت و عدالت عذاب خواهد کرد. غفران و اختیار هم دست خداست. به خدا پناه ببریم و از خدا کمک بخواهیم. خدای متعال بر هر چیزی قدرت دارد. خدایی که اختیار عالم و آمرزش را دارد، اختیار دارد به عدل رفتار کند و ما را عذاب کند، باید به این خدا پناهنده شویم و از خدای متعال کمک بخواهیم.
آقای شریعتی: میگویند: قدیمیها خیلی نسبت به نان احترام میگذاشتند، چرا ما الآن به سمت کفران نعمت میرویم؟ خداوند متعال قطعاً این را بیجواب نخواهد گذاشت.
حاج آقای فرحزاد: فکر میکنم این بحرانهایی که پیش آمده است، الآن ما با کمبود آب در دنیا مواجه هستیم. کشور ما هم جزء همان کشورهایی است که کمبود آب دارد. در سفینه البحار روایتی داریم «إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَهٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَهٍ» (بحارالانوار/ج۷۰/ص۳۲۹) یعنی خدای متعال از رزاقیتش کم نمیگذارد. هیچ سالی خدا باران را از سال قبل کمتر نمیفرستد. منتهی این باران را در اقیانوس و کویر میفرستد که اثری نداشته باشد. سنت خدا بر این است «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ» (ابراهیم/۷) کفران نعمت هم که انجام میشود، معلوم نیست که همان مورد کم شود. مثلاً نان ممکن است کم نشود، ولی جای دیگر مریضیها و گرفتاریها و مشکلات ایجاد شود. یک بعد این است که همان نعمت کم میشود، یک بعد مشکلات روحی و جسمی است که برای آدم پیدا میشود.
امام صادق(ع) جایی مهمان بودند. کسی دست حضرت را کشید، حضرت یک مقدار از پایشان روی سفره رفت. حضرت فرمودند: اینقدر من ناراحت شدم، اینقدر متأثر شدم که چرا ناخواسته مرا هل دادند و پای من روی سفره رفت.
روایت زیبایی در سفینه البحار آمده که پیامبر فرمودند: «اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی الْخُبْزِ» (بحارالانوار/ج۵۹/ص۲۷۸) خدایا نان ما را با برکت قرار بده. گاهی میبینید این نان سبوس دارد، ویتامین دارد، خیلی انرژیها را در ما ایجاد میکند و خیلی از ضعفها و مریضیها را هم از ما دور میکند. برکت پیدا کردن این نان خیلی مهم است. پیغمبر دعا میکند که خدایا این نان را با برکت قرار بده. بعد این تعبیر را دارند. «وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْز» (بحارالانوار/ج۶۳/ص۲۷۰) خدایا بین ما و نان جدایی میانداز. «فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّیْنَا وَ لَا أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا» اگر نان نباشد، ما روزه نمیتوانیم بگیریم، نماز نمیتوانیم بخوانیم، بندگی خدا را نمیتوانیم بکنیم. در روایت داریم که پیغمبر اینقدر حرمت نعمتها را نگه میداشتند، گاهی مثلاً یک میوه نورسی میآورند، حضرت میبوییدند و میبوسیدند. بعد میفرمودند: خدایا همینطور که اولش را با عافیت به ما رساندی، آخرش را هم با عافیت به ما برسان. یعنی تا پایان آن فصل میوه، با عافیت از این میوه استفاده کنیم. اکرام کردن و گرامی داشتن نان به این است که اسراف نکنیم. تبذیر نکنیم. نان را به اندازه تهیه کنیم. درست نگه داریم. این فاجعه است که یک سوم یا نصف نان یا میوههایی که در کشت یا برداشت ضایع میشود. کشور ما جزء ردههای بالای اسراف است و در خارج شاید یک تکه نان هم دور ریخته نشود. در بعضی کشورها دولت سوبسید نمیدهد و قیمت نان خیلی بالا است. ما تقاضا میکنیم که نان خوب دست مردم بدهید. نان را خوب نگه دارید و به اندازه بخرید. اگر نان در سفره آمد، منتظر چیز دیگری نباشیم. سفرهای که نان درونش است، یعنی خدا برکت را در آن سفره قرار داده است. الآن در بسیاری از خانهها نان در سفره نیست. چیزی روی نان نگذارند. نان را با چاقو و قیچی نبرید. این بیاحترامی است. حرمت نان را نگه داشتند و درست استفاده کردن، خیر و برکت میآورد.
استاد بزرگواری مهمان ما بود. من صبح رفتم و نان سنگک خریدم. نان تازه را آوردم، ایشان نان را گرفتند و بوسیدند و به سر و صورت مالیدند. حرمت و احترامی کردند که من تعجب کردم! اگر پیغمبر میوه و نان را می بوسد، نان را نمیبیند، خدا را میبیند. در واقع تکریم نعمت، تکریم خدای متعال است. کفران نعمت است کسی بگوید: من فلان غذا را خوردم و مریض شدم. شما مزاجت مشکل داشته است. به نعمت خدا نسبت نده. غذایی را پنجاه نفر میخورند، دو نفر مریض میشوند. اگر این غذا مشکل داشته باشد باید همه پنجاه نفر مریض شوند. «کُفْرٌ بِالنِّعَمِ أَنْ یَقُولَ الرَّجُلُ أَکَلْتُ طَعَامَ کَذَا وَ کَذَا فَضَرَّنِی» (بحارالانوار/ج۶۳/ص۳۳۷) بگوید: من فلان غذا و میوه را خوردم، به من ضرر زد. نعمت خدا مضر نیست، این مزاج من است و من مشکل دارم. بدیها را به خودمان نسبت بدهیم. خوبیها را هم به خدا نسبت بدهیم.
خدا را به حق محمد و آل محمد قسم میدهیم، قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک بفرماید. همه ما را جزء پیروان خالص حضرت قرار بدهد. انشاءالله امنیت بر همه کشورهای اسلامی برقرار شود و انشاءالله عزیزان ما را در عرصههای ورزشی موفق گرداند.
آقای شریعتی: مردم همه تو را به خدا سوگند میدهند، اما برای من، تو آن همیشهای که خدا را به تو سوگند میدهم. السلام علیک یا ابا عبدالله. الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین.
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین حبیب الله فرحزاد
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۳/۰۳/۲۶
.






