Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
علیرضا پناهیان حجت الاسلام پناهیان (ن 23) متن گردآوری معیشت استاد علیرضا پناهیان ؛ گردآوری معیشت

معیشت عابدانه ۴ ؛ تأثیر تلاش برای معیشت برای دوری از یأس و ناامیدی

PanahiyanA_Maaeishat04

معیشت عابدانه ۴ ؛ تأثیر تلاش برای معیشت برای دوری از یأس و ناامیدی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و حبیبنا ابالقاسم المصطفى محمد اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم و آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.

ما این بحث معیشت و معنویت را شب اول با این سؤال آغاز کردیم که چه کار کنیم عبادتمون رونق بیشتری پیدا کنه معنویت مون بهتر بشه چه کار کنیم در دعا و مناجات حال بهتری پیدا کنیم با این سؤال و بعد بحث کردیم از این‌که خب بقیه زندگیمون چگونه است بقیه زندگی خودمون رو هم باید عبادت تلقی کنیم و می‌شه و همین‌طور هم هست ما سرکار رفتن و تحصیل کردن و پول درآوردن تاجری و کاسبی کردن خدماتی رو ارائه بدیم مزدی دریافت بکنیم این‌ها رو هم باید جزو عبادات تلقی بکنیم فرمود عبادت ده قسمت است که نه جز اش طلب حلال است.

خب یک مقدار دراین‌باره صحبت کردیم خلاصه بحث‌های جلسات قبل را هم بخواهیم بگیم باز به طول خواهد انجامید و دوستانی که بحث را تعقیب می‌کنند حوصلشون شاید سربره امشب یک نکته‌ای رو می‌خوام عرض بکنم و باز یک عده یک تعدادی از روایات نورانی را خدمت شما تقدیم بکنم و اون این است که یکی از مکاید ابلیس و فریب‌هایی که می‌زنه و گرفته و می‌گیره یاسِ، ابلیس یکی از راه‌هاش برای این‌که انسان را نابود بکنه این هست که انسان را مایوس می‌کنه، چه‌جوری آدم‌رو مایوس می‌کنه؟ خیلی ابلیس زمزمه‌هاش موذیانه است به‌حدی که شما به این راحتی نمی‌تونی جوابشو بدی ابلیس روان‌شناسِ انسان‌شناس فوق‌العاده ماهریه. به بچه‌هاشم این رو یاد داده می‌دونه چه‌جوری باید با ما صحبت کنه که اصلا ما متوجه نشیم کسی با ما صحبت کرده بعد فکر می‌کنیم خودمون به این نتیجه رسیدیم فکر می‌کنیم خودمون حس می‌کنیم این‌جوریه، ابزارشم خدا بهش داده ابزارش اینه که در سینه ما یک‌جوری وسوسه می‌کنه ما فکر می‌کنیم خودمون هوس کردیم البته کید شیطان ضعیف، خداوند متعال در قرآن فرمود، ولی امکان وسوسه کردن رو بهش داده چه‌جوری وسوسه می‌کنه انسان‌رو به یاس می‌رسونه؟ مثلاً میاد به آدم می‌گه که حالا شما که از اولیای خدا که نیستی که شما می‌گی خب بله میگه دیگه خب دیگه حالا فکر کردی چی‌کار کردی مثلاً می‌گی خب بله همین‌جوری خیلی منطقی این‌ها بد هم نیست با یاس زیر پای آدم‌رو خالی می‌کنه حال خدا بیکار به تو نگاه بکنه در بین این‌همه بنده‌هاش انقدر کارهای بهتر از تو انجام دادن تو می‌گی خب بله حالا درحالی‌که نباید بگی بله باید محکم وایسی، چرا خدا نگاه نکنه، مگه انتظار داشت من چی‌کار کنم، ببینید گاهی از اوقات باید در مقابل ابلیس خودت را تحویل بگیری، می‌گه شما که مثل امام‌خمینی نمی‌شی شما می‌گی چی می‌گی نباید بگید بله برای چی نمیشی؟

مگه امام دعا نمی‌کردند که خدایا من و با حاج عیسی محشور کن حاج عیسی چای می‌ریخت مثلاً احیاناً خدمتی می‌کرد اتاق امام را جارو می‌کرد هرچند دیده‌شده امام‌اتاق خودشون رو خودشون جارو می‌کرد حضرت امام کارهای خودشون رو خودشون انجام می‌دادن ولی خب درعین‌حال یه خادمی هم بوده کمک می‌کردند  امام تو نماز شبش دعا می‌کرد که خدایا من را با حاج عیسی محشور کن حاج عیسی یک مستخدم دیگه یک چای می‌ریزد، شما شغل ممکنه خیلی پیشرفته‌تر از مستخدم یا چای ریختن باشد چرا ما خودمون رو انقدر جابزاریم، من الان یک دعا کنم همه آمین بگین، خدایا ما را به مقامی برسون تو همین شغل تو همین وضعیت با همین سواد با همین کیفیت زندگی از نظر معنوی ما را به مقامی برسون که اولیای تو آرزو کنند با ما محشور بشن دیگه موقع الهی آمین لبخند نزنید دیگه یعنی انگار که حاج‌آقا توام یک چیزی می‌گی ها نه جدی باشید واقعاً همین‌طوره، حضرت موسی بن عمران گفت خدایا هم‌نشینی من و تو بهش نشون بده گفت قصاب سر کوچه را نشان داد شاید تعجب کرد قصاب سرکوچه چه‌جوری ما پیغمبریم مثل این‌که البته اونا این‌جوری نمی‌گن این حرف‌ها را نمی‌زنند اولیای خدا تواضع دارند بعد اومد تو زندگیش نگاه کرد دید هیچ چیزه خاصی نمی‌بینه گفت باید یک چیز خاصی باید داشته باشه بعد دید موقع غذا میره میاد می‌گه ببخشید من یک کاری دارم گفت چی‌کار داری کجا میری شما فهمید که یک مادری داره توسبد اون‌جا نگه داشته غذا می‌ده به مادره، مادره هم برمی‌گرده می‌گه خدا ان‌شاءالله تو را تو بهشت هم‌نشین پیغمبر زمانت کند تمام شد همین، چی می‌خواد دیگه، ابلیس آدم‌رو ناامید می‌کنه ناامید نشید متواضع باشید ناامید نشید، مغرور نشید ولی ناامید هم نشید، ابلیس از اون طرف مغرور هم می‌کنه انسان‌رو، چرا ناامید می‌شید چه وضعیه احه خیلی وقت‌ها آدم ناامید می‌شه دیگه گریه‌اش نمی‌آید در خونه خدا دیگه حال نداره بره عبادت، مثلاً شما من از شما سوال کنم می‌شه من یک دقیقه سخنرانی نکنم سوال جواب کنیم اشکال نداره که بله جواب نمی‌ده کسی اشکال نداره خب ببینید یک نفر دیشب خواب دیده باشه یک آدم حسابی خواب دیده باشه درباره شما درباره تک‌تک شمایی که این‌جا نشستید آقایون خانم‌ها پشت‌پرده به شما بگه مثلاً شما اسمتون چیه حسن آقا آقا تقی علی آقا هر اسمی که دارید می‌گه آقای فلانی من دیشب خواب دیدم حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفدا رو یا اباعبدالله علیه‌السلام را فرمودند که فلانی هر موقع میاد تو جلسه روضه ما خوشحال می‌شیم انگار دوستمون اومده اینو درباره شما بگه درست شد، فرض کنیم یکی از دوستای شما یک آدم حسابی یک عالم شهری در مورد شما یک خواب یک رؤیای صادقه ببیند که حضرت ولی‌عصر خوشحال میشن شما بیایید خوب شما بعد از این‌که این خواب رو شنیدی در مورد خودت می‌گی که واقعاً !می‌گن بله درمورد تو این خواب رو دیدیم عجیبه واقعاً تعجب می‌کنه انسان خوشحال می‌شه

بشارت دیگه پیامبر اکرم صبح یارانشون رو دیدند فرمودند هل من مبشرات  آیا کسی آیا کسی مبشراتی چیزی که بشارتی داشته باشه چیزی داره برای ما یا خواب خوبی دیده باشد خواب خوب بشارته، خوشحال می‌شید یا نه بفرمایید اینم سوال اول، بله، جلسه بعد که می‌خوای بری جلسه روضه باانگیزه‌ای بیشتر می‌ری یا نمی‌ری همه گفتند بله، بعد توی جلسه روضه بیشتر گریه‌ات می‌گیره دفعه بعد یا نه؟ بله، بله، این‌رو بهش می‌گن چی یک رؤیای صادق به شما انتقال داده‌اند شما از یاس اومدی بیرون من رو تحویل گرفتن هیچی حالت خوب شد یاس ببین چی‌کار می‌کنه آدم‌رو، ولی آدم مایوس چه‌جوری میره هیئت میگه حالا بریم ببینیم چی می‌شه دیگه بریم دیگه، ولی اون کسی که این خواب رو براش دیدن این‌جوری نمی‌گه درسته می‌گه می‌خوام برم هیئت بروکنار است اصلا خیلی محکم میره، شما اگر خواب دیده باشن برات عالم شهرت دیگه خواب بگم دیگه بگم جبرئیل امین آیه نازل کرده خواب دیده باشند برات میای تو هیئت دیگه اصلا کاری با کسی نداری تو عالم خودتی می‌گه یابن الحسن  منو دیدی تو منو دیدی واقعاً بعد تو می‌گی ما خوشحال می‌شیم الهی فدات بشم من  اومدم دوباره اصلا تو عالم خودتی،  به کسی چی‌کار داری به روضه خون چکار داری اصلا به مجلس کاری نداری. می‌دونید چه‌جوری میای توی جلسه بگم داماد چه جوری می‌ره تو جلسه عروسی همه نشسته‌اند آقا داماد منتظر دومادن احساسش این یک‌جوری در روایت هست، اولین درجه محبت این است که آدم را به این‌جا می‌رسونه، آدم باید یک عملیاتی انجام بده از یاس دربیاد می‌دونید آدم‌ها چقدر استغفار می‌کنند بر چه اساسی استغفار می‌کنند به  اندازه گناه که استغفار نمی‌کنند به اندازه‌ای امیدشون به بخشایش الهی استغفار می‌کنند، آدم‌ها چقدر می‌گن الهی العفو نه به‌اندازه گناهی که کردن حتی نه به‌اندازه‌ی ترس از عذاب، آدم‌ها به مقدار امیدشون به رحمت خدا الهی العفو می‌گن،

چرا اولیای خدا بیشتر از ما مناجات می‌کردند چون اون‌ها امیدشون بالاتر بود، ما می‌زنیم خودمون رو ناامید می‌کنیم ابلیس هم میاد قشنگ در گوشمون می‌خونه، مغرور نباید بشیم ها ولی مأیوس هم نباید بشیم، دعای جوشن کبیر دیدید یک دعای خیر طولانی همش اسماء حسنای پروردگار عالم تکرار می‌شه در این دعا درسته یک دعای جوشن کبیر هم‌داره شیطان اون که خدا را صدا نمی‌زند توی دعاش اصحاب خودش رو صدا می‌زنه نوچه های خودش رو صدا می‌زنه غلطی که باید بکنند براشون تکرار می‌کنه، یعنی مثل دعای جوشن کبیرهی تکرار می‌کنه دو تا کلمه هم هست اون‌جا هزار اسم پروردگار عالم این‌جا البته اون‌جا بله هزارو یکی یا هزار و یک بله حالا مشهور شده به هزار اسماء پروردگار ، دعای جوشن کبیر شیطان چیه که هی صبح تا شب تکرار می‌کنه به اصحابش؟ تسبیح می‌گردونه حالا به قول ما تسبیح می‌گردونه هی این‌رو می‌گه می‌گه چی یا مأیوس یا مغرور یا مأیوس یا مغرور یا مأیوس یا مغرور، این انسان‌ها رویا مأیوس می‌کنید یا مغرور،یا مایوس میکنید یا مغرور، بدبختیش اینه که می‌خواد انسان را به این بیچارگی برسونه چون هم خودش مغرور شد و هم خودش الان مأیوسه همین دوتا نکبت خودش رو می‌خواد بده به ما،مارو یا مغرور می‌کنه یا مایوس یا مغرور می‌کنه یا مایوس، اول دعا حال نداری مأیوسی یک حال خوشی نسیمی از رحمت الهی می‌وزه مغرور می‌شی، اگه تونستی وسط خودت رو نگه‌داری نه مأیوس بشی نه مغرور گاهی از اوقات باید موتور ما را پیاده کنند مغرور نشیم، گاهی باید به ما حال بدن مأیوس نشیم حالا من چند تا روایت می‌خوانم شما را از یأس فاصله بده موافقید خیلی موافقید یا همین مقداری که کم گفتید بله موافقید، به‌هرحال آدم حرفی بشنود که از یأس در بیاد نشاط‌آور تره طبقات موعظه کنند آدم‌رو که از غرور دربیاد بیشتر اون‌جاادم بهش برمی‌خورد شما بالاخره همه کسب‌وکار دارید اون‌ها هم که احیاناً بیکار هستند یه کارهایی می‌کنند که بالاخره یک پولی دربیارن موقت یک کار درست حسابی ممکنه نداشته باشه یا جوان‌هایی که درس می‌خونند درس می‌خونن برن سر کار بعدا بله،

پیامبر گرامی اسلام در سخنی فرمودند «اِنَّ اللهَ تعالی یُحِبُّ أن یَری عَبْدَهُ تَعِباً فِی طَلَبِ الحَلالِ» خدا دوست دارد بنده‌ای رو ببینه که داره سختی می‌کشه در طلب حلال این اول ماجراست یک روایت دیگه براتون بخونم این‌ها را می‌خوام یأس‌ هابره کنار یعنی معیشت چقدر در معنویت تاثیر داره روایتش را ببینید به خدا روحیه پیدامیکنید یاسی که ابلیس به همه میده در شمااز بین خواهد رفت گفتم اگر عالم شهر خواب ببیند که شما مرضی رضای حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفدا هستی با قدرت بیشتری میری جلسه می‌گه ای امام زمان‌دورت بگردم الهی من رو دیدی اصلا تو حالا دیدی تعریف هم کردی بیچاره شدم می‌کشم خودم رو برات شوق پیدا می‌کنی آدم سالم این‌جوری دیگه، می‌فرماید مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ کسی که نتیجه زحمت خودش را بخوره زحمت کشیده مال حلال درآورده داره می‌خوره مَرَّ على الصِّراطِ کالبَرقِ الخاطِفِ از صراط عبور می‌کند عین برق، چرا، کاسب بوده کارگر بوده تولیدکننده بوده خودش پول درآورده خورده، از پل صراط چه‌جوری عبور می‌کنه، کارکردی روحیه معنوی بگیر، شب‌های قبل می‌گفتیم کار می‌خوای بکنی نیت الهی داشته باش، امشب می‌گیم چی‌کار می‌کنی حالا روحیه معنوی ازش بگیر ، با روحیه برو در خانه‌خدا، یادتون باشه خیلیا نمیرن در خونه خدا فقط به دلیل یاس خدا که ما رو تحویل نمی‌گیره طرف اومده تو حرم امام رضا علیه‌السلام، جوونی جوونی بود دقت نکردم به چهره‌اشون بعد خیلی حس عرفانی هم گرفته بود صدای عرفان حاج‌آقا بفرمایید حالا چه حرفی حرف مزخرف می‌گه حالا شاید قصدش این نبوده ها می‌گه حاج‌آقا چه کار کنیم امام رضا به ما یک گوشه چشمی بندازه، بیچاره امام رضا بغلت گرفته نگاه به تو نمی‌کرد کسی راه نمی‌داد توروبه حرم، میگید حالا تازه چه کار کنیم گوشه چشم‌اندازی تو چقدر برداشتت بد از امام رضا، این یاس دیگه طرف اومد امام رضا علیه‌السلام گفت لاتنسنی من الدعا فراموشم نکن از دعا امام فرمود مگه من فراموش می‌کنم که شما سفارش می‌خوای بکنی گفت آقا ببخشید فرمود چرا گفتی ببخشید گفت خب شما فراموش نمی‌کنی دیگر فرمود روی چه حسابی من فراموش نمی‌کنم بگو ببینم فهمیدی گفتی ببخشید یا همین‌جوری تو هوا گفتی؟

طرف گفت که خوب شما برای دوستانتون دعا می‌کنید من هم جزو دوستانتونم  خوب دعاتون شامل حال منم می‌شه دیگه نباید می‌گفتم لاتنسنی من الدعا آقا فرمود نه این‌جوری نیست محاسبت غلط گفت آقاجون پس چه‌جوری منو دعا می‌کنی فرمود هر موقع تو دوست داری من دعات بکنم همان موقع من  امام رضا دارم خصوصی برای تو دعا می‌کنم همین‌جوری کلا بگم خدایا شیعیان و دوستان ما من برای تو به‌طور خاص دعا می‌کنم، الان شما می‌دونید حضرت ولی‌عصر ارواحناله الفدا برای تک‌تک شما دعا می‌کنه مگه می‌شه دعا نکنه آقا واقعاً دعا می‌کنه خب ان‌شاءالله یک کسی خواب ببیند ما که حرف حساب داریم می‌زنیم قبول نمی‌کنی باید خواب برات بیننده حالا برای این‌که حال شما رو بگیرم باهاتون شوخی کنم مشرکین مکه هم همین را می‌گفتند می‌گفتند باید یک خوابی ببینی تو بیداری یک چیزی ببینیم از رو کتاب که حرف قبول نمی‌کنیم حالا من به شماپیشنهاد می‌کنم از رو کتاب قبول کنید لازم نباشه کسی خواب ببینه برای شما قبول می‌کنید بله دیگه مشرکین مکه می‌گفتند نه ما باید ببینیم رسول خدا گفت از رو کتاب قبول کن گفتن نه ما ازروی کتاب قبول نمی‌کنیم حالا شما باید خواب ببینند براتون یا از رو کتاب قبول می‌کنید قبول می‌کنید دیگه دیگه کسی جرات نمی‌کنه وقتی مقایسه کردیم با مشرکین مکه امیدوارم قلباً قبول کنید ذهنا که قبول می‌کنید خب مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ اگر کسی با زحمت دست خودش کار کرده پول حلال در آورده این را نوش‌جان کنه بخوره فتح له الله ابواب جنه یدخل من ایها شاء خدا درهای بهشت رو براش باز می‌کنه می‌گه عزیزم از هردری دلت می‌خواد برو، شما تا حالا شنیده بودید انقدر کار ثواب داره بله شنیده بودید چرا نمی‌شنویم این چیزها رو برای همون قصه‌ای که شب‌های قبل گفتم، سال‌هاست زحمت کشیدن بگن راه دین از راه دنیا جداست و این زحمتی که کشیدند بالاخره یک اثراتی داشته دیگه ما کار را عبادت تلقی نمی‌کنیم، این اون اشتباهی که باید برطرفش کرد خوب یک روایت دیگه براتون بخونم بسه یا از این روایت‌هایی که سرشار از مژده هست بخونم بازم می‌فرمایدمَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ کسی این‌ها بحث معیشت ولی نور معیشت نورانیت معیشت ببینید چقدر بالاست علما تو مساجد باید چه کار کنند باید احترام بگذارند به کارگرها به کارمندهای زحمت‌کش نه کارمند هایی که شش ساعت یک ساعت کار مفید انجام می‌دهند البته حالا ما چکار داریم ما باید به‌همه احترام بگذاریم ما چی‌کار داریم به اونش باید به کاسب ها احترام بگذارن به‌به به‌به کاسبها اومدن آفرین کارگرها اومدند آفرین کارمندها اومدند آفرین به‌به به‌به، آفرین، چه نوری، امام‌جماعت تو مسجد باید اینو بگه چرا به‌خاطر این روایت مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ نظر الله إلیه بالرحمه کسی که با زحمت پول در میاره می‌خوره خدا با رحمت بهش نگاه می‌کنه ثم لا یعذبه أبداً سپس او را ابدا عذاب نخواهد کرد چون‌ زحمت‌کشِ کار می‌کنه پول درمیاره، به خودتون حال بدید، خدا قبولتون داره دوستتون داره.

من یک روایت دیگه می‌خوام بخونم همین‌جوری داره میره بالاتر این روایت‌ها درسته، روایت بعدی رو بخونم یا نخونم بخونم، خب  بله امیدوار بشید یأس از رحمت حق خیلی بده چون این ابلیس کار می‌کنه یاس رو به همه تزریق می‌کنن یا مأیوس یا مغرور یا مأیوس یا مغرور ببینید دائم داره ذکر می‌گه یه‌کم بیشتر گوش بدید می‌شنوید ذکرشو یا مایوس یا مغرور مأیوس یا مغرور خوب از زبان من من لو دادم این‌رو میگه این‌ها را یا مایوس بکنید یا مغرور ابلیس کیدش اینه،مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ کسی که نونش رو از زحمت خودش می‌خوره خانم‌ها این روایت‌ها را بشنوند شوهرهاشون رو تحویل بگیرند یگخ آقا چقدر نورانی شدی امروز رفتی سرکار زحمت افتادی چه نوری ماشاالله این شوهر من داره کار می‌کنه ها پول درمیاره مَن أکَلَ مِن کَدِّ یَدِهِ یکون یوم القیامه فی عداد الأنبیاء روز قیامت جزو انبیا به حساب میاد ویأخذ ثواب الأنبیاء ثواب انبیاء را پیدا می‌کنه شوخی نیست این حرف‌ها تو قنوت نماز شبش حضرت امام دعا می‌کرد خدایا من را با حاج عیسی محشور کن، حاج عیسی، شوخی نداره این حرفا، نظام معنویت یک نظام بسیار زیباییه خیلی باشکوه، معیشت جزو عبادت ۹ قسم عبادت، معیشت رو هم شما یک یاالله بگو شروع کن نماز می‌خونی یاالله می‌گی شروع می‌کنی، کارت هم  یاالله بگو شروع کن یا علی بگو شروع کن، بگو خدایا من دارم باتو معامله می‌کنم من به عشق فرمان تو دارم کار می‌کنم روزی‌که می‌رسد روزی بله به این تنبل‌ها هم می‌رسه به دزدها هم می‌رسد روزی می‌رسه ولی من می‌خوام روزیم بعد برو در خونه اهل‌بیت وَاجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَهً خدایا روزی من را به دست امام‌زمان بهم بده، من می‌خوام به واسطه امام‌زمان پول‌دار بشم آقا بهم عنایت کنه می‌خوام آقا بهم عنایت کنه میخوام پول‌دار بشم پولم رو آقا داده باشه وَاجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَهً اونی که از کد یمینش پول‌ نمیبره اون پول نمی‌برید چرا از راه دزدی می‌بره بعد خدا چه کارش می‌کنه او را یک داستان خیلی قشنگیه ، خیلی این داستان کوتاه ولی بسیار گویاست از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام داشتند می‌رفتند مسجد دهنه‌ی اسب را دادند دست یک کسی دهنه اسب هست، حالا اسب مرکب یا اسبشان بوده همراه شون یا نه نمی‌دونم ولی مرکب این دهن رو نمی‌خواستن ببرن تو مسجد داده‌اند دست یک کسی غلامی بود دم در گفتند آقا غلام این رو نگه می‌داری من برم مسجد دو رکعت نماز بخونم بیام گفت بله نگه می‌دارم وایسادن و ایشون هم رفت نماز بخونه غلام هم دید که حالا که کسی نیس دهن رو براش برد دزدید، حضرت اومدن بیرون فرمودند پس این غلام چی شد غلام نیست فرمود که دزدیده حضرت یک تاسف خوردند پولی تو دستشون بود فرمودند که آقای قنبر را صدا بزنید غلام خودشون صدا زده‌اند بعد فرمود که آقای قنبر این پول دو درهم برو  بازار یک دهنه اسب بگیر برای من بیار رفت بازار دهنه اسب خرید آورد آقا دید دهنه اسب خودشه رفته تو مال‌خرها تو بازار فروخته حالا چقدر فروخته که اون داره دو درهم فروخته  یک‌ونیم یا یک درهم امیرالمؤمنین فرمود نگاه کن من این پولی که تو دستم بود آماده کرده بودم به‌عنوان دستمزد بدم به این رفت از طریق دزدی کمتر گیرش اومد، درسته، اون‌هایی که دزدی می‌کنن دزدی نکنند یک کمی دندان روی جگر بگذارند از طریق درستش براشون میاد. حالا دزدی هم انواع و اقسام داره دیگه یکی از کار کم می‌کند درسته، یکی از محصولی که تولید می‌کنه کم می‌کنه همه حرام‌ها که دزدی نیست اونی که کار درست نمی‌کنه پول می‌گیره پولش حرامه ولی حلال‌خور اونی که مثلاً آقای رجبعلی خیاط خونه‌شون مولوی بود دیگه من خونه‌شون رفتم پای چرخ‌خیاطیش اخویشون یا فرزندشان بود بله می‌گفتند پای چرخ‌خیاطی چقدر آقا امام‌زمان علیه السلام آمدند بنابر تعریف‌هایی که شده ، یک آقایی بهشون پیراهن می‌ده می‌دوزه می‌گه دوهزار و ده شاهی می‌گی خب باشه کی هفته بعد بیا تحویل بگیر مثلاً چند روز دیگه چند روز دیگه میاد تحویل می‌گیره دوهزاروده شاهی هم بهش می‌ده یعنی دو ریال و نیم بهش می‌ده می‌ره‌ دفعه می‌بینه رجبعلی خیاط افتاد دنبال من آقا بیا این‌جا چی شده این ده شاهی مال شما چرا من راضی‌ام چیزی نیست برای پول این پیراهنی که شما دوخته بودی نه من پیش خودم حساب کردم پیرهن شما دوختنش دو روز و نصفی طول می‌کشه هر روزی یک ریال دستمزدمه ولی بی‌درد شما رو دوختم دو روز بیشتر طول نکشید اون نصف اون مال من نیست بابا این تو ذهن خودت گذاشته بودی ولی من چه کار دارم تو رو چه حسابی گفتی بیا وردار من راضی‌ام به هرچی اصرار کردم گفت نه من پول اضافه نمی‌گیرم، بله خب معلومه این‌ها این‌جور آدم‌ها در حد انبیا ان دیگه زیاد مبالغه نکرده‌اند ائمه هدی علیهم‌السلام، حلال می‌خوره، زحمت می‌کشه حلال می‌خوره، آقا این‌جوری آدم پول‌دار نمی‌شه ببین این‌جوری آدم پول‌دارتر می‌شه مالشم برکت می‌کنه بعضی‌ها فکر می‌کنند یک دروغ گفتن ده میلیون تومن به جیب زد خوب این ده میلیون تومن فکر کردی فکر کردی سود کرد کجا رفت هیچی دکتر به ما الکی گفته بود سرطان داری کلی پول آزمایش این‌ها دادیم هزینه زندگی و بالا پایین و این‌ها بیست میلیون تومان خرج کرده کجا رفت اون یکی پول درآوردی فقط کافی نیست اون کجا رفت، همین جوونایی که توی جلسه نشستن درس می‌خونند بعضی وقت‌ها درس خوندنشون به درد نمی‌خوره بعضی‌ها هم‌درس می‌خونند درس خوندنشون برکت می‌کنه درس خوندن هم مثل کار کردن می‌مونه دیگه بچه ها شما این شب‌ها از اهل‌بیت بگیرید بگید من روزم رو می‌خوام به شما بسپارم من روزم باید در اختیار شما باسه معیشتم  عین معنویت منه.

شما تو این چند شبی که صحبت می‌کردیم اون دوستانی که بودند چه کار می‌کنند بگید ببینم یه کسی کار بکنه میگی بهش خدا قبول کنه یا نه قرار شد بگیم دیگه ما فقط سر نماز می‌گیم خدا قبول کنه  کار می‌کردیم خوب کار می‌کردی که کار می‌کردیم آقا اون هم بگو خدا قبول کنه دیگه اون هم عبادت آقا فردا صبح شما میری سر کار کیا می‌رن سر کار خدا قبول کنه ان‌شاءالله خدا قبول کنه بله معمولاً این جاها می‌گیم خدا قوت، می‌گیم خسته نباشید، ولی باید بگم خدا قبول کنه خدا قبول کنه، دیدی مامور شهرداری داره جارو می‌زنه بگو خدا قبول کنه  چیو قبول کنه برمی‌گرده شایدباد دعوا کنه فکر می‌کنه داری تیکه می‌ندازی بهش بگو اقا ما یه جلسه‌ای رفتیم ساعت دو و یک حرف هایی به خورد ما دادند ما هم می‌گیم خدا قبول کنه بعد اگه رییس‌جمهور رو دیدی شهردار رو دیدی وزیر رو دیدی بگو خدا قبول کنه خدا ازت قبول کنه خدا اگه قبول نکنه که بیچاره‌ای که، چیزی دستتو نمی‌گیره ، معیشت هم جزو عبادت یک دعا بهتون یاد بدم از قرآن کریم که ان‌شاءالله زندگی دنیایی تون رونق پیدا کنه ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار هم دارد امام صادق علیه‌السلام فرمود رِضْوَانَ اَللَّهُ فِی اَلْجَنَّهِ فِی اَلْآخِرَهِ وَ الرزق اَلْمَعَاشَ وَ حُسْنَ اَلْخُلُقِ فِی اَلدُّنْیَا. یعنی اون حسنه‌ای که در آخرت می‌خوای بهشت حسنه‌ای که تو دنیا می‌خواهید چند چیز یکی روزی زیاد و معیشت آسان و خوب و حسن خلق ربنا آتنا فی الدنیا حسنه دنیا یعنی اخلاق خوب به اضافه روزی زیاد خدا انشاءالله به همه شما این روزی زیاد را عنایت بکنه حالا یک نصیحت معنوی از امام صادق علیه‌السلام عرضم تمام، ببخشید من این محفل معنوی شما را مادی کردم محفل معنوی بود باید از چی صحبت می‌کردیم از مادیاتی که معنویت داره باید صحبت می‌کردیم دیگه کی من شما رو پیدا کنم این‌هارو بگم، انشاءالله روزتون رو معیشت تون رو کسب و کارتون رو خدایی آغاز کنید نور الهی بهش بزنید، ان‌شاءالله بگو ان‌شاءالله، مایوس نباش ان‌شاءالله از اولیای خدا می‌شه با کار کردن کار می‌کنی ان‌شاءالله.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمود : لا تَکسَلُوا فی طَلَبِ مَعایِشِکُم ؛ فإنّ آباءَنا کانوا یَرکُضُونَ فیها و یَطلُبُونَها  تنبلی نکنید در پول درآوردن پدران ما می‌دویدند در طلب روزی و روزی رو طلب می‌کردند یرکضون فیها می‌دویدند برای طلب روزی آیا تو مساجد ما از این‌جور نصیحت‌ها علما دارند بله خب این می‌شه دیگه ببینید دوستان من ما می‌خواهیم دین خودمون رو درست کنیم دین همین حرف‌هایی که داریم با هم می‌زنیم، دین یعنی همین، خوب کار کنیم زیاد کار کنیم ان‌شاءالله مدیران مملکت از بین شماها باشند، پرکار مدیر توی مملکت پرکار باشه برای همه کار درست می‌کنه برای همه کار درست می‌کنه، می‌فرماید لا تَکسَلُوا فی طَلَبِ مَعایِشِکُم آقا ما امشب اومده بودیم کسالت در عبادت مون برطرف بشه حاج‌آقا شما رفتی تو دنیا چه کار داری به کسالت کارما تو از خدا برای ما سخن بگو ببینم از این اعتراض‌ها می‌شه دیگه به من برای این‌که دیگه هیشکی دیگه اعتراض نکنه این روایت امام باقر علیه‌السلام را برای شما بخونم و برم فرمود ومَن کَسِلَ عَن أمرِ دُنیاهُ فَهُوَ عَن أمرِ آخِرَتِهِ أکسَلُ کسی که تو زندگی دنیا برای پول درآوردن کسل باشه در امور معنویتی و آخرتی کسالتش بیشتر نمازشم به درد نمی‌خوره بگم دیگه من نگفتم که ومَن کَسِلَ عَن أمرِ دُنیاهُ فَهُوَ عَن أمرِ آخِرَتِهِ أکسَلُ  کسالتش بیشتر بده خداوند متعال می‌فرماید تو برو کار کن من دو چیز بهت می‌دم هم برکت تو دنیا هم نور معنوی و ثواب اخروی آدم مؤمن چه‌جوری کار می‌کنه چقدر بانشاط بعضی از تاکسیران‌ها ازشون یک حرف‌هایی می‌زنند در این‌که دقت می‌کنند پول اضافه از کسی نگیرند پول خود گذاشته و جا تاکسی‌متر هم گذاشته اصلا و ابدا نه نه این‌همه پول خرد همراهت هست  برای این‌که کسی من بدهکارش نشم ما پول اضافی از کسی نمی‌گیریم. میگه من اون‌قدر که زحمت کشیدم پول بگیرم بیشتر نمی‌گیرم من این پول رو می‌خوام به کی بدم پول رو بده بچش  بچه‌اش هیچی نمی‌شه هیچی نمی‌شه، بعضی از این مسئولین یک ذره کم‌کاری می‌کنند بعد اون حقوق رو می‌گیرن می‌دن به بچه حالا پول اضافه و هم نبرن هیچی بله اون بچه چه خواهد شد سر از لندن درمیاره و جاسوسی برای مملکت

خدایا مملکت مارا آبادترین مملکت براساس دین قرار بده.

ما اگه بریم خوب کار کنیم قیمت داره چرا چون به‌خاطر خدا کار می‌کنیم به‌خاطر معرفتمان کار می‌کنیم بعضی‌ها  ژنتیک همین جوری خوب کار می‌کنند اون زیاد اثر ندارد خب وقت خیلی گذشت بریم در خانه‌ی اهل‌بیت.

خدا ان‌شاءالله رفتید سرکار قبول کند . حالا خدا ان‌شاءالله هفته آینده کار شما رو قبول کنه ازتون خدا هفته‌ی گذشته کار شما را ازتون قبول کنه واقعاً به‌عنوان عبادت به کار نگاه بکنیم

الهی همه عالم فدای اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام که سفارش کرد زینبم من را فراموش نکن در دعاهای خودت در نماز شبت و یک مأموریتی را به زینب کبری دادند بدن در امام حسین علیه‌السلام را امام زین‌العابدین به خاک سپرد اما وجود اباعبدالله‌الحسین روز زینب به خدا سپرد اومد کنار گودی قتلگاه صدا زد خدایا این قربانی کوچک را از ما قبول کن ما امشب خیلی با هم گفتگو کردیم مایوس نباشیم حالا چه‌جوری مغرور نباشین می‌برمتون کنار گودی قتلگاه می‌گم این حسین این زینب بدن پاره‌پاره حسین. آن‌وقت زینب باید صدا بزن خدایا از ما قبول کن ما چه ارزشی داریم در مقابل بدن پاره‌پاره حسین، ما هم باید تمنا بکنیم خدایا از ما قبول کن اگه این رو نگیم می‌شیم مغرور خدایا این قربانی کوچک و از ما قبول کن چه خبر بارگاه ربوبی چه خبره بارگاه ربوبی که فاطمه زهرا صدا زد علی جانم من را به خاک سپردی کنار قبرم یه کمی قرآن بخوان زود منو رها نکن چه خبره بارگاه با عظمت ربوبی، که این‌جور باید آدم صدا بزنه. می‌گه نزدیک گودی قتلگاه شدم دیدم زمزمه حسین داره به گوش می‌رسد گفتم حتما داره ما رو نفرین می‌کنه نزدیک شدم دیدم نه داره  با خدا مناجات می‌کند خدایا حسین تو در پناه خودت قرار بده مرا بپذیر یا غیاث‌المستغیثین به فریاد حسینت برس حسین داره میهمان تو می‌شه.

الا لعنت الله علی القوم الظالمین .

خدایا مارو ببخش و بیامرز.
خدایا معیشت و معنویت ما را هر دور و مرضی رضای خودت قرار بده .
خدایا این مملکت ما را به برکت معرفت دینی به برکت معرفت ولایی خدایا آباد و آزاد بگردان.
کشور و جامعه ما را الگویی برای جهانیان قرار بده.
خدایا در فرج موفور و سرور مولامون تعجیل بفرما.
دست مجروح رهبر عزیز انقلابمان هرچه سریع‌تر به دستان بابرکت مهدی فاطمه متصل بفرما.

و صلی الله علی محمد و آله الاطهار.

 

 

سخنران: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شهر ری
تاریخ : شام چهارم ماه مبارک رمضان ؛ ۲۱-۰۳-۱۳۹۵

 

 

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *