Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
حجت الاسلام نظری منفرد (ن 22 شهادت) علی نظری منفرد متن گردآوری شرح خطبه فدکیه متن گردآوری شهادت حضرت زهرا

شرح خطبۀ حضرت زهرا ۱ ؛ شخصیت و مقام حضرت زهرا

NazariMonfared_HazrateZahra01

شرح خطبۀ حضرت زهرا ۱ ؛ شخصیت و مقام حضرت زهرا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بهار از قدمت برگ و بار می‌گیرد *** بهشت از فدک تو انار می‌گیرد
به رسم عشق صبوری وگرنه حق تو را *** اگر اراده کنی ذوالفقار می‌گیرد
به کوچه‌های مدینه بگو که بعد از تو *** علی از عالم و آدم کنار می‌گیرد
أشَمُّ رائحه طیبه روایت کن *** حدیث از نفست اعتبار می‌گیرد
دلم گرفته و در گردش است تسبیحم *** که در مدار تو دلها قرار می‌گیرد
می‌آید آنکه از آیینه کاری حرمت *** به دستمال ظهورش غبار می‌گیرد

شریعتی: سلام می‌کنم به همه دوستان عزیزم، بیننده‌های خوب و شنونده‌های نازنین‌مان، چقدر منتظر این روز هستیم همه ما انشاءالله. در آستانه‌ی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) هستیم. ایام را خدمت همه شما تسلیت می‌گویم. حاج آقای نظری منفرد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.

حاج آقای نظری منفرد: سلام علیکم و رحمه الله. من هم خدمت شما و همه بینندگان محترم سلام می‌کنم. آرزوی توفیق برای همه عزیزان دارم.

شریعتی: بحث ما نامه‌ها و مکاتیب و احادیث ائمه(ع) و حضرات معصومین بود. به نظر می‌رسد در آستانه‌ی شهادت حضرت زهرا، برنامه امروز ما رنگ و بوی حضرت زهرا(س) را دارد.

حاج آقای نظری منفرد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. همینطور که فرمودید در آستانه‌ی شهادت بی بی حضرت صدیقه طاهره، زهرای مرضیه(س) هستیم. انشاءالله تا فاطمیه دوم که سوم جمادی الثانی هست بحث‌ها را پیرامون حضرت زهرا(س) ادامه خواهیم داد.

مسائل مربوط به حضرت زهرا بسیار زیاد است. منتهی من به نظرم رسید خطبه‌ی معجزه آسا و خطبه‌ی عجیبی که روزهای بعد از رحلت رسول خدا حضرت صدیقه طاهره ایراد کردند، مباحث پیرامون این خطبه باشد، هم خطبه‌ی جامعی است، مطالب فراوانی در این خطبه هست و هنری که در این خطبه به کار رفته، اینها را بد نیست مورد بررسی قرار بدهیم و هم مضامینی که حضرت به آن اشاره کردند. در رابطه با خطبه من چهار محور را به نظر می‌رسد بایستی مورد بررسی قرار بدهم. یکی خود شخصیت حضرت زهرا که ایراد کننده این خطبه هست. یکی هم سند این خطبه است. این خطبه را چه کسانی نقل کردند و راویان این خطبه چه کسانی هستند؟ بعد شکل و هیأت این خطبه به حسب ظاهر که خودش به اصطلاح یکی از خطابه‌های هنری به لحاظ فصاحت و بلاغت است. یکی هم مضمون خطبه است. اینها هرکدام بحث خودش را می‌طلبد که این چهار محور را مورد بررسی و دقت قرار بدهیم.

اما از آغاز خطبه‌ای که از حضرت زهرا(س) به دست ما رسیده ببینیم حضرت زهرا چه کسی است. ایشان فرزند رسول خداست. براساس منابع خاصه شیعه ایشان متولد بعد از بعثت است. از نظر منابع عام هم آنها هم برخی شاید مثل صاحب کتاب «الاستیعاب» ابن عبد البَر، ایشان هم و برخی دیگران از بزرگان عامه معتقدند که حضرت زهرا متولد بعد از بعثت است و روایات ما که فراوان است و در حقیقت حضرت زهرا کوثر است و خداوند متعال کوثر به پیامبر عطا کرد که یک عده‌ای می‌گفتند: پیامبر فرزند نخواهد داشت «إِنَ‏ شانِئَکَ‏ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/۳) که در ذیل سوره مبارکه کوثر هست نشانه همین امر هست. ایشان در وقتی متولد شد که دوران سخت و شدیدی را پیامبر و مسلمان‌ها داشتند. یعنی دقیقاً ایامی که پیامبر قبل از آنکه وارد شعب شوند، یعنی در محاصره اقتصادی قرار بگیرند از طرف کفار، همان زمان‌ها حضرت زهرا متولد شدند. یک نوزادی بود حضرت همراه مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه کبری در شعب به سر بردند. حدود چهار سال، می‌دانید شعب یک دره‌ای را می‌گویند که در آن دره آنها چهار سال محصور بودند. هم پیامبر و هم مسلمان‌ها نمی‌توانستند بیرون بیایند. فقط ایام موسم حج می‌آمدند بیرون. یعنی یک محاصره کامل که هم پیامبر و هم مسلمان‌ها و بنی هاشم در اینجا بودند. تا بعد از چهار سال، از شعب بیرون آمدند. دقیقاً زمان خروج از شعب مصادف شد با رحلت هم حضرت ابوطالب(س) و هم حضرت خدیجه(س). هردو بعد از خروج از شعب از دنیا رفتند. در آن هنگام حضرت زهرا(س) کودکی چهار ساله یا پنج ساله بودند که مادرشان را از دست دادند. بعد از خروج از شعب پیامبر سه سال در مکه ماندند و بعد هجرت کردند که حضرت صدیقه طاهره حدود هشت ساله بودند که از مکه به مدینه هجرت کردند. با یک فاصله کوتاهی سال دوم یا سوم هجرت به خانه امیرالمؤمنین آمدند. نه سال با امیرالمؤمنین زندگی کردند. مجموعاً هجده سال از عمر حضرت زهرا بیشتر سپری نشده بود که در سال یازدهم هجرت با گذشت ۷۵ روز یا ۹۵ روز حضرت در اثر آسیب‌هایی که وارد شد به شهادت رسیدند. این اجمالی از زندگی کوتاه حضرت فاطمه زهرا(س) است.

بعضی از زندگی‌ها کوتاه است اما خیلی پربار و پر برکت است. ما شخصیت‌هایی در تاریخ می‌بینیم که خیلی عمر زیادی نکردند اما خیلی عمر با برکت بوده است. آثاری که از آنها به جای مانده است. اگر انسان بخواهد این آثار را تقسیم کند بر عمرشان، می‌بیند که افزون بر عمرشان است. چه برکتی این عمر داشته است. بعضی از کتاب‌ها و آثاری که از گذشتگان به دست ما رسیده است، شاید انسان موفق نشود یک مرتبه این آثار را هم از اول تا آخر ببیند، آن بزرگواران با دقتی که داشتند، چون نوشتن دقت می‌خواهد. هر کلمه به کلمه نوشتن دقت می‌خواهد. حضرت زهرا(س) عمر کوتاهی داشتند. هجده سال آغاز جوانی و شروع زندگی است. هجده بهار از عمر آن بزرگوار بیشتر سپری نشده بود که از دنیا رفت اما برکات زیادی داشت. واقعاً کوثر بود. کوثری که منشأ خیرات زیادی، مبدأ ذریه‌ی رسول خدا، حضرت زهرا(س) است. عجیب است که کنیه‌ی ایشان ام ابیها است. یعنی کنیه ایشان است. القاب زیادی چون: صدیقه، طاهره، انسیه، مطهره و غیره دارند. اُم الحسنین هم کنیه ایشان است. یعنی مادر پدر! شاید به این اعتبار که ایشان در همان سنین طفولیت که پیامبر همسر بزرگوارشان حضرت خدیجه کبری را از دست دادند، ایشان در حق رسول خدا مادری می‌کرد. شاید به این اعتبار ام ابیها نامیدند.

واژه أُم، عربی است. یکی از معناهای أُم به معنای اصل و ریشه است. مکه را ام القُری می‌گویند. «وَ لِتُنْذِرَ أُمَ‏ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها» (انعام/۹۲) چون می‌گویند: اول قسمت خشکی که از زیر آب بیرون آمده مکه بوده است. به حضرت زهرا أُم ابیها گفته شده یا به این اعتبار که نسبت به رسول خدا مادری کردند. یا به این اعتبار که اساساً اصل رسول خدا و ذریه پیامبر از ایشان است. این خیلی مسأله مهمی است با توجه به اینکه دشمنان نمی‌خواستند از پیامبر چیزی باقی بماند. قرآن مجید می‌فرماید: یک عده‌ای اینطور می‌گفتند. می‌گفتند: ما صبر می‌کنیم تا پیامبر از دنیا برود و این بساط رسالت تمام شود. «نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ‏ الْمَنُونِ‏» (طور/۳۰) ما منتظر هستیم ایشان از دنیا برود و تمام شود. خداوند یک کوثری به پیامبر عطا کرد که تالی تلو رسول خدا بود. شعرا این را گاهی در قلب نظم آوردند. می‌گویند:

گر که رسالت به زنان بود امر *** بعد پدر بود نبی آتیه

واقعاً حضرت زهرا(س) اینطور بود. یک انسان جامع و کامل، «سیده النساء العالمین من الاولین و الآخرین» هست. من یک حدیثی را از پیغمبر خدا در مورد حضرت زهرا بخوانم. بخاری این حدیث را در صحیح نقل کرده است. دیگر منابع هم طبقات ابن سعد این حدیث را نقل کردند. حدیث را از همسر رسول خدا از عایشه نقل می‌کنند. ایشان می‌گوید: ما در محضر مقدس پیغمبر اکرم نشسته بودیم. همه همسران پیامبر بودند. «اذ اقبلت فاطمه تمشی» یکوقت حضرت زهرا آمدند. می‌گوید: من نگاه کردم و دیدم فاطمه زهرا دقیقاً مثل رسول خدا گام برمی‌دارد. دو چیز حضرت زهرا(س) مثل پیامبر بود. یکی راه رفتن ایشان مثل پیامبر بود و یکی صدای حضرت زهرا شبیه پیامبر بود. خدا رحمت کند مرحوم اُزری صاحب الفیه، ایشان می‌گوید: «تعز القوم فی اتم خطابٍ حکه المصطفی به و حکی» می‌گوید: وقتی ایشان در مسجد سخن می‌گفت، گویا حکایت پیامبر را می‌کرد. وقتی برای ایراد خطبه آمدند دهان باز کردند و لب گشودند و شروع به خواندن خطبه کردند، صدای گریه از همه مسجد بلند شد. چرا؟ چون جوهره‌ی صدا، جوهره‌ی صدای رسول خدا بود. به یاد پیامبر افتادند. می‌گویند: حضرت صدیقه طاهره آمدند، ما همسران پیامبر کنار پیامبر بودیم. ایشان گام‌هایی که برمی‌داشت شبیه گام‌های رسول خدا بود. «و اجلسها عَن یمینه أو عن شُماله» این متن حدیث است. ایشان می‌گوید: من یادم نیست دقیقاً که پیامبر ایشان را طرف راست خودشان نشاندند یا طرف چپ خودشان. کنار خودشان نشاندند. پیامبر خیلی حضرت زهرا را احترام می‌کرد.

در یک فضایی که زن هیچ ارزشی نداشت، بزرگترین شخصیت عالم، سید البشر خاتم الانبیاء دست حضرت زهرا را می‌بوسید. وقتی ایشان می‌آمد، بلند می‌شد تمام قامت برابر حضرت زهرا. «قام رَحَّب بها سَلَّم علیها و قبل یدیها» به حضرت زهرا سلام می‌کرد و دست حضرت زهرا را می‌بوسید. «و اجلسها فی مجلسه» ایشان را جای خودش می‌نشاند. اسلام نسبت به زن چقدر اهمیت داده است. انسان وقتی در شکل ظاهری و شکل جسمانی ظهور پیدا می‌کند، یا مرد می‌شود یا زن می‌شود براساس نظامی که خداوند متعال قرار داده است، و الا روح انسان نه مذکر است و نه مؤنث. خداوند متعال در قرآن مجید صحبت از پاداش که می‌شود هیچ تفاوتی بین زن و مرد نگذاشته است، می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ‏ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً» (نحل/۹۷) از نص آیه استفاده می‌شود. زن باشد یا مرد، مؤمن باشد، ما حیات طیبه به او می‌دهیم. هیچ تفاوتی نمی‌کند. یا آیه‌ی مشهوری که در سوره مبارکه حجرات هست.

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ‏ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» (حجرات/۱۳) خواه زن باشد، خواه مرد باشد. اسلام آمد این سنت غلط را شکست و کنار گذاشت. شاید من در بحث‌های گذشته در خدمت بینندگان عرض کرده باشم، اسلام نیامده با آداب‌ها و سنت‌ها مقابله کند. اسلام دینی نبوده که با سنت‌ها مبارزه کند. بلکه سنت‌های خوب جامعه را گرفته است. مثلاً جعفر طیار که روز هشتم ماه جمادی الاولی در موته شهادت ایشان است. پیغمبر خدا فرمودند: جعفر چهار خصلت در زمان جاهلیت داشته و آن چهار خصلت را اسلام امضاء کرد. دروغ نگفته، اسلام امضاء کرد. هیچوقت کفر نورزید، اسلام امضاء کرد. شراب نخورده، اسلام امضاء کرد. عمل منافی با عفت انجام نداده اسلام امضاء کرد. اسلام با خصلت‌های پسندیده مقابله نکرده است. اما یک سنت‌هایی در میان جاهلیت هست که این سنت‌ها، سنت‌های بدی بوده است. اگر قرآن مجید این حقیقت را بیان نمی‌کرد، شاید ما امروز قبول نمی‌کردیم. قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ‏ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ یَتَوارى‏ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى‏ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ» (نحل/۵۸ و۵۹) وقتی یک دختر به یک خانواده‌ای داده می‌شد، همه چهره‌ها در هم می‌شد و پدر خانواده می‌گفت: من این ننگ را بر خودم بخرم و این دختر را نگه دارم، یا زنده زنده او را در خاک پنهان کنم؟ قرآن می‌فرماید: «أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ» این بد حکمی است. این بد دستوری است. این بد آدابی است. اسلام آمد با اینها مقابله کرد.

هم اسلام با این مقابله کرد و هم خداوند متعال یک دختری به رسول خدا عنایت کرد و عملاً پیامبر زن را اینطور احترام کرد و اینطور به او شخصیت داد. چون ایام شهادت هست این حدیث مناسبت دارد. می‌گوید: حضرت فاطمه را کنار خودشان نشاندند «فسارها» به صورت سر و پنهانی یک چیزی را به حضرت زهرا فرمودند. پیامبر به صورت علنی صحبت می‌کردند. حتماً یک مطلبی بوده که به صورت سر گفتند. یک حکمتی درونش بوده، «فَبَکت فاطمه» حضرت زهرا شروع به گریه کردند. «فسارها ثانیه فضحکت» بار دوم پیامبر به صورت پنهانی مطلبی را به حضرت زهرا منتقل کردند، ایشان خندید. یعنی خندیدن به دنبال گریستن، این شگفت آور است و برای هرکسی باعث تعجب است. این گریه چه بود و این خنده چیست؟ ایشان می‌گوید: من حساس شدم. جلسه که تمام شد، به حضرت زهرا عرض کردم: پیامبر به شما چه گفت؟ فرمود: تا پدرم زنده هست من چیزی نمی‌گویم. «ما کنتُ لافشیَ سِرَّه رسول الله» من سر پیغمبر را فاش نمی‌کنم. پیامبر از دنیا رفت، ایشان می‌گوید: من تعقیب می‌کردم ببینم چه بوده است. فرمودند: بار اول که پیامبر به صورت پنهانی با من صحبت کرد. به من فرمودند: فاطمه امسال دو مرتبه قرآن بر من عرضه شده است. «و ما اری الا اقتراب االاجل» من می‌بینم اجل من نزدیک شده است. گاهی بعضی چیزها خودش یک پیامی دارد. در روایت هست وقتی سوره مبارکه نصر نازل شد. «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» (نصر/۱) وقتی این سوره نازل شد، پیامبر گریه کرد. این سوره پیامش پیروزی و فتح است. به رسول خدا عرض کردند: یا رسول الله گریه برای چیست؟ فرمود: این سوره یک پیامی دارد و پیامش نزدیک شدن اجل من است. گفتند: از کجا یا رسول الله؟ فرمود: خداوند متعال به دنبالش می‌فرماید: «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً» (نصر/۲) حالا که دیگر مردم در دین خدا فوج فوج وارد می‌شوند، مسئولیت من تمام شده است. چون مسئولیت من ابلاغ رسالت بوده است. بعد به من گفته شده «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً» (نصر/۳) این نشان می‌دهد اجل من نزدیک شده است. مقصود اینکه برداشت دیگران از این سوره گونه‌ای دیگر بود. خود پیامبر فرمودند: پیام این سوره نزدیک شدن اجل من است.

به فاطمه زهرا فرمودند: اجل من نزدیک شده است. دوبار قرآن نازل شده است. قرآن یک نزول دفعی داشته و یک نزول تدریجی، هر دو نزول را از آیات می‌شود استفاده کرد. مثلاً در شب قدر، «إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» (قدر/۱) کلمه‌ی «اَنزَلَ» نزول دفعی را می‌گویند. اما اگر آمد به باب تفعیل آمد و «نَزَّل» شد، این نزول تدریجی را می‌گویند. «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ‏ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا» (اسراء/۱۰۶) فرمودند: من اجلم نزدیک شده و من گریه کردم. پیامبر وقتی گریه مرا دید. رسول خدا خیلی به حضرت زهرا علاقه داشت. گاهی به ایشان اعتراض می‌کردند یا رسول الله! شما فاطمه را اینطور احترام می‌کنید. وقتی دختر کوچک است، شیرین است و در آغوش می‌گیرد و او را می‌بوسد. اما وقتی به خانه بخت رفت و صاحب همسر شد، دیگر آن حالت‌های دوران کودکی نیست. اما پیغمبر خدا همان حالت‌ها را با حضرت زهرا داشتند. همانطور ابراز محبت می‌کردند. روایت دارد شب پیامبر نمی‌خوابید «لا ینام حتی یقبل عرض وجه فاطمه» اول می‌آمد صورت حضرت زهرا را می‌بوسید، بعد برای استراحت می‌رفت.  به ایشان اعتراض شد: یا رسول الله! چرا اینقدر به فاطمه احترام می‌کنید؟ می‌فرمودند: شما اگر بدانید از زهرا آنچه را که من می‌دانم، محبت شما هم به او شدید می‌شود. گفتند: یا رسول الله چه چیز هست؟ فرمود: «انی أشَّمُ منها رائحه الجنه» من هروقت مشتاق بهشت می‌شوم از فاطمه(س) بوی بهشت استشمام می‌کنم. چون کوثر است. لذا یکی از القاب حضرت زهرا(س) القاب ترکیبی حضرت زهرا، مثل «حوراء انسیه» انس یعنی بشر، حوراء یعنی حور. حضرت زهرا(س) یک شخصیت ترکیبی از بشر و حور است. ایشان می‌خواهد برای زنان عالم الگو باشد. و الگو هست برای زنان عالم، این تعبیرات تنها نیست. این خطبه‌ی حضرت زهرا(س) که انشاءالله به این خواهیم پرداخت نشان می‌دهد اثبات حضرت زهرا چه بوده است. چه شخصیتی بوده است. هم در بعد علمی، هم در بعد زهد، در بعد عبادت، ایثار و فداکاری، در همه زمینه‌ها، در تربیت اولاد، در همسرداری، در همه این زمینه‌ها یک فرد نمونه‌ای بوده است.

حضرت امام (ره) یکوقتی همین ایام فاطمیه بود. یک مصاحبه‌ای با کسی شده بود و یک چیزی گفته بود، آقا خیلی ناراحت شدند. حضرت زهرا الگوست. چرا؟ چون جامع همه‌ی زیبایی‌هاست. انسان چیزی را الگو قرار می‌دهد که همه کمالات درونش باشد. همانطور که رسول خدا اسوه است، قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ کانَ‏ لَکُمْ‏ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» (احزاب/۲۱) ابراهیم اسوه است. یعنی انسان کاملی است. فاطمه زهرا اسوه است. وجود مقدس ولی‌عصر در آن طوقی مبارک آمده، می‌فرماید: «لی ببنه الرسول اسوه حسنه» در طوقی است. حضرت زهرا زن است. اما حجت دوازدهم، امام زمان می‌فرماید: اسوه و الگوی من، مادرم دختر پیامبر است. این نیاز به یک توضیحاتی دارد. ایشان در چه چیزی اسوه است؟ در صبر، استقامت، شجاعت، اخلاق، ایثارگری و خصوصیاتی که در حضرت زهرا بوده و حضرت زهرا واقعاً نمونه بوده است. بعد می‌فرماید: وقتی پدرم دیدند من گریستم، علاقه‌ی دختر به پدر علاقه‌ی شدیدی است. برای بار دوم با من به صورت سر صحبت کرد. فرمودند: فاطمه صبر کن و شکیبایی پیشه کن. «أ ما ترضی أن تکونی سیده نساء هذا الامه او سیده نساء اهل الجنه» تو نمی‌خواهی بزرگ زن‌های این امت یا بزرگ زنان بهشت باشی. هرکدام باشد تفاوتی نمی‌کند. این نقل بخاری بود. عبارت‌های دیگری هم هست. این روایت از روایت‌هایی است که عامه و خاصه بر او اتفاق کردند که از رسول خدا رسیده و فاطمه زهرا(س) بهترین زنان بهشت است.

گاهی مقایسه می‌کنند بین حضرت مریم(س) و حضرت فاطمه زهرا(س) و می‌گویند: کدام یک برتر است؟ حضرت زهرا برتر هست. علت این است که درست است حضرت مریم زن بسیار بزرگی است و یکی از چهار زن بزرگ عالم است. اما پیامبر فرمود: فاطمه زهرا بهترین زنان بهشت است. حضرت مریم بهشتی هست یا نیست؟ سیده زنان بهشت است پس از مریم برتر است. یا یک تعبیر دیگری که در روایت صحیح بخاری بود، حدیث اینطور وارد شده، «سیده النساء هذه الامه یا سیده النساء هذه الجنه» فرقی نمی‌کند. اگر «سیده النساء هذه الامه» هم باشد باز همان هست. به جهت اینکه امت پیامبر بهترین امت‌ها هستند و فاطمه زهرا هم بهترین این امت است. به نظر می‌رسد این حدیث کاملاً می‌رساند که شخصیت حضرت زهرا چه شخصیت والایی است.

شریعتی: همانطور که ابتدای بحث اشاره کردند قرار هست تا پایان فاطمیه و ایام شهادت حضرت زهرا(س)، یعنی روزهای سه‌شنبه که خدمت حاج آقای نظری هستیم، از خطبه حضرت زهرا(س) بشنویم. یک شخصیتی را از حضرت زهرا ترسیم کردند که انشاءالله با توجه و اشراف به این شخصیت ما این خطبه را با هم مرور کنیم و سیری کنیم در فرازهای نورانی خطبه‌ی حضرت زهرا(س). … این هفته از شهید اول (ره) یاد می‌کنیم. نکات شما و ظرایف نکات شما را بشنویم.

حاج آقای نظری منفرد: شهید اول(ره) کنیه‌اش أبوعبدالله هست و مسمی به شهید اول است. ایشان اهل جبل العامل است و از آنجا مهاجرت کرده و به عراق آمده است. در عراق قرن هشتم هجری، حوزه حله یک حوزه دائری بوده است. قرن هفتم و هشتم هجری حوزه حله دائری بوده است. محقق حلی صاحب شرایع در حله بوده است. سید بن طاووس حلی است. آل طاووس یک خاندان بزرگی هستند، همه اهل علم و دانش هستند. ابن نما، اهل حله است. از شخصیت‌های بزرگ حلی است. علامه حلی در حله بوده است. پسر ایشان فخر المحققین در حله بوده است. ایشان به حله آمد، شاگردان علامه حلی را درک کرده است. من جمله کسانی که از علامه حلی استفاده کردند، آقازاده ایشان فخرالمحققین است، که یکی از نوابغ روزگار بوده است. ظاهراً ایشان هشت ساله بوده، «شرع فی التدریس» شروع به تدریس کرد. دوازده ساله بود «شرع فی التألیف» شروع به کتاب نوشتن کرد، کتاب‌های علمی، شانزده ساله بود «فرغ من المعقول و المنقول» در سن شانزده سالگی از دروس عقلی و نقلی فارغ شد. کتاب‌های پدر را هم تمام کرد و هم شرح کرد. «ایضاح الفوائد فی شرح القواعد» همینطور کتاب‌های دیگری که دارد. شهید اول تلمذ کرده نزد ایشان و شاگرد فخر المحققین است. جالب این است که در گذشته معمولاً یک کسی که می‌خواسته صاحب کرسی باشد، تدریس کند یا حدیث نقل کند باید از استادش اجازه کتبی داشته باشد. اجازه نقل حدیث داشته باشد. چون آن روزها چاپ نبود و ممکن بود دسیسه‌ای شود و مسائل غیر درست داخل مسائل شود، لذا یک کتاب را نزد استادش قرائت می‌کرد. استاد وقتی صحه روی آن کتاب می‌گذاشت، آنوقت آن کتاب روایت را نقل می‌کرد. سلسله اجازاتی که در روایات هست، اکثراً یا بلکه تمام اجازات به شهید اول برمی‌گردد، محمد بن مکی و ایشان از فخر المحققین. ایشان نه تنها از استادش مثل فخر المحققین، اجازه نقل حدیث داشته از علمای عامه اجازه نقل حدیث داشته است. ایشان به مذاهب اربعه عامه فقه عامه را تدریس می‌کرده است. یعنی یک فقیهی بوده که هم به فقه امامیه مسلط بوده و هم به فقه عامه مسلط بوده است. عامه منظور فقه اهل سنت هست.

برخی از بزرگواران شاید مرحوم سید محمد باقر خوانساری صاحب روضات الجنات ایشان را افقه فقهاء می‌داند بعد از مرحوم محقق صاحب شرایع. شهید اول کتاب لمعه را در زندان نوشته و می‌گویند: ظرف یک هفته ایشان نوشته است. اول کسی که قواعد فقهیه را نوشته ایشان بوده است. عمر شهید ۵۲ سال بوده است. قواعد فقهیه یکی از تألیفات ایشان است. بیان دارند، الفیه دارند. نفلیه دارند. دروس دارند، غایه المراد فی شرح نکت الارشاد دارند، کتاب‌هایی که امروز منبع برای فقهاست. به قدری این مرد بزرگوار بوده که آل او و خاندان او، دختر و پسر همه فقیه بودند. اجمالاً این عمر کوتاه و این همه برکاتی که از ایشان به جای مانده نشان می‌دهد یکی از نوابغ روزگار بوده است. مرحوم شهید ثانی(ره) که لمعه ایشان را شرح کرده یک روز برای درس می‌آیند. می‌بینند شهید ثانی در فکر است. به او می‌گویند: چه شده است؟ می‌گوید: دیشب خوابی دیدم. خواب دیدم وارد جلسه‌ای شدم در آن جلسه تمام فقهای امامیه نشستند. دیدم جایی نیست بنشینم. نگاه کردم دیدم در صدر آن جلسه شهید اول محمد بن مکی نشسته، جایی باز کرد فرمودند: نزد من بیا. من رفتم خدمت ایشان نشستم. این خواب یک پیامی دارد. پیام این خواب این است که من هم شهید خواهم شد. این را پدر مرحوم شیخ بهایی (ره) که شاگرد شهید ثانی این را نقل کرده از شهید ثانی شنیده است.

شریعتی: روزهایی که در محضر شما هستیم با اشرافی که در تاریخ دارید و نکاتی که برای ما می‌فرمایید، خیلی استفاده می‌کنیم. کتاب «تنها یادگار فاطمه سلام الله علیها از تولد تا شهادت» تألیف و نوشته حاج آقای نظری منفرد است. با تاریخ زندگی حضرت زهرا(س) از ولادت تا شهادت آشنا خواهند شد و مطالعه خواهند کرد و بهره‌مند خواهد شد. حسن ختام فرمایشات شما را می‌شنویم.

حاج آقای نظری منفرد: فاطمه زهرا(س) خطبه را با این عبارت آغاز کردند. «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله علی ما أنعم و له الشکر علی ما الحمد» خدا را بر نعمت‌هایش ستایش می‌کنم. ولو حضرت زهرا در سختی‌ها بودند، اما می‌گویند: «الحمدلله علی ما انعم» چه نعمتی بالاتر از اینکه حضرت زهرا فرزند بهترین شخصیت‌هاست. همسر بهترین شخصیت‌هاست. مادر بهترین شخصیت‌هاست. اگر بخواهیم از نظر نَسَب یک کسی را معرفی کنیم مثل حضرت زهرا پیدا نمی‌شود. به قول شاعر می‌گوید: «ان قیل مریم قلت فاطمه فوقها» اگر کسی بگوید: مریم، من می‌گویم: فاطمه بالاتر از اوست. «ان قیل حواء قلت فاطمه افضل» کسی  بگوید: حواء، من می‌گویم: فاطمه افضل از اوست. آیا مریم پدری مثل حضرت محمد داشت؟ آیا مریم همسری مثل امیرالمؤمنین و فرزندانی مثل فاطمه زهرا داشت؟ یک شخصیتی است از نظر نَسب بهترین نسب را داشته است. کسی که روز عاشورا امام حسین را به قتل رساند، سر امام حسین را آورد. نزد ابن زیاد یا عمر سعد گفت:

«إملأ رکابی فِضَّهً أو ذَهَبا إنّی قَتَلتُ سَیِّداً مُحَجَّبا قَتَلتُ خَیرَ النَّاسِ أُمّاً و أبا» به من پول و جایزه زیاد بده. من کسی را کشتم که پدر و مادر او بهترین پدرها و مادرها بودند. فاطمه زهرا یک چنین شخصیتی است.

شریعتی: دعا بفرمایید همه آمین بگوییم.

حاج آقای نظری منفرد: خدایا به حق صدیقه طاهره، زهرای مرضیه(س) وسیله کسب و کار برای جوان‌های ما و وسیله ازدواج برای دختران و پسران ما را فراهم بفرما. خدایا نزولات آسمانی را بر ما فرو فرستادی، خدایا افزون بفرما. خدایا به حق محمد و آل محمد، بیماران خصوصاً بیمارانی که بیماری سخت دارند، به حق صدیقه طاهره همه بیماران را شفای عاجل مرحمت بفرما. کشور ما و مملکت ما را حفظ کن. فرج حضرت بقیه الله را برسان.

شریعتی:

نه مثل ساره‌ای و مریم، نه مثل آسیه و حوا *** فقط شبیه خودت هستی، شبیه خودت زهرا

 

کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علی نظری‌منفرد
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۶/۱۱/۱۰

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *