سیرۀ تربیتی امام علی ؛ ضرورت صله رحم
۱۴۰۰-۰۸-۰۹ ۱۴۰۲-۱۲-۱۴ ۱۴:۴۶سیرۀ تربیتی امام علی ؛ ضرورت صله رحم

سیرۀ تربیتی امام علی ؛ ضرورت صله رحم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیز، بینندهها و شنوندههای نازنینمان، انشاءالله در هر جایی که هستید خداوند متعال پشت و پناهتان باشد، همان کسی که فقط با یاد او دلها آرام میگیرد. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام حسینیقمی: عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه بینندگان عزیز و شنوندگان رادیو قرآن و عزیزانی که بعدها از شبکههای دیگر برنامه را میبینند. هفته آینده روز یکشنبه سی ام دی ماه، روز شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) هست و اولین روز از ایام فاطمیه است. عزیزان انشاءالله هم در مجالس شرکت کنند. بیستم بهمن ماه روز شهادت صدیقه طاهره و فاطمیه دوم هست. انشاءالله عزیزان هم فاطمیه اول و دوم را قدر بدانند. عزیزان توجه ویژه داشته باشند و مجالس را تقسیم کنند و فقط فاطمیه دوم نگیرند.
شریعتی: حکمت ۲۵۲ نهجالبلاغه شریف، فلسفه و بیان احکام و عبادات را مطرح کردند، نکات خیلی خوبی را شنیدیم. به بحث صله رحم رسیدیم و نکات بسیار ارزندهای را در جلسه قبل شنیدیم و این جلسه هم ادامهی مطالب شما را خواهیم شنید. بحث امروز شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام حسینیقمی: بسم الله الرحمن الرحیم، حکمت ۲۵۲ در فلسفه احکام حضرت فرمودند: «وَصِلَهَ الرَّحِمِ مَنَْماهً لِلْعَدَدِ فَرَضَ اللَّهُ» خداوند صله رحم را واجب کرد برای اینکه کسانی که صله رحم انجام بدهند نسلشان بیشتر است. طایفهای که حواسشان در گرفتاریها و مشکلات و بیماریها به هم باشد، رشد میکنند. جلسه گذشته چهارده حدیث را خواندیم از کافی مرحوم کلینی و منابع دست اول و عرض کردم بیش از این بلد نیستیم. اگر بنا باشد این آیات و روایات در ما اثر نگذارد، فکر نمیکنم چیز دیگری تأثیرگذار باشد. البته بحمدلله خیلی هم مؤثر بوده و پیامهای امیدوار کنندهای خواندم. امروز چهارده حدیث را میخوانم باز از مصادر اولیه مثل کافی مرحوم کلینی، شیخ صدوق و دیگران. خداوند متعال در کنار نام خودش فرمود: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً» (نساء/۱) از امام صادق پرسیدند: تفسیر این آیه چیست؟ از خدا تقوا داشته باشید، «الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ» وقتی میخواهید چیزی بپرسید، سؤال کنید، مردم را به خدا قسم میدهید. «وَ الْأَرْحامَ» یعنی در کنار تقوای الهی، تقوای ارحام یعنی مراقبت ارحام بودن، غافل نبودن از ارحام وخویشاوندان. در کنار تقوای الهی، در کنار مراقبت از فرامین الهی مراقبت از خویشاوندان.
در سوره مبارکه نحل آیه ۹۰ «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ» این آیه را مرحوم آیت الله العظمی اراکی در نماز جمعه همیشه در خطبههای نماز جمعه میخواندند. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» در کنار عدالت، در کنار احسان، دومین فرمان پرورگار چیست؟ «وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى» در روایتی که در کافی مرحوم کلینی هست، راوی سؤال کرد «یا رسول الله أخبرنی بافضل الاعمال» یا رسول الله افضل الاعمال چیست؟ فرمود: «الایمان بالله» ایمان، سؤال کرد بعد از ایمان؟ فرمود: «صله الرحم» یعنی در ردیف ایمان به خدا، در ردیف تقوای الهی و عدل و احسان، بلافاصله بحث صله رحم و خویشاوندان هست. بدترین عمل «ابغض الاعمال الشرک بالله» بلافاصله بعد از شرک، فرمود: «قطیعه الرحم» قطع رحم. آیات قرآن به ما میگوید. باز در روایت دیگری از امام صادق(ع) هست و شیخ صدوق نقل کردند. از امام سؤال کردند: خیلیها میپرسند ما یک کار خیری انجام بدهیم برای پدری که از دنیا رفته، ارحامی که از دنیا رفتند، حج خانه خدا، عمره، نماز و روزه، صدقه بدهد از پدر و مادرش، از ارحامش، آیا اینها اثری دارد یا نه؟ حضرت فرمود: چه مانعی دارد؟ خدا به او اجر میدهد و یک اجر اضافهای هم دارد، «و له اجرٌ آخر بصِله قرابته» یک مصداق صله رحم همین است، شما کربلا میروی، یک زیارت هم بخوان و بگو: آقا این به نیابت عموی من، پدر من، مادر من و گذشتگان من، ارحام من، اینها مقدم هستند. حضرت فرمود: حتماً خوب است و خدا اجر صله رحم به تو میدهد.
سؤال کرد: «ان کان لا یری ما أری» پدر من، مادر من، عموی من که میخواهم برایش ثواب و کار خیر انجام بدهم، «لا یری» مسیرش مسیر اهلبیت نیست. «هو ناصب» ناصبی است. ناصبی دشمن اهلبیت است، فایده دارد من برایش نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: «یخفّفُ عنه بعض ما هو فیه» خدا به او تخفیف میدهد. خدا در اثر کار خیر و نماز و روزه و حجی که برایش انجام بدهی، خدا به او تخفیف میدهد. بیننده عزیز اگر من برای پدر ناصبی خودم، اگر برای عمو و عمه ناصبی، دشمن اهلبیت کاری را انجام بدهم، شیخ صدوق نقل میکند، امام فرمود: خدا به او تخفیف میدهد. اگر من برای عموی مؤمن خودم، پدر و مادر مؤمن خودم کار بکنم، ما نباید برویم صله رحم انجام بدهیم؟ حدیث دیگر در کافی مرحوم کلینی است. صله رحم با کافر لازم هست یا نیست؟ پدر و مادر و عمو و عمه من کافر هستند. یا نه مسلمان هستند و مسیرشان از ما جداست، آیا با صله رحم لازم است یا نه؟ فرمودند: بله انجام بدهید. میگوید: به امام صادق گفتم: «کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ» (کافی/ج۲/ص۶۳۶) ما قوم و خویشی داریم که اهلبیت را قبول ندارند. دوستانی داریم که اهلبیت را قبول ندارند. عمو، برادر، عمه و پدر و مادر، اهلبیت را قبول ندارند و مسیرشان جداست. «قَالَ: تَنْظُرُونَ إِلَی أَئِمَّتِکُمُ» چه سؤالی است میپرسید؟ ببینید ائمه شما چه کار میکنند؟ هرکاری میکنند شما انجام بدهید. حضرت قسم خورد و فرمود: «الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یُقِیمُونَ الشَّهَادَهَ لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ وَ یُودُّونَ الامَانَهَ إِلَیْهِمْ» (کافی، ج ۲، ص ۶۳۶) به عیادت مریض میروند، از دنیا بروند تشییع جنازه میروند و امانتی نزدشان باشد برمیگردانند.
در حالات مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی دیدم. یکوقتی یک کسی محضر ایشان میآید، دو نفر از شخصیتهای عرب از اهالی عباسیه بودند. منطقهای بوده به نام عباسیات بین راه حله و کوفه، خدمت آقا میآیند و میگویند: رئیس پلیس منطقه ما خیلی با اهلبیت بد است و دشمن اهلبیت است. شرابخوار و ظالم است و نسبت به شیعیان خیلی ظلم میکند. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی خیلی قدرت و محبوبیت داشت. مرجع عام پانزده سال مرجعیت داشت و نفوذ کلام عجیبی داشت. میفرماید: به این رئیس پلیس دشمن اهلبیت، ظالم و بی نماز، سلام مرا برسانید و بگویید: سید ابوالحسن با شما کار دارد. میگویند: باشد. میآیند میگویند: ما خدمت آقا بودیم. میگوید: آقای شماست من نمیشناسم. باز تأملی میکند و میگوید: باشد میآیم. چند روز بعد خدمت آقا رفت، تا خدمت ایشان میرسند، مرحوم آقای اصفهانی برخوردی با این آقا میکند که گویا مدتها با این آقا آشناست. سؤال میکند: شما که آنجا رئیس پلیس هستید چقدر حقوق میگیرید؟ میگوید: ماهی چهارده دینار! میگویند: چهارده دینار برای شما کافی نیست. میگوید: بله ولی قناعت میکنیم. ایشان میفرمایند: من یک نامه مینویسم به وکیلم در حله، از این ماه به بعد معادل همین حقوق را به شما از طرف من بدهند. این بین من و شما یک راز باشد. بین پول من و پول حکومت تفاوت است. پول من طیب و حلال است صد در صد! پولی که حکومت میدهد حلال مخلوط به حرام است و شاید همه حرام باشد. ولی پول من حلال است و برای نمازخوانهاست. تا میگویند: این پول برای نمازخوانهاست، میگوید: ما نماز میخوانیم اگر شرطش نماز خواندن است. میآید برود آقا صدایش میزند.
نصیحتش میکند با مردم خوب رفتار کن، دنیایت آباد میشود، آخرتت آباد میشود. از خدا بترس و نماز بخوان. شروع به نصیحت میکند. این برخورد وقتی از منزل آقای اصفهانی بیرون میآید به آن آقایی که همراهش بود میگوید: من تا به حال شک داشتم این سید مسیرش حق است یا نه، الآن یقین دارم حق با اوست. شخصیتی بود که اگر میخواست اشاره کند عراق قیام میکرد. از در خانه که بیرون آمدند، گفت: تو موظف هستی از فردا به خانه من بیایی و نماز را یادم بدهی، مکتب اهلبیت را یادم بدهی. خودش و خانوادهاش مقید به نماز شدند. اهلبیت اینطور یاد ما دادند. امام صادق فرمود: به ائمه اقتدا کنید. گفت: خویشاوندان من ناصبی هستند، فرمود: از ما اهلبیت یاد بگیرید. ما چقدر الآن باید مقدمه چینی کنیم و قسم بخوریم، خواهش میکنم به پدر و مادرت سر بزن! این همه فضیلت و اجر و ثواب هست، نیاز به التماس ندارد.
روایت دیگری دیدم که امام صادق(ع) فرمود، در کافی و ثواب الاعمال شیخ صدوق است. چه صدقهای از همه بالاتر است؟ فرمود: «أَیُ الصَّدَقَهِ أَفْضَلُ قَالَ عَلَى ذِی الرَّحِمِ الْکَاشِحِ» بهترین صدقه، این خویشاوندانی است که با تو در دل دشمنی دارد. اگر برادرت، خواهرت، عمو و عمه در دل با تو دشمنی دارند، بهترین صدقه این است که به کسی که در دل دشمنی دارد، کمک کنی. سؤال کرد: «لا یَقْبَلُ اللَّهُ الصَّدَقَهَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» (احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۱) تا خویشاوند ما نیازمند است، نمیتوانی به دیگری بدهی. ما از در خانه بیرون میآیم در صندوق صدقات میاندازیم. اگر شما در اطرافیان هیچ نیازمندی نداری، فقیری سراغ نداری، در صندوق بیانداز به دست نیازمندان برسد اما امام معصوم است، میفرماید: اگر در خویشاوندات نیازمندی هست نمیتوانی به دیگران بدهی. میفرماید: صدقه را به آن قوم و خویشی بدهی، کاشح، کسی که در دل با تو، دشمنی دارد.
باز در کافی مرحوم کلینی هست که کسی خدمت امام صادق(ع) آمد، از ارحامش شکایت کرد. «اکظم غیظک» کظم غیظ کن. گفت: «انهم یقطعون و یفعلون» بگویم چه کردند؟ برادر و خواهرم چه کردند؟ در پیامها گفتند: شما همینطور میگویی: صله رحم؟ خبر داری برادر و خواهر ما چه کردند؟ امام صادق یک جمله جواب داد: میخواهی تو هم مثل آنها باشی؟ خدا به هیچکدام نگاه نکند؟ تو میگویی او بد است و بدی کرده است. یکی از بدیهایش ظلم به شماست. باز در کافی مرحوم کلینی است که پیامبر خدا فرمود: دو طرف پل صراط، دو چیز ایستاده است:۱- ارحام ۲- امانت «فَإِذَا مَرَّ الْوَصُولُ لِلرَّحِمِ» آنهایی که اهل صله رحم بودند، اگر توانستند از اینجا عبور کنند، آنهایی که امانت دیگران را «الْمُودِّی لِلامَانَهِ» امانتدار بودند، اگر توانستند عبور کنند به بهشت میروند. اما آنهایی که قاطع رحم بودند اصلاً از این مسیر عبور نمیکنند. از مسیر دو طرف پل صراط یکی رحم است و یکی امانت است. اگر امانتدار بود و به خویشاوندت رسیدگی کردی از اینجا رد میشوی «نَفَذَ إِلَی الْجَنَّهِ وَ إِذَا مَرَّ الْخَائِنُ لِلامَانَهِ الْقَطُوعُ لِلرَّحِمِ لَمْ یَنْفَعْهُ مَعَهُمَا عَمَلٌ وَ تَکَفَّأَ بِهِ الصِّرَاطُ فِی النَّارِ» (کافی، ج ۲، ص ۱۵۲).
کسی خدمت امام صادق آمد، اسمش مُیسّر است. حضرت فرمود: «انّی لاظنک» فکر میکنم تو خیلی اهل صله رحم هستی. این هم گفت: بله اتفاقاً من یک اخلاقی دارم، پسربچهای بودم، نه اینکه الآن که مردی شدم و زن و بچه دارم، نوجوان هم بودم، پسر بچهای بودم در بازار کار میکردم، دو درهم به من مزد میدادند، یک درهم به عمهام و یک درهم به خالهام میدادم. از نوجوانی دست دهنده داشتم. از نوجوانی به ارحامم میرسیدم. حضرت فرمود: والله، به خدا قسم دو بار مرگت رسید ولی خدا بخاطر همین صله رحم مرگت را عقب انداخت. در روایت دیگری فرمود: «لا تقطع رحمک و ان قطعک» تو قطع رحم نکن ولو او قطع رحم کند. اینکه بگوییم خویشاوند با من قطع رحم کرد، مجوز نمیشود. اگر حواسمان به خویشاوندانمان بود اینقدر نباید گرفتاری و مشکلات داشته باشیم.
در حالات مرحوم آیت الله العظمی آ سید ابوالحسن اصفهانی(ره) یکی از نوادگانشان که الآن هستند، نقل میکنند. میگویند: یکوقتی ما با مادرشان، دختر آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی میگوید: من با آقا در یک خانه زندگی میکردم. آیت الله با دخترشان، دامادشان در یک خانواده زندگی میکردند. یک روز کسی آمد در خانه از آقا کمکی خواست. آقا پول نداشت، قبل از مرجعیت ایشان بود که دستشان برای کمک به مردم باز باشد.
بارها گفتم خانمی که به شما ارث رسیده، کاری نداری برای چه در بانک گذاشتی و سود پانزده درصد بگیری؟ این حرام است. اینکه در بانک بگذاری، با اینکه شما اولادی داری، پسر و دختر داری که گرفتاری مالی دارد، این پول را قرض به اینها بده. ارحام یک دستهشان واجب النفقه هستند. پسر من، نوه من، نتیجه من، این حکم شرع است. اگر پولی داری، درآمدی داری، بانگ نگذار و سود نگیر. طلا دستت نکن، تو که فرزندانت گرفتار هستند، نوهات گرفتار است، به اینها قرض بده. آقا سید ابوالحسن اصفهانی در خانه آمد و به دخترش فاطمه خانم گفت: به شوهرت نگویی، گوشوارهات را بده به یک گرفتاری که دم در هست بدهم! به شوهرت هم چیزی نگو. گوشواره را به این آقا داد و گفت: این را بفروش، پنجاه پنجاه، این آقا گوشواره را فروخت و بخش کمی را به آقای اصفهانی داد. گفت: گوشواره دخترم بود، قرار شد پنجاه، پنجاه باشد. میگوید: تو سادات هستی و به تو کمک میکنند.
در یک روایت دیگری باز امام صادق فرمود: «ان فی الجنه درجه» حدیث در خصال شیخ صدوق است. در بهشت یک مقامی هست، سه دسته به این مقام میرسند. «امامٌ عادل، ذو رحم وصول ذو عیال صبور» پیشوایی که عادل باشد. کسی که به خویشاوندانش کمک کند، کسی بسازد. بالاخره بعد از سی سال، چهل سال زندگی حاج خانم را تحمل کن و حرف از طلاق نزن. خانم محترم این شوهر را تحمل کن، دور و اطرافت را نگاه کن با این همه اولاد و عروس و داماد، بد اخلاق است، تو بساز. بهشت درجه دارد، کسی به آن درجه نمیرسد مگر این سه گروه. امام پیشوای عادل، کسی که به خویشاوندش رسیدگی کند. حدیث دیگری باز در کافی شریف است. فرمود: «الصَّدَقَهُ بِعَشْرٍ» صدقه ثوابش ده است. «وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیَهَ عَشَرَ» صدقه بدهی ده تا ثواب و قرض بدهی هجده ثواب دارد. چون قرض به مستحق میرسد و صدقه گاهی به غیر مستحق، «وَ صِلَهُ الاخْوَانِ بِعِشْرِینَ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ بِأَرْبَعَهٍ وَ عِشْرِینَ» (الجعفریات، ص ۱۸۸) به برادران ایمانیات رسیدگی کنی بیست تا و صله رحم کنی بیست و چهار تا. بالاترین اجر و پاداش برای کسی است که صله رحم کند.
امام صادق فرمود: اگر دیدی کسی با خویشاوندش رفت و آمد نمیکند، با پدر و مادرش قهر است با او ارتباط برقرار نکن. رفیقی که با پدر و مادرش قهر است، با او کار نداشته باش. امام سجاد فرمود: من دیدم در این قرآن سه جا خدا لعنتش کرده است. کسی که قاطع رحم است قرآن سه جا لعنتش کرده است. یکی در سوره حضرت محمد آیه ۲۲ است «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ، أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ» امام سجاد به قرآن استدلال میکند. میفرماید: کسی که با خویشاوندش قطع رحم کرد، تو با او رابطه برقرار نکن. «وَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (رعد/۲۵) اگر هنوز نتوانستی پا روی نفس خودت بگذاری و دلت را راضی کنی و کینهها را کنار بگذاری، هنوز سراغ صله رحم نرفتی، سه جا قرآن لعنت کرده است. سومی هم در سوره مبارکه بقره آیه ۲۷ است «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون» در خصال شیخ صدوق هست که «ثَلاثَهٌ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ» سه دسته به بهشت نمیروند، «مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ رَحِمٍ» (خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۷۹) یکی کسی است که با خویشاوند خودش قطع رحم کند.
امام صادق فرمود: «ملعونٌ ملعونٌ قاطع رحمه» خدا لعنت کرده کسی که قطع رحم کند. رسول خدا فرمود: «فَلَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَصِیرَ فِی حَدٍّ مِنْ حُدُودِ الْکُفْرِ إِلَّا أَنْ یَدْخُلَ فِی عُقُوقٍ أَوْ قَطِیعَهِ رَحِمٍ» برای ورود به مرز کفر اینکه انسان با رحم و خویشاوندش قطع رحم کند کافی است. فقط سر زدن به خویشاوند نیست، گرفتاری را برطرف کنیم. آقای محترم و خانم محترم مگر هر روز نمیخواهی صدقه بدهی؟ کنار بگذار و جمع کن و به یک خویشاوند آبرومندانه بده. در ثواب الاعمال شیخ صدوق است که خدمت امام صادق(ع) آمد، گفت: من پولی که میخواهم صدقه بدهم، به کسی که در خانه میزند بدهم یا نگه دارم به خویشاوند خودم بدهم؟ فرمود: بالاترین پاداش و بهترین پاداش این است که به خویشاوند خود بدهی. شیخ طوسی(ره) در وسایل شیخ حر عاملی یک باب دارد «خویشاوندان مقدم هستند».
یک پیامی را بخوانم: «سلام برنامه شما باعث شد بعد از دو سال با خواهرم ارتباط برقرار کنم. آنقدر روایات در حال من اثر گذاشت که برنامه تمام نشده تلفن را برداشتم و زنگ زدم و فهمیدم این دو سال دوری و قطع رابطه بخاطر سوء تفاهم و سخن چینی آدمی دیگر بوده است.» پیام دیگر این بود که «سلام، پدرم چند سال است با عمویم سر ارث و میراث قهر هستند. مقصر هردو هستند و با این قهر فامیل از هم پاشیده است. هردو حدود هفتاد ساله هستند. اهل مسجد و قرآن و مذهبی هستند. تو را به خدا اینها را نصیحت کنید. هردو از نظر مالی نیازی به این پول ندارند. بلکه لجبازی میکنند و صلح نمیکنند.»
از دفتر یکی از مراجع سؤال کردم شما که اینجا تلفن جواب میدهی، بیشترین سؤالات مردم چیست؟ گفت: سه سؤال از همه بیشتر است. یکی تعبیر خواب است. خواب را رها کنید، بیداری را درست کنید. دوم استخاره است. در کارهای مهم مشورت کنید، استخاره آخرین مرحله است. سوم احکام عقیقه، آقا استخوانش را بشکنیم، استخوانش را نشکنیم، استخوانش را دفن کنیم؟ احکام عقیقه مستحبات است. سؤال کردند: قطع رحم به چیست؟ مرحوم ایت الله العظمی گلپایگانی فرمودند: صله رحم موضوعی است عرفی و صدق آن نسبت به اوضاع و احوال اشخاص در نظر عرف مختلف است. این فتوای مرجع تقلید است. فتواست، میفرمایند: گاهی مثلاً عدم مساعدت مالی شخصی که غنی است، نسبت به رحم خود که فقیر است و محتاج در بعضی موارد قطع رحم شمرده میشود. کتاب «صله الرحم» از مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی، آراء مرحوم آیت الله العظمی حائری آورده و خیلی مفصل این مطلب را گفتند. سؤال کردند: مراد از رحم که صلهاش واجب است و قطع آن حرام است، چه کسانی میباشند؟ ارحام منظور کسانی است که در تولد منتهی و منتسب به رحم واحد شوند. یعنی برادر من، خواهر من، عموی من، ارحام نسبی نه سببی، احترام داماد و جاری و باجناق لازم است و خوب است، ولی این همه احکام و روایاتی که در مورد ارحام است، ارحام نسبی است.
سؤال کردند: آیا اگر رحم انسان کافر باشد، مخالف باشد، فاسق باشد، چه باید کرد؟ آیه ۱۴ سوره لقمان را خواندند و فرمودند: در عین حال باز هم باید صله رحم داشته باشید. اگر در موردی جلوگیری از معصیت نمودن موقوف به ترک صله او باشد واجب است. یکوقت اگر ما قطع کنیم او دست از خلاف برمیدارد. یا اگر ما خانه اینها برویم از بس غیر مذهبی و غیر دینی هستند، یک جلسه ما برویم بچههای ما تحت تأثیر قرار میگیرند. نه لازم نیست. ولی صله رحم حتماً به رفتن نیاز ندارد. میتواند تلفنی باشد و گرفتاری برطرف شود.
حجت الاسلام حسینیقمی: حضرت آیت الله حجت انصافاً در تواضع ممتاز بودند، من فقط یک نمونه بگویم. مرحوم آیت الله العظمی حجت خیلی در درس خوش بیان بودند. یک روز کسی خدمت ایشان میآید بعد از درس میگوید: چقدر شما زیبا بیان کردید. دیروز درس آیت الله بروجردی بودیم، همین مسأله را مطرح کردند، نتوانست به این قشنگی بگوید. ایشان فرمود: عجب! پس آقای بروجردی هم این مطلب را بیان کردند؟ همان درس ایشان برای شما کافی است. از فردا من بحث دیگری را شروع خواهم کرد. آیت الله حجت، آیت الله صدر و آقای خوانساری، از سه نفری بودند که تمام موقعیت و شأن و آبروی خودشان را دو دستی تقدیم آیت الله العظمی بروجردی کردند و مرجعیت ایشان عالم گیر شد. آیت الله صدر میفرمود: نگاهتان به دست دیگران نباشد، طمع نداشته باشید و خودتان را کوچک کنید تا خدا شما را بزرگ کند.
خدا را به حق محمد و آل محمد قسم میدهیم دنیا و آخرت ما را از اهلبیت جدا مگردان، مریضها لباس عافیت بپوشان. گرفتاریها برطرف بفرما. رفع هم و غم و گرفتاری از همه بگردان.
شریعتی: «والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۷/۱۰/۲۵
موضوع کلی: سیرۀ تربیتی امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه
.






