Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
علیرضا پناهیان تربیت دینی 1: حجت الاسلام پناهیان سخنرانی 09 (پناهیان تربیتی 1 ن16) متن گردآوری تربیت دینی استاد علیرضا پناهیان ؛ گردآوری تربیت دینی

تربیت دینی ۹؛ آثار تربیتی ماه رمضان

PanahiyanA_Tarbiat09

تربیت دینی ۹؛ آثار تربیتی ماه رمضان

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

حالا که حریر رمضان را از تن به درکردیم ترمه شوال پوشیدیم، حالا که مهمانی خدا تمام شده چکاری انجام دهیم که همیشه مهمان خداوند باشیم و به عبارتی دیگر که بحثمان هم مرتبط باشد و سوالمان:

چه کاری انجام دهیم که اثرات تربیتی ماه مبارک رمضان را در وجود خودمان و در زندگی خودمان ببینیم و حفظ کنیم؟

طبیعتاً ماه مبارک رمضان آثار بسیار خوبی در وجود انسان به جا می‌گذارد ولی ما باید مراقب باشیم که یک وقت از این آثار تلقی درشت و تلقی خاصی نداشته باشیم که حتماً یک اتفاق ویژه معنوی مثل مکاشفه‌ای، کرامتی چیزی را در زندگی خود ببینیم و این را اثر رمضان تلقی کنیم آثار بسیار خوب ماه مبارک رمضان همیشه در وجود ما بعد از ماه مبارک رمضان نامرئی است معمولاً زیاد محسوس نیست. این را نباید مایه‌ی انکار آثار رمضان قرار بدهیم و بگوییم پس رمضان در ما اثری نداشته است چون ما بعد از رمضان خودمان را معمولاً با همان ویژگی‌ها با همان خصلت‌ها با همان شرایط زندگی می‌بینیم و این اشتباه را ممکن است موجب بشود.

شاید به خاطر همین است که اینقدر سوال می‌پرسند مرتب که چکاری انجام دهیم که این آثار حفظ بشود؟

آثار بسیار رقیق ممکن است باشند یکمی از گناه آدم فاصله گرفته باشد این خیلی خوب است و یکمی رغبت به عبادت داشته باشد این خیلی خوب است البته این بستگی به نحوه‌ی برگزاری رمضان هر کسی هم دارد بستگی به نحوه‌ی برخورد با روزه و صیام هم دارد اگر در طول ماه رمضان برای نهار خوردن دلش لک زده باشد طبیعتاً بعد از ماه رمضان هم زیاد فاصله‌ای از خوراکی‌ها احساس نخواهد کرد ولی با دل‌چسبی روزه گرفته باشد یکمی می‌فهمد که خوردن شباهت به حیوانات پیدا کردن است که متأسفانه ما باید این کار را بکنیم اینجوری با خوردن برخورد می‌کند هر چند شکر نعمات خوردنی را هم انسان باید به عمل بیاورد.

نکته‌ی دیگری را که باید عرض کنم این است که آثار معنوی ماه مبارک رمضان بعد از ماه مبارک رمضان خودشان را نشان می‌دهند نه حتی در خود ماه مبارک رمضان و به مرور نشان می‌دهند. پس این آثار، هستند، نامرئی‌اند، به مرور پیش می‌آیند، بعد از رمضان هم هستند ما منتهی باید اقدام بکنیم به جمع‌آوری این آثار. یک مثالی را عرض کنم دولت وقتی که اعتباری را برای جایی تصویب می‌کند یا مجلس برای دولت بعد اینها را یک مرحله دارد مرحله اعتبار تصویب کردن است یک مرحله دارد مرحله دوم که تخصیص بودجه است می‌گویند مثلا ما این را در شش ماه دوم می‌دهیم یا اگر فلان کار را انجام بدهید این خدمت شما خواهد رسید.

ما بودجه‌های خیلی زیادی اعتبار شب‌های قدر برایمان تصویب شده از گناهانی که بخشیده شده‌اند تا مقدرات و روزی‌هایی که تعیین شده منتهی معلق است اینها بسیارشان مشروط و معلق‌اند، وابسته‌اند اگر ما کار خوبی انجام بدهیم برسند به ما و من به شما خبر بدهم خبری که روز قیامت صحتش معلوم می‌شود بسیاری از مردم بسیاری از اعتباراتی که در ماه رمضانA  برایشان تصویب شده در طول سال استفاده نمی‌کنند نمی‌روند تخصیصش را بگیرند مثلاً برای شما در نظر گرفته شده یک میلیون، یک میلیارد روزی مادی یا معنوی به شرطی که حالا برای هرکسی یه جوری به شرط این صله رحم، به شرط آن مبارزه با نفس، به شرط آن دعا، به شرط این عبادت برای هر کسی یه جوری. یکسری هم بدون شرط می‌دهند مثل نفسی که الان ما می‌کشیم معلوم نیست شاید این را بدون شرط دادن به ما. ما بعد از ماه مبارک رمضان باید شروع بکنیم به فعالیت نه شروع بکنیم به بهره‌برداری مُفت و مجانی. شروع بکنیم به فعالیت برای گرفتن معنویاتی که در ماه رمضان برایمان تصویب شده و هست.

یعنی آن حرکت لازم است یعنی باید حرکت بکنیم.

دقیقاً نکته‌ای دیگری که خوب است بعد از رمضان که ارتباط مستقیم‌تری با سوال شما دارد عرض بکنم این است که سال نو معنوی ما بعد از شب‌های قدر است. ما الان در دهه‌ی اول سال نو بعد از ماه رمضان هستیم اهل بیت ائمه علیهم‌السلام فرمودند هر کار خوبی را که خواستید انجام بدهید یک سال ادامه بدهید تا اثر بگذارد. تصریح فرمودند در روایت‌های متعدد می‌خواهیم اثر تربیتی رمضان در وجود ما مستقر بشود یک برنامه‌ی یک ساله بریزیم.

یعنی یک سال روزه بگیریم؟

نه. هر برنامه‌ی معنوی را بعد از رمضان برای خودمان در نظر گرفتیم تا یک سال ادامه بدهیم تا شب‌های قدر و پایان رمضان سال آینده. مثلا بگوییم می‌خواهیم هر شب می‌خواهیم سوره واقعه بخوانیم و بخوانیم با یاد تو می‌خوابم در خواب تو را بینم از خواب چو برخیزم اول تو به یاد آیی. سوره واقعه آخر شب که آدم می‌خواهد بخوابد خیلی خوب است خیلی مفیده روایات در این باره زیاد هستند یعنی شما ذهنت را ببر در آسمان‌ها ببر تقسیمات صحرای محشر، ببر «إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَهُ ؛ هنگامی که واقعه عظیم (قیامت) برپا شود» (واقعه/ آیه ۱) به آن واقعه بزرگ بیندیش و بعد بگیر بخواب. تمام مدت خواب، شما یک عبادت قوی معنوی خواهی کرد که در طول روز اون کار را نمی‌توانی بکنی روحت را می‌سازد. چقدر فرق می‌کنه آدم با مشکلاتش بخوابه با آرزوهای دنیاییش بخوابه با تخیلاتی که از فیلم‌ها گرفته بخوابه. خوب مثلاً همین یه دونه برنامه را اگر خواستیم بگذاریم بعد از رمضان است تا یک سال این را قرار می‌گذاریم و بعد اثرش را خواهیم دید. می‌توانیم هر سال یک برنامه برای خودمان بگذاریم بعضی از برنامه‌ها را هم می‌توانیم حفظ کنیم برنامه‌های دیگر را هم بهش اضافه کنیم یا مثلا دعای عهد بخوانیم هر کسی که می‌خواهد تصمیم خوبی در زندگیش بگیرد الان فضای خوبی است برای تصمیم خوب گرفتن برای همون تلاشی که اعتبارات ما را به ما تخصیص خواهد داد الان فضای معنوی خوبی برقرار است تصمیم بگیریم برای یک سال دعای عهد بخوانم برای یکسال زیارت عاشورا هر هفته یک بار بخوانم حتی هفتگی هم بخواهم برنامه‌ریزی کنم مستمر باشد که این خیلی مهم است. اهل بیت علیهم‌السلام فرمودند که: عملت را کم انتخاب کن ولی مداوم مثلاً روزی پنج آیه قرآن. طرف می‌گوید نه آقا من می‌خواهم ده آیه بخوانم میگم نه آقا خواهش می‌کنم پنج آیه شما زیادش نکن که بتوانی بکشی تا آخر بری. الان یک وقت کسی برنامه‌ی سنگینی برای خودش نگذارد. پس بهترین راه برای تداوم آثار تربیتی ماه رمضان یک برنامه‌ریزی یک ساله معنوی ریختن برای خودش هست البته برنامه‌های دیگری هم می‌شود طراحی کرد. مثل اینکه من هر هفته حتماً یک صله رحم انجام بدهم. برنامه‌ها اینقدر می‌توانند کوتاه باشند حتی با یک تماس من شب‌های جمعه هر شب جمعه با یکی از پسرخاله‌هام با یکی از دختر خاله‌هام، با یکی از فامیلای نزدیکم تلفنی یک تماس بگیرم ولی مستمر باشد تلفن پنج دقیقه است ما می‌تونیم هر کجا که باشیم این کار را انجام بدهیم ولی استمرار کار تربیتی با انسان خواهد کرد چون ما بحثمان تربیت دینی است که پروژه‌ای یک دفعه کلی کار سنگین انجام بده این اثر را به دنبال نخواهد داشت.

من فکر می‌کنم که ذات تمرین استمرار یعنی آدم تمرین که می‌کند این مستمر بودن این اتفاق خیلی می‌تواند کمک کند.

مخصوصاً این که خداوند متعال با اینکه کسی هیجانی بشه یک دفعه‌ای عشق و حال معنوی پیدا کنه و بعد فروکش بکند اصلا موافق نیست. مستمر باشد شخصیت درونی آدم را به خود آدم نشان می‌دهد بعد از این که خسته شدی حوصلت سر رفت تکراری شد از آن به بعد آثار تربیتی خودش را این کار مستمر ادامه نشان خواهد داد وقتی شما ادامه بدهید این برنامه را این بهترین شیوه برخورد با ماه مبارک رمضان است البته ما در روایات داریم که بعد از روزه اشاراتی که هست بعد از روز عید فطر شما می‌توانید تا ده روز به بدرقه رمضان بروید و روزه بگیرید. این هم یک فعالیت بسیار زیبای معنوی است که کمی از افراد توفیقش را دارند.

یاد این شعر معروف افتادم که:

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

از کجا بفهمیم که دعاهایمان مستجاب شده؟

از هیچ کجا. خدا در رابطه‌ی خودش با بنده‌هایش یک ابهامی قرار داده، این ابهام سرمایه ایمان است. این ابهام مایه امتحان توکل است این ابهام تواضع انسان را به خدا زیاد می‌کند این خیلی مهم است ماها گاهی اوقات خیلی دوست داریم بدونیم که خیالمون راحت بشود. بزاریمش کنار کمتر نگرانش باشیم. ما معمولا به چیزهایی که نگرانیم توجه می‌کنیم می‌خواهیم این نگرانی برطرف بشود که دیگه بهش توجه نکنیم خیالمون راحت بشه بزاریمش کنار بعضی وقت‌ها هم می‌بینیم که نگرانیمان برطرف نشد بازم بهش توجه نمی‌کنیم می‌گذاریمش کنار این ابهامی که خدا در رابطه‌ی خودش با بنده‌هاش قرار داده در جاهای مختلف می‌بینیم علت مقدرات خودمون را درک نمی‌کنیم حکمت اتفاق‌ها را درک نمی‌کنیم، همینجوری بپذیرید به خدا اطمینان کنید از اینجا قشنگه. نه من باید بدونم اگر بدونم که دیگه اطمینان به خدا نیست که به علم خودم اطمینان پیدا کردم. البته بعضی‌ها هم هستند اینقدر اطمینانشان به خدا بالا است که خدا می‌فرماید: من به اینا بگمم اینا برایشان فرقی نمی‌کند همان تزلزل و تواضع را دارند همان فروتنی را دارند لذا اونا پرده از جلو چشمشان برداشته می‌شود که آنها هم معمولاً نمی‌روند نگاه کنند می‌توانند یک نگاه کنند آینده خودشون را حتی ببینند نگاه نمی‌کنند، اعتنا نمی‌کنند براشون این چیزها مهم نیست آنجایی که خدا جواب دعاهای ما را پنهان می‌کنه، جواب استغفارهای ما را پنهان می‌کنه این ابهام را بپذیریم بگیم خدایا ما ندید قبولت داریم چرا دائم سعی می‌کنیم این ابهام را برطرف بکنیم می‌تواند معانی متعدد بدی داشته باشه. یک بار من در اعتکاف دانشگاه تهران سال‌ها قبل به دلیل اینکه دیدم هفتاد درصد سوال‌های مشاوره‌های معنوی دانشجویان بر می‌گردد به همین ابهامی که از خدا دارند از انواع و اقسام درباره‌ی فلسفه‌ی این ابهام انهاء این ابهام نحوه‌های مختلف ابهام یا آثار برکاتش که پذیرشش چی هست صحبت کردیم خیلی بعد تشکر کردند آدم می‌فهمد از استقبالی که می‌کنند از یه بحثی همه می‌آمدند می‌گفتند گره‌های ذهنی ما باز شد اول قرآن فرموده است: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ … ؛ آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند …»(بقره/ آیه ۳)

غیب همان ابهام درش هست دیگه. خیلی‌ها می‌آمدند و می‌گفتند یا رسوال الله آن جبرئیلی که به شما وحی می‌فرستد را ما یک بار ببینیم ما به شما ایمان می‌آوریم. من فکر می‌کنم خداوند اگر می‌خواستند لوتی‌وار جوابشان را بدهد می‌فرمود که ما اگر نخواهیم شما ایمان بیاورید باید کی را ببینیم. اصلاً این بحث ایمان به غیب است بحث این است که تو نیکی می‌کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانات خواست بدهد باز خواست ندهد باز یعنی اون وعده را هم نمی‌دهیم چون در بیابان آمدیم و طرف رفت خدا باز نداد گفت آن دنیا باز می‌دهم ما چیکار کنیم یه قولی به مردم دادیم یه وقت خلاف این قول از آب در میاد. ایمان یعنی یک نوع سرسپردگی و دل‌سپردگی بهA  خدا اطمینان داشته باشیم آیا خدا ما را بخشیده یا نه یکمی فکر کنیم خدا نامهربان است خدا تعلق خاطر نداره به موجودی که آفریده آنهم انسان که اینقدر برایش ارزش قائل است یکمی فکر کنیم خودمان به نتیجه می‌رسیم که خدا حتما بارها و بارها در این رمضان خوشحال شده حتما حالا به تعابیر خودمونی دلش برای ما سوخته بارها ما را در آغوش گرفته. یکA  نفر در حرم امام رضا به من می‌گفت که من چیکار کنم امام رضا بهم نگاه کنه؟ گفتم آقا این چه سوالی است که شما می‌کنید؟!

حاج آقا یه بحثی هست این که اگر من فکر بکنم که خدا من را هدایت کرده مسئله فرق می‌کنه خُب خودم را می‌سپرم دستش و می‌گویم بله ما هستیم و هر طور که شما بگویید ولی یه وقت‌هایی هست که یهدی من یشاء نمی‌شه یزلو من یشاء می‌شه یه وقتایی خدا می‌خواهد که آدم گمراه بشه این سوال یکی از بینندگان بود که من احساس می‌کنم که خداوند دارد من را گمراه می‌کنه حالا باید چیکار بکنم؟ این دیگه فکر می‌کنم اوج ناامیدی باشد فاجعه است!

اگر کسی اینقدر خدا برایش مهم است که مبادا خدا یه موقع یزلو من یشاء را در حق من محقق بکنه کسی که اینقدر خدا برایش مهم است این آدم آن آدمی نیست که خدا گمراهش بکنه همین قدر که علاقه داره جزء اینها نباشه این علامت خوبیه. خُب تو جزو آنها نیستی قطعاً به دلیل اینکه می‌خواهی جزو آنها نباشی. آنها می‌دانی چه کسانی هستند؟ آنها خیلی آدم‌های پرتی‌اند خدا اینجا فرموده ما را بترسونه باید بترسیم. ما وقتی که به خدا نگاه می‌کنیم نباید با سوء‌ظن نگاه بکنیم باید با حسن‌ظن نگاه بکنیم البته بعضی‌ها می‌گویند خب شما اینجوری آدم را امیدوار می‌کنید آدم پررو می‌شه. گفتم به خودت نگاه کن پررو نشوی ببین در مقابل چنین خدای مهربانی که این همه بدی‌های ما را ندیده گرفته ما چیکار کردیم؟ خب همیشه شرمنده باشیم. آقا من به شما قول بدهم که خدا در این ماه رمضان به شما نگاه کرده. آیا شما باید مغرور بشوید یا شرمنده خدا بشوید. اللقاعده ما باید شرمنده بشویم بگوییم که خدایا آخه من چیکار کردم که تو قبول کردی؟ از خودت حتما یه چیزایی گذاشتی روش که قبول کردی وگرنه اینها که قابل نبود. ما همین الان در هیمن‌جا در محضر ببیندگان محترم همراه با بینندگان استغفار می‌کنیم از ماه رمضانمان. خدایا ماه رمضانمان را ببخش این ماه رمضانی که ما گرفتیم را ببخش. ما اون وجه خوفی را از خودمون می‌گیریم به تعبیر امیرالمومنین علی(ع) می‌ترسند حق نمک ادا نکرده باشند. می‌ترسند حق محبت ادا نکرده باشند. و از ناحیه خدا هرچی لطف هست به ما داده و ما یقین داشته باشیم اگر ما ظرفیت بیشتری داشتیم خدا یقیناً بیشتر به ما می‌داد و یقین داشته باشیم بسیاری از چیزهایی که خدا به ما داده قرار است ما روز قیامت با بینندگان محترم نمی‌تونیم بریم جمع‌شان کنیم ببریم. یک کاسه کوچولو گرفتیم باران داره میاد نمی‌تونیم همه‌اش را جمع کنیم یقیناً. ما کم داریم.

از کجا بفهمیم باتقوا شده‌ایم؟

تقوا یک حداقل و حداکثری دارد که مثل یک مدرک تحصیلی خاص نیست باید بگویم از کجا بفهمیم که با سواد شدیم می‌گویند خب کلاس اول، کلاس دوم و الی آخر. اگر تقوی قلب منظورمان باشد آیا ما تقوای قلب هم پیدا کردیم یا نه همین که دوستان خدا را بیشتر دوست داشته باشیم، همین که دوست داشته باشیم خوب باشیم، دوست داشته باشیم بد نباشیم، از بدرفتاری متأثر بشویم بیشتر از گذشته، معلوم میشه که لعلکم تتقون در مورد ما تحقق پیدا کرده است. و اگر در مقام عمل ترک گناه برای ما ساده‌تر شده است راحت‌تر انگیزه پیدا می‌کنیم برای نماز اول وقت، راحت‌تر نماز بی‌عجله می‌خونیم، معلوم می‌شود که این تقوا در مرحله عمل هم خودش را نشان داده است. ولی اساساً تقوا یک فرایندی است که طی گذر زمان به دست می‌آید ما برای تقوا حتماً مستعدتر شدیم حتما فرشته‌های الهی آماده‌اند که ما را بیشتر کمک بکنند بعد از رمضان یک برنامه برای خودمان بریزیم از این استعدادی که به وجود اومده استفاده بکنیم و آنوقت خواهیم دید آثار تربیتی ماه رمضان را، آثار تقوایی رمضان را که در ما مترتب شده. بالاخره تلاش ما لازم است شیطان می‌آید این وسط بعد از اینکه دستش باز شده، شیطان بعد از ماه مبارک رمضان دستش باز می‌شود می‌آید که ما را خراب بکند و مب‌خواهد انتقام هم بگیرد.

نکته‌ای که هست این است که ماها معمولاً حضور شیطان را بعد از ماه مبارک رمضان حس نمی‌کنیم این به این دلیل است که از بس شیطان دقیق عمل می‌کند، هیچ وقت مقابل ما نمی‌ایستد، می‌بیند ما چی می‌خواهیم می‌گوید عیب ندارد هرچی شما می‌خواهید برویم بعد در مسیر کم‌کم ما را هل می‌دهد از جاده خارج می‌کند. شیطان همیشه برای خواسته‌های ما هرچی باشد یک ذره بهش اضافه می‌کند مثلا شما از دست کسی ناراحتید این یک ذره نمکش را زیاد می‌کند شورترش می‌کند یعنی تو می‌گی فلانی آدم ناجوری است چه نارویی به ما زد آن (شیطان) می‌گوید واقعانا واقعاً دلم برات می‌سوزه، هم‌صدایی می‌کند. شما می‌گویید من ولی توفیقات خوبی پیدا کردم می‌گوید واقعاً. شما می‌گویید معلوم نیست خدا من را پذیرفته باشد می‌گوید واقعاً راست می‌گی و مأیوست می‌کند. یعنی ابلیس اینقدر زیرکانه عمل می‌کند دقیقاً با اعوان و انصارش اینها همه روانشناسی بلد هستند یعنی واحدهای روانشناسی که اینها پاس کرده‌اند بیش از آن چیزی است که ما خودمان بلدیم. می‌دانید دقیقاً مثلاً آدم فکر می‌کنه مرغ همسایه یه کمی صداش شبیه غازه‌ها اون دیگه ول نمی‌کند میگه اصلا فکر کنم غازه. آدم همیشه نعمت‌هایی که دست دیگران می‌بیند شیرین‌تر از نعمت‌هایی است که در دست خودش می‌بیند. شما به نعمتی که در دست دیگری هست نگاه می‌کنید او می‌گوید نگاه نگاه چون شما شروع کردی به نگاه کردن او می‌گوید نگاه نگاه به همین دلیل وجود شیطان را انسان حس نمی‌کند اگر ما بتوانیم با شیطان بعد از رمضان مقابله کنیم تقوایی که رمضان به ما هدیه داده را می‌بینیم.

بیننده‌ای سوال کردند که ما باید از گناه فرار کنیم یا باید با آن روبه‌رو بشویم و مقابله بکنیم کدام ارزشمندتر است؟

بستگی به گناه دارد. چه گناهی باشد؟ بعضی وقتها ما یک گناهایی رو اسمش را می‌گذاریم گناه که جزو ضرورت‌های کاری ماست مثلاً بنده می‌خواهم برم منبر سخن بگم از اهل بیت و وظیفمه برم این کار را انجام بدم حالا یه گناه ریا هم سر راه من هست اینجا من باید با اون ریا مبارزه کنم گاهی نمیتونم ترک وظیفه کنم و وظیفه ام را بگذارم کنار بستگی به وظیفه‌ام داره. پدر و مادرم من را صدا می‌زنن می‌گویند بیا خونمون میدونم برم اونجا یه امتحانهایی میشم عصبانی میشم اینجا باید با عصبانیت مبارزه کنم وظیفمه حرفشون رو گوش کنم. یه کارهایی هست که آدم وظیفشه انجام بده لذا در فضای گناه قرار می‌گیره اونجا باید مقاومت کنه ولی نه، یه جاهایی هست فضای انتخابی منه و من می‌تونم انتخاب نکنم می‌تونم ترجیح بدم اصلا سر کلاس این استاد نرم سر کلاس اون استاد برم فرقی هم نمی‌کنه این مطب نرم اون مطب برم شغلمو می‌تونم تغییر بدم تو فضای گناه قرار نگیرم.

اصلا می‌فرمایند بین خودت و گناه دیوار بکش اصلاً خبردار نشو اونطرف چه خبره. گاهی من به حوادث روزنامه‌ها انتقاد می‌کنم می‌گم بعضی وقت‌ها خود این اشاعه گناهه هی توضیح میدن میگن آقا می‌دونی این جنایت یا این گناه را چجوری انجام داد اینجوری انجام داد بعد هوس گرفتش همرو راه میندازه اصلاً تو اسلام یه همچین چیزایی نیست نمیگم بی خبر باشند مردم. ولی تبلیغ هم با خبر رسانی ممکنه گاهی متفاوت باشه. خب پس ما چیکار می‌کنیم باید ببینیم فضای گناه کجاست فضای گناه را اگر تونستیم ترک کنیم این ترجیح داره که بین خودمون و گناه دیوار بکشیم و فرار کنیم از گناه. درسته؟ نه وایسیم مقابله کنیم بعضی‌ها همچین اینجا که می‌رسه دل شیر پیدا می‌کنند. بریم تو خیابون و چگونه برخورد بکنیم بعد اون دقیقه نود کنترل می‌کنیم خودمونو. این هم از وسوسه‌های شیطانه منتهی گاهی از اوقات اجتناب‌ناپذیره اینجا آدم پرهیز می‌کنه منتهی اگر ما یه وقتی دیدم که کسی از مقدمات گناه جلوگیری کرد این بسیار نورانی‌تر خواهد بود از کسی که فقط گناه را ترک می‌کنه.

یه داستان امامزاده داوود هم داریم معمولاً مثال می‌زنیم بچه بودم می‌گفتند که مسیر امام‌زاده داوود را با قاطرهایی طی می‌کردند و می‌رفتند بعد من از بعضی‌ها که رفته بودند می‌شنیدم که قاطرهای امام‌زاده داوود همیشه دوست دارند که لب پرتگاه حرکت کنند بعدها تو جبهه تپه‌های گرد رش و جاهای دیگه دیده بودم وقتی یه جاهایی استفاده میشد از اینها برای حمل و نقل نظامی حالا البته بلاتشبیه بعضی‌ها دین داریشون مثل خاطره‌های امام زاده داووده از لب دره میرن. خُب بیا این طرفتر آلوده نشین این چه شجاعتیه که شما دارین نشون میدین از خودت این چه عشق به محبوبیه که نشون میدین شما دارین اعلام می‌کنی که خدایا من دیگه دارم تحملت می‌کنم. خدا هم که می‌دونین ناز داره میگه می‌خوام تحمل نکنی. منتشم باید بکشین تا یه دونه گناه و ترک کنیم التماسشم باید بکنیم تا مارو نگه داره. حالا التماسش هم که نمیکنیم هیچی دائم میگیم این که حرام نیست آقا برو راحت باش. یه دونه برو راحت باش به آدم میگن دیگه آخرسر. لذا فاصله گرفتن و فرار کردن از گناه یه وظیفه بسیار عالی و عرفانی است اصلاً میگه من نمیرم مبادا دچار وسوسه بشم برای چی عشقمو از دست میدم محبوبمو از دست میدم نمی‌ارزه این نگاه خیلی زیباست ولی بعضی وقتها هم فرار را توصیه نمی‌کنیم اونجا که وظیفست تو اون فضا حضور داشته باشیم می‌ایستیم.

آیا پاداش ترک گناه تنها بهشت است؟

بهشت شبیه هتلی است که تو مدینه برای استقرار شما درست می‌کنند بهشت اصلی آن زیارته پاداش ترک گناه خود خداست وقتی که می‌فرمایند من خودم جزای روزه هستم ترک گناه هم همینطوره. پاداش ترک گناه محبت خود خداست حضور خود خداست هیچ چیزی مثل ترک گناه حضور خدا را در قلب انسان فعال، روشن، مؤثر و شاداب و محبوب عزیز و لذیذ قرار نمیده. بهشت هم البته بله ما بالاخره یه جای می‌خواهیم ما جا می‌خواهیم برای مرغ جا می‌خواهیم برای آدم‌ها هم جا می‌خواهیم ما موجودات ممکنی هستمی بهشت جای ماست جای کسی است که گناه را ترک می‌کنه.

در پاداشش نیست!

تو بهشت پاداش‌ها را آنوقت می‌دهند البته پاداش‌ها را اینقدر خدا صبر ندارد. برعکس اینکه خیلی‌ها می‌گویند خدا صبرش زیاد است برای یک جاهایی خدا صبر ندارد. ترک گناه روایت داریم که لذت محبت خودم رو زود بهشون میچشونم.

پس باید بریم بهشت چادر بزنیم منتظر پاداش باشیم حالا یه وقت‌هایی زود می‌شود یه وقت‌هایی دیر می‌شود.

بخشی از پاداش را بله. ولی آن بخش از پاداش را اینجا نباید تقاضا کنیم چون اینجا اگر یک ذره از اون پاداش بهشتی را بدهند ماها از شدت لذت از بین میریم برای پاداش ترک گناه باید دنبال احساس خوبی باشیم که خدا بلافاصله با عجله به ما میده انشاالله آنها را همینجا می‌توانیم دریافت کنیم تا خیمه زدن در بهشت.

مگر امکانش هست برای من که یک آدم معمولی هستم تو این دنیای رنگارنگ توی این دنیایی که سرشار از فریب تو دنیایی که قدم به قدم رد پای شیطان را می‌شود دید گناه نکنم؟

این بیننده محترم نصف این سؤال مال خودش است نصف سؤال مال شیطان. شیطان استاد این حرف‌های منفی است یعنی شیطان استاد حرف منفیه فوق العادست یعنی چقدر تو ادبیات کار کرده من نمیدونم که چه جوری من یک کلمه منفی رو غلیظش بکنم. ولی این سوال نصفیش مال این خانوم یا آقا نیست قطعاً. آدم میگه یعنی ممکن من واقعاً ترک گناه بکنم؟ شیطانم میاد میگه نه یعنی می‌تونی؟ اصلاً نمی‌توانی و غلیظ می‌کنه کاررو. معمولی‌ترین انسان‌ها خوب که آغاز بکنند روند تربیتی خودشون را که صحیح قدم بردارند با همین وجدانی که داریم و با همین مقدار ایمانی که داریم می‌تونن ترک گناه بکنن به حد مطلق و اگر دیدن به حد مطلق ترک گناه نکردند حتماً مطمئن باشن که اشکالی تو کار هست اشکال رو می‌شه برطرف کرد.

کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش: ۱۳۸۸/۰۷/۰۱

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *