ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ اخلاص و حضور قلب در نماز
۱۴۰۰-۰۷-۰۱ ۱۴۰۲-۱۰-۲۴ ۱۳:۴۴ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ اخلاص و حضور قلب در نماز

ابعاد مختلف تربیت عبادی ؛ اخلاص و حضور قلب در نماز
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
صبحی گره از زلف تو وا خواهد شد *** راز شب تار برملا خواهد شد
تو آیهی وحدتی که با آمدنت *** هر قطب نما، قبله نما خواهد شد
شریعتی: سلام میکنم به همه دوستان عزیزم، بینندههای خوب و نازنینمان، به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. حاج آقای بهشتی سلام علیکم و رحمه الله.
حاج آقای بهشتی: سلام علیکم و رحمه الله، بنده هم خدمت شما و بینندگان و شنوندگان عزیز سلام میکنم. هنوز عطر میلاد مسعود پیامبر و امام صادق(ع) هنوز در جامعه ما وجود دارد. دوست دارم آغاز برنامه را با حدیثی از پیامبر شروع کنم که فرمود: «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْر» پیوسته امت من بخیر خواهند بود مادامی که همدیگر را دوست بدارند و به همدیگر هدیه بدهند و امانتدار یکدیگر باشند و از حرام دوری کنند و نماز به پا دارند و زکات بپردازند. یک تضمینی است که پیامبر برای آینده امت خود اعلام فرموده است. «لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَهَ وَ اجْتَنَبُوا الْحَرَامَ وَ وَقَّرُوا الضَّیْفَ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَإِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَلِکَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِینَ» (عیون الاخبار الرضا/ج۲/ص۲۹)
شریعتی: انشاءالله با همدلی از تمام اتفاقات پیش رو عبور خواهیم کرد و انشاءالله همه ما زیر سایهی رحمت پیامبر مهربانیها باشیم. انشاءالله تنتان سالم و قلبتان سلیم باشد. بحث ما در ذیل بحث تربیت عبادی به بحث نیت رسید. بحث امروز را خواهیم شنید.
حاج آقای بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
گفتیم نیت مثل پرندهای است که دو بال دارد، یکی اینکه چه میکنیم و یکی برای چه کسی. در حقیقت به دو بحث برمیگردد. یکی اخلاص و یکی حضور قلب، دربارهی اخلاص صحبتهایی کردیم که نماز و همهی عبادات وقتی برای خدا بود، در عمق جان ما اثر میگذارد و رحمت خدا را به دنبال دارد اما اگر قصد و انگیزهی ما خوشایند دیگران باشد، یا ترس دیگران باشد یا جلب منافعی باشد، این ممکن است در دنیا به منافعی برسیم اما در آخرت ریاکار را اینطور صدا میزنند. یا فاجر، یا کافر، روز بدی خواهد بود یعنی نماز را خوانده و در قیامت چیزی دستش نیست. موضوع نیت خیلی مهم است هم بخش اخلاصش و هم حضور قلبش. قبل از اینکه به بحث حضور قلب وارد شویم میخواهیم راهکارهایی که ما را به اخلاص نزدیک میکند را بیان کنیم.
اولین راهکار توجه به صفات خداست. بسیاری از دعاهایی که ائمه به ما یاد دادند، ذکر صفات خداست. مثل دعای جوشن کبیر که هزار و یک اسم خدا در این دعا آمده است. چقدر خوب است غیر از ماه رمضان هم این دعا را بخوانیم. ما یک نوع عشق بازی باید با خدا در نماز داشته باشیم. پیغمبر فرمود: بهترین عبادت آن است که عبادت کننده عاشق خدا باشد. توأم با محبت، صد فراز دعای جوشن کبیر را نگاه میکردم و دیدم انتخاب سخت است. چقدر دعای زیبایی است و ما را به سمت اخلاص میبرد. «لا حبیب من لا حبیب له» ای دوستی که برای کسی که دوست ندارد، دوست هستی. «لا طبیب من لا طبیب له، یا مجیب من لا مجیب له» کسی که حرف میزند و دیگران جوابش را نمیدهند و تو جواب میدهی. طبیب دردمندانی هستی که طبیبی ندارند. «یا شفیق من لا شفیق له» شفیق به دوست دلسوز و خیرخواه میگویند. «یا رفیق من لا رفیق له» ای رفیق کسانی که رفیقی ندارند.
در تاکسی نشسته بودم دیدم صدای دعای جوشن کبیر میآید و ماه رمضان هم نبود. به راننده نگاه کردم دیدم قطرات اشک روی گونهاش غلتان است. ایشان گفت: در طول سال در ماشین من دعای جوشن روشن است. یکی از راههایی که ما را به اخلاص نزدیک میکند، همین دعاهاست. اوصاف و اذکاری که ائمه به ما یاد دادند. «یا راحم من لا راحم له، یا صاحب من لا صاحب له» این راه اول بود.
راه دوم یاد نعمتهای خداست. ما وقتی نعمتهای خدا را یاد میکنیم مهر ما به او زیاد می شود. در مورد سه پیغمبر نقل شده که جبرئیل به آن سه پیغمبر پیغام داد که خدایت میفرماید: مردم را عاشق من کن. یکی حضرت سلیمان، یکی موسی بن عمران و یک پیامبر دیگر. موسی بن عمران گفت: چطور؟ جبرئیل به آسمان پر کشید و برگشت، گفت: خدا میفرماید: نعمتهایم را بشمار، بندگانم عاشق میشوند. همینجا جا دارد باز ما هم سفارش کنیم نسبت به صحیفه سجادیه، این سرمایهی سرشاری که از امام زین العابدین به ما رسیده، اهتمام بیشتری داشته باشیم. برنامه سمت خدا افتخار دارد هفتهای یک روز در محضر صحیفه سجادیه هست. یک فراز را انتخاب کردیم، امام زین العابدین به خداوند عرضه میدارد، خدایا! کوچک بودم بزرگم کردی، ذلیل بودم عزتم بخشیدی، جاهل بودم آگاهم کردی، گرسنه بودم، سیرم ساختی. برهنه بودم و مرا پوشاندی. گمراه بودم…این اخلاص را زیاد میکند. غیر خدا کسی نیست و هرچه داریم برای خداست. جهت نماز من باید خالصانه برای او باشد. بیمار بودم، شفایم دادی. گناه کردم پوشاندی.
یک راه سوم این است که توجه به ناتوانی غیر خدا، ما خدا را رها کنیم سراغ چه کسی برویم؟ دیگران مثل خود ما گرفتار و محتاج هستند. دیگران همه فقر دارند، مرض دارند، آسیب پذیر هستند، عمرشان کوتاه است. اما خداوند نه نیازی به ما دارد، نه نقصی دارد که ما او را عبادت کنیم. عبادت ما فقط رحمت او را به سمت ما میآورد. این ناتوانی دیگران هم وقتی به یاد میآوریم، ما را به سمت خدا میبرد. مثلاً دیگران، قرآن میفرماید: حتی از آفریدن یک مگس عاجز هستند و یا اگر مگسی بیاید یک چیزی را بردارد ببرد، نمیتوانند از او پس بگیرند. اینقدر ناتوان هستند. یکی پسر نوح است که قصههای دیگران در قرآن آمده است. سراغ غیر خدا بروی مثل این است که به خانه عنکبوت پناه ببری. سستترین خانه غیر خدا را به خانه عنکبوت تشبیه میکند. دیگران مثل پسر نوح هستند، پسر نوح وقتی پدرش با سوز پدری فریاد میزند عزیزم در کشتی بیا، میگفت: به کوه پناه میبرم، مرا پناه میدهد! اما وقتی از بالا و پایین آب آمد، کوه را هم آب گرفت. دیگران چه هستند؟ قارون، چقدر به دارایی و مرکب و سرمایهاش تفاخر میکرد. خداوند خودش و داراییاش را در زمین فرو برد. فرعون که در آب غرق شد.
غیر خدا چه کسانی هستند؟ یا پولدارها هستند یا زور دارها هستند. راه دیگر اخلاص سفر به قیامت است. در قیامت سرنوشت ریاکاران چگونه خواهد بود؟ چون خداوند میفرماید: کاری که برای من کردی، مزدت را میدهم اما این نماز را برای خوشایند دیگران خواندی، از ترس دیگران خواندی. مجموعه این عوامل به ما میگوید: تمرین کنم نماز برای خدا، روزه برای خدا، حج برای خدا، چون فقط نماز نیست، همه عبادات نیت درونش است یعنی برای خدا. حج برای گردشگری نه، برای خودنمایی نه، برای نشان دادن اینکه من حاجی هستم نه، فقط برای خدا باشد. قربتاً الی الله، تقرب را هم معنا کردیم. نشانهی آدم مخلص چیست؟ این است که از دیگران توقع ندارد. ما وقتی خدمتی میکنیم، دیگران باید تشکر کنند و وظیفهی آنهاست ولی ما نباید توقع کنیم. امیرالمؤمنین فرمود: یکی از نشانههای ریاکار این است که وقتی مردم روی خوش نشان میدهند، زیاد کار میکند. مردم پشت میکنند، کم کار میکند. مخلص میگوید: من برای خدا این کار را میکنم. مردم تشکر کردند یا نکردند، فقط دلم به خدا خوش است. همین اندازه که این کمک مالی را کردم یا این عبادت را انجام دادم و خدا میداند برای من بس است. حالا مردم هم مطلع شدند وظیفه خودشان را انجام میدهند. تشکر کردن یکی از وظایف دینی ماست ولی من نباید توقع داشته باشم. من این کار را برای خدا انجام دادم.
بال دوم حضور قلب است که خیلی مهم است. چند روز قبل در مرکز تخصص نماز در قم بودم، مسئول آن مؤسسه میفرمود: پرسشهایی که به ما میرسد به لحاظ فراوانی تقسیمبندی کردیم. یکی از پرسشهایی که خیلی زیاد میپرسند در مورد نیت است. نصف نیت یعنی حواست در نماز جمع باشد، توجه داشته باشی یا حضور قلب، دلت اینجا باشد. در بقیه برنامههای زندگی هم اگر توجه نداشته باشیم بهرهوری سطحش پایین میآید. مثلاً دو نفر سر کلاس دانشگاه نشستند و میخواهند درسی را بیاموزند. یکی توجه دارد و یکی توجه ندارد. نتیجه این است که کسی که توجه دارد از آن معارف بهره می برد. در زمان صدام ملعون اولین وقتهایی بود که راه کربلا باز شده بود و حاج آقای قرائتی استاد بنده به من زنگ زد کربلا برویم. قسمت شد با اتوبوس از قم راهی کربلا شدیم. خیلی سفر شیرینی بود. به کرمانشاه رسیدیم. حاج آقا فرمودند: برویم مسجدی نماز بخوانیم. رفتیم طاق بستان کرمانشاه یک مسجدی بود، در حیاط مسجد یک جوانی داشت وضو میگرفت. تا نگاهش به آقای قرائتی افتاد وضو را رها کرد و آغوش باز کرد و گفت: یک سؤال دارم، چه کنیم در نماز حضور قلب پیدا کنیم؟
حاج آقا فرمودند: برو وضو بگیر من بعد از نماز چند دقیقه برای شما صحبت میکنم. وارد مسجد شدیم، یک مسجد تمیز و پر جوانی بود. امام جماعت به استقبال آمد و گفت: آقای قرائتی دو سال است دنبال شما میگردم. میخواهم یک سؤال بپرسم. گفت: میخواهم در خلوت بپرسم. آنقدر بلند پرسید که من شنیدم، سؤال این بود: چه کنیم در نماز حضور قلب پیدا کنیم؟ همان سؤال جوان را پرسید. آقای قرائتی فرمود: بعد از نماز چند دقیقه صحبت میکنم. نماز را به امامت همان امام جماعت خواندیم و ایشان گفتند: ما عازم کربلا هستیم و چند دقیقه مختصر صحبت کردند. اول از مردم تشکر کردند که چه مسجد تمیز و پر جوانی است.
بعد گفتند: یکی از ویژگیهای مسجد شما این است که مشکل امام و مأموم و سخنران یکی است. یعنی آقای قرائتی گفت: من هم مثل شما این مشکل را دارم. تمرکز و حضور قلبی که شما از آن نالان هستید، بعد شروع کردند به گریه کردن که چرا ما حاضر هستیم با بندگان خدا ساعتها با حواس جمع گفتگو کنیم اما وقتی به خدا میرسیم کم میگذاریم. بعد چند راهکار از زبان ائمه گفتند. زیاد میپرسیدند: چه کنیم در نماز حواسمان جمع باشد یا حضور قلب داشته باشیم؟ بعضی از راهکارها را عرض میکنم. راهکار اول را قرآن میفرماید: قبل از نماز مقداری قرآن بخوانید. ما در مساجدمان بعد از نمازها قرآن میخوانیم. خود قرآن پیشنهادش قبل از نماز است. «اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاهَ» (عنکبوت/۴۵) تلاوت کن آیاتی که به تو وحی شده و نماز بگذار. حداقل کسانی که زودتر مسجد میآیند. بهترین کار این است که به سمت قبله نشستند، یک صفحه قرآن بخوانند. این در حضور قلب آن نماز تأثیر دارد.
راهکار دوم، انتظار الصلاه است. یعنی قبل از نماز دقایقی به سمت قبله با سکوت بنشینید. هواپیما در فرودگاه اول موتورش روشن میشود و بعد روی باند یک مقداری حرکت میکند و بعد پرواز میکند. چون ما مشغول کار بودیم، یک فاصلهای لازم است تا این تمرکز را پیدا کنیم. به سمت قبله بنشینیم و سکوت کنیم. پیشنهاد امام مجتبی این است که در وضو مقداری دقت کنید. در وضو یادتان باشد این وضو را برای نماز میگیرید. میخواهید به ملاقات خدا بروید. یک ایستگاه جلوتر برویم و این دل را آماده کنیم برای اینکه میخواهم با خدا حرف بزنم.
راهکار سوم، عاملهایی که حواس ما را پرت میکند. حواس ما چند تا هست، بینایی، شنوایی، گویایی، بویایی و لامسه، از همه بیشتر بینایی است. وقتی یک صحنهای را میبینیم حواسمان سراغ آن میرود. تلویزیون روشن است، قبله ما در ایران جنوب غربی است، من صد تا خانه را در نظر گرفتم، روبروی تلویزیون است. تلویزیون خانههای ایرانیان روبروی قبله است. خود همین را تغییر بدهیم و تلویزیون را پشت به قبله بگذاریم. لذا در فضایی که نماز میخوانیم بودن عکس کراهت دارد. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/۱و۲) ایشان خشوع را با حضور قلب تلفیق کردند و فرمودند: بحث حضور قلب همینجا هست. موانعی هست که در مکان نمازگزار فرمودند: اینطور جاها نماز نخوانید، روبروی چند نفر که خوابیدند یا نشستند، حرف میزنند، ادا در میآورند، به حرفهای آنها گوش میدهیم و حواس ما پرت میشود. در آشپزخانه نماز خواندن کراهت دارد. آشپزخانه حس بویایی ما را تحریک میکند. عاملهایی که حواس ما را پرت میکند. مثلاً صدا روشن است، یک کسی با موبایل یک موسیقی یا مطلبی را گوش میکند، صدا و تصویر ما را به سمت خودش میبرد. فضای نماز باید ساده و تمیز باشد. اکر کسی بخواهد نماز درست بخواند، باید از همان وضو، مکان نماز و لباس نماز شروع کند و مجموعه دست به دست هم میدهند و نماز مورد پسند خدا صورت میگیرد.
راهکار دیگر این است که برای نماز اذان و اقامه بگوییم. سجاده داشته باشیم، مرتب باشیم و تمرکز پیدا کنیم. اذان و اقامه دل ما را با یاد خدا مأنوس میکند و ما را میبرد به سمتی که فقط به خدا فکر کنیم. راهکاری را فقها به ما یاد دادند و در رسالههای عملی هم هست. هم در رسالههای عربی و هم فارسی، نمازگزار به معانی اذکاری که میگوید فکر کند. در جلسات بعد توضیح آیات سورهی حمد را بیان میکنم، هفت آیه است به تعداد روزهای هفته و به تعداد آسمانها و زمین و این هفت آیه را هر مسلمان از وقتی که موظف به نماز میشود تا وقتی که بخواهد از این جهان برود، هر روز باید ده بار بخواند. به معنایش باید دقت کنیم. یکی از فایدههای توجه به معنای اذکار حضور قلب است. یعنی ذهن را از بیرون به داخل میآورد. «الحمدلله رب العالمین» ترجمه ناکافی است. مثلاً در مورد «الحمدلله رب العالمین» یک صفحه مطلب بلد باشیم. وقتی نماز میخوانیم به حمد و سپاس خدا، ثنای خدا بیاندیشیم. من شاکر خدا هستم. حامد خدا هستم. نعمتهای خدا چه اندازه است. اینها مرا از دنیای بیرون به این فضا میآورد.
«مالک یوم الدین» امام حسن مجتبی میفرمود: گاهی پدرم در نمازهایش صد بار این آیه را تکرار میکرد. صاحب روز جزا، روز جزا چه روزی است؟ تقریباً یک چهارم آیات قرآن در مورد روز جزاست. روزی که همه در پیش داریم. خوشا به حال کسانی که آمادگی برای آن روز دارند. «اهدنا الصراط المستقیم» هدایت چیست. گمراهی چیست؟ راه مستقیم چیست. راه کج چیست؟ توجه به این مفاهیم. به رکوع میرویم سه بار سبحان الله میگوییم. سبحان الله چه مفهومی دارد؟ ترجمه تنها نه، منظور ما از سبحان الله چیست؟ یک مفهومش این است که خدا نقص ندارد و نقصها در شماست. او پاک و منزه است. هر بار به رکوع میرود میگوید: عیب از خودم است، مریض شدم، بهداشت را رعایت نکردم. برنامهریزی و مشورت نکردم. یکی از راهکارها توجه به معانی و مفاهیم اذکار است. اذکار نماز از اول اذان مستحبات تا پایان سلام ۳۵ جمله است و کار سختی نیست. دربارهی این ۳۵ جمله برای هر جملهای یک صفحه هم نگوییم، نیم صفحه مطلب بیاموزیم. نمازها شیرینتر میشود. چه مفاهیمی را به زبان جاری میکنیم در نتیجه به توجه ما شدت میدهد، شوق ما نسبت به نماز زیاد میشود و ذوق ما نسبت به نماز زیاد میشود.
یکی از راهکارهایی که امام صادق فرمودند، سجده بر تربت أبی عبدالله الحسین(ع) است. حضرت فرمود: این جبران عدم حضور قلب را میکند. ما حضور قلب نداریم، در نماز برنامهریزی میکنیم و تصمیم میگیریم. در نماز جماعتی یک مرد روستایی آمد و رفت در صفهای جلو ایستاد، وسط نماز، نماز را قطع کرد و رفت. نماز تمام شد به امام جماعت گفتند: کسی آمد و اهانت کرد وسط نماز رفت. آقا گفت: بروید او را بیاورید. او را آوردند، آقا گفت: چرا شما به من اهانت کردی؟ یا اقتدا نمیکردی، چرا وسط نماز رفتی؟ گفت: چون رکعت اول شما از نماز رفتی بیرون و سراغ اینکه من پیر شدم و احتیاج به الاغ دارم، داشتی فکر میکردی پول ما به چه الاغی میخورد؟ رکعت اول تصمیم گرفتی چه بخری. پیرمرد روستایی بود ولی دلش روشن بود و حقیقت آدمها را میدید. رکعت دوم به این فکر رفتی که حالا الاغ را خریدی، پالونش چه رنگی باشد! امام جماعت دنبال او افتاد و گفت: تو که هستی و اینها را از کجا میدانی؟ این مشکلی است که همه مبتلا هستیم و همیشه این مشکل بوده است. باید تلاش کنیم از فقها، عرفا، علما و روانشناس پرس و جو کنیم که برای این توجه چه راهکاری به ما یاد میدهند؟ اگر نشدنی بود نمیخواستند. اینکه خدا از ما خواسته معلوم است شدنی است. نیاز به تلاش و مراقبت دارد. هفتهای یک نماز را با حضور قلب بخوانیم و بعد میبینیم شدنی است.
چرا ما شیعیان به خاک و یا سنگ سجده میکنیم، آنجا میگوییم که تربت امام حسین با بقیه چیزها فرق دارد. حجابها را میشکافد و ما را به جهانهای ناپیدا میبرد. یکی از فواید سجده کردن بر تربت ابی عبدالله الحسین این است که جبران کوتاهی ما را در نماز میکند. فرشتهها وقی حساب و کتاب میکنند این را رفع میکنند. برای حضور قلب در نماز چه کنیم؟ چند حدیث داریم که از ائمه میپرسیدند: ما نماز میخوانیم ولی توجه نداریم. چه کنیم؟ امام میفرمودند: قبل از نماز گناه کردی. مخصوصاً گناه چشم، به نامحرم نگاه کردی، به یک فیلمی که نباید نگاه کنی، نگاه کردی. خداوند به شما سیلی زده و سیلی خدا به شما این بوده که توفیق حضور قلب را از شما بگیرد. امام مجتبی (ع) به یک جوانی که گفت: من نماز را دوست دارم، نماز میخوانم ولی حضور قلب ندارم، فرمود: گناه میکنی. گناه یعنی نافرمانی خدا، نماز یعنی اطاعت خدا و اینها با هم نمیسازد. قبل از تکبیره الاحرام، با توجه و فقط لفظ نباشد. از خدا عذرخواهی کنیم، پروردگارا من عذرخواهی میکنم. نافرمانی کردم ولی راهم بده. میخواهم با خودت حرف بزنم. استغفار، «استغفرالله ربی و أتوب الیه» توجه به اینکه در طی روز گناهان در حضور قلب تأثیر میگذارد.
شریعتی: … نکات پایانی شما را خواهیم شنید. این هفته هم در مورد شخصیت جناب ام سلمه صحبت خواهیم کرد.
حاج آقای بهشتی: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ» (ماعون/۴) یعنی یک جایی قرآن را پیدا کنیم که هم صحبت اخلاص و هم حضور قلب باشد، اینجاست. وای بر نمازگزاران! کدام نمازگزار «الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» نمازگزارانی که از نماز خود غافل هستند. نماز میخواند، توجه ندارد. حضور قلب ندارد. غافل است که این چه کار مهمی است و با چه کسی حرف میزند. «الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ» نمازگزاری که ریا میکند. نیت دو رکن دارد. چه میکنی و برای چه کسی؟ هردوی اینها در این سوره آمده است. «بسم الله الرحمن الرحیم، أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ» اطلاع داری از کسی که قیامت را قبول ندارد یا دین را قبول ندارد. «فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ» آن کسی است که یتیم را از خود میراند. «وَ لا یَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْکِینِ» نسبت به بیچارهها بی تفاوت است. حتی با زبانش دیگران را تشویق نمیکند. «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ» وای بر نمازگزارانی که «الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» آنان که از نمازشان غافل هستند، این نماز چه سرمایهی بزرگی است. «الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ» در نمازشان ریا میکنند. «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» ماعون اموالی است که در هر ده خانه، یک خانه دارد. مثل دیگ بزرگ، نردبان، منافع را دریغ میدارد و خیری نمیرسانند.
ام سلمه شخصیت بزرگی است که مردم ما این بانوی بزرگ را کم میشناسند، بعد از حضرت خدیجه(س)، ام سلمه در تاریخ پیامبر خیلی عمر طولانی کرده و پیامبر به او فرموده که تو بانوی صالحی هستی. ام سلمه میگوید: شبی در نیمه شب پیامبر را نیافتم. به دنبالش رفتم، دیدم در گوشهی حیاط در حال عبادت است. دستهای نیاز را به سمت آسمان گرفته و در حالی که گریه میکند این دعاها را میخواند. «اللَّهُمَّ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحَ مَا أَعْطَیْتَنِی أَبَداً» پروردگارا خوبیهایی که به من دادی هرگز از من نگیر. «اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً اللَّهُمَّ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوّاً وَ لَا حَاسِداً أَبَداً» پروردگارا دشمنم را شاد نکن، حسودانم را شاد نکن. دشمن شادی خیلی غصه دارد.
امروز صبح رهبر عزیز انقلاب اشاره کردند که یک ماجرایی در جامعه ما پیش آمده و دشمن از همین شرایط استفاده میکند. باید مراقب باشیم که دشمن شاد نشویم. پروردگارا حسودان و دشمنان مرا شاد نکن. «اللَّهُمَّ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً» پروردگارا در آن چیز بدی که مرا از آن نجات دادی و بیرون آوردی، دوباره مرا برنگردان. «وَ أَنْ لَا یَکِلَکَ إِلَى نَفْسِکَ طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَدا» پروردگارا لحظهای مرا به خود واگذار نکن. ام سلمه هم همراه پیغمبر شروع به گریستن کرد و فرمود: شما چرا اینطور گریه میکنید؟!
از خدا میخواهیم به حق پیغمبر امت اسلامی را در پناه خودش حفظ بفرماید و همدلی و همبستگی و مهربانی را در بین مسلمانان و ملت عزیز ایران روز افزون بفرماید.
شریعتی:
تو نوح نوحی اما قصهات شور دگر دارد *** که در طوفان نامت کشتی پیغمبران گم شد
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین»
کارشناس برنامه: حجت الاسلام و المسلمین سید جواد بهشتی
برنامه سمت خدا | تاریخ پخش : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶
.






