رحمت ۲ ؛ رحمت خانوادگی
۱۴۰۰-۰۶-۱۶ ۱۴۰۲-۰۶-۲۹ ۱۵:۲۶رحمت ۲ ؛ رحمت خانوادگی

رحمت ۲ ؛ رحمت خانوادگی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱-کربلا الگویی جامع به ویژه برای خانواده ها
واقعه ی کربلا از جهات مختلف دارای الگوهای زیادی برای اهل عبرت است. الگوی شیعه ی نمونه، الگوی جوان نمونه، الگوی سالمند نمونه، الگوی نوجوان نمونه، الگوی زن نمونه. در بین شهدای کربلا یک خانواده نمونه هم داریم. شاید کمتر کسی میان شما عزیزان و بزرگواران هست که بداند در حماسه ی عاشورا و در بین شهدا یک زوج شهید هم داریم. بله یک زن و شوهر که به صورت خانوادگی با یکدیگر به فیض شهادت نائل شدند. عبد الله بن عمیر و همسرش هانیه تنها خانواده ای بودند که در کربلا به شهادت رسیدند. این یک امتیاز ویژه است. این زن و شوهر میتوانند الگویی برای همه ی خانواده ها باشند. این زوج با وفا و با خدا، ثابت کردند خانواده می تواند تا کجا با هم و دوشادوش هم پیش برود و به عالی ترین درجات معنوی برسند. خانواده ای که چنین الگویی دارد دیگر درگیر مشکلات روزمره ای که امروز گریبان زندگی های بسیاری را گرفته است، نمیشود.
۲-اهمیت جایگاه خانواده در دین
خانه و خانواده بیش از هر شخص و بیش از هر جای دیگر نیاز به الگو دارند. چرا؟ چون جایگاه خانواده در نظام اجتماعی و نظام دینی جایگاه ویژه و بی نظیری است.
۲/۱-در روایات
بالاخره بی جهت نیست که خداوند در اسلام عزیز به این نهاد خانواده ارزش داده و بالاترین ارزشها را برای خانواده قائل شده تا جایی
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)می فرمایند:
در اسلام، هیچ بنایى ساخته نشد که نزد خداوند محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد[۱]
در روایات ما تصریح شده است که درهاى رحمت خداوند هنگام ازدواج و تشکیل یک خانواده گشوده مىشوند و کسانى که تشکیل خانواده می دهند، مورد لطف خداوند قرار مىگیرند.
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله):
در چهار هنگام، درهاى آسمان به رحمت باز مىشود… و هنگام ازدواج[۲]
دین عزیز اسلام برای خانواده جایگاه ویژه ای قائل است اصلا دین ما هم خانوادگی شروع شده و هم خانوادگی حفظ شده است.
- ما یک خانواده سراغ داریم که جهان را تحت تأثیر قرار داده اند. وقتی میخواهیم به آنها سلام بدهیم، در ابتدا به صورت خانوادگی به آنها سلام میدهیم و میگوییم: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ» اصلاً این خانواده، پروژۀ دین ما را به صورت خانوادگی اجرا کردند، یعنی این خانواده آمدند و با هم همپیمان شدند و خانوادگی در راه دین فداکاری کردند. پدر، مادر، داماد، پسر و دختر همگی خودشان را در راه دین فدا کردند. پس دین ما، هم خانوادگی شروع شده و هم خانوادگی حفظ شده است.
۲/۲-در کربلا
امام حسین علیهالسلام وقتی میخواهند دشمنانشان و تفکر دشمنانشان را معرفی و رسوا کنند پای اصالت خانوادگی را وسط می کشند ایشان می فرمایند:
- هان ! این حرامزاده پسر حرامزاده مرا میان دو چیز مخیّر کرده است : میان شمشیر و تن دادن به خوارى . و هیهات که ما تن به ذلّت و خوارى دهیم .[۳]
در زیارت عاشورا برای معرفی سیدالشهداء سلام الله علیه خانواده و اصالت خانوادگی به میان می آید برای معرفی دشمنان آقا هم پای خانواده به میان می آید. آنجا که می فرماید و آل زیاد و آل مروان. یا جایی که می فرماید اللعین بن اللعین.
اهمیت جایگاه خانواده فقط مورد تایید اسلام و متدینین نیست. امروز همه جامعه شناسان و تحلیلگران تربیت و حتی زورگویان و ظالمان عالم بر جایگاه خانواده تاکید دارند. وقتی به شما میگویند آمریکاییها هستۀ اولیۀ یک گروهی از تروریستها را از یک شیرخوارگاه درست کردند، یعنی نوزادهای بیسرپرست را بردند و از بین آنها طلبههای منحرفی درست کردند که حاضر شوند مثل آبخوردن آدمکشی کنند، نشان میدهد که فقدان خانواده است که تروریست می سازد.
پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) و یارانشان، عمر بن سعد ملعون فریاد زد:«چه کسی داوطلب می شود که بر بدن حسین اسب بتازد؟»
ده نفر از مردم سنگ دل جلو دویدند که اسامی آنها در کتب تاریخی آمده است. اینان در برابر کاری که کردند، جایزه ی کوچکی از ابن زیاد گرفتند. ابن طاووس در کتاب ارزشمند خود، «لهوف» ذکر می کند که هر ده تن آنها حرام زاده بودند.[۴] این جنایت از افراد بی پدر و مادر بعید نیست.
کسانی که پایشان به کربلا رسید بی گمان خانواده های خوبی نداشتند و گرنه حتی اگر در خانواده ای بی دین نیز بزرگ میشدند اما رحم و مروت در این خانه بود کارشان به اینجا نمیرسید.
حضرت امام صادق علیه السلام مىفرمایند: یکى از سه علامت «ولدالزّنا» این است که نسبت به ما اهل بیت دشمن مىشود[۵].
حضرت امام باقر (علیهالسلام)نیز در مورد قتل امام حسین علیه السلام، در حدیث خاصّى مىفرمایند: قاتل حسین علیه السلام ولدالزّنا بود، هان آگاه باشید و بدانید که: انبیاء و فرزندان آنان را نمىکشند مگر فرزندانى که از زنا بار آمده باشند.
۲/۳-در اجتماع امروز
اگر یک خانواده خوب داشته باشیم فساد در جامعه کم میشود. یک خانوادۀ خوب خانوادهای است که در همین وضعِ موجود جامعه و یا حتی در اوضاع بدتر از این، بچههای خوب تربیت کنند. خانوادۀ خوب، بچۀ عقدهای تربیت نمیکند.
شما سبزه نوروز را دیده اید. سبزه نوروز زیباست خواهان دارد اما عمری طولانی ندارد. عمر سبزه نوروز تا ۱۳ فروردین است. بعد از آن جایی بجز زباله دان ندارد. اما گل داخل باغچه اینطور نیست. چرا چون سبزه ریشه در خاک ندارد. ریشه اش به جای ثابت و محکمی وصل نیست. خانواده مثل خاک باغچه است. خانواده برای اعضای خانه ثبات و قرار و آرامش می آورد. خانواده سبب بقا و ماندگاری اعضاء و جامعه است.
۳-راز داشتن یک خانواده خوب چیست؟
۳/۱-مودت و رحمت راز زندگی آرام
اما سوال اینجاست که راز داشتن یک خانواده خوب چیست؟ چکار کنیم خانواده خوبی داشته باشیم؟ خدای مهربان در قرآن کریم راز داشتن یک خانواده خوب را در دو کلمه معرفی میفرمایند: و از نشانههاى قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانى آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستى و مهربانى نهاد. در این عبرتهایى است براى مردمى که تفکر مىکنند.[۶]
راز این آرامش مودت و رحمت است. زن و مردی که می خواهند یک عمر کنار همدیگر باشند کمتر از دو آجر نیستند.
اگر دو آجر را روی هم بگذاریم، از نظر ماکروسکوپی انطباق دارند ولی در نگاه میکروسکوپی، اینها روی هم قرار نمی گیرند. از نظر میکروسکوپی، خلل و فرج هایی وجود دارد که بین این دو، فاصله ایجاد می کند. حال با این خلل و فرج ها چه کنیم؟ برای رفع این اشکال، ملاطی بین این دو آجر قرار داده می شود تا این ملاط، فضاهای خالی را پر کند و این دو آجر را به بهترین نحو، کنار هم قرار دهد.
در ازدواج چه؟ آیا با وجود تشابه های ظاهری می توان تفاوت های پنهان را نادیده گرفت؟ با آنها چه باید کرد؟ ملاطی که انطباق و آرامش این دو را سبب می شود، کدام است؟ خداوند در پاسخ به این سؤال می فرماید: «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً» یعنی «مودّت» و «رحمت» را قرار دادیم تا ضامن آرامش شما باشند.
هر چه در انتخاب همسر دقیق و تیزبین باشیم، بالاخره مواردی از چشم ما دور خواهد ماند و بعدها تفاوت هایی را در زندگی مشاهده خواهیم کرد. به همین دلیل است که خداوند با دو هدیه ی ارزشمند «مودّت» و «رحمت»، پایداری زندگی مشترک همسران را از همان آغاز ضمانت می کند. ما امسال بحث خودمان را به برکت امام حسین علیهالسلام که رحمت الله الواسعه هستند در مورد رحمت قرار دادیم. امشب میخواهیم جایگاه و اثر رحمت در خانه و خانواده را بگوییم. که رحمت بر اساس فرمایش قرآن کریم راز زندگی خوب است[۷].
۳/۲-معنای عشق
البته شما بهتر میدانید نفرمود عشق. نفرمود محبت. نفرمود عدالت. فرمود مودت و رحمت. بین این کلماتی که گفتم فرق هست. محبت یعنی دوست داشتن. اما هر محبتی زندگی را زیبا نمیکند. بعضی از محبتها زندگی را به تباهی میکشاند.
“عشق” اصولا کلمه ای عربی است و بیشتر به صورت مونث یعنی “عشقه” به کار می رود. عشقه یا عشقیه نام یک گیاه است که در فارسی به آن پیچه یا پیچک هم می گویند. این گیاه یک علف هرز محسوب می شود زیرا این گیاه به دور گیاهی که کنارش باشد می پیچد این گیاه به دور گیاه میزبان می پیچد و سعی می کند با هم یک همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند. حالا اگر گیاه میزبان شرایط مطلوب برای زندگی مسالمت آمیز با این گیاه عشقه را داشته باشد هردو گیاه خوب رشد می کنند. اما اگر گیاه مقابل شرایطش را نداشت هر دو خشک می شوند!!! تاسف آور این که اکثر گیاهان شرایطش را ندارد و در نتیجه گیاه عشق بیشتر مواقع محکوم به زوال است. عشق همان محبت و دوست داشتن است اما نه هر دوست داشتنی.
عشق به محبتی می گوییم که خودخواهانه باشد. این که من طرف مقابل را دوست داشته باشم بخاطر خودم. تا وقتی که به من نفع می رساند او را دوست دارم اما اگر نفعی برای من نداشت کنارش می گذارم. ما به این می گوییم عشق. چند سال پیش در دانشگاه یکی از کلانشهرها پسری به دختری علاقه مند شده بود. دختر به پسر گفته بود اگر واقعا من را دوست داری دست از سر من بردار. من در کنار تو احساس خوشبختی نمیکنم. پسر زمانی که دید دختر اصلا حاضر نیست با پسر ازدواج کند با ۷ ضربه چاقو دختر را به قتل رساند. این میشود عشق. محبت خودخواهانه. معمولا به جز موارد انگشت شمار ما در روایات اهل بیت علیهم السلام واژه عشق را نمی بینیم.
۳/۳-معنای مودت
در زبان عربی محبت با مودت فرق میکنند. هر دو دوست داشتن است اما به هر دوست داشتنی مودت نمیگویند.
به علاقه و محبتی که ابراز شود، علاقه ای که آشکارا ابراز شود مودت میگویند.
در »محبت« لزومی ندارد دوست داشتن ابراز شود اما در »مودّت« حتماً باید دیگری را از علاقه و محبت خود آگاه کنیم. به همین خاطر در روایت به آقایان توصیه شده روزی ۴ مرتبه به همسرتان بگویید که دوستشان دارید.
در روایت آمده است: این سخن مرد به زنش که «دوستت دارم» هرگز از دل زن بیرون نمی رود[۸].
یک خانمی مراجعه کرده بودند گفته بودند شوهر من ۲۰ سال است من را به اسم کوچک صدا نزده است چه برسد به من بگوید دوستت دارم. گفتم پس چهچیزی صدا میزند گفت به من میگوید الووووو.
ما زندگی اهل بیت علیهم السلام را که بررسی میکنیم می بینیم این ابراز محبت یعنی مودت که به وفور دیده می شود.
شما از نوع صحبت کردن حضرت زهرا سلام الله علیها و آقا امیرالمومنین و رسول خدا و سبطین الرحمه امام حسن و امام حسین علیهم السلام در حدیث شریف کسا بگیر تا اشعاری که رحمت الله الواسعه آقا اباعبدالله الحسین علیهالسلام برای همسر خود جناب رباب و دردانه ی هشت ساله جناب سکینه خاتون میسرایند.
اولا خود شعر سرودن یعنی فوران محبت یعنی جلوه گاه رحمت به علاوه به مضامین عاشقانه ی اشعار دقت کنید.
امام حسین(علیهالسلام) می فرمایند.
«لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا
تَحُلُّ بها سکینهُ و الربابُ
اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی
وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ»
به جان تو سوگند من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند
آنها را دوست دارم و تمامی دارایی ام را به پای آنها میریزم وهیچکس حق سرزنش کردن مرا ندارد.
یا حتی در روایت هست که شخصی آقا امام باقر علیهالسلام را میبیند و عرضه میدارد آقاجان این رنگ سرخی که اثرش بر گردنتان مانده از چیست؟ آقا میفرمایند در خانه لباس قرمز پوشیده بودم و اثرش به جا مانده است راوی با تعجب میپرسد آقا ما فکر میکردیم لباس قرمز در شان مسلمان نیست که بپوشد آقا فرمودند همسرم از اینکه من لباس قرمز بپوشم و ایشان مرا در لباس قرمز ببیند خوشش می آید من هم برای او این رنگ لباس را پوشیدم. امام باقر علیهالسلام به خاطر محبتی که به همسرشان داشتند لباس مورد علاقه ی ایشان را می پوشیدند حال برخی از مقدس نماها میگویند اگر به حرف همسرمان گوش کنیم زن ذلیل می شویم. پس ابهت مردانه ی ما کجا رفته است که بخواهیم به حرف یک زن گوش کنیم.
حال این مودت یعنی ابراز محبت که گاه زبانی است و گاه حمایتی.
در احوالات علامه طباطبایی نوشته اند فقط روز عاشورا دست از کار میکشید. حتی هر صفحه از تفسیر را که مینوشت بدون نقطه بود. نقطهها را بعدا میگذاشت چون اینطوری هر صفحه یکی، دو دقیقه جلو میافتاد اما وقتی همسرشان(خان جون) مریض شدند کارها را رها کردند و نشسته بودند بالای سر ایشان. چون می داند اکنون همسرش نیاز به حمایت دارد.
اولیاء خدا راه سیر و سلوک را فقط در سجاده نماز نمی بینند و نمیدانند. آنها در همسر داری سرعت بیشتری در سیر و سلوک پیدا می کنند.
آقا رسول الله میفرمایند:
هرگاه مومن به چهره ی همسرش و همسرش به چهره ی او بنگرد خداوند با نظر رحمت به آن دو مینگرد و هرگاه دست هم را بگیرند گناهانشان از بین انگشتانشان میریزد.
یک فردی گاه به همسرش می گفت بیا گناهمان را خلال کنیم.
همه اینها از مصادیق مودت است.
نکته ی مهمی که باید عرض بشود این است که جنس مودت برای خانم و آقا گاهی فرق میکند. آقایان به اندازه خانمها نیاز به محبت کلامی و زبانی نیاز ندارد. آقایان محبت حمایتی را بیشتر میپسندند. اینکه مرد احساس کند در سختی های زندگی تنها نیست.
اینکه خانم در خانه به امور منزل رسیدگی کند خود مودت است و البته هیچ گاه نمیشود این کار را حمالی و کلفتی نامید و دیگر برای اینکار نمیشود ثواب و اجری را مشخص کرد.
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «هر زنی که به همسرش جرعهای آب بدهد، ثواب عبادت یک سال نماز و روزه و شبزنده داری به او میدهند و به ازای هر شربتِ آبی که به شوهرش داده، خداوند شهری در بهشت برایش بنا میکند و شصت گناه او را میآمرزد؛ [۹]
انسان چقدر میخواهد در بیرون خانهاش، کارهای خوب انجام دهد که به این مقدار ثواب و پاداش برسد؟
همه پدر و مادرها دلواپس تربیت فرزندشان هستند. چکار کنیم که در این جامعه ی پر خطر برای فرزندمان مشکلی پیش نیاید.
عوامل زیادی دارد. فقط به لقمه حلال نیست. به مودت و محبت هم بستگی دارد. دختری که از ناحیه پدر و مادرش سیراب محبت می شود دیگر در بیرون از خانه تشنه محبت غریبه ها نیست! بچه هایی که کمبود محبت دارند و از پدر و مادر خود محبت ندیده اند هنگامی که بزرگ میشوند دیگر زیر بار حرف پدر و مادر نمیروند. در روان شناسی به این اختلال روانی خود شیفتگی جبرانی میگویند. این بچه نه تنها مطیع پدر و مادر خود نیست بلکه مقابل پدر و مادر نیز قرار میگیرد.
نشان دادن محبت والدین به فرزندان در روایات نیز تاکید زیادی شده است. مادر به دختر و پسر خود و پدر نیز باید محبت خود را نسبت به دختر و پسر خود ابراز کند.
در افکار عمومی، محبت مادر به فرزند ضربالمثل است، اما در احسنالقصص قرآن، نمونۀ اعلای محبت، محبت پدر به فرزند است. نکتۀ اصلی داستان سورۀ یوسف، عشق زلیخا به یوسف نیست، بلکه محبت یعقوب به یوسف است که یعقوب در فراق فرزندش از شدت محبت و فراق او چشمانش سفید میشود و بوی پیراهن یوسف را از فرسنگها دورتر متوجه میشود و با بوی پیراهنش بینا میشود. محبت ابراهیم به اسماعیل نمونۀ دیگری از محبت پدر به فرزند در قرآن است.
علت غربت محبت پدر و شهرت محبت مادر است. پدر به فرزندانش محبت را ابراز کند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هر کسی فرزند خودش را ببوسد، بابت هر بوسه، خدا به او یک درجه در بهشت میدهد که بین هر دو درجه، به اندازۀ مسیر پانصدسال فاصله است[۱۰]؛ لذا شما در کربلا میبینید لحظات آخر حتی بعد از صحنه وداع امام حسین علیهالسلام با زینب کبری سلام الله علیها وقتی دختر امام، حضرت سکینه جلوی اسب را میگیرند و از امام میخواهند که از اسب پیاده شوند امام حتی در آن شرایط هم ابراز محبت خود را به دخترانشان ترک نمیکنند.
۳/۴-معنای رحمت
رحمت با محبت و عشق و مودت تفاوت دارد هدیه ی دیگر خدا برای یک زندگی آرام رحمت است.
در واقع »رحمت« حکم کلیه دوم را دارد که در صورت از کار افتادن کلیه اول همچنان به کارش ادامه می دهد.
»رحمت« یک علاقه ی یک طرفه است. در این نوع علاقه، انسان به کسی محبت می کند که محبتش را پاسخ نمی دهد و حتی ممکن است استحقاق و لیاقت این محبت را نیز نداشته باشد.
اصلاً در «رحمت» به طرف مقابل نگاه نمی شود؛ فقط بدون هیچ توقعی از سوی یکی به دیگری انوار محبت تابانده می شود.
یکی از اساتید مشاور می گفتند خانمی به من مراجعه کردند و از شوهرشان گلایه داشتند، خانم میگفندت اهل همه جور خلافی هست. همه خلافش را هم در خانه انجام می دهد. از مشروب و مواد تا چیزهایی که جای گفتنش بالای منبر نیست. اگر هم اعتراض کنم جوابش در بهترین حالت فحش و ناسزاست اگر کتک نزند. از من میخواست برگه طلاقش را امضا کنم.
گفتم میخواهی راهی را به تو یاد بدهم که به زندگیت برگردی؟
گفت: نه
گفتم: بچه داری
گفت: بله
گفتم: میخواهی به خاطر فرزندت که بچه ی طلاق نشود این راه را امتحان کنی؟ اگر جواب نداد بعد بیا من خودم برگه را برایت امضا میکنم.
اصلا بیا اگر میخواهی همین حالا امضا میکنم ولی این راه را امتحان کن و بعد اقدام کن.
گفت به خاطر بچه ام یک فرصت دیگر به او میدهم. این یکبار دیگر هم صبر میکنم.
گفتم وقتی رفقایش را برای مواد کشی می آورد در خانه شما خانه را مرتب کن چایی را هم دم کن. به او غر نزن. تو اگر بگویی و یا نگویی او کار خودش را تکرار میکند. پس نگو. ریخت و پاش کثافت کاری هایش را بدون غر جمع کن. با اسم آقا صدایش بزن و به او محبت کن.
با عصبانیت برگه را برداشت و گفت امضا کنید آقای دکتر امضا کنید تا بروم من میگویم چشم دیدنش را ندارم شما میگویید فلان. نخواستم
به او گفتم به خاطر بچه ات.
گفت مطمئنید جواب میدهد
گفتم بله ان شا الله
نشد هم که میتوانید همین برگه را بیاورید اینجا تا برایتان امضا کنم. اصلا بدهید تا همین الان برایتان امضا کنم و امضا کردم و گفتم این برگه پیش منشی باقی بماند هر وقت خواستید بیایید و بگیرید ولی به امتحانش می ارزد.
قبول کرد و در فکری فرو رفت و رفت.
چند ماه بعد آمد و دیدم نه آثار کتک خوردن روی صورتش هست و نه اون اعصاب خورد و خلق پایین و ناراحتی که داشت را دارد و یک جعبه شیرینی هم در دست دارد. آمد داخل اولین چیزی که گفت این بود که آقای دکتر به منشیتان بگویید برگه را پاره کند، خدا خیرتان بدهد دستتان درد نکند نمیگویم شوهرم خوب شده است میگویم معجزه شده است معجزه شما معجزه کردید آقای دکتر معجزه کردید.
استاد ما گفتند من به این خانم گفتم برگه را که همان هفته ی اول گفتم منشی پاره کرد.
در ضمن من معجزه نکردم، این معجزه وعده الهی است معجزه معجزه ی رحمت است معجزه ی محبت بدون چشم داشت است.
در قرآن در سوره ی تغابن دستوراتی بیان شده است که می توان ویژگی های «رحمت» را از آن به دست آورد. این ویژگی ها و دستورات عبارتند از: (الا ای اهل ایمان برخی از همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند. از آنان حذر کنید و اگر عفو و آمرزش و چشم پوشی کنید. خدا هم در حق شما بسیار آمرزنده و مهربان است.)[۱۱]
عفو کنید؛ یعنی نسبت به یکدیگر و فرزندانتان گذشت نمایید.
مرحله دوم می فرمایند: چشم پوشی کنید؛ یعنی خود را به تغافل بزنید، بگویید اصلاً ندیده ام، نشنیده ام، اشتباه طرف را اصلاً به رخش نکشید.
امام علی (علیهالسلام): هر که از بسیاری امور تغافل و چشم پوشی نکند، زندگی اش تیره می شود[۱۲]
جبران کنید؛ حتی اگر او کم کاری کرده است و وظایفش را انجام نداده است، شما جبران کنید.
از ویژگی های رحمت عفو و چشم پوشی نسبت به خطاهای دیگران است. بروز این صفت در جامعه و زندگی خانوادگی برکات فراوانی به همراه دارد؛ از جمله باعث جلب محبت اطرافیان و همسر و فرزندان می شود.
قرآن درباره ی رابطه ی مؤمنین با یکدیگر می فرماید: مؤمنین در درجه ی اول باید عفو کنند و در درجه ی دوم صفح و چشم پوشی کنند.[۱۳] چشم پوشی بالاتر از عفو است؛ نه این که ببینید و ببخشید؛ بلکه اساساً بدی ها را نبینید. همچنین در ادامه ی آیه آمده است: آیا دوست ندارید که خدا از گناهانتان بگذرد.[۱۴]
۴-آثار نگاه رحمانی در زندگی
البته برای کسانی که در زندگی مشترک بنای رحمت دارند خدا وعده های بزرگی داده است. مثلا حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: سه طایفه از زنان امت من عذاب و فشار قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) محشور مى شوند.
طایفه اول: زنى که با فقر و تنگدستى شوهر خود بسازد و توقع بیجا از او نداشته باشد.
طایفه دوم: زنى که با تندى و بداخلاقى شوهر خود صبر کند و بردبارى خود را از دست ندهد.
طایفه سوم: زنى که براى رضاى خدا مهریه خود را به شوهر ببخشد.[۱۵]
یا مثلا در روایت داریم مردی که بر بداخلاقی همسرش تاب بیاورد، پروردگار پاداشی را که به خاطر تحمل ناگواری ها به حضرت «ایوب (علیهالسلام)» داده است، به او خواهد داد.
آقای «سیدمحمد رضوی کشمیری» به نقل از مرحوم آیت الله «حسین شب زنده دار» نقل می کردند که:
ما در محضر حضرت آیت الله العظمی سیداحمدخوانساری درس میخواندیم که یک روز یکی از منتسبین به ایشان، در را باز کرد و ایشان را با الفاظ نامناسبی مخاطب قرار داد و رفت.
آقای خوانساری بلافاصله بعد از رفتن او، سر را به زمین گذاشت و سجده کرد.
یکی از رفقا از باب مزاح به ایشان عرض کرد: «آقا فحش شنیدن هم سجده شُکر دارد؟»
ایشان فرمودند: «بله! صبر در مقابل اینگونه مصائب، سجده شکر دارد.»
در خانواده ای که مردها مهربان و نگاه رحمانی دارند فرزندان خوبی تربیت میشود.
۵-خود خواهی نابودگر محبت و رحمت
برای اینکه مودت و رحمت در خانه اجرا بشود باید دشمن مودت و رحمت را از خانه بیرون کرد. اگر این انگل در خانه باشد هیچ کسی نمیتواند محبت و رحمت را در خانه پیاده کند. در یک کلام آفت مودت و رحمت خودخواهی است. خود خواهی برای رحمت و مودت مثل سرکه و عسل است. رحمت و مودت زندگی را مثل عسل شیرین میکند اما این عسل با سرکه خودخواهی نابود میشود.
امام امیرالمومنین حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید:
؛ آنچه که براى خود دوست میداری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمىپسندى، براى دیگران هم مپسند.[۱۶]
استادی تعریف میکردند که خانمی پیش ایشان آمده و گفته آقای دکتر چه کنم راهی جلوی پای من بگذار که دارم به مرز جنون میرسم
گفتم چه شده است؟
گفت نه راه پس دارم و نه راه پیش
خب چه شده؟
آقای دکتر شوهرم میگوید تو حق نداری با من در کوچه راه بیایی. نه که حق نداری اصلا لیاقت بامن راه آمدن را نداری. لیاقت این را نداری که در اتاقی که من میخوابم تو هم باشی. لیاقت این را نداری که در اتاقی که من غذا میخورم باشی. لیاقت این را نداری که میوه و غذا خوردن من را حتی ببینی.
اصلا لیاقت آن را نداری که من برای تو کار کنم و پول در بیاورم تو باید کار کنی و خرج زندگی را بدهی و بهترین میوه ها و غذاها را بخری و برای من بیاوری و از ته مانده ی غذای من بخوری و اگر اینکارهایی که میگوید را نکنم مرا میزند. چه کنم؟ آقای دکتر نه راه پس دارم و نه راه پیش از طرفی ازدواج ما به روش دوستی بود اولش خیلی خوشم می آمد با همه فرق داشت. ذلیل دخترها نبود. ولی من چه میدانستم که چه ماری است به خاطرش جلوی پدر و مادرم ایستادم و به زور با پسر رویاهایم ازدواج کردم. پدر و مادرم هم گفتن اگر رفتی دیگر حق برگشت نداری.
قبول کردم و الان به این خاک سیاه نشسته ام.
از طرفی به مادر شوهرم هم میگویم که پسرتان با من اینگونه رفتار میکند در کمال وقاحت می گوید خدا بیامرز باباش هم همینطور بود، چه کنم آقای دکتر نه راه پس دارم نه راه پیش. البته این خود شیفتگی در نوع حاد خودش هست اما در اشکال خفیف تر در وجود بسیاری از ما نیز هست.
اینکه در خانه باید همیشه حرف یک نفر باشد. باید همیشه غذای مورد علاقه او پخته بشود. اینکه مهمانی طرف فامیل من اشکالی ندارد اما طرف فامیل همسرم اشکال دارد. اینکه موقع تماشای تلویزیون باید کانال مورد علاقه من را همه ببینند. اینها بعضی از نمونه های خودخواهی در زندگیست.
در خانواده ای که رحمت جایی ندارد و همه بر اساس خودخواهی زیر یک سقف زندگی میکنند تروریستهای خطرناکی تربیت میشوند. مثل آن دختر بچه پولدار که با پورشه پدرش یک جوان را میکشد و بعد خیلی راحت و بی تفاوت می گوید پدرم پولش را میدهد. اینقدر بی رحم و خطر ناک. شما مطمئن باشید در این خانواده هیچ مودت و رحمتی نبوده و گرنه این دختر اینطور برخورد نمیکرد. پس یادمان باشد هر چه برای خود میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم و هرچه برای خودمان نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم.
[۱] مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللهِ تَعَالَى مِنَ التَّزْوِیجِ؛ (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۸۳، ح ۴۳۴۳؛ بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۲، ح ۴۰).
[۲] تُفْتَحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَهِ فِی أَرْبَعِ مَوَاضِعَ… وَ عِنْدَ النِّکَاحِ؛ (جامع الأخبار، ص ۲۷۲، ح ۷۴۲؛ بحار الأنوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱، ح ۲۶).
[۳] ألا وَإنَّ الدَّعیَّ ابنَ الدَّعیِّ قَد رَکَّزَ بَینَ اثنَتینِ بَینَ السُلَّهِ وَالذِلَّهِ وَهَیهاتَ مِنّا الذِلَّهُ [ اللهوف : ۹۷ . ]
[۴] سید بن طاووس، لهوف، نشر نبوغ، ص ۱۸۳
[۵] (سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۶۰)،
[۶] (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)سوره مبارکه روم، آیه ۲۱
[۷] «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً»
[۸] قَولُ الرّجُلِ لِلمَراَهِ إنّی اُحِبُکِ لاَ یَذهَبُ مِن قَلبِهَا اَبَداً».(الکافی، ج۵، ص ۵۶۹؛ )
[۹] مَا مِنِ امْرَأَهٍ تَسْقِی زَوْجَهَا شَرْبَهً مِنْ مَاءٍ إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهَا مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ صِیَامِ نَهَارُهَا وَ قِیَامِ لَیْلُهَا وَ یَبْنِی اللَّهُ لَهَا بِکُلِّ شَرْبَهٍ تَسْقِی زَوْجَهَا مَدِینَهً فِی الْجَنَّهِ وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّینَ خَطِیئَهً»(وسائل الشیعه/۲۰/۱۷۲)
[۱۰] أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَهِ أَوْلَادِکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَهٍ دَرَجَهً فِی الْجَنَّهِ مَسِیرَهَ خَمْسِمِائَهِ عَام»(وسائل الشیعه/۲۱/۴۸۵)
[۱۱] «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَ أَوْلاَدِکُمْ عَدُوّاً لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ تغابن/ ۱۴؛
[۱۲] «مَنْ لَمْ یَتَغَافَلْ وَ لاَ یَغُضَّ عَنْ کَثِیر مِنَ الاُْموُرِ تَنَغَّصَتْ عِیْشَتُهُ;
[۱۳] (وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُو)
[۱۴] (اَلاَ تُحِبونَ اَن یَغفِرَاللهُ لَکُم)؛
[۱۵] مواعظ العددیه، ص۷۵
[۱۶] «فَأَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا
.






