وظایف ما در قبال پیامبر أعظم
۱۴۰۰-۰۵-۱۷ ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ ۱۰:۳۰وظایف ما در قبال پیامبر أعظم
وظایف ما در قبال پیامبر أعظم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
۱-مصادیق مهربانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
۱/۱-رئوف و رحیم بودن به امت
شب میلاد آقا رسول الله و آقا امام صادق علیه‌السلام است. آقا رسول الله به تعبیر صحیح و به تعبیر بزرگان گل سرسبد خلقت و گل سرسبد عالم وجود هستند. خداوند متعال در قرآن کریم از این بزرگوار لب به تعریف و تمجید میگشایند، انقدر آقا رسول الله مقامات بالایی دارند که هیچ کلام و واژه دیگری حقیقتا برای ایشان وجود ندارد، همین کافی است که گل سرسبد عالم وجود هستند که خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند: به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است![۱]
و در نهایت خداوند متعال میفرمایند و بالمومنین رئوف رحیم و برای مومنین بسیار مهربان است. در عبارت بالمومنین رئوف رحیم این دو صفتی که خداوند متعال به آقا رسول الله میدهد فقط یکبار دیگر خدا از این دو صفت استفاده کرده است آن هم برای خودش. یک جای دیگر خداوند در قرآن کریم میفرمایند من برای مردم رئوف و رحیم هستم همین دو صفت را خداوند متعال به آقا رسول الله داده اند.
۱/۲-اذیت کردن خود برای هدایت مردم
ببینید شان و مقام آقا رسول الله چقدر بالا است و مهربانی ایشان چقدر است که خداوند متعال به آقا رسول الله میفرمایند ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به مشقت و زحمت افتی؛[۲] نیاز نیست دلسوزی مردمی را بکنی که انقدر تو را اذیت میکنند. چقدر مهربان هستید برای مردم آقا. انقدر آقا پا در میانی میکنند میفرمایند: شاید خود را هلاک سازى[۳]. آقا این‌ها تعدادیشان آدم بشو نیستند ولشان کن. آقا رسول الله باز هم مهربانی و باز هم مهربانی میکنند برای ما مردم برای من و شما.
در حدود سال دهم هجرت که رفت و آمد زیاد است و شهرت پیغمبر در همه جا پیچیده است، یک عرب بیابانی می آید خدمت پیغمبر. وقتی که میخواست با پیغمبر حرف بزند، به دلیل آن چیزهایی که از قبل شنیده بود رعب پیغمبر او را میگیرد، زبانش به لکنت می‌افتد. پیغمبر ناراحت میشوند و میفرمایند: از دیدن من زبانش به لکنت افتاد؟! فورا او را در بغل میگیرند و میفشارند که بدنش بدن ایشان را لمس کند : برادر ! هون علیک آسان بگو، از چه میترسی ؟ من از آن جباره ای که تو خیال کرده ای نیستم : لست بملک. من پسر آن زنی هستم که با دست خودش از پستان بز شیر میدوشید. من مانند برادر تو هستم، هرچه میخواهد دل تنگت بگو. آیا این وضع، این قدرت، این نفوذ، این توسعه و این امکانات یک ذره توانسته است روح پیغمبر را تغییر دهد ؟ ابدا. عرض کردم که تنها پیغمبر چنین نیست، پیغمبر و حضرت علی مقامشان بسیار بالاتر از این حرف هاست، باید برویم سراغ سلمان‌ها، ابوذرها، عمارها، اویس قرنی‌ها و صدها نفر امثال این‌ها.
اما یک سوالی اینجا مطرح میشود آقا رسول الله که انقدر مهربان هستند انقدر رئوف و رحیم هستند ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺳﺎﺭﻩ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ!
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩند:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ؟
-ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ!
– ﺗﻮ ﮐﻪ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻣﮑﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟!
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻧﯽ نمیبرد!
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه و آله ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ!
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ!
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻏﺮﯾﺐ ﺍﺳﺖ!
ﯾﮑﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎﻩ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻩ است!
ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩند ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ!
ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻫﻢ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ!
ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ![۴]
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ؟!
این است نمونه ای از مهربانی پیامبر اکرم صلی لله علیه و آله که ما باید بدانیم و دیگران را هم با خبر کنیم. اما باید بدانیم ما در قبال این پیامبر مهربان وظایفی داریم . و از وظایف انجام داده و نداده خود فردای قیامت مورد سوال واقع می شویم .
۲-وظایف ایجابی در قبال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
با خود گفتم وظایف ما نسبت به آقا رسول الله چیست؟ همانطور که میدانید ما دو نوع وظیفه داریم اگر خدای ناکرده خدایی ناکرده کسی مریض شود و به دکتر برود آقای دکتر نسخه‌ای برایش مینویسد و بعد هم یک سری دستوراتی میدهد و میگوید دو نوع کار باید انجام بدهید.
یک کارهایی که دکتر دستور میدهد که باید انجام بدهید.
دو کارهایی که نباید انجام بدهید. مثلا میگوید سرماخورده‌ای باید این قرص و دارو را بخوری. سوپ بخوری چه میدانم این کارها را انجام بدهی و خودت را گرم نگه داری.
و بعد یک سری کارها را هم میگوید انجام نده. مثلاً میگوید در کوچه نرو سرخ کردنی نخور از این مدل‌ها. ما وظایفمان نسبت به آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم دو مدل است یک وظایف ایجابی دو وظایف سلبی.
یک چه کار انجام بدهیم دو چه کار انجام ندهیم.
اصولاً خطبای بزرگوار به یک جایی که میرسند چه کاری انجام بدهیم را میگویند. وظیفه ای که خود خداوند متعال به گردن من و شما گذاشته اند چیست همه ی شما میدانید مطمئنا من الان اول آیه را می خوانم تا انتهای آیه را همه برای من می فرمایید قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَ خدا خیرتان بدهد وظیفه ایجابی ما چه کار انجام بدهیم ؟ مودت و دوستی فی القربا اهل بیت شان را دوست داشته باشیم.[۵]
در مجالس آل الله شرکت کنیم دوست بداریم فرزندانشان را مخصوصا اهل بیت عصمت و طهارت را و عموما سادات محترم و بزرگوار را معظم بداریم. چقدر خوب است که بین ما هم رواج دارد، در روایت هم آمده است که پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «اکرام کنید خوبان ذریه مرا از براى خدا و بدان ایشان را براى من[۶]»
همین که جلوی بچه سیدها بلند شویم و آنها را احترام کنیم احترام به رسول الله است.
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «هر کس یکی از فرزندان مرا ببیند و در برابرش( به احترام او)بپا نخیزد، در واقع به من ستم روا داشته است و کسی که در حق من ستم نماید منافق است. [۷] »
۳-وظایف سلبی ما نسبت به رسول الله
اما من امشب میخواهم بیشتر راجع به قسمت دوم صحبت کنم. قسمت دوم چیست؟ اعمال سلبی. یعنی چه کارهایی را انجام ندهیم. سه وظیفه است در قرآن کریم خداوند فرموده است مواظب باشید نسبت به رسول الله این سه کار را انجام ندهید.
۳/۱-اذیت نکردن
خداوند متعال در قرآن می فرمایند: ای کسانی که ایمان آورده اید مانند کسانی که از حضرت موسی را اذیت کردند شما پیامبر ما را اذیت نکنید[۸]. مواظب باشید شما دیگر اذیت به رسول الله نرسانید. حاج آقا ببخشید معذرت میخواهم خب این احساس میکنم که مال همان زمان است مردم زمان رسول الله نباید آقا رسول الله را اذیت میکردند؛ که متاسفانه متاسفانه خود رسول الله میفرمایند هیچ پیغمبری مانند من اذیت نشد[۹]. نتوانستند هم وظیفشان را انجام بدهند.
به ما مثل اینکه ربطی ندارد بله؟ آخر بله یا نخیر نخیر ربط داره. ما هم نباید آقا رسول الله را اذیت کنیم، ما چطور آقا رسول الله را اذیت میکنیم؟ خود آقا رسول الله صلی الله علیه و آله میفرمایند: کسی که یک نفر از مومنین را اذیت کند کسی که یک نفر از مومنین را اذیت کند گویی من را اذیت کرده و کسی که من را اذیت کند خداوند را اذیت کرده است.[۱۰]
بعد آقا رسول الله میفرمایند و لعنت الله و لعنت خدا بر او باد. کسی که مرا اذیت کنه خدا را اذیت کرده و کسی که خدا را اذیت کرده لعنت خدا بر او باد. چطور ما یک نفر مومن را اذیت میکنیم؟
شب میلاد امام صادق علیه‌السلام هم هست باید از امام صادق علیه‌السلام هم بگوییم.
میگویند یک نفر در حال رفتن به مدینه خدمت امام صادق علیه‌السلام بود با عجله سوار بر اسب بود و به تاخت خدمت آقا امام صادق علیه‌السلام میرفت. وقتی به مدینه رسید دم در خانه آقا امام صادق علیه‌السلام اسبش را بست و خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید در زد و وارد شد. آقا امام صادق آمدند جلو و با او با اخلاق تند برخورد کردند. گفت یاابن رسول الله چه گناهی از من سر زده؟ من چه کاری کردم که اینطور با من برخورد میکنید؟ امام صادق فرمودند چرا ما را اذیت میکنید؟ چرا ما را ناراحت میکنید؟ چرا ما را اندوهگین میکنید؟ آن بنده خدا هم فقط عرض کرد آقاجان یابن رسول الله من همین الان رسیدم من اصلا وقت نکردم شما را اذیت کنم چه خطایی از من سر زده است چه کار کردم که شما را اذیت کردم؟ آقا امام صادق میفرمایند در مسیر که داشتی می‌آمدی با سرعت و با عجله یک نفر در مسیر دست گرفت و گفت مرا هم سوار کن مرا با خودت ببر. تو به او اهمیت ندادی و او را اذیت و ناراحت کردی. آن بنده مومن را اذیت و ناراحت کردی گویی مرا اذیت کرده‌ای. چطور ما آقا رسول الله و اهل بیت را اذیت میکنیم الان؟ با اذیت کردن برادران مومنمان. دیگر حال به قول معروف میگفت در خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. غیبت کردن پشت سر مومنین تهمت زدن به مومنین حسادت کردن و چشم و همچشمی هایی که داریم و همسایه داری هایی که بلد نیستیم اذیت کردن های مومنین و دوستان اهل بیت گویی آقا رسول الله را اذیت می کنید.
مومن هم فقط نمازگزارهای مسجد نیستند . همسر من فرزند من همسایه من همشهری من هم وطن من همه مومن هستند. کسی که همسر خود را اذیت کند آقا رسول الله را اذیت کرده است .
پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«کسی که زنی دارد که [آن زن] به او آزار می رساند، خداوند نماز و کارهای نیک زن را نمی پذیرد تا اینکه به مرد کمک و او را راضی کند، اگر چه این زن تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و دارایی [اش] را در راه خدا انفاق کند . و این زن نخستین کسی است که وارد آتش جهنم می شود . سپس حضرت فرمودند: مرد نیز چنین گناه و عذابی دارد اگر زنش را آزار رساند و [به او] ستم کند[۱۱].»
ان شالله بتوانیم از دنیا برای آبادی آخرت بیشترین استفاده ها را بکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد .
اما یک نوع اذیت دیگر هم هست که با آقا رسول الله داریم. روایت از امام رضا علیه‌السلام است آقا می فرمایند: هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال شما به ما ارائه میشود. وقتی من در طول هفته گناه میکنم و این نامه اعمالم میرسد به دست آقا رسول الله به دست اهل بیت عصمت و طهارت این بزرگواران این نامه اعمال را می‌بینند و اذیت میشوند.
طبق آیه قرآن کریم، خداوند متعال، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مؤمنان از اعمال و کردار بندگان، آگاه هستند: « بگو: عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‌بینند! و بزودی، بسوی دانای نهان و آشکار، بازگردانده می‌شوید و شما را به آنچه عمل می‌کردید، خبر میدهد[۱۲]!»
روایاتی که در منابع شیعه از رسول خدا و ائمه طاهرین علیهم‌السّلام وارد شده، مصداق «مؤمنان» را ائمه طاهرین علیهم‌السّلام می‌دانند. در نتیجه آن بزرگوارن نیز بر اعمال بندگان آگاه هستند. در روایات صحیح اهل سنت، تصریح شده است که حتی اعمال زنده‌ها بر اموات نزدیک انسان نیز عرضه میشود و علمای اهل سنت این مطلب را تایید کرده و میگویند که خداوند متعال آنها را از اعمال بندگان آگاه می‌سازد. اما درباره چگونگی عرضه اعمال تعبیر روایات شیعه مختلف است؛ طبق برخی اخبار، هر روز، طبق دسته دیگر هر پنجشنبه و برخی اخبار هر ماه را زمان عرضه اعمال بیان کرده‌اند. همچنین عرضه اعمال منحصر به زمان حیات پیامبر و ائمه طاهرین علیهم‌السّلام نیست؛ بلکه بعد از وفات هم بر ایشان عرضه میشود؛ زیرا بعد از حیات دنیوی نیز آنها زنده هستند.
معذرت میخواهم یک معلم از دست دانش آموزش چع موقع اذیت میشود؟ آن وقتی که امتحان میگیرد میبیند که همه را غلط غلوط نوشته است یا وقتی که امتحان میگیرد میبیند اصلاً جواب‌ها پرت است، آقا رسول الله هم وقتی می‌بینند این همه اذیت شدند ۲۳ سال خون جگر خوردند برای من و شما من خودم را عرض میکنم شما را عرض نمی‌کنم برای من انقدر زحمت کشیدند یک صلوات ختم کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و من گناه میکنم در طول هفته، خوب آقا رسول الله اذیت میشوند. اهل‌بیت عصمت و طهارت اذیت میشوند. چقدر خوب است همین الان نقدا یک استغفار با هم بکنیم. بله یک استغفرالله ربی و اتوب الیه. همه باهم بگوییم استغفرالله ربی و اتوب الیه.
۳/۲- افراط و تفریط نکنیم
سه کار وظایف ما نسبت به آقا رسول الله نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت است که یکی اسن بود اذیتشان نکنید، دوم اینکه خداوند متعال در سوره حجرات میفرمایند: ای کسانی که ایمان آوردید خودمان را از خداوند و رسولش جلو نیندازیم و بیاییم جلوتر ااز خدا و رسول حرکت کنیم. حاج آقا به خدا دیگر الان ما نمیتوانیم جلوتر از رسول الله حرکت کنیم. یعنی این دیگر مال ما نیست این مال همان زمان است؟ نخیر این هم مال الان است. چطور ما ممکن است جلوتر از رسول الله و اهل بیت بیفتیم؟ با افراط و تفریط کردن های خودمان در دین سه مدل هم دارد. افراط و تفریط یک وقتش افراط و تفریط در عقاید است که آنهایی که از اهل‌بیت جلو افتادند اهل‌بیت میگویند ما خدا نیستیم، برخی میگویند نه این‌ها خدا هستند غلو می کنند. یک وقت افراط و تفریط ها در احکام است ماند چه کسی؟ احسنت مانند آن آدم وسواسی. که خداوند متعال و رسول الله میفرمایند به خدا این پاک است سه مرتبه آب ریختی پاک شده است درست است، میگوید نه هنوز به دلم نچسبیده بگذار یک بار دیگر بشویم. امان از این آدم های وسواسی مادر تماس گرفته با ما میگوید حاج آقا برای نماز صبح میترسم بچه ام را بیدار کنم. چرا؟ برای اینکه اذان صبح بیدار میشود میرود در سرویس برای اینکه تجدید وضو کند وضو بگیرد دو ساعت بعد از اذان صبح بیرون می‌آید. میگوید هنوز هم این وضو که گرفتم به دلم نچسبیده است لا اله الا الله از این افراد و از این وسواسی گری ها.
آقا امام صادق علیه‌السلام طرف آمد خدمتشان و گفت یابن رسول الله (برخی اوقات از امام صادق هم جلوتر میزنیم فقیه تر میشویم و از رئیس مذهب فقیه تر شدند این دیگر به خدا نوبر است.) طرف رسید خدمت امام صادق علیه‌السلام گفت آقا جان یا ابن رسول الله یک تشت بود من در این تشت داشتم رخت هایم را میشستم رخت هایم رو شستم و بلند کردم رفتم بروم روی بند پهن کنم برگشتم دیدم یک موش مرده در تشت افتاده است، وظیفه من چیست؟ موش مرده نجس توی تشت افتاده است وظیفه من چیست؟ این رخت ها پاک است یا نجس؟ (حاج آقا میگن آفتاب میخورد پاک میشود رساله جدید دارن حاج آقا.) امام صادق علیه‌السلام میفرمایند پاک است چرا پاک است! برای اینکه آن موقع که شما آب ریختی توی تشت موش داخل تشت بود؟ نه. شما بلند شدید و رفتید احتمالا بعد از اینکه شما رفتید این موش افتاده در تشت پس پاک است. ولی خدا وکیلی من و شما حالا شما را که نمی دانم ولی خیلی از آدم های وسواسی میگویند وای به دلم نیست وای به دلم نیست افراط جلو زده است از رسول خدا.
دیگر چه؟ یک وقتی عرض کردیم در عقاید یک وقتی در احکام یک وقت در اخلاق افراط میشود.
یک وقت طرف در اخلاقش دیگر زیاده روی میکند برخی دیگه کاسه داغ‌تر از آش میشوند.
بدترین افراط و بدترین زیاده‌روی ها را در اصول کافی در روایتی اینطور معرفی مینمایند: بدترین زیاده روی ها زیاده روی در عبادت و افراط در عبادت است.
برای مثال خداوند متعال به ما گفته است ۱۷ رکعت در روز نماز واجب دارید برخی را میبینید که دیگر لا اله الا الله انقدر نماز میخوانند که دیگر نمیتوان بیانی برایش آورد.
یک رفیقی داشتم که میگفت رفته بودیم باغ ۴ صبح بلند شدم تا نماز بخوانم دیدم مادرم دارد نماز شب میخواند گفتم خدا خیرش بدهد نمازمان را خواندیم و خوابیدیم. ۱۰ صبح بلند شدم و دیدم هنوز مادرم دارد نماز میخواند. گفت من دیگر نسبت به نماز حس خاصی دارم، ما دوست داریم مثلاً میگوییم التماس دعا سیمش وصل شده اما باور کنید افراط و تفریط انسان را زمین میزند.
حالا یک سوال تخصصی من میتوانم بپرسم؟ به خدا اگر به من بگویید چی چی میخواند نمیدانستم به او گفتم چه میخواند گفت رفتم ازش پرسیدم، دیدم مفاتیح را کنار خود گذاشته است و صفحه به صفحه مفاتیح را جلو میرود. نماز جعفر طیار نماز امام زمان نماز نمیدانم یک سری نماز که دیگر در مفاتیح هم پیدا نمیشود ایشان شروع کرده بودند به خواندن.
نمونه‌های شدیدتر این افراط و تفریط به صورت داعشی‌ها خود را نشان میدهد .
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با توجه به عنایت های ویژه ای که خداوند منان جل جلاله نسبت به ایشان داشتند میتوانستند لحظه به لحظه آنچه را که بر سر اصحاب و امتشان خواهد گذشت را تا آخرین لحظات و حتی آنچه که برای دعوت مبارکشان در آخر الزمان پیش می‌آید پیش بینی کنند. از جمله پیشگویی های آن حضرت صلی الله علیه و آله مربوط میشود به ظهور پدیده افراط گرایی در دین اسلام که ایشان به شدت اصحاب و امت را از گرفتار شدن در دام آن برحذر می داشتند و اوصافی را برای افراطیون ذکر میکرند که بسیار راحت انسان می تواند آنان را از دیگران باز شناسد. ایشان اوصاف را این گونه برمیشمارند: که در صحیحین بخاری و مسلم وارد شده اند.
هر کدام از شما نماز، عبادت و تلاوت قرآنش را در برابر نماز، عبادت و تلاوت قرآن آنان ناچیز می شمارد.
نکته جالبی که حدیث بدان اشاره می کند و در ردّ ادعای آنان است این که آنان در قرون اولیه خود را (اهل حق) و در روزگار ما هم خود را (مدافع قرآن و حدیث) می خوانند اما حدیث معتقد است که آنان راه خروج از مسیر اصلی را در پیش گرفته اند همان گونه که می فرمایند: از دین خارج می شوند همان گونه که تیر از کمان خارج می شود.
این توصیف بلیغی است که حقیقتاً بالاتر از آن ، نمی توان توصیف دیگری ذکر کرد، که بر عدم حفظ تعادل، و پا نهادن در وادی تندروی دلالت دارد. واقعاً اگر انسان در مسیری جز صراط مستقیم گام بردارد اگر هم تند راه برود او را از هدف دور می کند، و باید گفت که اصلاً مسافتی را هم نپیموده است.
ویژگی بارز دیگر آنان این است که بت پرستان را رها می کنند، اما مسلمانان را می کشند.
سطحی نگری و ژرف اندیش نبودنشان را در محتوای پیام های قرآنی و برخوردار نبودنشان از شناخت کافی راجع به قرآن را این گونه به تصویر می کشد. آنها قرآن خوان هستند در حالی که از حنجره هایشان فراتر نمی رود(یعنی فقط بلد هستند که ظواهر قرآن را بخوانند از تخصص و علم کافی در فهم قرآن محرومند).
تعبیر جالب دیگری که سرور ما در مورد آنان دارد:
(روایت مسلم و ابو داود)
قرآن خوان هستند گمانشان بر این است که قرآن به نفع آنان است در صورتی که قرآن بر ضد آنان است.
یعنی آنها خود را مدافع قرآن می دانند، و معتقد هستند که چنین روشی به نفع آنان است اما قرآن چنین چیزی را قبول ندارد و به رد نگرش آنان می پردازد.
در آخر آنان را در ردیف بدترین ها جا می دهد و می فرماید: آنان بدترین انسان ها، و بدترین آفریده شده ها هستند.[۱۳]
اما یک سوال تخصصی بنده دارم افراط بدتر است یا تفریط؟
افراط به معنی زیاده روی بدتر است یا تفریط به معنی کوتاهی کردن؟ هر دو بد است اما کدام بدتر است؟ حاج آقا میگویند هر دو. اما افراط بدتر است. به دو دلیل، دلیل اول اینکه هم انسان های افراطی که زیاده‌روی میکنند هم انسان های تفریط کار که کوتاهی میکنند هردو را در یک آتش میسوزانند. آن کسی که در دنیا افراط کرده است بیشتر دلش میسوزد اما دلیل تخصصیش این است که آن کسی که کوتاهی میکند خدایی نکرده خدایی نکرده کاهل نماز است، آن کسی که خدایی نکرده خدایی نکرده در عبادتش در نمازش در حجابش روزه اش در هرچیز کوتاهی میکند ممکن است یک زمانی سرش به سنگ بخورد و برگردد و به دین خدا دیندار شود، اما ان کسی که اصرار میکند نماز از چهار صبح میخواند تا ۱۰ صبح آن کسی که افراط میکند همش به دعا و نماز و روزه و از زندگی وا مانده است آن غیر ممکن است برگردد، چون فکر میکند من دارم کار درست را انجام میدهم همه اشتباه میکنند. خواهشی که دارم مواظب باشید شیطان بلد است چه کسی را چطور گول بزند. من و شمای مسجدی یا هیئتی یا نماز خوان را نمی‌آید بگوید نماز نخوان به من و شما می‌آید میگوید افراط کن نماز بیشتر بخوان نمازت را طوری بخوان که همه دیگر لجشان در بیاید ۴ صبح تا ۱۰ صبح اگر در خانه خودت هستی و برای خودت هستی کاری به کسی نداری هرطور میخواهی نماز بخوان سر شب تا ۱۰ صبح نماز بخوان اما در باغ نمیشود. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. در باغ و با بقیه رفته اید و حالا میخواهند خوش بگذرانند نماز خواندن جلوی این بنده خداها خیلی صحیح نیست.
۳/۳-بی ادبی نکردن
خب مورد اول چه بود؟ اذیت نکردن. دوم افراط و تفریط. سوم خداوند متعال در قرآن میفرمایند : صدایتان را بلندتر از رسول خدا نکنید[۱۴]. در محضر رسول خدا داد نزنید. حاج آقا دیگر به خدا این مال همان زمان است. ما دیگر الان نمیتوانیم داد بزنیم بلندتر از رسول خدا نمیتوانیم حرف بزنیم اصلاً مقدور نیست. نخیر این نشان از آن است که در محضر رسول الله و در محضر خداوند متعال رعایت ادب داشته باشید. باید ادب را نگه دارید باید ادب کنید.
گفت ادب را نگهدار نزد می فروش
دو دستی بگیر و دو دستی بنوش
ما باید ادب داشته باشیم و متاسفانه بسیاری فکر میکنند مثلاً ادب مثل زرشک و زعفران روی پلو میماند. اگه باشد خوب است اما نه به خدا ادب مثل گوشت در خورشت میماند نباشد هیچ است. برخی اوقات ما فکر میکنیم ادب یک چیزی است که مثلاً اگر داشته باشیم خیلی عالی است نخیر اگر ادب نداشته باشیم به هلاکت میرسیم ادب نداشته باشیم کارمان زار است.
میگویند یک بار آقا رسول الله از خیبر برمیگشتند جنگ خیبر با اون مشقاتی که دذ جنگ خیبر بود همه میدتنید وقتتان را نمیگیرم از جنگ خیبر برمیگشتند یک خانم برای آقا رسول الله یک کتف کبابی درجه یک آورد. حال آقا رسول الله امیرالمومنین و اصحاب گرد رسول الله هستند. وارد شدند خسته و مانده یک غذای خوشمزه کتف کبابی آوردند جلوی آقا رسول الله حال به قول خودمان در تعارفاتش بودند حال این‌ها از زبان من است حال چرا زحمت کشیدید تشکر میکنم چطور شده است حال چرا این موقع زحمت کشیدید خیلی هم مثل اینکه خوشمزه است داشتند این تعریف‌ها را میکردند و تعارف ها را می‌فرمودند، که یکدفعه یک نفر به نام بگذار اسمش را هم از رویش برایتان بگویم بشاربن برار این بنده خدا بی ادبی میکند و هنوز آقا رسول الله این هدیه را نپذیرفته دست میزند و یک ناخنک در غذا میبرد و یک مقداری گوشت ها را میکند و میخوره. تا گوشت را میکند و میخورد خوب دیگر غذای دست خورده را که نمیشوذ بخوریم ما تحویل نمیگیریم آقا میگویند خوب بگذارید و تشریف ببرید تا این خانوم این را میگذارد و میخواهد برود این بشاربن برار سیاه میشود و رنگش برمیگردد و میوفتد و میمیرد. آقا میگویند بروید به این خانم بگویید بیاید میروند و خانم را میگویند بیاید میگویند چه ریخته بودی در غذا؟ میگوید من یک زن یهودی هستم به دست شما یا رسول الله و به دست مسلمین برادرم پدرم و پسرم و همسرم کشته شدند. هر چهار تا با خودم گفتم این محمد را اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بکشم و مسمومش میکنم. مگر اینکه واقعاً پیامبر الهی باشد و خدا خودش جلوی این مسمومیت را بگیرد و گرنه من قصد خودم را انجام میدهم من کار خودم را میکنم و زمانی که این گوشت را مسمومش کردم و آوردم گفتم این رسول الله اگر قبول کرد و اگر این گوشت را خورد معلوم است پیغمبر هم نیست. که معلوم شد آقا رسول الله به وسیله خدا حفظ شدند و پیغمبر بودند. بعد که این بنده خدا این خانم یهودی اسلام می‌آورد مسلمان میشود جانش در امان میشود میگویند برو. بعد اصحاب شروع میکنند به ناله و زاری کردن برای این بشاربن برار میگویند که خوب حال این بیچاره مرد این چه گناهی داشت؟ آقا میفرمایند چوب بی ادبی اش را خورد. فکر نکنید بی ادبی کردن مثلا ادب داشتن یک چیز خوبی است عرض کردم زرشک و زعفران نیست گوشت در خورشت است. بی ادبی کردن یک همچین چوب هایی دارد باید با ادب باشیم.
میگویند وقتی در محضر امام صادق علیه‌السلام اسم آقا رسول الله می‌آمد آقا امام صادق تا کمر خم میشدند و احترام میکردند و صلوات می‌فرستادند بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد وآل محمد.
که حواسمان باشد اسم این بزرگوار را با ادب کامل و با احترام کامل و با صلوات بر محمد و آل محمد بیاوریم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وظیفه دیگری که در این باب داریم این است که اسم فرزندانمان را هم اسم این بزرگواران بگذاریم. اسم فرزندمان را بگذاریم فاطمه، علی، حسین، محمد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
پی نوشت ها
[۱] لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن أَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیمٌ [توبه، ۱۲۸]
[۲] مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ [طه،۲]
[۳] لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ
[۴] علامه ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﺣﮑﯿﻤﯽ، ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ، ﺹ ۲۳۲ ، ﻧﺸﺮ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، ﭼﺎﭖ ﺍﻭﻝ، ۱۳۹۱
[۵] قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَ [شچری،۲۳]
[۶] «أَحِبُّوا أَوْلَادی الصَّالِحُونَ لِلَّهِ وَ الطَّالِحُونَ لِی»محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۲، ص ۳۷۶، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
[۷]مَن رأی اولادی ولم یَقمُ بین یَدَیه فقد جَفانی و من جفانی فَهُوَ مُنافق. کتاب فضائل السادات،تالیف:علامه سید محمد اشرف؛فرزند آیه الله محقق داماد؛صفحه ۴۱
[۸] یا ایها الذین آمنولا تکونوا کالذین آذوا موسى [احزاب،۶۹]
[۹] مَا أُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا أُوذِیتُ بحارالانوار مجلسی، ج۳۹، ص۵۶
[۱۰] من آذی مؤمنا فقد آذانی ،ومن آذانی الله، و من آذی الله فهو ملعون فی التوراه و الانجیل ،والزّبورو الفرقان )بحارالانوار ج۷۲ ص۱۵۰)
[۱۱]من کان له امراه تؤذیه لم یقبل الله صلاتها ولا حسنه من عملها حتی تعینه وترضیه وان صامت الدهر وقامت واعتقت الرقاب وانفقت الاموال فی سبیل الله وکانت اول من ترد النار ثم قال: وعلی الرجل مثل ذلک الوزر والعذاب اذا کان لها مؤذیا ظالما (۲۹)وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۱۶
[۱۲] وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ اِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ [توبه،۱۰۵]
[۱۳] یحقرُأحدُکُم صلاتَهُ إلی صلاتهِم و قیامهُ إلی قیامهِم و قرائتَهُ إلی قرائَتِهِم یَمرَقون مِنَ الدین کما یمرَقُ السَّهمُ من الرّمیه یدعونَ أهلَ الأوتانِ و یقتُلونَ أهلَ الاسلام یقرؤن القُرآن لا یجاوِزُ حناجِرَهُم أو تراقیهم یقرَؤنَ القرآنَ یحسَبُونَ أنَّهُ لَهُم و هُوَ علیهم هم شرارُ الفَلقِ و الخلیفه(ارشاد اساری شرح صحیح بخاری ص۸۴ج۱)
[۱۴] یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ [حجرات،۲]
*
