Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
سخنرانی ( پناهیان مباهله نورباران 10) 1079 علیرضا پناهیان متن گردآوری روز مباهله استاد علیرضا پناهیان ؛ متن گردآوری روز مباهله

مرور داستان مباهله

PanahiyanA_Mobaheleh01

مرور داستان مباهله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

سلام خدمت بینندگان محترم ایام رو تبریک عرض میکنم؛ این ایام به ویژه عید غدیر ای که در پرتوش هستیم را تبریک عرض می کنم و خصوصاً ذکر امروز موقعیت امروز که روز مباهله بوده روز نزول سوره هل اتی هم بوده اینها همه روزهای اهل بیتی و یا ایام اللهی هستند که برای ما تقویت کننده ایمانمان به اولیای خدا هستند این روز را تبریک عرض می کنم.

داستان یوم الله مباهله

درباره مباهله خوب از اول داستان رو مرور کنیم خوب یک منطقه‌ای بود به نام نجران که تقریباً بین عربستان کنونی و یمن کنونی قرار میگیره گفتند تو این منطقه تنها منطقه مسیحی نشین هم بوده پیامبر گرامی اسلام برای آن ها نامه می نویسند و آنها را دعوت می فرمایند به اسلام بعد جالب در این نامه هم یاد حضرت ابراهیم یاد حضرت اسماعیل یاد حضرت یعقوب رو زنده نگه میدارند و گرامی می دارند یعنی انبیای بزرگ مشترکی که خوب در تاریخ ادیان ابراهیمی مورد احترام هستند و بعد آنها را دعوت می‌کنند به اسلام که اگر مسلمان نشدن هم دعوتشون می‌کنند به جزیه دادن که این هم یک داستانی دارد بزرگ اونها دیگران رو دعوت میکنه از اطرافیان خودش میگه خوب ما با این نامه چیکار‌کنیم چند نفری را مأمور می کنند بیان با پیامبر گرامی اسلام مذاکره کنن

جزئیاتی که نقل شده جالبه حالا من اون جزئیات هم بگم بد نیست اینا بعد از اینکه اومدن با پیامبر گرامی اسلام صحبت کنن چه روزی رسول خدا اونها رو راه نداده گفتند ما چیکار کنیم که خدمت رسول خدا برسیم همه گفتند که باید بریم سراغ علی بن ابیطالب یعنی ایشون میتونه برای شما گره گشایی کنه یعنی ایشون نزدیکترین سطح است به رسول خدا اومدم خدمت حضرت ایشان فرمودند که علت این که رسول خدا شما را راه نمی دهند این است که شما با یک لباس های فاخر ویژه ای اومدید اینجا با همان لباس های عادی سفرتون بیاید با این لباس‌ها چرا میخواید به دیدار رسول خدا بشتابید خوب اونها لباس های فوق العاده تزئینی خاصی پوشیدن بعد از اینکه رسیدن به مدینه بعضی‌ها تحلیل شون این هست که خود این میخواست یه جنگ روانی باشه لباسشون را عوض کردند و رسول خدا آنها را راه دادند

قرار نجرانیان بر عدم پذیرش سخن پیامبر(ص) در مذاکره

داستان دیگری هم پشت پرده بوده و اینکه اونا می خواستند صحبت کنند و بعد از صحبت شان بلند شه بگن که ما قانع نشدیم خوبین یک لطمه‌ای بود برای این دین نوپا با توجه به اینکه بخشی هم عوام اند و به ظاهر نگاه می کنند میگن خوب اینا حتما یه چیزی میدونن که اینجوری گفتن خداوند متعال این نقشه رو نقش بر آب کرده بود و بعد از اینکه مذاکره انجام شد اینا بلند شدن بیان بیرون

دستور خدا به مباهله

فرمود رسول خدا طبق دستور پروردگار عالم که بیاید مباهله کنیم اینا دیگه پیش‌بینی اینجا رو نمی کردند دعوتشون کردند به مباهله رسول گرامی اسلام اینها رفتند که برای فردا قرار مباهله بیان یا نیان دیگه بیرون از جلسه نتونستن بگن ما قانع نشدیم، قانع نشدیم نداره خوب اگر قانع نشدید مباهله می‌کنیم شما بر حقید ادعای اینجوری دارید ما هم ادعامون اینه که برحقیم مباهله هم یعنی اینکه یکدیگر را نفرین می کردند در محضر پروردگار عالم که خدایا اگر ما بر حقیم آنها را از رحمت خود ترک کند اگر آنها بره قند ما را از رحمت خودت ترد کن یعنی یک نوع آمادگی برای پذیرش عذاب الهی هم بود چون کسی راست نمیگه نمیتونه بیاد مباهله با دل قرص و محکم بزرگترا نه اون جمعی که آمده بودند گفتند چیکار کنیم ما فردا واقعاً بریم مباهله یا نه برخی شان گفتند ما که یقین داریم ایشان واقعاً پیغمبر باشند میریم ببینیم چه اتفاقی افتاده ماهم که بر اساس داشته‌های پیشینیان احساس حق می‌کنیم دیگری که حالا یک فرد فهمیدی بینشون بود گفت صبر میکنیم ببینیم فردا ایشان با کیا میان اگر با اصحابش اومد میریم اما اگر با عزیز ترانش اومد نمیریم

آمدن پیامبر با اهل بیت(ع) به مباهله

آمدن دیدن رسول خدا داره از دور میاد یک کودکی را در آغوش گرفته که اباعبدالله الحسین علیه السلام بودن یک کودکی را هم در دست دارند که امام حسن مجتبی علیه السلام بودن امیرالمومنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها هم طرفین شون هستند و این پنج نوع پاک علیه صلوات الله دارن میان به سمت مکان مباهله توضیح دادند برای آنها که اینها چه کسانی هستند عزیز ترین اشخاص در این عالم همین چند نفر هستند که این روایت رو به صورتهای مختلف تمام مذاهب نقل کردند مذاهب اسلامی و در کتب شون موجود هست در موقعیت وقتی رسول گرامی اسلام قرار گرفتند گفتند ایشان بر حق اگر بر حق نبود این جور با عزیز ترین کسان شون در میدان مباهله حاضر نمی‌شد و تسلیم شدند گفتند که ما تسلیم شما هستیم و بنا شد جزیه بدن

جزیه، طبقه‌بندی انسان‌ها بر اساس عقلانیت

حالا اون جزیه هم من دوست دارم بگم صریحاً چیه جزیه یعنی اینکه اگر شما حاضر نیستید مسلمان بشید خود میل خودتون اما میشید شهروند درجه دو باید یک مالیاتی به حکومت اسلامی بدید خیلی یا ممکنه براشون سنگین باشه این حرف که آقا چه جور ما این انسانها را طبقه بندی کنیم جزیه یعنی انسان ها را بر اساس منطق طبقه بندی کردن یک کسی که عقل جمعی خرد جمعی را نمیپذیره و میخواد واقعا خارج از این جمع حرکت بکنه خوب باشه اینو هزینه مالی بر آن تحمیل میشه بپذیره چون پیامبر گرامی اسلام استدلال کی کردن اول بعدش هم از طرقی معنوی به مباهله دعوت کردن دیگه چه منطقی روشن تر از این بعد از این احترام عقلانیت چی میشه به احترام عقلانیت ما به موضوع جزیه نگاه کنیم نکته دیگری که در این داستان هست و خیلی جالبه این است که خیلی وقت ها مناظره ها فرجام مطلوبی ندارن اصلاً مناظره یک فنه کی این فن رو بلد باشه میبره نه اینکه کی برحق باشه میبره در مناظره اصل بر اثبات حقانیت نیست اصل بر حاکم شدن تو آن مناظره است این رو باید در نظر گرفت آنها می خواستند یک مهارتی به خرج بدهند که از این به عنوان یک جنگ روانی استفاده کنند که البته با داستان پیش آمده به عنوان مباهله جلوش گرفته شد

معلوم شد که واقعاً همیشه با گفت و گو مسئله حل نمیشه و این آیه مباهله بود که یک واقعه ای بسیار مهم و ثبت شده در تاریخ است که عرض کردم شیعه و سنی همه مذاهب بر آن اتفاق دارند که چگونه رخ داده؛ نشون میده که گفتگو فقط در برخی از شرایط وقتی که طرفین هیچ غرضی نداشته باشند و ثابت شده باشه که صادقانه به میدان گفت و گو آمده اند اثر خواهد داشت و الا ای کاش اما امکانات مباحله هم الان داشتیم که خوب اولیای خدا باید در این باره نظر بدهند و بالاخره کار ساده ای نیست چون شما بر حقم باشید به این سادگی نمیتونید کسی رو به مباهله دعوت کنید به نوعی نهی شده در موقعیت‌های عادی بخوان از این روش استفاده کنند ولی خوب شخص نازنین پیامبر گرامی اسلام (ص) طبیعتاً اول عالم امکان هستند و این نکته‌ای هم که اول از عرض کردم که میخواستن با نحوه پوشش آن فضاسازی بکنن که روی مجموعه تأثیر بگذارند خیلی جلب توجه می‌کرد این رفتار آنها تو مدینه خوب اون رفتار هم با بی اعتنایی حضرت مواجه شد و بخشی از این جنگ روانی دوباره با اون شیوه کنترل شد

انشاءالله ما بتوانیم داستان مباهله رو یکی از دانستان های شیرین دوران کودکی بچه ها من قرار بدیم مثل داستان حدیث کساء. حدیث کساء رو ما قبلا توی یکی از این برنامه های تلویزیونی پیشنهاد داده بودیم که خوبه یه شعر کودکانه براش گفته بشه یه قصه کودکانه است که پا به سن گذاشتن بچه ها در آغاز نوجوانی میشه داستان مباهله هم براشون بیان کرد چند تا داستان هست اینها باید جزء ادبیات ما قرار بگیره ادبیات فاخر در خدمتشان قرار بگیره این ادبیات فاخر ممکن ادبیاتی باشه که به درد بچه ها میخوره اما ثبت میکنه در ذهنشان این داستان که بچه ها دوست دارن براشون تکرار بشه داستان‌هایی که به بچه ها گفته میشه شیرینی شو می چشند و دوست دارن این داستان براشون تکرار بشه در واقع تو خون بچه ها قرار میگیره ذکر اهل بیت عصمت و طهارت که یکی از موضوعات مهم ذکر هم ذکر اولیا خداست ذکر ایام الله

قرآن و تذکر ایام الله

«و ذکرهم بایام الله» که خداوند متعال یکی از موارد ذکر رو ذکر ایام الله فرمودند امروز چه روزیه همه می دونن داستانش چیه داستانش اینه که ما جلسه قبل ذکر اولیا خدا رو بحث کردیم این جلسه به طور طبیعی در این مقدمه ذکر ایام الله مورد بحث قرار میگیره

سیره امام صادق در باب محرم

خوب این ایام الله گاهی ایام جشن اند گاهی ایام رسوم یک قوم و مذهب نیست که خودشون یا بزرگتراشون خودشان برای خودشان طراحی کرده باشند ائمه علیه السلام وارد محرم که می شدند حال روحیشون متغیر می‌شد سیاه میپوشیدن عبارت های مختلف در روایات آمده بعضی ها میگن که حالا عاشورا و روز شهادت ما چرا باید از اول به استقبال بریم خوب این شیوه امام صادق علیه السلام بوده که برای عاشورا با این شیوه که به استقبال به نوعی برند البته استقبال یک امر شاد نیست یک امر سراسر حزنه ولی حزنی که انصافاً درش شادی هست همه مردمی که میرن برای عزاداری اباعبدالله الحسین سیر که گریه می‌کنن سیر که عزاداری می کنن یه فرحی در وجودشان جاریه

در روایت هم هست هر کسی بیاد کربلای اباعبدالله الحسین رو زیارت کنه مسرور برمیگرده حالا غرض از اینکه یادآوری ایام‌الله فقط یک سفارش قرآن کریم هم نیست بلکه در آیات مختلف قرآن خداوند متعال ایام الله را ذکر می فرمایند و خودشان این کار رو اجرا می‌کنند ذکر ایام الله ذکر عمل اولیای خدا ذکر اولیای خدا ذکر انبیا الهی اینها در قرآن کریم خیلی مهمه حالا من یه داستان ذکری هم بگم تو همین مقدمه بحث دیگه به جمع‌بندی مقدمه بحث بپردازیم

قبل از این محرم اون هم اینکه داستانی هست به نام داستان تابوت در قرآن تا بود یک جعبه است جعبه ای که گفته می‌شود الواح را در آن نگه می داشتند الواحی که متون وحی که به حضرت موسی بن عمران می شده بعد خود این جعبه محترم بوده تا وقتی بنی اسرائیل بر رفتاری هاشون رو زیاد کردن خدا این جعبه را از میان اینها گرفت و برد بعدها این ها می خواستند در جنگی پایه رکاب پیامبر شرکت کنند گفتند به این پیام پیامبر گرامی که از خدا بخواهید اون تابوت را به ما برگردونه اون قوت قلب به ما میده اون تابوت آن جعبه ما را به یاد لحظات خوب آیات خوب میندازه اصلاً موضوعی خود این جعبه البته در برخی روایت هم ضعیف تر هست منتها فرمودند که این همون جعبه ای هست که خود حضرت موسی بن عمران علیه السلام در آن قرار داد عمرانن حالا ممکنه قابل جمع هم باشه ولی این تابوت یه جعبه هست چقدر محترم سخن خدایا ولی خدا در آن قرار گرفته بوده ارتباط برقرار کرده با یک ذکر خوب

ماها واقعاً بعضی وقتها خیلی سخت گیری می کنیم اقا این جعبه چوبه بزار کنار برو سراغ معانی آیات دقت کن در معانی آنها را عمل کن نه خود اون ها هم محترمه خود اینها هم ایستگاه های یادآوری میشن برای انسان که میشن عاملی برای توجه بخشیدن انشاءالله ما هم اهل آیه مباهله قرار بگیریم اهل ارادت ورزیدن به اولیا خدا قرار بگیریم و روزهای الهی را فراموش نکنیم و به بچه هامون هم یاد بدهیم من فقط اشاره عرض بکنم بعضی ها میگن که آقا امیرالمومنین وقتی تیغ را از پای مبارکشان در میارن ولی متوجه نمیشن ولی فقیر رو متوجه میشن این دوتا حالت نیست که از امیرالمومنین علی علیه السلام روایت شده این یک حالته دو جلوه داره چجوری یک حالته؟

علاقه به غیر خدا به دستور خدا همان علاقه به خداست

امیرالمومنین علی علیه السلام توجهشون به معبوده اگر معبود اشاره به امری بکنند به آن توجه میکنند اگر اشاره نکنند توجه نمی کنند دقت فرمود این پس این موضوعی که مطرح میشه گاهی از اوقات که ما این دو تا حرف رو چه جوری با هم جمع کنیم جمعش خیلی ساده است مثل اون جایی که بعضی ها میگن ما اگر علاقه به خداوند متعال داشته باشیم و در قلبمون موحد باشیم خوب کس دیگری تو دلمان باشه پس از اطرافیان خودمون علاقه‌مندان خواهیم بود اتفاقاً برعکس ما به دستور پروردگاری که حکمران قلب ما انشاالله قرار بگیره دیگران را اتفاقاً بیشتر دوست خواهیم داشت به مردم میتونیم علاقه پیدا بکنیم سطحی‌نگری باعث میشه که انسان احساس تعارض بکنه بین علاقه به پروردگار عالم یا علاقه به دیگران نه بعد از اینکه شما قلبتون رو به سمت پروردگار عالم متوجه کردید و یکی در دل شما قرار گرفت تازه محبت ها هم در دل شما هم قرار می گیره و امر پروردگار عالم به اشاره پروردگار عالم یا مواردی از این دست هست که مسائلی را مطرح می‌کنند در این گفت و سروده های مختلف که میشه به اینها به دقت پاسخ داد این جلسه هم اشاراتی شد در واقع ایام الله روزهای خدا رو باید پاسداشت اون روزها روح دارند جان دارند برای خودشون یک ذخایری رو نگه داشتن شب قدر هم همینطور هست ان شاالله یاد روزهای خدا رو یاد وقایع تاریخی رو زنده نگه داریم انشاءالله زمانی امکاناتش فراهم بشه بتونی اون مکان ها رو هم گرامی بداریم مکان هم محترمه مومنی در جایی در خانه خودش نماز میخونه میگن وقتی خواست جان بده بدنش رو بزارید تو همون جایی که همیشه نماز میخونه این مکان روی خود او اثرمیزاره لذا فرمودن هر مومنی توی خونه محراب داشته باشه محراب نه اینکه حتماً محرابی ‌شکل باشه یه جایی داشته باشه توش نمازش رو اونجا ثابت بخونه کسالتی پیدا کرد بره اونجا تسکینش میده جان دادن را آسان خواهد کرد اگر یه وقت عازم سفر بهشت شد به تقدیر الهی اینها همه یادآوری شون خیلی خوب هست

روایاتی در ابعاد مختلف ذکر

ما حالا جمع‌بندی که بخواهیم مختصر بگیم چون به سامونم زیاده مسیری نبود خیلی زیاد طول میکشه من چند تا روایت هدیه می کنم در زمینه های مختلف که باز هم در زوایای دیگری به ذکر نگاه بکنیم این روایات را من از کتاب میزان الحکمه قسمت ذکر آوردم بخونم که بعضی از دوستان هم تقاضا می کردند آقا ما می‌خواهیم این بحث و نکاتی که در مورد ذکر هست رو در کتاب میزان الحکمه که نویسنده محترم اون به روایات خوبی جمع‌آوری فرمودند و آیات ذیل موضوعات طبقه بندی فرمودند با ترجمه هم چاپ شده برای عموم قابل دسترس هست یک مجموعه روایی مفصلی را شما در باب ذکر می بینید که خوندنش رو بنده به دوستان خودم پیشنهاد می کنم برخی از این روایات را هم اجازه بدید برای شما بخونم

ثمرات ذکر و حضور در جلسات ذکر و مجالس اهل بیت

مثلاً در روایتی از امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند الذمر لذت المحبین زجر مایه لذت اهل محبت حالا اگر کسی از ذکر لذت نبرد شیخ میگیمو اهل محبت نیست یا در روایت دیگری باز از امیرالمومنین علی علیه السلام الذکر مجالسه المحبوب ذکر همنشینی با محبوبه اگر شما به خداوند علاقه داشته باشید با ذکر با و همنشین خواهید شد در حدیث قدسی ما روزهای اول جلسات اول با هم مرور کردیم انا جلیس من ذکرنی من همنشین کسی هستم که منو یاد بکنه

یا حدیث است از امام زین العابدین استغفرک من کل رده بغیر ذکرک من از هر لذتی که بردم به غیر از ذکر تو خدایا استغفار می‌کنم در این روایت می فرماید که ذکر الله مسره کل متقن و لذت کل موقنن ذکر مایه خرسندی و خوشحالی هر آدم متقی است یعنی شادی بخش ذکر، ذکر شاد میکنه آدم رو آدم متقی رو شاد میکنه و آدمی که اهل یقین از ذکر لذت میبره ما حالا بیایید فاصله هامون رو تنظیم کنیم دیگه ببینیم کجای کار هستیم قطعاً همینطوره می‌فرماید ذکر الله شیمه المتقین ذکر خدا در واقع خوی متقینه کسی اهل تقوا باشه خیلی اهل ذکر خواهد بود به طور طبیعی میافته تو وادی ذکر حالا این‌که می فرمایند که ما در واقع در روایات می فرمایند که هیچ چیزی را بر ذکر خدا ترجیح نده و عباراتی از این قبیل بماند که در کلمات معصومین حتماً باید خونده بشه توسط دوستان از دست ندهند

و من یکی از روایات رو که روایت ۶۶۶۵ هست رو هم بخونم که زیاد هم شیرین با هم صحبت نکرده باشیم یه مقدار تلخم با هم صحبت کرده باشیم یه دعایی دارن امیرالمومنین علی علیه السلام که صحیفه علوی اساساً کتاب شده صحیفه علوی کتابی داریم که امامت امیرالمومنین علی علیه السلام رو جمع کردند فوق العاده از واقعه حتما این رو تهیه کنید تو کتاب خونه هامون بگذاریم گاهی مرور کنیم غوغاست آدم رو وارد یه بادی دیگه میکنه یک جمله از دعای امیرالمومنین علی علیه السلام که تعلیم دادن خود حضرت به نوف مکالی فرمودند که تو اون دعایی که تعلیم دادن الهی انه من لم یشغله الولوع بذکرک، و لم یزوه السفر بقربک، کانت حیاته علیه میته و میتته علیه حسره خدایا کسی که مشغول ذکر تو نباشه مشغول با ولع یاد کردن تو نباشه ولع نداشته باشه برای ذکر تو این زندگیش مردگی و مرگش هم حسرت زندگی نمیکنه او در واقع خودشو داره تشییع جنازه میکنه دیگران را دارند تشییع جنازه می‌کند ۴ نفر زیر تابوتش را میگیرند ما خودمون تشییع جنازه کنیم یه نفر حمل می کنیم خودمون رو گفت او نمرده به فتوای من نماز کنید درباره ذکر کثیر آمده که قبلا هم این بحث را داشتیم تا حدی که ما به هر امری مامور هستیم یه حدی داره نماز خوندی خوب خوندی دیگه تموم شد مثلاً شما حج رفتید حدش رو خوب اجرا کردید روزه گرفتید تنها امری که نامحدود به ما امر شده نفرمود که هر چقدر دلت خواست ذکر بگید بلکه به ما فرمودند «اذکرالله ذکرا کثیرا» ذکره ما یه دونه امر داریم که به زیادش ماموریم به نامحدودش مامور هستیم

البته باز در روایات هست که مصداق ذکر کثیر رو فرمودند که تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها که هر کسی مداومت کنه بر این تسبیحات انشاالله ذکر کثیر رو به جا آورده خوب در مورد اینکه ذکر در هر حالی لازمه روایت زیادی داریم که خداوند متعال به حضرت موسی ع می فرماید:(اذکرنی علی کل حال) در هر حالی بعد حالا به صورت های مختلف هم امده من حالا به عنوان مصداق میخوام یه نمونه ای رو عرض بکنم کسی قبل از خوابش بسم الله الرحمن الرحیم بگه تا صبح او رو به عنوان ذاکر مینویسند تا صبحش از دست نرفته واقعا چرا اینجوریه؟

همین یک روایت رو ما نگاه بکنیم ایا واقعا یه اثر وضعی در عالم داره؟ ما میخوایم بخوابیم حالا بسم الله بگیم یا نگیم چرا ائمه هدی این سفارشو به ما کردن؟ چرا نمیخوایم باور کنیم تو این عالم یه خبرایی هست ما اصلا شیوه ارتباطمون با پروردگار همین ذکره از طریق همین ذکر حتی به یقین میرسیم می فهمیم پشت پرده عالم یه خبری هست کسی نمیاد به ما اینو بگه بله ممکنه ادم بره پای یک منبری بنشینه اون منبری ما رو ببره تو یه فضایی چند لحظه ای احساس خوش معنوی به ما دست بده خب خوبه این بسیار لازم هم هست نور ذکر و نیت کسانی که تو جلسه هستن کمکمون میکنه ولی بقیش به عهده خودمونه خودمون باید این فضا رو برا خودمون درست بکنیم اگر ما برای دنیا به خیال پردازی و فضا سازی اقدام بکنیم به خودمون دروغ گفتیم ولی تحت تاثیر قرار میگیریم ولی درباره خدا و اخرت به خودمون تلقین کنیم فضاسازی کنیم برای خودمون به خودمون راست گفتیم من و شما باید ذکر بگیم یعنی چی بگیم خوب اینکه آقای صیرفی را همه می شناسند اینا اعتباری من و شما باید اینو به خودمون بگیم دیگه این که ما حالا شغلی داریم اینا سرگرمی‌های خیلی فرعی اصل ماجرا این نیست که اصل ماجرا اینه که خدا داره ما رو ملاحظه میکنه و ما داریم به سمت اون خدا حرکت میکنیم انا الیه راجعون اول ماجرا اینه که اصلا انگار نیست از بس بی ارزشه اون وقت ما به این بقیه ای که نیست توجه داریم به اونی که هست توجه نمی‌کنیم ذکر یعنی اینکه ما را از این عالم برمیداره میبره اصلاً انگار داریم در قیامت زندگی میکنیم انگار در آخرت زندگی میکنیم یکی از موضوعات بحث هامون رو توی این محرم قرار داریم هدفش رو این قرار دادیم که با دوستامون بشینیم گفت‌وگو کنیم ببینیم که از همین الان تو قیامت زندگی کنیم از همین الان تو آخرت زندگی کنیم از بس تو آخرتیم یه کسی سفر مهم هیجان انگیزی داشته باشه خیلی بهش فکر می کنه اصلا تو اونجاست اینجا نیست تو جمع نیست همش توی اون محیط داره سیر میکنه ائمه هدی علیهم السلام اونجا سر می کردند اصلاً از پنجره برمیگشتن مارو نگاه میکردن تو دنیا اطرافیانشون نگاه میکردن

میگن وقتی پیامبر گرامی اسلام صدای اذان را می‌شنیدند داشتن می رفتن به سمت نماز اگر یک کسی به چشمای پیغمبر نگاه می کرد فرض می کرد که پیغمبر اون رو نمیشناسه می رفت رسول خدا این خیلی جالبه ها تصریح کردند تو سیره نبوی گفته شده که پیامبر گرامی اسلام وقتی بهش نگاه میکردی موقع نماز احساس می کردی ایشون دیگه شما رو نمیشناسن بعد از نماز و سلام آقای فلانی چون احوالپرسی می کردند خوش مشرب بودند خلق عظیم داشته‌اند ذکر، ما رو تو همچین فضایی می بره خوب در مورد ذاکر که فرمودند کسی که دائماً ذاکر هست دائما در نمازه(لا یزال المومن فی صلاه ماکان فی ذکر الله) دائماً در نماز لذا چقدر با وضو بودن تاکید شده مرحوم قاضی طباطبایی می فرمودند که وضو را به عنوان یک زره ای برای خودتون بگیرید همچنین که وضو میگیره انسان حالا نماز هم نمیخواد بخونه این شیطان اینقدر عصبانی میشه اینقدر ناراحت میشه دندون قروچه میکنه حرصش در میاد اگه بتونه یه کاری بکنه که شما دائماً با وضو نباشید خیلی تلاشش را خواهد کرد

می فرماید با وضو بخوابید بعد حالا آب نبود عیبی نداره اما حالا پتو فرش که هست دست بزن تیمم کن من تعجب می کنم از این روایت ها چقدر جدیه مسائل معنوی چقدر مسئله جدی هست چقدر واقعیت دارد این چیزها چقدر توجه به پروردگار موضوع جدی یه حقیقتی مثل اینکه مثل این که واقعیت داره این چیزها و وضو وقتی که آدم میگیره آماده میشه برای تذکر به بعضی ها میگن موضوع هم بگیر بریم میگه حالا تا نماز خیلی مونده خوب باشه شما تو این فاصله نمیخوای ذکر بگید میخوای بی وضو باشی برای ذکر گفتن یه ذکری می گی بلاخره اون وضوش هم همراهش باشه این کار آدم را به بازو گرفتن و دائما طاهر بودن میکشونه

یه خاطره ای رو نقل کنم از یکی از دوستان میگه اومدم نصف شب توی اون مقره قرارگاه یکی از دوستانی که مأمور در واقع حالا بیدار بود یا به خوابیده لاک پشت در بود و اتاق فرماندهی را اداره می‌کرد در رو باز کرد و گفتم ببخشید گفت نه من که اصلاً اینجا هستم برای همین در باز کردن و آدم ساده هم نبود و مسئولیتی داشت منتها نیت داشت که ایشون شیفت وایسه به تعبیری بعد یه بزرگ گرفت و گفتم حالا حتما می خواند نماز شب بخونه ساعت ۱۲ بعد دیدم نه گرفت خوابید و دوباره یکی دیگه در زد این دوباره بیدار شد رفت دوباره وضو گرفت و رفت خوابید یکی دیگه در زد دیگه من خوابم نمی برد که این داره چیکار میکنه وضو گرفت خوابید گفتم ببینم تو وضو میگیری نماز میخونی پشیمون‌میشی میخوابی گفت نه من تصمیم گرفتم همیشه با وضو باشم خوب خوابم میبره باید دوباره برم وضو بگیرم

این فضای نورانی جبهه بود که این اقتضا رو پیدا میکرد یعنی واقعاً فضای جوری میشد که اقتضای اون محیط اینجوری میشد که آدم دوست داشت همیشه نورانی باشه من از هر وسیله‌ای برای نورانی شدن استفاده میکرد اون زمان طبیعتاً آب خیلی سخت تر بود تا الان الان البته نمی خوام بگم اسراف کنید در آب همچنین که به این موضوع می رسیم دیگه یاد اسراف می افتیم ولی با یه لیوان آب هم میشه وضو گرفت بدون اینکه زیاد اسراف بشه یکی از در واقع بشارت ها مژده نگیم بشارت شاید تعبیر بهتری بشه

بشارت ها در قرآن کریم این آیه قرآن هست می‌فرماید فاذکرونی اذکروا به یاد من باشید من هم به یاد شما باشم ما هر لحظه در محضر خدا ایم هیچ وقت غائب نیستیم از نگاه پروردگار عالم این یعنی چی که ما خدا به یاد ما باشه یقیناً معناش اینه که من هم شما رو مورد عنایت ویژه قرار میدم شما رو به یادتون هستم شما الان خودتون بفرمایید که کی چه لحظه‌ای به یاد شما باشه خوشحال می شید من همین امروز غروب با یکی از حاجیان محترم صحبت میکردم به من می‌گفت من کجا ها به یاد تو افتادم آقا قند تو دلم آب شد اصلاً گفتم خیلی ممنون خدا خیرت بده خیلی تشکر این اصلا ازت قبلا فاصله گرفته بودیم داشتیم ازش تشکر می کردیم حالا ایشون یه مومن یه حاجی در یک مکان شریفی قرار داشته شما ببینید که اولیا خدا به یاد شما باشند چه اتفاقی خواهد افتاد خود خدا به یاد شما باشد چه اتفاقی خواهد افتاد زیارت عاشورا رو مومنین ترک نکنند سلام دادن به اباعبدالله الحسین را ترک نکنند

چون از امام صادق علیه السلام پرسیدند آقا ما سلام می دهیم شما جواب ما رو میدید فرمودند نه تنها جواب شما رو میدیم بلکه شما از راه دور به ما سلام میدم از راه نزدیک به شما جواب میدیم یعنی شما یه کاری می کنی که امام حسین علیه السلام به یاد شما میافته این واقعیت دیگه این هایمان می خواد واقعا یه مناسباتی در این عالم وجود داره و الا آدم های فوق العاده آغل فوق العاده هوشمند فوق العاده دقیق اینا که آمین بودن دعوا من بودند مثل حضرت امام مثل آقای بهجت مثل اولیا خدا که حالا هر کسی ممکن تعدادی از این بزرگواران و عزیزان رو بشناسه اینا که بیخود دائم الذکر نمی‌شدند از این بالاتر از ائمه هدی علیهم السلام اینقدر سفارش میشه به ذکر نمی‌کردند در مورد ذکر اهل بیت یک روایتی از امام رضا علیه السلام هست می فرماید هر کسی در جلسات ذکر ما بنشینه روزی که دل‌ها می‌میرند دل اون میمیره لذا نشستن تو جلسه ذکر خیلی مهمه

ابراز محبت به اهل بیت(ع) وظیفه است

آیا پیامبر گرامی اسلام حالا ایام محرم هم در پیش پیامبر گرامی اسلام می فرمودند ارتعوا هذا الجنه ارتعوا یعنی برید بهره برداری کنید و بهره برداری کنید از باغ خوشه چینی بکنید و مثلاً میوه بشینید هرچی که دوست دارید بچینید و بخورید ارتعوا یعنی این ارتعوا هذا الجنه در باغ های بهشت برید بهره برداری کنید گفتیم باغ های بهشت کجاست؟ فرمود: مجالس الذکر مجلس ذکر راز جنته این جلسات محرم رو آدم ترک نکنه دعا رو میشه تنهایی خوند ولی روضه امام حسین باید تو جمع باشه فریاد بزنه آدم وظیفه ما ابراز محبت فقط فرمودین وظیفه ما ابراز محبت مثل این که آدم بگه که نماز جماعت را نمی شه بابا وظیفه ماست ما اگه بتونیم نماز جماعت بخونیم بریم فرادا بخونیم اصلا معلوم نیست قبول بشه نماز ما مشکل ریا رو خودت یه جوری هل کن دقت فرمودید

اهمیت دسته های عزا، در بیان و سیره بزرگان

بعد خصوصاً عزاداری برای امام حسین ریا نمیشه حالا نماز جماعت ممکنه ریا کنه کسی گرچه وظیفه اس ولی به خاطر وظیفه باید بری انجام بدی ریا رو خودت بری مشکلش رو حل کنی ولی در عزاداری اباعبدالله الحسین ممکنه کثیری آب کننده حتما پای روضه نشسته اگر پای روضه بشینه اینقدر آدم میسوزه برای اباعبدالله الحسین در واقع خوشاینده نفسانی در این که دیگران منو دیدن اصلاً آدم یادش میره بهش بگی که آقا دیگران شما را دیدند حالا من بعد شما رو خیلی تحویل میگیرن میگه برو بابا این حرفا چیه میزنی اباعبدالله الحسین بچه هاش تشنه تو کربلا من دارم خودم رو میکشم برای امام حسین دارم دق می کنم تو داری چی بهم نمیگی تنها جایی که ما میتونیم اخلاص رو تجربه کنیم به سهولت مجلس امام حسین بعد ما باید فریاد بزنیم محبت با مودت فرق شینه محبت با چشم منتقل میشه مودت باید ابراز بشه حتی زبان هم چرا ما ذکر صلوات رو بلند میفرستیم چون ماموریم به مودت قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی مودت باید ابراز بشه دعای کمیل راه اگر آدم خصوصی بخونه اشکال نداره گاهی هم بره تو مجلس دعای کمیل ولی دعای ندبه رو باید توی جمع خوند

من حالا اون بحث ابراز محبت رو تکمیلش بکنم بعضی ها می شینند پای تلویزیون برنامه های خوبی احیاناً داشته باشه طبیعت از پیش بینی شده برای محرم برای کسانی که نمیتونن مجالس ذکر برن و بر فکر می‌کنم که بیشتر بهره می برند میگن من در خلوت خودم دارم اشک میریزم پای فلان پخش بیشتر چیز یاد می‌گیرم خوب روز قیامت معلوم خواهد شد شما برید تو مسجد سر کوچه محلتون هیئتی که درست کردن برای امام حسین مطلب هم کمتر بگیرید از کم کمتر بگیری اون نورش بیشتره یا اینکه بشینی توی خونت بهترین گوینده هم توی رسانه زیاد صحبت بکنه اونو بزار برای وقت دیگه حضور درون مجلس یقین نور بیشتری برای انسان به ارمغان خواهد آورد چون یک عبادت جمعی یک ذکر جمعی وقتی که مسئله محبت اهل بیت به میان میاد فرمود قرآن کریم فرمود:(قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی) این مودت اقتضا میکنه بروز رو بعد

لزوم عزاداری به شیوه سنتی

یه نکته دیگه هم باید گفت و آن هم مجالسی که برای امام حسین تشکیل میشه اما دسته عزا تشکیل نمیشه نمی رن بیرون تو خیابون یه دور بزنند حسین حسینی بگن و برگردن نمیدونم به شیوه‌های جدیدی دارن عزاداری میکنن من خواهش میکنم جملات حضرت امام درباره دسته‌های عزاداری رو حالا بنده تو کامپیوترم هست اگه بگردم می تونم پیدا بکنم مومنین بخونن بعد صدا و سیما این رو منتقل کنه حضرت امام یک صحبت بسیار موکد و مبسوطی دارند در مورد دسته های اباعبدالله الحسین میفرماید دسته های عزا باید به قوت خودش باقی بمونه اینها خودش تظاهرات سیاسی خیلی اهتمام می ورزیدند بعد می‌فرمودند که مکتبی که پاش هیاهو نباشه به سر و سینه زدن نباشه نمیمونه اینقده توی این ایام محرم گاهی از این مجلس به مجلس بعدی می خوام برم پشت بعضی از دسته‌های عزاداری گیر می کنم اینقدر لذت می برم و اصلاً ناراحت نمیشم که تاخیر میافته و به مومنین هم میگن خوشبختانه پشت این دسته های عزا که یکی از عالیترین وظیفه ها را داشتن انجام می‌دادند معطل شدم شما هم در ثواب اون دسته شرکت کردید که معطل شدید بله خوب نباید راه‌بندونی کرد باید بیماران به مسیرشون برسند باید راه هایی تعبیه بشه من شنیدم حتی میدان امام حسین علیه السلام از میدان شهدا این پیش‌بینی شده براش که دسته های عزا براشون جا در رفت و آمد باشند مردم بیان دسته های عزاداری را نگاه کنند این شور حسینی با این فضا تو شهرهای دیگه هم هست ولی شبهای محرم آدم تعجب میکنه از هیئت هایی که دسته راه نمی‌اندازند تعجب داره بنده سخن عوام رو مستند قرار ندادم برای کلام خودم سخن حضرت امام رضوان الله تعالی علیه را میگم اون صحبت رو بریم ببینیم

ببینیم چقدر امام تاکید میکنه بعضی وقتها دیده شده مراجع بزرگ تقلید مثل حضرت ایت الله العظمی بروجردی خم شدن از دست خاک قدم دسته‌های عزاداری برداشتن توتیای چشم کردن و بعضا شفا پیدا کردن بزرگان از همین رفتارها یا مثلاً از برخی از اولیای خدا در بین الحرمین دیده شده که بی سر و پا در این دسته های عزاداری که می دویدند همراهی کردن به دلایلی که الان نمی خوام به این دلایل بپردازم مسئله دسته عزا مسئله ساده‌ای نیست این ها را باید جدی گرفت مجلس عزا مجلس ذکر و این مجلس ذکر رو آوردن شب خیابون ها به معرض دید دیگران قرار دادن این حال نکته های بسیار ارزشمندی و فرصت هایی است که ما نباید این ها را از دست بدهیم خدا شاهده ماها غرق در نعماتی هستیم که نمیتونیم ازش قدردانی کنیم

بنده یک جوانی را اهل روسیه دیدم یکی از دوستان ما در رفته بود اونجا برای مستندی ایشان برداشته بود آوردی شاید مستند شون امسال پخش کننده نمیدونم گفتگوی بنده با ایشان هم جزو مستندی بود که از ایشون ساختن دیگه گفتم ما با ایشان آشنا شدیم ایشان عاشق امام حسین مسلمان هم نبود چه جور شد شما عاشق امام حسین شدی میگه من پای اخبار نور نیوز نشسته بودم گفتن امروز عاشوراست عاشورا یعنی روزی که گروهی از مسلمانان اینجوری عزاداری می‌کنند برای یک کسی که نامش حسین هست و توضیح دادن و پخش کردن یه صحنه رو میگفت من را منقلب کرده رفتم تو اینترنت بالاخره خودش رو رسونده به نوحه ها و نوحه های عزاداری حالا همین نوحه ها رو دوباره می بینید

روایت داریم می‌فرماید کسی یک بیت شعر در رسای اباعبدالله الحسین در رسای انبیا بیان کنید سروده ای بسراید یا خودش شعر نگه کس دیگه ای شعر گفته باشه که او این شعر را بخواند چقدر مثلاً اجر داره وجب له الجنه خب مردم نوحه جواب میدن خوب این هم امام صادق علیه السلام رسمی می کردند از خودمون نیست بله اون یک بیت رو هم می خوام بگم مقید بودن قدیمی ها اصلا بگن ادا کنن این کلمات اینکه میبینیم آدم های معتبر و آدم های محترم میان تو دسته عزا نوحه جواب میدن اینا روایت دارن اجرا میکنن اون آقای جوان روس می گفتش که من نوحه ها رو جمع کردم یه سری نوحه های فارسی گذاشته بود یک کلمه هم فارسی متوجه نمیشد میگفت وقتی من اینها را گوش میدم وجودم گرم میشه تو راه دانشگاهتون سرمای روسیه می‌گفت من اینها رو میزارم هدفون رو همین جوری تعبیر خودش فصل ها برام عوض میشه زمستان برام عوض میشه همیشه بهار بهار میشه تابستان گرم میشم

من نمیدونم این امام حسین شما کیه ولی زندگی من را متحول کرده بعد بهش گفته بودن بیاید بریم ایران و حرم امام رضا رو زیارت کن و آنجا از این سینه زنها به این اشتیاق اینها آمده بود و می‌خواست اینها رو ببینه که بهش گفتم گفتم که میخواید حالا من یکم امام حسین را برای شما معرفی کنم گفت خوبه معرفی کنید یعنی با این دسته های عزاداری فطرتش روحشون سنخیت روحی اش ارتباط برقرار کرده یه دفعه به خودم اومدم و گفتم قبل از این که حالا من می خوام براش توضیح بدم و از باب دلسوزی می خواستم این کار رو بکنم گفتم ببینم خودش چی میگه درباره امام حسین گفتم الان شما چه دریافتی داریم از یک صفحه درباره امام حسین نوحه هایی رو شنیده میدونه عده ای خودشون رو برای اباعبدالله الحسین میزنن دارن اشک میریزن این صحنه ها را فقط دیده اون هم از طریق اینترنت

گفتم تا به حال تو مجلس اعضای شرکت کردی گفت نه من فقط خیلی پیگیری می‌کردم گفتن این نماز خوانی مسجد سفارت ایرانی‌ها تو ‌روسیه اونجای جلسه اعضا دارند رفتم گفتم برای حسین گفتن نه برای فاطمه زهرا مادر اباعبدالله الحسین گفتم خوب چون مادری شان هستم نه میشینم بعد می‌گفت من اولین باری بود که من توی جلسه نشسته بودم همه گریه میکردن من هم باهاشون گریه کردم و من اصلا گریه نکرده بودم تا حالا توی همچین فضایی اومدم بیرون احساس رضایتمندی داشتم احساس کردم کار خوبی کردم یه خیلی ساده اینها را بیان می‌کرد خوب این جوان ارتباط برقرار گره کرده تعبیرش از امام حسین کی بود می گفت من فکر می کنم امام حسین علیه السلام حالا علیه السلام را من میگم ایشان یکی از دوستان خدا بودن برای راه رسیدن به خدا باید ضربه ای رو می کشیدن و این ضربه ها را به خوبی کشیدن ما باید یاد ایشون رو زنده نگه داریم من این کتاب را به عنوان کتابی که روایاتی که در باب ذکر هست در آن قرار داره کتاب میزان الحکمه باب ذکر جلد چهارم با ترجمه فارسی

آمادگی برای ورود به محرم: خدمت به عزاداران

روایات فراوانی هست که برخی از کار را هم ارزشش را بیان کردن یک مجموعه ای از معارف پیرامون ذکر رو در اختیار خواهند داشت یه خاطره ای را حضرت امام رضوان الله تعالی علیه خودشو نقل می فرمایند از شهید بابایی آقای شهید بابایی میان خدمت حضرت امام ه می دارند که من می خوام مهر مرخصی بگیرم از جنس شما فرمانده کل قوا هستید به من اجازه بدید من وقت هایی که صدمه نمیزنه به مأموریت مرخصی بگیرم امام فرمود برای چی میخوای مرخصی بگیرید ایشون می گویند که من میرم مجالس غریب اونجا استکان میشورم که من را نمی‌شناسند میرم اونجا استکان میشورم برای روضه امام حسین می خوام این سنت را رها نکنم حضرت امام می‌فرمایند به شرط به شما مرخصی میدم هر شب دوتا استکان هم از جانب من پیرمرد بشویید این خاطره خیلی عجیبی که نشون میده که خدمت کردن به زوار امام حسین عزاداران امام حسین چقدر اهمیت داره اونایی که میتونن یاعلی بگردم حضرت امام این را در سیره خودشون قبلا هم داشتن با دوستان فاضل طلبه شون که می رفتند که جمعی بودن زیارت حرم امام رضا علیه السلام زودتر از همه برمیگشتند صبحانه را آماده می‌کردند برای دوستان میگفتن این ثوابش بیشتر از اینه که من خودم وایسم به زیارت خدمت به عزاداران اباعبدالله الحسین همه همت کنند و از دست ندهند

گر بنا نیست ببخشید نبخشید اما
دست ما را به محرم برسانید فقط

خدایا مارا امام حسینی زنده بدار و امام حسینی بمیران ما را جز خدمتگزاران و زنده نگه دارندگان یاد اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار بده، همان‌گونه که اون قربانی عظیم رو در کربلا پذیرفتی عزاداری های ما را هم به کرمت قبول بفرما

 

کارشناس برنامه : حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان
برنامه یاد خدا شبکه قرآن سیما | تاریخ پخش : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸
سلسله مباحث با موضوع یاد خدا جلسه ۱۲

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *