Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
نورباران

یاری ظالم و ابعاد آن

Rozeghods_YarieZalem

یاری ظالم و ابعاد آن

فهرست

۱. داستان حضرت موسی و بنی اسرائیل

۲. دعای مظلوم

۳. انواع یاری ظالم

۴. یاری قلبی ظالم

۵. یاری زبانی ظالم

۶. یاری عملی ظالم

۷. نکته آخر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

۱. داستان حضرت موسی و بنی اسرائیل

یکی از پر تکرار ترین داستان های قرآن کریم داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم بنی اسرائیل است. ده ها سوره (بیش از ۵۰ سوره) به داستان این پیغمبر الهی یا به صورت مختصر و یا بصورت مفصل پرداخته اند. دلیل آن هم نکات فراوانِ آموزنده و معارف عمیقی است که در زندگانی حضرت موسی علیه السلام وجود داشته.

یکی از سوره هایی که به بطور مفصل داستان زندگی ایشان را از نوزادی تا نبوت و شکست فرعون بیان می کند سوره مبارکه قصص در جزء ۲۰ قرآن کریم می باشد.

یکی از حوادثی که در دوران جوانی این پیغمبر اتفاق افتاد و باعث شد مسیر زندگی ایشان تغییر کند داستان معروفی است که همه شنیده اید:

یکی از پیروان حضرت موسی علیه السلام با یکی از پیروان فرعون درگیر می شود و وقتی آن مظلوم تقاضای کمک می کند حضرت موسی وارد درگیری میشوند و ناخواسته باعث کشته شدن آن فرعونی می شود.

اگرچه که آن شخص مستحق مرگ بود اما کشتن او در آن شرایط به صلاح نبود و تبعاتی برای حضرت موسی داشت. لذا ایشان دست به دعا می شود و از خداوند می خواهد تا تبعات آن را از ایشان بردارد. دعای این پیغمبر الهی برآورده شد و حضرت موسی به شکرانه دستگیری خداوند، عرضه داشتند: «قَالَ رَبِّ بِمَا أَنعَمتَ عَلَیَّ فَلَن أَکُونَ ظَهِیر الِّلمُجرِمِینَ»[۱]

یعنی پروردگارا به واسطه‌ی نعمتی که بر من تفضل کردی هیچگاه پشتیبان انسان های مجرم و ظالم نخواهم بود.

در انتهای سوره قصص وقتی که خداوند داستان زندگانی حضرت موسی را به اتمام می رساند خطاب به نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیراً لّلکَفِرِینَ»[۲]

یعنی یا رسول الله تو هم مانند موسی علیه السلام هیچوقت پشتیان و حامی ظالم و کافر نباش.

یکی از درس های مهم قرآن کریم، درسِ «یاری نکردن ظالمان» است.

۲. دعای مظلوم

وقتی از آقا امام حسن مجتبی علیه السلام که فاصله میان آسمان و زمین چقدر است حضرت یکی از جامع ترین و و عمیق ترین پاسخ ها را دادند و فرمودند:

«دَعْوَهُ اَلْمَظْلُومِ وَ مَدُّ اَلْبَصَرِ؛ دعای مظلوم و اندازه ای که چشم کار کند»[۳]

 یعنی ای کسی که سوال کرده‌ای، اگر منظور تو فاصله ظاهری زمین و آسمان باشد، بدان که تا چشم کار می کند بین زمین و آسمان فاصله است و اگر منظور تو فاصله باطنی باشد بدان که به اندازه‌ی یک دعای مظلوم بین زمین و آسمان فاصله است. یعنی دعای مظلوم خیلی زود به آسمان می رسد و دامان ظالم را می گیرد.

یاری ظالم یعنی اینکه خود را در معرض آه و ناله‌ی مظلوم قرار دهیم و این خیلی خطرناک است و به همین جهت است که چند امام معصوم هنگام شهادتشان وقتی می خواستند آخرین وصایای خود را به امامِ پس از خودشان بیان کنند فرمودند:

«عَنْ أَبِی حَمْزَهَ اَلثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلْوَفَاهُ ضَمَّنِی إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ یَا بُنَیَّ أُوصِیکَ بِمَا أَوْصَانِی بِهِ أَبِی حِینَ حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاهُ وَ بِمَا ذَکَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ قَالَ یَا بُنَیَّ، إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لاَ یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلاَّ اَللَّهَ؛ …از ظلم کردن به کسی که یاوری جز خدا ندارد برحذر باش و بپرهیز»[۴]

اینکه چند امام در لحظات آخر عمر مبارکشان دست روی یک حرف بگذارند نشان دهنده حساسیت این موضوع است.

۳. انواع یاری ظالم

اما سوال مهم این است که یاری ظالم چگونه است؟

بگذارید ابتدا نقطه مقابل آنرا خدمتتان عرض کنم تا محل بحث ما روشن تر شود.

نقل شده وقتی امام صادق علیه السلام، هشام بن حکم  که یکی از اصحاب خاص اهل بیت علیهم السلام بود را دیدند فرمودند: «ناصرنا بقلبه و لسانه و یده»[۵]

خوش به حال کسی که امام زمانش اینگونه از او تعریف کند. یعنی هشام با دل و زبان و دستش یاری کننده ماست.

انسان در سه مقام می تواند مدافع و یاری کننده حق باشد، «در مقام قلب و فکر و اعتقاد»، هم «در مقام گفتار» و هم «در مقام عمل».

در نقطه مقابل که محل بحث ماست نیز همینگونه است.

یعنی یاری ظلم و ظالم در ۳ حالت کلی می تواند باشد:

«قلب»، «گفتار»، «عمل».

۴. یاری قلبی ظالم

اولین مرحله یاری ظالم، یاری قلبی اوست. یعنی دل ما خدای نکرده متمایل به ظلم و ظالم باشد که در این صورت ما نیز ظالم خواهیم بود. در داستان حضرت صالح علیه السلام که بوسیله پی کردن شتر عذاب شدند تعابیر مختلفی بکار برده شده است. در سوره قمر آمده «فعقر» یعنی یک نفر شتر را کشت اما در سوره اعراف آمده «فعقروا» یعنی همه شتر را کشتند.

در نگاه اول شاید کسی فکر کند اینها تناقض است اما مفسرین قرآن فرمودند سر مطلب این است که یک نفر شتر را کشت اما چون همه راضی بودند و دلشان با او بود خداوند گناه آن قاتل را برای همه نوشت و همه را عذاب کرد.

حساسیت مطلب به حدی است که ما حتی حق نداریم راضی به زنده بودن انسان های ظالم باشیم. یکی از زیباترین داستان ها در این رابطه داستان صفوان جمال از اصحاب امام کاظم علیه السلام است که می گوید:

خدمت امام رسیدم فرمود: اى صفوان! همه کارهاى تو خوب است جز یک کار!

عرض کردم: فدایت شوم! چه کار؟

فرمود: این که شتران خود را به این مرد یعنى هارون کرایه مى دهى!

گفتم: به خدا سوگند در مسیرهاى عیاشى، هوس بازى و صید حرام، به او کرایه نمى دهم، تنها در این راه، یعنى راه  مکّه ، در اختیار آنها مى گذارم، تازه خودم همراه شتران نمى روم، بعضى از فرزندان و کسانم را با آنها مى فرستم،

فرمود: اى صفوان! آیا از آنها کرایه مى گیرى؟!

عرض کردم: بله.

فرمود: آیا دوست دارى که زنده بمانند، بر سر کار باشند تا کرایه تو را بپردازند؟

گفتم: بلى.

فرمود: کسى که بقاى آنها را دوست بدارد. از آنها است و هر کسى از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود.

پس از این ماجرا صفوان رفت و همه شترهایش را فروخت تا هارون به سراغ او نیاید.[۶]

۵. یاری زبانی ظالم

اما دومین مورد؛

گاهی اوقات انسان پا را فراتر می گذارد و علاوه بر دل، بوسیله زبان نیز ظالم را یاری می کند. یاری کردن با زبان نیز به دو صورت می تواند باشد. گاهی با کلام نابجا و گاهی با سکوت نابجا.

بیشترین حمایتی که از ظالمان صورت می گیرد بوسیله سکوت مردم در مقابل ظلم های آنان است. شما مسئله فلسطین را ببینید. اگر همه دنیا یکجا بر سر اسرائیل فریاد بزنند قطعا این رژیم منحوس به ظلمش ادامه نخواهد داد چیزی که باعث شده ده ها هزار انسان بی گناه کشته شوند، یکی حمایت مستکبران عالم از اسرائیل است و دیگری سکوت بسیاری از کشورهای دنیا می باشد. کشورهایی که بخاطر متاع چند روزه دنیا حاضرند ذلت سکوت در مقابل ظلم را بپذیرند. و سکوت عین ظلم است و هیچوقت رفاه چند روزه دنیا آن را توجیه نمی کند.

به یکى از علماء گفتند: فلان کس نویسنده فلان ظالم شده است، و تنها چیزى را که مى نویسد، دخل و خرج او است، اگر حقوقى در برابر این کار بگیرد زندگیش تأمین مى شود، و الاّ خود و خانواده اش شدیداً گرفتار فقر خواهند شد.

مرد عالم، در پاسخ این سؤال، تنها این جمله را بیان کرد: آیا گفتار آن مرد صالح (موسى  علیه السلام) را نشنیده اى که گفت: «رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ»[۷]:  خداوندا به شکرانه نعمت هائى که به من بخشیدى، هرگز پشتیبانى از مجرمان نمى کنم.

 ۶. یاری عملی ظالم

و اما آخرین نوع یاری رساندن ظالم، نصرت عملی اوست که بدترین نوع یاری رساندن است. در احادیث داریم روز قیامت منادی ندا می دهد:

«أَیْنَ الظَّلَمَهُ؟ وَ أَعْوانُ الظَّلَمَهِ؟ وَ أَشْباهُ الظَّلَمَهِ؟ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً أَوْ لاَقَ لَهُمْ دَوَاتاً قَالَ فَیُجْمَعُونَ فِی تَابُوتٍ مِنْ حَدِیدٍ ثُمَّ یُرْمَى بِهِمْ فِی جَهَنَّمَ»[۸]

کجا هستند ستمکاران؟ و کجا هستند یاوران آنها؟ و کسانى که خود را شبیه به آنها ساخته اند؟ حتى کسانى که براى آنها قلمى تراشیده اند و یا دواتى را لیقه کرده اند؟

همه آنها را در تابوتى از آهن قرار مى دهند سپس آنها را در میان جهنم پرتاب مى کنند.

۷. نکته آخر

جالب است بدانید که در دین ما سفارش شده است که ظالم را یاری کنید!!!!

تعجب نکنید عزیزان، اجازه بدهید روایتش را بخوانم تا روشن شود.

این حدیث هم از طریق شیعه نقل شده(نهج الفصاحه) و هم از طریق اهل سنت. البته با اندکی تفاوت در تعبیر.

پیامبر اسلام فرمودند:

«انْصُرْ أخاک ظالمًا أو مظلومًا…»[۹]

یعنی برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم یاری کن. اصحاب پیامبر مانند شما تعجب کردند و پرسیدند نصرت ظالم یعنی چه؟ حضرت فرمودند یاری ظالم یعنی اینکه او را از ظلم کردن باز داریم و نگذاریم به ظلمش ادامه دهد.

«…إن یک ظالما فاردده عن ظلمه و إن یک مظلوما فانصره»

در پایان همانند امام سجاد علیه السلام در دعای هشتم صحیفه سجادیه علیه السلام دست به دعا بر می داریم:

«أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً»

خدایا به تو پناه می بریم از اینکه ستمگری را یاری کنیم یا ستمدیده‌ای را تنها گذاریم.

اللهم عجل لولیک الفرج…

 

تولیدی واحد محتوایی موسسه ثاقب

مولف: حجت الاسلام علی حسین زاده


[۱]. سوره قصص آیه ۱۷

[۲]. سوره القصص آیه ۸۶

[۳]. بحار الأنوار، جلد ۴۳، صفحه ۳۵۷

[۴]. کافی، ج ۲، ص ۳۳۱

[۵]. سفینه البحار، ج ۲، ص ۷۱۹

[۶]. رجال الکشّی، ج ۲، ص ۷۴۰، ح ۸۲۸

[۷]. سوره قصص آیه ۱۷

[۸]. إرشاد القلوب، جلد ۱، صفحه ۱۸۶

[۹]. نهج الفصاحه، جلد ۱، صفحه ۲۶۵

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *