Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
جلسه چهارم: به صورت یکپارچه749 متن تولیدی عقل و عشق در کربلا

عقل و عشق در کربلا ۴ ؛ کارکرد اصلی عقل

emam-hosein-04

عقل و عشق در کربلا ۴ ؛ کارکرد اصلی عقل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

کارکرد اصلی عقل چیست؟

شما با یک گوشی موبایل کارهای مختلفی انجام میدهید . مثلا عکاسی ، فیلمبرداری ، چراغ قوه ،ضبط صدا ، بازیهای رایانه ای و کارهای زیاد از این قبیل . اما کارکرد اصلی موبایل هیچ کدام از اینها نیست . کارکرد اصلی موبایل ارتباط است . کسی ۵ میلیون پول نمی دهد برای گوشی بخاطر چراغ قوه آن . حالا سوال این است که کارکرد اصلی عقل چیست ؟ اگر کسی بگوید کارکرد اصلی عقل تشخیص خوب و بد است باید بگوییم نرخ و قیمت عقل را شکسته است . چرا که حیوان هم میتواند خوب و بد را تشخیص بدهد . حیوان هم خوب و بد را میفهمد . حیوان بین کسی که او را اذیت میکند و بین کسی که به او محبت میکند فرق میگذارد . اگر کسی بگوید کارکرد عقل دفع ضرر و جلب منفعت است باید بگوییم که در بسیاری از موارد حیوان هم این کار را میکند و در بسیاری از موارد بهتر از انسان اینکار را انجام میدهند . . مثلا اگر باران شدیدی ببارد هم انسان دنبال سرپناه میگردد و هم حیوان . ضمن اینکه اگر یک انسان در باران شدید زیر سایبان آمد کسی به او نمیگوید آفرین چه انسان عاقلی است . بله او از عقلش استفاده کرده است اما یک استفاده حداقلی . کارکرد اصلی عقل تشخیص خوب و بد نیست . کارکرد اصلی عقل دفع ضرر و جلب منفعت نیست . کارکرد اصلی عقل تشخیص خوب و خوبتر و یا بد و بدتر است . یا به عبارت دقیقتر انتخاب برتر است . امام على علیه السلام :لَیْسَ الْعاقِلُ مَنْ یَعْرِفُ الْخَیْرَ مِنَ الشَّرِّ وَ لکِنَّ الْعاقِلَ مَنْ یَعْرِفُ خَیْرَ الشَّرَّیْنِ؛(مطالب السئول، ص ۲۵۰)
عاقل، آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل، کسى است که از میان دو بد،آن را که ضررش کمتر است، بشناسد.

انسان در هر لحظه در حال انتخاب است . البته حیوانات هم همینطور هستند اما تفاوت در انتخاب برتر است . آیه قرآن به این حقیقت اینطور اشاره میفرماید
بَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُواْ الْأَلْبابِ(سوره زمر، آیه ۱۷ ـ ۱۸)
بشارت ده به آن بندگانم که سخنان را مى شنوند و از بهترینِ آنها پیروى مى کنند. آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان عاقلان اند.
در این آیه اشاره شده است عاقل کسی است که انتخاب برتر میکند .
کارکرد اصلی عقل این نیست که اگر سرما شد لباس گرم بپوشیم یا نپوشیم . کارکرد اصلی عقل این است که وقتی میخواهیم لباس گرم بخریم ،کدام یک زیباتر و گرمتر و مقاوم تر و ارزانتر است . تشخیص انتخاب برتر با عقل است .
البته مراقب باشیم عقل را فقط در محاسبات مادی محصور نکنیم . بله با عقل محاسبات ریاضی و فیزیکی و اقتصادی را می توان انجام داد اما کارکرد اصلی عقل این نیست .
ممکن است کسی باهوش باشد اما عاقل نباشد . کسی که معادلات پیچیده ریاضی را در زمان کوتاه حل میکند کسی است که هوش ریاضی بالایی دارد اما لزوما عاقل نیست . کسی که در بازار اجناس را در زمان ارزانی میخرد و در زمان گرانی میفروشد و یا میداند در چه فصلی بخرد و در چه فصلی بفروشی ، هوش اقتصادی دارد اما لزوما عاقل نیست . ساختن برجها و پلهای عظیم نیاز به عقل دارد اما این یک کارکرد حداقلی از عقل است .
تاریخ معاویه را در عالم سیاست آدم اعجوبه ای میداند . هوش سیاسی بالایی دارد اما عقل ندارد
شخصى از امام ششم علیه السلام پرسید عقل چیست؟. حضرت فرمود: عقل چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت به دست آید. آن شخص گوید: گفتم: پس آن چه معاویه داشت، چه بود؟. حضرت فرمود: آن نیرنگ است، آن شیطنت است؛ آن شبیه عقل (نمایش عقل) را دارد، ولى عقل نیست.(قُلْتُ لَهُ (ابی عبدالله) مَا الْعَقْلُ قَالَ: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَهَ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَهُ وَ هِیَ شَبِیهَهٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْل(الکافی، ج‏۱، ص: ۱۱))
آیا شما به کسی که ۷۰ سال خوشی و عیش و نوش را ترجیح می دهد به ۱۰۰۰ سال خوشی عاقل میدانید . حالا قیامت که ۱۰۰۰ سال نیست بلکه ابدیت است .
با این توضیح تعریف جهل میشود انتخاب کمتر . کسی که حقوق نجومی میگیرد جاهل است چون کمتر را انتخاب کرده است .
خداوند متعال در سوره مبارکه انعام، آیه ۳۲ می‌فرماید: «و ما الحیوهُ الدُّنیا إلاّ لعبٌ و لهوٌ و لَلدّارُ الآخرهُ خیرٌ للّذین یتَّقون أَفلا تعقلونَ»؛(سوره مبارکه انعام آیه ۳۲) زندگی دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بی خردان هیچ نیست و همانا سرای دیگر برای پرهیزگاران نیکوترست. آیا تعقل و اندیشه در این گفتار نمی‌کنید؟!
خدا نمیفرماید دنیا بد است . می فرماید دنیا کم است . دنبال بیشترش باش .
در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که حاضران ، سخن از دنیا و آخرت به میان آوردند .
بعضى گفتند : دنیا ، در حقیقت ، جاى توشه برداشتن براى آخرت است . در آن ، عمل است و نماز است و زکات .
گروهى گفتند : در آخرت ، بهشت است . و هر کس سخنى گفت . پیامبر خدا فرمود : «دنیا در برابر آخرت ، جز به مانند این نیست که فردى از شما به کنار دریا برود و انگشتش را در آن فرو برد . آنچه از [نَم] دریا [با انگشتش [بیرون مى آید ، همان دنیاست»( مَا الدُّنیا فِی الآخِرَهِ إلاّ کَما یَمشی أحَدُکُم إلَى الیَمِّ فَأَدخَلَ إصبَعَهُ فیهِ ؛ فَما خَرَجَ مِنهُ فَهِیَ الدُّنیا تهذیب الکمال : ج ۲۷ص ۴۳۹)

چالش انتخاب خوب و خوب‌تر

اگر کسی در تصمیمات زندگی به دنبال انتخاب برتر بود انسان موفقی است و از عقلش درست استفاده کرده است . انسان باید بوسیله عقلش خوبترها را انتخاب بکند نه اینکه خودش را بر سر دو راهی خوب و خوبتر قرار بدهد .
قانع بودن به خوب و خوب شدن و خوب ماندن آفت بزرگی است که بسیاری از متدینین به آن مبتلا هستند . اینکه در روایت میفرماید ملعون است کسی که دو روزش مثل همدیگر باشد(مَن استَوى یَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ و مَن کانَ آخِرُ یَومَیهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلعونٌ و مَن لَم یَعرِفِ الزِّیادَهَ فی نَفسِهِ فَهُوَ فی نُقصانٍ و مَن کانَ إلَى النُّقصانِ فَالمَوتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الحَیاهِ؛(بحارالأنوار، جلد ۷۸، صفحه۳۲۷)) پرده از این حقیقت بزرگ بر میدارد که ما نیامده ایم که خوب باشیم و خوب بمانیم . ما آمده ایم خوبتر بشویم .
شیطان همیشه تلاش نمیکند که من و شما را به کار بد وسوسه بکند . گاهی شیطان وسوسه به کار خوب میکند . کار خوبی که باعث بشود کار خوبتر زمین بماند و ضایع بشود . امام علی علیه السلام فرمودند: مَنِ اشتَغَلَ بِغَیرِ المُهِمِّ ضَیَّعَ الأهَمَّ
امام على علیه السلام : هر کس به چیزى که مهمّ نیست بپردازد، آنچه را که اهمیت بیشترى دارد از دست مى دهد. (غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۶۲۶)
کسی که به امور غیر مهم بپردازد، مسائل مهم تر را ضایع می سازد .
مثلا تصور کنید یک شخصی کنار رودخانه مشغول نماز است و همان وقت یک نفر در آب بیفتد و درحال غرق شدن است و او بیخیال به نماز خودش ادامه بدهد . به نظر شما این نماز چقدر ارزش دارد . اگر کسی بین خوب و خوبتر به خوب راضی شد مبتلا به بدتر هم میشود .
تشخیص خوب و خوبتر گاهی اوقات به دنیای انسان هم مربوط میشود .
فردی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند :که مدتی بود اوضاع کسب و کار روال خوبی نداشت .روزی جناب شیخ از سبب ناراحتی من پرسید ،موضوع را شرح دادم ،آن گاه پرسید :
-مگر تعقیبات نمی خوانی ؟
-چرا.
ـ چه می خوانی ؟ دعای صباح ،منقول از امیر المؤمنین (علیه السلام ).
ـ به جای آن سوره حشر و دعای عدیله را بخوان ،تا مشکلاتت برطرف شود .
ـ چرا دعای صباح را نخوانم ؟
شیخ فرمود :دعای صباح فقرات و نکاتی داردکه فرد باید توانایی و کشش آن را داشته باشد .حضرت امیر (علیه السلام )در این دعااز باری تعالی در خواست می کند
که خدایا دردی به من عطا فرماکه در ان لحظات هم از یادت غافل نشوم ؛
بنا براین ،دعای صباح ظرفیت خاص خود را نیاز داردو شما بدون داشتن ظرفیت لازم ، آن را خوانده ای و چنین مشکلاتی برایت ایجاد شده است .
پس به جای آن سوره حشر و دعای عدیله را بخوان تا آسوده شوی .
درست است که دعاکردن خوب است اما هر دعای برای هر دردی خوب نیست . این تشخیص میخواهد . قدرت تشخیص آن با عقل است .
کسانی که شب عاشورا رفتند کار بدی نکردند . آنها بنا به درخواست اما حسین علیه السلام رفتند . امام اجازه دادند . اما اشتباه بزرگ آنها این بود که آنها بین خوب و خوبتر خوب را انتخاب کردند.

پیامد عدم استفاده از کارکرد اصلی عقل

۱) اتصال و اتکالش به خدا بیشتر و دچار عجب نمی‌شود

کسی همیشه خودش را بین چند راهی انتخاب برتر میبیند ، در اتصال و اتکالش به خدا بیشتر میشود چون تشخیص خوب از خوبتر به این راحتی نیست . وقتی هم یک کار خوبتر را انتخاب کرد همیشه دلواپس است که مبادا کار بهتراز این هم بوده و من از آن غافل بودم . لذا بخاطر کار خوب دچار عجب و غرور نمیشود . تشخیص بین خوب و خوبتر مثل تشخیص یک لیوان آب زمزم و آب فرات و آب حرم امام رضا علیه السلام است . کدام بهتر است . این دیگر آسان نیست حالا که امتحان سخت شد مثل زمانی که ما خودمان میخواهیم امتحان سختی بدهیم اتصالمان به خدا بیشتر میشود در زمان انتخاب بین خوب و خوبتر چون سختر است اتصالمان و ارتباطمان با خدا بیشتر و بهتر میشود.

۲) تصمیمات و اظهار نظرات درست و دقیق

وقتی به دنبال انتخاب برتر بودیم و از عقل خودمان درست استفاده کردیم دیگر بر سر مسئله جنگ در سوریه تردید نمیکند . عقل به من میگوید سرمایه این مملکت را در کشور سوریه و عراق خرج کردن بد است عقل به من میگوید جوانان این کشور در سوریه کشته شوند بد است اما بدتر از آن این است که با داعش در شهرهای خودمان بجنگیم . عقل میگوید اگر نخواهی جوانانت در جبهه سوریه به شهادت برسند باید ناموست توسط داعش به اسارت برود . اگر در یک کوچه یک خانه آتش بگیرد و صاحب خانه نباشد و یا نتواند آتش را خاموش کند عقل به من میگوید برو آتش را خاموش کن چون این آتش به به خانه شما هم میرسد . این خیلی پیچیده نیست . یک مقداری عقل میخواهد .
اینکه بعضیها میگویند خرج جلسات امام حسین علیه السلام را برای فقرا بدهید بین دو کار خوب و خوبتر سرگردان شده اند . با صدقه دادن فقیر زدایی میکنیم اما با جلسات امام حسین علیه السلام و روشنگری عامل ایجاد این فقیر و فقر رسوا میشود و فقر زدایی میکنیم . این را عاقل با عقلش میفهمد . از هر کسی توقع نیست .
در روز عاشورا حر، عمربن سعد را ترک کرد و در گوشه‌ای از لشکر ایستاد و کم کم به سپاه امام(علیه السلام ) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «‌آیا می‌خواهی حمله کنی؟‌» حر در حالی که می‌لرزید جوابی نداد مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «‌به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می‌پرسیدند: شجاع¬ترین مردم کوفه کیست از تو نمی‏گذشتم (و تو را نام می‌بردم) پس این چه حالی است که در تو می‌بینم؟‌»
حر گفت: «‌بدرستی که خودم را بین بهشت و جهنم می‌‏بینم و به خدا قسم اگر پاره پاره شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد».
حر با امام حسین علیه السلام کاملا عاقلانه رفتار کرد و این رفتار عاقلانه او را به بالترین مراتب بهشت رساند .
ما هم مثل حر با امام حسین علیه السلام عاقلانه رفتار کنیم .
عقل ما به ما میگوید باید برای امام حسین علیه السلام گریه کنیم . برای امام حسین علیه السلام خرج کنیم . عقل من میگوید بین امام حسین علیه السلام و خودت ، امام حسین را انتخاب کن . بین خدا و خودت خدا را انتخاب کن.

عاقل‌ترین مردم

در روایات اهل بیت علیهم السلام اصولی آمده است که با شناخت و رعایت آن اصول میتوان کارکرد اصلی عقل را در زندگی محقق کرد . تعبیر روایات برای این اصول واژه عاقلترین مردم است . اعقل الناس !!!!در روایتی از نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله آمده است :
ألا وإنَّ أعقَلَ النّاسِ (اعلام الدین، ص ۳۳۷، ح ۱۵)بدانید و آگاه باشید عاقلترین مردم بندگانی ههستند که چار مطلب را میشناسند:

۱) خدا شناس و خدا پرست

اولین شاخصه و نشانه استفاده از کارکرد اصلی عقل ای است که خدا را میشناسند و در زندگی رعایت میکنند عَبدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطاعَهُ اینکه بنده خداشناس و خداپرست باشد . خدا را بشناسد البته در حد عقل خودش حتی به اندازه آن پیرزنی که خدا را از چرخ دستی ریسندگی خودش شناخت . و بعدش هم اطاعت خدا . اگر میخواهیم بدانیم چقدر انتخابهای ما به سمت انتخاب برتر نزدیک است اولین شاخصه این است که چقدر به دستورات خدا نزدیکتر هست . بعد اگر کسی در مسیر بندگی خدا قرار گرفت در حدیث قدسی داریم عَبْدِی أَطِعْنِی أَجْعَلْکَ مِثْلِی، أَنَا حَیٌّ لاَ أَمُوتُ أَجْعَلُکَ حَیّاً لاَ تَمُوتُ، أَنَا غَنِیٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَجْعَلُکَ غَنِیّاً لاَ تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ یَکُونُ أَجْعَلُکَ مَهْمَا تَشَاءُ یَکُونُ(الحر العاملی، الجواهر السنیه-کلیات حدیث قدسى، چاپخانه النعمان – النجف الاشرف، ص ۳۶۱) به من اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى که من زنده هستم و نمى‌میرم تو هم همیشه زنده باشى. همان طورى که من غنى هستم فقیر نمى‌شوم تو هم همیشه غنى باشى. همان طورى که من هر چه را اراده کنم مى‌شود تو را هم همین طور سازم.
ما در زیارت حضرت عباس علیه السلام میخوانیم السلام عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ حضرت عباس علیه السلام مطیع خدا و رسولش بود .
این اتفاق نه برای قمر منیر بنی هاشم بلکه انسانهای معمولی و عادی هم میتواند بیفتد . این داستان حمال بازار را نمی دانم شنیده اید یا نه ؟
یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود ، برای آنکه نفسی تازه کند ، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وورجه نکن ، می افتی ، در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود. مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند. حمال پیر فریاد می زند “نگهش دار !” ، کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند ، پیرمرد نزدیک می شود ، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل می دهد.

جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس ز او سوالی می پرسد: یکی می گوید تو امام زمانی ، دیگری می گوید حضرت خضر است ، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد ، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کند ، به آرامی و خونسردی می گوید: ” خیر ، من نه امام زمانم ، نه حضرت خضر و نه جادوگر ، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید. من کار خارق العاده ای نکردم ، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود ، من اطاعت کردم ، یکبار من از خدا خواستم ، او اجابت کرد.”

۲) قیامت شناس و قیامت گرا

دومین ملاک برای ارزیابی انتخاب برتر در زندگی روایت میفرماید وعَرَفَ دارَ إقامَتِهِ فَأَصلَحَها .اینکه مومن خانه و اقامتگاه دائمی و همیشکی خودش را بششناسد و به دنبال آباد کردن دنیای دائمی خودش باشد .
من به زندگی خودم نگاه کنم ببینم در تصمیمات من قیامت وآخرت چقدر در نظر گرفته میشود . اگر کسی معتقد به حساب قیامت باشد به راحتی گناه نمیکند . من اگر این آیه را بشنوم که خدای متعال در مورد احوال قیامت میفرماید : انسانِ خطا کار دوست دارد فرزندانش، همسرش، برادرش و قبیله اش را که از او حمایت می کرد و تمامی انسانهای روی زمین را فدا کند تا مایه نجاتش گردند.»(یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنیهِ * وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخیهِ * وَ فَصیلَتِهِ الَّتی تُوءْویهِ * وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ»؛ آیه ۱۰ سوره معارج)
وقتی یک نفر میخواهد معامله کند و قیامت را در نظر بگیرد مراقب است کلاه سر کسی نگذارد . کسی که مراقب قیامت است مراقب حرف زدنش هم هست . در احوالات شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح گفته اند : بعد از فوت به خواب پسرش آمد که من کتابی را به امانت گرفته و در کتابخانه فلان قفسه و ردیف است ، یادم رفته به صاحبش برگردانم ، می‌گوید : از خواب بیدار شده کتاب را پیدا ، رفتم تا به صاحبش برگردانم کتاب از دستم افتاده ، خاکی شد ، کتاب را تمیز کرده تحویل دادم ، شب بعد پدرم را به خواب دیدم فرمود : کتاب را بردی ولی چرا نگفتی و عذرخواهی نکردی که کتاب افتاده وخراشیده شده ، حق مردم از بین رفته ، او را راضی کن(به نقل از پایگاه درس‌هایی از قرآن)

۳) فرصت شناس

سومین شاخصه انتخاب برتر فرصت شناسی و استفاده از عمر است . عَرَفَ سُرعَهَ رَحیلِهِ فَتَزَوَّدَ لَها . کسی که میداند عمر به سرعت میگذرد از وقتش بیشترین استفاده را میکند . یکی از نکاتی که ما باید در تصمیمات و کارهایمان به آن توجه کنیم این است که این کار چقدر وقت من را میگیرد . آیا این کار ارزش این قدر وقت گذاشتن را دارد . متاسفانه ما خیلی وقت تلف میکنیم . جوانها در فضای مجازی خیلی از عمرشان را هدر میدهند . غافل از اینکه هم از عمر هم بطور ویژه از جوانی افراد سوال میشود .

الَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَهِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ(مناجات شعبانیه) معبودا، عمرم را در بی‌خبری از تو سپری کردم و جوانی‌ام را در سرمستیِ دوری از تو فرسودم!
علما و بزرگان دین برای وقت خودشان خیلی ارزش قائل بودند و مراقبت میکردند . در احوالات شیخ اعظم شخی مرتضی انصاری آمده است ، شیخ مرتضى انصارى سر سفره آمد دید، تا آبگوشت و غذا بیاید چند دقیقه‏اى طول مى‏کشد کنار سفره به نماز خواندن مشغول شد. خانمش گفت: نماز خواندى؟ گفت: خواندم. اما فکر کردم دو دقیقه عمرم را باید معطل شوم تا غذا حاضر کنى. من براى این دو دقیقه جواب خدا را چه بگویم. صحبت جلسه امروز به این مطلب گذشت که انسان با عقل خود باید برترینها را انتخاب بکند . چنین شخصی در قیامت هم انتخابش انتخاب برتر است . چطور ؟ یکی از علما میفرمودند: چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه ۷۳ سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود.
سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّهِ زُمَرا(سوره مبارکه زمر آیه ۷۳) یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .
از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!
تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحارالانوار برخورد نمودم .که می فرماید: مومنین و دوستان سید الشهدا (علیه السلام) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند . امام به دیدار محبان می آید .
این ملاقات بسیار طولانی می شود
امام_صادق(علیه السلام) می فرماید :
هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند . ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان یابد. این را کسی میتواند ببیند و بچشد و بفهمد که در دنیا هم بتواند انتخاب برتر داشته باش. ما هم به امام حسین علیه السلام عرض کنیم آقا جان ما در دنیا شما را انتخاب کردیم شما هم در قیامت ما را انتخاب کنید هرچند لیاقت نداریم.

 

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *