Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
جلسه 05 : صبر فاطمی : یکپارچه متن تولیدی صبر فاطمی

صبر فاطمی ۵ ‌؛‌ صبر اجتماعی و ولایت

Hazrat-Fatemeh_09

صبر فاطمی ۵ ‌؛‌ صبر اجتماعی و ولایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

صبر و توصیه به صبر

خدای متعال راه هدایت و سعادت را با ذکر آیه آیه قرآن بیان فرموده است . حرف به حرف ، کلمه به کلمه ، آیه به آیه قرآن کریم سبب هدایت و نجات است. همه اش مهم است و باید جدی گرفته بشود .اما گاهی بعضی از آیات و جملاتآنقدر مهم میشود که خدای متعال در قرآن برای بیان این جملات قسم میخورد . شما می دانید در دین ما قسم جایگاه ویژه ای دارد و توصیه شده بجز د رموارد ضروری قسم خورده نشود اما خدا برای بعضی نکات در قران قسم میخورد . یکی از آیه هایی که خدا قبل از بیان ان در قرآن قسم میخورد سوره مبارکه عصر است . خدا در این سوره کلام عظیم خودش را با قسم شروع میکند .
«وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»
به روزگار سوگند. همانا انسان در خسارت است . نمی فرماید کافران و منافقان و فاسقان در خسارتند . میفرماید انسنها در خسارتند .
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
مگر آنان که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده .
ایمان و عمل صالح با همدیگر است . مفسران میگویند الف و لام صالحات الف و لام جنس است . یعنی همه کارهای خوب را انجام بده . هر کاری که در توانت است را انجام بده . بعد در آیه بعد دو عمل صالح را بیان میکند .
وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر
یکدیگر را به حق و صبر سفارش مى‏کنند.
علت اینکه این دو کار خوب را جداگانه ذکر میکند بخاطر اهمیت است . مثلا وقتی میخواهیم برویم به سفر زیارت کربلا پدر خانواده به مادر خانواد میگوید همه چیز را برداشته اید؟ می گوید بله برداشته ام . پدر میگوید پول و پاسپورت هم برداشته اید ؟ با اینکه دفعه اول پدر گفت همه چیز را برداشتید و پول و پاسپورت بین آن همه چیز بود اما این دو را جدا میگوید چون خیلی مهم است . یعنی اگر این دو نباشد سفر زیارتی منتفی میشود . خا هم در این این سوره قسم میخورد هرکسی ایمانو عمل صالح ندارد زیان می بیند و از بین همه کارهای خوب توصیه به حق و توصیه به صبر را جداگانه ذکر میکند . ببینسد توصیه به صبر چقدر مهم است . اگر توصیه صبراینقدر مهم است پس خود صبر چه جایگاهی دارد . ما در این جلسات در مورد توصیه به صبر صحبت کردیم . و این جلسه مهمترین بحث صبر را میخواهیم عرض کنیم.

انواع صبر: صبر فردی و صبر اجتماعی

ما در جلسات قبل آثار صبر و انواع مختلفی از صبر را معرفی کردیم در این جلسه به یک نوع جدید و کمتر گفته شده از صبر می خواهیم بپردازیم و آن صبر مربوط میشود به آیه ی ۲۰۰ سوره ی آل عمران که می فرماید یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا ای کسانی که ایمان آورده اید صبر پیشه کنید اما بحث اصلی من ادامه ی آیه است
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا نه تنها خودتان به صورت فردی باید صبر کنید بلکه صابروا باید صبر اجتماعی هم داشته باشید .
نوع دیگر از صبر که کامل کننده ی جوچین بحث صبر است . علاوه بر صبر فردی ،صبر اجتماعی هم داریم .
صبر فردی در بلای فردی مطرح می شود و صبر اجتماعی در بلایای اجتماعی مطرح میشود بنده برای تبیین بحث مثال میزنم . یک شخص دچار سرماخوردگی می شود . تبعات این بیماری متوجه خودش است . خودش باید هزینه کند ، خودش باید پرهیز کند ، خودش به تنهایی درد میکشد . ربطی به جامعه ندارد . اما یک بیماری مثل کرونا یک بیماری و بلای شخصی نیست .
بلای کرونا یک بلای اجتماعی است . وقتی این بلا آمد همه مردم دچار سختی شدند . بسیاری از مردم بیمار شدند . بسیاری از مردم داغدار شدند . بسیاری بیکار شدند . بلا فردی نیست بلکه اجتماعی است . برای دفع این بلا همه اجتماع باید صبر کنند . سختیها و محدودیتها را تحمل کنند .
همه میدانیم که ماسک زدن و فاصله ی اجتماعی و منع آمد و شد سخت است و به صبر احتیاج دارد تا زمانی که همه در مقابل این بلا صبر نکنیم وهمه از ماسک استفاده نکنیم این بلای اجتماعی دست از سر ما بر نمی دارد.

شرط تحقق صبر اجتماعی چیست؟

برای اینکه صبر اجتماعی محقق شود شرایط و لوازم مختلفی احتیاج هست . اما برای تحقق صبر اجتماعی مهمترین شرط وجود امام و ولی در جامعه است .
اجازه بدهید یک مثال بزنم . در یک مسجد اگر همه نمازگزاران بیایند کنار همدیگر و منظم بایستند و با همزمان نیست کنند و همزمان مشغول نماز شوند . هم آهنگ رکوع و سجود و قیام قعود داشته باشند و در پایان هم همزمان نماز را تمام کنند هیچ کدام نماز جماعت نخوانده اند . نماز جماعت هم آهنگی میخواهد اما مهمتر از هم آهنگی امام جماعت است . اصلا هم آهنگی زمانی اتفاق می افتد که یک نفر به عنوان امام جماعت باشد . برای تحقق صبر اجتماعی نیاز به رهبر و امام و ولی در جامعه است .
چه کسی باید حد و حدود و مرز و معیار چگونگی در صبر اجتماعی را مشخص کند؟
بدیهی است که نمیشود هر کس به نسخه ی خود عمل کند و باید یک نظر واحد بر اجتماع حاکم باشد که در زمینه ی کرونا فعلا این تصمیم گیری به عهده ی ستاد مقابله با کرونا است این صبر اجتماعی محقق نمیشود مگر اینکه یک نفر یا یک نظر فصل خطاب باشد. متولی امر یک نفر شود.

ولایت یعنی چه؟

حالا که برای تحقق صبر اجتماعی نیاز به ولی و ولایت است سوال پیش می آید ولایت یعنی چه ؟
برای پاسخ به این سوال از آیه ششم سوره مبارکه احزاب استفاده میکنیم . آنجایی که خدا میفرماید
النَّبِیُ‏ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ‏ مِنْ‏ أَنْفُسِهِم‏
پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است‏
در تفسیر مجمع البیان آمده است : هنگامى که فرمان پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد حرکت براى جنگ تبوک صادر شد، بعضى گفتند: ما باید از والدین خود اجازه بگیریم. این جمله نازل شد که «النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِینَ
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در روز غدیرخم که به فرمان خداوند، حضرت على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب فرمود، قبل از معّرفى و نصب آن حضرت، جمله‏ى « ألَسْتُ أوْلَى بِکُمْ مِنْ أنْفُسِکُمْ را بیان فرمودند و از آنان اقرار گرفتند که آیا طبق آیه قرآن، من از شما حتّى نسبت به خودتان اولویّت ندارم؟! همه گفتند: بله.
آنگاه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: فمَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاَهُ»
اولویّت پیامبر بر مؤمنان، در مسایل حکومتى و فردى و تمام امور است. «النَّبِیُّ أَوْلى‏» چنانکه در آیه‏ى ۳۶ همین سوره مى‏خوانیم: براى هیچ زن و مرد با ایمانى در برابر قضاوت پیامبر حقّ انتخاب و اختیارى نیست. «ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ» در روایات بسیارى آمده است: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، این اولویّت را براى امامان معصوم علیهم السلام نیز قائل بودند. «۳»
در حدیث می‌‏خوانیم: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: « والذی نفسی بیدهِ لا یؤمنُ أحدُکم حتَّى أکونَ أحبَّ إلیه من والدهِ وولدهِ والناسِ أجمعینَ
سوگند به خدایى که جانم در دست اوست، ایمان هیچ یک از شما کامل نیست، مگر این که مرا از جان و مال و فرزند و از همه‏ى مردم بیشتر دوست داشته باشد.
ولایت شنیدن و اطاعت کردن است چشم گفتن است اطاعت بالاتر از عبادت است اطاعت مغز و اصل دین است

ولایتی که تمام اختلاف بین عمر سعد و اباعبدالله علیه السلام سر همین ولایت بود؟
شب عاشورا هر دو سپاه نماز میخواندند هر دو طرف قرآن میخواندند هر دو اهل روزه بودند که اگر ابا عبدالله فقط میخواستند نماز بخوانند یزید برایشان بزرگترین مسجد را می ساخت
اختلاف ابا عبد الله و یزید بر سر همان کلمه ای بود که من حاضرم جانم را برایش فدا کنم البته من چه قابل باشم که در این راه جان دهم چرا که در این مسیر مادر سادات فاطمه ی زهرا انسیه ی حورا صدیقه شهیده مغصوبه ی مظلومه جان دادند
و اینقدر با ارزش است و برای خدا حساس است که در جریان جنگ صفین میبینیم ۱۸ ماه طول میکشد جنگی که بین معاویه علیه اللعنه و امیرالمومنین است .
مگر سپاه معاویه چند نفر بیشتر بود که پیروزی نصیب سپاه امیرالمومنین نمیشد؟
چرا خدا کمکی نفرستاد تا سپاه مولا پیروز شود
جواب یک کلمه است برای اینکه خدا بر سر این کلمه حساس است زیرا افرادی که اطراف امیرالمومنین علی علیه السلام بودند دور علی بودند اما دور ولی نبودند
علی علیه السلام را به عنوان خلیفه ی چهارم میدانستند نه ولی الله الاعظم میگفتند آن سه نفر خلیفه علی هم خلیفه نهایتا فضائل علی بالاتر و بیشتر از آنهاست نه اینکه علی امیر المومنین را ولی از جانب خدا بدانند
پس خدا هم این جریان را ادامه میدهد تا سره از ناسره مشخص شود و سپاهیان مولا غربال شوند و تفاوت افرادی مثل شمر ملعون با مالک اشتردلاور مولا مشخص شود که او دور علی بود و مالک دور ولی میچرخید.
یکی از شخصیّت‌هایِ بسیار اثرگزار تاریخ اسلام که جزء اصحاب سِرّ پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) بوده و از شخصیّت‌های صدر اسلام و در غالب از جنگ‌هایِ صدر اسلام نیز حضور داشته است و از اصحاب امیرالمومنین (علیه السلام) بوده است؛ شخصیّتی است به نام «حذیفه‌ی یمانی» است.
حذیفه در سال ۳۶ یا ۳۷ در مدائن درگذشت. برخی نقل‌ها از حضور او در جنگ جمل خبر می‌دهند. فرزند زادگان حذیفه تا قرن سوم هجری قمری در مدائن برجای بودند. نقل می‌کنند که حذیفه ابتدا در فاصله دو کیلومتری سلمان و در کنار رودخانه دجله دفن شده بود. در سال ۱۹۳۱ میلادی آب رودخانه دجله به قبر وی نزدیک شد، به همین دلیل آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) دستور دادند که جسد وی منتقل شود. هنگامی که قبر باز شد مشاهد گردید که جسد وی پس از سیزده قرن هم‌چنان سالم است.
حالا با این همه توضیحاتی که در مورد شخصیّت حذیفه‌ی یمانی دادم؛ یک سئوال بسیار زیبایی از او در مورد غدیر خم (چون یکی از افرادی که شاهد در واقعه‌ی غدیر خم بوده است؛ همین حذیفه‌ی یمانی) شده است.
این حدیث، بسیار حدیثِ زیبایی است که تا جایی که کمتر این روایت خوانده شده و کمتر شنیده شده است.
اجازه بدهید که من روایت را هم عربی و هم ترجمه‌ی آن را بخوانم که در ایام غدیرخم مجلس ما به نام اهلبیت(علیهم السلام) نورانی شود…. راوی می‌گوید: از اقعه‌ی غدیر خم آن هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) امیر المومنین(علیه السلام) را منصوب کرد؛ از حذیفه بن الیمان پرسیدم که این امر چگونه بود(و این امر امامت چگونه واقع شد) حذیفه در جواب بیان داشت که در مدینه خدای تعالی بر پیامبرش نازل کرد که «پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاتر است و زنانش مادران مؤمنان هستند و در کتاب خدا خویشاوندان نسبى از مؤمنان و مهاجران به یکدیگر سزاوارترند.» بعد از نزل این آیه‌ی شریفه؛گفتند یا رسول الله معنای این ولایت و سزاواری که شما بر خودشان سزاوارترید چیست؟ در جواب پیامبر فرمودند: فَقَالَ ص السَّمْعَ وَ الطَّاعَهَ فِیمَا أَحْبَبْتُمْ وَ کَرِهْتُمْ فَقُلْنَا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ….. در آنچه از احکام الهی که دوست دارید و دوست ندارید اطاعت کردن است…..»

اطاعت یعنی چه؟

سوال اینجاست اطاعت یعنی چه؟
اطاعت، مقابل عصیان و به معنای موافقت واقعی مکلف با حکم خداوند است و این واژه از ریشه‌ی «طَ‌ـ‌وع» (ضدکَرْه) به‌ معنای فرمان بردن اما همراه با خضوع و رغبت است و البته این واژه اطاعت و مشتقات آن ۷۸ بار در قرآن به‌کار رفته است.

اجازه بدهید تا دو مثال بزنم
فرزند کوچک من به من میگوید بابا وقتی آمدی برای من فلان چیز را بخر و من برای او میخرم آیا این اطاعت است ؟ آیا من از او اطاعت کرده ام؟
مثال دوم
سرباز در سربازی هر چه مافوقش بگوید را انجام میدهد آیا او از مافوق اطاعت کرده و منظور از اطاعتی مه رسول الله میفرمایند تمام ولایت و تمام دین است همین است؟
در جواب باید عرض کنم که معنای صحیح و کامل اطاعت را گفته اند تبعیت خضوعا و رغبتا
هنگامی که من برای فرزند دلبندم چیزی میخرم تبعیت هست ورغبتا هم هست ولی خضوعا نیست
سرباز هم تبعیت از مافوق دارد خضوعا هم هست ولی رغبتا نیست

اصبغ بن نباته می گوید، شمشیرم روی دوشم بود و سنگینی آن کمرم را خسته کرده بود. برای همین آن را در آوردم و بر پشتم انداختم. امیرمؤمنان علیه السلام جلو می رفت و من هم دو قدم عقب تر از آن حضرت حرکت می کردم و بین ما سکوت حاکم بود. ناگهان مولایم برگشت و به من گفت: اصبغ! تا کجا حرف من را گوش می دهی؟ گفتم: آقا! امر کن پشت سری را بزنم، شمشیر لختم را برمی کشم و او را می زنم. اول گردنش را می پرانم، بعد هم می روم ببینم که او کیست؟ اگر دیدم، پسرم است، به خدا قسم! ذره ای از عشقم به تو کم نمی شود و در دلم خوشحال می شوم که من حرف علیعلیه السلام را گوش کرده ام.
معنای اطاعت از ولی این است .
ما باید ولایت آل الله را خضوعا و رغبتا بپذیریم وگرنه در خیلی از معما های تاریخی کم می آوریم
کم می آوریم و در می مانیم که چرا امیرالمومنین علی علیه السلام کننده ی در خیبر آن یل بی باک در حادثه ی کوچه ی بنی هاشم و هجوم به عصمت الله الکبری سکوت اختیار می کنند و لا اله الا الله ریسمان به دستانشان می اندازند و تا مسجد میکشانندشان و خودشان هیچ نمی گویند و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها می آیند برای دفاع از ایشان دست به کمربند حضرت می اندازند و قصد ممانعت دارند تا مغیره ی ملعون جسارت کند و بازوی صدیقه ی طاهره را مورد آزار قرار دهد سوال است و معما که چرا مولا سکوت فرمودند؟ اما مولا مولا هستند و باید ولایتشان را خضوعا و رغبتا پذیرفت

یا معما ی تاریخی است که چرا امام مجتبی علیه السلام با معاویه بیعت کردند ولی سید الشهدا با یزید جنگیدند
یا چرا سید الشهدا با یزید جنگیدند ولی امام سجاد با او نجنگیدند
معماست که چرا امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام ولایت عهدی مامون را میپذیرند؟
عزیزان الان بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال بنده می توانم برای همه ی شما دلایل محکم و قاطع برای هر کدام از این اتفاقات بیا ورم ولی اگر کسی در همان زمان ولی شناسی نداشته باشد و ولایت از سر شوق و رغبت و خضوع را نپذیرفته باشد کم می آورد و نمی تواند با ولی خود قدم قدم جلو برود
ولایت بسیار امر مهمی است همان گونه که عرض کردم
ولایت آنقدر مهم است که روایت میفرماید لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‌ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ.
هیچ چیزی ارزشمند تر از ولایت نیست
و خدا ولی خودش را کانون عالم قرار داده است و تمام عالم وجود از ولی الله منشا میگیرد و فیض بخش تمام کائنات ولی الله هستند که در دعای ندبه نیز میخوانیم بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَریٰ وَ بِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء
فلذا است که خدا برای امتحان عظیم ولایت و صبر در این امتحان عظیم چند مانور قرار داده است تا ما را محک بزند و اگر ما را صابر در ولایت دید در آن هنگام ولی خود را بر جامعه ظاهر کند.

سخت‌ترین دوران امتحان ولایت‌مداری

امتحان ولایت مداری در همه دوران ، از سخترین امتحانات الهی بوده و هست اما سخترین دوران امتحان ولایتمداری در دوران غیبت امام معصوم است .
اطاعت از امام معصوم علیه السلام در همه امور آسان نیست اما وقتی امام معصوم غایب باشد این امتحان بسیار بسیار سخت تر است . این که من اطاعت بکنم از عالمی که ممکن است خطا و اشتباه بکند .
چطور کرونا ستاد مقابله با کرونا میخواهد و یک نفر باید برای آن تصمیمی بگیرد. اداره ی جامعه ی اسلامی به ولی احتیاج نداشته باشد؟

حاج آقا ایشان که معصوم نیستند .
بله کسی نگفته ایشان معصوم هستند .
اما ما باید بگوییم چشم.
حتی خودشان هم گفتند ما در زمینه ی تعداد فرزند اشتباه کردیم .
اما ما باید بگوییم چشم.

حاج آقا بنزین ۳۰۰۰ تومانی به مردم فشار می آورد بله میدانیم
نمیشد ایشان هیچ نگویند تا مجلس کاری کند؟
ایشان مصالح بالاتر را می بینند و فرمایشی می کنند
کمرمان زیر فشار اقتصادی شکست
ولی تمرین است دیگر باید بگویی چشم

ذکر مصیبت

اجازه بدهید تا روضه ی ولایتمداری حضرت فاطمه ی زهرا را بخوانم
عصمت الله الکبری خود از ولایت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام دفاع میکنند و ولایت ایشان را در همه ی شئون زندگی خود به تام و تمام میپذیرند
لا اله الا الله
حضرت صدیقه در بستر بیماری افتاده اند و چند روز است از بستر نمیتوانند حرکت بکنند .
آن دو نانجیب آمدند گفتند میخواهیم به عیادت دختر پیامبر بیاییم .
حضرت اجازه ندادند و گفتند شما خودتان در خانه ی امیرالمومنین را آتش زدید و این بلا را سر من آوردید حالا میخواهید به عیادت من بیایید .
رفتند پیش مولا علی و گفتند یا علی تو شفاعت ما را بکن .
ما میخواهیم به عیادت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بیاییم .

مولا به حضرت زهرا سلام الله علیها گفتند این دو نفر آمده اند و من را شفیع قرار داده اند چه میگویی فاطمه جان؟
صدیقه ی طاهره نگفتند علی جان شما که خودتان میدانید پشت در با من چه کرد .
شما که خودتان میدانید برای معاویه نامه زد من بغض علی را بر سر فاطمه خالی کردم .
شما که خودتان میدانید گل طاقت تاب در و دیوار ندارد .
نه هیچ یک از اینها را نگفتند .
یک کلمه عرض کردند
«الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّهُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاءُ
علی جان خانه خانه ی توست و من کنیز شما یم هر چه شما بگویید چشم

لا اله الا الله
اسما میگوید وقتی فاطمه جان داد امیرالمومنین صبر کردند تا شب شود و به همه ی ما گفتند وصیت فاطمه این بود که و غَسِّلْنِی و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَی وَ ادْفِنِّی بِاللَّیلِ مرا شب کفن کنید و شب به خاک بسپارید تا آن نانجیب ها متوجه نشوند مزار من کجاست
اگر میخوهید گریه کنید آرام آرام گریه کنید صدایتان بالا نرود کسی هم نبود که من بودم و حسنین و زینبین و یکی دو نفر دیگه همین چند نفر در دل شب من آب میریختم و علی از زیر لباس فاطمه را غسل میداد
بچه ها هم که آستین در دهان گذاشته بودند و آروم آروم گریه میکردند
من آب میریختم آما اشک چشم علی بیشتر بود
علی فاطمه را غسل میداد اما جان در بدن خودش هم نبود
که ناگهان دست از غسل دادن کشید و سر به دیوار گذاشت و شر وع کرد بلند بلند گریه کردن
گفتم یا علی شما خودتان گفتید آرام گریه کنیم
گفتند اسما الآن دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه ی زهرا
الا لعنت الله علی القوم الظالمین

 

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *