فضیلت ماه رمضان و آثار روزه
۱۴۰۰-۰۳-۱۶ ۱۴۰۲-۰۷-۱۰ ۱۷:۳۲فضیلت ماه رمضان و آثار روزه

فضیلت ماه رمضان و آثار روزه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
انگیزه سازی
حضرت نوح و عزرائیل
حضرت نوح علیه السلام طبق آیه قرآن ۹۵۰ سال فقط پیامبر بودند . وقتی روزهای آخر عمر را سپری میکردند شخصی از او پرسید:دنیا را چگونه دیدی؟! حضرت در پاسخ گفت:«دنیا را همچون اطاقی دیدم که دارای دو در است، از یکی وارد شدم و از در دیگری بیرون رفتم».امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که عزرائیل نزد ایشان برای قبض روح آمد، ایشان در برابر تابش آفتاب بود. عزرائیل سلام کرد. حضرت جوابش را داد و پرسید برای چه به اینجا آمده ای؟
عزرائیل: آمده ام روح تو را قبض کنم.
حضرت: اجازه بده از آفتاب به سایه بروم.
عزرائیل اجازه داد، او به سایه رفت، در این لحظه (این سخن عبرت آمیز را به عزرائیل) گفت:
« ای فرشته ی مرگ! آنچه در دنیا زندگی نمودم، (به قدری زود گذشت که) همانند آمدن من از آفتاب به سایه بود؛ اکنون مأموریت خود را در مورد قبض روح من انجام بده». و عزرائیل روح او را قبض کرد.
این یک واقعیت بزرگ است که عمر انسان مثل باد میگذرد و متاسفانه بسیاری از ما
از ایام عمرمان درست استفاده نمی کنیم.
حدیث امیرالمؤمنین: هر روز یک تکه از عمرت:
حضرت میفرماید: « إنَّما أنتَ عَدَدُ أیّامٍ» انسان عدد ایام است. انسان یعنی روزها! یعنی چه ؟ انسان یعنی تعداد روزها یعنی ، هر یک روزی که میرود، یک تکه از عمرت میرود. . «فکُلُّ یَومٍ یَمضی عَلَیکَ یَمضی بِبَعضِکَ» هر روزی که از تو میگذرد، یک تکه از خودت میرود.
داستان اسکندر مقدونی
در تاریخ آمده است که اسکندرمقدونی ، هنگامی که در یکی از شهرهای ایران از گورستان عبور می کرد به قبرستانی رسید ، از مشاهده سنگ قبرها بشدت متعجب شد. تمام کسانی که در قبرستان دفن شده بودند در سن کودکی از دنیا رفته بودند . اسکندردر گوشه قبرستان پیرمردی را دید . جلو رفت و و در حالی که به سنگهای قبر اشاره می کرد از پیر مرد پرسید : که چرا در شهر شما همه مردم در سنین کودکی یا نوجوانی می میرند؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت در شهر ما رسم بر این است که بجای عمر طبیعی افراد، روزهای خوب و مفید را به عنوان عمر واقعی و ارزشمند او حساب می کنیم. اگر روزهای خوب و مفید شخص مثلا ۳۶۵ روز باشد روی سنگ قبر او می نویسیم در یک سالگی درگذشت اسکندر کمی در خود فرو رفت و از پیر مرد پرسید اگر اسکندر کبیر در شهر شما بمیرد، روی سنگ قبر او چه خواهید نوشت؟ آن مرد روشن ضمیر جواب داد روی سنگ قبر تو می نویسیم: اسکندر ،مردی که هرگز متولد نشد .
حدیث پیامبر: ایام نفحاتی دارد:
پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَات» أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا . در طول سال در تمام عمر یک لحظههایی پیش میآید از آن لحظهها استفاده کنید، نگذارید فرصتها از دست برود . یکی از آن فرصتهای ناب و طلایی فرصت ماه رجب است.
اهمیت ماه رمضان: کل سال رمضان باشد:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنه؛ اگر بنده «خدا» مىدانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتى وجود دارد] دوست مىداشت که تمام سال، رمضان باشد.
اهمیت روزه دار: چهار دسته دعایشان مستجاب:
حضرت امام صادق علیه السلام به نقل از رسول الله (ص) فرمود: أَرْبَعَهٌ لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَهٌ حَتَّى تُفَتَّحَ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تَصِیرَ إِلَى الْعَرْشِ «۱» الْوَالِدُ لِوَلَدِهِ وَ الْمَظْلُومُ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ وَ الْمُعْتَمِرُ حَتَّى یَرْجِعَ وَ الصَّائِمُ حَتَّى یُفْطِرَ.چهار دسته دعایشان مستجاب می شود و درهای آسمان به رویشان باز می گردد و به عرش می رسد: پدر برای فرزند؛ مظلوم بر ضد ستمکار؛ عمره گزار ( در حال عمره گزاردن ) تا زمانی که باز می گردد؛ روزه دار ( در حال روزه ) تا وقتی که افطار می کند.
مفهوم شناسی روزه:
مفهوم صوم و ارتباط با صمت: واژه «صوم»، یعنى روزه در لغت به معناى خوددارى از عمل است براى مثال، صوم از خوردن و نوشیدن و… به همین سبب واژه «صمت» یا سکوت نیز صوم مى گویند؛ زیرا آن هم خوددارى از سخن گفتن است و نیز گفته اند هر چیزى که از حرکت باز ماند، آن را صوم مى گویند و «صامت الریح» به معناى بازماندن باد از حرکت است. بنابراین، اهل صوم در لغت به معناى امساک، پرهیز و خوددارى است. البته چه بسا در معناى آن این قید را اضافه کرده باشند که به معنای خوددارى از کارهاى مخصوصى است که دل آدمى مشتاق آن باشد و اشتهاى آن را داشته باشد. خداوند ماه رمضان را بر یهود فرض کرد، ولى یهود روزه این ماه را ترک کردند و به گرفتن یک روز اکتفا نمودند و شاید آن همان روز غرق شدن فرعون بوده است
آثار روزه
تقویت اراده
o یکی از آثار روزه این است که اراده ی انسان بر خویشتن تقویت میشود. شخص روزه دار در طی روز با بوی غذا میل شدیدی نسبت به غذا پیدا میکند ولی خود را کنترل میکند ، در یخچال را باز میکند و انواع خوراکی ها را میبیند و لحظه شماری میکند برای افطار که دلی از غذا در بیاورد.این کمترین سطح کنترل نفس میشود که مربوط به غذا میشود و این ممانعت ها باعث تقویت اراده میشود. هرچه شخص روزه دار خود را از مبطلات و مفطرات روزه خود را حفظ میکند اراده اش بر خویشتن تقویت میشود. در مراتب بالاتر ، شخص روزه دار وقتی خود را از گناهان اخلاقی نظیر غیبت حفظ میکند این اراده به مراتب بیشتر تقویت میشود
جلب نظر لطف الهی
o عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ: أُعْطِیَتْ أُمَّتِی فِی شَهْرِ رَمَضَانَ خَمْساً لَمْ یُعْطَهُنَّ أُمَّهُ نَبِیٍّ قَبْلِی أَمَّا وَاحِدَهٌ فَإِذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ لَمْ یُعَذِّبْهُ أَبَداً و.
از پیامبر خدا: «به امّت من در ماه رمضان، چند چیز داده شده که به امّت هیچ پیامبرى پیش از من داده نشده است: یکى، آن که: چون نخستین شب ماه رمضان شود، خداوند [با نظر رحمت] به آنان مىنگرد و خداوند به هر کس [چنین] بنگرد، هرگز عذابش نمىکند.
استغفار ملائکه برای آنان
عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: فَإِذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّ الْمَلَائِکَهَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُمْ فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ . پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: فرشتگان در هر شب و روزشان، براى آنان آمرزش مى طلبند.
تقویت و تثبیت اخلاص
o حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: «… فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص؛(مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۶، ص۳۶۸.) خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد.
o چون روزه بر خلاف دیگر عبادت ها، راز و نیازی نیست که به وسیله دیگران قابل دیدن باشد. در نماز خواندن به دلیل انجام دادن اعمالی مشخص از طرف فرد به راحتی این عبادت قابل تشخیص خواهد بود اما روزه اینگونه نیست و پروردگار آن را عبادتی پنهان در نظر گرفته است. در تمام عبادت هایی که از طرف خدا برای تقویت خلوص توصیه شده اند، نیت و انجام برخی عمل ها وجود دارد اما در روزه بدین ترتیب عمل نمی شود و زمانی که اعمالی ترک شوند، قابل دیدن نیستند و نیت نیز قلبی است، بنابراین هیچ یک از اعمال روزه در معرض مشاهده قرار ندارد و دورترین عبادت از ریا محسوب می شود. در روایتی که «ابن ابی الحدید» ادیب، متکلم و شاعر سده هفتم هجری در جلد ۲۰ تفسیر نهج البلاغه از طرف امام علی(ع) نقل می کند، می خوانیم: «روزه، عبادتی است میان بنده و آفریدگارش و کسی غیر از او بر آن آگاه نمی گردد و همچنین کسی غیر از او بدان پاداش نمی دهد.
o امیرالمومنین علیه السلام در حدی شریفی مانع تقویت اخلاص درون انسان را غلبه هوای نفس بیان میکنند و شاید از همین جهت است که روزه که مصداق جهاد با نفس است باعث تثبیت و تقویت اخلاص در انسان میگردد.
o گاهی اوقات انسان در طول عمرش یک عمل خالص انجام میدهد و موجبات عاقبت بخیری اش را در دنیا و آخرت فراهم میکند. علّامه ی مجلسی صاحب کتاب بحارالانوار با رفیقشان سیّد جزایری قرار می گذارند که هر کدامشان به رحمت خدا برود و وفات کند، به خواب آن یکی بیاید و از عالَم آخرت خبر بدهد. مرحوم مجلسی زودتر به رحمت خدا می روند بنابر قولی که داده بودد به خواب سیّد جزایری می آید. سیّد جزایری از ایشان می پرسند چه خبر بود؟ تعریف کن برای من. مرحوم مجلسی می فرمایند: سیّد خیلی سخت بود مو را از ماست بیرون می کشند. آن جا از من پرسیدند مجلسی چه کاری برای خدا کردی؟ گفتم نماز خواندم، گفتند وظیفه ات بوده، برای ما چکاری انجام داده ای به درد نمی خورد، گفتم روزه گرفته ام، گفتند: روزه ات مال خودت اجرش را برده ای . چند تا مطلب را بیان کردم تا گفتم کتاب بحارالانوار را نوشتم. گفتند اگر این کتاب را کس دیگری غیر از تو نوشته بود باز هم اینقدر خوشحال بودی؟ از جواب ماندم، ناامید و شرمنده شدم که گفتند، بایست مجلسی، یادت هست در یک روز سرد زمستانی، از خیابان رد می شدی، دختر بچه ای را دیدی که کفشش در جویِ فاضلاب افتاده بود و گریه می کرد و تو با آن مقام و عبا و عمامه ات خم شدی و کفش آن دختر بچه را از جوی فاضلاب برداشتی و به او دادی، به خاطر این کارت به بهشت برو.
بهترین روزه چه روزه ای است؟
• پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم ۶ سول الله (ص) :
• إنَّ مَن تَمَسَّکَ فی شَهرِ رَمَضانَ بِسِتِّ خِصالٍ غَفَرَ اللّه لَهُ ذُنوبَهُ : أمَّا الصِّیامُ فَلا یَعلَمُ ثَوابَ عامِلِهِ إلاَّ اللّه .[۱۲] همانا هر کس در ماه رمضان ، شش کار را با قوّت انجام دهد حضرت میفرمایند: إِنَّ مَنْ تَمَسَّکَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: همانا هر کس در ماه رمضان، شش کار را با قوّت انجام دهد، خداوندْ گناهانش را مىآمرزد:
یَخزُنَ لِسَانَهُ:
زبانش را کنترل کند.
o اینقدر این زبان چند سانتی متری برای عاقبت انسان خطرناک است که به تنهایی گناهان زیادی را در کارخانه ی خود تولید میکند. کتابی هست تحت عنوان «نقش زبان در سرنوشت انسان » نوشته حجت الاسلام مهدی فقیه ایمانی. در این کتاب یکصد و نود گناه زبانی را بررسی کرده است. باورت میشه این زبان به تنهایی میتواند صدو نود گناه و خطا را مرتکب شود. انسان وقتی این کتاب را میخواند از خدا میخاد که زیپ به دهانش بزند و هیچ موقع باز نشود
o اینکه انسان کنترل زبانش دست خودش نیست نشانه کم عقلی وعدم مهار آن است. امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود : لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِه. زبان عاقل در پشت قلب او جاى دارد و قلب احمق پشت زبان اوست. انسان عاقل وقتی میخاهد صحبت کند ابتدا فکر میکند وسپس لب به سخن باز میکند ولی انسان احمق برعکس
یکی از اساتید نقل میکرد که برای سربازان یک پادگان رفته بودم جهت تبلیغ .یک سربازی دوسه ماه خیلی ناراحت بود ، گفتم چرا ناراحتی؟ گفت رفیقم گرفتار است و از حفاظت اطلاعات گرفتند اورا، تو پادگان زندان است غریب است پنج ماه تو زندان انفرادی بود. گفتم چرا؟ تقصیر اطلاعاتی ها بود؟ نه! خب هرکه وظیفه ی خودش را عمل می کند . این آقا با سربازها نشسته بودند دور هم یک شوخی کرده بود این شوخی کار دستش داده بود. به بچه ها گفته بود : بچه ها فلانی را می شناسید؟ گفت من می خواهم اسلحه اش را بدزدم یک خورده سر به سرش بگذاریم بترسد . گفت اتفاقا ده روز بعد اسلحه ی همان آقا گم شد. بچه ها گفتند بیا برو اسلحه ی بنده خدا را بده گفت من شوخی کردم. والله بالله من اسلحه برنداشتم . خبر رسید اسلحه کجاست ؟ گفتند این آقا ده روز پیش گفته اسلحه ی فلانی را ما برمی داریم که سر به سرش بگذاریم . گرفتنش. اسلحه گم شود تو پادگان بازیچه نیست. پنج ماه این آقا گرفتار بود برای یک شوخی ، تا بعد این اسلحه لای خاک ها یک گوشه ی پادگان پیدا شد اگر اسلحه پیدا نمی شد چی به سر این می آمد من نمی دانم خدا می داند . (به نقل از استاد دانشمند)
o درباره علامه قاضی، زهد و تقوای این عالم وارسته تاحدی بود که ایشان ۲۶ سال ریگ در دهان نگاه میداشت تا بتواند بر زبان و کلام خود مسلط شود و دلیل پینه بستن زبان ایشان تا پایان عمر همین موضوع بود.
وَ یَصِلَ رَحِمَهُ:
ماه رمضان ماه رفع کدورت است. در این ماه جوری برنامه ریزی کند و به خانه بستگان رفته و کدورت ها را دور بریزد.
o این صله رحم به قدری اهمیت دارد که پیغمبر رحمه للعالمین با آن قلب رئوف میفرماید: لَا یُجَالِسُنَا قَاطِعُ رَحِمٍ فَإِنَّ الرَّحْمَهَ لا تَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِیهِمْ قَاطِعُ رَحِمٍ وَ قَالَ ص لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ قَاطِعُ رَحِم. کسی که قطع رحم کرده با ما نشست و برخاست نکند .حضرت از حضور بین قوم و گروهی که در آن قاطع رحم حضور داشت ابا میکردند.
o حسین بن على پسر عموى امام صادق علیه السلام از افراد شجاع و پر صلابت بود به طورى که به او رمح آل ابوطالب (نیزه خاندان ابوطالب ) مى گفتند. از آنجائى که بینى پهنى داشت به حسن افطس معروف گردید.
او در ماجراى قیام عبدالله محض (نواده امام حسن ) بر ضد منصور دوانیقى خلیفه عباسى پرچمدار بود، و بر سر همین موضوع با امام صادق کدورتى داشت ، به حدى که یکبار با کارد پهن به امام حمله کرد تا آن حضرت را بکشد.
(سالمه ) یکى از کنیزهاى امام مى گوید: در آن هنگام که امام در بستر شهادت قرار گرفت ، در بالینش بودم و پرستارى مى کردم ، بى هوش شد، وقتى که به هوش آمد، به من فرمود: هفتاد دینار به حسن افطس بدهید و فلان مقدار و فلان مقدار به افراد دیگر بپردازید.
عرض کردم : آیا به مردى که با کارد پهن و تیز به شما حمله کرد و مى خواست شما را بکشد هفتاد دینار بدهیم ؟
فرمود: آیا نمى خواهى مشمول این آیه باشم که خداوند مى فرماید: «والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب » آنها که پیوندهائى که خداوند به آنها امر کرده است بر قرار مى دارند و از پروردگارشان مى ترسند و از بدى حساب بیم دارند… داراى عاقبت نیک در سراى آخرت خواهند بود).
سپس فرمود: آرى اى سالمه خداوند بهشت را آفرید و پاکیزه و خوشبو ساخت به طورى که بوى خوش آن فاصله مسیر دو هزار سال راه به مشام او مى رسد، ولى این بوى خوش به مشام قطع کننده پیوند و خویشاوندى و عاق والدین نمى رسد.
o امام صادق علیه السلام به داوود رقّی فرمود : یَا دَاوُدُ، لَقَدْ عُرِضَتْ عَلَیَ أَعْمَالُکُمْ یَوْمَ الْخَمِیسِ، فَرَأَیْتُ فِیمَا عُرِضَ عَلَیَّ مِنْ عَمَلِکَ صِلَتُکَ لِابْنِ عَمِّکَ ؛ فرمود: داود ! وقتی که اعمالت به من عرضه شد،که روز پنجشنبه به من گزارش دادند اعمال تو را در میان اعمالت دیدم که صله رحم کرده ای، به پسر عمویت چیزی داده ای خوشحال شدم.
o * یکی از دوستان شیخ نقل میکند که: پدرش مبتلا به بیماری سختی شد که هر اقدامی برای درمان او بینتیجه بود. به شیخ عرض کردم که پدرم مریض است و یکسال است که در بستر بیماری افتاده. ایشان فرمود: «عمه داری؟» گفتم: آری. فرمود: «گرفتار عمهات میباشد و اگر او دعا کند خوب میشود». از عمهام خواستم پدرم را دعا کند، ایشان هم دعا کرد ولی پدرم خوب نشد. مجدداً خدمت شیخ رسیدم و عرض کردم: عمهام راضی شد ولی پدر خوب نشد. شیخ دستورالعملی راجع به احسان به چهار فرزند یتیم عمهام داد و گفت: « بعد به آنها بگو به او دعا کنند». چنین کردم، سپس از عمه ام پرسیدم: علت ناراحتی او از پدرم چیست؟ گفت: پس از اینکه شوهرم فوت کرد پدرت من و چهار فرزندم را به خانه خودش برد. یک روز در حالی که با مادرت دعوا میکردیم، پدرت رسید و من و چهار فرزندم را از خانه بیرون کرد. من در آنجا خیلی دلم شکست.
o بالاخره با راضی شدن عمه، حال پدرم بهتر شد ولی سلامت کامل خود را باز نیافت. بار دیگر که خدمت شیخ رسیدم جریان را گفتم. این بار دستورالعملی در مورد احسان به یکی از سادات داد که پس از آن پدرم سلامتی کامل خود را بازیافت.
یَرعَی إخْوانَهُ:
حقوق مردم را رعایت کند.
o حضرت علی (علیه السلام) خطاب به کمیل می فرماید: دین تو برادرت است پس تا میتوانی در مورد دینت احتیاط نما.
o در بین برادران و خواهران ایمانی ، والدین و اعضای خاتواده در رتبه مهمتری نسبت به بقیه قرار دارند و از این جهت باید خیلی مراعات حالشان را بکنیم. خدا رحمت کند همه ی شهدا را. همسر سردار شهید علیرضا عاصمی نقل میکند که همسرم اجازه نمی داد که هر شب من از خواب بلند بشم و به بچه رسیدگی کنم. میگفت: یک شب من، یک شب شما. خیلی مراعات حال مرا میکرد.
ایشان حتی نسبت به حقوق همسایگان نیز خیلی توجه داشت. یکبار شام آماده کرده بودم و در حال آوردن سر سفره بودم ، که فهمیدیم همسایهمون فکر کرده شوهرش خونه نمیاد و شام درست نکرده. علیرضا فوراً غذای خودمون رو برد برای آنها. وقتی ازش پرسیدم: پس خودمون چی بخوریم ؟ ، گفت: ما نان و ماست میخوریم… (کتاب همسرداری سرداران شهید)
o پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: مَنْ اصْبَحَ لایهْتَمُّ بِامُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ. کسی که صبح کند بدون اینکه به امور مسلمین همّت گمارد، مسلمان نیست. بعضی ها به فکر کار خودشان هستند حتی به قیمت پا گذاشتن روی گردن دیگران
o گره: مغازه دار جنسش را احتکار کرده که به سودش برسه.استدلالش هم اینه که اگر بفروشم باید خودم بعدا گرونتر بخرم. یکی از عوامل گرانی ها در یک جامعه منشا فرهنگی دارد. میگفت رفتم پوشک بخرم دیدم داخل قفسه پوشک نیست و تمام شده.برگشتم از فروشگاه بیام بیرون دیدم یک نفر ۲۰ بسته چند ده تایی پوشک خریده و داره حساب میکنه.گفتم حاج آقا خدا حفظ کنه بچه هاتون را.چند تا بچه به دنیا آوردید.گفتم قراره چند ماه دیگه یک بچه خدا بهمون بده دعا کن سالم باشه. گفتم آخه از حالا اینقدر پوشک میخری چرا؟ گفت اخه میترسم گرون بشه. خب همه با هم دست به دست هم میدیم با این بازار شایعات گرانی درست میکنیم.
یکی ز مصادیق مهم مراعات و مدارا ، رعایت طلبکار از بدهکار است .
وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلى مَیْسَرَهٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ [بقره/۲۸۰]
و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید! (و در صورتى که براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشید بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!
داستانک:
صاحب کتاب نورالعین از تفسر کاشفی نقل می کند:
مردی صالحی بیست هزار درهم مقروض بود و هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت.
روزی طلبکاری با شدّت هر چه تمام تر قرض خود را مطالبه کرد و آ ن قدر سخت گرفت که مرد مقروض، گریان و افسرده به خانه رفت. این مرد همسایه ای یهودی داشت. درب منزل او رفت و درخواست پول کرد …
یهودی داخل منزل خود شد و بیست هزار درهم برایش آورد و گفت: اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه ی یکدیگریم، شایسته نیست همسایه ی من به رنج قرض گرفتار باشد.
او نیز آن پول را برداشت و نزد طلبکار آورد. طلبکار از این سرعت در پرداخت تعجب کرد و پرسید: از کجا تهیه کردی؟
او نیز جریان را برایش نقل کرد، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد و گفت: من از یک یهودی کمتر نیستم، سندت را بگیر، من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد.
طلبکار همان شب در خواب دید قیامت برپا شده و نامه های اعمال در حرکت است، بعضی نامه ی عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار می گیرد، در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و به او اجازه دادند بدون حساب وارد بهشت شود. پرسید: چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم؟
گفتند: وقتی تو جوانمردی کردی و سند آن مرد صالح را پس دادی، ما چگونه نامه ی عملت را ندهیم با این که رحمان و رحیم هستیم، همان طور که از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو می گذریم
لا یُؤذِیَ جارَهُ:
همسایه اش را نیازارد
چقدر در دین ما به همسایه داری تاکید شده است تا جایی که می فرماید آنقدر جبرئیل سفارش همسایه را کردند که من گمان کردم همسایه از همسایه ارث می برد .
همسایه ی آیت الله بهجت از دنیا رفت . مرد همسایه از ایشان خواست تا نماز همسرش را آیت الله بخوانند .آقا با آن همه مشغله ، از در منزل جنازه را تشییع کردند تا حرم، نماز بر ایشان خواندند، بعد گفتند حاج آقا شما تشریف ببرید منزل و به کارهایتان برسید، فرمودند نه هستم. حتی ایشان به اینجا بسنده نکردند و آمدند قبرستان قم نو، گفتند آقا تشریف ببرند. ایشان فرمودند نه من حالا هستم. و این عبارت را فرمودند که ۴۰ ساله که من در همسایگی این خانواده هستم هنوز صدای این خانم را نشنیدم و من معتقدم این بانوی مکرمه جزء شهداء محسوب خواهد شد.
امام امیر المومنین على علیه السلام فرمودند:
زَکوهُ الیَسارِ بِرُّ الجیرانِ وَ صِلَهُ الاَرحامِ؛
زکاتِ رفاه، نیکى با همسایگان و صله رحم است.
.




