Free Delivery on orders over $200. Don’t miss discount.
جلسه 03 : ولادت امام سجاد : یکپارچه متن تولیدی دعا متن تولیدی ولادت امام سجاد

دعا ؛ سلاح چند کاره

Doa_04

دعا ؛ سلاح چند کاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

مقدمه بحث

بسیار خوشحال و خرسندم که در ایام اعیاد شعبانیه در خدمت شما بزرگواران هستم. امیدوارم امشب که ولادت امام سجاد علیه‌السلام است ایشان به همه ما شما عنایت ویژه داشته باشند. ان شاء الله قسمت همگی بشود زیارت ایشان در دنیا و شفاعتشان در آخرت به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
هر کسی که سربازی رفته باشد می‌داند که انواع مختلفی از سلاح داریم و در تقسیم‌بندی سلاح‌ها به سلاح‌های شیمیایی و غیر شیمیایی تقسیم می‌شوند. سلاح شیمیایی آن سلاحی است که علاوه بر انفجار و تخریب ظاهری به‌صورت شیمیایی هم اثر می‌کند و طبیعتاً مرگبارتر است.
در تقسیم‌بندی دیگر سلاح‌ها به سلاح سرد و گرم تقسیم می‌شود.
سلاح گرم مثل تفنگ و توپ و تانک و سلاح سرد مثل شمشیر و چاقو و چوب و چماق.
بنده امشب می‌خواهم یک تقسیم‌بندی جدیدی را اضافه کنم؛ و آن سلاح دهان و زبان است.
سلاح گرم تفنگ بود، سلاح سرد چاقو و سلاح دهان و زبان، نفرین و دعا است. برخی افراد در نفرین کردن کم نمی‌گذارند، جوری شروع می‌کنند رگباری نفرین کردن که آدم دلش می‌خواهد بگوید یک نفس بکش وسطش بعد دوباره شروع کن رگبار را فعال کن.
اما از شوخی که بگذریم واقعاً دعا هم می‌تواند سلاح باشد.
در روایت هم داریم که آقا علی بن موسی الرضا می‌فرمایند: «علیکم بالسلاح الانبیاء.» از ایشان پرسیده شد سلاح انبیا چیست؟ فرمودند: «الدعاء».
١ـ «امام رضا (علیه‌السلام): «اَلدُّعاءُ سِلاحُ الأَنبیاء (ع)»؛ دعا و نیایش اسلحه پیامبران علیهم‌السلام است (لئالی‌الاخبار، ج ۴، ص ٩٨).
دعا یکی از سلاح‌های قوی است برای دفع بلا و جلب رحمت الهی. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَهِ وَ مِصباحُ الظُّلمَهِ»؛ دعا کلید رحمت الهی و چراغ ظلمت و تاریکی‌ها است (بحار، ج ٩٣، ص ٣۴١).

و سلاحی است برای رد قضا. امام محمدباقر (علیه‌السلام) فرمود: «الدعا یرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمُ اِبراماً!»؛ دعا (آنچنان است) که مقدّرات حتمی الهی را دگرگون می‌کند! (اصول کافی، ج ۴، ص ٢١۶).
حتی یکی از کارهایی که برای شفای بیماران باید انجام داد همین دعا کردن است. امام صادق علیه‌السلام فرموده است: «عَلَیکَ بِالدُّعاءِ فَاِنَّه شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ»؛ همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است (اصول کافی، ج ۴، ص ٢١٧).
آن عزیزانی که دنبال جلب رحمت الهی هستند؛ آن عزیزانی که دنبال دفع بلا و قضا و قدر بد هستند؛ آن عزیزانی که خدای‌نکرده بیماری دارند؛ و همه و همه محتاج دعا هستیم و باید دعا را یاد بگیریم که سلاح بسیار مفید و پرکاربرد و نورانی است. در حدیثی آمده که امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «الدعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ وَ‌ عمودُ الدّینِ وَ نُورُالسموات وَ الأَرض»؛ دعا اسلحه مؤمن و ستون دین و نور آسمان‌ها و زمین است (صحیفه‌الرضا علیه‌السلام، ص ١٩).
اگر امام مجتبی علیه‌السلام با سلاح مذاکره با معاویه جنگیدند و خباثت او را هویدا کردند؛ اگر اباعبدالله با سلاح سرد مقابل یزید ایستادند؛ آقا امام سجاد علیه‌السلام نیز با سلاح دعا در مقابل بنی امیه قد علم کردند و کار خود را پیش بردند. راهکار عملی حضرت دعا بود، البته و صد البته که در این ادعیه‌ای که از حضرت سجاد علیه‌السلام صادر شده و به ما رسیده علاوه بر استکبارستیزی با بنی امیه مطالب و معارف بلندی نیز نهفته است که در قالب دعا آموزش دادند؛ حتی امام علیه‌السلام برای التیام دل شیعیان نیز حضرت از این ادعیه استفاده می‌کردند چراکه حضرت به‌خوبی می‌دانستد دعا کردن علاوه بر تمام محاسنی که عرض شد باعث آرامش و طمأنینه هم می‌گردد. امروزه روان‌شناس‌ها به این عقیده رسیده‌اند که در ایمان به خدا نیروی خارق‌العاده‌ای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان می‌بخشد و در تحمل سختی‌های زندگی روزمره او را کمک می‌کند و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری از مردم زمان ما در معرض ابتلا به آن هستند دور می‌سازد.
راش، یکی از بنیان‌گذاران علم روان‌پزشکی می‌گوید:
مذهب آن‌قدر برای پرورش و سلامت روح و روان آدمی اهمیت دارد که هوا برای تنفس …
ایمان بدون شک مؤثرترین درمان اضطراب است. فقدان ایمان خطری است که شکست انسان را در برابر سختی‌های زندگی هشدار می‌دهد.
همان‌طور که امواج خروشان و غلتان اقیانوس نمی‌تواند آرامش ژرفای آن را برهم بزند و امنیت آن را پریشان کند دگرگونی‌های سطحی و موقتی زندگی نیز آرامش درونی انسانی را که عمیقاً به خداوند ایمان دارد بر هم نمی‌زند.
یونگ می‌گوید: من صدها تن را که به من مراجعه کرده‌اند معالجه و درمان کرده‌ام اما از میان بیمارانی که در نیمه دوم عمر خود به سر می‌برند یعنی از ۳۵ سالگی به بعد حتی یک بیمار را ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی از زندگی نباشد. آنها به این دلیل گرفتار بیماری روانی شده بودند که جوهر دین و باورهای دینی را درنیافته بودند لذا با بازگشت به این دیدگاه‌های دینی به‌طور کامل درمان شدند.
میدانم که بسیاری از شما عزیزان سؤالی در سر دارید که خجالت می‌کشید مطرح کنید و آن اینکه ما این همه دعا می‌کنیم پس چرا برآورده نمی‌شود؟ چرا دعاهای ما به هدف اجابت نمی‌رسد؟ مگر خدا نگفته که ادعونی استجب لکم، پس چرا من برای خانه‌دار شدن فرزندم، برای ازدواج خودم، برای سلامتی همسایه‌ام، برای کربلا و مشهد رفتن و ازاین‌دست پرسش‌ها دعا کرده‌ام و جواب نگرفته‌ام. قبل از اینکه بخواهم جواب بدهم باید عرض کنم که برادران و خواهران بزرگوار لطفاً دقت فرمایید! همین‌که ما می‌توانیم دعا کنیم، همین‌که ما می‌توانیم با خدای خود رابطه برقرار کنیم خیلی ارزش بالایی دارد. باید قدرش را بدانیم و مواظب باشیم مثل ماهی‌ای که در آب است قدرناشناسی نکنیم و خودمان را از این فیض عظیم محروم نکنیم. همین‌که می‌توانیم با خالق خود، با وجودی بی‌نهایت، ارتباط داشته باشیم بسیار ارزشمند است و این ارزش را فقط و فقط زمانی متوجه می‌شویم که ماهی را از آب خارج کنند.
اجازه بدهید داستانی برایتان عرض کنم و بعد برویم سراغ جواب‌های اصلی.

داستان دعاء در فضا

خدا رحمت کند مرحوم آیت‌الله فلسفی را، خیلی خاطره شنیدنی فرمودند: یکی از افسران عالی‌رتبه اتحاد جماهیر شوروی سابق که کمونیست هم هست، داوطلب شد با سفینه فضایی به ماورای جو جاذبه زمین برود خودش و از سفینه جدا کند. در ماورای جو زمین قرار بگیرد و این بی‌وزنی را تجربه کند. تحقیق علمی است، پژوهش علمی است اینکه می‌گویند آدم بی‌وزن می‌شود چه شکلی است همه لوازمات این تحقیق آماده شد. فقط قرار شد به کمربند این افسر عالی‌رتبه شوروی کمونیست بی‌خدا، یک کمربند ببندند و در این کمربند او یک وسیله ارتباطی قرار بدهند که وقتی از سفینه فضایی جدا می‌شود بتوانند دوباره او را در سفینه فضایی قرار بدهند
ایشان می‌گوید: در سفینه فضایی باز شد و از سفینه پریدم پایین، در آن عالم ماوراء جو زمین قرار گرفتم و بی‌وزنی را تجربه کردم. دوباره با آن طنابی که به من وصل بود بنده را در سفینه قرار دادند.
وقتی سفینه فضایی با موفقیت کامل از این پژوهش علمی روی زمین نشست، از این افسر عالی‌رتبه کمونیست در جماهیر شوروی که قهرمان این پژوهش باشد مصاحبه کردند که آقا شما وقتی در سفینه بودی درِ سفینه باز شد و تو را پرت کردند پایین نترسیدی؟ گفت: چرا! گفتند: استرس و اضطراب نداشتی؟ گفت: چرا! پرسیدند دلهره تو چگونه بود؟ گفت: نمی‌توانم توصیف کنم. گفتند: چه چیزی تو را آرام کرد؟ گفت: دعا می‌کردم. گفتند: چی؟ دعا می‌کردی؟ مگر تو کمونیست نیستی؟ به چی دعا می‌کردی؟ گفت: وقتی از سفینه جدا شدم وقتی در فضا قرار گرفتم در وجود خودم یک منبعی حس کردم که در این ماوراء جو زمین یکی هست که باید من را حمایت کند.

چرا دعای ما برآورده نمی‌شود؟

در جواب باید عرض کنم ما اولاً و در ابتدا باید معنای لفظ دعا را بدانیم و تفاوتش را با سؤال و درخواست متوجه شویم و مراتب و انواع و خصوصیات دعا را بدانیم. ان شاء الله باید در این جلسه به همین مطالب بپردازیم.
اما تفاوت بین دعا و سؤال؛ دعا خواندن است و سؤال خواستن.
به چه معنا؟
تفاوت دعا و سؤال
گاهی دعا مقدمی است؛ یعنی بین خواندن و خواستن فرق است، هرچند در دعا و خواندن؛ خواستن نهفته است.
توضیح اینکه گاهی خواسته، صرف شهود مدعوّ است که در این حال داعی مدعو را می‌خواند تا او را مشاهده کند، و زمانی خواسته چیز دیگر است که در این حال داعی مدعوّ را برای اعطای شفا یا مطلبی دیگر می‌خواند، بنابراین در دعا که به معنای خواندن و برای جلب‌توجه مدعوّ (خوانده‌شده) است، گاه خود جلب‌توجه مطلوب است و انسان لقای مدعو را می‌طلبد، گاهی نیز جلب‌توجه مدعوّ مقدمه بیان خواسته اوست و خدا را می‌خواند تا به سائل توجه کند و به او بگوید چه می‌خواهی، آنگاه وی خواسته خود را مطرح کند. چنین دعا و خواندنی مقدمه سؤال و خواستن بوده و مفاد این آیه است: «یَدعونَ رَبَّهُم خَوفًا وطَمَعًا
پس این ادعونی استجب یعنی خدا را بخوان نه از خدا بخواه.
کربلا خواستم و خانه خواستم و ماشین و سلامتی خواستم، سؤال از خدا است که البته خوب است و باید هم باشد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «واسئل الله من فضله»؛ از فضل خدا درخواست داشته باشید. خدا به حضرت موسی فرمود: از نمک آشت تا علف احشامت همه و همه را از من بخواه. خواستن خوب است اما نباید با خواندن اشتباه گرفته شود. خدای متعال می‌فرماید مرا بخوان تا تو را اجابت کنم. کی شده برویم به درگاه الهی و خود خدا را طلب کنیم؟ کی شده برویم به درگاه الهی و بگوییم خدایا این دفعه آمدم خود خودت را بخواهم نه اینکه از تو چیزی بخواهم.
این‌جور دعا کردن خیلی خوب و عالی است و ان شاء الله حتماً به هدف اجابت می‌رسد.
اما جواب دومی که می‌خواهم عرض کنم و در تکمیل همین جواب اول است این است که دعا کردن مراتب و سطوحی دارد.

سطوح دعاء

سطح اول: دعای قال

دعای قال یعنی دعایی که فقط به زبان است و در کلام است. خدایا به من ماشین بده! خدایا به من خانه بده! خدایا به من کربلا بده! خدایا به من یک میلیارد پول بده!
دقت دارید که خدایای اولش دعاست و پول بده و ماشین بده بعدش سؤال ولی حالا فعلاً ما این جمله را کامل دعا میدانیم با همان توضیحاتی که عرض کردیم. خب این دعا دعای قال است؛ به زبان می‌آوریم که خدایا حوائج ما را برآورده به خیر گردان که همان‌طور که میدانید شرایطی دارد، عواملی دارد، موانعی دارد.

شرایط استجابت دعا:

یکی دیگر از شرایط استجابت دعا این است که انسان به پیمانی که با خدا بسته است وفادار باشد. پیمان با خدا این است که در برابر احکام و اوامرش اطاعت کنیم و سر فرود آوریم و از دستورهای الهی سرپیچی ننماییم، در آن صورت اگر درخواستی کردیم، بی‌گمان مورد استجابت قرار می‌گیرد.
شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید: ما هرچه دعا می‌کنیم به استجابت نمی‌رسد؟! حضرت فرمود: روا نشدن دعاهایتان برای این است که شما به عهد و پیمان خود با خداوند وفا نمی‌کنید. خداوند می‌فرماید: «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم» به پیمان من وفادار باشید، من هم به پیمانم وفا می‌کنم. «والله لو وفیتم الله لوفی لکم»؛ به خدا قسم اگر وفا کنید، خدا نیز وفا می‌کند.
شرایط دیگر استجابت دعا، دانستن جهت و روش دعا کردن است. در روایتی که نویسنده کتاب «نورالثقلین» نقل کرده، راوی از امام صادق علیه‌السلام می‌پرسد: چرا دعای ما به استجابت نمی‌رسد؟ حضرت می‌فرماید: باید روش دعا کردن را بیاموزید. سؤال می‌کند: روش چیست؟ می‌فرماید: «تبدا فتحمد الله و تذکر نعمه عندک ثم تشکره ثم تصلی علی النبی و آله ثم تذکر ذنوبک فتقر بها ثم تستعیذ منها، فهذا جهه الدعاء» در آغاز دعا، خدا را ستایش می‌کنی و نعمت‌هایش را به یاد می‌آوری سپس شکر و سپاس می‌کنی و بر پیامبر و اهل‌بیتش درود می‌فرستی، سپس گناهانت را یادآور می‌شوی و به آنها اعتراف می‌کنی و به خدا پناه می‌بری. این روش دعا کردن است.
شرط دیگر دعا صلوات است. در روایتی حارث بن مغیره از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: هرگاه خواستی دعا کنی، خدا را ستایش و تمجید و حمد و تسبیح و تهلیل کن و پس از حمد و ثنای پروردگار، بر محمد و آلش صلوات و درود بفرست، سپس دعای خود را با خدایت مطرح کن.
امام صادق علیه‌السلام – طی روایت دیگری – می‌فرماید: هر که از خدا چیزی را بخواهد، پس باید در آغاز، بر محمد و آل محمد درود فرستد، سپس حاجتش را بیان کند و بعد از آن دوباره با صلوات بر پیامبر و اهل‌بیتش، سخنش را به پایان برساند. همانا خدای عزوجل کریم‌تر از آن است که دو طرف دعا را (که صلوات است) بپذیرد و خود درخواست را که در وسط قرار دارد، رها نماید.
البته شرایط دیگری نیز دارد که در این مجال نمی‌گنجد.
همان‌طور که میدانید گناه کردن نیز بزرگ‌ترین مانع استجابت دعاست.
اجازه بدهید برویم سراغ ادامه بحثمان.

سطح دوم: دعای کار

دعای کار یعنی اگر دعا می‌کنی و از خدا درخواستی داری باید شرایط برآورده شدن دعا را نیز برای خود فراهم کنی که علاوه بر تمامی شرایطی که عرض شد کار و فعالیت و اقدام در مسیر برآورده شدن دعا نیز بسیار اهمیت دارد و هر چقدر من به خدا بگویم یک میلیارد به حساب من بریز و کار نکنم، پول به حساب من واریز نمی‌شود.
باید دعا کنم و در جهت برآورده شدن دعا نیز کار و تلاشم را داشته باشم و البته دعا را مؤثر بدانم.
نشود مثل بنده خدایی که کنار خیابان ایستاده بود و منتظر تاکسی بود. گفت: خدایا یه تاکسی برسون خسته شدم! همان موقع تاکسی‌ای را دید، گفت: خدایا خودم پیدا کردم دستت درد نکنه.
دعای کار یعنی اقدام موثر و عملی در جهت برآورده شدن دعا.

سطح سوم: دعای حال

اما سطح بالای دعا دعای حال است؛ یعنی حال برآورده شدن دعا را برای خودم فراهم نمایم. اگر میگویم خدایا یک میلیارد پول به من بده می‌شود دعای قال. در جهت برآورده شدنش هم اقدام عملی می‌کنم، می‌شود دعای کار؛ اما دعای حال یعنی ظرفیت و حال یک میلیارد داشتن را در خودم ایجاد کنم.
عزیزان دقت کنید اگر دعایی برای ما برآورده نمی‌شود شاید دلیلش ظرفیت نداشتن ما باشد.
دعای حال یعنی بکوشم در جهت ایجاد حال و ظرفیت برآورده شدن دعا برای خودم.
خدایا فرج امام زمان ما را برسان…الهی آمین.
باریکلا (بارک‌الله) دعا کردم آمین هم گفتی احسنت،‌اما آیا واقعاً ظرفیت پذیرش ظهور امام زمان را هم داریم؟
ایجاد این ظرفیت در وجودمان را دعای حال می‌نامند.
دعای حال خیلی زبانی نیست. دعای حال کار هر کسی نیست و سطح بالایی دارد. حالا که دارم سطح بالا حرف می‌زنم اجازه بدهید نکته‌ای را هم عرض کنم فقط به شرط صلوات بر محمد و آل محمد.
دعا یعنی خواندن و عرض شد دعا که می‌کنی خدا را به سمت خودت می‌خوانی ولی دعای حال خودت را می‌بری در کنار خدا و ظرفیتت را بالا می‌بری و خودت را در کنار خدا تصور می‌کنی. اینجا دیگر کلمه دعا تاب کشیدن معنا را ندارد و باید از کلمه دیگری به نام مناجات استفاده کنیم.

مناجات و تفاوت آن با دعاء

مناجات از نجوا می‌آید. نجوا یعنی در گوشی حرف زدن. دعا بعد و دوری دارد اما مناجات قرب و نزدیکی دارد. اجازه بدهید مثالی عرض کنم.

تمثیل:

پسری دم در خانه معشوقه‌اش شعر می‌خواند تا معشوقه حرف‌هایش را بشنود. وقتی به وصال معشوقه‌اش رسید تازه نشست کنارش و کلی درگوشی با او حرف زد. مناجات در دل خدا بودن است.

راهکار مناجات

راه مناجات : راه رسیدن به این اتفاق را علمای علم اخلاق اولاً تفکر و ثانیاً ذکر معرفی کرده‌اند.

فکر

فکر به اینکه از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم
فکر به اینکه در پس این جهان جهان دیگری در کار است.
نقل می‌کنند علامه بزرگوار علامه طباطبایی خیلی وقت‌ها سر درس با ربط و بی‌ربط درس را قطع می‌کردند و می‌فرمودند: آقایان ما ابد در پیش داریم. بعد از این جهان قرار است الی‌الابد در جایی باشیم که همه خوشی‌ها یا ناخوشی‌های آن موقع به اینجا وابسته است.
فکر کردن به این مسائل خودش حال آدم را بهبود می‌بخشد.

ذکر

دائم‌الذکر بودن و برنامه ذکر داشتن در سیر الی الله بسیار مؤثر است.
مناجات داشتن وظیفه اصلی مؤمن است. اگر می‌فرمایند «الدعا مخ العباده» و اگر قرآن می‌فرماید: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ»، پس این مناجات وظیفه اصلی آدم است.
بسیار خوب است که در این ایام پرفضیلت شعبان مناجات شعبانیه را در برنامه زندگی خود قرار بدهیم.
مناجات شعبانیه‌ای که خانواده امام خمینی تعریف می‌کنند: یکی از روزها دیدیم امام با هول خاصی دنبال چیزی می‌گردند. گفتیم چه شده؟ فرمودند: امروز اول شعبان است. من گمان کرده بودم ۳۰ رجب است و هنوز مناجات شعبانیه‌ام را نخوانده‌ام.
علاوه بر مناجات شعبانیه چقدر بجاست که مناجات خمسه عشر آقا امام سجاد علیه‌السلام را نیز در برنامه زندگی قرار بدهیم و هر روز بسته به حس و حالی که داریم یکی از مناجات‌های پانزده‌گانه آقا امام سجاد علیه‌السلام را زمزمه کنیم و بر این کار استمرار داشته باشیم.
ان شاء الله خود آقا امام سجاد علیه‌السلام به همه ما توفیق این مناجات‌ها و زیارت خودشان را بدهند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *